رهنمود های امام صادق (ع)

رهگذر*

کاربر بیش فعال
مطالب زیر برگرفته از قسمتهایی از کتاب رهنمودهای امام صادق
( ترجمه مصباح الشر یعه و مفتاح الحقیقه ) نگارش عباس عزیزی
با موضوعیت مسائل عرفانی ، عبادی اخلاقی و اجتماعی است
این مطالب اشاره ای است مختصر به برخی از این موضوعات
«بیان»
(اصل حالات عرفان و نتایج عملی آن)

امام صادق (ع) فرمود:
نجوای عارفان همواره بر سه اصل استوار است :
بیم
امید
حب
بیم شاخه علم است و امید شاخه یقین است ، و حب شاخه معرفت و عرفان .
نشان بیم گریختن است و نشان امید طلب و نشان حب ،آن است که در ایثار آنچه را که دوست دارد دریغ نورز د ...

این اصول سه گانه مانند: حرم ،مسجد و کعبه است که اگر کسی داخل حرم شود ،از خلق ایمنی یابد و چون داخل در مسجد شود بر اندام او از آلودگی به گناه ایمن باشد و اگر داخل کعبه شود ، قلبش از اشتغال به چیزی جز ذکر خدای تعالی در امان ماند.


« احکام »
(حالات قلب)
امام صادق (ع) فرمود:
دل چهار اعراب پذیرد : رفع ، فتح ، جر و وقف ...

علامت رفع ( بلندی) قلب سه چیز است :همراهی با فرمان الهی ، عدم مخالفت با آن و اشتیاق دایم در بندگی و پیروی از فرمان خداوند.
نشانه فتح قلب سه چیز است : توکل بر خداوند ، راستگویی و یقین به تمام آنچه پیامبران آن را برای هدایت انسان ها آورده اند.
علامت جر(پستی) سه چیز است : خود پسندی ، ریا و آزمندی .
وقف (ایستایی) را نیز سه علامت است : از میان رفتن طعم بندگی ، در نیافتن تلخی گناه و رعایت نکردن حلال و حرام در خوراک ، پوشاک.


« زهد »

امام صادق ( ع) فرمود :
زهد ، کلید دروازه آخرت است و برائت از آتش و زهد ، ترک هر چیز که تو را از خدا و یاد او باز دارد ، می باشد بدون آنکه بر آنچه از دستت رفته تاسف خوری ، یا نسبت به ترک آن مغرور شوی و انتظار فرج و سودی از آن نداشته باشی و در پی آن نباشی که به واسطه آن ، مورد ستایش قرار گیری و غرضی از آن نداشته باشی ، بلکه از دست دادن آن ها را آسایش بدانی و خود آنها را آفت...
رسول خدا (ص) فرمود :چون خداوند دنیا را بیافرید ، آن را امر به اطاعت فرمود، پس دنیا پروردگارش را اطاعت کرد .خداوند او را گفت : به آن که در طلب تو باشد پشت کن و به آن که به تو پشت می کند ، روی آر و دنیا بر همین عهد و پیمان استوار است.
 

رهگذر*

کاربر بیش فعال
« آداب شروع نماز »




چون به قبله روی کنی ، دل از دنیا ،تعلقات آن و خلق بر گیر و قلب خویش را از هر چیزی که از پرداختن به خدای متعال بازت دارد تهی کن. با چشم دل به عظمت خداوند –عزو جل – بنگر و به یاد ایستادنت در محضر او باش . خدای تعالی فرماید: « آن جاست که هر کس آنچه را از پی فرستاده است می آزماید ، و بسوی خدا ،مولای حقیقی خود باز گردانیده می شوند »

و بر پای بیم و امید بایست و چون تکبیر گفتی ، هر چه را که میان آسمانهای رفیع و زمین است ، جز کبریای او خوار و کوچک شمار چرا که خدا بر قلب بنده ای که تکبیرش می گوید آگاه می باشد و چون دریابد که در آن ، چیزی است که با تکبیر حقیقی اش منافی است ، می فرماید :
« ای دروغ گو ! آیا مرا فریب می دهی ؟! به عزت و جلالم سوگند که تو را از شیرینی یادم محروم کنم و تو را از قربم دور سازم و از درک و خوشی و لذت مناجاتم باز می دارم. »...

