[ساختمانهاي اسكلت بتني و فلزي] ► نکات اجرایی

[ساختمانهاي اسكلت بتني و فلزي] ► نکات اجرایی


  • مجموع رای دهندگان
    229

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
...

...

سلام دوستان
کسی میتونه در مورد اینکه در چه طولی از ساختمانها/سازه های فلزی یا بتنی باید درز انبساط گذاشت. عرفا برای سازه های بیش از 30 متر یک درز قرار میدهند ولی من دنبال یک مرجع معتبر هستم.


سلام .. آیین نامه بتن ایران ( آبا ) ، فصل نهم یا مبحث نهم مقررات ملی ساختمان ایران .
 

dtizhoosh

عضو جدید
سلام
ضمن تشکر از شما دوست عزیر در مورد پاسخ ارسالی، در فصل 9 آئین نامه آبا در مورد درزهای اجرائی صحبت شده است نه در مورد درزهای انبساط که جهت کاهش تاثیر تغییرات حرارتی در سازه ها قرار میدهند. این درزها با نوع سازه (فولادی یا بتنی) و تغییرات دمائی
طول سال مرتبط است.
لطفا اگر اطاعاتی دارید راهنمائی کنید.
با تشکر
 

ebrahim110

عضو جدید
تخريب ساختمانها فرسوده و صدمه ديده از زلزله

تخريب ساختمانها فرسوده و صدمه ديده از زلزله

در سراسر ايران در حال حاضر تخريب و نوسازي ساختمانهاي فرسوده امري روزمره و بسيار پيش پا افتاده است . اغلب ساختمانهاي كنوني در ايران پس از گذشت عمر بهره برداري خود براي نوسازي ابتدا تخريب و سپس بر روي زمين پاكسازي شده آن ساختمان جديد بنا مي شود .
مبحث تخريب داراي وسعت بسيار زيادي بوده و داراي تنوع موضوع خاص خود ميباشد
تخريب سازه هاي بتني
تخريب سازه هاي فولادي / فلزي
تخريب فونداسيون هاي صنعتي
تخريب منبع هاي آ ب بتني - زميني
تخريب منبع هاي آب بتني - هوايي
تخريب كارخانجات صنعتي
تخريب بلند مرتبه ها
تخريب دودكشهاي صنعتي / آجر پزي
از جمله تخصص هاي مختلف در امر تخريب ميباشد . در ايران گروه هاي بسيار معدودي هستند كه قادر باشند تخريبهاب تخصصي را بدون حادثه و با ايمني كامل انجام دهند . متاسفانه در اين زمينه در حال حاضر اغلب گروه هاي سرگرم به كار در اين زمينه اغلب گروه هاي تجربي بوده كه فاقد توان علمي لازم در زمينه طراحي صحيح مراحل كار ميباشند . اين موضوع اغلب موجب مي گردد كه كارهاي تخريبي اغلب با صدمات جاني و خسارتهاي سنگين به پايان برسد .



در بحث تخريب سازه هاي تخصصي يكي از ويژه ترين سازه هاي موجود قطعا فونداسيونهاي صنعتي كارخانجات ميباشد . فونداسيونهاي صنعتي علاوه بر كيفيت بالاي بتن مصرفي اغلب بصورت مدفون در خاك بوده و دسترسي و تخريب ان كاري بسيار سخت ميباشد . جانمايي خاكبرداري پيرامون فونداسيون و سپس تخريب و تخليه اين فونداسيونها كاري تخصصي و بسيار سخت مي باشد .


 
آخرین ویرایش:

ebrahim110

عضو جدید
دیوارچینی اطراف زمین (محصور کردن)

دیوارچینی اطراف زمین (محصور کردن)

1- آب پاشی بر روی آجرها یا در اصطلاح غرقاب نمودن آنها قبل از دیوارچینی موجب استحکام بیشتر دیوار میگردد . آجرهایی که سیراب شده باشند آب ملات ماسه سیمان را جذب نکرده و موجب افت کیفیت آن نمیشود.
2- در صورتی که از آجرهای باقی مانده از زلزله استفاده میکنید توجه داشته باشید که استفاده از آجرهای نیمه به یکپارچگی دیوار صدمه میزند. در یک دیوار مطمئن میبایست در هر ردیف (رج) تنها در صورت نیاز از یک نیمه برای به پایان بردن آن ردیف (رج) استفاده شود.

شکل: دیوار آجری که به طور کامل از آجرهای نیمه­ی باقی­ مانده از زلزله ساخته شده است. ایا در زلزله بعدی ساکنین پشت این دیوار عبرتی برای ما خواهند بود؟

3- اجرای ستونهای نگهدارنده بتنی در فواصل منظم در صورتی که با رعایت اصول فنی نباشد کارایی مناسب نخواهد داشت. نکاتی که به طور حتم باید در اجرای ستونهای نگهدارنده بتنی رعایت شوند به شرح زیر می باشند:
الف- به هیچ وجه نباید از دیوار آجری نامنظم دو طرف دیوار به عنوان قالب استفاده نمود.
ب- باید قبل از اجرای دیوار ستونهای نگهدارنده بتنی اجرا شوند و دو طرف ستونهای بتنی قالب بندی شوند.
ج- برای اتصال ستون های بتنی نگهدارنده با دیوار آجری باید از میلگرد های افقی استفاده نمود. می توان در هنگام اجرای دیوار نیز زائده های منظم بتنی در دیوار ایجاد نمود.
شکل: ستون بتنی نگهدارنده دیوار آجری که بدون قالب بندی و با کیفیت بسیار ضعیف اجرا شده است و این ستون بتنی نه تنها کمکی به پایداری دیوار در زلزله نخواهد کرد بلکه ... !!
بیاموزیم: بجای استفاده از ستون­های نگهدارنده بتنی می توان با افزایش ضخامت دیوار آجری در فواصل منظم و مناسب ( حداکثر 4 متر) پایداری دیوار را به نحو بهتری تامین نمود و یا از ستون ها نگهدارنده پیش ساخته فلزی با ددستک ها مناسب استفاده نمود. (توضیحات بیشتر در کلاسهای آموزشی)
 

ebrahim110

عضو جدید
خاکبرداری

خاکبرداری

آغاز هر کار ساختمانی با خاکبرداری شروع میشود . لذا آشنایی با انواع خاک برای افراد الزامی است.
الف) خاک دستی: گاهی نخاله های ساختمانی و یا خاکهای بلا استفاده در محلی انباشته (دپو) می­شود و بعد از مدتی با گذشت زمان از نظر ها مخفی میگردد. معمولا این خاکها که از لحاظ یکپارچگی و باربری جزء خاکهای غیرباربر دسته بندی میشوند در زمان خاکبرداری برای فونداسیون ساختمان ما دوباره نمایان میشوند. باید توجه نمود که این خاک قابلیت باربری ندارد و میبایست بطور کامل برداشت شود. شناختن خاک دستس بسیار آسان است، وجود قطعات و اجزای دست ساز بشر مانند آجر، موزاییک، پلاستیک و ... در خاک نشان دهنده دستی بودن خاک است.
شکل: خاک دستی، که آماده شده است تا پی های ساختمان (فونداسیون ها و شناژها) روی آن اجرا شوند. قطعات آجر و آشغال را در داخل خاک مشاهده می کنید.

ب) خاک نباتی: خاک های فرسوده و یا نباتی سطحی به خاکهایی گفته میشود که ریشه گیاهان در آن وجود داشته باشد این خاک برای تحمل بارهای وارده از طرف سازه مناسب نمی­باشد. برای شناختن خاکهای نباتی کافی است به وجود ریشه درختان و گیاهان – برگهای فرسوده و سستی خاک توجه شود. این خاک با فشار انگشتان فرو می­رود.
ج)خاک طبیعی بکر(دج): به خاکی که پس از خاک نباتی قرار دارد خاک طبیعی بکر میگویند توجه داشته باشید که همواره میبایست فونداسیون برروی خاک طبیعی بکر اجرا گردد. در شهر بم خاک طبیعی مقاومت لازم برای تحمل وزن ساختمان و فونداسیون را دارد.
در شکل زیر هر سه نوع خاک را مشاهده می کنید.


شکل: در این شکل خاک دستی- خاک نباتی و خاک طبیعی دست نخورده را به ترتیب از بالا به پایین مشاهده می کنید. همانطور که می بینید خاک نوع اول و دوم مردود می باشند.

تذکر: ریختن آب آهک به منظور بالا بردن مقاومت خاک دستی و نباتی به هیچ عنوان مورد تایید نمی باشد و نمی­توان خاک دستی و نباتی را با استفاده از آب آهک قابل استفاده نمود.


بیاموزیم: اکنون که با انواع خاک آشنا شدید توجه به نکات زیر بسیار لازم است:
الف ) در زمینهایی که فاقد هرگونه رویش گیاهی است حداقل عمق خاکبرداری 15 سانتی متر میباشد .
ب ) رسیدن به خاک طبیعی دست نخورده (بکر) میبایست حتما توسط مهندس ناظر تایید شود. توجه داشته باشید که مهندسین ناظر با مشخصات خاک بکر کاملا آشنا هستند.

ج) برای آماده سازی بستر برای بتن پی ها باید ابتدا 10 سانتی متر بتن با سیمان کم ریخته شود به این ترتیب عمق خاکبرداری باید حداقل 10 سانتی متر بیشتر از عمق مورد نیاز برای پی ها باشد.

------------------------------------------------------------------------------
در شهر هاي ديگر ايران خاكبرداري ( برداشت سطحي خاك ) و گود برداري ( برداشت خاك بطور عميق ) يك كار تخصصي بوده كه داراي ابزارها و روشهاي اجرايي خاص خود ميباشد . مهندسين متخصص در اين زمينه علاوه بر دانش نحوه اجراي خاكبرداريهاي تخصصي به مهارتهايي براي تثبيت خاك هاي جانبي و ساختمانهاي مسكوني جانبي زمين از قبيل اجراي سازه هاي نگهبان نيز بايد مسلط باشند تا بتوانند تا در عمق هاي زياد به گود برداري اقدام كنند .
تنوع سازه هاي نگهبان و شيوه هاي مختلف تثبيت خاك كاري تخصصي ميباشد كه لازمه ديدن دوره هاي دانشگاهي مرتبط و نيز كارهاي اجرايي و تجربيات خاص خود ميباشد .
با توجه به اينكه احتمال خطا در استفاده از اطلاعات صرفا كلاسيك براي جان كساني كه داراي تخصص نمي باشند مي تواند وجود داشته باشد از گذاشتن مطالب تخصصي در اين زمينه بر روي سايت خود داري مي كنم . اما شما ميتوانيد براي اشنا شدن با الفباي اين تخصص و ارتقاء دانش خود دوره هاي تخصصي سازمان نظام مهندسي را در زمينه گود برداري و ايمني را را ببينيد .
--------------------------------------------------------------------------------------
مطالب مرتبط
خاكبرداري هاي بزرگي و گود برداريهاي تخصصي چگونه انجام مي گيرد ؟ چگونه سازه هاي نگهبان اجرا مي شود ؟
 

ebrahim110

عضو جدید
آماده سازی بستر، شفته ریزی و بتن مگر

آماده سازی بستر، شفته ریزی و بتن مگر

پس از انجام خاکبرداری باید بستر خاک را برای اجرای پی آماده کنیم. برای این کار از بتن با سیمان کم ( 100 تا 150 کیلوگرم سیمان در هر متر مکعب بتن) که به بتن مِگر موسوم است استفاده می شود. به این ترتیب که روی خاک حداقل 10 سانتی متر بتن با سیمان کم می ریزیند و سپس روی آن را با ماله صاف می کنند تا برای بتن ریزی پی­ها آماده شود.
همچنین در صورتی که پس از خاکبرداری و رسیدن به خاک مناسب، لازم بود تا برای رسیدن به تراز کف پی ها از مصالح پر کننده استفاده نماییم و یا پیمانکار اشتباها بیش از حد لازم خاکبرداری نماید و فضای خالی بوجود اید برای پر کردن فضای خالی باید از بتن یا مصالح مناسب دیگر طبق نظر دستگاه نظارت و با هزینه پیمانکار استفاده نماید.
البته در شهر بم، برای رسیدن به عمق مورد نظر جهت اجرای بتن مگر و آغاز قالب بندی برای فونداسیون از شفته آهک استفاده میشود. استفاده از شفته آهک توصیه نمی شود اما با توجه به اینکه قیمت تمام شده آن پایین تر و بیشتر در دسترس می باشد لذا لازم است نکات زیر حتما رعایت شود تا در به دست آمدن کیفیت بهتر ما را یاری کند.
شفته ریزی:
شفته آهكی كه با دوغاب ساخته و خوب عمل‌آوری شده باشد، دارای مقاومت 7 روزه معادل 5 كیلوگرم بر سانتیمتر مربع و تاب 28 روزه حدوداً 10 كیلوگرم بر سانتیمتر مربع خواهد بود كه این مقاومت برای بستر پی ساختمان یا راه كاملاً مناسب می‌باشد.
1- آهک مصرفی میبایست حتما برای استفاده در شفته قبلا بصورت کامل شکفته شده باشد و پس از سرند شدن برای تهیه شفته مورد استفاده قرار بگیرد.
شکل: آهک شکفته و سرند شده و آهک نشکفته را مشاهده می کنید.




2- آهک باید حتما به صورت دوغاب با خاک درشت دانه مخلوط گردد .
3- بهتر است که مخلوط شفته آهک در کنار فونداسیون ساخته شود تا براحتی بتوان آن را به داخل محل خاک برداری منتقل کرد. در شکل های بعدی اجرای صحیح و اجرای نادرست را مشاهده میکنید.


