>>>محفلی برای بحث و گفتگو پیرامون "یک راز (قانون جاذبه)"
- شروع کننده موضوع Setayesh
- تاریخ شروع
آخجووون حالا این پارتی کی هست؟؟؟؟که ماه هم هست؟؟؟؟؟؟؟؟تبریک به تمام مشتاقان:
طبق اخبار رسیده به زودی زود صاحب تالار میشیم
پارتی پیدا کردیم آنقدرم ماهه
yuza
اخراجی موقت
*afsane*
عضو جدید
سلام،خواهش میکنم.درسته که از خونواده جدا میشن ولی شما هم قبول دارین که وارد اجتماعی میشن که افراد اون اعضای همون خونواده ها هستن؟اگه من الان برم و بگم من از امروز میخوام اینجور فکر کنم از هر 10 نفر 9 نفر بهم میخندن.چرا چون آگاهی ندارن.البته این واسه کسانی صدق میکنه که آگاهیشون ناقصه.ولی اگه آگاهی باشه ولی بازم عمل نشه به قول شما یه دلیلش اینه که میخوان تو زمان حال بمونن.که اونم چند دلیل داره.اول اینکه ممکنه انگیزه ای واسه تغییر فکر نباشه.همه اونایی که تغییر میکنن تشنه تغییرن.ممکنه وضعیت فعلیشون ایده ال نباشه ولی بدم نیس .درست زمانی که یه شکست رو تجربه میکنن تصمیم به تغییر میگیرن.یه دلیلشم میتونه ترس باشه.ترس از نشدن.ترس از پایان کار.ترس از شرایط جدید.همه اینا باعث میشه نیمه راه برگردن و بچسبن به وضعیت فعلیشون.یه دلیل دیگه هم به قول دکتر فرهنگ تعصب ،لجاجت و غروره .کسی که 40ساله یه جور فکر کرده الان بهش بگن مشکل خو دت هستی از خودت ناشی میشه پذیرش و تغییر رویه سخته.درسته؟یه پیشنهادم دارم واسه اون دوستانی که افکار منفی اذیتشون میکنه.بیاین یه بار این قانون رو تجربه کنین و قدرتتونو به خودتون نشون بدین حتی شده واسه چیزای کوچیک. وقتی به خودتون ایمان بیارین فکر منفی جایی تو ذهنتون نداره.سلام
من با حرف شما موافقم که خانواده تاثیر گذارند اما اینورو هم قبول دارید که به طور محدود یعنی از یه زمانی به بعد تمامی راههای ما بسمت گرایش به خانواده کم و حتی قطع میشه!!
اما میشه گفت طب واقعیت یا همون اسیر شدن تو شرایط حال بیشترین تاثیر رو داره.
تو فیلم راز میگه که اگه انسان قدرت درونی خودش رو میشناخت هیچ وقت بدنبال محدودیت نبود اما و اگر ها رو از سر راه بر میداشت اصلا اهمیت نمیداد.
ما هزاران باور غلط داریم اما هیچ وقت بدنبال کشف درست بودنش نبودیدم.
نگاه تازه همیشه نتیجه داشته.
ممنون از توضیحاتتون
سلام،خواهش میکنم.درسته که از خونواده جدا میشن خودتون نشون بدین حتی شده واسه چیزای کوچیک. وقتی به خودتون ایمان بیارین فکر منفی جایی تو ذهنتون نداره.
سلام
دوست گرامی ازتون ممنونم.
عدم آگاهی همیشه مخرب بوده در هر شرایطی و زمانی.
اما به نظرت مورد تمسخر واقع شدن بده یا اینکه نادیده بگیرنمون؟
آقای حلت میگفت تو هر 1000 نفر فقط و فقط 5 نفر بدنبال تغییرات هستن و واقعا تغییر میکنن.
اما شکست که گفتید به نظرم بازهم همون 5 نفر هستند که بعد از شکستشون دوباره شروع میکنن.