اگر خداوند چند برابر آنچه را که از آغاز تا بحال آفریده بیافریند ، برای او هیچ تفاوتی ندارد که آن ها همگی کفر ورزند یا موحد باشند . پس او را در عبادت آفریدگان ، چیزی نباشد جز این که از باب لطف و به پاس عبادت ناچیز آنان ، مراتب بالایی به ایشان عنایت نماید .




« آداب قرائت قرآن »


پس هنگامی که قاری قرآن ، نفس خویش را فارغ سازد ، قلبش برای برای قرائت قرآن فراغت یابد و در این هنگام چیزی که بتواند او را از برکت و فواید قرآن محروم کند در بین نیست .
و چون کنج خلوت اختیار کند و از خلق اعتزال جوید و خضوع قلب و فراغ بدن را فراهم آورد ، در این هنگام روح و باطنش با خدای – عزو جل – انس یابد و شیرینی سخنان خداوند تعالی در خطاب با بندگان صالحش و مقامی را که به فنون کرامات و بدایع اشاراتش بدانان اختصاص داده در خواهد یافت . پس هنگامی که پیمانه ای از این شراب بنوشد ، دیگر هیچ حالی و هیچ وقتی را بر آن ترجیح ندهد ، بلکه آن را بر هر طاعت و عبادتی رجحان می دهد ، زیرا در این حال ،بدون واسطه با پروردگار خویش به راز و نیاز می پردازد..


« آداب دعا »


امام صادق فرمود : چون کسی از شما اراده می کند که از پروردگارش حاجتی بخواهد ، باید از جمیع مردمان مایوس گردد و امید به کسی جز خدای – عز و جل – نبندد.پس چون خدای تعالی این امر را در دل بنده اش ببیند ، هر چه را که او بخواهد ، بدو عطا کند .
بنابراین ، چون شرایطی که برایت ذکر گشت در دعا مراعات کنی و باطن خویش را برای خدا خالص گردانی ، تو را به یکی از سه چیز مّژده باد:
در برآورده شدن حاجتت ، تعجیل می ورزد
چیزی بهتر از آنچه خواسته ای ، برایت ذخیره می کند
یا بلایی را از تو باز می گرداند که اگر به تو رسند ، به هلاکت در افتی.
پیامبر (ص): فرمود : خداوند متعال می فرماید: آن کس که ذکر ، من او را از حاجت خواستن از من باز دارد ، بهترین چیزی را که به حاجت خواهانم می دهم ، بدو خواهم داد.

امام صادق(ع) فرمود : خدای را یک بار خواندم ، فرمود لبیک بنده من . حاجت خویش از یاد بردم ، زیرا پاسخ او بسی بزرگتر و والاتر است از آنچه بنده از او خواسته است : اگرچه حاجتش ؛ بهشت و نعمت جاودان باشد و لذت آن را جز عاملان محب و عارفان برگزیده و خواص خدا ندانند.
 
آخرین ویرایش:

رهگذر*

کاربر بیش فعال

« یاد خدا »
ذکر دو نوع است :ذکر خالص که قلب با آن همراهی کند و ذکر صادق که خدا را با آن صفاتی که می خواند ،پذیرفته باشد چنان که رسول خدا (ص) (به خداوند) عرضه داشت : « ستایش و ثنای تو را نتوانم به بیان و شمار آورم .تو همان گونه ای که خود ثنای خویش گفته ای»


« شکر »
بر هر نفسی که می کشی ،یک شکر بلکه هزاران شکر واجب است و کمترین درجه شکر ،این است که نعمت را تنها از جانب خدا بدانی ،نه دیگری و به آنچه داده رضایت دهی ،و نعمتش را دست مایه سرپیچی از فرمان او قرار ندهی ،و اوامر و نواهی اورا نادیده نگیری . پس در همه حال بنده ای باش شاکر ، که در این صورت خداوند را در همه حال ،پروردگاری کریم خواهی یافت.


