آیا اسلام دین رحم و صلح است؟

mohandese.motefakker

عضو جدید
کاربر ممتاز
مراجع دینی و مسلمانان می گویند اسلام دین رحم و بخشندگی و صلح است. روایات اسلامی زیادی در مورد بخشش و محبت و تاکید بر آنها وجود دارد.

ولی برای خیلی ها اینچنین نیست. اونچه که واقعیت هست اسلام و جوامع اسلامی از بدو تولدش همواره با خون و خون ریزی پیوند داشته. از کشتار بی رحمانه ایرانیان و یهودیان بدست سپاه اسلام و از تجاوز و برده داری و به کنیزی گرفتن بازماندگان جنگها... حتی اسلام و سنت پیامبر برده داری و کنیز داری را قبول دارد...

در عصر حاضر هم قتل و جنگ و خون ریزی و تجاوز و ترور بین کشورهای مسلمان بیداد میکند.

آیا اسلام دین رحم و صلح است؟
 

(M&M)

کاربر بیش فعال
مراجع دینی و مسلمانان می گویند اسلام دین رحم و بخشندگی و صلح است. روایات اسلامی زیادی در مورد بخشش و محبت و تاکید بر آنها وجود دارد.

ولی برای خیلی ها اینچنین نیست. اونچه که واقعیت هست اسلام و جوامع اسلامی از بدو تولدش همواره با خون و خون ریزی پیوند داشته. از کشتار بی رحمانه ایرانیان و یهودیان بدست سپاه اسلام و از تجاوز و برده داری و به کنیزی گرفتن بازماندگان جنگها... حتی اسلام و سنت پیامبر برده داری و کنیز داری را قبول دارد...

در عصر حاضر هم قتل و جنگ و خون ریزی و تجاوز و ترور بین کشورهای مسلمان بیداد میکند.

آیا اسلام دین رحم و صلح است؟


if i were you.i removed this topic bcs unfortunately some people cant accept your opinion 

so now think about it's result!
 
یک سکانسی در سریال پوآرو بود، که به نظرم جواب قابل قبولی رو میتونه به این سئوال بده.

پوآرو در یکی از سفرهاش به کشورهای عربی، به خیابانی میرسه که مسلمان ها یک دختر رو که رابطه غیرمجاز از نظر اونا با یک پسری داشت، دارن سنگسار میکنن.

بغل دستی پوآرو میگه چرا شما دخالت نمیکنی؟
پوآرو میگه : قانون هر قومیتی بر اساس شعور همان قومیت نوشته میشه و ما در هر حال باید به ان قانون احترام بذاریم.


و البته اینم از طرف من به یاد داشته باشین:
وسعت خدای هر کس به اندازه وسعت عقل اوست و عقل انسان ها در تشخیص ترحم و انسانیت و توحش خیلی فرق میکنه. :)
 

Joe_Bel

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
مراجع دینی و مسلمانان می گویند اسلام دین رحم و بخشندگی و صلح است. روایات اسلامی زیادی در مورد بخشش و محبت و تاکید بر آنها وجود دارد.

ولی برای خیلی ها اینچنین نیست. اونچه که واقعیت هست اسلام و جوامع اسلامی از بدو تولدش همواره با خون و خون ریزی پیوند داشته. از کشتار بی رحمانه ایرانیان و یهودیان بدست سپاه اسلام و از تجاوز و برده داری و به کنیزی گرفتن بازماندگان جنگها... حتی اسلام و سنت پیامبر برده داری و کنیز داری را قبول دارد...

در عصر حاضر هم قتل و جنگ و خون ریزی و تجاوز و ترور بین کشورهای مسلمان بیداد میکند.

آیا اسلام دین رحم و صلح است؟

اگر میشه تیکه تیکه همشو نام ببرید که توضیح بدم ... مثلا از کجا ؟ از حمله عمر به ایران !؟

لطفا برای قبول کنیز داری و برده داری سنت پیامبر، سند بیاورید ؟؟؟؟؟

در مورد مسلمانان امروزی قضیه کاملا سیاسی است که یه عده ای بنام اسلام دست به کشتار میزنند اگر خواستی با پیام خصوصی بحث می کنیم
 
لطفا برای قبول کنیز داری و برده داری سنت پیامبر، سند بیاورید ؟؟؟؟؟

سوره احزاب آیه 50 :

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا

اى پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده ‏اى حلال كرديم و كنيزانى را كه الله از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمه ‏هايت و دختران دايى تو و دختران خاله ‏هايت كه با تو مهاجرت كرده ‏اند و زن مؤمنى كه خود را داوطلبانه به پيامبر ببخشد در صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد اين ازدواج از روى بخشش ويژه توست نه ديگر مؤمنان ما نيك مى‏دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده ‏ايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و الله همواره آمرزنده مهربان است


سوره احزاب آیه 52 :

لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَّقِيبًا

از اين پس ديگر گرفتن زنان و نيز اينكه به جاى آنان زنان ديگرى بر تو حلال نيست هر چند زيبايى آنها براى تو مورد پسند افتد به استثناى كنيزان و الله همواره بر هر چيزى مراقب است.
 

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوره احزاب آیه 50 :

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا

اى پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده ‏اى حلال كرديم و كنيزانى را كه الله از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمه ‏هايت و دختران دايى تو و دختران خاله ‏هايت كه با تو مهاجرت كرده ‏اند و زن مؤمنى كه خود را داوطلبانه به پيامبر ببخشد در صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد اين ازدواج از روى بخشش ويژه توست نه ديگر مؤمنان ما نيك مى‏دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده ‏ايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و الله همواره آمرزنده مهربان است


سوره احزاب آیه 52 :

لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَّقِيبًا

از اين پس ديگر گرفتن زنان و نيز اينكه به جاى آنان زنان ديگرى بر تو حلال نيست هر چند زيبايى آنها براى تو مورد پسند افتد به استثناى كنيزان و الله همواره بر هر چيزى مراقب است.

عجب خدایی بزرگی.چ.اگر زن زیبایی دید از این به بعد باید فقط برده باشه !!!
 

سیّد

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نه .... الان دیگه نیست .... همون موقع که عمر ریخت تو ایران تر زد ب دین و هر چی که بود
 

oil girl

عضو جدید
سوره احزاب آیه 50 :

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا

اى پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده ‏اى حلال كرديم و كنيزانى را كه الله از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمه ‏هايت و دختران دايى تو و دختران خاله ‏هايت كه با تو مهاجرت كرده ‏اند و زن مؤمنى كه خود را داوطلبانه به پيامبر ببخشد در صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد اين ازدواج از روى بخشش ويژه توست نه ديگر مؤمنان ما نيك مى‏دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده ‏ايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و الله همواره آمرزنده مهربان است


سوره احزاب آیه 52 :

لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَّقِيبًا

از اين پس ديگر گرفتن زنان و نيز اينكه به جاى آنان زنان ديگرى بر تو حلال نيست هر چند زيبايى آنها براى تو مورد پسند افتد به استثناى كنيزان و الله همواره بر هر چيزى مراقب است.
واسه اسیرای خانمی ک بعد از جنگ ها خانوادشون رو از دست میدادن چه راه حل دیگه ای ممکن بود وجود داشته باشه؟
 

بانو امین

مدیر تالار اسلام و قرآن
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
این بحث جاش اینجا نیست
کسانی که میان اینجا نظر میدن چیز زیادی از اسلام نمیدونن
برادر من شما باید بری با چندتا از بزرگان اهل کتاب صحبت کنی... اونایی که واقعا عالم به اسلام هستن
شما تاحالا کتابی درمورد تاریخ اسلام خوندی؟ چقد مطالعه در این زمینه داری؟
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
در بعضی زمینه ها اسلام می تونه دین رحم و صلح باشه و در بعضی زمینه ها نه!
در موضوع زنان که بهتره اصلا واردش نشی چون جز بی عدالتی و ظلم نیست
در رابطه با کشورگشایی برای گسترش اسلام مطمئن نیستم آیا صراحتی در متن اسلام به این امر هست یا نه؟! (چون بهتره که عمل مسلمان رو با متن اسلام یکی ندونیم) اگه باشه که پس تو این زمینه (یعنی تبلیغ و شناسایی و گسترش دین) هم نمی تونه دین رحم و صلح باشه
ولی خب مسائلی مثل توجه به فقرا و یتیمان و سیستم مالیاتی برای برقراری تعادل (البته به سبک همون زمان) و حفظ روابط انسانی (در قالب صله رحم و همسایه و غیره) و اینجور موارد بله اسلام می تونه دین رحم و صلح باشه...
ولی در کل بین ادیان ابراهیمی فکر می کنم اسلام شرایط بهتری داره از بقیه
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
این بحث جاش اینجا نیست
کسانی که میان اینجا نظر میدن چیز زیادی از اسلام نمیدونن
برادر من شما باید بری با چندتا از بزرگان اهل کتاب صحبت کنی... اونایی که واقعا عالم به اسلام هستن
شما تاحالا کتابی درمورد تاریخ اسلام خوندی؟ چقد مطالعه در این زمینه داری؟
من پیشنهاد بهتری دارم
مناظره هایی که دو طرف دارن رو پیدا کن و بخون
یا کتابهایی ازن طرف بحث با کتابهایی ازون طرف بحث
به نتیجه می رسی:smile:
 
واسه اسیرای خانمی ک بعد از جنگ ها خانوادشون رو از دست میدادن چه راه حل دیگه ای ممکن بود وجود داشته باشه؟

شما میدونی قانون برده داری چطوری شکل میگرفته؟
سفید ها حمله میکردن به شهرهای سباه پوستا، مبارزانشون رو میکشتن، یکسری مرد سیاه رو برده میکردن و زنان و دخترهارو هم کنیز میکردن.
و دیگه اینا میشن کلفت و رابطه جنسی ارباب با اونا هم موردی نداشته، چون حق دیگری هم نداشتن.
و چون اینا برده و کنیز بودن دیگه غنیمت محسوب میشدن و میشد اونهارو فروخت.

