طرح پله پله تا ملاقات خدا

[k.m.r.c]

محسن جان اختیار دارید ، این چه حرفیه!...والا نمیدونم چی بگم!

 

[archi_arch]

جون خدای با توست بیم از که داری و اگر خدا با تو نیست امید به که می داری؟!

مرسی حامد جان قشنگ بود ولی مشکل همینه!
چون خدا با تو نیست امید به که داری؟!!!! (دیگه امیدی نمی مونه!)

 

[k.m.r.c]

مرسی حامد جان قشنگ بود ولی مشکل همینه!
چون خدا با تو نیست امید به که داری؟!!!! (دیگه امیدی نمی مونه!)

پس یعنی هیچ موقع از معبودت نا امید نباشم...
به نظر من که نا امیدی از درگاه حق یجور کفره البته دوست ندارم این کلمه رو به زبون بیارم ولی این کلمه اینجا صدق می کنه!!!

 

[2sadaf2]

من لياقت ملاقات با خدا رو ندارم!

 

[sheida244]

سلام به همه دوستاي خوبم
خيلي دلم براتون تنگ شده بود حدود دو هفته اي مي شه كه نتونستم بيام باشگاه
خوب پس رسيديم به سومين پله

راستي فلق جون سمت جديدت رو تبريك ميگم و اميدوارم كه بتونم همراه خوبي باشم

 

[k.m.r.c]

من لياقت ملاقات با خدا رو ندارم!

چرا؟!

 

[k.m.r.c]

سلام به همه دوستاي خوبم
خيلي دلم براتون تنگ شده بود حدود دو هفته اي مي شه كه نتونستم بيام باشگاه
خوب پس رسيديم به سومين پله

راستي فلق جون سمت جديدت رو تبريك ميگم و اميدوارم كه بتونم همراه خوبي باشم

سلام شیدا جان ..دلمون برات تنگ شده بود...
کم سر به بچه های اینجا میزنی..
این جا بچه هاشون یه جوره دیگن..با معرفتند!

 

[sheida244]

سلام شیدا جان ..دلمون برات تنگ شده بود...
کم سر به بچه های اینجا میزنی..
این جا بچه هاشون یه جوره دیگن..با معرفتند!

سلام جناب سرلكي
بله كاملا درست ميفرماييد منم علاقه خاصي به دوستام در اينجا دارم
بذاريد به حساب كم سعادتي بنده
ولي در كل اگر هم نتونم بيام هميشه دوستان در ذهنم هستن

 

[archi_arch]

پس یعنی هیچ موقع از معبودت نا امید نباشم...
به نظر من که نا امیدی از درگاه حق یجور کفره البته دوست ندارم این کلمه رو به زبون بیارم ولی این کلمه اینجا صدق می کنه!!!

راستش یه سوال همیشه برام بوده که از کجا باید مطمئن باشم که خدا قراره کمکم کنه و این موضوع چه جوری ثابت میشه؟؟ خدا خودش تو قران گفته من به اون کسانی که بخوام کمک میکنم و به کسانی که نخوام نمیکنم!!!! (یعنی انتخاب با خودشه و تو هر موردی هر جور بخواد عمل میکنه! و هیچ اجباری نداره که به من کمک بکنه یا نه و هیچ کس هم نمیدونه میخواد چی کار کنه!!!)
حالا من تو اون شرایطی که دارم از کجا باید بفهمم که خدا میخواد کمکم کنه و بهش امید داشته باشم یا اینکه اصلا نمیخواد و خوشش نمیاد کمکم کنه و اونم تنهام گذاشته و میخواد عذاب بکشم؟! (خدا خودش از عذاب بندگان هم حرف زده و بنابراین نمیشه گفت که واسه همه مهربونه!!! حالا چه جوری میشه تشخیص داد که تو جزو کدوم دسته ای؟ ایا خدا میخواد تلافی خطاهای دیگه تو (که شاید نفهمی چی بوده!!!) سرت دربیاره (که درواقع اینجوری میگن که خدا میخواد پاک بشی و اون دنیا گناهات کمتر بشه!!!!!) یا نه میخواد کمکت کنه و این یه راهیه واسه گذروندن یه مشکل و رسیدن به شرایط بهتر و ...؟!

البته نمیدونم این سوال من به بحث مربوطه یا نه ولی اگه قکر میکنید این به بحث ربطی نداره حذفش کنید یا به یه تاپیک دیگه منتقلش کنید.ممنون.