« قناعت »
کسی که به قسمت خویش قانع شود ، از اندوه و ناراحتی و سختی رها شود و هر اندازه که از قناعت کاسته شود ، بر میل و رغبت به دنیا افزوده می شود و طمع به دنیا ریشه هر شر و بدی است و صاحب آن از آتش نجات نیابد ، مگر با توبه...
پس در آنچه به تو نداده اند ، توکل پیشه کن و به آنچه تو را داده اند ، راضی باش و بر مشکلاتی که بر تو فرود می آی د صبر پیشه کن که صبر از امور بس ستوده است



« آداب لباس »
امام صادق(ع) فرمود:
زیباترین لباس برای مومن، لباس و پوشش و پرهیزکاری ،بسی بهتر است . ...
و خطای کسی را افشا مکن که خداوند خطای بزرگ تر از آن را از تو پوشانیده و به عیب خود مشغول باش و از پرداختن به عیوب کسی که حال و امرش ربطی به تو ندارد ، در گذر و بر حذر باش که عمر خویش را در پرداختن به عمل خیر خودت سپری کنی ،و مبادا دیگری با سرمایه عمر تو تجارت کند و در نتیجه به هلاکت افتی چرا که فراموشی گناه،از بزرگترین عقوبت های خداوند متعال در دنیا و از بیش ترین اسباب عقوبت در آخرت است . پس به عیب های خویش بپرداز.


« حرص و آز»
امام صادق فرمود: در رسیدن به چیزی که اگر رهایش کنی به سوی تو می آید و در آن صورت محبوب خداوند باشی ، حریص مباش و اگر در رسیدن به خواسته ات شتاب ورزی و از توکل به خدا و رضا به قسمت غافل شوی ، در درگاه احدیت ناپسند خواهی شد چرا که خداوند جهان را چون سایه تو خلق فرموده که اگر در طلبش روی تو را به سوی می کشاند و هیچ گاه بدان نخواهی رسید و اگر ترکش کنی ، خود به دنبالت می آید و تو راحت خواهی بود.






 

رهگذر*

کاربر بیش فعال

« آداب داخل شدن به مسجد»

امام صادق(ع) فرمود:
چون به در مسجد می رسی ، بدان که در گاه پادشاهی عظیم را قصد نموده ای که جز پاکان ،بر گستره فرش او گام ننهند و جز صدیقان به همنشینی او نایل نیایند . پس با ترس ،به محضر او در آی ،چنانچه از پادشاه ترسانی چرا که اگر غافل باشی و رعایت و تعظیم ،نکنی در خطری عظیم خواهی بود.


« نیت »
امام صادق (ع) فرمود:
کسی را که دارای نیتی صادق باشد ،دارای قلب سلیم است زیرا سلامت و پاکی قلب از خیالات باطل ،نیت را در همه امور برای رضای خدای تبارک وتعالی خالص می گرداند.
خداوند –تبارک و تعالی- می فرماید: « روزی که نه مال و نه فرزند سودی نرساند ،مگر کسی که با قلبی سلیم به محضر خدا آمده باشد. »



« آداب رکوع »
بنده ای رکوعی حقیقی را به جای نیاورد ، جز آنکه خداوند به نور عظمت و بزرگی خویش زینتش دهد و در سایه کبریایی خود جای دهد و لباس برگزیدگان خویش را بر او بپوشاند . رکوع ، در ابتداست و سجود ، پس از آن . پس هر که اولی را به معنای واقعی آن به جای آورد ، مقدمات دومی را فراهم کرده است.
در رکوع ادب به جای آوردن و در سجود قرب به خداست و کسی که رعایت ادب نکند ، به قرب نرسد.
« آداب سجود »

به خدا قسم ، زیان کار نیست که سجده را به حقیقتش به انجام رساند ، اگر چه در عمرش یک بار چنین کند. ....
خداوند معنای سجده را سببی قرار داده تا با قلب ، نهان و روح به او تقرب جویند. پس کسی که به او نزدیک شود از غیر او دور می شود.
آیا نمی بینی حالت سجود به دست نمی آید ، مگر با بریدن از همه اشیاء و نادیده انگاشتن هر چیزی که آن را چشم ها نمی بینند؟ خدای تعالی توجهبه باطن را همین گونه خواسته است ...