شکل: روش صحیح شفته ریزی
شکل : روش نادرست شفته ریزی

4- دقت شود که بتن مگر حتما پس از عمل آوری کامل شفته آهک و رسیدن آن به گیرش اولیه بر روی آن اجرا شود تا آب بتن توسط شفته جذب نشده و موجب پوکی بتن مگر نگردد .
5- توجه شود که بر روی شفته اجرا شده تا زمانی که شفته به مقاومت 5/1 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع نرسیده است بارگذاری صورت نگیرد ( شفته آهکی زمانی به مقاومت 5/1 کیلوگرم بر متر مربع رسیده است که اثر کفش شما پس از راه رفتن بر روی آن باقی نماند.( برای حصول این منظور بازدید مهندس ناظر از شفته ریزی قبل از اجرای بتن مگر الزامی است .
شکل: شفته آهکی که هنوز قابل بارگذاری نیست. رد پا هنوز روی آن باقی می ماند.

6- باید توجه نمود که هر چه میزان رس در خاک مصرفی برای شفته بیشتر باشد میزان آهک مصرفی نیز باید بالاتر رود.

بتن مگر
بتن مگر یا به تعریفی بتن رگلاژ کف قالبندی فونداسیون در حقیقت یک بتن با مقدار سیمان کم (100 تا 150 کیلوگرم سیمان بر مترمکعب) است که جهت آماده سازی بستر خاکبرداری شده برای آرماتوربندی و صفحه گذاری اجرا میگردد توجه به نکات ذیل جهت اجرای بتن مگر الزامی است :
1- قبل از اجرای بتن مگر حتما خاک بستر را مرطوب نمایید تا آب بتن جذب خاک نگردد و کیفیت آن پایین نیاید .
2- در صورتی که بتن مگر را بر روی شفته آهک اجرا میکنید حتما توجه داشته باشید که شفته به مقاومت 5/1 کیلوگرم بر متر مربع رسیده باشد . ( شفته آهکی زمانی به مقاومت 5/1 کیلوگرم بر متر مربع رسیده است که اثر کفش شما پس از راه رفتن بر روی آن باقی نماند
3- شفته آهک میبایست قبل از اجرای بتن مگر مرطوب شده باشد تا آب بتن را جذب نکند. توجه داشته باشید زمانی که آهک هنوز جذب آب داشته باشد موجب پوکی بتن مگر میشود.
4- بتن مگر جهت پاکسازی کف و اجرای دقیقتر فاصله گذاری آرماتوربندی از کف انجام میگردد بنابراین به تمییز و یکنواخت بودن سطح آن دقت کنید تا آرماتوربندی بهتری داشته باشید.



شکل: یک نمونه بتن مگر ریخته شده را مشاهده می کنید. همانطور که می بینید سطح بتن کاملا صاف و یکنواخت بوده و اگر قبل از بتن ریزی پی جارو شود (خاک و آشغال ها جمع­آوری شوند.) یک بستر بسیار مناسب می باشد.

5- معمولا بتن مگر توسط دستگاههای مخلوط کن ( بتونیر ) کوچک ساخته میشود دقت نمایید که حداقل دو (2) دقیقه پس از اضافه کردن آب، بتن درون دستگاه به خوبی مخلوط شود و سپس مورد استفاده قرار بگیرد.
6- بعد از ریختن بتن مگر با توجه به دمای هوا حدود 10 ساعت سطح آن را مرطوب نگه دارید(با پاشیدن آب) و بعد از گذشت یک (1) روز می توانید عملیات بعدی را شروع کنید و روی بتن مگر راه بروید.
 

ebrahim110

عضو جدید
قالب بندی پی (فونداسیون) با آجر

قالب بندی پی (فونداسیون) با آجر

بعد از اینکه بتن مگر ریخته شد و مقاومت لازم را بعد از یک روز به دست آورد اگر از قالب مدفون (آجر چینی) استفاده می شود نوبت به قالب بندی پی ها می رسد.
در بم برای قالب بندی پی از آجر استفاده میشود. رعایت نکات زیر در قالب بندی برای هر چه بهتر اجرا شدن پی مفید است.
1- یکنواخت بودن آجرچینی پی و ایجاد سطح صاف و بدون خلل و فرج برای پی ها مفید و بلکه لازم است.
2- مقاومت آجر چینی، در صورتی که پشت آن خاک دستی (خاک نا مناسب) باشد اهمیت زیادی دارد چرا که نیروی خاک به سمت داخل باعث شکسته شدن قالب آجری خواهد شد.
شکل: همانطور که در شکل مقابل می بینید فشار خاک پشت قالب آجری به دلیل اینکه خاک دستی و نامرغوب است باعث شکسته و کج شدن قالب در تمام طول شده است. این موضوع مقاومت پی را به مقدار زیادی پایین خواهد آورد. ضمن اینکه اصلاح آن هزینه بسیار زیادی را در بر خواهد داشت.

3- همچنین درصورتی که پشت آجرچینی خالی است مقاومت قالب آجری اهمیت زیادی دارد به طوری که باید وزن بتن و نیروی لرزاندن (ویبره) بتن و وزن کارگر را تحمل کند. در صورتی که دیوار آجری در حین بتن ریزی دچار شکستگی و جابجایی شود باعث تخریب پی خواهد شد. بازسازی دیواره و توقف عملیات بتن ریزی و ایجاد پیوستگی بین بتن قدیم و جدید هزینه های زیادی به دنبال خواهد داشت.
4- درصورتی که امکان داشته باشد خیلی خوب است که یک لایه نازک سیمان کاری روی قالب آجری صورت گیرد. این کار برای کسب مقاومت بتن و عملکرد خوب آن بسیار مناسب است.
5- اگر لایه سیمان کاری صورت نگرفت حتما باید روی قالب آجری یک لایه پلاستیک ضخیم و مناسب برای جلوگیری از جذب آب بتن توسط آجر کشیده شود.
شکل: پلاستیک ضخیم که دور قالب آجری کشیده شده است.

تذکر: قالب بندی نکردن پی و استفاده از دیواره خاکی به جای قالب فقط در صورتی مجاز است که اولا خاک غیر ریزشی باشد (به مرور دانه های خاک داخل پی نریزند) و ثانیا خاکبرداری بسیار تمیز و دقیق صورت گرفته باشد و دیواره خاک صاف باشد. با توجه به نحوه عملیات خاکبرداری و پی کنی که در شهر وجود دارد تقریبا استفاده نکردن از قالب آجری غیر مجاز است.

بیاموزیم: قالب بندی فلزی بهترین نوع قالب بندی می باشد. البته نکات و پیش­بینی­های لازم برای استفاده از قالب فلزی از جمله، اضافه خاکبرداری برای بستن قالب، پر کردن پشت پی بعد از باز کردن قالب با پرکننده­های مناسب و دسترسی کم به قالب فلزی باعث می­شود که استفاده از قالب فلزی در شهر بم استقبال چندانی نداشته باشد.


6- در صورت نیاز و تمایل میتوان پس از گیرش اولیه بتن فونداسیون و با اطلاع مهندس ناظر ساختمان نسبت به جمع آوری قالب­بندی آجری برای استفاده مجدد آجر آن در ساختمان اقدام نمود.
 

ebrahim110

عضو جدید
آرماتور بندی و نصب صفحه ستونها

آرماتور بندی و نصب صفحه ستونها

آرماتوربندی کاری تخصصی میباشد و دقت و نظارت جدی بر آن الزامی است. در برخی شرایط تمام مقاومت پی را آرماتورها تامین می کنند. مهندسین ناظر موظف هستند قبل از اجرای بتن ریزی از آرماتوربندی فونداسیون بازدید به عمل آورده و تا پایان بتن ریزی نظارت مستمر و مستقیم داشته باشند. ذکر چند مطلب در خصوص آشنایی با نکات اجرایی آرماتوربندی الزامی است :

1- به هیچ عنوان از آرماتورهای زنگ زده و یا آغشته به روغن نباید استفاده شود در صورت آلودگی آرماتورها به روغن یا زنگ زدگی آنها، باید قبل از اجرای آرماتوربندی به پاکسازی آنها اقدام و بعد از تایید دستگاه نظارت به بتن ریزی اقدام گردد.
شکل: آرماتورهای زنگ زده که مجاز به استفاده از آنها در پی یا هر جای دیگر قبل از پاک کردن با برس یا هر وسیله دیگر نداریم.





بیاموزیم: آرماتورها دو دسته طولی (آرماتورهای اصلی) و عرضی (خاموت) هستند. خاموتها وظیفه نگهداری آرماتورهای طولی و جلوگیری از کمانش آنها در هنگام فشارهای زیاد و چند کاربرد بسیار مهم دیگر دارند. لذا اهمیت رعایت ضوابط خاموت گذاری کمتر از آرماتورهای اصلی نیست.

2- فاصله خاموتها از یکدیگر باید حداکثر 20 سانتی متر باشند و دستگاه نظارت موظف است که در صورت عدم رعایت از سوی پیمانکار از اجرای بتن ریزی جلوگیری نماید.
شکل: فاصله خاموتها از هم 20 سانتی متر است و مشاهده می کنید که نحوه اندازه گیری آن به راحتی قابل اندازه گیری است.

3- خاموتها باید مطابق بوسیله سیم آرماتوربندی به تمام میلگردهای طولی مهار شوند این امر الزامی است و میبایست توسط پیمانکار رعایت گردد و در صورت عدم توجه دستگاه نظارت موظف است از ادامه کار پیمانکار تا رفع نواقص فوق جلوگیری نماید.
شکل: در شکل مقابل مشاهده می کنید که خاموتها بوسیله سیم آرماتوربندی به آرماتورهای طولی بسته شده اند.

4- تمام میلگردها باید توسط قیچی مخصوص بریده شود و جدا از بریدن میلگردها به کمک دستگاه هوا برش خودداری شود . توجه داشته باشید که حرارت موجب افت کیفیت میلگردها میگردد.
شکل: بریدن آرماتور توسط قیچی. این روش صحیح می باشد.
شکل: بریدن آرماتور با هوابرش. این روش صحیح نیست و باعث می شود چند سانتی متر از سر بریده شده با حرارت غیر قابل استفاده شود.


5- از خم کردن آرماتور در دمای پایین تر از 5 درجه سانتیگراد خودداری شود و از باز و بسته کردن خمها به منظور شکل دادن مجدد میلگردها جدا خودداری شود در صورت مشاهده چنین مواردی باید به مهندس ناظر اعلام گردد تا مطابق ضوابط اقدام شود .

6- تمام میلگردها باید به صورت سرد و تا حد امکان با دستگاههای مکانیکی خم شوند از خم کردن آرماتورها و بولتهای صفحه های ستون به کمک حرارت ( هوابرش ) جدا خودداری شود.
شکل: نحوه صحیح خم کردن آرماتورها به صورت سرد و در دمای معمولی.

7- توجه داشته باشید که آرماتوربندی را که توسط مهندس ناظر تایید شده است نباید قبل از بتن ریزی تغییر داد (خصوصا از خارج کردن میلگردها جدا خودداری نمایید و در صورت مشاهده سریعا به مهندس ناظر گزارش دهید.)
8- فاصله بین میلگردها تا سطح قالب بندی حداقل باید 5/2 سانتی متر باشد تا پوشش بتنی روی میلگردها دارای ضخامت مناسبی باشد و علاوه بر ایجاد پیوستگی بین بتن و میلگرد، محافظت میلگردها در برابر خوردگی و زنگ زدگی انجام شود.
شکل: رعایت نکردن فاصله بین میلگردها و جداره قالب باعث از بین رفتن سریع پی می شود. ایا مجریانی که خودشان در زلزله نبوده­اند و از دست دادن زن و فرزند را نچشیده­اند، بهتر از این خواهند ساخت؟
شکل: فاصله مناسب بین میلگرد و دیواره قالب باعث استحکام و بالارفتن عمر پی و در نتیجه سازه و بالا رفتن مقاومت در برابر زلزله خواهد شد.
 

ebrahim110

عضو جدید
نگهداری بتن پی

نگهداری بتن پی

بعد از آنکه بتن ریخته شد و گیرش اولیه پیدا کرد (بعد از حدود 1.5 ساعت) عملیات خاصی برای نگهداری بتن باید آغاز شود. این عملیات که به عمل­آوری یا نگهداری بتن موسوم است باعث می شود تا به مشخصات مورد نظر برای بتن که در طراحی در نظر گرفته شده است دست پیدا کنیم و مقاومت و دوام بتن را بالا ببریم.
1- تمامی مقاطعی که بتن ریزی میگردد تا 3 روز باید آب پاشی شده و تا هفت روز مرطوب نگه داشته شود. این عمل در بالا بردن کیفیت بتن بسیار حائز اهمیت است.
2- از مصرف بتن باقیمانده ایی که بدون نظارت مهندس ناظر با افزودن آب برای استفاده مجدد آماده میشود جدا خودداری نمایید .

