>>> چرا فرار از دین؟ این دین زدگی تقصیر چه کسی هستش؟؟؟

!...

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام...:gol:

به کرات, خیلی جاها تو بحث اسلام و یا عدم قبول دین, مردم به طرف حمله میکنن و اون رو فاقد ارزش خطاب میکنن!(که متاسفانه تو باشگاه مهندسی هم خیلی خیلی این مسئله تکرار شده...) و گاهی بحث هایی خارج از این تالار انجام داده شده...
ولی دیدم, این مطلب, اینجا عنوان بشه, قابل توجیه تر هستش...

خیلی ها,تقصیر تنفر فرد و گریختن اون از اسلام, رو مستقیما به اون فرد نسبت میدن!!!(مثلا میگن, فلانی ایمانش ضعیفه...!!!!یا...)

در مقایسه با اصل اسلام, که میخواد دین جذب کننده ای باشه, نه دفع کننده!!!! پس حتی با کسانی که اصلا خدا:)heart:), دین, یا اسلام یا... رو قبول ندارن, باید جوری رفتار و برخورد بشه, که اونا هم جذب بشن!(یا حد اقل نسبت به این مسائل حساسیت خاصی نداشته باشن!)


میخوام این مطلب رو با یه مثال توضیح بدم!

خیلی کسانی که استاد فیزیک( یا شیمی, یا ریاضیات, یا... ) خوبی نداشتن, یا همون استاد رفتار بدی کرده, یا بخوبی مطالب رو نرسونده, یا سخت گیریه بی مورد و آزار دهنده ای نسبت به دانش آموزان یا دانشجوهاش داشته,
اکثرا !!!! دانش آموزان یا دانشجویان این استاد, از درس مربوطه زده شدن,و بدشون اومده... و گاهی تا آخر عمر از اون درس بدشون میاد,و باهاش مشکل دارن, یا نمیتونن در اون زمینه موفق شن!

آیا این مشکل, از خود علم فیزیک یا ریاضیات یا شیمی, یا.... هستش؟؟؟؟؟؟؟:que:

یا از کسانی که این علم رو به بقیه آموزش میدن؟؟؟:que:

....:gol:


:que:چرا برای یک بار نمی اییم, با کسانی که دین یا اسلام رو قبول نداشتن, یا ندارن! درست برخورد کنیم! و با اونها هم به همون اندازه که خداوند بهشون ارزش و بهای بودن تو این دنیا رو داده, ما(بنده ی خدا) بهشون همچین ارزشی رو ندیم؟؟؟؟؟:gol:

یا چرا با کسانی که دین رو بد قواره و زشت به مردم یاد دادن برخورد نکنیم...!؟:que:

تا کی بخوایم به جای حل مسئله, صورت مسئله رو پاک کنیم؟؟؟؟:gol:




:gol:
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سلام،

بذارید با یه داستان شروع کنم:

یه بنده خدایی، همسایه مسیحی ای داشت. بعد از مدتی بحث و گفتگو، همسایه مسیحی، اسلام آورد. صبح روزی که همسایه مسیحی اسلام آورد، همسایه مسلمون اومد دنبالش و بردش حمام تا غسل کنه و پاک بشه. بعد رفتن مسجد. نماز صبح، نافله نماز صبح، نماز مستحبی، نماز چه و چه تا شب. همسایه مسیحی دید، نخیر، توی این دین ملت همش تو مسجد دارن نماز می خونن، آدم به کار و زندگیش نمیرسه. رفت و دوباره مسیحی شد.

اینکه دین رو زشت و بدقواره نشان داده ایم (چرا دیگران؟ خود ما هم بخشی از ظاهر دین هستیم. اولین کسی که باید انگشت اتهام رو به سمتش گرفت، خودمونیم نه دیگران)، درست. اینکه از وقتی ما بچه بودیم، تلویزیون برای روزهای شهادت بیشتر برنامه داشت تا روزهای ولادت، درست.

اما،

ما خودمون چقدر دنبال حقیقت رفتیم؟ چرا باید هر چیزی را که به عنوان دین به ما نشون دادن بپذیریم؟ مثلاً یک عهده خودشان روحیه افسرده ای دارند، اسلام را دین افسرده و ناراحت نشان می دهند، بدون هیچ راهی برای شاد بودن، این را به عنوان اسلام قبول می کنیم. یک عده از اسلام فقط سنگسار و اعدام و ... را نشان می دهند، این را به عنوان اسلام قبول می کنیم.

از نظر من، تنها یک عامل وجود نداره، شاید مقصرها

- نسل پیش از ما، پدر و مادرهای ما، که نتونستن آموخته های خودشون رو درست و صحیح انتقال بدن. همینه که می بینیم مادره با حجاب و دختر ...، پدر نماز خوان و پسر ...،

- تهاجم فرهنگ های غیر دینی، از نظر من مهمترین عاملش ماهواره (کاملاً تفاوت قبل و بعد از خرید ماهواره
در خانواده ها مشخصه)، و بی خیالی ما و نسل پیش از ما.

- علمای دین، دین رو علمای اون به مردم عرضه می کنن و نشون میدن. پس اگر مردم از دین منحرف بشن، اون دنیا شاید، اول یقه علمای دین رو بگیرن.

- ...

- شاید اول از همه و شاید آخر از همه، خود ما. ما نشستیم تا همه چیز رو آماده کنن و بذارن جلوی رویمون غافل از اینکه ما نسل پیشین نسل فرداییم.

 

mahdi271

عضو جدید
این حرفایی رو که شما میزنید درست،من تو محلمون خیلی رفیق دارم ،محرم بود،بین بچه ها و مسجد اختلاف افتاده بود حالا سر چی بچه ها پیراهن های سیاه و زنجیر هایی رو که برای محرم از مسجد میگرفتن پس نمیاوردن برا همین بینشون شکر آب شده بود،من رفتم به یکی از دوستام گفتم خدا رو خوش نمیاد پول زنجیر ها چند هست مگه،دوستم گفت ما مشکل نداریم زنجیر رو ببرن و نیارن اما بیان نماز بخونن،مشروب نخورن اینا همه این کارا رو میکنن و بعد میان زنجیر میزنن.
ما اون سال با صاحب یه گاراژ صحبت کردیم گاراژ رو برای محرم براشون کرایه کردیم اونجا محرم رو مراسم گرفتن،اون سال گذشت سال بعد 3 محرم بود یکی از دوستام هیئت نیومد رفتم سراغش گفتم چرا نمیای مگه محرم نیست میدونید چی جواب داد؟
امام حسین آدم آدم بزرگی بود و احترام زیادی داشت،اما به نظرم اینکارا مسخره بازی هست ،زنجیر بزنیم چی بشه،مرد تمام شد دیگه.
انجا بود که یاد حرف سال قبل رفیقم افتادم، ببین تقصیر کسی نیست که مردم دین رو قبول ندارن،مردم بعضی ها نمیخوان حقیقت رو ببینن،نمیخوان ببینن که دین رهایی بخش هست،بعضیا زورشون میاد نماز بخونن،بعد میگن آخوندا فلان هستن بسار هستن،2 تا کتاب خودشون نمیخونن که سطح فکرشون از عصر حجر بیاد بالاتر بعد میگن دیگران چیزی حالیشون نیست و دارن به ما مزخرف میگن.
من با این تهاجم فرهنگی که داره زندگی ما رو نابود میکنه کاملا موافقم اما تا زمانی که خود من نخوام کسی نمیتونه کمکم کنه.
ببین شما میگید پدر مادرا مقصر هستن،هستن نا اونقدر که شما فکر میکنید،تا کسی زمینه دین زدگی نداشته باشه خانواده که هیچ دنیا هم نمیتونه از دین جداش کنه.
گفتید حجاب،تا زمانی که خانم های ما چادر رو تحجر و امل بودن بدونن وضع همینه،میدونید خیلی از خانم های این دوره زمونه حرفهای دکتر شریعتی رو هایلایت میکنن اما وقتی به جایی که دکتر میگه زنی که زیبایی اندیشه نداشته باشد زیبایی اندامش را به دیگران نشان میدهد یادشون میره دکتر شریعتی هم وجود داشته و میرن رو مد و لباس تنگ و کوتا ه میپوشن،آقایون هم همینطور هستن.
 

pejman.pna

عضو جدید
کاربر ممتاز
قبل از هرچیز عرض می کنم که من برای اعتقادات همه احترام قائل هستم. چه مسلمون، چه مسیحی، چه زرتشتی، چه کلیمی و .....
من اسلام رو در حدی به عنوان اعتقادات شخصی قبول دارم که صحبت از خدا و نیکی به همنوع و دستگیری از مستمند و احترام به پدر و مادر و ... می کنه. مساله ای که در تمام ادیان وجود داره. اما بعضی از مطالبی که مختص اسلام هست رو نمی تونم باهاش کنار بیام.

دوستان عزیزمون صحبت از این می کنن که کسانی که اعتقاد ضعیف دارن، یک دلیلش اینه که مطالعه نداشتن. من حالا می خوام بگم که خیلی از اوقات برعکسش رو دیدم. افرادی که شدیدا از اسلام دفاع می کنن، زمانیکه یه سوال ازشون می پرسی هیچ اطلاعاتی در موردش ندارن. تاپیکی در مورد حجاب داشتیم. من بارها و بارها از دوستان خواهش کردم که فلسفه حجاب رو برامون توضیح بدن. اما هیچ کس چنین کاری نکرد. هیچ کس نمی دونست. حتی تو پستهایی که مستقیما از من نقل قول می گرفتن، همه قسمتها رو جواب می دادن اما جایی که نوشته بودم فلسفه حجاب رو توضیح بدید، همه ازش رد شده بودن و کوچکترین اشاره ای بهش نکردن. انگار که من اصلا چنین چیزی ننوشتم.

آیاتی در قرآن وجود داره که بارها و بارها دوستان اینجا گذاشتن. خود من هیچ وقت چنین کاری نمی کنم. چون دوست ندارم اعتقادات کسی رو زیر سوال ببرم. اعتقادات هر شخصی برای خودش محترمه و همون طور که در ابتدا عرض کردم براش ارزش قائل هستم.
اما می خوام بگم که تو همون تاپیکها که این آیات آورده شده بود کسی جواب منطقی نمی داد. یه جورایی همه دارن کار خودشون و راحت می کنن و میگن ما در اون سطح نیستیم که جواب بدیم، برید تفسیرش رو بخونید ببینید چی نوشته!! اگه شما واقعا به اسلام اعتقاد داری و می بینی که من چنین ابهامی رو دارم در موردش مطرح می کنم، باید بری تفسیرش رو بیاری و در موردش صحبت کنی. نه اینکه کورکورانه بگیم همه چیز قرآن و اسلام عالیه و من چشم بسته می پذیرم. در قرآن هم بارها و بارها این نوع اعتقاد نهی شده.
 

pejman.pna

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر وقت کنم دوباره میام و ادامه نظرات خودم و عرض می کنم.
 