رسول خدا (ص) فرمود : خدای – عز و جل – می فرماید : در قلب هیچچ بنده ای عشق به خالص بودن در عبادت و اطاعتم و جلب رضایتم نمی بینم ، مگر آن که پرورش امور زندگی اش را به دست گیرم و بدو نزدیک شوم ، و کسی که در نمازش به غیر من مشغول شود ، از کسانی است که خویش را به استهزا گرفته و نامش در دیوان زیان کاران ثبت شود .
« آداب سلام »

امام صادق فرمود:
سلام گفتن در انتهای نماز ، به معنای ایمنی است و بدین معناست که امر خداای متعال و سنت پیامبر (ص) را با خضوع و خشوع ادا کرده است ، پس او از بلای دنیا و آخرت ایمن باشد . سلام اسمی است از اسمای خداوند متعال ، که آن را در خلقش به ودیعه نهاده ، تا در معاملات و امانات و روابط خود از آن بهره جویند ، و در دوستی ومعاشرت خویش صادق باشند
 

رهگذر*

کاربر بیش فعال
(( ورع ))
امام صادق (ع) فرمود:
درهای جوارح بدنت را بربند بر آنچه که به قلبت آسیب می رساند و مرتبه ات را نزد خدای تعالی پست کند و حسرت و پشیمانی قیامت را و شرم از زشتی ها یی که مر تکب شده ای به همراه می آورد .
صاحب و رع را سه اصل لازم است :
1- از همه لغزش های مردمان در گذرد.
2- بدا نان بدی نکند.
3- چون مدح و ذ مش کنند ، برایش یکسان باشد.



(( عبرت ))
عبرت انسان را وارث سه چیز کند:

1-علم به آنچه که عمل می کند ؛
2- عمل به آنچه که می داند؛
3- علم به آنچه که نمی داند.

عبرت آغازی است که انسان از انجام آن می هراسد و اندیشیدن در فرجام آن ، زهد و بی میلی به دنیا را بوجورد می آورد . و عبرت آموزی جز برای اهل صفا و بصیرت درست نیافتد.

(( تکلف ))
کسی که بدون میل و رغبت عملی را به جای آورد ، از پاداش محروم شود ، اگر چه راه صواب پیماید ، چرا که به راه خطا رفته ؛ و کسی که به میل و بدون تکلف عملی انجام دهد، پاداش گیرد ، اگر چه به خطا رود ( چرا که عمل او همراه با اخلاص بوده است).سرانجام متکلف خفت و خواری است و در دنیا به جز درد و رنج و شقاوت برایش نباشد.
ظاهر متکلف ، ریا و باطنش نفاق است و این امر ، دو بال هستند که او با آن ها ( به سمت دوزخ) پرواز می کند . تکلف در عبادت و در هر بابی که باشد از اخلاص صالحان و شعار مومنان نیست.

(( نکوهش غرور ))
مغرور ، در دنیا مسکین است و در آخرت زیانکار ؛ زیرا او کالای نیک را به کالایی پست می فروشد.....
و چه بسا به این توهم افتی که خدای را می خوانی و حال آنکه غیر او را می خوانی . و چه بسا خود را خیر خواه مردم بدانی و حال آنکه تو با این کار می خواهی آنها به سوی تو متمایل شوند.و چه بسا خویش را مذمت می کنی، ولی در حقیقت خویش را می ستایی....
اگر به حالی که در آنی ، راضی باشی و خود را مقصر ندانی ، هیچ کس به وسیله علم و عمل چون تو بدبخت نیست و عمرش رو به تباهی باشد و در نتیجه ، حسرت روز قیامت را برای خویش فراهم آورده ای.
 