3- به عنوان یک روش بسیار مناسب و مطمئن می توان از پوشش پلاستیکی که اطراف قالب می گذاریم استفاده کنیم، به این ترتیب که اطراف پلاستیک را مقداری بیشتر در نظر بگیریم و بعد از بتن­ریزی لبه های پلاستیک را روی بتن برگردانیم.
 

ebrahim110

عضو جدید
نصب اسکلت فلزی

نصب اسکلت فلزی

در زمینه اجرای سازه های فلزی با توجه به اینکه اتصالات اسکلتهای فلزی پیش ساخته در بم بصورت پیچ و مهره ای طراحی گردیده است، توجه به نکات زیر الزامی میباشد:
1- با توجه به پس لرزه هایی که در این مدت هر چند یکبار شهر بم شاهد آن بوده و خواهد بود، باید برای بستن کلیه مهره های مورد استفاده از واشرهای فنری استفاده گردد تا این لرزشها موجب شل شدن پیچها نگردد.
شکل: نمونه پیچ و مهره و واشر مناسب و مورد استفاده در اسکلت­های فلزی بم.
شکل: نمونه پیچ و مهره استفاده شده با واشر.
2- توجه داشته باشید تنها تیرهای فلزی که در داخل بتن قرار میگیرند فاقد پوشش رنگ باشند تا یکپارچگی بیشتری با بتن داشته باشند و مابقی اجزاء سازه باید دارای پوشش رنگ باشد.
شکل: نمونه اسکلت فلزی که به طرز صحیحی قسمتهای مرتبط با بتن رنگ نشده­اند.
3- صفحات اتصال مهاربندها و ابتدا و انتهای تیرها باید پس از نصب و آچار کشی نهایی، تنها در صورتی که در بتن مدفون نمیگردند با رنگ پوشش داده شوند .
4- بهتر است برای سهولت کار، پیچهای بولتهای فونداسیون قبل از آغاز بتن ریزی بوسیله گریس پوشانده شوند تا توسط بتن آلوده نگردد.
شکل: بولتهای صفحه ستون که به دلیل اجرای نادرست و در نظر نگرفتن تمهیدات لازم مانند گریسکاری به بتن آغشته شده اند و نصب اسکلت فلزی و تنظیم صفحه ستون را با مشکل مواجه خواهند نمود.
 

ebrahim110

عضو جدید
اجرای سقف تیرچه بلوک

اجرای سقف تیرچه بلوک

ابتدا باید تیرچه‌ها روی پلهای اصلی، ( تیرهای فلزی )، در ترازهای موردنظر كارگذاری شوند. فاصله بین تیرچه‌ها با بلوكهای مجوف پر شده و پس از نصب میلگردهای حرارتی و میلگردهای تكمیلی بر اساس نقشه‌های اجرایی، بتن دال سقف ریخته می‌شود. آرماتورهای اصلی تیرچه باید به طول 15-10 سانتیمتر با تیرهای اصلی درگیر شوند و به هیچوجه نباید این آرماتورها را به تیرهای فلزی جوش داد. نظر به اینكه تیرچه‌ها به استثنای تیرچه‌های با جان باز قبل از یكپارچه شدن سقف قادر به تحمل بار سقف نیستند، باید توسط تعدادی چارتراش و پایه (جک ها یا شمعها) به نحو مناسب و مطمئنی نگهداری شوند. در موقع اجرا باید خیز مناسبی به طرف بالا به تیرچه‌ها داد تا پس از اجرا و یكپارچه شدن سقف و وارد شدن بارهای وارده این خیز حذف شود. مقدار خیز در كارگاه با تجربه به دست می‌اید، معمولاً به ازای هر متر طول دهانه 2 میلیمتر خیز در نظر گرفته می‌شود. در مورد زمان برچیدن پایه‌ها و پایه‌های اطمینان، باید مندرجات ایین‌نامه بتن ایران مراعات گردد.
برای آشنایی با اجرای سقفهای تیرچه بلوک توجه نکات زیر را مد نظر داشته باشید تا از سقفی که بالای سرتان قرار خواهد گرفت مطمئن باشید.
1- جکهایی که در زیر سقفهای تیرچه بلوک برای تحمل وزن بتن تازه تا رسیدن به مقاومت اولیه آن استفاده میشود حداقل 10 روز باید بدون تغییر باقی بمانند.

شکل: استفاده از جک ها (شمعها) ی نگهدارنده تیرچه ها برای بتن ریزی. این جکها را می توان طوری اجرا نمود که به ازای هر دو متر طول تیرچه حدود 2 میلیمتر وسط تیرچه را بالاتر نگهدارد تا بعد از بتن ریزی این خیز حذف شود.


2- دقت نمایید تا سر تیرچه ها از بال تیرآهن جدا نشده باشد. گاهی بر اثر بی دقتی در نصب جکهای زیر سقف تیرچه ها از روی بال تیرآهن جدا شده و بالاتر قرار میگیرد. این جکها باید به نحوی اجرا شود که میلگردهای دو سر تیرچه روی بال تیرآهن قرارگیرد..
شکل: سر تیرچه که از روی بال تیرآهن بلند شده است.
شکل: سر تیرچه که از روی بال تیرآهن بلند شده است.

3- در صورتی که تیرچه به یک تیرآهن منتهی میگردد میبایست با استفاده از میلگرد ممان(لنگر) منفی، تیرچه به تیرآهن مهار شود تا در زمان زلزله دچار گسیختگی نگردد.
شکل: نمونه میلگرد ممان منفی و نحوه اجرای آن.
4- در شکل زیر میلگردهای ممان منفی نشان داده شده است، این میلگردها موجب میشود تا سقف شما به صورت یکپارچه عمل کرده و ایمنی آن بسیار بالا رود. توجه داشته باشید که هر تیرچه باید توسط این میلگردها به تیرآهن باربر خود متصل گردد. در محل هایی که دو تیرچه در امتداد هم مطابق شکل بعدی به یک تیرآهن متصل میگردند باید بوسیله میلگردهای ممان منفی تیرچه ها را به تیرآهن متصل نمائیم .
شکل: میلگرد ممان منفی بین تیرچه­های دو طرف یک تیرآهن.



5- ضخامت بتن بر روی سقف باید حداقل 5 سانتی متر باشد. برای آنکه بتوانید این ضخامت را به دست آورید کافی است حدود 4 قطعه نیمه آجر را بر روی 4 نقطه مختلف از بلوک های سقفی بگذارید ، بتن میبایست پس از اجرا لبالب آجرها گردد.

6- میلگردهای حرارتی بر روی سقف باید به صورت شبکه ایی با اضلاع 25 سانتی متر اجرا گردد. شبکه­ای که در شکلهای بعدی می­بینید با اضلاع 25 سانتی متر میباشد.

شکل: شبکه میلگرد­های سقف با فاصله­های 25 سانتی متر در دوجهت.
تذکر: میلگردهای مصرفی میبایست کاملاً صاف باشد.
شکل: نمونه شبکه آرماتورهای منظم و صاف.
شکل: نمونه شبکه آرماتورهای نامنظم و ناصاف.

7- بتن مصرفی بر روی سقف حتما میبایست به صورت یکپارچه اجرا شود و نباید بین بتن ریزی فاصله ایی ایجاد گردد.
شکل: بتن ریخته شده و رها شده که سفت شده است و هنگام ریختن بتن سقف باعث ازبین رفتن مقاومت این قسمت می شود.
شکل: بتن­ریزی نباید در چند مرحله با فاصله زمانی زیاد انجام شود. ریختن قسمتی از بتن و گذشت زمان طولانی (بیش از چند ساعت) باعث خرابی عملکرد سقف و کاهش مقاومت آن می شود.



8- قبل از بتن ریزی باید سقف از هرگونه آلودگی همچون بتن خشک شده، شن و ماسه و یا خرده های سفال در مقاطع حساس همچون محل اتصال تیرچه به سقف پاک شود.
شکل: 1: محل بتن ریزی که مملو از آلودگی و مواد زاید می­باشد. این مواد زاید باعث ناپیوستگی بتن و از بین رفتن مقاومت می­شود. 2: وجود آشغال در روی بال تیر آهن باعث می شود در لرزش­های زلزله سقف از تیرآهن جدا شود. 3: مهندس ناظر نباید اجازه بتن­ریزی قبل از تمییز کردن محل را به پیمانکار بدهد.


بیاموزیم: برای شیب بندی سقف تنها از پوکه معدنی یا خرده آجرهای سفالی که سبک هستند استفاده نمایید. سقف هرچه سبک تر باشد ایمنی آن بالاتر است.
 

ebrahim110

عضو جدید
دیوار چینی داخلی

دیوار چینی داخلی

توجه به نحوه اجرای صحیح یک دیوار کمک بسیار مهمی در بالا بردن ضریب اطمینان یک منزل مسکونی در برابر زلزله می­کند.
توجه به نکات مهم و ساده­ای که در دیوار چینی وجود دارد می­تواند کمک زیادی به ایمن سازی ساختمان در برابر زلزله نماید.
1 . دیوار حتما باید به کمک سنجاقکهایی که در شکل زیر نشان داده شده است به ستون متصل گردد.
شکل: سنجاقک­هایی که به ستون متصل شده و در داخل دیوار قرار می­گیرند تا اتصال بین دیوار و ستون را تامین کنند.




بیاموزیم:
شما با توجه به آنچه در این دفترچه مشاهده کردید می­توانید به عنوان صاحب کار (کارفرما) به روند اجرایی پیمانکار اشراف داشته باشید. توجه داشته باشید که:
1- مهندس ناظر موظف است در تمام لحظات بتن­ریزی توسط پیمانکار در محل ساختمان حضور داشته باشد.
2- مهندس ناظر موظف است قبل از ریختن بتن، بتن را به صورت چشمی کنترل و اسلامپ، روانی و کارایی آن را کنترل نماید.
3- مهندس ناظر موظف است پس از پایان هر کدام از مراحل ساخت، قبل از شروع مرحله بعدی و قبل از اینکه حاصل کار پیمانکار در نتیجه عملیات بعدی مخفی شود، کار را کنترل و درصورتی که مطابق با اصول و مقررات فنی باشد اجازه ادامه کار را به پیمانکار بدهد.
4- در صورتی که مهندس ناظر به موقع در محل ساختمان حضور نداشته باشد و یا تذکرات لازم را به پیمانکار ندهد، موضوع را به صورت کتبی به دفتر فنی شهرداری و ستاد معین مربوط گزارش دهید.
5- در صورتی که مهندس ناظر دستور اصلاح قسمتی از کار را به پیمانکار بدهد، پیمانکار موظف است با هزینه خودش کار را مطابق مشخصات فنی و نظر ناظر اصلاح نماید.
6- در صورت مشاهده هرگونه نقص فنی در عملیات اجرایی پیمانکار موضوع را کتبا به مهندس ناظر اطلاع دهید و در صورتی که مهندس ناظر موضوع را پیگیری نکرد موضوع را سریعا به صورت کتبی به دفتر فنی شهرداری گزارش دهید.
 

ebrahim110

عضو جدید
اتصال گيردار تير به ستون در سازه های فولادی

اتصال گيردار تير به ستون در سازه های فولادی

جهت ایجاد اتصال گیردار تیر به ستون بدین ترتیب عمل می نمايند که یک ورق ( پلیت ) در بال فوقانی و یک ورق بر روی بال تحتانی تیر جوش می دهند. سپس تیر را بر روی نبشی نشیمن ستون قرار می دهند. این نبشی صرفا نقش تکیه گاهی و مونتاژ داشته و محاسباتی نمی باشد. بعد از قرارگیری تیر بر روی نبشی نشیمن ، نبشی نشيمن به ورق تحتانی و ورق تحتانی و فوقانی به ستون جوش داده می شود. سپس از نبشی های جان برای تکمیل اتصال گیرداری بهره می برند. این نبشی ها از يک طرف به جان تیر و از طرف دیگر به ستون جوش داده می شوند. این نبشی جهت ایجاد مقاومت پیچشی در تیر می باشد.

المانهای محاسباتی این اتصال شامل نبشی های جان و ورق های اتصال فوقانی و تحتانی می باشند. نبشی های جان بر اساس برش ناشی از نیروی محوری و ورق ها نیز بر اساس لنگر ایجاد شده ، طراحی می شوند.

گاها نيز دیده شده است که جهت تامین گیرداری بیشتر ، از لچکی در زیر نبشی نشیمن بهره می برند.

شایان ذکر است که شرط لازم جهت ایجاد اتصال گیردار تیر به ستون ، بایستی تیر به بال ستون جوش داده شود. به همین دلیل ایجاد گیرداری در دو بعد در ستون های IPE غیر ممکن می باشد. جهت بهره گیری از اتصال گیردار ( قاب خمشی ) در دو جهت بایستی از مقاطع مرکب که دارای بال دو دو جهت ستون می باشد بهره برد. ( شکل 1 )

 

ebrahim110

عضو جدید
اتصال مفصلی تير به ستون در سازه های فولادی

اتصال مفصلی تير به ستون در سازه های فولادی

برای ایجاد اتصال مفصلی تیر به ستون در سازه های فولادی می توان از نبشی به عنوان قطعه اتصال دهنده بهره برد. نبشی قطعه ای می باشد که به خودی خود دارای مقاومت خمشی خیلی ناچیزی است ، مگر آنکه توسط قطعات دیگری مانند لچکی مقاومت خمشی آنرا افزایش دهیم.

جهت اجرای این نوع اتصال ابتدا نبشی زیر سری ( نشيمن ) در روی زمین بر روی ستون در کد ارتفاعی مورد نظر جوش داده می شود. در جوشکاری این قطعه بایستی به این نکته دقت داشت که تمام سطوح تماس نبشی به ستون جوش داده نشود. نحوه جوشکاری این نبشی به اين صورت می باشد که سطوح قائم آن به صورت کامل جوشکاری می شود و سطح مماسی افقی در طرفین نبشی به اندازه 20% ارتفاع جوش قائم ، جوشکاری می شود. اين عمل بدان سبب انجام می پذيرد تا نبشی جوش داده شده دارای مقاومت پیچشی نباشد. البته متاسفانه در اکثر سازه های فولادی ديده می شود که تمامس سطوح تماس نبشی جوش داده می شود که باعث ایجاد جریان پیچش در ستون می شود بدون آنکه نبشی دارای مقاومت پیچشی داشته باشد.

بعد از استوار کردن ستونها و قرار گیری تیرها ، نبشی زير سری به صورت کامل به بال زيرین جوش داده می شود. البته برای خودداری از جوشکاری سر بالا می توان طول نبشی را از عرض بال بیشتر در نظر گرفت تا جوشکار به راحتی عمل جوشکاری را اجرا کند. سپس محل نبشی بالاسری ( زبرین ) از یک طرف به ستون و از طرف دیگر به بال فوقانی تیر جوش داده می شود. جوشکاری این نبشی نیز بدین صورت می باشد که فقط بایستی سطح مماس افقی نبشی بر روی ستون و پیشانی نبشی بر روی بال فوقانی جوش داده شوند.