 

[k.m.r.c]

راستش یه سوال همیشه برام بوده که از کجا باید مطمئن باشم که خدا قراره کمکم کنه و این موضوع چه جوری ثابت میشه؟؟ خدا خودش تو قران گفته من به اون کسانی که بخوام کمک میکنم و به کسانی که نخوام نمیکنم!!!! (یعنی انتخاب با خودشه و تو هر موردی هر جور بخواد عمل میکنه! و هیچ اجباری نداره که به من کمک بکنه یا نه و هیچ کس هم نمیدونه میخواد چی کار کنه!!!)
حالا من تو اون شرایطی که دارم از کجا باید بفهمم که خدا میخواد کمکم کنه و بهش امید داشته باشم یا اینکه اصلا نمیخواد و خوشش نمیاد کمکم کنه و اونم تنهام گذاشته و میخواد عذاب بکشم؟! (خدا خودش از عذاب بندگان هم حرف زده و بنابراین نمیشه گفت که واسه همه مهربونه!!! حالا چه جوری میشه تشخیص داد که تو جزو کدوم دسته ای؟ ایا خدا میخواد تلافی خطاهای دیگه تو (که شاید نفهمی چی بوده!!!) سرت دربیاره (که درواقع اینجوری میگن که خدا میخواد پاک بشی و اون دنیا گناهات کمتر بشه!!!!!) یا نه میخواد کمکت کنه و این یه راهیه واسه گذروندن یه مشکل و رسیدن به شرایط بهتر و ...؟!

البته نمیدونم این سوال من به بحث مربوطه یا نه ولی اگه قکر میکنید این به بحث ربطی نداره حذفش کنید یا به یه تاپیک دیگه منتقلش کنید.ممنون.

الله دو صفت داره که همیشه برای مفسران جای بحث داره یکی جبار (انتقام گیرنده) یکی رحمان (مهربان)..
ای نشانه ی تضاد نیست و مفسران اونو با آیات دیگه ای منطبق می کنند در جایی که الله به صراحت گفته که من از حق خود میگذرم ولی از حق الناس هرگز این جمله دو بعد داره اول الله اعلان می کنه که از حق خودم از سر مهربانی گذشتم ولی از حق الناس از سر جبر نمیگذرم...(این بحث پیش زمینه ای در مورد رفتار متقابل الله و عبدالله هست)
حاالا ، امید هم یک حسه میتونه هزاران برداشت داشته باشه ولی مهمترین برداشتش اینه که به قول زنده یاد پناهی : به آدمی قدرت نفس کشیدن و انتظار کشیدن برای طلوع خورشید فردا رو بده..
در ضمن بنده تا اونجایی که اطلاع دارم الله ادر هیچ قسمتی از قرآن نمیگه که من به هر شخصی دوست داشته باشم کمک می کنم بلکه در اصل این رفتار و هنجارهای انسانی توی یک جامعه است که باعث میشه مشکلاتی براش پیش بیاد و انسانی زیرکه که در همه حال از لطف لایزالی ناامید نشه!
ببخشید طولانی شد!

 

[phalagh]

راستش یه سوال همیشه برام بوده که از کجا باید مطمئن باشم که خدا قراره کمکم کنه و این موضوع چه جوری ثابت میشه؟؟ خدا خودش تو قران گفته من به اون کسانی که بخوام کمک میکنم و به کسانی که نخوام نمیکنم!!!! (یعنی انتخاب با خودشه و تو هر موردی هر جور بخواد عمل میکنه! و هیچ اجباری نداره که به من کمک بکنه یا نه و هیچ کس هم نمیدونه میخواد چی کار کنه!!!)
حالا من تو اون شرایطی که دارم از کجا باید بفهمم که خدا میخواد کمکم کنه و بهش امید داشته باشم یا اینکه اصلا نمیخواد و خوشش نمیاد کمکم کنه و اونم تنهام گذاشته و میخواد عذاب بکشم؟! (خدا خودش از عذاب بندگان هم حرف زده و بنابراین نمیشه گفت که واسه همه مهربونه!!! حالا چه جوری میشه تشخیص داد که تو جزو کدوم دسته ای؟ ایا خدا میخواد تلافی خطاهای دیگه تو (که شاید نفهمی چی بوده!!!) سرت دربیاره (که درواقع اینجوری میگن که خدا میخواد پاک بشی و اون دنیا گناهات کمتر بشه!!!!!) یا نه میخواد کمکت کنه و این یه راهیه واسه گذروندن یه مشکل و رسیدن به شرایط بهتر و ...؟!