  • Like
واکنش ها: !...

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
بحث خیلی جالبیه ....ممنون امید جان ......سر فرصت میام نظر کارشناسانه خودمو ارائه میدم:دی*:دی
 

!...

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام،

بذارید با یه داستان شروع کنم:

یه بنده خدایی، همسایه مسیحی ای داشت. بعد از مدتی بحث و گفتگو، همسایه مسیحی، اسلام آورد. صبح روزی که همسایه مسیحی اسلام آورد، همسایه مسلمون اومد دنبالش و بردش حمام تا غسل کنه و پاک بشه. بعد رفتن مسجد. نماز صبح، نافله نماز صبح، نماز مستحبی، نماز چه و چه تا شب. همسایه مسیحی دید، نخیر، توی این دین ملت همش تو مسجد دارن نماز می خونن، آدم به کار و زندگیش نمیرسه. رفت و دوباره مسیحی شد.

اینکه دین رو زشت و بدقواره نشان داده ایم (چرا دیگران؟ خود ما هم بخشی از ظاهر دین هستیم. اولین کسی که باید انگشت اتهام رو به سمتش گرفت، خودمونیم نه دیگران)، درست. اینکه از وقتی ما بچه بودیم، تلویزیون برای روزهای شهادت بیشتر برنامه داشت تا روزهای ولادت، درست.

اما،

ما خودمون چقدر دنبال حقیقت رفتیم؟ چرا باید هر چیزی را که به عنوان دین به ما نشون دادن بپذیریم؟ مثلاً یک عهده خودشان روحیه افسرده ای دارند، اسلام را دین افسرده و ناراحت نشان می دهند، بدون هیچ راهی برای شاد بودن، این را به عنوان اسلام قبول می کنیم. یک عده از اسلام فقط سنگسار و اعدام و ... را نشان می دهند، این را به عنوان اسلام قبول می کنیم.

از نظر من، تنها یک عامل وجود نداره، شاید مقصرها

- نسل پیش از ما، پدر و مادرهای ما، که نتونستن آموخته های خودشون رو درست و صحیح انتقال بدن. همینه که می بینیم مادره با حجاب و دختر ...، پدر نماز خوان و پسر ...،

- تهاجم فرهنگ های غیر دینی، از نظر من مهمترین عاملش ماهواره (کاملاً تفاوت قبل و بعد از خرید ماهواره
در خانواده ها مشخصه)، و بی خیالی ما و نسل پیش از ما.

- علمای دین، دین رو علمای اون به مردم عرضه می کنن و نشون میدن. پس اگر مردم از دین منحرف بشن، اون دنیا شاید، اول یقه علمای دین رو بگیرن.

- ...

- شاید اول از همه و شاید آخر از همه، خود ما. ما نشستیم تا همه چیز رو آماده کنن و بذارن جلوی رویمون غافل از اینکه ما نسل پیشین نسل فرداییم.

مرسی عزیزم...:gol:
در مورد خیلی از این مسائل خیلی ها (علما, یا صاحبان دین! یا...)بحث کردن...
ولی این موردی که گفتم, خود اونهایی که هر دلیلی رو میارن,این دلیل رو قبول نمیکنن...
و میندازن گردن خود فرد...

این حرفایی رو که شما میزنید درست،من تو محلمون خیلی رفیق دارم ،محرم بود،بین بچه ها و مسجد اختلاف افتاده بود حالا سر چی بچه ها پیراهن های سیاه و زنجیر هایی رو که برای محرم از مسجد میگرفتن پس نمیاوردن برا همین بینشون شکر آب شده بود،من رفتم به یکی از دوستام گفتم خدا رو خوش نمیاد پول زنجیر ها چند هست مگه،دوستم گفت ما مشکل نداریم زنجیر رو ببرن و نیارن اما بیان نماز بخونن،مشروب نخورن اینا همه این کارا رو میکنن و بعد میان زنجیر میزنن.
ما اون سال با صاحب یه گاراژ صحبت کردیم گاراژ رو برای محرم براشون کرایه کردیم اونجا محرم رو مراسم گرفتن،اون سال گذشت سال بعد 3 محرم بود یکی از دوستام هیئت نیومد رفتم سراغش گفتم چرا نمیای مگه محرم نیست میدونید چی جواب داد؟
امام حسین آدم آدم بزرگی بود و احترام زیادی داشت،اما به نظرم اینکارا مسخره بازی هست ،زنجیر بزنیم چی بشه،مرد تمام شد دیگه.
انجا بود که یاد حرف سال قبل رفیقم افتادم، ببین تقصیر کسی نیست که مردم دین رو قبول ندارن،مردم بعضی ها نمیخوان حقیقت رو ببینن،نمیخوان ببینن که دین رهایی بخش هست،بعضیا زورشون میاد نماز بخونن،بعد میگن آخوندا فلان هستن بسار هستن،2 تا کتاب خودشون نمیخونن که سطح فکرشون از عصر حجر بیاد بالاتر بعد میگن دیگران چیزی حالیشون نیست و دارن به ما مزخرف میگن.
من با این تهاجم فرهنگی که داره زندگی ما رو نابود میکنه کاملا موافقم اما تا زمانی که خود من نخوام کسی نمیتونه کمکم کنه.
ببین شما میگید پدر مادرا مقصر هستن،هستن نا اونقدر که شما فکر میکنید،تا کسی زمینه دین زدگی نداشته باشه خانواده که هیچ دنیا هم نمیتونه از دین جداش کنه.
گفتید حجاب،تا زمانی که خانم های ما چادر رو تحجر و امل بودن بدونن وضع همینه،میدونید خیلی از خانم های این دوره زمونه حرفهای دکتر شریعتی رو هایلایت میکنن اما وقتی به جایی که دکتر میگه زنی که زیبایی اندیشه نداشته باشد زیبایی اندامش را به دیگران نشان میدهد یادشون میره دکتر شریعتی هم وجود داشته و میرن رو مد و لباس تنگ و کوتا ه میپوشن،آقایون هم همینطور هستن.
ممنون دوست عزیز...:gol:
من از یه زاویه ی دیگه میخوام نگاه کنم...
به نظرت, چی شده که مردم چادر رو تحجر میدونن؟؟؟؟
چنا تا چند سال پیش,این قضیه (تحجر چادر)نبود؟؟؟
چی شده که مردم از دین خسته شدن؟
چی شده کسی که تا 3سال پیش نماز میخوند,دیگه نمیخونه؟
چی شد که,مردم سراغ کتابای دین دیگه نمیرن و میرن سراغ کتابای ضد دین؟؟
چی شد که...؟
قبل از هرچیز عرض می کنم که من برای اعتقادات همه احترام قائل هستم. چه مسلمون، چه مسیحی، چه زرتشتی، چه کلیمی و .....
من اسلام رو در حدی به عنوان اعتقادات شخصی قبول دارم که صحبت از خدا و نیکی به همنوع و دستگیری از مستمند و احترام به پدر و مادر و ... می کنه. مساله ای که در تمام ادیان وجود داره. اما بعضی از مطالبی که مختص اسلام هست رو نمی تونم باهاش کنار بیام.

دوستان عزیزمون صحبت از این می کنن که کسانی که اعتقاد ضعیف دارن، یک دلیلش اینه که مطالعه نداشتن. من حالا می خوام بگم که خیلی از اوقات برعکسش رو دیدم. افرادی که شدیدا از اسلام دفاع می کنن، زمانیکه یه سوال ازشون می پرسی هیچ اطلاعاتی در موردش ندارن. تاپیکی در مورد حجاب داشتیم. من بارها و بارها از دوستان خواهش کردم که فلسفه حجاب رو برامون توضیح بدن. اما هیچ کس چنین کاری نکرد. هیچ کس نمی دونست. حتی تو پستهایی که مستقیما از من نقل قول می گرفتن، همه قسمتها رو جواب می دادن اما جایی که نوشته بودم فلسفه حجاب رو توضیح بدید، همه ازش رد شده بودن و کوچکترین اشاره ای بهش نکردن. انگار که من اصلا چنین چیزی ننوشتم.

آیاتی در قرآن وجود داره که بارها و بارها دوستان اینجا گذاشتن. خود من هیچ وقت چنین کاری نمی کنم. چون دوست ندارم اعتقادات کسی رو زیر سوال ببرم. اعتقادات هر شخصی برای خودش محترمه و همون طور که در ابتدا عرض کردم براش ارزش قائل هستم.
اما می خوام بگم که تو همون تاپیکها که این آیات آورده شده بود کسی جواب منطقی نمی داد. یه جورایی همه دارن کار خودشون و راحت می کنن و میگن ما در اون سطح نیستیم که جواب بدیم، برید تفسیرش رو بخونید ببینید چی نوشته!! اگه شما واقعا به اسلام اعتقاد داری و می بینی که من چنین ابهامی رو دارم در موردش مطرح می کنم، باید بری تفسیرش رو بیاری و در موردش صحبت کنی. نه اینکه کورکورانه بگیم همه چیز قرآن و اسلام عالیه و من چشم بسته می پذیرم. در قرآن هم بارها و بارها این نوع اعتقاد نهی شده.
مرسی پژمان جان...:gol:

بحث خیلی جالبیه ....ممنون امید جان ......سر فرصت میام نظر کارشناسانه خودمو ارائه میدم:دی*:دی
:gol:
منتظریم!:D*:D
 

NYC

عضو جدید
کاربر ممتاز
من 4 سال محرم ها شیراز بودم و تهران نبودم و بعد از 4 سال، محرم گذشته اومدم تهران،باور کنید فقط تعجب میکردم.اون محرم 4 سال پیش کجا الان کجا !
خیلی از بچه ها میگفتن بیا بریم فلان جا محرم ها خیلی شلوغ میشه (
نه شلوغی از نوع مذهبی)

منم این دین زدگی رو قبول دارم(که شدیدا رو به رشد هست).خب به نظر من دلیل اصلیه این قضیه (حداقل برای من) رفتار طرفداران این دین هست، کاری به رفتار افراد حکومتی به اسم اسلام ندارم چون بحث منحرف میشه و تاپیک سیاسی میشه.
مثال : طرف راننده تاکسی هست و اگر حواست نباشه کرایه رو دوبله ازت میگیره بعد جلوی داشبرد زده یا حسین مظلوم،

طرف کارمند هست و تا اذان میدن نفر اول تو صف نماز ایستاده، حدودا یک ساعت و نیم صرف نماز و ناهار میکنه و دریغ از صف طولانی ارباب رجوع که هر کدوم با هزار مشکل منتظر اون هستن،

طرف رو شیشه ماشینش بزرگ زده یا ابوالفضل، بعد موقعی که چراغ قرمزه روی خط عابر می ایسته،یا از شیشه ماشین ذباله می اندازه بیرون،

باورتون نمیشه یه مرتبه داشتم از شیراز می اومدم تهران توی ترمینال یکی از مسافران حدودا با 15 دقیقه تاخیر اومد (کیف و وسایلش داخل ماشین بود ) و بعد از اومدن دیدم یه آقای بسیجی با ظاهری آراسته که دلیل دیر اومدنش رو خواندن نماز توصیف کرد
(15* 40 مسافر =600 دقیقه.مسافر وقت مردم) و ...