ولی اگه به دقت پستم رو خونده باشید همون طب واقعیت رو شما با جزییات توضیح دادید.
اما اون 40 ساله باوری از نشدن برای خودش ساخته اما ما 40 ساله های رو سراغ داریم که فدرتمندترین بودن همانند هنری فرد و مک دونالد و......
*afsane*
عضو جدید
سلام دوست عزیز.درست میفرمایین.من فقط دلایل رو گفتم ولی هیچکدوم رو تائید نکردم.هیچکدوم رو به جمع تعمیم ندادم نه همه 40 ساله ها در برابر تغییر مقاومت میکنن و نه همه اونایی که آگاهی دارن و تغییر نمی کنن بعد از شکست تصمیم به تغییر میگیرن.برا هرکسی دلایل متفاوته و میتونه هر کدوم از دلایلی که گفتم باشه.سلام
دوست گرامی ازتون ممنونم.
عدم آگاهی همیشه مخرب بوده در هر شرایطی و زمانی.
اما به نظرت مورد تمسخر واقع شدن بده یا اینکه نادیده بگیرنمون؟
آقای حلت میگفت تو هر 1000 نفر فقط و فقط 5 نفر بدنبال تغییرات هستن و واقعا تغییر میکنن.
اما شکست که گفتید به نظرم بازهم همون 5 نفر هستند که بعد از شکستشون دوباره شروع میکنن.
ولی اگه به دقت پستم رو خونده باشید همون طب واقعیت رو شما با جزییات توضیح دادید.
اما اون 40 ساله باوری از نشدن برای خودش ساخته اما ما 40 ساله های رو سراغ داریم که فدرتمندترین بودن همانند هنری فرد و مک دونالد و......
دوستای خوبم نمونه بارز یه آدم شکست خورده که بعد از شکستش تصمیم به تغییر گرفت خود من هستم.خواستم و شدم.شاید قبلا یه چیزایی در مورد این قانون میدونستم ولی....چون نیازی به تغییر حس نمی کردم.و به قول فشفشه عزیز بعد از این تغییر هیچ شکستی نتونست منو از پا در بیاره.بعد از اون من در عرض 1 هفته سه بار شکست خوردم .تو سه مورد متفاوت
و همون لحظه تصمیم گرفتم از نو شروع کنم ولی در عوض این هفته به یکی از آرزوهام رسیدم.
خوب نوبتی هم باشه نوبت خودمه.
سوال سوم: چجوری میشه کسی رو از انجام کاری بازداشت؟ ببینید فرض کنید یک نفر کاری رو انجام میده که شما می دونید داره توش افراط می کنه. در حالی که کارای زیادی واسه انجام دادن داره و شما می دونید که این افراط هم به اون ضرر می زنه هم به شما. کار مضری نمی کنه ولی داره وقتش رو سر کارای بی خودی تلف می کنه که می تونه صرف کارای مهمتری بکنه. حالا چجوری با این قانون معجزه گر میشه ایشون رو سر عقل آورد؟ یعنی کلا چجوری میشه واسه یه آدم دیگه و هدایتش به راه درست قدم برداشت؟
سوال سوم: چجوری میشه کسی رو از انجام کاری بازداشت؟ ببینید فرض کنید یک نفر کاری رو انجام میده که شما می دونید داره توش افراط می کنه. در حالی که کارای زیادی واسه انجام دادن داره و شما می دونید که این افراط هم به اون ضرر می زنه هم به شما. کار مضری نمی کنه ولی داره وقتش رو سر کارای بی خودی تلف می کنه که می تونه صرف کارای مهمتری بکنه. حالا چجوری با این قانون معجزه گر میشه ایشون رو سر عقل آورد؟ یعنی کلا چجوری میشه واسه یه آدم دیگه و هدایتش به راه درست قدم برداشت؟
آخرین ویرایش:
یعنی من....!