البته نمیدونم این سوال من به بحث مربوطه یا نه ولی اگه قکر میکنید این به بحث ربطی نداره حذفش کنید یا به یه تاپیک دیگه منتقلش کنید.ممنون.

سلام عزیزم.
خوشحالم که یه نفر دیگه هم به جمعمون اضافه شد.امیدوارم همچنان همراه ما باشید.
از حرفاتون دونکته به ذهنم خورد که دوست دارم بگم.
یکی در مورد کسانی که خدا گفته بهشون کمک نمیکنه.چه مستقیما به خود آیات مورد نظر و چه به تفاسیر آنها مراجعه کنید قطعا خواهید دید که خطاب خداوند کساین بوده که سر عناد و دشمنی با خداوند رو دارند و یا از سر لجبازی (به این کلکمه لجبازی دقت کنید) نمیخوان چشمشون رو به حقیقت باز کنند.اینه که خداوند میزاره اونو توی تاریکی خودشون باقی بمونن.پس کسانی که حتی ذره ای عشق نسبت به خدای خودشون داشته باشن نمیتونن جزء این دسته باشن.
نکته دیگه در مورد کمک خداوند هستش. باید ببینیم که کمک خا رو تو چی میبینیم شاید واقعا اون چیزی که ما انتظازر داریم خدا درش بهمون کمک کنه که به سرانجام بسه اون چیزی نباشه که برامون خوبه. اینه که فکر میکنیم خدا بهمون کمک نکرده.که در واقع بهترین کمک رو کرده.چیزی که میگم شعار نیست.بزارید از تجربه خودم بگم.
درست یکسال پیش تو شرایطی بودم و از خدا چیزی رو میخواستم که هر چه جلوتر میرفتم نه تنها وضعیت بهتر نمیشد که بدتر میشد.میگفتم که خدایا پس چرا کمکم نمیکنی.پس چرا درست نمیشه.چندین بار برای کارم استخاره زدم و هر بار آیه ای با مضمون در اتش انداختن ابراهیم و گلستان شدن اتش می اومد.که تفسیرش ابتدا سختی و در نهایت شادی و خوشحالی بود.الان بعد از یکسال واقعا میبینم که خدا اون روز کمکم کرده بود و خدا رو شکر میکنم که اون چیزی که میخواستم نشد.کمک خدا جوری بود که من فکر میکردم کمکم نمیکنه.
اما کاش از تجربه هامون استفاده میکردیم.متاسفانه همیشه یادمون میره.
همین هفته پیش یه کاریم یه خورده پیچ واپیچ شد.همش غر میزدم و اشک میریختم که همه کارام با یه گیری روبرو میشه.بعد از دو روز کارم از اولش از اونی هم که میخواستم بهتر شد.
دوستم بهم طعنه زد گفت ببین هی میگم یه صلاحی هست که اینجوری شده اما کو گوش شنوا.
اینه که بهتره همیشه خودمون رو به خدا بسپاریم و تو هیچ کاری اصرار زیادی نکنیم که خدا درستش کنه.همیشه یه صلاحی هست که ما نمیبینیم.

 

[k.m.r.c]

یاده یه داستانی افتادم که برای یخودم پیش اومده...
یه زمانی که توی یه کارخانه کار می کردم..اونا یه کارفرما داشتند که با من سر موضوعات فلسفی و دینی خیلی بحث می کرد..اما افسوس که ایشون روحیاتشون ضد معنویت و وجود خدا بود..
روشنایی به چشم همگان آشکار ولی از این عصبانی می شدم که ایشون بین هزاران درخته و می گه درختها نمیزاره من جنگلو ببینم...هر روز با هاش بحث می کردم با ادله و مدارک مستند ..دیگه خسته شده بودم
هنوز حرفه یکی از دوستانم یادمه که گفت( البته آیش یادم نمیاد که از قرآن بود):
خداوند بر گوشها و چشمان این افراد مهر می زند تا نه حقیقتی را ببینند و نه آن را بشنوند..
صحبت فلق جانه که می گه این آدمها توی تاریکی محض زندگی می کنند!

 

[2sadaf2]

همش پله ها رو فراموش ميكنم!

 

[sheida244]

راستش یه سوال همیشه برام بوده که از کجا باید مطمئن باشم که خدا قراره کمکم کنه و این موضوع چه جوری ثابت میشه؟؟ خدا خودش تو قران گفته من به اون کسانی که بخوام کمک میکنم و به کسانی که نخوام نمیکنم!!!!
.