شایان ذکر می باشد که از به کار بردن هر گونه نبشی اتصال جان تبر به ستون بایستی خودداری کرد.

در ضمن در این نوع اتصال ، فقط نبشی زیر سری جزء قطعات محاسباتی می باشد و بایستی مشخصات نبشی به همراه طول جوش مورد نیاز با توجه به نیروی محوری وارده به تیر محاسبه شود. اما نبشی بالاسری قطعه محاسباتی نبوده و صرفا نقش تکیه گاهی دارد.
 

ebrahim110

عضو جدید
علل مختلفي كه باعث فرسودگي و تخريب سازه هاي بتني مي شوند

علل مختلفي كه باعث فرسودگي و تخريب سازه هاي بتني مي شوند

- علل فرسودگي و تخريب سازه هاي بتني
علل مختلفي كه باعث فرسودگي و تخريب سازه هاي بتني مي شود همراه با علائم هشدار دهنده ديگري كه كار تعميرات را الزامي مي دارند، در نخستين بخش از كتاب مورد بررسي و تحليل قرار مي گيرند:
1-1- نفوذ نمكها
نمكهاي ته نشين شده كه حاصل تبخير و يا جريان آبهاي داراي املاح مي باشند و همچنين نمكهایی كه توسط باد در خلل و فرج و تركها جمع مي شوند، هنگام كريستاليزه شدن مي توانند فشار مخربي به سازه ها وارد كنند كه اين عمل علاوه بر تسريع و تشديد زنگ زدگي و خوردگي آرماتورها به واسطه وجود نمكهاست. تر وخشك شدن متناوب نيز مي تواند تمركز نمكها را شدت بخشد زيرا آب داراي املاح، پس از تبخير، املاح خود را بهجا مي گذارد.
1-2- اشتباهات طراحي
بهكارگيري استانداردهاي نامناسب و مشخصات فني غلط در رابطه با انتخاب مواد، روشهاي اجرايي و عملكرد خود سازه، مي تواند به خرابي بتن منجر شود. به عنوان مثال استفاده از استانداردهاي اروپايي و آمريكايي جهت اجراي پروژه هايي در مناطق خليج فارس، جايي كه آب و هوا و مواد و مصالح ساختماني و مهارت افراد متفاوت با همه اين عوامل در شمال اروپا و آمريكاست، باعث مي شود تا دوام و پايايي سازه هاي بتني در مناطق ياد شده كاهش يافته و در بهره برداري از سازه نيز با مسائل بسيار جدي مواجه گرديم.
1-3- اشتباهات اجرایی
كم كاريها، اشتباهات و نقصهایی كه به هنگام اجراي پروژه ها رخ مي دهد، ممكن است باعث گردد تا آسيبهايي چون پديدهء لانه زنبوري، حفره هاي آب انداختگي، جداشدگي، تركهاي جمع شدگي، فضاهاي خالي اضافي يا بتن آلوده شده، به وجود آيد كه همگي آنها به مشكلات جدي مي انجامند.
اين گونه نقصها و اشكالات را مي توان زاييدهء كارآئي، درجهء فشردگي، سيستم عمل آوري، آب مخلوط آلوده، سنگدانه هاي آلوده و استفاده غلط از افزودنيها به صورت فردي و يا گروهي دانست.
1-4- حملات كلريدي
وجود كلريد آزاد در بتن مي تواند به لايهء حفاظتي غير فعالي كه در اطراف آرماتورها قرار دارد، آسيب وارد نموده و آن را از بين ببرد.
خوردگي كلريدي آرماتورهايي كه درون بتن قرار دارند، يك عمل الكتروشيميايي است كه بنا به خاصيتش، جهت انجام اين فرآيند، غلظت مورد نياز يون كلريد، نواحي آندي و كاتدي، وجود الكتروليت و رسيدن اكسيژن به مناطق كاتدي در سل (CELL)خوردگي را فراهم مي كند.
گفته مي شود كه خوردگي كلريدي وقتي حاصل مي شود كه مقدار كلريد موجود در بتن بيش از 6/0 كيلوگرم در هر متر مكعب بتن باشد. ولي اين مقدار به كيفيت بتن نيز بستگي دارد.
خوردگي آبله رویی حاصل از كلريد مي تواند موضعي و عميق باشد كه اين عمل در صورت وجود يك سطح بسيار كوچك آندي و يك سطح بسيار وسيع كاتدي به وقوع مي پيوندد كه خوردگي آن نيز با شدت بسيار صورت مي گيرد. از جمله مشخصات (FEATURES ) خوردگي كلريدي، مي توان موارد زير را نام برد:
(الف) هنگامي كه كلريد در مراحل مياني تركيبات (عمل و عكس العمل) شيميايي مورد استفاده قرار گرفته ولي در انتها كلريد مصرف نشده باشد.
(ب) هنگامي كه تشكيل همزمان اسيد هيدروكلريك، درجه PH مناطق خورده شده را پايين بياورد. وجود كلريدها هم مي تواند بهعلت استفاده از افزودنيهاي كلريد باشد و هم مي تواند ناشي از نفوذيابي كلريد از هواي اطراف باشد.
فرض بر اين است كه مقدار نفوذ يونهاي كلريدي تابعيت از قانون نفوذ FICK دارد. ولي علاوه بر انتشار (DIFFUSION) به نفوذ (PENETRATION) كلريد احتمال دارد به خاطر مكش موئينه (CAPILLARY SUCTION) نيز انجام پذيرد.
1-5- حملات سولفاتي
محلول نمكهاي سولفاتي از قبيل سولفاتهاي سديم و منيزيم به دو طريق مي توانند بتن را مورد حمله و تخريب قرار دهند. در طريق اول يون سولفات ممكن است آلومينات سيمان را مورد حمله قرار داده و ضمن تركيب، نمكهاي دوتايي از قبيل:THAUMASITE و ETTRINGITEتوليد نمايد كه در آب محلول مي باشند. وجود اين گونه نمكها در حضور هيدروكسيد كلسيم، طبيعت كلوئيدي(COLLOIDAL) داشته كه مي تواند منبسط شده و با ازدياد حجم، تخريب بتن را باعث گردد. طريق دومي كه محلولهاي سولفاتي قادر به آسيب رساني به بتن هستند عبارتست از: تبديل هيدروكسيد كلسيم به نمكهاي محلول در آب مانند گچ (GYPSUM) و ميرابليت MIRABILITE كه باعث تجزيه و نرم شدن سطوح بتن مي شود و عمل LEACHING يا خلل و فرج دار شدن بتن به واسطه يك مايع حلال، به وقوع مي پيوند.
1-6- حريق
سه عامل اصلي وجود دارد كه مي توانند مقاومت بتن را در مقابل حرارت بالا تعيين كنند. اين عوامل عبارتند از:
(الف) توانايي بتن در مقابله با گرما و همچنين عمل آب بندي، بدون اينكه ترك، ريختگي و نزول مقاومت حاصل گردد.
(ب) رسانايي بتن (CONDUCTIVITY)
(ج) ظرفيت گرمايي بتن(HEAT CAPACITY)
بايد توجه داشت دو مكانيزم كاملاً متضاد انبساط (EXPANSION) و جمع شدگي مسؤول خرابي بتن در مقابل حرارت مي باشند. در حالي كه سيمان خالص به محض قرار گرفتن در مجاورت حرارتهاي بالا، انبساط حجم پيدا مي كند، بتن در همين شرايط يعني در معرض حرارتهاي (دماي) بالا، تمايل به جمع شدگي و انقباض نشان مي دهد. چون حرارت باعث از دست دادن آب بتن مي گردد، نهايتاً اينكه مقدار انقباض در نتيجه عمل خشك شدن از مقدار انبساط فراتر رفته و باعث مي شود جمع شدگي حاصل شود و به دنبال آن ترك خوردگي و ريختگي بتن به وجود مي آيد .به علاوه در درجه حرارت 400 درجه سانتي گراد، هيدروكسيد كلسيم آزاد بتن كه در سيمان پر تلند هيدراته شده موجود است، آب خود را از دست داده و تشكيل اكسيد كلسيم مي دهد. سپس خنك شدن مجدد و در معرض رطوبت قرار گرفتن باعث مي شود، تا از نو عمل هيدراته شدن حاصل شود كه اين عمل به علت انبساط حجمي موجب بروز تنشهاي مخرب مي گردد. هچنين انبساط و انقباض نا هماهنگ و متمايز (DIFFERENTIAL EXPANSION AND CONTRACTION)مواد تشكيل دهنده بتن مسلح مانند آرماتور، شن، ماسه و ... مي توانند در ازدياد تنشهاي تخريبي نقش موثري داشته باشند.
1-7- عمل يخ زدگي
براي بتنهاي خيس، عمل يخ زدگي يك عامل تخريب مي باشد، چون آب به هنگام يخ زدن ازدياد حجم پيدا كرده و باعث توليد تنشهاي مخرب دروني شده و لذا بتن ترك مي خورد. تركها و درزهایي كه نتيجه يخ زدگي و ذوب متناوب مي باشند، باعث مي گردند سطح بتن به صورت پولكي درآمده و بر اثر فرسايش، خرابي عمق بيشتري يابد بنابراين عمل يخ ز دگي بتن و ميزان تخريب حاصله، بستگي به درجه تخلخل و نفوذپذيري بتن دارد كه اين موضوع علاوه بر تاثير تركها و درزهاست.
1-8- نمكهاي ذوب يخ
اگر براي ذوب نمودن يخ بتن، از نمكهاي ذوب يخ استفاده شود، علاوه بر خرابيهاي حاصله از يخ زدگي، ممكن است همين نمكها نيز باعث خرابي سطحي بتن گردند. چون باور آن است كه خرابيهاي حاصل از نمكهاي ذوب يخ، در نتيجه يك عمل فيزيكي به وقوع مي پيوندد، غلظت نمكها، موجود بودن آبي كه قابليت يخ زدگي داشته باشد و در كل فشارهاي هيدروليكي و غشايي (OSMOTIC) نقش بسيار مهمي در دامنه و وسعت خرابيها ايفا مي كنند.
1-9- عكس العمل قليايي سنگدانه ها
در اين قسمت مي توان از واكنشهاي "قليايي- سيليكا" و "قليايي- كربناتها" نام برد.
عكس العمل قليايي سيليكا(ALKALI-SILICA) عبارتست از: ژلي كه از عكس العمل بين هيدروكسيد پتاسيم و سيليكاي واكنش پذير موجود در سنگدانه حاصل مي شود. بر اثر جذب آب، اين ژل انبساط پيدا كرده و با ايجاد تنشهايي منجر به تشكيل تركهاي دروني در بتن مي شود. واكنش قليايي كربنات، بين قلياهاي موجود در سيمان و گروه مشخصي از سنگهاي آهكي (DOLOMITIC) كه در شرايط مرطوب قرار مي گيرند، به وقوع مي پيوندد. در اينجا نيز انبساط حاصله باعث مي شود تا تركهایی ايجاد شود يا در مقاطع باريك خميدگيهايي بهوجود آيد.
1-10- كربناسيون
گاه لايه حفاظتي كه در مجاورت آرماتور داخل بتن موجود است، در صورت كاهش PH بتن اطراف، به كلي آسيب ديده و از بين مي رود. بنابراين نفوذ دي اكسيد كربن از هوا، عكس العملي را با بتن آلكالين ايجاد مي نمايد كه حاصل آن كربنات خواهد بود و در نتيجه درجه PH بتن كاهش مي يابد. همچنان كه اين عمل از سطح بتن شروع شده و به داخل بتن پيشروي مي نمايد؛ آرماتور بتن تحت تأثير اين عمل دچار خوردگي مي گردد. علاوه بر خوردگي، دي اكسيد كربن و بعضي اسيدهاي موجود در آب دريا مي توانند هيدروكسيد كلسيم را در خود حل كرده و باعث فرسايش سطح بتن گردند.
 

