-اطمینان شما سندی معتبر بر وجود آنچه که خود خلق کرده اید نیست .
-هیچ حس روحی و فرا فیزیکی تا کنون تعریف نشده است این واژگان زایده توهوم بشر است.
-نامعتبر بودن براهین ارائه شده از سوی الهیون قابل بحث است هر یک را که مایلید مطرح نموده تا موارد نقض انرا بیان دارم.
-قانون مشترک بین همه بازیگران خرد انسانی است
-پر واضح است اگر میخواهید موجوداتی از عالم غیر فیزیک را واقعی جلوه دهید اول باید عالم غیر فیزیک را تعریف کنید این درخواست دلیل قبول عالم غیر فیزیک نیست در واقع شما که مدعی وجود موجودی از عالم غیر از آنچه با حواس پنجگانه قابل درک است میباشید مکلف به اثبات آن خواهید بود و چون نمیتوانید بدون استفاده از عناصر عالم ماده جهان ذهنی خود را تعریف کنید از عناصر ان بهره میبرید مثلا می گویید هیزم جهنم !!! حوری بهشتی!!!تخت روان!!!!و امثالهم نه تنها شما نمیتوانید عالم ذهنی خود را اثبات نمایید بلکه تمامی آنهایی که پیامبر مینامید نیز در تعریف آن عالم غیر مادی متوسل به عناصر عالم ماده شده اند کما اینکه در تورات از باغ عدن سخن رانده شده و در قران از نهر اب و تخت و زن و امثالهم بهره برده است.
خوبست به این نکته توجه نمایید که پسند من و یا آن دلیل نیست ، کسی که درصدد تعریف بعد چهارم بر می آید تمام عناصر انرا چیزی بجز عناصر موجود در جهان قلمرو تعریف مینماید مثلا چند بعدی ها را تسرک نام مینهد و کره را تتراکره و مکعب دنیای قلمرو را تترا مکعب ،اما برای تعریف واژگان جدید به اسقرا متوسل شده و تعریفی در ذهن از عناصر جدید بوجود می آورد.بنابر این مثل سایر دوستانت که در مباحث اینچنینی کم می اورند مبتلا به خنده نشو.
-من اسقف اعظم و یا یا دیگر مفتخوران دکانداران دین نیستم ،فیلسوف و یا علامه های افکار توهومی هم نمی باشم بلکه جزعی کوچک از خردگرایانم که با دگر اندیشی اشان مصمم هستند تا جوانان را از جهالت نجات دهند.به کتب احمد کسروی پیش کسوت خرگرایان ایران مراجعه نمایید.
-نه من عالم غیر فیزیک را قبول ندارم که انرا مقدم پندارم یا موخر
- در مورد پیدایش اولین ها به هیچ وجه به تئوری های بینگ بنگ و یا موارد دیگر متوسل نمی شوم از نظر من دنیا از صفر شروع نشده تا به صد ختم شود بروید نوشته هایم را در میزگردی با شما بخوانید.ولی بطور خلاصه و برای چندمین بار تکرار میکنم :
نیستی یا هست و یا نیست
اگر نیستی هست خود نوعی هستی است
و اگر نیستی نیست پس هر چه هست هستی است و نیازی به خلق ندارد.
توهمات شما هم سندی بر نبودن خدا نیست ( یه جور گمراهی و غفلت هست )
حواس فرا فیزیکی و روحی از آغاز آفرینش آدم بوده . شما اگر یکی از عزیزانتون رو در حادثه ای از دست بدهید هیچ احساس ناراحتی یا دلتنگی نمیکنید
چون هیچ حس روحی و فرا فیزیکی تا کنون برای شما تعریف نشده است ( شما ظاهرآ از قافله خیلی عقب هستید )
بی خدایی زائیده توهماتی چون شماست .
> نگفتم آقای کسروی چون ایشون به گفته ی شما پیش کسوت خردگرایان هستند . ( لطفآ خرگرایان رو ویرایش بفرمائید )
نه پیشکسوت بی خدایان یا پوچ گرایان . نکنه خردگرایی در ذهن شما مساوی است با مادی گرایی و بی خدایی ؟
درضمن چطور خدا زائیده ی توهم بشر هست ولی بی خدایی توهم نیست ؟ نکنه میخواهید بگوئید بی خدایی زائیده ی بشر است ولی توهم نیست ؟
چطور این توهم و آن خرد شد ؟ خود گویی و خود خندی عجب مرد هنرمندی .