نه عزيزم منظور اين نيست كه هر كسي رو كه خدا بخواد راهنمائي و يا كمك ميكنه و هر كس رو كه نخواد نه

آيه رو يه بار ديگه با دقت بخون
ترجمه صحيح اين هست كه هر كسي كه بخواهد، خدا او را راهنمائي ميكند( الله يهدي من يشاٍ : خدا هر كه را خواهد به راه راست هدايت ميكند)

همه چيز بستگي به خواسته ما داره براي هدايت شدن و يا نشدن

 

[sheida244]

هنوز حرفه یکی از دوستانم یادمه که گفت( البته آیش یادم نمیاد که از قرآن بود):
خداوند بر گوشها و چشمان این افراد مهر می زند تا نه حقیقتی را ببینند و نه آن را بشنوند..
!

إن الذين كفروا سواء عليهم أأنذرتهم أم لم تنذرهم لا يؤمنون(6) ختم الله علي قلوبهم و علي سمعهم و علي أبصرهم غشوة و لهم عذاب عظيم(7)

آيه 6 و 7 سوره بقره

كافرانرا يكسانست بترساني يا نترساني ايمان نخواهند آورد(6)
قهر خدا بر دلها و گوشهاي آنها مهر نهاده و بر ديده هاشان پرده افكنده كه فهم حقايق و معارف الهي را نميكنند و ايشان راست عذابي سخت

 

[* فریبا *]

دوست عزیز که متاسفانه اسمتون رو هم نمیدونم ولی مطمئن باشید دل بچه های این تالار براتون تنگ میشه چون این بچه ها قلبهای آسمونی دارند...فلق جان ممنون از ویرایشت خیلی خوب شده!

ممنون از این همه لطفی که شما و سایر دوستان نسبت به من دارین . من فریبا هستم .

 

[mehrdadeng]

اينقدر پرواز خوبه !!!!!
پرواز مي خوام .قول مي دم تو ارشد هوا فضا قبول شم.

يك رنگي و بوي تازه از عشق بگير *****پر سوز ترين گدازه از عشق بگير
در هر نفسي كه مي تپي اي دل من****يادت نرود اجازه از عشق بگير


التماس دعا خلبان ها

 

[k.m.r.c]

إن الذين كفروا سواء عليهم أأنذرتهم أم لم تنذرهم لا يؤمنون(6) ختم الله علي قلوبهم و علي سمعهم و علي أبصرهم غشوة و لهم عذاب عظيم(7)

آيه 6 و 7 سوره بقره

كافرانرا يكسانست بترساني يا نترساني ايمان نخواهند آورد(6)
قهر خدا بر دلها و گوشهاي آنها مهر نهاده و بر ديده هاشان پرده افكنده كه فهم حقايق و معارف الهي را نميكنند و ايشان راست عذابي سخت

دسته گلت درد نکنه...همین بود!

 

[Atropatkan]

سخته ولی ممکنه.
من هم گاهی میرسم ، گاهی از قافله عقب می مونم.(مثل من مثل آدمهایی هستش که یا تند میرند یا کند. (مرد آن است که آهسته و پیوسته رود))

با این همه شلوغی و درس و کار مگه میشه به خونه رسید.

دوستان یک نظری داشتم اگه جسارت نباشه
لطف کنند و پله ها رو یکی یکی بدون حاشیه یک جایی بنویسند تا تازه واردها و افرادی مثل من زود مطلب رو بگیرند.
من تو پله دوم هنوز گیرم.(نمی رسم کل مطلب رو بخونم.)

راستی خانم فلق عنوان جدید برازنده شماست.

 

[archi_arch]

یاده یه داستانی افتادم که برای یخودم پیش اومده...
یه زمانی که توی یه کارخانه کار می کردم..اونا یه کارفرما داشتند که با من سر موضوعات فلسفی و دینی خیلی بحث می کرد..اما افسوس که ایشون روحیاتشون ضد معنویت و وجود خدا بود..
روشنایی به چشم همگان آشکار ولی از این عصبانی می شدم که ایشون بین هزاران درخته و می گه درختها نمیزاره من جنگلو ببینم...هر روز با هاش بحث می کردم با ادله و مدارک مستند ..دیگه خسته شده بودم
هنوز حرفه یکی از دوستانم یادمه که گفت( البته آیش یادم نمیاد که از قرآن بود):
خداوند بر گوشها و چشمان این افراد مهر می زند تا نه حقیقتی را ببینند و نه آن را بشنوند..
صحبت فلق جانه که می گه این آدمها توی تاریکی محض زندگی می کنند!