تعریف برده داری و کنیز داری یعنی دقیقا همین، غنیمت گرفتن یک انسان به عنوان دارایی با این دلیل که از طریق جنگ یا بازار خرید پس از جنگ و... نصیبت شده، اون دوتا آیه رو که آوردم چندبار با دقت بخونین تا مفهوم کنیز و غنیمت رو بهتر درک کنید.

جنبش ضد نژاد پرستی هم که در عصر معاصر شکل گرفته، حق برده کردن و کنیز کردن هیچ انسانی رو در اثر حمله و جنگ و... نمیده.
البته من سر بحث مذهبی ندارم، به قول دوستان به متخصصان رجوع کنید یکجوری قانعتون کنن.
چون پیرو هر مکتبی فقط باید دست و پا بزنه که خودش رو قانع کنه. :gol:
 
آخرین ویرایش:

hfml

عضو
سلام
سوالات دینی را باید کارشناس دین پاسخ بده اما من به عنوان یه تقریبا بی سواد دین، نظرمو میگم:

1. قرآن کتابی است که باید پاسخگوی نیاز های انسان ها، فردی و اجتماعی، در همه جای دنیا، از زمان نزول قرآن تا ابد باشه.

2. در دوران قبل از اسلام ،در محل نزول آن، جاهلیت های عجیبی بود که یه مورد مشهورش، زنده به گور کردن دخترانه.

3. اسلام با اومدنش زندگی و اجتماع را، ابتدا در محل نزول، متحول کرد.

4. ریشه کن کردن تمام جاهلیت ها کاری بود غیر ممکن و یا حتی اگر بعضی کار ها ممکن بود، اولویت نداشتند. چون موارد وحشتناک تر و یا مهم تری وجود داشت!

5. از جمله جاهلیت ها که مختص عربستان نبوده و در تمام دنیا بوده، همین برده داری است. نظام اجتماعی در آن زمان به گونه ای بود که برده داری در اون امری عادی شمرده میشد. حتی وسیله اداره جامعه بوده. البته درک این امر برای ما که تو این دوره و زمونه مصداقشو نمیبینیم سخته. همون طور که درک نمیکنیم چرا فلان قوم و قبیله مثلا الاغ می پرستن! چون برامون ملموس نیست.

6. اسلام با وجود ریشه کن کردن بسیاری از جاهلیت ها، مجبور بود با بعضی از آن ها کنار بیاد. اما حتی همین موارد را هم با موارد متعددی محدود کرد که تا حد امکان حق ضایع نشود. همین قضیه کنیز که میگید، محدودیت هایی داره که در آخر براتون لینک میذارم.

7. برده داری امروزه مصداق ندارد بدان شکل! اگر مصداق داشت می شد ایراد گرفت. اتفاقا حکمی است بسیار رندانه. چرا که در زمان خودش مانع بسیاری از حرمت شکنی ها و حق کشی ها می شد و در این زمانه هم مصداق ندارد. از این رندانه تر هم میشه؟!

8. مطالعه بیشتر:http://porseman.org/q/show.aspx?id=97696

9. پیرو هر مکتبی باید به دنبال یافتن حقیقت بدوه. حتی اگه لازم شد زجر بکشه، حودشو بشکنه... اما از روی استدلال. قانع کردن بی منطق، بی منطقه! (خطاب به دوستمون)
 
آخرین ویرایش:

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شما میدونی قانون برده داری چطوری شکل میگرفته؟
سفید ها حمله میکردن به شهرهای سباه پوستا، مبارزانشون رو میکشتن، یکسری مرد سیاه رو برده میکردن و زنان و دخترهارو هم کنیز میکردن.
و دیگه اینا میشن کلفت و رابطه جنسی ارباب با اونا هم موردی نداشته، چون حق دیگری هم نداشتن.
و چون اینا برده و کنیز بودن دیگه غنیمت محسوب میشدن و میشد اونهارو فروخت.

تعریف برده داری و کنیز داری یعنی دقیقا همین، غنیمت گرفتن یک انسان به عنوان دارایی با این دلیل که از طریق جنگ یا بازار خرید پس از جنگ و... نصیبت شده، اون دوتا آیه رو که آوردم چندبار با دقت بخونین تا مفهوم کنیز و غنیمت رو بهتر درک کنید.

جنبش ضد نژاد پرستی هم که در عصر معاصر شکل گرفته، حق برده کردن و کنیز کردن هیچ انسانی رو در اثر حمله و جنگ و... نمیده.
البته من سر بحث مذهبی ندارم، به قول دوستان به متخصصان رجوع کنید یکجوری قانعتون کنن.
چون پیرو هر مکتبی فقط باید دست و پا بزنه که خودش رو قانع کنه. :gol:

اقای محترم توصیه میکنم با اوردن بعضی مسائلی که ریشه اونها هم اکنون منسوخ شده و کسی هم تایید نمیکنه بقیه دوستان رو به اشتباه نندازید ... و اگر موضوع رو به خود دوستان واگذار میکنین که برن از متخصصان و دین شناسان بپرسن چرا بیخود دلایل سلیقه ای خودتون رو میارید ؟
کافیه دوستان مطالعه ای در این مورد داشته باشن حتی خود اینترنت تو گوگل کافیه بزنین "کنیز در..." .

...
دوستان دیگه هم اگه میخوان تاپیکهای داغ داغ داشته باشن و انگیزه های فلان بهتره برن سر یه موضوع دیگه ...
 
اقای محترم توصیه میکنم با اوردن بعضی مسائلی که ریشه اونها هم اکنون منسوخ شده و کسی هم تایید نمیکنه بقیه دوستان رو به اشتباه نندازید ... و اگر موضوع رو به خود دوستان واگذار میکنین که برن از متخصصان و دین شناسان بپرسن چرا بیخود دلایل سلیقه ای خودتون رو میارید ؟کافیه دوستان مطالعه ای در این مورد داشته باشن حتی خود اینترنت تو گوگل کافیه بزنین "کنیز در..." .
حق با شماست اگر هم دقت کنید من از دوستان خواستم به این مسائل فکر نکنن و با مراجعه به متخصص به سرعت و راحتی خودشون رو توجیه کنن، من فقط نظر شخصی خودم رو دادم و کسی در این دنیا در مقامی نیست که دیگری رو از دادن نظر شخصی منع کنه.
 
پیرو هر مکتبی باید به دنبال یافتن حقیقت بدوه. حتی اگه لازم شد زجر بکشه، حودشو بشکنه... اما از روی استدلال. قانع کردن بی منطق، بی منطقه! (خطاب به دوستمون)

شما خودتون میگین برای هر سئوالی باید بریم سراغ کارشناس.
کارشناس چه کسی هست؟
کسی هست که این مسائل رو قبول داره.

پس در واقع هدف از مراجعه به کارشناس اعتراف به این هست که کارشناس راست میگه.
اگر هم مشخصه کارشناس راست میگه، پس شما باید در استدلال و منطق رو گل بگیرین.

اونی بحثی که از ابتدا و قبل از استدلال آوردن نتیجه اش مشخصه، بهش میگن بحث تعبدی نه بحث منطقی.
چون فقط قراره بحثی صورت بگیره که طرف توجیه بشه، نه اینکه بحثی صورت بگیره و یک چیزی به کل رد بشه.

عربی که دخترش رو زنده به گور میکرد، بهش گفتن دخترت رو زنده به گور نکن گوش کرد .
اما بهش میگفتن برده داری و کنیز داری نکن، گوش نمیکرد؟
رو چه حسابی؟ رو چه دلیل و منطقی این حرف رو میزنید؟
مگه اون عرب معتقد نبود اینا کلام خداس، مگه در راه این خدا جنگ نمیکرد، چطوری اگر این خدا میگفت برده داری از الان منسوخه این عرب که از جانش در راه خدا گذشته از این قانون برده داری نمیگذشته؟

شما از این منطق های نابتون رو بیارین، منم بفهمم منطق یعنی چی !!!!
 
آخرین ویرایش:

m.abedi1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستانی که اعتقاددارن دین اسلام دین خشونته لازمه حکومت امیرالمومنین رو به دقت بررسی کنن.
 

Joe_Bel

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
سوره احزاب آیه 50 :

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا

اى پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده ‏اى حلال كرديم و كنيزانى را كه الله از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمه ‏هايت و دختران دايى تو و دختران خاله ‏هايت كه با تو مهاجرت كرده ‏اند و زن مؤمنى كه خود را داوطلبانه به پيامبر ببخشد در صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد اين ازدواج از روى بخشش ويژه توست نه ديگر مؤمنان ما نيك مى‏دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده ‏ايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و الله همواره آمرزنده مهربان است


سوره احزاب آیه 52 :

لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَّقِيبًا

از اين پس ديگر گرفتن زنان و نيز اينكه به جاى آنان زنان ديگرى بر تو حلال نيست هر چند زيبايى آنها براى تو مورد پسند افتد به استثناى كنيزان و الله همواره بر هر چيزى مراقب است.