رهگذر*

کاربر بیش فعال
(( صفات منافق ))


منافق کسی است که به دوری از رحمت خداوند متعال رضایت داده ، زیرا اعمال ظاهری اش را شبیه به آنچه در شریعت آمده است ، به انجام می رساند ، در حالی که در باطن دل در جای دیگر مشغول داشته و حق بندگی و عبادت را رعایت نکند و آن را به تمسخر گیرد...
خداوند منافقان را در مواضع متعددی وصف فرموده است ؛ جنان که می فرماید:
<< و از میان مردم کسی است که خدا را فقط بر یک حال [و بدون عمل] می پرستند . پس اگر خیری به او رسد ، بدان اطمینان یابد و چون بلایی بدو رسد روی بر تابد ، در دنیا ، و آخرت زیان دیده است . این است همان زیان آشکار >>
پیامبر(ص) فرمود: کسی که ظاهرش با باطنش مخاف باشد ، منافق است .حال ، هر کسی و هر جایی و در هر زمانی و در هر مرتبه و مقامی که باشد ، تفاوتی نکند.



(( عقل و هوی))


عاقل در برابر حق ، رام و تسلیم است و در سخن گفتن منصف ، و در پذیرفتن باطل ، سخت گیر ، و با سخن باطل ، دشمن و از دنیا می گذرد ، ولی دین خود را حفظ می کند.
نشانه عاقل 2 چیز است : راستی در سخن ، و درستی در کار ؛ و عاقل از گفتن آنچه خردمندان نپذیرند ، بپرهیزد و خویش را در معرض اتهام قرار ندهد و از مدارا کردن با مردم دریغ نورد.



(( وسوسه))


هیچ بنده ای به دام وسوسه شیطان گرفتار نشود ، مگر آن که از ذکر خدای تعالی دور گشته و فرمان و نهی اش را خوار و ناچیز نشمرد و آگاهی خدا نسبت به سر و خفای خود را فراموش کرده باشد.
وسوسه آن چیزی است که از خارج قلب ، ولی با اشاره خیال می آید و اگر در قلب جای گیرد ، موجب سرپیچی و گمراهی و کفر شود .
چون شیطان وسوسه گر نزدت آمد تا از راه حق گمراهت کند و ذکر خدای تعالی را از یادت ببرد ، به پرودگارت و پروردگار او پناه ببر که او یاور حق در مصاف با باطل و پشتیبان مظلوم است و فرماید ( چرا او برکسانی ایمان آورده اند و بر پرودگار خویش توکل می کنند ، تسلطی نیست.))

دمی خود را از شر او ایمن مدان و چون عبادتت را نزد تو بزرگ جلوه دهد ، فریب مخور و به گفته او گوش مسپار .او هر کسی را به گونه ای و وسیله ای می فریبد ، تا او را چونان خود ، مطرود درگاه احدیت سازد .
بدان که او نود دو نه دروازه خیر و نیکی در برابرت می گشاید تا در دروازه صدم تو را صید کند ، پس با مخالفت با وی به مقابله او برخیز.
 
آخرین ویرایش:

رهگذر*

کاربر بیش فعال
(( خود پسندی))
شگفتا! شگفتا! از کسی که به عمل خویش مغرور گشته ( در نتیجه به ورطه خود بینی در افتد) در حالی که نمی داند انجام کارش چیست . پس ، کسی که خویش و عمل خویش را بزرگ بیند، از راه راست منحرف گشته و مرتبه ای را که سزاوار آن نیست ، مدعی شده است.
خود پسندی گیاهی است که دانه اش تکبر ، زمینش نفاق ، آبش سرپیچی از فرمان خدا، شاخه هایش جهل ، برگش گمراهی و میوه اش لعنت خداست که نتیجه آن جاودانگی در دوزخ است. پس هر کس خود پسندی را اختیار کند ، دانه کفر کاشته و به زراعت نفاق مشغول گشته و
لا جرم این کشته روزی بر دهد که همان زیان دو جهان است.


(( آداب خوردن ))
عیسی بن مریم (ع) فرمود: هیچ مرضی همچون قساوت ، قلب را به خطر نیندازد و دردی بدتر از گریز از گرسنگی (شکم بارگی) وجود ندارد، چرا که دو صفت یاد شده ، پیش قراولان خواری و دوری از رحمت حق است.