خوب به نظرت این ظلم به اونها نیست؟ چرا خدا اونهارو راهنمایی نمیکنه و کمک نمیکنه؟ تو اگه خودت یکی از اونها بودی میتونستی این قضاوت رو عادلانه بیبنی؟
یه بار از یکی که زیست میخوند (البته رشته ی دقیقشو نمیدونم ولی تو این رسته بود) شنیدم که میگفت استادشون گفته بعضی از ادمها ذاتا بد هستن

(مثلا قاتل!) و این دست خودشون نیست! یعنی به صورت ژنتیکی!!! راستش باورم نشد ولی خیلی اصرار داشت و میگفت ثابت شده! به هر حال اگه اینجوری باشه این یعنی ظلم مطلق!!!!
به غیر از اون یعنی خدا انسانهارو افریده و یه سری رو میخواد تو تاریکی بمونن؟! شاید من شاید تو! بعد از اونها انتقامم میگیره؟!!! این ظلم نیست؟

از طرف دیگه اینکه میگی که یه سری مقدمات لازمه به نظرت این نمیشه یه بده بستون و یه معامله؟! اونوقت اگه کسی نخواد خودشو واسه حتی خدا لوس کنه چی؟ اگه نخواد دیگه تو این دنیا منت خدا رو هم بکشه چی؟ به زور به این دنیا اورده شدی ولی تا منت همه حتی خدارو نکشی کارت راه نیفته!!!!! پس اینجوری فرق خدا با بنده هاش چیه؟

 

[archi_arch]

سلام عزیزم.
خوشحالم که یه نفر دیگه هم به جمعمون اضافه شد.امیدوارم همچنان همراه ما باشید.
از حرفاتون دونکته به ذهنم خورد که دوست دارم بگم.
یکی در مورد کسانی که خدا گفته بهشون کمک نمیکنه.چه مستقیما به خود آیات مورد نظر و چه به تفاسیر آنها مراجعه کنید قطعا خواهید دید که خطاب خداوند کساین بوده که سر عناد و دشمنی با خداوند رو دارند و یا از سر لجبازی (به این کلکمه لجبازی دقت کنید) نمیخوان چشمشون رو به حقیقت باز کنند.اینه که خداوند میزاره اونو توی تاریکی خودشون باقی بمونن.پس کسانی که حتی ذره ای عشق نسبت به خدای خودشون داشته باشن نمیتونن جزء این دسته باشن.
نکته دیگه در مورد کمک خداوند هستش. باید ببینیم که کمک خا رو تو چی میبینیم شاید واقعا اون چیزی که ما انتظازر داریم خدا درش بهمون کمک کنه که به سرانجام بسه اون چیزی نباشه که برامون خوبه. اینه که فکر میکنیم خدا بهمون کمک نکرده.که در واقع بهترین کمک رو کرده.چیزی که میگم شعار نیست.بزارید از تجربه خودم بگم.
درست یکسال پیش تو شرایطی بودم و از خدا چیزی رو میخواستم که هر چه جلوتر میرفتم نه تنها وضعیت بهتر نمیشد که بدتر میشد.میگفتم که خدایا پس چرا کمکم نمیکنی.پس چرا درست نمیشه.چندین بار برای کارم استخاره زدم و هر بار آیه ای با مضمون در اتش انداختن ابراهیم و گلستان شدن اتش می اومد.که تفسیرش ابتدا سختی و در نهایت شادی و خوشحالی بود.الان بعد از یکسال واقعا میبینم که خدا اون روز کمکم کرده بود و خدا رو شکر میکنم که اون چیزی که میخواستم نشد.کمک خدا جوری بود که من فکر میکردم کمکم نمیکنه.
اما کاش از تجربه هامون استفاده میکردیم.متاسفانه همیشه یادمون میره.
همین هفته پیش یه کاریم یه خورده پیچ واپیچ شد.همش غر میزدم و اشک میریختم که همه کارام با یه گیری روبرو میشه.بعد از دو روز کارم از اولش از اونی هم که میخواستم بهتر شد.
دوستم بهم طعنه زد گفت ببین هی میگم یه صلاحی هست که اینجوری شده اما کو گوش شنوا.
اینه که بهتره همیشه خودمون رو به خدا بسپاریم و تو هیچ کاری اصرار زیادی نکنیم که خدا درستش کنه.همیشه یه صلاحی هست که ما نمیبینیم.