چطور باید فهمید تفاوت بین توهم و واقعیت افکار آدم رو ؟
اتفاقآ من هیچ یک از برهان ها ی بقول شما الهیون رو مطرح نکردم تا قدرت اندیشه و تفکر
" شخص " شما رو بسنجم .
ولی ظاهرآ شما و برخی دیگر از بی خدایان علاقه ی عجیبی به کپی برداری و تکرار مطالب دیگران ( بخصوص آرش بی خدا یا کسروی ) رو دارید .
قانون مشترک بین همه خرد انسانی است و اندیشه و خرد انسان چیزی جز ماورا و غیر فیزیک نیست .نکنه ادعا دارید فکر و اندیشه هم فیزیکی و مادی است ؟
خرد و اندیشه و فکر با روح و احساسات رابطه ی مستقیمی داره .
بر خلاف استفاده از روش کهنه و پوسیده ی بازی با کلمات ولی سوتی و گاف های مفهومی خیلی ساده ای رو میدید .
باز هم که برگشتید سر خانه ی اول .
ما موجوداتی از عالم غیر فیزیک رو واقعی جلوه بدیم ؟
مگر در پست قبلی نگفتید ندیدن دلیل بر نبودن نیست و این خیال اشتباه است ؟
پس در فکر شما تنها " فیزیک " واقعی است و " غیر فیزیک " غیر واقعی .
یعنی در فلسفه ی شما " واقعی " یعنی " فیزیک " یعنی " قابل دیدن " یعنی " Shape " اینجوریه ؟
که در نتیجه هر چه را نمیتوان دید پس غیر واقعی است .
ظاهرآ همونطور که پیشتر گفتم شما تصمیم دارید همه رو در این تاپیک به دور باطلی که ترسیم کردید بگردونید .
این جمله ی شما :
" در واقع شما که مدعی وجود موجودی از عالم غیر از آنچه با حواس پنجگانه قابل درک است میباشید مکلف به اثبات آن خواهید بود "
( راستی حس خواب آلودگی یا ترس و وحشت یا شادی و خنده از کدوم نوعشه ؟ با کدام یک از حواس 5 گانه توصیف میشه ؟ )
و شما که مدعی ی نبودن آفریننده ای برای این همه فرمول و انرژی و حساب کتاب های دقیق
هستید ... مکلف به اثبات آن نخواهید بود ؟ فقط ما مکلفیم ؟
آقای پوچ گرا بی خدا هیچی گرا مادی گرا
آقای فیزیک گرا ( اونم از نوع فیزیک دیدنی یا چشم غیر مسلح )
هر سکه 2 رو داره ( فرمول کاملآ فیزیکی ) دیگه این رو که نمیتونی رد کنی LOL بنابراین طبق فرمول هر سکه 2 رو داره که اثبات هم شده و هیچ شکی نیست
( البته این فرمول همان زمان که اولین سکه توسط " هیچی " بوجود آمد اثبات شد چون به اعتقاد بی خدایان ما همه از هیچی بوجود آمدیم و هر چه هست آفریننده ای نداره و خود به خود بوده )
بنابراین هر سکه 2 رو داره . پس ...
" خدا هست . میگی نه ثابت کن " .
در مثل مناقشه نیست . چرا اینقدر از این شاخه به اون شاخه میپرید ؟
امثال و توصیفات همیشه بکار رفته و میره . نه تنها توسط مقدسین . بلکه امروزه در کالج ها و
آزمایشگاه ها توسط اساتید علوم مختلف از امثال و توصیفات همیشه استفاده میشه و خواهد شد . با توجه به صحبت های متزلزل شما :
1 پرسش : آیا همه ی خدا باوران آدم های مذهبی هستند ؟
(مسیحی یهودی مسلمون زرتشتی بودایی و ... ) یعنی آدم های خداباور در نظر شما حتمآ
باید دنباله روی یکی از مذاهب باشند ؟ واقعآ که ...
شما از یه طرف ندیدن رو دلیل بر نبودن نمیدونید ... ولی حالا میدونید .
(بالاخره تکلیف خودتون رو مشخص کنید تا ما هم بدونیم )
ما نمیخواهیم بعد چهارمی تعریف کنیم . مشکل سوء برداشت شما هم همینجاست .