اشاره کافر به این دو آیه در سوره احزاب است:(یا أَیهَا النَّبِی إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِی آتَیتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ یمِینُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَیكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِی هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِی إِنْ أَرَادَ النَّبِی أَنْ یسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَیهِمْ فِی أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَیمَانُهُمْ لِكَیلَا یكُونَ عَلَیكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا* تُرْجِی مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِی إِلَیكَ مَنْ تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَیتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ تَقَرَّ أَعْینُهُنَّ وَلَا یحْزَنَّ وَیرْضَینَ بِمَا آتَیتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ یعْلَمُ مَا فِی قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَلِیمًا)« آیه 50 و 51»
ای پیامبر! ما همسران تو را که مهرشان را پرداخته‌ای برای تو حلال کردیم، و همچنین کنیزانی که از طریق غنایمی که خدا به تو بخشیده است مالک شده‌ای و دختران عموی تو، و دختران عمه‌ها، و دختران دایی تو، و دختران خاله‌ها که با تو مهاجرت کردند (ازدواج با آنها برای تو حلال است) و هرگاه زن با ایمانی خود را به پیامبر ببخشد (و مهری برای خود نخواهد) چنانچه پیامبر بخواهد می‌تواند او را به همسری برگزیند؛ اما چنین ازدواجی تنها برای تو مجاز است نه دیگر مؤمنان؛ ما می‌دانیم برای آنان در مورد همسرانشان و کنیزانشان چه حکمی مقرر داشته‌ایم (و مصلحت آنان چه حکمی را ایجاب می‌کند)؛ این بخاطر آن است که مشکلی (در ادای رسالت) بر تو نباشد (و از این راه حامیان فزونتری فراهم سازی)؛ و خداوند آمرزنده و مهربان است!

(موعد) هر یک از همسرانت را بخواهی می‌توانی به تأخیر اندازی، و هر کدام را بخواهی نزد خود جای دهی؛ و هرگاه بعضی از آنان را که برکنار ساخته‌ای بخواهی نزد خود جای دهی، گناهی بر تو نیست؛ این حکم الهی برای روشنی چشم آنان، و اینکه غمگین نباشند و به آنچه به آنان می‌دهی همگی راضی شوند نزدیکتر است؛ و خدا آنچه را در قلوب شماست می‌داند، و خداوند دانا و بردبار است و در کیفر آنها عجله نمی‌کنددر این دو آیه سخن از زنانی است که که خود را به پیامبر عرضه میکردند و میگفتند مهر نمیخواهیم و فقط با ما عروسی کن بدون مهر در مسند احمد و کتب دیگر آمده:عن عائشة قالت: كنت أغار من اللاتي وهبن أنفسهن من النبي صلى الله عليه وسلم وأقول: أتهب امرأة نفسها؟ فلما أنزل الله: { تُرْجِي مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلا جُنَاحَ عَلَيْكَ } قلت: ما أرى ربك إلا يُسَارع في هواك.
عايشه ميگوید: من از زنانی که داوطلب ازدواج با پیامبر میشدند ( و میگفتند مهریه نمیخواهیم) حسودی میکردم و طعنه میزدم آیا معقول است زنی بی مهریه خود را مفت هدیه دهد؟ ولی بعد آیه نازل شد که:
(موعد) هر یک از همسرانت را بخواهی می‌توانی به تأخیر اندازی، و هر کدام را بخواهی نزد خود جای دهی؛ و هرگاه بعضی از آنان را که برکنار ساخته‌ای بخواهی نزد خود جای دهی، گناهی بر تو نیست؛ وقتی این آیه نازل شد و به پیامبر گفتم خدایت مطابق میل خواهش تو حکم میکند!!
اما این در مورد ازواج مطهرات نبود!و این فرموده پیامبر است در این باره:عن عائشة قالت: كان رسول الله صلى الله عليه وسلم يقسم بين نسائه فيعدل، ثم يقول: "اللهم هذا فعلي فيما أملك، فلا تلمني فيما تملك ولا أملك".
عایشه میگوید رسول الله بین زنانش شبها را به تساوی تقسیم میکرد و عادل بود و بعد میگفت ای الله عدالت ظاهری را بر خود فرض کردم در چیزی که توانش را دارم پس مرا بر چیزی که توان ندارم ( میل قلبی بیشتر به زنی تا زن دیگر ) مواخذه مفرما - روایت از مسند امام احمدپس اين سخن كافر درست نیست که پیامبر از اجرای عدالت و رعایت نوبت شب معاف بوده است، و همه میدانیم ایشان شب ها را بتساوی بین زنانش تقسیم میکرد، البته سوده بخاطر اینکه پیر شده بود شبش را به عایشه داده بود تا مطلقه نشود (در باره ام مومنین سوده و اینکه ایشان نوبت خود را به ام مومنین عایشه داد، مقاله مستقلی ارائه خواهيم كرد)
پس اینها دلیل است که ایشان عدالت را رعایت میکرده و آیه در مورد زنانی است که بدون مهر خود را به رسول الله عرضه میکردند
البته آیه بعدی ازدواج بیشتر با آن زنان داوطلب را نیز ممنوع کرده است
 

Joe_Bel

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
نه .... الان دیگه نیست .... همون موقع که عمر ریخت تو ایران تر زد ب دین و هر چی که بود

اولا: ایران فقط توسط حضرت عمر مورد هجوم قرار نگرفت، قبل از عمر رضی الله عنه و بعد از او فاتحان آمدند و ایران را فتح کردند و ماندند و بعد رفتند، اما چرا حمله عمر را در این میان برجسته میبینیم، این سوالی است که جواب میدهم.دوما: ما ایرانی ها هم، هر وقت که آب را دیدیم، شناگران ماهری شدیم، و دمار از مردم سرزمینهای دیگر در آوردیم.
شما اگر باور ندارید از مردم دهلی در هند و تفلیس در گرجستان بپرسید که بترتیب در سه و دو قرن پیش شهرهای آنها را قتل عام کردیم، و مردمش را به اسارت گرفتیم و اموالشان را تاراج نمودیم.
کولی های افغانی در منتهی الیه شرق آن کشور وقتی که بخواهند فرزندان کوچک خود را بترسانند تا دور نروند میگویند:
قجر آمد قجر آمد!!
این ترساندن اشاره به حملات ظالمانه و سهمگین قاجاریه به مناطق آنها دارد که دخترها و پسر ها را می ربودند و میبردند
شاید بگویید این چه ربطی داشت به سوال من؟
ربط دارد! صبر کنید!!
همین ساسانی ها که توسط عمر از بین رفتند قبل از جنگ با عمر با رومی ها میجنگیدند و رومیها تقاضای صلح کردند شاه ایران در جواب نوشت:
از شاه شاهان به سگ روم ( منظورش امپراطور روم )
بیا اینجا و پایم را ببوس و الا میاییم دمار از روزگار روم بیرون میاورم .......
ببینید همین ایرانیانی که در زمانه عمر، مغلوب اعراب شدند، خودشان پیش تر از این، مناطق آباد عربستان، مثلا یمن را؛ تا دیرگاهی در اشغال خود داشتند و اگر مکه و مدینه را تصرف نکردند، بخاطر این بود که آن مناطق بیابانی ارزش لشکرکشی را نداشت و اگر در حجاز ثروتی میبود ایرانیانی که یمن را در دور دست ها مستعمره کرده بودند محال بود مکه را اشغال نکنند.
البته مکه را هم مال خود میدانستند و از این رو وقتی نامه پیامبرصلی الله علیه وسلم به یزدگرد رسید، عصبانی شد و به حاکم یمن دستور داد که محمد صلی الله علیه و سلم را دستگیر کند!!!
و از این سو (یعنی از طرف عراق) نیز مناطق معمور اعراب، یا دست ایران بود یا روم، و یا بین این دو قدرت جهانی، دست بدست میگشت
گمان مبرید که ایرانی ها به جان و مال اعراب تجاوز نمیکردند.
در جاهلیت جنگی بین اعراب بیابانگرد، با ابر قدرت ایران رخ داد. سبب فقط این بود که شاه ساسانی برای تکمیل کلکسیون زنهای خود در حرم سرا، از اعراب نیز، زن خواسته بود
خب چیزی که عوض دارد، گله ندارد!
آنها قدرت داشتند و بر اعراب هزار سال حکومت کردند.
و اعراب هم که قدرت یافتندند، 200 سال حاکم ایران شدند و سپس ایرانی ها خود را از دست اعراب رهانیدند، و هنوز صد سال از اشغال نگذشته بود که ایرانی ها اولین سلسله اعراب، یعنی بنی امیه را از بین بردند و بنی عباس بر جای آنها نشاندند
و مدتی بعد از این، دولت های مستقل در خود ایران تشکیل شد، بعد کار به آنجا رسید که آل بویه (دیلمی های طبرستانی) حتی بغداد را فتح کردند و حاکم پایتخت امپراطوری اسلام شدند.
کار به این جا خاتمه نیافت بعد زمانی آمد مثل زمان ما، در بخش بزرگی از ایران اگر کسی نام فرزندش را عمر نهد، اداره ثبت احوال به او شناسنامه نمیدهد، و مردم هم از او متنفر میشوند و اطلاعات او را بزندان میبرد و تحت سخت ترین شکنجه ها قرار میدهد.
اما در همان حال، اگر نام کسی چنگیز یا اسکندر یا اسفندیار باشد در حالیکه آنها نیز دشمن ایران بودند و بعضی آنها حتی خاک ایران را به توبره کشیدند و کوچک و بزرگ را کشتند و از سرها مناره ها درست کردند باز کسی به آنها کاری ندارد و نمیگوید آخر چرا نام خود را تیمور یا چنگیز گذاشته ای؟
یک چیز حیرت آور دیگر اینکه، فاتحان ایران وقتی از سرزمین ما رفتند همرایشان فرهنگشان هم رفت، بلکه حتی بعضی ها از فرهنگ ما متاثر شدند آما این فقط عمر بود که با وجودیکه دوره حکمرانی او تمام شد با وجودیکه اعراب به اصلاح اشغالگر به بیرون رانده شدند با آنکه از نام متنفر متنفرند، باز فقط این عمر است که فرهنگی که با اشغال همراه او به ایران آمده هنوز بشدت تمام پابرجاست و ما از لحظه تولد تا لحظه مرگ از قوانینی که او در کشور ما وضع کرده پیروی میکنم!!
چرا؟ راستی چرا ؟
عمر مجوس را مجبور به پذیرش دین جدید نکرده بود، از آن ها مالیات میگرفت
دوما عمر مثل فاتحان دیگر از بین ما رفت اما چرا قانون او باقی ماند ؟ جواب به این سوال جواب پرسش اصلی را،بر ما می نمایاند
ای برادر!
اصلا قضیه این است که عمر فرهنگ ملت دیگری را بما تحمیل نکرد، عمر خودش تحت تاثیر فرهنگ ایران بود! در جوانی حضرت عمر نیز چون ایرانیان عید نوروز را جشن میگرفت و عید مهرگان راهم!!
همه مردم مکه و مدینه این دو روز را جشن میگرفتند و آدابی از ایرانیان را با افتخار انجام میدادند
همانطور که ملی گراهای ایرانی،امروز عید نوروز را گرامی میدارند و از عید فطر متنفرند مردم مکه نیز عید نوروز را گرامی میداشتند و از عید اسلام متنفر بودند
حتی مردم مدینه که مسلمان شدند، نیر عید نوزوز و مهرگان را گرامی داشتند تا آنوقت که رسول الله صلی الله علیه وسلم جشن آنها را دید و به آنها گفت اسلام بشما عید بهتری داده است.
پس نتیجه سخن اینکه:
اسلام فرهنگ هیچ کشوری نبود، تا بر کشوری دیگر تحمیل شود، قوانینی بود که از آسمان نازل شد
اگر بگویم تحمیل شد بر همه ملت ها تحمیل شد
اول بر اعراب تحمیل شد، بعد بر ایرانی ها و رومی ها و هندی ها و ترکها و یمنی ها و غیر ذالک
اما چیز تحمیلی معمولا ماندگار نیست ولی اسلام در مناطق فتح شده باقی ماند پس تحمیلی نیست و هرکس بگوید مردم بزور مسلمانند در ادعای خود دروغگو است!!
آنچه اسلام را باقی نگه داشت قوانین برتر آن بود، قوانینی مثل احترام به پدر مادر روابط بین زن و شوهر و خوراکهای پاک و پاکیزه را حلال دانستن و شراب و خوراکهای بد را حرام دانستن،غش نکردن در معامله ووووو
بنابراین:
اگر عمر ایران فتح کرد، ایران هم روزی روزگاری سرزمین اجدادی عمر را فتح کرد.
این از روز ازل تا روز قیامت، بر بشر نوشته شده که با یک دیگر بجنگند و سرزمین های هم را به اشغال در آورند
عمر یک استثناء نیست، اما آنچه که عمل او را استثنایی و بی همتا کرده دین عمر است که مردم خودشان انتخاب کردند پس وقتی خودشان انتخاب کردند، چرا ناراحتند ؟
شخصی از اهل سنت برایم گفت در ایران یکبار میزبان خوش رو و خوش زبانم گفت : من برای شما اهل سنت احترام زیادی قایلم، اما عمر را دوست ندارم !!
خویشاوند بیخبر از همه جای من، با تعجب پرسید:چرا دوست نداری؟
گفت:چون او ایران را اشغال کرد!
خویشاوند بیخبر از دعوای شیعه و سنی من، به او گفت:
ولی حالا که ایران در دست شماست
این سخنی است که باید به آن دقت کنیم حالا که ایران در دست ماست،
پس چرا ارمغانهای عمر را با دل و جان حفظ میکنیم ؟
زمان رضا شاه تاریخ هجری اسلامی ملغی شد و تاریخ جعلی شمسی منافقانه جای آن را گرفت. پسرش از این جلوتر رفت و تاریخ اسلامی را بطور کلی از بین برد و تاریخ کورش را بر قرار و رسمی کرد.
اما همین ملت بلند شدند یکصدا بلند شدند که نه همان تاریخی را میخواهیم که عمر بر ایران تحمیل کرده پس چرا از عمر ناراحتند؟ آیا بخاطر کشت و کشتار ایرانیان از او متنفرند؟
بسیار شندیده ایم که میگویند:
حضرت عمر و لشکرش در ایران کتاب سوزان براه انداختند و قتل و غارت عظیمی را مرتکب شدند و ظلمهای فراوانی در حق ایرانیان بیچاره انجام داده اند.
جواب این ادعا را در نوشته بعدی میگویم
 