(( ستایش و نکوهش))
هیچ بنده ای به مقام خلوص نرسد ، مگر این که ستایش و نکوهش ، نزد او یکسان باشد ، زیرا کسی که نزد خداوند ستوده باشد ، با نکوهش دیگران نکوهیده نشود و به همین صورت است نکوهیده درگاه حق ، که با ستایش خلق ستوده نباشد.
به ستایش کسی دل خوش مدار ، چرا که بر منزلت تو نزد خدای تعالی نیفزاید و نمی تواند دفع و ضرر مقدر را از سوی خداوند را دگرگون سازد.
و اگر کسی تو را نکوهش کرد ، اندوهگین مباش ، زیرا کاراو برای تو نقصان نباشد و از ذرجه و منزلت والای تو نکاهد.گواهی خداوند درباره خوبی و بدی تو تو را بس ، که می فرماید : (( گواهی خدا برای او و بر تو ، تو را کافی است ))


(( مراء و جدل))
جدال و مراء ابزار شیطان برای فریفتن انسان است ، چرا که با انسان نجوا کرده می گوید : با مردم در احکام دین به مجادله بپرداز تا نپندارند که ناتوان و نادانی

به درستی که ملکه (قدرت) مجادله ، همانند ملکه خیال پردازی است که سستی و تباهی خرد را در پی دارد.


 

رهگذر*

کاربر بیش فعال
(( غیبت))
خداوند به موسی بن عمران (ع) فرمود : غیبت کننده چون توبه کند ، آخرین کسی است که به بهشت می رود و اگر توبه نکند ، نخستین کسی است به دوزخ درافتد.
دروغ می گوید آن که خود را زاده حلال بخواند ، در حالی که غیبت کند ( و آبروی بی گناهان را دستخوش هوای خود کند .). از غیبت بپرهیز که خوراک سگان دوزخ است.



(( ریا و تظاهر))

عملت را به ریا آلوده مساز و آن را برای کسی که نه می تواند زنده کند و نه بمیراند و نه چیزی به تو رساند ، یا به تو زیانی رساند ، عرضه مکن.
ریا ، درختی است که جز شرک خفی بر ندهد و ریشه این درخت نفاق است .
چون [ در قیامت ] میزان بر پا شود ، به ریا کار گفته می شود : ثواب عملت را از همان که شریک من قرار دادی برگیر .

(( حسادت ))
حسود پیش از آنکه به محسود زیان برساند به خود زیان می رساند ، مانند ابلیس که با حسدش لعنت ابدی را برای خود خرید و برای آدم مقام پیامبری فراهم آورد....
به واسطه حسد بود که فرزند آدم گرفتار حسرتی ابدی گردید و به هلاکتی در غلتید که او را نجاتی از آن نباشد .
و حسود را توبه ای نیست ، زیراحسادت همواره در او هست و به شدت با وجود او در آمیخته و شکل گرفته است(و در نتیجه توبه نمی کند)


(( طمع))
طمع شراب شیطان است که با دست خویش به خواصش می خوراند . اگر کسی به واسطه آن مست شود ، به هوش نیاید ، جز در آتش دردناک خدای متعال در کنار ساقی آن شراب
( شیطان ).اگر طمع را هیچ عیبی به جز ترجیح دنیا بر آخرت نباشد ، همین زشتی بسی سنگین است.
امیرالمومنین (ع) فرمود: به هرکس که ببخش کنی و عطا کنی ، امیر او شوی و از هر کس بی نیازی جویی همسنگ او شوی و به هر کس اظهار نیاز کنی، اسیر او باشی.






 

رهگذر*

کاربر بیش فعال

(( سخاوت))
پیامبر (ص) فرمود :خمیره اولیا خدا با سخاوت آمیخته شده است .
سخاوت آن است که در باره هر چه که محبوب است ، سخی باشد و کمترین آن دنیاست.

پیامبر (ص) فرمود: خداوند می فرماید : فرزند آدم! [ تو که ملک من ، ملک من ، ملک من می گویی بدان که ] ملک و هر آنچه در دست توست مال من است . ای بیچاره !تو کجا بودی آن زمانکه ملک و مال بود و تو نبودی ؟ آیا تو را جز آنچه خورده و از بین برده ای ، یا پوشیده و کهنه کرده ای ، یا صدقه داده و جاویدش کرده ای که به سبب آن ، مورد عفو قرتر می گیری و یا عقوبت و مجازات می شوی بهره ای هست ....
(( ستاندن و بخشیدن))
و هر گاه که مومن ستاند ، سزاوار است به حق بستاند و چون می بخشد، در راه حق و از روی حق ببخشد .چه بسیارند که با گرفتن چیزی ، دین خودرا تاوان می دهند ، ولی خود نمی دانند و چه بسیار است بخشنده ای که خشم خدای را برای خود می اورد .