خیلی کم دیدم افراد دین دار که انسان هم باشن،حالا افراد حکومتی رو هم به این افراد اضافه کنید.حتما می خواهید دلیل این کار رو عدم درک درست اسلام از سوی این افراد بیشمار بیارید،پس اگر این جوریه که اسلام نمی تونه با این همه امکانات که دیگه دین مظلومی نمیشه حسابش کرد افراد رو به خودش جذب کنه،به نظرتون ایراد از کجاست ؟
یعنی این همه آدم اسلام رو بد درک کردن ؟
مسلمان ترین مردم رو خاور میانه داره دیگه، چرا دقیقا عقب افتاده ترین مردم تو این مناطق هستن،چرا میگم بد بخت ترین،یک روز این منطقه رو بدون نفت فرض کنید !
چرا یک شاعر یا دانشمند بزرگ مسلمان زن نداریم ؟
و ...
 

samane joon

عضو جدید
سلام دوستان
من يكي از كسايي هستم كه دنبال جواب خيلي از اين سوالهيي كه پرسيديد رفتم
از بچگي به لحاظ خانواده مذهبي كه داشتم و كتابخانه بسيار قوي پدرم در انواع اقسام دينها كنكاش كردم شايد باورم نميشد وقتي در انجيل ماجراي هايي از زنا و مسائل ديگه ميخوندم باورم ميشد كه اره انجيل منحرف شده
من خيلي كتاب خو.ندم از كتاب هاي ذبيح الله منصوري تا كتاب هي شريعتي و مظهري ، شريعتمداري ، سروش .... خنده داره ولي براي من هم خيلي سوال بود كه چرا من كه تو خانواده مذهبي دارم رشد ميكنم اسلام رو انظور كه بايد نميشناسم ..
اصلا چرا دين ما موروثي هست چرا هيچ كس دنبالش نيست تا خودش درك كنه يه چيز بهاييت كه برام جالب بود كه اونها در سن 17 سالگي اين اختيار رو بهشون ميدن كه برن در مورد همه دينها تحقيق كنن و هركدوم كه دلشون ميخواد انتخواب كنن ...
اگر چه من هم اگه همون اختيار رو داشتم باز اسلام رو انتخاب ميكردم اما نكته در حاكمان و والي هاي ديني ماست ....
شايد اگر براي من جوون ثايت شد كه دين اسلام خودش يه جور نفي كننده است و حاكمان ما با همين لباس دين دروغ و ربا و انواع اقسام كارهاي زشت رو نميكردن من هم الان اين همه از دين دور نميشدم
بعد از اينكه تو يكي از درگيري هاي دوره دانشجوييم كتك خودم و بعد گفتن ما نزديم و اين حرف ها باورم شد كه يا نماز اصلا مهم نيست يا اگه مهم هست اينها كه همه نمازهاشون به جاست و مستحب و واجبش هم دارن چرا دروغ ميكند ...
من هم ديگه نماز نخو.ندم من هم ديگه محرم نرفتند .......
ببين دوست من در كشوري به نام امريكا رئيس جمهوري اشتباها دروغ ميگه يا شخص ناواردي رو در جاي نادرست ميذاره مياد و معذرت خواهي مي كنه اونوقت مردمش باور ميكنن كه درو.غ بده و كسي كه دروغ بگه به اندازه تجاوز به عنف محكومه ديگه كسي دروغ نميگه ...
 

samane joon

عضو جدید
من دين اسلامي رو انتخاب ميكردم كه همه مردم در ان به هم احترام بزارند و دروغ يه جرم باشه ديني كه هيچ كس حكومت مظلقه در ان وجود نداشته باشه ... ديني كه بال هاي پرواز منو بلند كنه
ديني كه من دارم اسلامي بر گرفته از حق عدالت و ازاديه ... من حجابم كامل نيست ولي ايمانم به خدا واقعيه ... ديني كه بدون توجه به ظاهر به قلب ادمها نگاه كنه
 
  • Like
واکنش ها: !...

sh85

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
با سلام به همه دوستان و تشکر ویژه از آقا امید به خاطر تاپیک عالیشون و شرمنده که هر چی صبر کردم حسابه تشکرم پر بشه از خجالت همه دوستانی که در این موضوع بحث کردن در بیام نشد :redface:
به نظرم علت اصلیش همونیه که آقا امید گفتن استاد بد
به جرئت می تونم بگم من توی این نظام بی آموزش و بی تربیت نه تنها علاقه به مذهب را از دست دادم بلکه به شدت هم دین ستیز شدم
همیشه بدترین معلم هام ( این لابد اقبال من بوده شاید برای یقیه صدق نکنه ) معلم های دینی بودن و می تونم بگم حتی نظافت را هم رعایت نمی کردن
درسته که هر فرد خودش باید بره دنبال دین ولی نمی شه انکار کرد که چقدر دیده اولیه ای که انسان در همون دوران کودکی می گیری در مابقیه زندگی هم موثره
فرضا سره کلاس ریاضی می پرسی چرا ؟معلم ریاضی می گه به این علت و هیچ وقت (لااقل برای من نشده تا حالا ) نمی گه چون تو نمی فهمی و مثلا فیثاغورث می فهمیده :surprised:
در ثانی متاسفانه مسلمون های ما اول تعصب دارن و بعد مطالعه! و همین باعث می شه که آدم در بحث با این افراد بیشتر از دین زده بشه !
حقیقتش من هیچ وقت تعصب را قبول ندارم و ایمانی هم که از تعصب بیاد به نظرم هیچ فرقی با کسی که بی دین هست فرقی نداره ( خوب اگر اون بی دین هم در یه خانواده مذهبی رشد پیدا می کرد می شد همون !:surprised: )
ولی علت اصلی که برای افراد بالغ می بینم که از دین زده هستن اینه که از نظر من انسان موجودی استقلال طلب هست
و یکی از غیر قابل توجیح ترین کار هاش هم این هست که هر کاری را که در انجامش جبر می زارن از زیرش در می ره و هر کاری هم که ازش نفی می کنن به شدت به دنبالش می ره !
مگر زمان شاه نبود که داشتن رساله آقای خمینی جرم بود و نوار های کاستشون به بدبختی و هزار ترس و واهمه به دست می یومد خداوکیلی غیر از این بود که اکثر پدر و مادر های ما مخفیانه و با هزار خطر اون ها را تهیه می کردن ؟
و در آخر به نظرم انسان باید در هر جهت و هر انتخابی آزادی باشه وقتی منه مسلمون زاده می دونم چه بخوام چه نخوام مسلمان هستم خوب بالطبع دنبال این هم نمی رم که سایر ادیان را بشناسم و یا حتی دین خودم را بشناسم
و یه اتفاق خیلی جالب که برام افتاد و من را به این فکر انداخت که چقدر فقط ادعا هستم و بی اطلاع این بود که یه بار که با یه دختر مسیحی ( از این دختر های مکزیکی که اکثر دختر ایرونی ها ببینن صدتا انگ بهش می زنن و ... ) صحبت می کردم در مورد دین ( که ما ها همه فکر می کنیم خودمون عنده کارشناس دینی هستیم و خارجی ها لائیک و ..... ) گفت من 17 سالم که بود خیلی روی این موضوع تحقیق کردم (شاخ های در آمده از سره اینجانب به کنار :دی ) و دین های مختلف را خوندم حتی اسلام را هم بررسی کردم و به این نتیجه رسیدم که پروتستان بشم ( نکته : خانوادش کاتولیک بودن و فکر کنم همه به روابط شکر آب بین پروتستان ها و کاتولیک ها آشنایی دارن ) گفتم خوب خانوادت مخالف نبودن ؟؟؟:surprised::surprised:
گفت فقط اولش پدرم کمی ناراحت شد و بعد که گفتم من بررسی کردم و این دین را برای خودم انتخاب کردم قانع شد و ما هیچ مشکلی نداریم !( این بود داستان امروز ما :redface:)

و به نظرم زشت ترین کار اینه که کسی بخواد از اعتقادات مذهبی مردم در راستای اهداف خودش استفاده کنه ! چون چیزی را از بین می بره که شاید دیگه هیچ وقت قابل ترمیم نباشه
در آخر ببخشید که اینقدر آسمون ریسمون بافتم تمام این حرف ها نظر شخصی هست انشالله که کسی ناراحت نشه:gol::heart::gol:
 

mehrshad53

اخراجی موقت
یک دلیل احکام خود اسلام هست!
مثلا در مورد زنان چیزهای عجیبی چه در قران و چه در نهج البلاغه میبینیم و با توجه به اینکه نیمی از جامعه خانمها هستند و همونها هم مربی بچه های نسل بعدی، خب این دین زدگی شدت میگیره.
از یک طرف برخورد اسلام با مخالف هست که برخورد منطقی نیست و با خودش در تناقضه.
مثلا جایی میگه لا اکراه فی الدین و درجایی مشرکین و کفار را واجب القتل میدونه.
هر تناقضی ایجاد شک و زدگی میکنه.
دلیل سوم اینه که دین اسلام جای زیادی برای عقل نمیذاره و در کوچکترین مسائل خصوصی هم باید از یک ادم دیگه تقلید کرد، خب اگه اون شخص توی رسالش همه چیز را بنویسه ولی ننویسه که اشغال توی خیابون نندازین طرف میندازه!!!!!!!!!!
در ضمن دین همیشه مورد سوء استفاده قدرت ها قرار گرفته و میلیونها نفر را بی گناه به کام مرگ کشیده. تاریخ پر از فرار انسانها از دین و گرایش به انسانیته........
 

JU JU

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلیل سوم اینه که دین اسلام جای زیادی برای عقل نمیذاره و در کوچکترین مسائل خصوصی هم باید از یک ادم دیگه تقلید کرد، خب اگه اون شخص توی رسالش همه چیز را بنویسه ولی ننویسه که اشغال توی خیابون نندازین طرف میندازه!!!!!!!!!!
با حرف شما موافقم چون در دین امروزی همچین چیزی هست، البته برای تعداد افراد مشخصی!
با حرف شما مخالفم، چون بر اساس تحقیقاتی که داشتم به این نتیجه رسیدم که ....
بهتره یه خاطره بگم
چندی پیش سوالی داشتم و دقیق نمی‌دونستم درسته کارم یه خیر!
اول قرار بود که از یه مرجع بپرسم سوالم رو، ولی یه شخص دیگه پرسیدم، برادرم!
جوابش این بود، خودت فکر کن ببین به چه نتیجه‌ای می‌رسی
خوب فکر کردم و به نتیجه رسیدم، البته زوایای مختلف قضیه رو هم سنجیدم و پی بردم بهشون!
کی می‌تونه بگه نتیجه‌ای که من گرفتم اشتباست ؟! ( البته گاه قبول دارم خود فریبی بصورت عمده وارد زندگی انسان‌ها می‌شه و برای اینکه یه کار رو انجام بدن،‌با اینکه می‌دونن اون کار نادرسته، می‌گن درسته ... ولی هرگز نمی‌تونن از این واقعیت فاصله بگیرن که کارشون اشتباهه )

خوب یه سری تحقیقات انجام دادم و دیدم واقعن در اسلام هم به این مهم اشاره شده، اندیشیدن‌!!!