Joe_Bel

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
میپرسند: ایرانیان چون دچار مشکلات عدیدی بودند،بنابراین کاری به کار اعراب نداشتند و تهاجم از طرف مسلمانها بود. حضرت عمر چرا چنین کرد؟

جواب این است که بله این سخن درست است، که آغازگر حمله مسلمانها بودند ولی در این عیبی نیست،زیرا این رسم معمول جهان بود و هست

که قوی رای و نظر خود را برضعیف، میقبولاند و اگر کسی از این رسم پیروی نکند، بازنده اصلی میشود، زیرا ضعیف که قوی شود، عوض آنکه از کار قوی متشکر باشد، بی مهابا حمله میکند!
یعنی فرض کنیم عمر رضی الله عنه به ایران حمله نمیکرد و سعی خود را صرف آبادانی عربستان مینمود، در این صورت هیچ تضمینی نبود که ایران بعد از فراغت از مشکلات، به عربستان نتازد، کما انکه بر یمن تاخته بود.
پس پیروی یکطرفه از این قانون، بضرر اسلام گراها بود.
میتوانید بگویید شما تا حمله آنها صبر میکردید، تا ایرادی بر شما وارد نباشد و باید که قصاص قبل از جنایت نمیکردید.
قضیه این است که اسلام ( راست یا غلط از نظر مخالفان ) برای خود رسالتی را میدید، رسالت این بود که: ((باید پیام الله به بشریت میرسید))
ولی متاسفانه، هیچ کشوری از کشورهای آن عصر تحمل شنیدن سخن جدید را نداشت.
از مکه شروع کنیم:
مکه کوچک، نه فقط عقاید همشهری خود را نپذیرفت، که حتی، شنیدن را هم تحمل نکرد و دیدیم با بلال و یاسر و سمیه و دیگران چه کردند.
یزدگرد، شاه ایران، فقط به جرم نامه نویسی، خواستار دستگیری حضرت محمد صلی الله علیه وسلم شد!! مسلمانها برای خود رسالتی را قایل بودند. امر به معروف و نهی از منکر از اصول دین ما است.
شاید بگویید به مسلمانها فضولی نمیرسید که خواستار هدایت دیگران باشند!!
اما این فضولی را همه میکنند:
دولت افغانستان، اگر زن افغانی را مجبور به پوشیدن چادر کند دنیا برمیخیزد که غلط میکنید!! خلاف منشور ملل متحد است !
حتی به حجاب زن ایرانی اعتراض دارند و درباره نیروگاه های اتمی ایران فضولی میکنند، و خواستار بسته شدن آن هستند و گفتند اگر نبندید اول تحریم میکنیم، تسلیم نشدید، میکشیمتان!
پس نمیتوان گفت که اگر ما خواستار نشر عقیده خود در کشورهای دیگر باشیم این خلاف معمول است، این معمول در همه جای دنیاست که برای نشر عقیده و نظرات و امیال خود، با ابزارهای مختلف فشار وارد میکنند،
تحریم... کمک به مخالفان.... حتی که جنگ مستقیم.....
اما من نمیدانم چرا این به اصطلاح ایران دوستان، به ما که میرسند خیالباف و آرمانگرا میشوند؟! تو گویی از اصول حاکم بر جهان در طول و عرض تاریخ بیخبرند!
پس خلاصه سخن اینکه همه ملت ها در وقت قدرت، نشر عقیده و بیان و امیال خود را؛ چون شیر مادر ؛ از حقوق مسلم و مشروع خویش میدانند!!
حالا جواب به این شبهه که مسلمانها کتابها را سوزاندند
این ادعا را نمیتوانیم قبول کنیم، زیرا تمدن ایرانی با آمدن اسلام از بین نرفت، خیلی ها تسلیم شده و امان یافتند، مردمانی از آنها به جاهای غیر قابل دسترس گریختند پنهان کردن کتاب ها چندان سخت نبود
در یزد حالا هم معبدی است که میگویند آتش ده هزار ساله در آن نگه داشته میشود خودم دیدم !
موبد این معبد خودش بمن گفت که نیاکان ما این آتش را؛ که بدست زرتشت بر افروخته شده؛ از شیراز به اینجا آوردند!!
سوال این است که کتاب ها را چرا نیاوردند؟
ما حالا یک جامعه زرتشتی در ایران و در هند و در پاکستان داریم، اما در این جوامع، حتی یک کتاب به خط میخی وجود ندارد پس یا وقت فرار کتاب ها را نبردند یا که اصلا کتاب نداشتند.
اگر نبردند پس کتاب دوست نبودند، یا کتابی وجود نداشت که ببرند مسلمانها که خانه به خانه نگشتند، مسلمانها، زرتشتی ها را بعنوان اهل کتاب قبول داشتند و به همین دلیل، کسی معترض عبادت گاه ها و کتاب های آنها نمیشد، اما با این وجود با آنکه در خیلی جاها زرتشتیان تسلیم شدند باز کتابی ندارند!
از این نبود کتاب، درمیابیم که ایرانی ها به کتاب نویسی اهمیتی نمیدادند!!
و این عجیب نیست، علم کتاب نویسی با تمدن اسلامی شکوفا شد و قبلا جهان در تاریکی بود.
اما غربیان، علم جامعه شناسی را، گاهی به خدمت عقیده خود میگیرند، و دروغ میگویند!
من از خاطر نبرده ام که بعد از انقلاب خمینی، غرب چون با ملت ایران هم بد شد اینطور وانمود و تبلیغ کرد که ایرانیها مستراح رفتن هم بلد نیستند!! ( در کتاب بدون دخترم هرگز )
و از این کتاب فیلم ساخت و به زبانهای زنده دنیا ترجمه کرد
و آنها ( غربیان مسیحی ) همیشه در همیشه با اسلام بدند، پس تهمت های رنگارنگ میزنند و تهمت های کتاب سوزان از تهمت های بی دلیل آنهاست، قسطنطنیه هزار سال مقابل مسلمانها مقاومت کرد، کو؟ کجاست ؟کتاب خانه آنها ؟ روم هرگز فتح نشد، اما کتابخانه هم نداشت!
پس در عصر عمر، جهان در تاریکی بود و کتاب خانه ای نبود تا بسوزد یا بسوزانند.
وانگهی ما آیه یا حدیثی نداریم که باید کتاب مخالفان سوزانده شود، اگر چنین سخنی را پیامبر میفرمود، حتما علمای حدیث ثبت میکردند.
اما جواب تهمت قتل عام مردم بدست عمررضی الله عنه *****
هرکس میداند که اسلام برای جنگ اصولی دارد راهب و زن و کودک و پیران و گوشه گیران را نمیکشد، تسلیم شدن را میپذیرد و اسیر را نمیکشد.
با وجود این اصول، چگونه باور کنیم که ایرانیان قتل عام شدند ؟
آری در جنگ ها حلوا تقسیم نمیکنند، کشتند و کشته شدند و جاهای که تسلیم نشدند زنان و کودکان هم اسیر گشتند اینجا را بخوانید
www.islamtxt.net/node/172
اما خیلی از شهر ها هم تسلیم شدند و جزیه دادند.
کسی حق دارد به کار فاتحان مسلمان، ایراد بگیرد که خودش در فتح سرزمین های دیگر اصول بهتری را داشته بود ( و بعضی از این اسیر شدگان رومیانی بودند که قبلا توسط ایرانی ها اسیر شده بودند )
این رسم و عادت آنروزگار بود که گوانتانامو را نمیشناختند، دشمن را با زن و بچه اسیر میگرفتند
البته چون در ایران بصیرت کم شده بود( قسمت آخر مقاله را بخوانید )، مغلوبین گاهی پیمان شکنی میکردند یا اسیران آزاد شده دوباره به جنگ آورده میشدند، پس مسلمانها عصبانی شده بار دوم مسلمانها به آنها رحم نمیکردند.
اگر مسلمانها، چون تیموریان و چنگیزیان قتل عام میکردند این خبر بما میرسید و ما امروز مسلمان باقی نمیماندیم
آری بعد از خلفای راشدین و (بعد از پایان حکومت امیر معاویه)، کم کم شاهان عرب به ایرانی ها ظلم کردند ولی این ظلمی خاص، بر ایران و ایرانی نبود، اعراب عادی از ما بیشتر در زیر ظلم و ستم این شاهان عرب بودند.
ما از حاکمانی که نوه پیامبر را کشتند، دیگر نباید انتظار رحم را داشته باشیم.
و نباید اعمال آنها را به حساب اسلام بنویسیم، اعمال آنها ربطی به فتح حضرت عمر ندارد.
آیا شما کور شدن تمام مردم شهر کرمان، بدست آغا محمد خان قاجار و لشکر ایرانی او را به حساب فرهنگ ایرانی مینویسید؟ یا عملکرد خاص یک فرد ؟
و این چنین باید باشد قضاوت ما درباره حاکمانی که بعد از 5 خلیفه اول بر ایران حکومت کردند و باید عملکرد آنها را بحساب اسلام ننویسیم.
یک نکته مهم : ای ایران دوستان افسوس نخورید! چون:
ایرانیانی که توسط عمر از بین رفتند همانهای نبودند که تمدن ایرانی را ساخته بودند!
نکته ای که معمولا ملی گرایان و ایران دوستان، با افسوس بیان میکنند این است که ما ابرقدرت بودیم ما اندامهای قوی و کشیده و قد بلند داشتیم ما تمدن بزرگی داشتیم ما آقای جهان بودیم اما اسلام آمد همه چیز را از ما گرفت