ebrahim110

عضو جدید
مشخصات فني عمومي كار هاي ساختماني

مشخصات فني عمومي كار هاي ساختماني

سطح ايستايي
منظور از سطح ايستايي ، سطح طبيعي آب زير زميني منطقه اي با توجه به نوسانات فصلي مي باشد .
تاب زمين
منظور از تاب زمين حداكثر فشار قابل تحمل زمين بدون در نظر گرفتن ضريب اطمينان مي باشد .
تاب مجار زمين
منظور از تاب مجاز زمين حداكثر فشار قابل تحمل زمين با در نظر گرفتن ضريب اطمينان مي باشد .
وزن مخصوص ظاهري
وزن مخصوص ظاهري عبارت است از وزن واحد حجم قضائي
بار وارده
منظور از بار وارده بر آيند كليه نيروهاي وارده مي باشد .
آماده كردن كارگاه
تخريب
ساختمانهاي موجود و قديمي ( غير از آثار باستاني ) كه تخريب آنها به منظور احداث ساختمانهاي مورد پيمان ضروري است بايد قبل از خراب كردن اندازه گيري و صورت مجلس گردد . قبل از شروع به تخريب ابنيه و تاسيسات زائد بايد سرويسها و انشعابات مربوط به آن مانند آب ، فاضلاب ، برق ، تلفن ، سوخت و غيره قطع و بنحو اطمينان بخشي مسدود گردد . لوله هاي آتش نشاني نبايد بدون اطلاع و اجازه مقامات صلاحيتدار قطع شود . مصالح قابل استفاده حاصل از تخريب حتي الامكان بايد جمع اوري و دسته بندي شدهو سپس در محل مناسبي انبارگردد . قبل از تنظيم صورت مجلس و صدور دستور كار ، تخريب هيچ ساختماني مجاز نمي باشد در حين تخريب بايد مرتبا آبپاشي صورت گيرد و احتياطات لازم به منظور جلوگيري از ايجاد گردوغبار انجام شود . هنگام تخريب وهمچنين حين اجراي عمليات ساختماني علاوه بر رعايت مقررات ودستورات شهرداري و وزارت كار بايد ديواري موقت به منظور مجزا كردن محيط كارگاه از محوطه اطراف و تامين ايمني عابرين ساخته شود .
نقاط نشانه ومبدا
به منظور تعيين حجم عمليات و اجراي صحيح كار بايد به تعداي كافي نقاط نشانه و مبدا تعيين گردد نقاط اصلي نشانه ومبدا بايد روي پايه هاي بتني و بارنگ روغني مشخص و شماره گذاري شوند. سطح مقطع فوقاني پايه هاي بتني حداقل 10*10 سانتيمتر و ارتفاع آن حداقل بايد 70 سانتيمتر باشد و پس از نصف حدود 20 سانتيمتر از آن بالا از سطح زمين طبيعي قرار گيرد .
تسطيح محوطه :
در صورتي كه زمين تحويل شده براي ساختمان سنگلاخ بوده ويا داراي ناهمواريهاي زياد باشد كه مانع انجام عمليات ساختماني شود بايد محوطه كارگاه تا تراز مورد نظر پاك و هموار گردد . مصرف سنگهاي حاصله از اين عمليات در ساختمان به شرطي مجاز است كه بصورت قابل استفاده در آمده باشد . چنانچه زمي تحويل شده براي ساختمان آب خيز بوده واجراي كار در آن بدون زهكشي مقدور نباشد ، بايد نسبت به زهكشي كليه زمينهايي كه در آن بنا احداث مي گردد اقدام شود .
ساختمانهاي موقت
براي انجام امور اداري و دفتري ضروري است بطور موقت اطاق يا اطاقهايي به وسعت لازم در محوطه كارگاه و با مجاورت آن تهيه و ساخته شود و همچنين تاسيسات روشنايي وحرارتي و بهداشتي و در صورت امكان وسائل ارتباطي براي كارمندان و كارگران تامين شود به منظور نگهداري و حفاظت مصالحي كه ممكن است در هواي آزاد فاسد شده و يا آسيب ببيند لازم است انبارهايي با وسعت مناسب با احتياجات كارگاه بندهاي زير انجام شود .
الف – عمق گود برداري ترانشه در نقاط زمين بايد به طوري باشد كه لوله و كابل دقيقا در ترازهاي داده شده در نقشه قرار گيرد .
ب – گودبرداري ترانشه بايد به نحوي صورت گيرد كه داراي عرض كافي براي اتصال لوله ها در داخل تراشه باشد .
پ – كندن تراشه ابتدا بايد تا 15 سانتيمتر عمق نهايي انجام شود و بقيه گود برداري توسط دست ودرست قبل از ريختن بتن كف و با ماسه و يا قرار دادن لوله ها صورت گيرد .
ت – كف ترانشه ها بايد به دقت طبق نقشه تنظيم شود به نحوي كه تكيه گاه يكنواختي باي كابل و لوله در تمام طول ايجاد گردد مگر در نقاطي كه براي سهولت اتصال گود برداري زيادتري لازم است .
هنگاميكه ايجاد ترانشه در زمين سنگي انجام مي شود بايد به منظور تنظيم كف ترانشه قشري از ماسه نرم به ضخامت حداقل 10 سانتيمتر در كف ترانشه زير لوله با كابل ريخته شود .


خاكريز
خاكريزي داخل تراشه
پر كردن ترانشه نبايد قبل از بازرسي و آزمايش و يا كابلهاي داخل آن انجام پذيرد . ترانشه بايد ابتدا تا ارتفاع 15 سانتيمتري روي لوله با ماسه پر شود و سپس خاكريزي داخل آن قشر به قشر طبق نقشه و مشخصات به آرامي انجام شود . از ريختن خاك از ارتفاع زياد بايد خود داري گردد كوبيدن قشر هاي خاكريزي ( به استثناي ماسه روي لوله ) بايد به وسيله مناسبي طبق نظر دستگاه نظارت انجام گيرد . خاكريزي داخل اطاق و ياكف پياده رو و يا پشت پي تا تراز مورد نظر بايد در قشرهاي حداكثر 30 سانيمتري انجام و پس از آبپاشي با وسيله دستي يا موتوري به خوبي كوبيده شود ولي در د رمورد كف انبارها ، يا سالنهايي كه ماشينهاي سنگين در آن رفت و آمد مي كنندبايد با غلطك موتوري تا حد تراكم لازم انجام شود . از ريختن خاكهاي نامناسب مانند خاك زراعتي ، لجن ، ماسه بادي وغيره در خاكريزي ها بايد خود داري شود .

پي سازي
كليات
قبل از اقدام به پي سازي ساختمان بايداطمينان حاصل گردد كه در طرح و محاسبات نكات زير رعايت شده باشد :
الف – نشست زمين بر اثر تغيير سطح ايستايي
ب – نشست زمين ناشي از حركت ولغزش كلي در زمينهاي ناپايدار
پ – نشست ناشي از ناپايداري زمين بر اثر گود برداري خاكهاي مجاور و حفر چاه .
ت – نشست ناشي از ارتعاشات احتمالي كه از تاسيسات خود ساختمان با ابنيه مجاور آن ممكن است ايجاد شود .
تعيين تاب فشاري زمين :
براي روشن كردن وضع زمين در عمق ، بايد چاه هاي آزمايشي ايجاد گردد اين چاهها بايد به عمق لازم و به تعداد كافي احداث گردد و تغييرات نوع خاك طبقات مختلف زمين بلافاصله مورد مطالعه قرار گيرد و نمونه هاي كافي جهت بررسي دقيق به آزمايشگاه فرستاده شود . براي بررسي و تعيين تاب فشاري زمين در مورد خاكهاي چسبنده نمونه هاي دست نخورده جهت آزمايشگاه لازم تهيه مي گردد و براي خاكهاي غير چسبنده آزمايشهاي تعيين دانه بندي و تعيين وزن مخصوص خاك و آزمايش بوسيله دستگاه ضربه دار در مح لانجام مي گيرد در حين گمانه زني بايد تعيين كرد كه آيا زمين محل ساختمان خاك دستي است يا طبيعي و تشخيص اين امر حين عمليات خاكبرداري با مشاهده مواد متشكله جدا محل خاكبرداري و وجود سوراخها ومواد خارجي ( نظير آجر ، چوب ، زباله و غيره ) مشخص مي شود . به منظور تعيين تاب مجاز زمين مي توان از تجربيات محلي مشروط بر آن كه كافي بوده باشد استفاده كرد . ابعاد پي ساختمانهاي ساخته شده قرينه اي براي تعيين تاب مجاز زمين خواهد بود . هنگامي كه نتايج تجربي در دسترس نباشد و از طرف تعيين تاب مجاز زمين با توجه به اهميت ساختمان مورد نياز نباشد ، مي توان تاب مجاز را با تعيين نوع خاك توسط متخصص با استفاده از جدول شماره 2-19 ايران تعيين نمود . قراردادن پي ساختمان روي خاكريزهايي كه داراي مقدار قابل توجهي مواد رسي بوده ويا به خوبي متراكم نشده باشد صحيح نبوده و بايد از آن خود داري كرد در صورتي كه پي سازي در اين نوع زمين به عللي اجباري باشد ، بايد نوع و جنس زمين مورد مطالعه و آزمايش قرار گرفته و سپس نسبت به پي سازي متناسب با اين نوع زمين اقدام گردد .
لغزش زمين :
از احداث ساختمان روي شيبهاي ناپايدار و همچنين زمينهاي كه داراي لغزش كلي مي باشند بايد خود داري نمود ، زيرا جلوگيري از لغزش اين نوع زمينها تقريبا غير ممكن است و اين گونه زمينها غالبا با مطالعات زمين شناسي قابل تشخيص مي باشند .
چنانچه احداث ساختمان در اينگونه زمينه ضرورت داشته باشد بايد تدابيري لازم پيش بيني شود تا حركات لفزشي زمين موجب بروز خرابي در ساختمان نگردد .



بتن و بتن آرمه
مصالح
سيمان
سيمان پرتلند مورد مصرف در بتن بايد مطابق ويژگيهاي استانداردهاي زير باشد :
الف – سيمان پرتلند، قسمت دوم تعيين و يژگيها، شماره 389 ايران .
ب – سيمان پرتلند ، قسمت دوم تعيين نرمي ، شماره 390 ايران .
پ – سيمان پرتلند قسمت سوم تعيين انبساط ، شماره 391 ايران .
ت – سيمان پرتلند ، قسمت چهارم تعيين زمان گيرش ، شماره 392 ايران .
ث – سيمان پرتلند ، قسمت پنجم تعيين تاب فشاري و تاب خمشي شماره 393 ايران .
ج سيمان پرتلند ،قسمت سوم تعيين ئيدارتاسيون ، شماره 394 ايران
سيمان مصرفي بايد فاسد نبوده ودركيسه هاي سالم و يا قمرنهاي مخصوص سيمان تحويل و در سيلو ويا محلي محفوظ از بارندگي و رطوبت نگهداري شود. سيماني كه بواسطه عدم دقت در نگهداري و يا هر علت ديگر فاسد شده باشد بايد فورا از محوطه كارگاه خارج شود . مدت سفت شدن سيمان پرتلند خالص در شرايط متعارف جوي بايد از 45 دقيقه زودتر و سفت شدن نهايي آن از 12 ساعت ديرتر نباشد در انبار كردن كيسه هاي سيمان بايد مراقبت شود كه كيسه هاي سيمان طبقات تحتاني تحت فشار زياد كيسه هايي كه روي آن قرار گرفته است واقع نشود در نقاط خشك قرار دادن كيسه ها روي يك ديگر نبايد از رده رديف و در نقاط مرطوب حداكثر از 4 رديف بيشتر باشد . محل نگهداري سيمان بايد كاملا خشك باشد تا رطوبت به آن نفوذ ننمايد .
.
 

ebrahim110

عضو جدید
جوش (بخش دوم)

جوش (بخش دوم)

کیفیت و بازرسی جوش




به نظر خیلی از مهندسین، پاسخ این سوال که (( جوش خوب چیست؟ )) این است که (( جوشی که در بازرسی به تایید برسد )). اگر به این نکته توجه شود که ارتباط ضعیفی بین عیوب مشاهده شده در بازرسی و عملکرد جوش در بهره برداری وجود دارد، باز می توان گفت که این پاسخ درست است. تعریف بهتر شاید این باشد که جوش خوب، جوشی است که بتواند وظایف مقرر شده را در حین بهره برداری برآورده نماید. مشکلی که چنین تعریفی به بار می آورد این است که می توان روش آزمایش غیرمخربی تعیین نمود که پاسخ آری یا خیر را از آن به دست آورد. در عوض، در بازرسی جوش، به دنبال عیوب جوش می گردیم و امیدواریم که آن را پیدا نکنیم. اگر چنین عیوبی پیدا شوند، برحسب تاثیر عیب بر شرایط بهره برداری، می توان قضاوت کرد، که آیا جوش خوب است یا بد. حال باید دید راه حل چیست؟ ابتدا باید عیب و عامل آن را پیدا نمود و سپس دستورالعمل جوشکاری را ارائه کرد تا بتوان این عیب را برطرف نمود. این کار آن طوری که به نظر می رسد، سخت نیست. لیکن باید جزییات ظریفی را مورد جست و جو قرار داد و در اجرا به آن توجه نمود. نکته دلگرم کننده این است که جوشکاران خوب و مورد تایید و کاربران دستگاه های جوش به اهمیت این جزییات ریز و ظریف واقفند. آنها اغلب می توانند پاسخ بازرسی نهایی را پیش بینی کنند. جوشکاران با وجدان می توانند مانند یک بازرس چشمی تمام وقت عمل کنند، زیرا آنها تمام نوار جوش را از لحظهی ذوب تا انجماد به طور کامل مشاهده می کنند و بهتر از هر بازرسی که فقط جوش تمام شده را می بیند و به قسمت های خاصی توجه می کند می توانند از کیفیت جوش آگاه باشند.


پنج دستورالعمل برای جوش ساختمانی خوب


برای حصول به یک جوش خوب باید پنج نکته زیر را مورد دقت قرار داد:


بازرسی های تضمین کیفیت ( Q/A )


الف) روش جوشکاری


ب) آماده سازی مناسب لبه ها


ج) دستورالعمل جوشکاری


د) پرسنل


ه) بازرسی و تایید جوش و بازرسی های کنترل کیفیت ( Q/C )


چک لیست مواردی که بر کیفیت جوش موثرند:


نکاتی که قبل، در حین و بعد از جوشکاری باید مورد بازرسی چشمی قرار گیرند:


○○● کنترل قبل از جوشکاری


کنترل در حین جوشکاری


○○ کنترل بعد از جوشکاری


زاویه پخی


زاویه پخی باید به اندازه ای باشد که الکترود به راحتی به ریشه جوش برسد و در عبورهای متوالی از ذوب کامل جداره ها اطمینان حاصل شود. در حالت عمومی هر چه این زاویه بزرگتر باشد مصرف مصالح جوش افزایش می یابد.


دهانه ریشه


در صورت عدم استفاده از تسمهی پشت بند، امکان سوختن ریشه در عبور ( پاس ) اول وجود دارد که در نتیجه در این حالت دهانه ریشه قدری کاهش داده می شود. در صورتی که امکان سنگ زدن ریشه از پشت کار وجود داشته باشد، عدم ذوب کامل ریشه در عبور ( پاس ) اول خیلی جدی نیست. در صورت استفاده از تسمه ی پشت بند، دهانه ریشه افزایش داده می شود تا ذوب کامل ریشه و تسمه ی پشت بند امکان پذیر باشد. در این حالت نیازی به شنگ زدن ریشه از پشت کار نمی باشد و امکان سوختن ریشه نیز در میان نیست. در پخی دوطرفه، تسمه ی فاصله دهنده نقش ورق پشت را بازرسی می کند. لیکن قبل از جوش پشت کار باید سنگ زده و کاملا برداشته شود.