آیا این مشکل, از خود علم فیزیک یا ریاضیات یا شیمی, یا.... هستش؟؟؟؟؟؟؟:que:

یا از کسانی که این علم رو به بقیه آموزش میدن؟؟؟:que:
مشکل ما در این کشور ( راستش از کشور‌های دیگه سراغ ندارم، توضیح دادم بعضیا نیان بگن اونور آب هم مشکل داره :دی )
خوب مشکل ما در این کشور اینه که یه شخص، باید هزارتا علم رو به صورت خیلی خیلی خیلی ناقص یاد بگیره! اون درصد شاید 1 درصد علم باشه، و به همین دلیله که وقتی ما در یه رشته فارغ‌التحصیل می‌شیم، علم کافی از اون رشته نداریم و نتیجه‌ش هم این شده که نیروی انسانی خوبی توی این کشور نداریم

ولی خوب بحث دین کمی متفاوته، چون هر شخص به چیزی اعتقاد داره، حال به خدا یا غیر خدا‌ !! و اون رو می‌پرسته

ما در بدو تولد، در شناسنامه‌مون، دینمون زده می‌شه، و به این دین عادت می‌کنیم بر خلاف اینکه اون رو تجربه کنیم! و مشکلات فراوانی رو در تمامی جوامع به دنبال داشته
در ایران، هر شخص به راحتی به خودش اجازه می‌ده که در مورد تمامی افراد جامعه نظر بده، در مورد تمامی ادیان و افراد این زمین نظر بده صرف اینکه دینش اسلامه!

مشکل از دین است، مشکل از اسلام ایرانیست، یا مشکل از مردم این اجتماع !


پ.ن: امید جان بحث خیلی خوب و طولانی‌ای می‌شه
خوب در حال حاضر، الان وقت مناسبی برای نوشتن ندارم و باید برم
این بحث جنبه‌های خیلی مختلف و طولانی‌ای داره
میام و حرفای شما دوستان عزیز رو می‌خونم و البته خودم نیز حرفایی دارم
:gol:
 

Fo.Roo.GH

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام و ممنون امید جان
نظر شخصی من اینه که حکومت دینی خیلی در این امر تاثیر گذارهست وقتی مردم یک کشور میبینند که کسی در لباس مرجغیت دینی(اسم نمیبرم)از یه طرف به زهد و دینداری دعوت میکنه و از ترس از اتش جهنم حرف میزنه و از طرف دیگه یکی از سرمایه دارترین و مهره ای ترین اشخاص در اقتصاد و بازار هستش و به واسطه همین موضوع هم پول زیادی از بیت المال و مالیات به جیب مبارک میره در حالی که فقیرا روز به روز زندگی بهشون سختتر میشه و حتی کارمندا هم صورتشون رو با سیلی سرخ نگه میدارن نباید از دینی که اون روحانی ترویج میکنه فاصله بگیره؟نباید در حقانیتش شک کنه؟

تازه به نظر من اینجاست که هر کسی به فکر فرو میره که چرا اصلا دین موروثی؟چرا خودم انتخاب نکنم؟چرا مطالعه نکنم؟و .... و سیر مطالعاتی در زمینه تاریخ دینی و مذهبی خیلی طرز فکر ها رو نسبت به دین عوض میکنه...


دلیل دیگه اش به نظر من تحریفات تاریخی ما هستش....ما به واقع اعتمادمون رو نسبت به تاریخ از دست دادیم...نمیدونیم چیزهایی که می شنویم و می خونیم چقدر صحت داره و تا چه حد قابل استناد هست...

کاش تو یه مملکت ازاد زندگی میکردیم که هر دیدگاهی اجازه نشر داشت و هر مورخی از تاریخ می تونست تنیجه تحقیقاتشو ارائه بده...کاش تو مملکت بدون یدک کشیدن دین زندگی میکردیم.....کاش راه قرون وسطی رو دوباره طی نمیکردیم....
 

sara85

عضو جدید
اول از همه امید جان ممنون که این موضوع رو به بحث گذاشتی!
منم حرقت رو قبول دارم خیلی از هم سن و سال های ما یا اعتقادات ضعیفی دارن یا اصلا کلا دین رو قبول ندارن. من خودم به عنوان فردی که یه دوره خاص به خیلی چیزا معتقد نبودم نظرم اینه که تا وقتی که به افرادی که دین ندارن یا در مورد خدا مشکل دارن قضاوتهای غلط بشه و به اونا بر چسب بزنن اوضاع از این هم بهتر نمی شه، در صورتی که کاملا برعکسه چون به نظر من افرادی که توی این مسائل مشکل دارن خیلی هم به خدا نزدیکترهستن چون یه نیاز رو توی وجود خودشون احساس می کنن و شرایط موجود اونها رو ارضا نمی کنه و این خودش یعنی حقیقت طلبی! واین خودش خیلی خیلی بهتر از تقلید کورکورانه است
دوم اینکه ما مشکل تعلیمی شدیدی داریم.توی این دوره هزاران هزار تئوری علمی اومده که متاسفانه مبلغین مذهبی ما نمی تونن اونها رو توجیه کنن. و علم رو به طور کلی جدای از دین بررسی می کنندو هر جا هم که گیر می کنن می گن که این تئوری یا چون فلان شخص این رو گفته پس این غلطه در حالی که در این دوره خصوصا برای تحصیل کرده ها این کار غیر قابل توجیه.
سوم اینکه اکثر هم سن و سال های ما دین رو با حکومت یکی می کنن. من خودم نمی خوام بگم همه اسلام رو قبول دارم نه اتفاقا توی خیلی جاها باهاش مشکل دارم. ولی خود من خیلی جاها از اسلام دفاع می کنم چون میدونم عمل کرد دولتمردهای ما زمین تا اسمون متفاوت با اسلام واقعیه و با تمام مشکلاتی که در مورد اسلام دارم نظرم اینه که اگر اسلام واقعی اجرا می شد وضع ما خیلی خیلی بهتر از الان بود.
توی کلاس های فلسفی کشورهای خارجی خداشناس ،لائیک، دین دار... همه با هم می شینن بحث می کنن اما توی کشور ما اگه 4 ،5 تا تئوری فلسفی هم وجود داره چون مبلغین ما توی جواب دادن به اونا کم می یارن یا چون مردم به اونا تمایل پیدا می کنن باید کاملا از کتب فلسفی حذف بشن !!!! درحالی که این افراد فکر نمی کنن که این دوره دوره دیرینه سنگی نیست که همه منابع اطلاعاتی مردم فقط کتبی باشه که اونا می خوان انتشار پیدا کنه و این می شه که ماها به اون منابع و دنیای پر از سوال بیرون آشنا می شیم در حالی که نه کسی هست که به اونا پاسخ بده نه جرات این کار رو داره!
بازم ممنون:gol:
 

pejman.pna

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب حالا ادامه صحبتهای من.

دوستان خوبم من از اکثر مسلمونها گله دارم چون یا مطالعه ندارن و یا چشماشون و بستن. (البته این نظر شخصیه بنده س) من مطالعات زیادی در مورد اسلام داشتم و دارم. اینکه حکومت و سیاستِ دینی و رفتار کسانی که سمبل اسلام هستن در دینداری ما تاثیر داره، صد در صد درسته. ولی من اگه اسلام رو به طور کامل قبول ندارم، صرفا به خاطر مطالعاتیه که داشتم. من هیچ وقت نترسیدم که با خودم فکر کنم که آیا اسلام می تونه اشکالاتی داشته باشه یا نه. ولی بعضی از دوستان متاسفانه می ترسن و میگن امکان نداره، اصلا نمیشه، فکرش و هم نکن و ... . نماز اول وقت من تا چند سال پیش ترک نمیشد. روزه های بدون کم و کاست. مسجد رفتن و ... . این مربوط میشد به دوران راهنمایی و دبیرستان من. اما زمانیکه اشکالاتی در مورد اسلام دیدم و شروع کردم به مطالعه در مورد اونها، نظرم کاملا برگشت. اصلا دگرگون شدم. آیاتی از قرآن رو دیدم که هاج و واج موندم. آیاتی در مورد برده داری، تبعیض بین زن و مرد، ستیزه جویی و ... . من به خود این آیات هم اکتفا نکردم و تفاسیرش رو هم خوندم. الان نمی خوام در مورد آیات قرآن صحبت کنم. ولی خطبه 80 نهج البلاغه رو می خوام یادآوری کنم. من حداقل 7-8 تفسیر مختلف در مورد این خطبه رو خوندم. ولی واقعا هیچ کدوم من و قانع نکرد. من نتونستم بپذیرم. گفته میشه که صحبتهایی که در مورد زن ها شده در این خطبه، مربوط میشه به عایشه که بعد از جنگ جمل این خطبه آورده شده. که بعضی قسمتهاش قابل پذیرش نیست. ضمن اینکه این جملات در آیات قرآن هم مشاهده میشه.
من فقط سعی کردم با نگاه بازتری ببینم.
در قرآن آورده شده که زن ها ناقص العقل هستن. من این رو نمی پذیرم. ولی یکی از دوستان هستن به نام (اگه اشتباه نکنم) reza4321. زمانی در این مورد بحث می کردیم. ایشون پذیرفته بودن که زن ها ناقص العقل هستن. و می گفتن در قرآن درست گفته شده. من به نظر و اعتقاد ایشون احترام می ذارم. ولی با ایشون مخالفم. اما خیلی از دوستان تو همون تاپیک می گفتن که ما مسلمون هستیم و با ناقص العقل بودن زن ها موافق نیستیم. از نظر من اگه ادعای مسلمون بودن دارید، باید بپذیرید که زن ها ناقص العقل هستن. ولی اگه میگید با این قضیه مخالفید پس نباید ادعای مسلمون بودن هم بکنید. چون با آیات قرآن مخالفید. در مورد ناقص السهم بودن و ناقص الایمان بودن هم بحث بسیاره.
این مطالب یه گوشه بسیار کوچک از مطالعات من بوده. خیلی گسترده س و فکر نمی کنم در قالب یه تاپیک بگنجه. چون مطالب از این شاخه به اون شاخه میشه. هر قسمت و بخشی نیاز به تاپیک جداگانه و بحثهای جدا گانه داره.
باز اگه فرصت بشه، خدمت خواهم رسید.
شاد باشید دوستان من.