اینجا خوانندگان باید متوجه سفسطه ای باشند که نادانسته مطرح شده است

جواب ما به این آه و ناله ها و افسوس خوردن ها این است که مسلمانان تمدنی که شما میگویید را از بین نبردند. آن تمدن را پدران ایرانیان ساخته بودند
و ایرانیان هم عصر عمر، تن پرورهای بودند که آن تمدن از راه ارث به آنها رسیده بود!
برای شما مثالی از زمان خود میگویم :
دیل کارنگی نویسنده فقید آمریکایی ، هر سخنش را با مثال های واقعی بیان میکرد
یکبار داستان مردی را نوشت که همکارانش او را متهم کرده بودند که شراب خواره است و او سعی میکرد به کارفرما ثابت کند که رقیبان دروغ میگویند....
من از این نوشته او دریافتم که مردم آمریکا حتی تا اول قرن بیستم ( 1900) شراب خوردن را صفت بدی میدانستند بله اشتباه ننوشتم بله !! پدران همین آمریکایی های امروزی که شراب میخورند و مثل سگ اینجا و آنجا میافتند شراب خوری را عیب میدانستند!
آنها یک روز در سال را به شکر گزاری از الله اختصاص داده بودند!
زنان هرگز دامن کوتاه نمیپوشیدند، بلکه حتی قانونا پوشیدن دامن بالای زانو، جرم بود و مجازات زندان را در پی داشت!
سازندگان آمریکا بر سر پولهای خود نوشتند:
IN GOD WE TRUST
یعنی توکل ما به خداست! باور میکنید این سخن آمریکایی ها بوده باشد؟؟
اما امریکای امروز، امریکای دیروز نیست:
زنا قانونیست ربا بیداد میکند همه لختند!! بدترین فیلمهای جنسی از این کشور به دنیا صادر میشود،شراب...... ( اعوذ بالله) حتی که لواط قانونی است! زن با زن و مرد با مرد عروسی میکنند، حتی شنیده میشود که *** دست جمعی 500 یا 600 نفره دارند!! تازگی آماری دیدم که حکایت از این داشت این روزها 65 درصد مردم نیویورک، صدای همسایگان خود را در حین انجام عمل جنسی میشنوند نه اینکه دیوارها نازک باشد،نه!بیحیایی بی شرمی از حد فزون گشته!!
خانواده ها از هم پاشیده شده و تعداد نوزادان کم است.
البته بزرگترین و زیباترین پل دنیا، در آمریکا است، اما در همان حال، دوملیون نفر در آمریکا خانه بدوشند و زیر همین نوع پل ها میخوابند!! !!
دو ملیون نفر دیگر زندانیند!
بیشک آمریکا در حال نابود شدن است، او خود در پی نابودی خویش است، اما حالا اگر مثلا مکزیکی ها به آمریکا حمله کنند و آنجا را متصرف شوند، آمریکایی های که هزار سال بعد متولد میشوند نباید آه و ناله سر دهند که ما آقای دنیا بودیم مکزیکی ها، تمدن ما را از بین بردند!
نه شما آقای دنیا نبودید شما بی عرضه هستید و مفت و مجانی وارث تمدن امریکا شده اید!
بیشک ایران ساسانی نیز هرچند که بظاهر ابر قدرت بود، اما در خفا در مسیر نابودی 4 نعل میتاخت!
حضرت عمر فرزندان ناخلف تمدن ایرانی را کمی زودتر از بین برد قبل از او مزدک و دیگران کوشش کردند .... و این تمدن خواهی نخواهی سقوط میکرد
پس افسوس نخورید که تمدن ایران را عمر از بین برد نه این تمدن را، فرزندان ناخلف ایرانیان( یزدگرد و بقیه) از ریشه خشکانده بودند و با یک تکان عمر افتاد!
اگر کسی بگوید به چه دلیل یزدگرد و ایرانیان هم عصر او منحط بودند؟
میگویم آفتاب آمد دلیل آفتاب :
شکست خوردن یک سرزمینی که 150 ملیون جمعیت داشت از یک ارتش بیست هزار نفری؛ که ساز و سامان هم نداشت؛ خود بهترین دلیل است که یک جای کار ایران ایرادی برزگ داشت و من بشما میگویم مشکل از کجا بود :
از کجا میدانم ؟ از آنجا که این سناریو 300 سال پیش در ایران تکرار شد:
صفوی ها وقتی ایران را گرفتند با همه جنایات اولیه، بلاخره آبادانی های کردند و سرزمین پهناوری را تحت نظم واحدی در آوردند، اصفهان نصف جهان شد، اما 200 سال که از عمر این حکومت گذشت، فساد سرتا پای آن را فرا گرفت،
افغانهای قندهاری برای تظلم خواهی از بیداد حاکم قندهار به پایتخت آمدند هرچه کردند آنها را به پیش شاه راه ندادند، آخر حیله بکار بردند در لباس کارگران بکار مشغول شدند شاه که رد شد خود را به زیر پای او انداختند و خود را معرفی نمودند، شاه سلطان حسین دستور داد و فرمان نوشت بکارشان رسیدگی شود. اما شب هنگام درباریان به اقامت گاه آنها آمدند و فرمان را در دهان رییس و بزرگ افغانها فرو بردند.
و چون رییس پیر بود به او تجاوز نکردند، اما جلوی چشم او، جوانان همراه او را به زمین انداخته و با آنها لواط کردند!!
افغانها برگشتند و سر بشورش برداشتند، و قندهار و هرات را گرفتند اما هنوز شاه خبر نداشت که دو استان ازدستش رفته!! تا که افغانها به نزدیکی کرمان رسیدند و شاه باخبر شد، اما کار شایسته ای نکرد!!
افغانها جلو آمدند (فقط 20000 نفر بودند) اصفهان را گرفتند و ده هزار ملا را کشتند و جمعا بین 80000 تا 100000 نفر را فقط در آن شهر کشتند در حالیکه فقط بیست هزار نفر بودند!
آنها از بی اهمیت ترین اقوام ایرانی بودند، اصفهان به تنهایی حریف آنها باید میشد، ولیعهد ایران با لشکری بزرگ در قزوین بود اما بکمک پدر نیامد و از جای خود تکانی نخورد، تا که افغانها بسراغ او تا قزوین رفتند!!
ملاها هم تکانی نخورند، افغانها بعد به قم و جاهای دیگر رفتند و ملایان قمی گریختند
اما حالا در کتاب ها؛ مثل ملی گراها افسوس میخورند؛ و میگویند فتنه افغان!! فتنه افاغنه!!!
نمیگویند کرم از خود درخت بود! نمیگویند یزدگرد ساسانی و شاه سلطان حسین صفوی هرکدام هزاران زن داشتند!
این تقلب در نقل تاریخ است .
بما در مدرسه یاد دادند که نیاکان ما آنقدر پیشرفته بودند که با ایجاد ایستگاه ها در راه ها و تعویض
اسب های تازه نفس دو روزه، نامه ها را از مداین به استان سند میرساندند، این شاید درست باشد اما این در زمان یزدگرد نبوده زیرا آن نادان شراب خواره و زنباز، اینقدر خبر نداشت که در صحرای عربستان، پیغمبری ظهور کرده و سرزمین بزرگی را متحد کرده، حتی که با ابر قدرت روم جنگیده پس نامه اش ارزش خواندن دارد!
اما او نامه پیامبرصلی الله علیه وسلم را نخوانده پاره کرد، مثل شاه سلجوقی که فرستادگان چنگیز را کشت، پس برای این نادانان چرا اشک میریزید؟ آیا دوباره یک شاه ساسانی میخواهید که هزاران زن بگیرد؟!
نکته ای که شما باید فراموش نکنید این است که ایرانیان آن دوره، اگر در مقابل لشکر عمر مقاومت میکردند محال بود عمر بتواند موفق شود.
عمر قدرت کوچکی بود،حالا ابر قدرت آمریکا با سی کشور دیگر در عراق و افغانستان با مقاومت مردم روبرو است و نمیتواند با اسلحه و پول و زور همه را ساکت کند، مردم زمان ساسانی عمر را با یزدگرد مقایسه کردند این شاه شاهان !! هزاران زن جوان را بزور برده کرده بود و عمر فقط 4 زن( آنهم از بیوه زنان) و معدودی کنیز داشت.
عمر، رفیقان خود را با خود، در یک سطح میدید ولو که دوستش نژاد ایرانی داشته بود، این برای عمر ارزش نداشت، عمر در جنگها در دفاع از روزبه ایرانی ( سلمان فارسی ) حاضر بود همشهری عرب و قریشی خود را بکشد او بعد از فتح ایران سلمان فارسی را پادشاه ایران کرد
اما در مقابل شاه ساسانی وقتی که پدر جنایتکار خود را معزول کرد و دستور داد او را به زندان ببرند در راه کفاشی، به آن زندانی جنایتکار دشنامی داد، کفاش را فوراکشتند زیرا افراد شریف طبقه پایین حق نداشتند با مجرمین طبقات بالاتر اجتماع، ولو که زندانی باشد، بتندی سخن گویند!! و عمر، روزبه را که دین اسلام پذیرفته بود، حاکم ایران کرد
ایرانی ها مقایسه کردند و عمر را بهتر دیدند، گرنه هرکس میداند گرفتن آسان است و نگه داشتن مشکل. مثلا چنگیزیان ایران را گرفتند، اما برای نگه داشتن مجبور شدند مسلمان شوند!!
مردم ایران در عصر عمر، فرق را دیدند و نجنگیدند ولی روزی که خلفای بنی امیه یا بنی عباس به آنها ظلم کردند بلند شده و قیام کردند و جنگیدند و تا پایتخت اعراب را اشغال کردند.
 