(( آداب برادری))
با خدا ترسان برادری کن اگر چه در تاریکی های زمین باشد و اگر چه عمر خود را در جستجوی شان سپری کنی که خدای- عز و جل – پس از پیامبرا ن برتر از آنان نیافریده و خداوندتعالی توفیقی چونهمراهی با آنان به هیچ بنده ای ارزانی نکرده است .

(( مشورت))
با کسی که عقلت سخن او را راست نمی شمارد ، مشورت مکن ، اگرچه مشهور به خرد و ورع باشد و چون با کسی که قلبت بر صداقتش گواه است مشورت کردی ، از راهنمایی او تخلف مکن ، اگرچه مخالف مراد ومقصودت باشد ، زیرا نفس سرکش است و از قبول حق دوری می جوید و سر کشی او در برابر حق روشن است.

((بردباری))
با نادان به وسیله دوری از آنان و سکوت ، مقابله کن تا مردم تو را یاری کنند ، زیرا کسی که به نادان پاسخ دهد ، به کسی ماند که هیزم بر آتش نهد.
پیامبر (ص) فرمود : مومن چون زمینی است که منافع و سود مردم از آن حاصل می شود و بار سنگینی مردم بر اوست. کسی که بر جفای خلق صبر نکند ، به رضای حق دست نیابد ، چه رضای خدای تعالی ، آمیخته به جفای خلق است .


 

رهگذر*

کاربر بیش فعال
(( تواضع و فروتنی))
تواضع ، آن است که برای خدا و در راه او باشد و اگر جز این باشد نیرنگ است نه تواضع . هر کس برای خدا تواضع کند خداوند –عز و جل- او را بر بسیاری از بندگانش شرافت می بخشد .
اهل تواضع را سیمایی و نوری است که فرشتگان آسمان و خاکیان عارف به وسیله آن او را می شناسند .
خداوند تبارک و تعالی –سرور کائنات ، حضرت محمد (ص)را به تواضع امر کرده می فرماید :<< و برای آن مومنان که تو را پیروی کرده اند ، بال خود را فرو گستر >>
(( عفو))
عفو ، ودیعه خداوند در دل خاصان است (و چون او بندگان را به عفو و گذشت سفارش کند ، خود به آن سزاوار تر باشد.)

(( خوی خوش))
خوی خوش ، زیبایی و زیور دنیا و پاکی( از گناهان ) در آخرت است و دین با آن کمال یابد و وسیله قرب به خداست . این موهبت جز به اولیاء و برگزیدگان حق ، ارزانی نشده است ، زیرا خداوند دریغ دارد از اینکه الطاف خود و حسن خلق را جز نزد حامل نور جمال خویش به ودیعت نهد....
پیامبر اکرم(ص) می فرماید : خوی خوش سر آمد هر چیز در روزگار است . خلق حسن لطیف ترین چیز در دین و سنگین ترین کالا در میزان قیامت است ....
(( علم و دانش ))
خداوند – تبارک و تعالی – به حضرت داوود (ع) وحی فرمود : سبک ترین کیفری که عالم بی عمل را بدان گرفتار می کنم از هفتاد عقوبت بدتر است ، چرا که شیرینی ذکر خود را از قلبش خارج می کنم ، که هر چه مرا یاد کند حلاوتی نیابد و بدین ترتیب از رحمت من دور شود.
(( امر به معروف و نهی از منکر))
خداوند متعال می فرماید :
<< آیا مردم را به نیکوکاری امر می کنید ، در حالی که خود را فراموش کرده اید ؟ >>
آنگاه به چنین واعظی گفته می شود : ای خائن آیا خلق مرا از آنچه خود بدان دست یازیده ای ، باز خواست میکنی؟

 
بالا