 

mahdi271

عضو جدید
یک دلیل احکام خود اسلام هست!
مثلا در مورد زنان چیزهای عجیبی چه در قران و چه در نهج البلاغه میبینیم و با توجه به اینکه نیمی از جامعه خانمها هستند و همونها هم مربی بچه های نسل بعدی، خب این دین زدگی شدت میگیره.
از یک طرف برخورد اسلام با مخالف هست که برخورد منطقی نیست و با خودش در تناقضه.
مثلا جایی میگه لا اکراه فی الدین و درجایی مشرکین و کفار را واجب القتل میدونه.
هر تناقضی ایجاد شک و زدگی میکنه.
دلیل سوم اینه که دین اسلام جای زیادی برای عقل نمیذاره و در کوچکترین مسائل خصوصی هم باید از یک ادم دیگه تقلید کرد، خب اگه اون شخص توی رسالش همه چیز را بنویسه ولی ننویسه که اشغال توی خیابون نندازین طرف میندازه!!!!!!!!!!
در ضمن دین همیشه مورد سوء استفاده قدرت ها قرار گرفته و میلیونها نفر را بی گناه به کام مرگ کشیده. تاریخ پر از فرار انسانها از دین و گرایش به انسانیته........

آفرين داداش به موضوع خيلي خوبي اشاره كردي.
بله هيچ اجباري توي دين نيست،من اينو كاملا قبول دارم.
كجا واجب القتل ميدونه داداشم؟
شما ميدوني كافر حربي يعني چي؟
شما ميدونيد كي كشتن يك كافر واجب ميشه؟
كشتن كافر زماني واجب هست كه علنا بيان و بگن من خدا رو قبول ندارم و به جنگ با خدا بلند بشن و بگن تمام دينها و خدا هيچ.
اون موقع كشتنش واجب هست.
به اين كافرا ميگن كافر حربي و خونشون حلال هست.
در ضمن شما نميتوني يكي رو چون فكر ميكني كافر هست بكشيش،شما حتما با سند و دليل و مدرك بري پيش يه مرجع تقليد و ازشون بپرسيد حكم اون فرد چي هست و واجب القتل هست يا نه.
براي اثبات حرفم برو كتاب سربداران بيدار زندگي سيد مجتبي مير لوحي(نواب صفوي) رهبر گروه فداييان اسلام رو بخون.
كه براي قتل كسروي رفتن و اجازه گرفتن،يعني براي تمام اعدام هاي انقلابي اجازه گرفتند،پس لطفا اول مطالعه كن بعد شبهه بيار داداشم.
در ضمن اسلام خيلي به انديشدن سفارش كرده،حداقل يه دور معني قران رو بخون ديگه،خواستي سند و مدرك ميخواي بيارم برات.
البته پرسيدي يعني اينكه جوياي حقيقت هستي و اين خيلي خوب هست
 

mahdi271

عضو جدید
اول از همه امید جان ممنون که این موضوع رو به بحث گذاشتی!
منم حرقت رو قبول دارم خیلی از هم سن و سال های ما یا اعتقادات ضعیفی دارن یا اصلا کلا دین رو قبول ندارن. من خودم به عنوان فردی که یه دوره خاص به خیلی چیزا معتقد نبودم نظرم اینه که تا وقتی که به افرادی که دین ندارن یا در مورد خدا مشکل دارن قضاوتهای غلط بشه و به اونا بر چسب بزنن اوضاع از این هم بهتر نمی شه، در صورتی که کاملا برعکسه چون به نظر من افرادی که توی این مسائل مشکل دارن خیلی هم به خدا نزدیکترهستن چون یه نیاز رو توی وجود خودشون احساس می کنن و شرایط موجود اونها رو ارضا نمی کنه و این خودش یعنی حقیقت طلبی! واین خودش خیلی خیلی بهتر از تقلید کورکورانه است
دوم اینکه ما مشکل تعلیمی شدیدی داریم.توی این دوره هزاران هزار تئوری علمی اومده که متاسفانه مبلغین مذهبی ما نمی تونن اونها رو توجیه کنن. و علم رو به طور کلی جدای از دین بررسی می کنندو هر جا هم که گیر می کنن می گن که این تئوری یا چون فلان شخص این رو گفته پس این غلطه در حالی که در این دوره خصوصا برای تحصیل کرده ها این کار غیر قابل توجیه.
سوم اینکه اکثر هم سن و سال های ما دین رو با حکومت یکی می کنن. من خودم نمی خوام بگم همه اسلام رو قبول دارم نه اتفاقا توی خیلی جاها باهاش مشکل دارم. ولی خود من خیلی جاها از اسلام دفاع می کنم چون میدونم عمل کرد دولتمردهای ما زمین تا اسمون متفاوت با اسلام واقعیه و با تمام مشکلاتی که در مورد اسلام دارم نظرم اینه که اگر اسلام واقعی اجرا می شد وضع ما خیلی خیلی بهتر از الان بود.
توی کلاس های فلسفی کشورهای خارجی خداشناس ،لائیک، دین دار... همه با هم می شینن بحث می کنن اما توی کشور ما اگه 4 ،5 تا تئوری فلسفی هم وجود داره چون مبلغین ما توی جواب دادن به اونا کم می یارن یا چون مردم به اونا تمایل پیدا می کنن باید کاملا از کتب فلسفی حذف بشن !!!! درحالی که این افراد فکر نمی کنن که این دوره دوره دیرینه سنگی نیست که همه منابع اطلاعاتی مردم فقط کتبی باشه که اونا می خوان انتشار پیدا کنه و این می شه که ماها به اون منابع و دنیای پر از سوال بیرون آشنا می شیم در حالی که نه کسی هست که به اونا پاسخ بده نه جرات این کار رو داره!
بازم ممنون:gol:


خواهرم كسي كه بخواد راهش رو پيدا كنه تو تاريكي هم ميتونه،اما كسي كه نميخواد يعني دوست داره تو تاريكي بمونه،اگه شما مشكلتون اينه كه كسي نيست به سوالاتت جواب بده بيا رشت من ميبرمت پيش يكي تا ميتوني ازش سوال بپرس،تو اين مدت هم مهمون من بيا خونه ما قدمتون رو چشم من.
پس مي مونم منتظر اينكه بگي دارم ميام رشت.
اگه اومدي من باور ميكنم اين چيزاي كه نوشتي واقعا حرف دلت هست،من منكر اينكه خيلي ها يه مربي درست نداشتن نيستما اما اگه مربي پيدا شد و اون موقع هم تنبلي كرديد يعني تقصير خودتون هست.
البته من اصلا به اينكه بدون مربي نميشه دين رو ياد گرفت اعتقاد ندارم و براش دليل محكم دارم.
اسم اون آدم يادم نيست اما يه پير مرد تو يكي از روستاهاي دور افتاده استان خراسان بود فكر كنم.
بيسواد و بدون هيچ معلمي كه دين رو آموزش بده بهش.
اون چيزايي رو كه تو مدت عمرش ياد گرفته بود رو تمام و كمال انجام ميداد حتي اگه اشكال داشت.
خدا هم اين لطف رو در حقش كرد،اون ميتونست قران رو از غير قران تشخيص بده و بخونه اون پيرمرد رو بردن پيش يه عالم چند تا نوشته به عربي و فارسي گذاشت جلوش گفت كدوم قران هست اون قران رو نشان داد گفت از كجا فهميدي؟
گفت كلام خدا رو ميبينم نوراني هست و جالب اين هست كه اون قران رو ميتونست بخونه اما خط هاي ديگه رو جلوش ميزاشتن سواد خوندن نداشت.
پس بدون معلم هم ميشه.
مطمئن باش ميشه.
بازم ميگم منتظرم كه بياي رشت بريم پيش اون آدمي كه گفتم.
 

mahmood-en

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام من نمی دونم چرا بعضی از دوستان در مورد انچه می خوانندیا می شنوند تعقل نمی کنن. من فکر می کنم در مورد هر خبری در هر زمانی اول باید به شرایط ان زمان توجه کرد و بعد نتیجه گیری کرد. تنها قران هست که با گذشت قرن ها از نزول ان ، تمام مطالب ان شامل تمام مسائل بشر از ابتدا تا کنون هست و هیچ زمانی از جامعیت ان کاسته نخواهد شد.
اما درنهج البلاغه باید گفت ماهیت هر خطبه از نهج البلاغه از شرایط و اتفاقات زمان خودش سر چشمه می گیرد. پیشنهاد می کنم یه نگاهی به متن زیر بندازید