یعنی من....!
تو چه کار می کنی مگه سارا جان؟
وقتمو با کارای غیر ضروری تلف می کنم!در صورتیکه می تونم کارای مفیدتری انجام بدم.
سیما جان سوالت یه نمونه زنده داره !
خدا رو شکر خیلی خیالاتی نبودم. حالا می تونی با جواب این سوال خودتو اصلاح کنی.وقتمو با کارای غیر ضروری تلف می کنم!در صورتیکه می تونم کارای مفیدتری انجام بدم.
سیما جان سوالت یه نمونه زنده داره !
*afsane*
عضو جدید
سلام سیما جون.خوب اول ببین این آدم اصلا انتقاد پذیر هست یا نه.اگه نه که انتقاد شما ممکنه نتیجه عکس بده.ولی میتونی به جای انتقاد با این قانون آشناش کنی. به نظرم اگه کسی با این قانون آشنا بشه حتما زندگیش هدفمند میشه.آدم هدفمند هم وقت واسه کارای به قول شما بی خود نداره و تو مسیر هدفش قدم برمیداره.
سلام عزیزسلام سیما جون.خوب اول ببین این آدم اصلا انتقاد پذیر هست یا نه.اگه نه که انتقاد شما ممکنه نتیجه عکس بده.ولی میتونی به جای انتقاد با این قانون آشناش کنی. به نظرم اگه کسی با این قانون آشنا بشه حتما زندگیش هدفمند میشه.آدم هدفمند هم وقت واسه کارای به قول شما بی خود نداره و تو مسیر هدفش قدم برمیداره.
خوب این آدمه که میگم با این قانون آشناست!!!!!
ضمنا احتمال قوی اگه باهاش مستقیم حرف بزنیم گوش نمی کنه و اگه خیلی بهش گیر بدیم لج می کنه.
اصلا آدم بدی نیست ها. شایدم من بلد نیستم چجوری باهاش حرف بزنم. نمی دونم والا مادر.
*afsane*
عضو جدید
ببین عزیز اون خودش باید بخواد که جور دیگه زندگی کنه.خودش باید انعطاف نشون بده.شاید انگیزه هدف داشتن رو نداره.شایدم هدف داره ولی هدفاش اشتیاقی بهش نمی ده و تحت شرایطی اونو رو انتخاب کرده.قبول داری هر کسی بالاخره به یه چیزی علاقه داره که دوست داره توش پیشرفت کنه؟مثلا من پیانو رو دوس دارم.بیشتر وقتم رو اینکار پر میکنه.شما نمی تونی یه کار رو به یه نفر تحمیل کنی و مسیر پیشرفتش رو مشخص کنی.بزارین خودش علایق خودش رو پیدا کنه.شاید اون کاری که شما مد نظرته که انجام بده و به نفعشه علاقه ای بش نداره واسه همین الکی فقط توش پرسه میزنه.حالا من دقیقا نمی دونم ایشون مثلا توی چه کارایی افراط میکنه.اما اگه اصلا هدف مشخصی نداره و از اون دسته آدمایی هست که فقط این قانون رو میدونه ولی بهش عمل نمی کنه که کم نیستن.....شاید یه تلنگر بتونه به زندگیش جهت بده.
سلام و درود به همگی
سیما خانم در مورد سوال شما نظرم اینه:
شما میتونیم در مورد امثال ایشون از طریق ایجاد انگیزه و شوقی که با رفتارتون و نشون دادن تغییرات در خودتون دارید وارد عمل شید.
بعضی از آدمها نیاز به تغییر رو در خودشون ندارن یا از بین بردن اما بعضی از آدمها تغییرات رو دوست دارن ولی ترس نمی زاره.
خب ما در شرایط اول کارمون خیلی سخته چون نیاز به تغییر رو احساس نمیکن اما تو شرایط دومی ما فقط کافی اون ترس رو ازش بگیریم و هدف سازی براش کنیم.