تذکر: برای دستیابی به ذوب کامل ریشه و لبه ها، باید رابطه زاویه پخی و دهانه ریشه عکس یکدیگر در نظر گرفته شود. یعنی هرچه زاویه پخی کم باشد. دهانه ی ریشه باید افزایش داده شود و هر چه دهانه ی ریشه کم باشد، باید زاویه پخی افزایش داده شود. در عمل به کمک آزمون و خطا، می توان به مطلوب ترین حالت دست یافت.


ضخامت ریشه


رعایت ضخامت ریشه به منظور جلوگیری از سوختن ریشه است و معمولا در جوش های اتوماتیک زیرپودری مقرر می شود. ضخامت ریشه دارای یک مقدار حداقل و یک مقدار حداکثر است و در صورت عدم رعایت مقدار حداقل ریشه جوش می سوزد و در صورت عدم رعایت مقدار حداکثر، ذوب ریشه کامل نخواهد بود.


هم محوری درز


عدم هم محوری صحیح باعث تشکیل قسمت هایی با نفوذ ناقص جوش می شود.


تمیزی درز

سطح درز باید تمیز و عاری از هرگونه آلودگی، گردوغبار و رطوبت باشند.


نوع و اندازه مناسب الکترود


نوع و اندازه الکترود باید برای نوع فلز مورد جوش، وضعیت جوشکاری، وظیفه جوش، ضخامت ورق، اندازه ی درز و ... مناسب باشد.


قطبیت و شدت جریان


برحسب نوع و قطر الکترود، نوع درز، وضعیت جوشکاری، باید شدت جریان و قطبیت جوشکاری مناسب باشد.


خال جوش مناسب


خال جوش ها باید کوچک و بلند باشند، به طوری که با جوش اصلی تداخل نداشته باشند. در ورق های ضخیم برای خال جوش ها باید از الکترودهای کم هیدروژن استفاده نمود.


ذوب خوب


در هر عبور ( پاس ) جوش باید به طور کامل با ورق پشت بند، عبور قبلی و فلز پایه همجوش شده و امتزاج کامل به وجود آورد، به طوری که هیچ گونه حفره ی هوا در فصل مشترک به وجود نیاید.


پیش گرمایش و درجه حرارت پاس های میانی


مقدار پیش گرمایش و درجه حرارت مناسب برای عبورهای میانی، بستگی به ضخامت ورق، نوع فولاد، روش جوشکاری و درجه حرارت محیط دارد. درصورتی که شرایط گفته شده، پیش گرمایش و درجه حرارت خاصی را برای جوش های میانی تعیین کند. این موضوع باید به صورت پیوسته و در حین عملیات جوشکاری مورد بررسی قرار گیرد.


توالی و ترتیب پاس های جوش


ترتیب و توالی پاس ها باید طوری باشد که امکان وقوع حفرات هوا در حد فاصل عبورهای جوش وجود نداشته باشد.


سرعت مناسب حرکت نوک الکترود


اگر سرعت حرکت خیلی آهسته باشد، فلز جوش ذوب شده و گل جوشکاری، به سمت جلوی الکترود فرار و شروع به سردشدن می کند و در نتیجه جوش اصلی که روی این قسمت اجرا می شود، امکان نفوذ کافی به ریشه را از دست می دهد. اگر سرعت حرکت افزایش داده شود، امکان فرار مواد مذاب به جلوی الکترود وجود نخواهد داشت و آنها کاملا نفوذ خواهند کرد.


لوچه ی ( شده ) جوش


اگر سرعت نوک الکترود خیلی آهسته باشد، مقادیر زیادی از فلز جوش در حالت رسوب، از لبه های نوار جوش به سمت بیرون سرریز ( شده ) و از هم جوشی کامل جلوگیری می کند. عمل سرریز به سهولت در حین جوشکاری قابل مشاهده می باشد که روش اصلاح آن افزایش سرعت جوشکاری است.


غلتاندن حوضچه ی مذاب نوک الکترود و جوش های سربالا ( قائم )


در جوش های سربالا ( قائم ) با دادن حرکت زیگ زاگ به نوک الکترود و غلتاندن حوضچه ی مذاب، گل جوشکاری به طرف جلو رانده و از تداخل آن با جوش جلوگیری می شود.


چاله انتهای جوش


چاله دو انتهای جوش با توجه به دو دیدگاه زیر قابل بحث و بررسی است


1- ضخامت گلوی جوش کمتر از سایر قسمت های نوار جوش است.


2- با توجه به اینکه سطح مقعری دارند، امکان وقوع ترک ستاره ای در آنها به هنگام سرد شدن وجود دارد.

در جوش های گوشه پیوسته، خطر چاله انتهای جوش وجود ندارد، زیرا جوشکار در هنگام تعویض الکترود، در چاله ی انتهای جوش قبلی را با جوش پر می کند. در جوش های با طول محدود، لازم است انتهای جوش در محلی واقع شود که میزان تنش کم است، در غیر این صورت باید دقت کرد که در انتهای جوش چاله کاملا پر شود.


بریدگی لبه های جوش


الف) قوس الکتریک قادر به ذوب قسمت هایی از فلز پایه می باشد.


ب) اگر طول قوس بلند باشد ( فاصله نوک الکترود تا سطح جوش )، مصالح جوش نمی تواند تمام فضای ذوب شده را پر کند، در نتیجه در لبه جوش گودافتادگی یا بریدگی به وجود می آید.


پ) با کاهش طول قوس ( نزدیک کردن نوک الکترود به سطح جوش )، مصالح جوش تمام فضای ذوب شده را پر می کند.


با توجه به اینکه بریدگی به راحتی با تصحیح دستورالعمل جوشکاری قابل اصلاح است، وقوع آن قابل پذیرش نیست، اما این سوال پیش می آید که بریدگی در چه مواردی مضر است و چگونه باید اصلاح شود.


اگر بریدگی باعث کاهش عمده در ضخامت یا سطح مقطع شود، وقوع آن مردود است.


اگر تنشی در امتداد عرضی، به وجود آید، همانند یک زخم عمل می کند و زیان بار خواهد بود.


طبق آیین نامه AWS ، در حالتی که نیرو به طور عرضی بر بریدگی فشار آورد، بریدگی تا عمق 25/0میلیمتر و چنان چه نیرو به موازات بریدگی باشد تا عمق 8/0 میلی متر قابل قبول است. به عنوان آخرین مطلب، توجه شود که بریدگی تحتانی دارای تاثیر زیانبارتری نسبت به بریدگی فوقانی است.


هر گونه برون محوری، باعث ایجاد تنش خمشی در بریدگی تحتانی می شود.


گرده در جوش های شیاری


وجود گرده تا 5/1 میلی متر در جوش های شیاری قابل پذیرش است. مقادیر بیشتر باعث افزایش مخارج و کاهش مقاومت خستگی می شود.


اندازه جوش گوشه


با استفاده از گیج های مخصوص، اندازه ی جوش گوشه باید کنترل شود.


وقوع ترک


وقوع هرگونه ترک به هر صورت ( سطحی یا عمقی )، باعث مردود شدن جوش خواهد شد.


معایب اصلی جوش


معایبی که در زیر می آیند، عموما در درزهای جوش یافت می شوند:


الف) نفوذ ناقص


ب) امتزاج ناقص


ج) بریدگی کناره ی نوار جوش


د) اختلاط سرباره یا گل


ه) تخلخل


و) ترک


ز) معایب ابعادی جوش


ح) شکنندگی جوش


با توجه به اهمیت ترک در جوش مختصری درباره آن بحث می شود.


ترک در جوش


ترک ها، گسیختگی های طولی فلز تحت اثر تنش اند. هنگامی که بزرگ باشند، به آسانی دیده می شوند، اما اغلب به صورت شکاف های باریکی هستند. ترک ممکن است در فلز جوش، و یا در ناحیه ای تفتیده از فلز پایه اتفاق بیفتد.


ترک خوردگی فلزات به سه ردهی اصلی تقسیم می شوند: ترک خوردگی گرم، ترک خوردگی سرد و ترک های مویی


الف) ترک خوردگی گرم در درجه حرارت زیاد و در خلال سرد شدن ناگهانی جوش پس از آن که فلز جوش رسوب و شروع به انجماد نماید، اتفاق می افتد. اکثر ترک های جوشکاری، ترک خوردگی گرم هستند.


ب) ترک خوردگی سرد به ترک هایی اطلاق می شود که در دمای معمولی اتاق یا درجه حرارت نزدیک به آن اتفاق می افتند. این ترک ها ممکن است ساعت ها و یا روزها پس از سرد شدن جوش حادث شوند. وقوع ترک خوردگی سرد در فولاد در مقایسه با سایر فلزات بیشتر است.

ج) ترک های مویی ممکن است از نوع ترک های گرم یا سرد باشند. این ترک ها به قدری ریزند که با چشم غیر مسلح قابل دیدن نمی باشند و برای این که قابل رویت شوند حداقل به 10 مرتبه بزرگ نمایی نیاز دارند. این ترک ها معمولا عمر مفیده سازه های معمولی ( تحت اثر بارهای ایستا ) را کاهش نمی دهند.

ترک خوردگی فلز جوش


سه نوع ترک مختلف در فلز جوش اتفاق می افتد: ترک های عرضی، ترک های طولی، ترک های عمقی


ترک خوردگی فلز پایه


دستورالعمل نادرست جوشکاری موجب وقوع ترک خوردگی در فلز پایه خواهد شد.


لکه قوس ( لکه هایی که از برخورد تصادفی الکترود با سطح کار به وجود می آید و حالتی آبله گونه روی سطح کار ایجاد می کند ) ممکن است ترک های ریزی ایجاد کنند.

اگر جوشکاری از لبه ی ورق شروع شده و روند آن به سمت داخل ورق باشند یک ترک در طول لبه جوش در قسمت پنجه اتفاق خواهد افتاد.

اندازه گیری جوش


اندازه نادرست جوش و طرح انجام شده، معایبی هستند که با بازرسی های عینی و به کمک وسایل اندازه گیری جوش آشکار می شوند. وسایل اندازه گیری جوش ابزاری هستند که جوشکار توسط آنها می تواند از ابعاد تکمیل شده جوش در محدوده ی مشخص طرح مهندسی، اطمینان حاصل کند.


انواع وسایل اندازه گیری :


الف) دستگاه ترکیبی اندازه گیری جوش گوشه یا شیاری


ب) دستگاه اندازه گیری جوش گوشه

پ) نوع دومی از دستگاه اندازه گیری جوش گوشه که در کارگاه ساخته می شود.

 

ebrahim110

عضو جدید
جوش (بخش اول)

جوش (بخش اول)

جوش


اتصال قطعات فلزی به کمک حرارت به طوری که حرارت وارده آنها را به شکل خمیری و یا مذاب درآورد، فراین جوشکاری نامیده می شود.


انواع اتصال های جوشی


1- اتصال لب به لب)Butt Joints ): برای اتصال ورق های مسطح با ضخامت های یکسان و یا تقریبا یکسان و همچنین جلوگیری از خروج از مرکزیت از این نوع درز جوش استفاده می شود. در این اتصالات معمولا از جوش شیاری با نفوذ کامل استفاده می شود.


2- اتصال رویهم (
جوش


اتصال قطعات فلزی به کمک حرارت به طوری که حرارت وارده آنها را به شکل خمیری و یا مذاب درآورد، فراین جوشکاری نامیده می شود.


انواع اتصال های جوشی


1- اتصال لب به لب)Butt Joints ): برای اتصال ورق های مسطح با ضخامت های یکسان و یا تقریبا یکسان و همچنین جلوگیری از خروج از مرکزیت از این نوع درز جوش استفاده می شود. در این اتصالات معمولا از جوش شیاری با نفوذ کامل استفاده می شود.


2- اتصال رویهم ( Lap Joints ): به دلیل سادگی اتصال دادن و سهولت در تنظیم اتصال به کار می رود. در این اتصالات اکثرا از جوش گوشه استفاده می شود.


3- اتصال گونیا ( Corner Joints ) : در این اتصالات از جوش گوشه استفاده می شود.


4- اتصال سپری ( Tee Joints ) : برای ساخت نیمرخ های مرکب Tو I و قطعاتی که با زاویه با هم جفت می گردند، به کار می رود. در این اتصالات نیز اکثرا از جوش گوشه استفاده می شود.


5- اتصال پیشانی ( Edge Joints ) : این اتصالات معمولا برای نگهداری دو یا چند صفحه در یک سطح به کار می رود.


انواع جوش


1- جوش شیاری ( Groove Weld )


2- جوش گوشه ( Fillet Weld )


3- جوش کام ( Slot Weld )


4- جوش انگشتانه ( Plug Weld )


در اتصالات ساختمانی نسبت تقریبی استفاده از این جوش ها به قرار زیر است:


جوش گوشه 80 درصد، جوش شیاری 15 درصد، جوش کام و جوش انگشتانه 5 درصد.


علایم جوشکاری


جهت ایجاد ارتباط میان طراح و جوشکار و همچنین مهندس ناظر نیاز به علایم ویژه ای می باشد که بتوان نوع، طول، محل و ... جوش مورد نیاز را نمایش داد.


جوشکاری با قوس الکتریکی


در جوشکاری با قوس الکتریکی که متداول ترین نوع جوشکاری در ساختمان سازی است، اتصال بین مصالح با ذوب کردن لبه های درز و سخت شدن بعدی آنها صورت می گیرد. در حین ذوب، فلز پایه و فلز جوش با یکدیگر ممزوج شده و پس از سخت شدن، اتصال قطعات تامین می شود.