چرا حضرت علی (ع) می‌فرمایند: زن ناقص العقل و الایمان است‌؟


گاهی حادثه یا موضوعی در اثر یک سلسله عوامل تاریخی‌، زمان‌، مکان و... ستایش یا نکوهش می‌شود، اما نه به این معنی که اصل طبیعت آن شی‌ء قابل ستایش یا مستحق نکوهش باشد; بلکه احتمال دارد زمینه یا دلیل خاصی باعث این ستایش یا نکوهش شده باشد.
بخشی از نکوهش‌های نهج البلاغه راجع به زن‌، ظاهراً به جریان جنگ جمل بر می‌گردد; یعنی جنگی که به شهادت تاریخ‌، زمینة دو جنگ صفین و نهروان را فراهم آورد و در نهایت منجر به شهادت مظلومانة حضرت علی‌(ع) و پایان حکومت عادلانه‌اش گردید; بنابراین می‌توان گفت‌: انگیزة حضرت (ع) در بیان آن خطبه‌، انگشت گذاردن روی نقاط ضعفی است که در نوع زنان موجود بوده و می‌توانسته خطرساز باشد. آری اگر بنا باشد زنی رهبری سیاسی و زمام مسائل حکومتی را در دست گیرد، نباید چنان نقاط ضعفی را در وی نادیده گرفت‌، چنان که مردان هم بدون داشتن لیاقت و قابلیت‌های لازم‌، نمی‌توانند مسئولیت‌های رهبری و حکومتی را به عهده گیرند.
در واقع حضرت (ع) خواسته‌اند با اشاره به نقاط ضعف موجود در نوع زنان‌، به انبوه مردمی که چشم و گوش بسته به دنبال یک زن راه افتاده و علیه امام عادل خویش فتنه‌ای برپا ساخته‌اند، هشدار داده و آنان را از ادامة حرکت در مسیر باطل و خطرساز باز دارند.
البته حضرت علی (ع) در مواضعی دیگر از نهج البلاغه‌، آن جا که لازم بوده‌، از مردان نیز انتقاد نموده و معایب اخلاقی و عملی آنها را تذکر داده‌اند. یا در جای دیگر، ضمن بیانات کوبنده‌ای‌، مردم بصره و کوفه را با تعبیرات تندی همچون سبک عقلی و سفاهت مورد انتقاد قرار می‌دهند; یعنی درست همان خصلتی که به عنوان سومین صفت مذموم زنان در خطبة 79، بیان شده است‌. این مطلب رهنمودی است که نشان می‌دهد: تعبیر «هن نواقص العقول‌» همة زنان را در همة طبقات و همة اعصار و قرون در بر نمی‌گیرد; بلکه مشارالیه سخن حضرت‌(ع)در مرحلة اول‌، زنی است که طوفان جنگ را علیه حق و حقیقت بر انگیخت‌، و در مرحلة بعد متوجه زنانی است که در تمام اعصار و قرون در فکر و عمل‌، مشابه این زن هستند. البته این شیوه‌، شیوة قرآن کریم است که در بعضی مواقع‌، به انگیزة هدایت مردم‌، نقاط ضعف نوع انسان را تذکر می‌دهد. مثلاً وقتی انسان را موجودی «هلوع‌» معرفی می‌کند (که اگر گزندی به او برسد، بی‌تابی می‌کند و اگر چیزی به او رسد، بسیار منع کننده و باز دارنده از رسیدن خیرات به دیگران است‌)، انسان را وا می‌دارد تا با شناسایی نقاط ضعف‌، به اصلاح خود پرداخته و در زمرة نماز گزارانی درآید که قرآن کریم آنها را از خطر انحراف‌، خارج ساخته است‌. از سوی دیگر می‌دانیم که حضرت مفسر قرآن کریم و مبین احکام وحی بوده‌اند. حال اگر منطق قرآن را در مورد نوع زن بشناسیم‌، اندیشه‌های حضرت را نیز شناخته‌ایم‌. قرآن کریم‌، ارزش انسان‌ها را به تقوای آنها می‌داند و زن و مرد بودن را در رسیدن به کمال‌، دخیل نمی‌داند. مثلاً وقتی از حضرت مریم (س)، آسیه همسر فرعون‌، خواهر حضرت موسی (ع)، مادر حضرت مریم و بعضی زنان برجسته‌، چنان به نیکی یاد کرده و کمالاتشان را تصریحاً یا تلویحاً ذکر می‌نماید و به استعداد و لیاقت‌های آن‌ها در راه کسب کرامت‌های انسانی‌، اعتراف می‌نماید، آیا می‌توان پذیرفت حضرت علی (ع) که آشناترین انسان‌ها به منطق قرآن است‌، در صدد تحقیر زن برآمده و او را موجودی پست و خوار معرفی نماید؟
از سوی دیگر آن همه بزرگداشت و تعظیم حضرت (ع) نسبت به حضرت زهرا (س) یا دختر گرامیشان حضرت زینب (س) (که نام او را چون زینت پدر است زینب می‌نهد او که با نقش‌آفرینی در حادثة عاشورا، توانست نمونة بی‌بدیل و نسخه‌ای مجرد در تاریخ باقی بماند) هرگز با اعتقاد به نقصان ذاتی و فطری زن هماهنگ نیست‌. حال دلیل فرمایش حضرت (ع) را از ادامة کلام مبارک خودشان می‌توان بدست آورد. از آن جا که در عرصة قضاوت و داوری‌، گاه نیاز به شهادت شهود هست و شهادت دو زن (طبق فرمودة خدای تعالی‌) برابر است با شهادت یک مرد، از سوی دیگر یکی از شرایط شاهد، دارا بودن قوای عقلانی است و به شهادت سفیه‌، نادان‌، ساهی یا غافل اهمّـیّت داده نمی‌شود، می‌توان نتیجه گرفت که مقصود حضرت از نقص عقل‌، سفاهت و کم عقلی نیست‌; زیرا شهادت شاهد سفیه اصلاً پذیرفته نیست و مرد و زن با تعداد بیشتر و کمتر تفاوتی ندارند. از طرفی علت کافی نبودن شهادت یک زن‌، نبودن مستمر و دائمی زنان در عرصة حوادث اجتماعی است‌. زنان به علت اشتغال شدید به امور خانه‌داری و تربیت اولاد که بزرگترین مسئولیت طبیعی و مطلوب آنهاست‌، غالباً در متن وقایع و امور جاری اشخاص و اصناف قرار نمی‌گیرند و کمتر اتفاق می‌افتد که احاطة لازم را که صحت شهادت مبتنی بر آن است‌، بدست آورند و گاه ممکن است مطلبی را فراموش نمایند.
افزون بر این‌، غلیان عواطف و احساسات که با تدبیر خالق حکیم در وجود زن سرشته شده‌، محتمل بلکه متیقّن است که در پاره‌ای اوقات از کارآیی قوة تفکر او بکاهد; که البته این مطلب هم در جای خود نوعی ارزش تلقی می‌شود.
 

pejman.pna

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام خدمت دوست عزیزم محمود و سایر دوستان.
روی سخن شما با من بود. همون ابتدا هم عرض کردم که من تنها به خوندن خطبه اکتفا نکردم و بیشتر از 8 تفسیر مختلف رو در مورد اون خطبه خوندم و هیچ کدوم من و قانع نکرده. در واقع احساس کردم که یه جورایی دارن (ببخشید که از این واژه استفاده می کنم، چیز دیگه ای به ذهنم نمی رسه) ماست مالی می کنن که اشتباهاتش رو بپوشونن. دقیقا خطبه 80 نهج البلاغه بعد از جنگ جمل بوده و در تمام تفاسیر هم اشاره شده که منظور از زن در این خطبه "عایشه" بوده. قبلا هم گفتم و باز هم تکرار می کنم. اگه فقط مربوط به عایشه هست، چرا در قرآن هم عین این مطالب گفته شده؟
شما میگی طبق فرموده خدا شهادت دو زن برابر با یک مرد است. این فرموده خدا از کجاس؟ مگه از قرآن نیست؟ خوب من همین رو هم عرض کردم که از نظر من مشکل داره. شما میگی زن در اجتماع کمتر حاضره. بسیار عالی حرف شما رو می پذیرم. ولی نه برای الان. برای همون زمان. برای زمان نزول قرآن. و از نظر من قرآن برای مردم همون عصر و زمان مناسب بوده. نه الان. الان بخش عظیمی از اجتماع بیرونی ما رو خانم ها تشکیل میدن. حضورشون در اجتماع کمتر از مردها نیست. حالا حتی اگر فرض بگیریم که کمتر هم هست، پس باید قانون اینقدر کامل و جامع باشه که تفاوت بین زن هایی که در اجتماع هستن و زن هایی که در اجتماع نیستن قائل بشه. به هر حال همیشه میگن هر قانونی یه تبصره ای داره دیگه. چرا باید سهم زن نصف سهم مرد باشه. دلیلش اون موقع خیلی خوب بوده. اون هم اینکه مرد نان آور خانواده بوده اما زن نه. ولی الان چی؟ این همه زن هستن که نان آور خانواده هستن. چرا تبصره ای برای اونها وجود نداره؟
از این مسایل زیاده و بحث در موردش بسیار. نمیشه همه رو با هم بررسی کرد. به بیراهه کشیده میشه. باید مطالب تک تک بررسی بشه.

 

mahtab.sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک دلیل احکام خود اسلام هست!
مثلا در مورد زنان چیزهای عجیبی چه در قران و چه در نهج البلاغه میبینیم و با توجه به اینکه نیمی از جامعه خانمها هستند و همونها هم مربی بچه های نسل بعدی، خب این دین زدگی شدت میگیره.
از یک طرف برخورد اسلام با مخالف هست که برخورد منطقی نیست و با خودش در تناقضه.
مثلا جایی میگه لا اکراه فی الدین و درجایی مشرکین و کفار را واجب القتل میدونه.
هر تناقضی ایجاد شک و زدگی میکنه.
دلیل سوم اینه که دین اسلام جای زیادی برای عقل نمیذاره و در کوچکترین مسائل خصوصی هم باید از یک ادم دیگه تقلید کرد، خب اگه اون شخص توی رسالش همه چیز را بنویسه ولی ننویسه که اشغال توی خیابون نندازین طرف میندازه!!!!!!!!!!
در ضمن دین همیشه مورد سوء استفاده قدرت ها قرار گرفته و میلیونها نفر را بی گناه به کام مرگ کشیده. تاریخ پر از فرار انسانها از دین و گرایش به انسانیته........
کاملن موافقم ، هروقت خواستیم سوال کنیم گفتن این ها در حد ما نیست ، خدا و پیغمبر و امام ها میدونن ، هرچیزی تناقض داری رو دیدیم گفتن ما عاجزیم و عقلمون نارس !!!! هرآیه ای که توهین آمیز بود رو دیدیم گفتن تفسیر و شان نزول داره ، در مورد احکام مربوط به زن و چند همسری و کتک زدن زن و ... در قرآن پرسیدیم گفتن خدا خودش بهتر میدونسته !!!! :redface:
در کل همیشه توجیه میکردن و انگار به شعورمون توهین ، به نظر من مطالعه بدون تعصب بهترین راه حله ، کتاب های زیادی هست ، هر دوستی که خواست بگه من براش کتاب هایی رو معرفی کنم که خودم خوندم و به جواب رسیدم ، در ضمن خدا به ما خرد داده و این وجه تمایز انسان از حیواناته ، قدرش رو بدونیم
 

NYC

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما ميدونيد كي كشتن يك كافر واجب ميشه؟
كشتن كافر زماني واجب هست كه علنا بيان و بگن من خدا رو قبول ندارم و به جنگ با خدا بلند بشن و بگن تمام دينها و خدا هيچ.
منظورتون از جنگ با خدا چیه ؟
خب به فرض هم بگه من خدا رو قبول ندارم و متعاقبا دین های الهی رو هم قبول نداره دیگه،پس باید کشته بشه ؟ چون فقط اعتقادش با شما یکی نیست ! چون فقط خدا رو قبول نداره !

چرا حضرت علی (ع) می‌فرمایند: زن ناقص العقل و الایمان است‌؟
شما می گید این جملات و جملاتی از این قبیل که در قرآن هم اومده بر زمان خاصی دلالت دارن،پس به نظرتون در قرآن که کتابی آسمانی هست و یا حضرت علی که از بزرگان دین هستن نباید اشاره ای به حرف شما که این آیه مربوط به زمان خاصی هست بکنن.
برای مثال من تو یه تاپیک گفتم چرا باید ارث زنان نصف مردان باشه یا چرا در قرآن با شرایطی اجازه زدن به همسر اون داده شده. واقعا اینا کارایی هستن که با این زمان اصلا مطابقت ندارن.
خیلی ها نظر دادن، بعضی ها گفتن زن موجودی آزار طلب هست و ذاتش می طلبه این رو،خیلی ها گفتن منظور از زدن اون زدن نیست که، یعنی یواش بزنی، خیلی هم گفتن کار ما نیست باید از مراجع بپرسی و تفسیر بخونی.
منم تفسیر های زیادی رو خوندم (مرسی از خانم venous_20 ) ولی واقعا بازم قانع نشدم،چون همه اینها داشتن توجیح می کردن که چرا این قضیه درسته،هیچ کدوم بحث نمی کردن که آیا اصلا درسته یا نه.خیلی ها اینطور با قضیه برخورد میکنن که میگن چون قرآن گفته پس 100 % درسته و هیچ شکی توش نیست، من به چندتا از دوستامم که میگفتم، میگفتن نه قرآن درست گفته حتما یه چیزی بوده که این رو گفته، بعد ازشون دلیل این دفاعشون رو می خواستم می گفتن نمی دونیم ولی ما مطمئنیم که درسته !
من تو خیلی از بچه ها این تقلید کور کورانه رو میبینم، به نظر من خیلی ها که الان دارن نماز می خونن اگر تو یه کشور دیگه و تو یه خانواده دیگه بزرگ میشدن هیچ کدوم اسلام نمی آوردن.
 