اما این در مورد ازواج مطهرات نبود!و این فرموده پیامبر است در این باره:عن عائشة قالت: كان رسول الله صلى الله عليه وسلم يقسم بين نسائه فيعدل، ثم يقول: "اللهم هذا فعلي فيما أملك، فلا تلمني فيما تملك ولا أملك".
عایشه میگوید رسول الله بین زنانش شبها را به تساوی تقسیم میکرد و عادل بود و بعد میگفت ای الله عدالت ظاهری را بر خود فرض کردم در چیزی که توانش را دارم پس مرا بر چیزی که توان ندارم ( میل قلبی بیشتر به زنی تا زن دیگر ) مواخذه مفرما - روایت از مسند امام احمدپس اين سخن كافر درست نیست که پیامبر از اجرای عدالت و رعایت نوبت شب معاف بوده است، و همه میدانیم ایشان شب ها را بتساوی بین زنانش تقسیم میکرد، البته سوده بخاطر اینکه پیر شده بود شبش را به عایشه داده بود تا مطلقه نشود (در باره ام مومنین سوده و اینکه ایشان نوبت خود را به ام مومنین عایشه داد، مقاله مستقلی ارائه خواهيم كرد)
پس اینها دلیل است که ایشان عدالت را رعایت میکرده و آیه در مورد زنانی است که بدون مهر خود را به رسول الله عرضه میکردند
البته آیه بعدی ازدواج بیشتر با آن زنان داوطلب را نیز ممنوع کرده است

دوست گرام، خودت این مطالبی که کپی میکنی رو میخونی؟ :)
سئوال در مورد کنیز داری و برده داری بود و اینکه چرا صراحتا این پدیده برده داری زیر سئوال نرفته.

و چرا انسان هایی تحت عنوان کنیز، به عنوان غنیمت جنگی محسوب میشن؟
مگر در یک کنیز چی هست که نام غنیمت روش گذاشته میشه؟ چه سودی واسه اربابش داره؟


شما اومدی داستان عایشه رو نقل میکنی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
باز خدارو شکر داستان حضرت موسی رو در چند صفحه کپی نکردین، یک کم امیدوار شدم. :gol:
 

Joe_Bel

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
دوست گرام، خودت این مطالبی که کپی میکنی رو میخونی؟ :)
سئوال در مورد کنیز داری و برده داری بود و اینکه چرا صراحتا این پدیده برده داری زیر سئوال نرفته.

و چرا انسان هایی تحت عنوان کنیز، به عنوان غنیمت جنگی محسوب میشن؟
مگر در یک کنیز چی هست که نام غنیمت روش گذاشته میشه؟ چه سودی واسه اربابش داره؟


شما اومدی داستان عایشه رو نقل میکنی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
باز خدارو شکر داستان حضرت موسی رو در چند صفحه کپی نکردین، یک کم امیدوار شدم. :gol:

جنگ با سرنوشت بشر پیوند خورده است .همین حالا حدود سی پنج جنگ بزرگ و کوچک در کره زمین جریان دارد.
همه کشورهای دنیا ارتش دارند ،ارتش ها با هم میجنگند و در جنگ به یکدیگر گُل پرتاب نمیکنند ! بلكه با گلوله و اتش میکشند و کشته میشوند و زمین های یکدیگر را تصرف کرده و اموال مغلوب را بغارت میبرند
تا اینجای قضیه گویا در پیش بشر امروزی ، عیب و ایرادی ندارد ، چون انسانهای عصر ما نیز ؛در مورد بیغما بردن مال شکست خوردگان ؛به همان روش هزاران سال پیش ، اجداد خود عمل میکنند
یعنی مثلا آمریکا حمله کرده به عراق، و نفتش و مالش را برده فروخته و کسی نگفته که چرا چنین کردی در فرهنگ فعلی جهان این عیب نیست
یا وقتی هند ،پاکستان شرقی ( بنگلادش ) را متصرف شد تمام ماشینهای کارخانه های آنجا را به غنیمت برد و جهان این را عیب ندید
وگزارش زیر وضع را بهتر بتصویر میکشد:
بانک جهانی می گوید اسراییلی ها چهار برابر بیشتر از مردم فلسطینی در سرزمین های اشغالی به آب دسترسی دارند.

محمد عباس، دوساله؛ مبتلا به اسهال مزمن است ، این اولین باری نیست که دچار این بیماری می شود. مادرش می گوید:" ، پسرم به شدت بیمار است. دکتر به ما گفته که به خاطر وضعیت آب این دهکده ، پسرم بیمار شده . ما آب مصرفی مان را از خارج این منطقه تهیه می کنیم.. ما فقط این آب را می خریم ، حتی اگر این آب آلوده باشد ، برای مصرف روزانه مجبوریم که به هر طریق شده آن را تهیه کنیم."
در حالی که کرانه باختری دارای منابع مهم آب زیرزمینی است ، اما به گفته بانک جهانی ، اسراییل که کنترل بخش اعظمی از کرانه باختری را در اختیار دارد، بیشتر آب این منطقه را برای شهروندان اسراییلی نگه می دارد.
این در حالی است که میزان آبی که در اختیار ساکنان فلسطینی این مناطق است، برای همه آنها کافی نیست. معمولا در فصل زمستان ، فلسطینیان ساکن در این نواحی با جمع آوری آب باران که آن هم به اندازه کافی نیست، سعی می کنند کمبود آب خود را جبران کنند. این در حالی است که در تابستان مردم فلسطینی مجبورند با دادن پول به تانکرهای حمل اب ، آب آشامیدنی شان را تامین کنند.

پس وقتی کشور متمدنی چون اسراییل که تایید جهانی را بهمراه دارد اسیران خود را از آب محروم کند و آب آنها را برای خود بر دارد و چمن های تزیینی خود را آب دهد ، با این وضع دیگر نباید کسی به مسلمانان اعتراض کند که چرا مال شکست خوردگان را بنام غنیمت میگیرند و خوشبختانه در این باره ایرادی ندارند
اما اعتراض مهم آنها به تمدن اسلام، این است که میگویند افتخار از بین بردن قانون برده داری، نصیب آنها شده و اسلام در این زمینه دستوری ندارد
حالا ببینیم که در رابطه با رفتار فاتحان با اسیرها روش برده داری بهتر است یا روش امروزی؟
در روش امروزی ، پیروزها با دشمن خود چگونه رفتار میکنند؟ ، نمیگوییم صربهای بوسنی را ببیند که دشمنان خود را قتل عام کردند و حتی کار را تا به انجا رساندند که به جوانان اسیر دستور دادند که با مادرهای خود زنا کنند و در صورت ابا و انکار ،کشته میشدند ،
هر چند امروز صربها ، از ملل متمدن غرب هستند ولی چون ظاهرآ ، اروپاییان و آمریکاییان و ساز مان ملل با وحشی گری های صربیان مخالف بودند ، پس آنها را مثال نمیزنیم
اما در مورد آمریکا ، فکر نمیکنم کسی اعتراضی داشته باشد ؛اگر آنها را مثال بیاوریم، زیرا آمریکا نماینده تمدن امروزیست و سازمان ملل را در قلب خود جای داده.