با ایجاد یه برنامه ریزی میتونید ایشون رو هدفمند کنید و با توجه به علاقه، مهارت و از همه مهمتر انگیزه ای که ایشون در خودشون تا حدودی از بین بردن بازهم برگردونید و به قول دوست عزیزمون افسانه خانم ایشون رو تو جهت عشق و علاقه اشون بگذارید چرا که در این شرایطه که احساس قدرت میکنیم.
اتلاف وقت بزرگترین و بدترین دشمن ماست چرا که با گذشت اون همگی افسوس و حسرت رو در نتیجه داریم و از این طرف قضیه راه برگشت برای بعضی از دوستان سخت تر میشه پس همه چیز شدنیه.
بابت افراطی بودن هم می تونید بهشون همردیفانشون رو نشون بدید که با توجه به شرایط ساده تر چه جایگاهی دارن اما این کار کمی خطرناکه چون حس مقایسه به میان میاد.
اما شما میتونید از قانون جذب برای برگشت پذیری این دوستمون هم کمک بگیرید چطوری؟
اون ادم رو با شرایط جدید و مدنظرتون دوباره جذبش کنید و کمکی باشی برای برگشت ایشون.
سلام به شما دوست و همراه عزیز
خب این قانون همونطور که از اسمش پیداست قانون جذبه که بواسطه استفاده ازش میتونید جذب کنید مثبت یا - که با ما اینجا برای جذب کردن آمدیم.
بازهم اگه سوالی بود میتونید با خوند و پرسیدن اطلاعاتتون رو کامل تر کنید.
و هر سوالی هم که داشتید ما همگی در خدمتیم.
موفق باشید
آخه ماجرا یک کمی غامضه!!!!!!!!!!!!!!! چه کلماتی بلدم من. یعنی این آدمی که میگم خیلی موفقه. شایدم این کارش فقط یک تفریح باشه که اون بهش احتیاج داره. ولی وقت زیادی رو به این تفریح اختصاص میده. ولی خوب قبول دارید که حالا جدای از این آدم خاص که غامضه!!!! خیلی از آدم ها در مقابل تغییر اونم اگه از طرف کس دیگه ای باشه مقاومت زیادی دارن؟سلام و درود به همگی
سیما خانم در مورد سوال شما نظرم اینه:
شما میتونیم در مورد امثال ایشون از طریق ایجاد انگیزه و شوقی که با رفتارتون و نشون دادن تغییرات در خودتون دارید وارد عمل شید.
بعضی از آدمها نیاز به تغییر رو در خودشون ندارن یا از بین بردن اما بعضی از آدمها تغییرات رو دوست دارن ولی ترس نمی زاره.
خب ما در شرایط اول کارمون خیلی سخته چون نیاز به تغییر رو احساس نمیکن اما تو شرایط دومی ما فقط کافی اون ترس رو ازش بگیریم و هدف سازی براش کنیم.
با ایجاد یه برنامه ریزی میتونید ایشون رو هدفمند کنید و با توجه به علاقه، مهارت و از همه مهمتر انگیزه ای که ایشون در خودشون تا حدودی از بین بردن بازهم برگردونید و به قول دوست عزیزمون افسانه خانم ایشون رو تو جهت عشق و علاقه اشون بگذارید چرا که در این شرایطه که احساس قدرت میکنیم.
اتلاف وقت بزرگترین و بدترین دشمن ماست چرا که با گذشت اون همگی افسوس و حسرت رو در نتیجه داریم و از این طرف قضیه راه برگشت برای بعضی از دوستان سخت تر میشه پس همه چیز شدنیه.
بابت افراطی بودن هم می تونید بهشون همردیفانشون رو نشون بدید که با توجه به شرایط ساده تر چه جایگاهی دارن اما این کار کمی خطرناکه چون حس مقایسه به میان میاد.