  • Like
واکنش ها: !...

mahtab.sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
منظورتون از جنگ با خدا چیه ؟
خب به فرض هم بگه من خدا رو قبول ندارم و متعاقبا دین های الهی رو هم قبول نداره دیگه،پس باید کشته بشه ؟ چون فقط اعتقادش با شما یکی نیست ! چون فقط خدا رو قبول نداره !

شما می گید این جملات و جملاتی از این قبیل که در قرآن هم اومده بر زمان خاصی دلالت دارن،پس به نظرتون در قرآن که کتابی آسمانی هست و یا حضرت علی که از بزرگان دین هستن نباید اشاره ای به حرف شما که این آیه مربوط به زمان خاصی هست بکنن.
برای مثال من تو یه تاپیک گفتم چرا باید ارث زنان نصف مردان باشه یا چرا در قرآن با شرایطی اجازه زدن به همسر اون داده شده. واقعا اینا کارایی هستن که با این زمان اصلا مطابقت ندارن.
خیلی ها نظر دادن، بعضی ها گفتن زن موجودی آزار طلب هست و ذاتش می طلبه این رو،خیلی ها گفتن منظور از زدن اون زدن نیست که، یعنی یواش بزنی، خیلی هم گفتن کار ما نیست باید از مراجع بپرسی و تفسیر بخونی.
منم تفسیر های زیادی رو خوندم (مرسی از خانم venous_20 ) ولی واقعا بازم قانع نشدم،چون همه اینها داشتن توجیح می کردن که چرا این قضیه درسته،هیچ کدوم بحث نمی کردن که آیا اصلا درسته یا نه.خیلی ها اینطور با قضیه برخورد میکنن که میگن چون قرآن گفته پس 100 % درسته و هیچ شکی توش نیست، من به چندتا از دوستامم که میگفتم، میگفتن نه قرآن درست گفته حتما یه چیزی بوده که این رو گفته، بعد ازشون دلیل این دفاعشون رو می خواستم می گفتن نمی دونیم ولی ما مطمئنیم که درسته !
من تو خیلی از بچه ها این تقلید کور کورانه رو میبینم، به نظر من خیلی ها که الان دارن نماز می خونن اگر تو یه کشور دیگه و تو یه خانواده دیگه بزرگ میشدن هیچ کدوم اسلام نمی آوردن.
شرمنده تشکرام تموم شده
جانا سخن از زبان ما میگویی ، هرجا نمیتونن جواب بدن که تعدادش هم بیشماره با سرعت میپیچونن ، تفسیر ، شان نزول ، زمان خاصی ، ما نمیدونیم ائمه میدونن ، تقلید و ... اما این حنا ها دیگه رنگی نداره و انسان خردمند گول نمی خوره
 

mahtab.sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
آفرين داداش به موضوع خيلي خوبي اشاره كردي.
بله هيچ اجباري توي دين نيست،من اينو كاملا قبول دارم.
كجا واجب القتل ميدونه داداشم؟
شما ميدوني كافر حربي يعني چي؟
شما ميدونيد كي كشتن يك كافر واجب ميشه؟
كشتن كافر زماني واجب هست كه علنا بيان و بگن من خدا رو قبول ندارم و به جنگ با خدا بلند بشن و بگن تمام دينها و خدا هيچ.
اون موقع كشتنش واجب هست.
به اين كافرا ميگن كافر حربي و خونشون حلال هست.
در ضمن شما نميتوني يكي رو چون فكر ميكني كافر هست بكشيش،شما حتما با سند و دليل و مدرك بري پيش يه مرجع تقليد و ازشون بپرسيد حكم اون فرد چي هست و واجب القتل هست يا نه.
براي اثبات حرفم برو كتاب سربداران بيدار زندگي سيد مجتبي مير لوحي(نواب صفوي) رهبر گروه فداييان اسلام رو بخون.
كه براي قتل كسروي رفتن و اجازه گرفتن،يعني براي تمام اعدام هاي انقلابي اجازه گرفتند،پس لطفا اول مطالعه كن بعد شبهه بيار داداشم.
در ضمن اسلام خيلي به انديشدن سفارش كرده،حداقل يه دور معني قران رو بخون ديگه،خواستي سند و مدرك ميخواي بيارم برات.
البته پرسيدي يعني اينكه جوياي حقيقت هستي و اين خيلي خوب هست
سند و دلیل و مدرک برای کشتن ؟ واقعا خودت و وجدان بیدارت همچین چیزی رو میپذیره دوست عزیز ؟ برای اعدام انقلابی اجازه گرفتن ؟ برای خودمون متاسف باشیم بهتره تا اینجور چیزها رو بگیم ، دوای درد شما کتاب خوندنه :redface:
 

mahdi271

عضو جدید
سند و دلیل و مدرک برای کشتن ؟ واقعا خودت و وجدان بیدارت همچین چیزی رو میپذیره دوست عزیز ؟ برای اعدام انقلابی اجازه گرفتن ؟ برای خودمون متاسف باشیم بهتره تا اینجور چیزها رو بگیم ، دوای درد شما کتاب خوندنه :redface:

من منبع کتاب رو هم بهت دادم عزیزم.
بله میپذیره.
بله برای اعدام انقلابی اجازه گرفتن،چیزی نگفتم که جای تعجب توش باشه.
عزیز دلم آقای نواب تا کتاب کسروی رو خوندن نرفتن و اسلحه نگرفتن و اعدامش نکردن،اول رفتن تهران و باهاش صحبت کردن تا ببینن با قصد و غرض این حرفا رو میزنه یا از روی نادانی،حدود چند ماه باهاش مباحثه هم کردن اما موفق نشدن به راه راست بیارنش بعد رفتن و با اجازه اینکه ایشون مرتد هستن حکم اعدامش رو گرفتن.
ببین تو یجور میگی انگاری من چیز تعجب آوری گفتم،شما به حضرت علی میگی یه چیز گفت و بقیه تفسیرا دارن ماست مالیش میکنن،قران دروغ میگه اما فقط اسمون سوراخ شده و شما یکی راست میگی.
من دیگه چیزی نمیگم چون هرچی بگم یا میگید دروغ هست،یا وجدانتون قبول نمیکنه یا شبهه توش هست.
دلیل میاریم و میگیم شان نزول میگی چه ربطی داره.
خوب اینجوری هر حرفی بزنم بی فایده هست،پس خفه بشم بهتر هست چون شما چیزی رو نمیبینی.
یعنی نمیخوای ببینی.
 

JU JU

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
افرادی که توی این مسائل مشکل دارن خیلی هم به خدا نزدیکترهستن چون یه نیاز رو توی وجود خودشون احساس می کنن و شرایط موجود اونها رو ارضا نمی کنه و این خودش یعنی حقیقت طلبی! واین خودش خیلی خیلی بهتر از تقلید کورکورانه است

:gol:
ممنونم از شما
راستش کافیه شما اینجا یه تاپیک بزنین، بگین من احساس می‌کنم مرتکب گناه شدم،‌ از خدا یا اسلام دور شدی و یا همچین چیزایی، دقیقن می‌شه مشکل داشتن با یه سری مسایل، شما تاپیک بزن
یه عده‌ میام قشنگ بهت می‌گن بله، شما به خدا نزدیک‌تر شدین ولی در عمل همچین چیزی رو از اون اشخاص مشاهده نمی‌کنید!
کافیه در قبال حرفشون، سوالی بپرسی که اندکی مخالفت داشته باشه با افکار اون اشخاص ( نه اسلام و خدا )، اون موقع‌س که این اصل رو مشاهده می‌کنی
" تا زمانی که با من موافقی، تو را ستایش می‌کنم، وگرنه نابود می‌شوی "
 

JU JU

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما در جامعه‌ای متولد شدیم که ما را مسلمون خواندند
رشد کردیم و یک سالمون شد، شروع کردیم به درک مسائل پیرامون خود، به ما یاد دادن نماز بخوانیم، روزه بگیریم، ولی نگفتند چرا، فقط گفتند اینکار رو کنید، اینکار باعث نزدیکی به خدا می‌شه، اینکار روحت رو شاد می‌کنه و همه‌ی حرفایی که بارها و بارها شنیدیم
محل زندگی ما، خونواده‌ی ما، هرگونه که بودن، در سال‌های اول زندگی ما تعصباتی وارد زندگیمون شده و با اینکه در زندگی روزانه ضد و نقیض‌های فراوانی می‌بینیم،‌باز این تعصبات به ما اجازه برگشتن از نظرات خودمون رو نمی‌ده، شاید جامعه باعث این ترس بشه، بهتر بگم، این تعصب!
دوستی اشاره کردن که ما در رابطه با مسایل تعقل کنیم، موافقم، ولی آیا شما در این باره اندیشدین؟‌
در تمامی ادیان اشاره به تحقیق شده برای پی بردن به دین، شناختن خدا، ولی تا حالا شده که در مورد تک تک آیه‌های قران تحقیق کنیم؟ نظر بدیم؟ به بحث بپردازیم؟
شما در یه جامعه علمی،‌ در این باره بحث کن، تمامی شما رو گردن می‌زنن ( توی کشور ایران )، خدا اجازه تحقیق و تعقل داده ولی عده‌ای تنها این مهم رو مختص به خودشون می‌دونن و عده‌ای بر اساس تعصب هرگز به خودشون اجازه نمی‌دن که به افکار خودشون ایمان داشته باشن، بلکه همیشه دنبال افکار دیگران هستن ( چیزی که امروزه در کشورمون بسیار زیاد می‌بینیم )
به این ذهن‌ها، به این افکار، "بالغ" آلوده می‌گویند، بالغ به معنای اندیشه و تفکر و غیره معنی می‌شه، بالغی که آلوده شده چطور می‌تونه آلودگی رو از خودش پاک کنه، اون هم امر بسیار سنگینی به اسم تعصب ؟!!