ببینیم آنها با اسیران چگونه رفتار میکنند :
گوانتانامو جلوی چشم ماست. اونها برده های خود را در قفسه های آهنین نگه داشته اند و حتی این اسیران مجبورند جلوی چشم آنها قضای حاجت کنند.
تصور کنید حال کسانی را که سالها در قفس زندانی شده اند و شاید که تا آخر عمر هم بر این حال باشند . بله بعضی از این اسیران در همین حالت پیک اجل را لبیک گفتند.
آیا این روش برده داری بهتر است یا روش اسلامی که در آن برده همراه ارباب خود و در خانه او زندگی میکند و در خیابانها میگردد و میتواند عروسی کند ، میتواند با ارباب خود قرارداد ببندد و با کار کردن پول پیدا کند و با دادن پول خود را آزاد نماید؟
این روش با آنکه خطرات بزرگی داشت اما اسلام خطر را پذیرفت ولی حاضر نشد با انسانها ( هر چقدر هم که مجرم باشند) رفتاری شبیه به رفتار در گونتانامو نماید
یعنی این روش، قربانی گرفت و مثلا حضرت عمر بدست یک برده اسیر ،بنام ابولولو؛ کشته شد، اما این واقعه هم باعث نشد تا خلیفه بعدی یعنی حضرت عثمان، اسیران را در مکانی شبیه گوانتانامو جمع آوری کند. آخر اسیر هم حقوقی دارد
جالب است بدانید آخرین جمله ای از دهان پیامبر خارج شد این بود:
«شما را سفارش میکنم به نماز و زکات و خوش رفتاری با کنیزان»
متن حدیث را از زبان حضرت علی در مسند امام احمد ببینید:
عَنْ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ رَضِی اللَّهُ عَنْهُ قَالَ أَمَرَنِی النَّبِی صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ أَنْ آتِیهُ بِطَبَقٍ یكْتُبُ فِیهِ مَا لَا تَضِلُّ أُمَّتُهُ مِنْ بَعْدِهِ قَالَ فَخَشِیتُ أَنْ تَفُوتَنِی نَفْسُهُ قَالَ قُلْتُ إِنِّی أَحْفَظُ وَأَعِی قَالَ أُوصِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَمَا مَلَكَتْ أَیمَانُكُمْ
علی میگوید که پیامبر صلی الله علیه و سلم بمن امر کرد که طبقی بیارم تا در آنچیزی بنویسد که امتش بعد از او گمراه نشوند علی میگوید ترسیدم تا آوردن ورق بمیرد پس به ایشان گفتم <<من حفظ میکنم و بیاد میسپارم»
پیامبر فرمودند: وصیت میکنم شما را به نماز و زکات و(خوش رفتاری با) کنیز هایتان
حالا شاید کسی بگوید شما چرا خود را با بدتر مقایسه میکنید تا بدی اسلام را بپوشانید؟ شما مسلمانان، چرا روش ایده الی را ارایه ندادید تا برده داری پایان یابد ، ولی انگلستان توانست فرمان ختم برده داری را صادر کند ؟
اولا گفتم انگلستان فرمان داد، اما عمل نکرد !و نشان دادیم که اونها برده را با نام زندانی، در شرایطی خیلی بدتر قرار دادند و رفتارشان را با برده نشان دادیم .

و بر خلاف دستورات اسلام ،برده در نزد آنها از ابتدایی ترین حقوق مثل حرکت و عروسی و از هر چیز حتی ،راحت به مستراح رفتن، نیز محروم است
اما اینکه چرا اسلام روش ایده الی ارایه نداد، سببش این است که این یک قرارداد دوطرفه است و بدون موافقت کفر، اسلام نمیتواند دستوربهتری صادر کند( چه خوش بی مهربانی هر دو سر بی )
برای سبیل مثال در صدر اسلام بین یهودیان و مسلمانان چند جنگ شد در جنگ اول مسلمانان یهودیان را از شهر اخراج کردند و مال آنها را هم نگرفتند.
اگر یهودیها پیروز میشد بنظر شما چه میکردند ؟ معلوم است که بر اساس قوانین آن زمان، مردها را میکشتند و زنان و کودکان را اسیر میکردند پس اسلام مهربانتر بود
در جنگ دوم باز اسلام پیروز شد و مالشان را گرفت و خودشان را اخراج کرد پس باز رفتارش بهتر بود زیرا اگر یهود پیروز میشد همه را اسیر میکرد از مرد و زن و کودک
در جنگ سوم – جنگ جندق – یهودیان در یک لحظه خطرناک، خواستند از پشت ،در شهر را باز برروی کفار کنند و با وجود پیمان موکد میخواستند پیمان شکنی کنند که الله نقشه آنها را خراب کردند و مشرکین از میدان رفتند و بشهر خود بازگشتند و مسلمانان به یهودیان حمله کردند و اینبار دیگر همانطور رفتار کردند که اگر پیروز جنگ خندق ، مشرکین و یهود میبودند، عمل میکردند
اما هرجا که کفر همراهی کرده اسلام هم کوتاه آمده . از زمانه ما مثالی بگویم:
وقتی روسیه به افغانستان حمله و آنجا را اشغال کرد دارای ارتشی تحت فرمان بود و گزارشی نرسید که افراد این ارتش ،به زنان مسلمانان دست درازی کرده باشد
پس گاهی شده که مسلمانان در جنگ، زنان آنها را؛ حتی در میدان رزم؛ اسیر کردند اما دست به زنان نزدند
اما بعد از فرو پاشی شوروی ، همین ارتش روسیه در چچن از انظباط لازم برخوردار نبود، و گوش بفرمان دولتش نبود پس در وقت حمله به دهاتهای مسلمانان ،سربازان وحشی شده روس زنان مسلمان را اسیر کرده و به آنها تجاوز میکردند و با خود میبردند.
پس ارتش مقاومت هم مقابله به مثل کرد و به دهات روسها حمله کرد و دخترانشان و پسرانشان را اسیر و برده کرد .
پس همین دولت روسیه را تحت فشار گذاشت تا رفتار خود را عوض کند
ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند ***** بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست
 

Joe_Bel

کاربر فعال تالار مهندسی برق ,
کاربر ممتاز
بله ... من مطالب رو کپی می کنم اما قبلا خوندنم و می دونم مطالب کجا هستند ... این مطالب فیلتر هستند و خیلی ها قند شکن ندارند برای خواندن این مطالب ... پس شما کاملا بخونید بعد نظر بدید
 
جنگ با سرنوشت بشر پیوند خورده است .همین حالا حدود سی پنج جنگ بزرگ و کوچک در کره زمین جریان دارد.
همه کشورهای دنیا ارتش دارند ،ارتش ها با هم میجنگند و در جنگ به یکدیگر گُل پرتاب نمیکنند ! بلكه با گلوله و اتش میکشند و کشته میشوند و زمین های یکدیگر را تصرف کرده و اموال مغلوب را بغارت میبرند
تا اینجای قضیه گویا در پیش بشر امروزی ، عیب و ایرادی ندارد ، چون انسانهای عصر ما نیز ؛در مورد بیغما بردن مال شکست خوردگان ؛به همان روش هزاران سال پیش ، اجداد خود عمل میکنند
یعنی مثلا آمریکا حمله کرده به عراق، و نفتش و مالش را برده فروخته و کسی نگفته که چرا چنین کردی در فرهنگ فعلی جهان این عیب نیست
یا وقتی هند ،پاکستان شرقی ( بنگلادش ) را متصرف شد تمام ماشینهای کارخانه های آنجا را به غنیمت برد و جهان این را عیب ندید
وگزارش زیر وضع را بهتر بتصویر میکشد:
بانک جهانی می گوید اسراییلی ها چهار برابر بیشتر از مردم فلسطینی در سرزمین های اشغالی به آب دسترسی دارند.

محمد عباس، دوساله؛ مبتلا به اسهال مزمن است ، این اولین باری نیست که دچار این بیماری می شود. مادرش می گوید:" ، پسرم به شدت بیمار است. دکتر به ما گفته که به خاطر وضعیت آب این دهکده ، پسرم بیمار شده . ما آب مصرفی مان را از خارج این منطقه تهیه می کنیم.. ما فقط این آب را می خریم ، حتی اگر این آب آلوده باشد ، برای مصرف روزانه مجبوریم که به هر طریق شده آن را تهیه کنیم."
در حالی که کرانه باختری دارای منابع مهم آب زیرزمینی است ، اما به گفته بانک جهانی ، اسراییل که کنترل بخش اعظمی از کرانه باختری را در اختیار دارد، بیشتر آب این منطقه را برای شهروندان اسراییلی نگه می دارد.
این در حالی است که میزان آبی که در اختیار ساکنان فلسطینی این مناطق است، برای همه آنها کافی نیست. معمولا در فصل زمستان ، فلسطینیان ساکن در این نواحی با جمع آوری آب باران که آن هم به اندازه کافی نیست، سعی می کنند کمبود آب خود را جبران کنند. این در حالی است که در تابستان مردم فلسطینی مجبورند با دادن پول به تانکرهای حمل اب ، آب آشامیدنی شان را تامین کنند.