انواع اتصال جوشی


انواع اتصالات جوشی عبارتند از:


الف) اتصال لب به لب


ب) اتصال پوششی


پ) اتصال سپری


ت) اتصال گونیا


ث) اتصال پیشانی


انواع جوش


انواع جوش عبارتند از:


الف) جوش شیاری


ب) جوش گوشه


پ) جوش کام


ت) جوش انگشتانه


جوش گوشه متداول ترین نوع جوش در سازه های فولادی است. بعد از آن جوش شیاری قرار دارد. کاربرد جوش انگشتانه و کام به موارد مخصوصی که در آن مقاومت جوش انجام شده در لبه ها به حد کافی نباشد، محدود می شود.


جوش گوشه


جوش گوشه متداول ترین جوش در ساختمان فولادی است. از این جوش می توان در اتصال روی هم، اتصال سپری و اتصال گونیا استفاده کرد.


انواع جوش شیاری


برای انجام جوش شیاری در دولبه مجاور هم، لازم است لبه های کار به منظور نفوذ کامل جوش آماده شوند.


برای مشخص نمودن مشخصات جوش روی نقشه، علائم خاصی به کار می رود. این علائم و استانداردها که در شکل به نمایش درآمده است، به خوبی هر دستورالعملی مخصوص، مشخص کننده نوع، اندازه، طول و محل هر جوش است.


وضعیت های جوشکاری


برحسب وضعیت قطعه مورد جوش و الکترود نسبت به هم چهار وضعیت جوشکاری وجود دارد که عبارت اند از:


1- وضعیت تخت یا کفی ( با علامت f2 در جوش گوشه و G1 در جوش شیاری)


2- وضعیت افقی ( با علامت f2 در جوش گوشه و G2در جوش شیاری )


3- وضعیت سوبالا یا قائم ( با علامت f3 در جوش گوشه و G3 در جوش شیاری )


4- وضعیت سقفی ( با علامت f4 در جوش گوشه و G4 در جوش شیاری ) ساده ترین نوع جوشکاری در وضعیت تخت و مشکل ترین آن در وضعیت سقفی است.


آمپراژ و طول کابل


میزان آمپراژ ماشین، جوشکاری ( و یا عمل جوشکاری خاص )، همچنین فاصله ماشین از محل کار دو عامل مهم در انتخاب کابل جوشکاری مناسب است.


هرچه قدر شدت جریان( آمپر ) و فاصله ماشین جوشکاری از محل کار بیشتر باشد کابلی با اندازه بزرگتر باید انتخاب شود. با کاهش قطر کابل، مقاومت آن افزایش می یابد، ولی اگر کابل خیلی کوچک ( نازک ) باشد، بیش از حد گرم می شود و اثر نا مناسبی در جوشکاری خواهد داشت. افزایش کابل نیز موجب افزایش مقاومت خواهد داشت، بنابراین ماشین جوشکاری باید حتی المقدور در نزدیکی محل جوشکاری مستقر شود طول زیاد کابل های جوشکاری ممکن است باعث افت ولتاژ قابل ملاحظه ای در طول کابل شود که در این موضوع اثر مهمی بر جریان الکتریکی و تشکیل قوس خواهد داشت.


درز جوش


فصل مشترک دو قطعه که مصالح جوش در امتداد آن رسوب می کند، درز جوش نامیده می شود. هندسه درز جوش از عوامل مهم و تاثیرگذار بر اقتصاد و کیفیت جوش است. هندسه درز جوش با سه پارامتر زیر تعریف می شود.


الف) زاویه پخی لبه


ب) بازشدگی یا دهانه ریشه ( R )


پ) پیشانی یا ضخامت ریشه


انواع درز


برای اینکه جوش شیاری در درز بین دو قطعه رسوب کند، لازم است بر حسب ضخامت و نیز سهولت کار، به لبه شکل هندسی خاص داد. بر حسب نوع شکل هندسی، انواع درز جوش، به صورت زیر می آید:


1- ساده


2- جناغی ( یک رو و دورو )


3- نیم جناغی ( یک رو و دورو، V )


4- لاله ای ( یک رو و دورو، U )


5- نیم لاله ای ( یک رو و دورو، j )


دهانه یا باز شدگی ریشه ( R )

دهانه ریشه به این منظور به کار می رود که الکترود بتواند به ریشه ی جوش برسد. هر قدر که زاویه ی پخی لبه ها کم باشد، برای اینکه یک ریشه خوب به دست آید، باید دهانه ریشه ( R ) را بیشتر در نظر گرفت. اگر دهانه ریشه خیلی کوچک باشد جوش ریشه خیلی مشکل خواهد بود و باید از الکترودهای نازک استفاده کرد که این عمل باعث کندکاری خواهد شد.

Lap Joints ): به دلیل سادگی اتصال دادن و سهولت در تنظیم اتصال به کار می رود. در این اتصالات اکثرا از جوش گوشه استفاده می شود.


3- اتصال گونیا ( Corner Joints ) : در این اتصالات از جوش گوشه استفاده می شود.


4- اتصال سپری ( Tee Joints ) : برای ساخت نیمرخ های مرکب Tو I و قطعاتی که با زاویه با هم جفت می گردند، به کار می رود. در این اتصالات نیز اکثرا از جوش گوشه استفاده می شود.


5- اتصال پیشانی ( Edge Joints ) : این اتصالات معمولا برای نگهداری دو یا چند صفحه در یک سطح به کار می رود.


انواع جوش


1- جوش شیاری ( Groove Weld )


2- جوش گوشه ( Fillet Weld )


3- جوش کام ( Slot Weld )


4- جوش انگشتانه ( Plug Weld )


در اتصالات ساختمانی نسبت تقریبی استفاده از این جوش ها به قرار زیر است:


جوش گوشه 80 درصد، جوش شیاری 15 درصد، جوش کام و جوش انگشتانه 5 درصد.


علایم جوشکاری


جهت ایجاد ارتباط میان طراح و جوشکار و همچنین مهندس ناظر نیاز به علایم ویژه ای می باشد که بتوان نوع، طول، محل و ... جوش مورد نیاز را نمایش داد.


جوشکاری با قوس الکتریکی


در جوشکاری با قوس الکتریکی که متداول ترین نوع جوشکاری در ساختمان سازی است، اتصال بین مصالح با ذوب کردن لبه های درز و سخت شدن بعدی آنها صورت می گیرد. در حین ذوب، فلز پایه و فلز جوش با یکدیگر ممزوج شده و پس از سخت شدن، اتصال قطعات تامین می شود.


انواع اتصال جوشی


انواع اتصالات جوشی عبارتند از:


الف) اتصال لب به لب


ب) اتصال پوششی


پ) اتصال سپری


ت) اتصال گونیا


ث) اتصال پیشانی


انواع جوش


انواع جوش عبارتند از:


الف) جوش شیاری


ب) جوش گوشه


پ) جوش کام


ت) جوش انگشتانه


جوش گوشه متداول ترین نوع جوش در سازه های فولادی است. بعد از آن جوش شیاری قرار دارد. کاربرد جوش انگشتانه و کام به موارد مخصوصی که در آن مقاومت جوش انجام شده در لبه ها به حد کافی نباشد، محدود می شود.


جوش گوشه


جوش گوشه متداول ترین جوش در ساختمان فولادی است. از این جوش می توان در اتصال روی هم، اتصال سپری و اتصال گونیا استفاده کرد.


انواع جوش شیاری


برای انجام جوش شیاری در دولبه مجاور هم، لازم است لبه های کار به منظور نفوذ کامل جوش آماده شوند.


برای مشخص نمودن مشخصات جوش روی نقشه، علائم خاصی به کار می رود. این علائم و استانداردها که در شکل به نمایش درآمده است، به خوبی هر دستورالعملی مخصوص، مشخص کننده نوع، اندازه، طول و محل هر جوش است.


وضعیت های جوشکاری


برحسب وضعیت قطعه مورد جوش و الکترود نسبت به هم چهار وضعیت جوشکاری وجود دارد که عبارت اند از:


1- وضعیت تخت یا کفی ( با علامت f2 در جوش گوشه و G1 در جوش شیاری)


2- وضعیت افقی ( با علامت f2 در جوش گوشه و G2در جوش شیاری )


3- وضعیت سوبالا یا قائم ( با علامت f3 در جوش گوشه و G3 در جوش شیاری )


4- وضعیت سقفی ( با علامت f4 در جوش گوشه و G4 در جوش شیاری ) ساده ترین نوع جوشکاری در وضعیت تخت و مشکل ترین آن در وضعیت سقفی است.
 