سلام عزیزم مرسی.
ببین فلق جان من حرفم این نیست که خدا همون چیزی که میخوام و همون موقع بهم بده! میگم حداقل اگه میگی میخواد کمک کنه یا الان وقنتش نیست و ... یه جوری بهت نشون بده که تنهات نذاشته،یه روزنه ی امیدی یه چیزی ....

بذار اینجوری بگم تا حالا شده تو یه شرایطی قرار بگیری که یه چیزی باید حتما تو اون موقع برات اتفاق بیفته تا نتیجه بده و اگه نشه هیچ وقت دیگه ای نتونی بهش برسی و کلا زندگیت از این رو به اون رو بشه و دیگه هیچی تو خودت نبینی که بخوای باهاش زندگی کنی؟؟! همه ی رویاهات خواسته هات و ... از بین بره؟ (اینکه میگم اون موقع نه به خاطر اینکه تو میخوای بلکه به خاطر اینکه در غیر اینصورت هیچ وقت دیگه ای نمیشه چون بعضی چیزها تو یه سن خاص و تو یه زمان خاصی باید انجام بشه و نمیتونی زمان رو به عقب برگردونی و ... )
تا حالا شده وقتی که همه تنهات گذاشتن و شدن نقطه ی مقابلت ولی تو بدون توجه فقط به خدا پناه ببری و بگی هیج کس هم نباشه اون هست و خودش حقمو میگیره؟ ولی در عمل ببینی اون هم کاری برات نمیکنه و حتی با اینکه خودتو به اب و اتیش میزنی وتلاش میکنی ولی بازم فرقی نداره! دریغ از یه سر سوزن روزنه ی امید!!! اون حتی به کوچکترین چیزها هم جواب نمیده.حتی به جایی میرسی که میگی خدایا اگه واقعا هستی فقط یه جوری خودتو بهم نشون بده که حداقل دلم خوش باشه تو واقعا هستی!!! یا تو تنهام نذاشتی! و....
اگه بازم از خدا جوابی نشنوی و تنها بمونی چی؟ بازم اینهارو میگی؟

(شرمنده خیلی حرف زدم!)

 

[k.m.r.c]

چی بگم والا!

 

[sheida244]

دسته گلت درد نکنه...همین بود!

خواهش ميكنم

 

[sheida244]

ميدوني عزيزم اين صحبتهايي كه درباره ژن داشتي كاملا درست ولي مشكل ميدوني كجاس؟! اينجا كه ما اغلب اوقات مسائل رو فقط از يه
جنبه ميبينيم.
البته قطعا نميتونم با چند سطر كامل مطلب رو باز كنم ولي تمام تلاشم رو انجام ميدم.
اين رو قبول داري كه ما عالم هاي مختلفي رو طي ميكنيم تا به اون جايگاهي كه برامون در نظر گرفته شده برسيم!؟.كه حالا يا ميرسيم يا نه!
اين رو ميدوني كه هر كدوم از ما عوالم رو كه طي ميكنيم توي عالم بعدي به اندازه بودجه اي كه داشتيم يه جسم و يه جايگاه بهمون تعلق ميگيره
پس جايگاهي رو هم كه اينجا داريم بسته قبلمون هست.
ميدوني تمام مشكلانمون به خاطر اين هست كه نه اطلاعات كافي داريم و نه كسي كه برامون قضايا رو باز كنه.
هممون از هر چيزي يه كمي ميدونيم و يا ميشنويم و همه اينها باعث سردرگميمون ميشه