ماورا فراتر از ماده هست . بخصوص موادی که شما به چشم میبینید .
و همه ی عناصر ماده رو در خود جای داده . و در برگیرنده ی مواد هست .
( مواد و فیزیکی که به چشم شما قابل دیدن هست )
واقعآ باز هم خندم میگیره ...
چون باید مثال بسیار پیش پا افتاده رو برای شما اساتید بی خدا و پوچ گرا بگم :
" شب " در تاریکی . به فرمول شما مادی گرا ها اجسام غیر قابل دیدن با حس بینایی
و دور از دسترس با حس لامسه ( جزو عناصری که شما به آن تکیه دادید و تکرار میکنید )
وجود ندارند
نکنه انتظار دارید خدا خودش بیاد جلوتون بصورت جسم تا شما ببینید و لمس کنید تا باور کنید؟
من همچنان مبتلا به خنده هستم . حس خنده ی من و دیگر دوستانم هم خارج از عناصر
5 گانه ی شماست . ولی خندیدن یک واقعیت هست و وجود داره . و تا چیزی پیش نیاد و علتی برای خندیدن نباشه کسی نمیخنده
و تا این گونه نظرات بی پایه و اساس غیر علمی و منطقی باشه این حس خنده هم خواهد بود .
اتفاقآ من میخوام بگم چرا که نه ؟ چرا در مورد پیدایش اولین ها به تئوری بیگ بنگ متوسل نمیشوید ؟
میترسید از شما بپرسم نیروی بزرگی که باعث بوجود آمدن بیگ بنگ شد از کجا آمد ؟
اصلآ شما با این افکارتون مگر میتونید به " انرژی " اعتقاد داشته باشید ؟
چون انرژی دارای ماهیت غیر فیزیکی هم هست ولی برآیندی فیزیکی رو باعث میشه .
که در فرمول های عجیب غریب شما جا نمیشه .
و در نهایت این جمله ی پایانی شما رو نفهمیدم :
"از نظر من دنیا از صفر شروع نشده تا به صد ختم شود بروید
نوشته هایم را در میزگردی با شما بخوانید "
میزگردی با شما ؟ منظورتون از میزگردی با شما چیه ؟
و شاهکار دیگر اینکه :
" نیستی یا هست و یا نیست
اگر نیستی هست خود نوعی هستی است
و اگر نیستی نیست پس هر چه هست هستی است و نیازی به خلق ندارد "
از 2 دیدگاه :
1 -پس بنابر این لامبورگینی مورسیه لگو همینجوری بوده نیازی به خلق نداشته .
سازمان فضایی ناسا هم هست پس نیازی به خلق نداشته .
آقای کسروی و بارسلون و araghi و آرش بی خدا هم هستند پس نیازی به خلق ندارند .
همچنین نیل آرمسترانگ و انیشتین هم هست بودند نیازی به خلق ندارند .
زیر دریایی های اتمی روسیه و ایالات متحده هم هست و نیازی به خلق نداره .
راکتور ها و تسلیحات اتمی و نیروگاه های اتمی یهمچنین هست نیازی به خلق نداره .
کامپیوتر ها سیستم عامل ها برنامه های پیچیده ای که برای تولید هر کدام چقدر پول و هوش و وقت صرف شده هست پس نیازی به خلق نداره . (بیچاره بیل گیتس . فکر کنم همین حرف رو شنید که این قدر گوشه گیر شد )
فناوری اطلاعات و IT و دنیای اینترنت و الکترونیک هم هست پس نیازی به خالق نداشته .
( بیچاره انسان های نخستین که چه رنج ها متحمل شدند )
اگر کمی بیشتر جستجو میکردند حتمآ دیش ماهواره ها و کابل های زیر دریایی که هست رو
و نیازی به خالق نداشته رو پیدا میکردند و بجای چهار پایان سوار بوئینگ که هست و نیازی به خالق نداشته میشدند این همه سختی نمیکشیدند .
از بنز و بی ام و و پورشه و کشتی های اقیانوس پیمایی که هست و نیازی به خالق نداره دیگه صرف نظر کردم .
2 -
جواب خودتون رو خودتون دادید . با توجه به همین صحبت شما ( که من قبول ندارم )
و مورد توجه آقای بارسلون که در پی یافتن خالق خدا بودند ...
خدا هست پس نیازی به خلق نداشته .