اما شما میتونید از قانون جذب برای برگشت پذیری این دوستمون هم کمک بگیرید چطوری؟
اون ادم رو با شرایط جدید و مدنظرتون دوباره جذبش کنید و کمکی باشی برای برگشت ایشون.
ببخشید یه سوال !
سیما جون "غامض "یعنی چی؟؟؟
توجه کنید که ندانستن عیب نیست،نپرسیدن عیب است!!!!!!!!
یعنی "پیجیده" عزیزم. خوب سوال خودم رو از دور خارج می کنم و جام رو می دم به افسانه جون. چون کمی مشابه سوال خودمه و به نظرم به صورت کلی تر و بهتر پرسیده شده.ببخشید یه سوال !
سیما جون "غامض "یعنی چی؟؟؟
توجه کنید که ندانستن عیب نیست،نپرسیدن عیب است!!!!!!!!
سوال سوم: افسانه:
آيا اين قانون رو ميشه واسه ديگران به کار برد و تو سرنوشتشون دخيل بود.؟مگه نه اينه که سرنوشت هر کسي دست خودشه.مثال ميزنم.يه نفر ميخواد يه تصميمي واسه زندگيش بگيره آيا من با اين قانون ميتونم رو تصميمش اثر گذار باشم؟مثلا اينجور تصوير سازي کنم که مطابق ميل من عمل کرده.اگه با اين قانون بشه به نظر شما بي عدالتي نيس؟اينجور نمي شه گفت هر کسي مسلط به سرنوشتشه!!!يا اينکه مثلا فرض کنيد يه نفر همسرش رو تصويرسازي ميکنه.آيا جذب اين آدم بي عدالتي نيس؟چون اون جذب شده و به نظر مياد اون هيچ کاره بوده تو انتخابش!!
یک بار دیگه از همه کسانی که تا حالا سوالی رو اینجا مطرح کردند و سوالشون حذف شده می خوام یک جمع بندی از سوالشون رو برای من بفرستن یا بذارن تو تایپک دیگرمون که به عنوان مطلب مفید بشه ازش استفاده کنیم.
افسانه ، سارا، فشفشه، انیس،
خودم هم بعد از سوال افسانه که الان پرسیدم جمع بندی می کنم.
افسانه ، سارا، فشفشه، انیس،
خودم هم بعد از سوال افسانه که الان پرسیدم جمع بندی می کنم.
yuza
اخراجی موقت
ببخشید یه سوال !
سیما جون "غامض "یعنی چی؟؟؟
توجه کنید که ندانستن عیب نیست،نپرسیدن عیب است!!!!!!!!
اتفاقا پرسیدن این سوال خیلی عیبه
واقعا نمیدونستی؟؟؟
راست گفتی دانشجویی؟؟؟
یه سوال :
چیکار باید بکنیم این راز یادمون نره ازش استفاده کنیم؟
اولش خوب شروع میشه ولی بعدش فراموش میکنم
تالار شدید
yuza
اخراجی موقت
اولین نکتش اینه که قوانین تاپیک رو رعایت کنی
تا هر وقت نوبتت شد سوالت پرسیده بشه عمو پورنگ.
قوانین رو نمیدونستم
گفتم که من نیو هستم
سلام به شما سیما خانم گرامی
خب با این تفاسیر که گفتید به نظرم ایشون راهشون رو به خوبی هموار کردن و تصمیم گیری رو هم بلد هستند پس شاید زمان باعث بشه به راهی که شما دوست دارید بازگردند.
در ضمن شاید این برنامه ای از طرف خودشون باشه
اما قسمت انتهایی رو متوجه نشدم!
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
محفلی برای بحث و گفتگو پیرامون انسان و باور ها | راز موفقیت | 3 | |
|
بحث پیرامون " آکواریوم من..." | راز موفقیت | 164 |