ميدوني مريم جون(اگه اشتباه نگم اسم گلت رو)
من يه مدت طولاني دوست داشتم يه مسئله اي برام روشن بشه و تمام تلاشم رو انجام دادم واسه فهميدنش نميدوني كه چه سختي هايي كشيدم و خواستم كه ببينم
بهم نشون دادن ولي نه تنها اون اتفاق نيفتاد حتي باعث شد كه همه چيز زير سوال بره شايد تو يه دوره اي شك اومد سراغم ولي
همه چيز وقتي روشن شد واسم كه سعي كردم كه با خودم روراست باشم.
من هميشه اين سوال توي ذهنم بود كه اگه اشتباه نكنم توي كتاب " روي ماه خداوند را ببوس" خوندم
اينكه علي خدا رو چطوري ميديد موسي چه خدايي رو شناخت و ...و .. و
چرا خداي من قدرت خداي علي رو نداره چرا خداي من مثل خداي موسي باهام صحبت نميكنه
و تنها جوابي كه پيدا كردم برگشت به خودم. اينكه من انقدر وجودم رو صيقل ندادم كه خداي منم همون خداي مريم باشه.
يه لحظه خودت رو بذار جاي حضرت مريم. فكر ميكني هيچكدوم از ما اون شرايط رو تاب مي آورديم.و به نظرت بايد چطوري بود تا بتوني بشي مريم
بشي فاطمه زهرا، بشي آسيه ووووووو.
هميشه ياد گرفتيم كه بگيم اونا معصوم بودن،برگزيده بودن و.... ما كجا و اونا كجا
ولي عزيزم از همون روحي كه تو وجود اونا دميده شد توي وجود من و تو هم دميده شده و فقط كافيه كه ببيني كه چه كار كردن.
اونا الگو هستن كه من و شما بشيم مثل اونا نه اينكه همش از دور نگاشون كنيم و غبطه بخوريم.
تنها چيزي كه لازم هست اينه كه يه كم فقط يه كم با خودمون رو راست باشيم و ببينيم كه انسانهاي مقرب چي بودن كه خداشون انقدر قدرت داشت.
ببينيم كه ما چه كار كرديم؟
متاسفانه از خدا برامون چيزي ساختن كه ما هميشه همه چيز رو ميندازيم گردنش و هميشه طلب كارشيم.
يه بار كتاب مرصادالعباد رو بخون و ببين كه همه چيز تو هستي به شرط اينكه خودت باشي هموني كه در ازل بودي.
يا علي

 

[tebyan]

در ضمن یه برنامه هم انشاءالله برای ماه رمضان دارم.

چشم انتظار این یکی می مونم .
این ماه برام خیلی عزیزه
خیلی برام جالبه یه کار نویی تو این ماه انجام بدم تا برام عزیز و محترم تر هم بشه
ماه مهمانی خدا
دوست دارم ماه رمضون امسالم و یه تفاوتی توش ایجاد کنم.
یه تفاوتی تو روحیات خودم
من چشم انتظار این کار جدیدت می مونم .
امیدوارم یه ماه خاصی بشه
هم من هم شما بیشترین لذت و استفاده رو ازش ببریم.
یا علی

 

[phalagh]

PHALAGHدلیل این همه ویرایش چیه ؟

دلیل خاصی نداره.
حامد جان گویا سیستمش مشکل داره.نمیتونه پاراگراف بندی کنه.از من خواست براش این کار رو انجام بدم.
فکر کنم زیرش نوشتم به درخواست نویسنده.

 

[tebyan]

سلام

ببخشید ببخشید
اشتباه از من بود .
یه خورده تو خوندن پستا کم دقتی کردم .

 

[محسن2115]

هوالمحبوب

گفت آن الله تو لبيك ماست
آن نياز ودرد و سوزت پيك ماست
ترس وعشق تو كمند لطف ماست
ز هر يارب يارب تو لبيك ماست

سلام.فكر كنم اين شعر وكه يه جايي ديدم ونوشتم جواب تمام سوالهاي بچه باشه ولي خدا اگه اشتباه نكنم تو سوره انفال ميگه ما خودمان ميدانيم كه به هر كس چه چيز وكي وچه قدر بدهيم.اون مارو آفريده پس ما رو ميشناسه و ميدونه چي به صلاح ماست اگه چيزي رو مي خواستي و اتفاق نيفتاد و زمان هم گذشت و يرنگشت بدون بعدا اگه يادت باشه و پيگير باشي متوجه ميشي كه اون موقع چرا گذاشت از دست بدي و برات جورش نكرد.اون آيه قفل زدن بر چشمها و دهان و..... در سوره يس هستش.خدا به كسي كه هي لطف ميكنه و ناسپاسي ميبينه و مطمئن ميشه كه ديگه خود طرفم نميخواد درست بشه رحم نميكنه يا ريشه كنش ميكنه يا انقدر بهش ميده كه ديگه اسم خدا رو نبره به اين واسطه كامل گمراهش ميكنه بعدهم حسابش رو ميرسه اين ميشه انتقام خدا.خدا محاله بندش رو كمك نكنه.فقط ببين و نكته سنج باش.علي روحش خدايي خدايي خداييه.
دل اگر خداشناسي همه در رخ علي بين

 

[k.m.r.c]