در قران نوشته " زن ناقص العقل است "، و این واقعن درست است ؟
پژمان عزیز بیان کردن که تفاسیر زیادی در این باره خوندن که اون رو قانع نکردن !
راستش من اصلن این تفاسیر رو نمی‌خونم، عده‌ای به دلخواه خود با اندیشه خود تفسیر می‌کنند و بحث می‌کنند
بله، من می‌گم خدایا، چرا اینگونه گفتی " زن ناقص العقل است " تا عده‌ای براحتی به خود اجازه بدن که حقوق زنان رو پایمال کنن و روزانه توهین‌ها رو روانه جنسیت مونث این جامعه اسلامی کنن ؟
خدایا، ما حضرت علی رو نداریم الان، پیامبری نداریم، امامی نداریم، چه کسانی حرفات رو تفسیر می‌کنند ؟
چرا عده‌ای با اسم قران به مردم ظلم می‌کنن ؟ و غیره و غیره

هر شخص ذهنیت خاص خودش رو داره، ولی براحتی این ذهنیت‌ها به سخره گرفته می‌شوند
بله، کافیست کتابی بخونی، حکم خواندن اون کتاب اعدام است! واقعن چرا ؟

دین لنگ می‌زند، یا افرادی که دین رو ارایه میدهند ؟
من نمی‌گم که یک انسان عادی دین رو بد فهمید،‌ یک انسان شاید نتونه خودش بره و تحقیقاتی رو ارایه بده، اصلن تواناییش رو شاید نداشته باشه، پس این وظیفه مبلغین دین در زمان حاضر است که دین رو درست وارد جامعه کنه و وای به حال اونایی که مردم رو به بازی گرفتند!

کاربر mahdi271 عزیز، لطف کنین به اون شخص خاص بگین وارد این تاپیک بشه، من سوالاتی ازشون دارم! عضویت این سایت بشن و سپس وارد این تاپیک بشن، نمیشه ؟ درسته ؟
mahdi271 عزیز، می‌دونی در نقطه‌هایی از این جهان افرادی هستن که آدم‌خوار هستن؟ حکم اون‌ها چیست؟
و در مورد کافر، کافرست دیگر، خدا را قبول ندارد، و این یعنی مخالفت با افرادی که خدا رو قبول دارند، درسته ؟ حکمش چیست ؟
شما مسلمان هستی و به خود اجازه وارد جنگ شدن با همچین شخصی رو می‌دین، آیا اون شخص همچین اجازه‌ای داره؟ دقت کنید که او نیز انسان است

فکر نمی‌کنید قبل از هر چیز، بجای پرسیدن دینت چیست، آدمی را با انسانیت و فاصله گرفتن از انسانیت می‌سنجن؟
قبول دارین در هر دینی به رسیدن به سعادت تبلیغ شده؟ واقعن این سعادت چیست که هر کس معنی‌دلخواهی از اون ارایه داده ؟


و حال:
خدایا تو جان می‌دهی و اینان با نام تو جان می‌ستانند!!
 

Metal Guard

عضو جدید
کاربر ممتاز
اولا" سوال این تاپیک مشکل داره!
ولله قسم چیزی که من می یبینم جذب روزافزون جوان ها به دین مبین اسلامه.
با یک تفاوت خیلی مهم. و اون اینه که با مطالعه و آگاهی به این سمت میرن.
متاسفم که ادعایی می کنید بدون مدرک و تحلیل علمی.
دین اسلام و قرآن بدون هیچ نقص و تناقض و اشکال هست.
اینو من میگم که یک سال تمام شب و روز با شبهات ذهنی فراوان بحث و تحقیق کردم.
جای شرمندگی هست که به این راحتی مشکل رو از دین می دونید باعث خوشحالی یک عده پیرو مکاتب فسیلی میشین!
به اون افراد هم اخطار میکنم کاری نکنید مکتب بربری گری و توحش شما رو زیر ذره بین ببرم.
اگه هم بحثی باشه بین مسلمین هست .
پس شما که در طول کمتر 100سال مکتبتون توسط مردم آزاده و حقیقت جو ایران به موزه های باستان شناسی پیوست رویای برگشت ملت به توحش رو نداشته باشید.
ایران هم این باشگاه نیست.
ایران رو تو محرم حسین ببینید.
ایران رو در ماه رمضان ببینید.
ایران رو در حسین حسین گفتن کودک خردسال ببینید که قبل از اون فقط "بابا" و "ماما" رو یادگرفته بود.
اسلام ریشه در روح و جان این ملت داره. چطور می خواهید با مکتبی بی ریشه این عشق رو از وجود ملت ریشه کن کنید؟!

إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِيعُ الْحِسَابِ
 

متالورژ85

عضو جدید
سلام به نظر من رسانه ها تاثیر زیادی رو این قضیه دارند
همیشه تصویری خشک و خشن و بی روح از اسلام به خورد ما دادند
همیشه پسر مذهبی هارو یه آدم متحجر و بد تیپ و بد اخلاق و بی حال نشونمون دادند و دخترای مذهبی رو بد قیافه بی حال توسری خور وخانه نشین...!از ماست که بر ماست.:gol:
باور کنید دین این نیست!
دین سختی نیست
دین یعنی خوشبختی هم این دنیا هم دنیای دیگر
 

mahdi271

عضو جدید
ما در جامعه‌ای متولد شدیم که ما را مسلمون خواندند
رشد کردیم و یک سالمون شد، شروع کردیم به درک مسائل پیرامون خود، به ما یاد دادن نماز بخوانیم، روزه بگیریم، ولی نگفتند چرا، فقط گفتند اینکار رو کنید، اینکار باعث نزدیکی به خدا می‌شه، اینکار روحت رو شاد می‌کنه و همه‌ی حرفایی که بارها و بارها شنیدیم
محل زندگی ما، خونواده‌ی ما، هرگونه که بودن، در سال‌های اول زندگی ما تعصباتی وارد زندگیمون شده و با اینکه در زندگی روزانه ضد و نقیض‌های فراوانی می‌بینیم،‌باز این تعصبات به ما اجازه برگشتن از نظرات خودمون رو نمی‌ده، شاید جامعه باعث این ترس بشه، بهتر بگم، این تعصب!
دوستی اشاره کردن که ما در رابطه با مسایل تعقل کنیم، موافقم، ولی آیا شما در این باره اندیشدین؟‌
در تمامی ادیان اشاره به تحقیق شده برای پی بردن به دین، شناختن خدا، ولی تا حالا شده که در مورد تک تک آیه‌های قران تحقیق کنیم؟ نظر بدیم؟ به بحث بپردازیم؟
شما در یه جامعه علمی،‌ در این باره بحث کن، تمامی شما رو گردن می‌زنن ( توی کشور ایران )، خدا اجازه تحقیق و تعقل داده ولی عده‌ای تنها این مهم رو مختص به خودشون می‌دونن و عده‌ای بر اساس تعصب هرگز به خودشون اجازه نمی‌دن که به افکار خودشون ایمان داشته باشن، بلکه همیشه دنبال افکار دیگران هستن ( چیزی که امروزه در کشورمون بسیار زیاد می‌بینیم )
به این ذهن‌ها، به این افکار، "بالغ" آلوده می‌گویند، بالغ به معنای اندیشه و تفکر و غیره معنی می‌شه، بالغی که آلوده شده چطور می‌تونه آلودگی رو از خودش پاک کنه، اون هم امر بسیار سنگینی به اسم تعصب ؟!!

در قران نوشته " زن ناقص العقل است "، و این واقعن درست است ؟
پژمان عزیز بیان کردن که تفاسیر زیادی در این باره خوندن که اون رو قانع نکردن !
راستش من اصلن این تفاسیر رو نمی‌خونم، عده‌ای به دلخواه خود با اندیشه خود تفسیر می‌کنند و بحث می‌کنند
بله، من می‌گم خدایا، چرا اینگونه گفتی " زن ناقص العقل است " تا عده‌ای براحتی به خود اجازه بدن که حقوق زنان رو پایمال کنن و روزانه توهین‌ها رو روانه جنسیت مونث این جامعه اسلامی کنن ؟
خدایا، ما حضرت علی رو نداریم الان، پیامبری نداریم، امامی نداریم، چه کسانی حرفات رو تفسیر می‌کنند ؟
چرا عده‌ای با اسم قران به مردم ظلم می‌کنن ؟ و غیره و غیره

هر شخص ذهنیت خاص خودش رو داره، ولی براحتی این ذهنیت‌ها به سخره گرفته می‌شوند
بله، کافیست کتابی بخونی، حکم خواندن اون کتاب اعدام است! واقعن چرا ؟

دین لنگ می‌زند، یا افرادی که دین رو ارایه میدهند ؟
من نمی‌گم که یک انسان عادی دین رو بد فهمید،‌ یک انسان شاید نتونه خودش بره و تحقیقاتی رو ارایه بده، اصلن تواناییش رو شاید نداشته باشه، پس این وظیفه مبلغین دین در زمان حاضر است که دین رو درست وارد جامعه کنه و وای به حال اونایی که مردم رو به بازی گرفتند!

کاربر mahdi271 عزیز، لطف کنین به اون شخص خاص بگین وارد این تاپیک بشه، من سوالاتی ازشون دارم! عضویت این سایت بشن و سپس وارد این تاپیک بشن، نمیشه ؟ درسته ؟
mahdi271 عزیز، می‌دونی در نقطه‌هایی از این جهان افرادی هستن که آدم‌خوار هستن؟ حکم اون‌ها چیست؟
و در مورد کافر، کافرست دیگر، خدا را قبول ندارد، و این یعنی مخالفت با افرادی که خدا رو قبول دارند، درسته ؟ حکمش چیست ؟
شما مسلمان هستی و به خود اجازه وارد جنگ شدن با همچین شخصی رو می‌دین، آیا اون شخص همچین اجازه‌ای داره؟ دقت کنید که او نیز انسان است

فکر نمی‌کنید قبل از هر چیز، بجای پرسیدن دینت چیست، آدمی را با انسانیت و فاصله گرفتن از انسانیت می‌سنجن؟
قبول دارین در هر دینی به رسیدن به سعادت تبلیغ شده؟ واقعن این سعادت چیست که هر کس معنی‌دلخواهی از اون ارایه داده ؟


و حال:
خدایا تو جان می‌دهی و اینان با نام تو جان می‌ستانند!!

من یکی رو فکر کنم sara85 بود دعوت کردم بیاد رشت،اگه اون اومد من میفهمم که بله واقعا دنبال چیزی هست و برای کوبیدن دین این حرفا رو زده.
پس ایشون بیان رشت خودشون رو در رو حرف بزنن اصلا با خانوادشون بیان اما بیان.
در ضمن تو پست منو نخوندی اومدی یه چیز نوشتی.
من گفتم چه کافری کافر حربی هست؟
برو یکبار دیگه بخون بعد اون سوالاتت رو اصلاح کن و بیا بپرس من جواب میدم بهت.
 

Similar threads

بالا