پس وقتی کشور متمدنی چون اسراییل که تایید جهانی را بهمراه دارد اسیران خود را از آب محروم کند و آب آنها را برای خود بر دارد و چمن های تزیینی خود را آب دهد ، با این وضع دیگر نباید کسی به مسلمانان اعتراض کند که چرا مال شکست خوردگان را بنام غنیمت میگیرند و خوشبختانه در این باره ایرادی ندارند
اما اعتراض مهم آنها به تمدن اسلام، این است که میگویند افتخار از بین بردن قانون برده داری، نصیب آنها شده و اسلام در این زمینه دستوری ندارد
حالا ببینیم که در رابطه با رفتار فاتحان با اسیرها روش برده داری بهتر است یا روش امروزی؟
در روش امروزی ، پیروزها با دشمن خود چگونه رفتار میکنند؟ ، نمیگوییم صربهای بوسنی را ببیند که دشمنان خود را قتل عام کردند و حتی کار را تا به انجا رساندند که به جوانان اسیر دستور دادند که با مادرهای خود زنا کنند و در صورت ابا و انکار ،کشته میشدند ،
هر چند امروز صربها ، از ملل متمدن غرب هستند ولی چون ظاهرآ ، اروپاییان و آمریکاییان و ساز مان ملل با وحشی گری های صربیان مخالف بودند ، پس آنها را مثال نمیزنیم
اما در مورد آمریکا ، فکر نمیکنم کسی اعتراضی داشته باشد ؛اگر آنها را مثال بیاوریم، زیرا آمریکا نماینده تمدن امروزیست و سازمان ملل را در قلب خود جای داده.

ببینیم آنها با اسیران چگونه رفتار میکنند :
گوانتانامو جلوی چشم ماست. اونها برده های خود را در قفسه های آهنین نگه داشته اند و حتی این اسیران مجبورند جلوی چشم آنها قضای حاجت کنند.
تصور کنید حال کسانی را که سالها در قفس زندانی شده اند و شاید که تا آخر عمر هم بر این حال باشند . بله بعضی از این اسیران در همین حالت پیک اجل را لبیک گفتند.
آیا این روش برده داری بهتر است یا روش اسلامی که در آن برده همراه ارباب خود و در خانه او زندگی میکند و در خیابانها میگردد و میتواند عروسی کند ، میتواند با ارباب خود قرارداد ببندد و با کار کردن پول پیدا کند و با دادن پول خود را آزاد نماید؟
این روش با آنکه خطرات بزرگی داشت اما اسلام خطر را پذیرفت ولی حاضر نشد با انسانها ( هر چقدر هم که مجرم باشند) رفتاری شبیه به رفتار در گونتانامو نماید
یعنی این روش، قربانی گرفت و مثلا حضرت عمر بدست یک برده اسیر ،بنام ابولولو؛ کشته شد، اما این واقعه هم باعث نشد تا خلیفه بعدی یعنی حضرت عثمان، اسیران را در مکانی شبیه گوانتانامو جمع آوری کند. آخر اسیر هم حقوقی دارد
جالب است بدانید آخرین جمله ای از دهان پیامبر خارج شد این بود:
«شما را سفارش میکنم به نماز و زکات و خوش رفتاری با کنیزان»
متن حدیث را از زبان حضرت علی در مسند امام احمد ببینید:
عَنْ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ رَضِی اللَّهُ عَنْهُ قَالَ أَمَرَنِی النَّبِی صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ أَنْ آتِیهُ بِطَبَقٍ یكْتُبُ فِیهِ مَا لَا تَضِلُّ أُمَّتُهُ مِنْ بَعْدِهِ قَالَ فَخَشِیتُ أَنْ تَفُوتَنِی نَفْسُهُ قَالَ قُلْتُ إِنِّی أَحْفَظُ وَأَعِی قَالَ أُوصِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَمَا مَلَكَتْ أَیمَانُكُمْ
علی میگوید که پیامبر صلی الله علیه و سلم بمن امر کرد که طبقی بیارم تا در آنچیزی بنویسد که امتش بعد از او گمراه نشوند علی میگوید ترسیدم تا آوردن ورق بمیرد پس به ایشان گفتم <<من حفظ میکنم و بیاد میسپارم»
پیامبر فرمودند: وصیت میکنم شما را به نماز و زکات و(خوش رفتاری با) کنیز هایتان
حالا شاید کسی بگوید شما چرا خود را با بدتر مقایسه میکنید تا بدی اسلام را بپوشانید؟ شما مسلمانان، چرا روش ایده الی را ارایه ندادید تا برده داری پایان یابد ، ولی انگلستان توانست فرمان ختم برده داری را صادر کند ؟
اولا گفتم انگلستان فرمان داد، اما عمل نکرد !و نشان دادیم که اونها برده را با نام زندانی، در شرایطی خیلی بدتر قرار دادند و رفتارشان را با برده نشان دادیم .

و بر خلاف دستورات اسلام ،برده در نزد آنها از ابتدایی ترین حقوق مثل حرکت و عروسی و از هر چیز حتی ،راحت به مستراح رفتن، نیز محروم است
اما اینکه چرا اسلام روش ایده الی ارایه نداد، سببش این است که این یک قرارداد دوطرفه است و بدون موافقت کفر، اسلام نمیتواند دستوربهتری صادر کند( چه خوش بی مهربانی هر دو سر بی )
برای سبیل مثال در صدر اسلام بین یهودیان و مسلمانان چند جنگ شد در جنگ اول مسلمانان یهودیان را از شهر اخراج کردند و مال آنها را هم نگرفتند.
اگر یهودیها پیروز میشد بنظر شما چه میکردند ؟ معلوم است که بر اساس قوانین آن زمان، مردها را میکشتند و زنان و کودکان را اسیر میکردند پس اسلام مهربانتر بود
در جنگ دوم باز اسلام پیروز شد و مالشان را گرفت و خودشان را اخراج کرد پس باز رفتارش بهتر بود زیرا اگر یهود پیروز میشد همه را اسیر میکرد از مرد و زن و کودک
در جنگ سوم – جنگ جندق – یهودیان در یک لحظه خطرناک، خواستند از پشت ،در شهر را باز برروی کفار کنند و با وجود پیمان موکد میخواستند پیمان شکنی کنند که الله نقشه آنها را خراب کردند و مشرکین از میدان رفتند و بشهر خود بازگشتند و مسلمانان به یهودیان حمله کردند و اینبار دیگر همانطور رفتار کردند که اگر پیروز جنگ خندق ، مشرکین و یهود میبودند، عمل میکردند
اما هرجا که کفر همراهی کرده اسلام هم کوتاه آمده . از زمانه ما مثالی بگویم:
وقتی روسیه به افغانستان حمله و آنجا را اشغال کرد دارای ارتشی تحت فرمان بود و گزارشی نرسید که افراد این ارتش ،به زنان مسلمانان دست درازی کرده باشد
پس گاهی شده که مسلمانان در جنگ، زنان آنها را؛ حتی در میدان رزم؛ اسیر کردند اما دست به زنان نزدند
اما بعد از فرو پاشی شوروی ، همین ارتش روسیه در چچن از انظباط لازم برخوردار نبود، و گوش بفرمان دولتش نبود پس در وقت حمله به دهاتهای مسلمانان ،سربازان وحشی شده روس زنان مسلمان را اسیر کرده و به آنها تجاوز میکردند و با خود میبردند.
پس ارتش مقاومت هم مقابله به مثل کرد و به دهات روسها حمله کرد و دخترانشان و پسرانشان را اسیر و برده کرد .
پس همین دولت روسیه را تحت فشار گذاشت تا رفتار خود را عوض کند
ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند ***** بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست

حاج آقا، شما آمریکای جهانخوار و صهیونیست فاسد و انگلیس مکار رو بیخیال.
اینا اصلا ته ستمگرن، خیالتون تخت کسی سنگ اینارو به سینه نمیزنه که از جنایت های ابوغریب سخن میرانید !!!!

احیانا نمیخواهید در مورد جنایات هیتلر هم چند صفحه مطلب بذارین؟؟!!!!!!!!!!!!

واقعا در حیرتم، چرا به جای بحث اصلی اینقدر از این شاخه به اون شاخه میپرین؟
لغو نکردن برده داری و کنیز داری چه ربطی به یهودیت داره؟ اونا باید همکاری میکردن؟!!!!!!!!

یهودی ها شراب میخوردن، پس اسلام نباید شراب رو حرام میکرد چون یهودی ها همکاری نمیکردن و شراب میفروختن.
عرب های بت پرست هم ته شراب خوار بودن، اینجا لغو کردنش با حرام کردن علنی شراب خواری کار نداره.
اما حرام کردن برده داری و کنیز داری خیلی کار داره !!!
همکاری کفار به عنوان پیش شرط واسه لغو برده داری هم دیگه ته استدلال بود.
بت پرستی که ریشه چندین هزار ساله داره در حماقت بشر داره رو با نبرد و تهدید آسمانی و... فرو ریختن، برده داری که جلوی بت پرستی جوجه محسوب میشه نشد که بشه !!

یک اپسیلون جرات داشته باشین بگین از نظر اسلام در اونزمان کنیزداری و برده داری کار بدی نبوده.
اونم مقتضای زمان بوده، اگر یک نفر بهتون خرده گرفت چرا این حرف رو زدین.
خواهشا اینقدر اشتباهاتتون رو سرپوش نذارین، همین شده که امروز تو سری خور ترین کشورهای دنیا هستین، چون وجود اینکه بگین اشتباه کردیم و اجدادمون هم اشتباه کردن و این قوانین بشری نیاز به اصلاح داره رو ندارین.
 
آخرین ویرایش:

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
joe bel عزیز
چطور اسلام رو با سایر حکومتها و نظام های انسانی مقایسه می کنین؟ مگه اسلام یه ایدئولوژی الهی نیست؟؟
 

Similar threads

بالا