خوب به نظرت این ظلم به اونها نیست؟ چرا خدا اونهارو راهنمایی نمیکنه و کمک نمیکنه؟ تو اگه خودت یکی از اونها بودی میتونستی این قضاوت رو عادلانه بیبنی؟
یه بار از یکی که زیست میخوند (البته رشته ی دقیقشو نمیدونم ولی تو این رسته بود) شنیدم که میگفت استادشون گفته بعضی از ادمها ذاتا بد هستن

(مثلا قاتل!) و این دست خودشون نیست! یعنی به صورت ژنتیکی!!! راستش باورم نشد ولی خیلی اصرار داشت و میگفت ثابت شده! به هر حال اگه اینجوری باشه این یعنی ظلم مطلق!!!!
به غیر از اون یعنی خدا انسانهارو افریده و یه سری رو میخواد تو تاریکی بمونن؟! شاید من شاید تو! بعد از اونها انتقامم میگیره؟!!! این ظلم نیست؟

از طرف دیگه اینکه میگی که یه سری مقدمات لازمه به نظرت این نمیشه یه بده بستون و یه معامله؟! اونوقت اگه کسی نخواد خودشو واسه حتی خدا لوس کنه چی؟ اگه نخواد دیگه تو این دنیا منت خدا رو هم بکشه چی؟ به زور به این دنیا اورده شدی ولی تا منت همه حتی خدارو نکشی کارت راه نیفته!!!!! پس اینجوری فرق خدا با بنده هاش چیه؟

مریم جان ما بین معانی کلمات تفاوت قائل نیستیم اینه مشکل ما...فکر کنی منظور منو میفهمی!

 

[archi_arch]

مرسی بچه ها از همتون ممنونم.

متاسفانه از خدا برامون چيزي ساختن كه ما هميشه همه چيز رو ميندازيم گردنش و هميشه طلب كارشيم.

واسه ی اینکه چاره ی دیگه ای نداریم! پس از کی بخوایم؟ به کی امید داشته باشیم؟ به بنده های بی مهرش؟ به کسایی که فقط منافع خودشونو میبینن و حاضرن واسه اون هر کاری بکنن و هر بلایی که میخوان سرت بیارن؟ اگه نخوای مثل بقیه باشی ولی زندگی کنی کی هست که کمکت کنه؟! جز اینه که خود خدا حداقل باید به دادت برسه؟ اما اگه اونم رهات کنه و مثل بنده هاش بشه ......؟

هوالمحبوب

گفت آن الله تو لبيك ماست
آن نياز ودرد و سوزت پيك ماست
ترس وعشق تو كمند لطف ماست
ز هر يارب يارب تو لبيك ماست

سلام.فكر كنم اين شعر وكه يه جايي ديدم ونوشتم جواب تمام سوالهاي بچه باشه ولي خدا اگه اشتباه نكنم تو سوره انفال ميگه ما خودمان ميدانيم كه به هر كس چه چيز وكي وچه قدر بدهيم.اون مارو آفريده پس ما رو ميشناسه و ميدونه چي به صلاح ماست اگه چيزي رو مي خواستي و اتفاق نيفتاد و زمان هم گذشت و يرنگشت بدون بعدا اگه يادت باشه و پيگير باشي متوجه ميشي كه اون موقع چرا گذاشت از دست بدي و برات جورش نكرد.اون آيه قفل زدن بر چشمها و دهان و..... در سوره يس هستش.خدا به كسي كه هي لطف ميكنه و ناسپاسي ميبينه و مطمئن ميشه كه ديگه خود طرفم نميخواد درست بشه رحم نميكنه يا ريشه كنش ميكنه يا انقدر بهش ميده كه ديگه اسم خدا رو نبره به اين واسطه كامل گمراهش ميكنه بعدهم حسابش رو ميرسه اين ميشه انتقام خدا.خدا محاله بندش رو كمك نكنه.فقط ببين و نكته سنج باش.علي روحش خدايي خدايي خداييه.
دل اگر خداشناسي همه در رخ علي بين

راستش فقط امیدم الان به همینه که یه روزی بفهم این حسنش خیلی بیشتر بوده و همیشه هم روش زیاد دقت میکنم.ولی متاسفانه تو این چند ساله همیشه تو مقایسه ی نسبی که میکنم میبینم ضررش برام بیشتراز منفعتش بوده! امیدوارم بعدا (اگه عمری باقی بمونه!) برعکسش بهم ثابت بشه.