كما چيست؟
كما حالتي از ناهشياري است كه طي آن فرد با دردناكترين محركهاي فيزيكي هم به هوش نيايد و به همان حالت تا مدتي پايدار بماند. كما، يك مريضي نيست، بلكه علامتي از يك مريضي يا واكنشي به يك حادثه است كه براي بدن فرد اتفاق افتاده است؛
مهمترين علامت مشخصه كما، ناتواني در هوشيار شدن است يعني خود فرد نمي تواند توسط محركها هوشيارياش را بهدست آورد. البته علامتهاي ديگري هم وجود دارند كه از ميان آنها ميتوان به نبود خود آگاهي، فقدان چرخه خواب و بيداري، نداشتن حركت هدفمند و نداشتن كنترل بر روي تنفس اشاره كرد.
در حالت كما چه اتفاقي ميافتد؟
.
اين جا بدنيست بدانيد كه درجههاي كما توسط هوشياري شخص بيمار نسبت به محركهاي خارجي، تعيين مي شود. در بسياري از مواردي كه اشخاص در حالت كما به سر ميبرند، بيمار دريافتهايي از محيط نيز خواهد داشت و اين حالت با توجه به بهبودي شخص بيمار زياد تر هم مي شود. مثلا ممكن است، حركتهاي جزئي از خود بروز دهد يا نسبت به صداها يا محركها پاسخ دهد. .
بيرون آمدن از كما
حالتي كه شخص شروع به بيرون آمدن از حالت كما مي كند، هنگامي است كه او شروع به پاسخ دادن به محركهاي خارجي ميكند. هرچند بهدست آوردن كامل هوشياري، يعني دو مرحله واكنش نشان دادن و تشخيص فكر،بايد در او پديدار شود تا بشودگفت كه او از كما بيرون آمده است. زيرا وجود هر دوي اين موارد در هوشياري كامل، اجتناب ناپذير است. و پس از به هوش آمدن بيمار باز آموزي و به خاطر آوردن بسياري از چيزها از جمله حرف زدن و به خاطر آوردن خود شخص، تا چند روز ممكن است طول بكشد
آمار
هر 10 دقيقه يك نفر بر اثر آسيب سر به حالت كما ميرود. بد نيست بدانيد آسيبهاي وارد به سر اولين علت به كما رفتن، مرگ و يا معلوليت افراد 1 تا 44 سال محسوب ميشود. بين 5 تا 10 درصد از كساني كه به كما مي روند، قادر به باز گردان حالت هوشياري خود نيستند و در نهايت به زندگي نباتي كه تنها علائم حيات در آنها وجود خواهد داشت، منجر ميشوند. بسياري از مردم فكر ميكنند كه اين حالت همچنان كما ناميده مي شود اما به اين حالت مرگ مغزي گفته ميشود.