ebrahim110

عضو جدید
ویبراتور

ویبراتور

ويبراتور، كليدي است كه ما را قادر مي نمايد بتن تازه را به بتني يكپارچه تبديل نمائيم. در صورتيكه فركانس ويبراتور خيلي كم باشد، ويبراتور به درستي نمي تواند بتن را يكدست و يكپارچه نمايد و چنانچه فركانس ويبراتور خيلي زياد باشد، به علت ازدياد هواي داخل بتن، مقاومت آن در برابر خرابيهاي ناشي از سيكلهاي انجماد و ذوب شدن قابل ملاحظه اي پيدا مي كند. اپراتورها و كارگران نيز تحت تأثير فركانس ويبراتور قرار مي گيرند، چرا كه كاهش فركانس، مدت زماني كه اپراتور بايستي ويبراتور را در بتن تازه به منظور دست يابي به بتني يكپارچه و يكدست قرار دهد، افزايش پيدا
مي يابد. به دلايل فوق الذكر، تصميم بر آن شد كه يك بازنگري دقيق در ارزيابي فركانس ويبراتور در عملكرد قالبهاي خود ويبره، ويبراتورهاي دستي و ويبراتورهاي نصب شده بر روي قالبهاي رونده مخصوص ساخت پياده روها و كف خيابانهاي بتني (Slip Form Pavers) صورت پذيرد.
چرا ما به دنبال فركانسهاي بالاتر هستيم؟
مقـدار انـرژي مورد نيـازي كه بايستي بـه منظـور يكپـارچه سازي بتن بـه كار گرفته شود. بـرأي كسي كه بـه صورت دستي اقدام بـه متـراكم سازي بتن تـازه نموده، معلوم و مشخص مي باشد. نيرو و عملكرد ويبراتورها به مراتب از سايـر وسايل دستي متراكم سازي بتن، مؤثـر مي باشد. زيـرا در مدت زمان كوتـاهتري بـه كمك ويبراتورها، انرژي بيشتري به بتن منتقل مي شود. مقدار انرژي منتقل شده به وسيله ويبراتور، با توان سوم فركانس ويبراتور (f3) نسبت مستقيم دارد. در صورتي كه تمام پارامترهاي مربوط به ويبراتور و بتن را ثابت نگه داريم، با افزايش فركانس ويبراتور از 6000 لرزه در دقيقه (vpm ) به vpm 7500، مقدار انرژي انتقالي به بتن در مدت زمان معين، دو برابر خواهد شد. مقدار انرژي خروجي از vpm 7500 به vpm 9500 نيز دو برابر مي گردد (شكل 1).
يك انتخاب صحيح در فركانس بالاتر ويبراتور، مي تواند به يكپارچه سازي هرچه مؤثرتر بتن و كاهش مدت زمان ويبره بيانجامد و البته انتخاب نادرست نيز، نتايج معكوس را به دنبال خواهد داشت؛ به تعبير ديگري، انتخاب نادرست فركانس پايين ويبراتور، منجر به يكپارچه سازي ناقص و معين بتن شده و يا مدت زمان بيشتري را برأي ويبره نمودن طلب مي كند. در صورتي كه ولتاژ وروردي كم باشد، نيروي خروجي نيز كم خواهد بود و اين به معناي تراكم ناقص و نامناسب بتن
مي باشد. همانگونه كه در شكل 1 ملاحظه مي گردد كاهش فركانس از vpm 8000 به vpm 6500 (حدود 20 درصد كاهش) انرژي خروجي را نصف مي نمايد. اين كاهش انرژي خروجي ويبراتور را مي توان با افزايش مدت زمان ويبره به دو برابر مدت زمان اوليه و كم كردن فواصل جاگذاري شلنگ ويبره در بتن جبران نمود. در حال حاضر ويبراتورهايي كه با فركانس حدود vpm 17000 در دسترس مي باشند كه امكان يكپارچه سازي هرچه سريعتر و بهتر بتن را در مدت زمان معين فراهم مي آورند. فركانس ويبراتور بر اساس لرزش آن در هوا تعيين مي گردد؛ اما فركانس كه هنگام ادخال ويبره در بتن و در تماس با بتن اندازه گيري مي گردد، معيار سنجش مي باشد و اين فركانس به طور قابل ملاحظه اي از فركانس اندازه گيري شده در هوا كمتر بوده و مقدار اين افت به مشخصات مخلوط بتني و حجم آن بستگي دارد. كاهش 20 درصدي فركانس ويبره از هوا به داخل بتن دور از انتظار و غير معمول نبوده و به روشني افت فركانس ويبراتور در هنگام ادخال ويبره به بتن به وسيله اپراتور ملموس و شنيدني است.
آيا مرز و محدوديتي برأي ويبره هاي با فركانس زياد وجود دارد؟
ويبراتورهاي فركانس بالا، به طور مؤثري مي توانند هوا را از بتن خارج نمايند و اين موضوع به تراكم هرچه بهتر بتن
مي انجامد، ليكن ممكن است به كاهش مقاومت بتن در برابر خرابيهاي ناشي از سيكلهاي متوالي انجماد و ذوب نيز بيانجامد. ويبراتورها به دو طريق هوا را از بتن خارج مي نمايند؛ و اندازه حبابهاي هوا و حجم هواي خارج شونده از بتن تازه به پارامترهايي از جمله فركانس ويبراتور وابسته مي باشد. در وهله اول، ويبره با فركانس مناسب، منجر به رواني بتن پلاستيك شده اجازه حركت حبابهاي هوا در كليه اندازه ها را به سمت سطح بتن فراهم مي سازد. از آنجائيكه حبابهاي بزرگتر سريعتر از حبابهاي كوچكتر خود را به سطح بتن مي رسانند، لذا حجم بزرگتري از هواي محبوس در همان مدت كوتاه اوليه ويبره، از بتن خارج مي گردد. در مرحله دوم، ويبراتور در بتن تازه، متناوباً بتن محصور را فشرده و غيرفشرده (Compress & Decompress) نموده و كليه حبابهاي هوا نيز بر اثر فركانس و لرزش ويبراتور منقبض و منبسط
مي شوند. لازم به ذكر است بر اثر پديده هاي فوق الذكر ساختارهاي ترد و لاستيك مانند حبابهاي هوا دچار گسيختگي و انفجار مي شوند. اين گسيختگي در صورتي اتفاق مي افتد كه فركانس نيروهاي انقباضي و انبساطي وارده بر حبابها، با فركانس طبيعي آنها (حبابها) برابر شده و پديده رزونانسي (تشديد) به وقوع بپيوندد. جاي توجه دارد كه حبابهاي بزرگتر، فركانس طبيعي پايين تري داشته، از اين حبابهاي مذكور تردتر و شكننده تر بوده و در طي فرآيند ويبراسيون دچار از هم پاشيدگي مي شوند. شكل شماره 2، نشان مي دهد كه فركانس روزنانسي حبابها در آب با اندازه آنها نسبت معكوس دارد. بر اساس تجربيات ساليان متمادي با ويبراتورهاي به فركانس vpm 3000 تا vpm 6000، انتظار مي رود در اين محدوده فركانسي تنها حبابهاي بزرگتر و مبحوس (Entrapped) از بتن خارج شده و حبابهاي كوچكتر بدون تحريك شديد، سالم در بتن باقي بماند. با بالا رفتن فركانس ويبراتورها، عملكرد آنها در خارج كردن حبابهاي كوچكتر از بتن نيز به مراتب بهتر و مؤثرتر مي گردد. “استارك” (Stark) اين موضوع را در شكل 3 و 4 نشان داده است. فركانس بالاتر در ويبراتورها، منجر به كاهش مقدار هواي موجود در بتن و همچنين كاهش مقاومت بتن در برابر خرابيهاي ناشي از سيكلهاي انجماد و ذوب
مي گردد. اندازه حبابهاي هوا در ارتباط با مقاومت بتن در برابر سيكلهاي انجماد و ذوب به همان اندازه از اهميت برخوردار است كه مقدار هواي موجود در بتن مهم مي باشد. بنابراين در صورت ابقاء حبابهاي كوچك در بتن، كاهش در حجم هواي موجود در بتن لزوماً منجر به كاهش دوام بتن نمي گردد.
چنانچه تراكم بتن بدون هوا مدنظر بوده و حفاظت در برابر سيكلهاي انجماد و ذوب حائز اهميت نباشد، خارج نمودن كليه حبابهاي هوا در تمام اندازه ها از بتن منجر به افزايش مقاومت بتن سخت شده و بالا رفتن دانسيته آن مي گردد، اما در صورتي كه تراكم بتن هوادار مد نظر باشد، فقدان حباب هوا، خصوصاً حبابهاي كوچكتر در بتن، مقاومت در برابر سيكلهاي انجماد و ذوب را شديداً كاهش مي دهد.
فركانس بهينه ويبراتورها
پس از بحث هاي صورت گرفته در قسمتهاي قبل، حال جاي اين سؤال است كه فركانس بهينه ويبراتور به منظورتراكم سازي حداكثر بتن و رسيدن به بيشترين مقاومت در برابر خرابيهاي ناشي از سيكلهاي انجماد و ذوب چه مقدار است؟ پاسخ سؤال مذكور منوط به موارد مندرج در ذيل مي باشد: نخست، اين سؤال از جانب چه كسي مطرح گريده است؟ دوم، تجهيزات ويبره بتن داراي چه مشخصاتي است و تركيب مخلوط بتني چگونه است؟ سوم، مشخصات فني بتن را چه كسي تهيه نموده است؟
برخي، در جدول مشخصات فني، فركانس را به vpm 5000 تا vpm 8000 محدود نموده اند، برخي ديگر نيز فركانس را به vpm 8000 تا vpm 10000 منحصر كرده اند. اما آنچه كه بايستي در صورت عدم وجود فركانس معين در مشخصات فني در نظر داشت اين است كه انرژي خروجي در فركانس vpm 10000 دو برابر انرژي خروجي در vpm 8000 بوده و نيروي خروجي در vpm 8000 چهار برابر نيروي خروجي در vpm 5000 مي باشد. مقادير فوق الذكر مشروط به ثابت بودن كليه پارامترها و فاكتورها به غير از فركانس (متغير مستقل) ويبراتور است.
پر واضح است كه مخلوط هاي مختلف بتني، عكس العملها و بازتابهاي متفاوتي در برابر ويبراسيون از خود نشان مي دهند، نسبتهاي اختلاط و دانه بندي سنگدانه هاي مصرفي در بتن، بيشترين تأثير را در مقايسه با خمير سيمان و يا مقدار آب بر روي ويبراسيون بتن و فركانس مورد نياز دارند. پايداري حبابهاي هوا نيز خودشان به فاكتورهايي از قبيل شيمي سيمان و آب، نوع مخلوط و ميزان آب و سيمان مصرفي در ساختار بتن، دانه بندي سنگدانه ها و دماي بتن وابسته هستند؛ مخلوط هاي بتني با حبايهاي ريز (Fine 0 air –void) در مقايسه با مخلوط هاي بتني با حبابهاي درشت (Coarse – air –void) به فركانسهاي بالاتري جهت ويبراسيون احتياج دارند. نوع، اندازه، وزن دامنه نوسان و مدت زمان ويبره يك دستگاه ويبراتور همگي در تعيين فركانس بهينه برأي مخلوط بتني در يك سايت خاص به همراه ماشين آلات ويژه مصرفي در آن سايت، تأثيرگذار مي باشند. اما آنچه كه حائز اهميت است، اين است كه نتيجه بحث يك پاسخ عمومي و يا يك فركانس معين نمي باشد، بلكه احتياج واقعي اين است كه يك مخلوط معين بتني در مقابل تجهيزات خاص به كار گرفته شده در ارتباط با آن، چه عكس العملي نشان داده و يا به عبارت ديگر با چگونه تركيبي از تجهيزات و مواد مي توان به مقاومت، دانسيته و دوام مورد نياز بتن دست يافت.
در حال حاضر، اطلاعات مربوط به تأثيرات فركانس ويبراتور بر روي عملكرد بتن تا حدودي پراكنده مي باشد. بيشترين اين آمارها وداده ها، نتيجه حل مسائل و مشكلات كارگاههاي مختلف بوده است؛ ليكن از هم اكنون، توجه خاصي به ثبت و درج مشخصات آماري فركانس ويبراتورها و جمع آوري اطلاعات مربوط به اينگونه تجهيزات معطوف گرديده است. در ضمن همه ما مي توانيم با گوش دادن به صداي ويبراتور در پروژه هاي كوچك و بزرگ، احساسي از عملكرد آنرا تجربه كرده و با بكارگيري مجدد اين تجربيات اطلاعات مورد نياز درباره ويبراتورها و بتنها را ارزيابي و تجزيه و تحليل نمائيم.
گوشهاي خود را به كار اندازيد!
محدود فركانسي vpm 6000 تا vpm 15000 كه در مورد ويبراتورها مورد بحث قرار مي گيرد، در حوزه شنوايي انسان
مي باشد؛ بنابراين به راحتي مي توان از حس شنوايي آدمي به عنوان ابزاري برأي تشخيص فركانس ويبراتور و همچنين افت فركانس دستگاه ورود شلنگ ويبراتور به درون بتن و نيز آميز دادن افزايش فركانس ويبراتور در مواقع روان شدن بتن پلاستيك بهره جهت قالبهاي مخصوص بتن اغلب صدای (Tone) ويبراتور را تشديد مي نمايند، لذا با داشتن تجربه كارگاهي كسي مي توان صداي صحيح ناشي از عملكرد درست ويبراتور را تشخيص دادن بخصوص هنگاميكه در كارگاه صدايي غير از صداي ويبراتور شنيده نشده و آهنگ ويبراتور با صداي ماشين آلات ديگر مخدوش نگردد.
دستگاه كاليبره و كوك گيتار، و ميله اي ساده و ارزان قيمت به منظور تخمين فركانس ويبراتور پيشنهاد مي گردد. اين وسيله به قيمت 6 دلار، از شش سيم با محدوده فركانس vpm 4900 تا vpm 19000 تشكيل شده است كه اتفاقاً محدوده فركانس مورد نياز در مورد ويبراتورها را نيز پوشش مي دهد. سيم A با فركانسي برابر vpm 6600، فركانس معمول ادخال شلنگ ويبراتور در بتن بوده و در چنين فركانس پائيني، مشكلات بسيار محدودي گزارش گرديده است. با سيمهاي D و G مي توان از vpm 8800 تا vpm 11800 را تجربه نمود. اين محدوده، منطقه انتقالي از ويبراتورهاي فركانس پائين به ويبراتورهاي فركانس بالاست، و با سيم B نيز مي توان به فركانس vpm 14800 دست يافت. چنين فركانسي (vpm 14800) مربوط به عملكرد ويبراتورهاي فركانس بالا در هوا مي باشد. (يك مثال كاملاً آشكار مربوط به انتقال فركانسي از B به G مربوط است به فروبردن شلنگ ويبراتور با فركانس هوايي vpm 14800 به فركانس درون بتني vpm 11800 كه عملاً 20% افت فركانسي را نشان مي دهد). سيم E نيز فركانس vpm 20000/1 تداعي مي سازد كه شبيه صداي آژير حمله هوايي است. چنانچه در كارگاه ويبراتوري اين صدا شنيده شد، بهتر است شلوغ كاري را كنار گذاشته و با خاموش كردن ويبراتور، به فكر پوشاندن سطح بتن باشيد.
 

ebrahim110

عضو جدید
قالب گذاری

قالب گذاری

طراحی قالبها باید به گو.نه ای باشد که در حین گروت و ملات ریزی هیچگونه تغییر و جابجایی در آنها بوجود نیاید. قالبها راباید بالاتر از سطح گروت کاری در نظر گرفت. این مقدار اضافی راباید برای اطراف نیز در نظر گرفت. در گروت و ملات ریزی بایستی اطمینان حاصل نمود که هوای محبوس درون ملات از آن خارج شود.
پس باید روزنه های باز را در سمت مخالف محل گروت و یا ملات ریزی و یا در گوشه ها و زاویه ها تعبیه نمود. این روزنه ها محلی برای بررسی گروت و ملات ریزی در حین کار خواهند بود.
ژوئنهای موجود در قالبها و یا هر نوع وسیله فاصله دهنده در محل اتصال قالبها، زیرکار با محلهای نصب و سوار کردن باید برای جلوگیری از نشت شیره ملات مسدود شوند. برای اینکه این قالبها براحتی باز شوند می توان از مواد رها کننده قالب همچون روغن قالب با کیفیت بالا استفاده به عمل آورد و از مواد پارافینی نیز برای ملاتهای اپوکسی استفاده کرد.
آماده سازی مخلوط ملات
هر جا که امکان مصرف ملات مخلوط آماده وجود دارد می توان از تمامی محتوی بسته استفاده نمود.در صورت چند جزیی بودن مواد، می توان آنها را با هم مخلوط نمود و در صورت یک جزیی بودن ملات می توان از دستورالعمل استفاده نمود. باید توجه داشت که حتماً یک نمونه کوچک از ملات تهیه شود و همچنین در هنگام اختلاط اپوکسی، به علت قیمت بالای آن بهتر است راهنمای سازنده را بطور دقیق اجرا نمود.
رعایت نکات زیرالزامی است :
- مواد تشکیل دهنده ملات از قبل آماده شده سیمانی خشک و یا مصالح سنگی بخش اپوکسی را باید تماماً در یک ظرف خالی کرد و کاملاً مخلوط نمود تا در اثر جابجایی در حمل و نقل ته نشینی در آن بوجود نیاید.
- اصلاح نمودن مخلوط نسبت بندی شده توسط مواد افزودنی دیرگیر یا زودگیر مجاز نمی باشد.
- ملاتهای مایع را باید با سرعت کم مخلوط نمود تا از هوادهی به درون مخلوط ملات جلوگیری به عمل آید. در چنین حالاتی حبابهای هوای وراد شده به درون ملات بر روی سطح ملات مایع آمده و در هنگام نصب صفحه ستونها و ماشین آلات موجب کاهش اتصالات بین ملات آنها می گردد. در صورتیکه امکان داشته باشد بهتر است تا عمل هواگیری (Ventilater) از مخلوط ملات بصورت محدود انجام شود.
کارگذاری مخلوط (ملات ریزی)
هنگام گروت ریزی در زیر صفحه ستونها و ... باید محل ریختن کاملاً از ملات پر شود. ملات سیمانی باید بطور پیوسته ریخته شود. چنانچه از فشار ملات ریزی کاسته شود، به حالت شل (Sluggish) در آمده و نهایتاً روانی آن از بین رفته و روان کردن مجدد آن مشکل خواهد بود.
در این رابطه ملات رزینهای مصنوعی دارای مصرف راحتری هستند. این ملاتها در هنگام ریخته شدن به شکل آهسته و مطمئن در جریان خواهند بود تا اینکه به بخش مقابل قالب برسند. حتی در صورتیکه عمل ریختن ملات به دلیلی متوقف شود به محض اینکه ملات جدید ریخنه شدف ملات قبلی شروع به حرکت می کند.
برای اینکه مابین سطح ملات زیخته شده و زیر صفحه ستون فاصله ای بوجود نیاید سطح ملات ریخته شده از سطح زیرین صفحه ستون پایین تر بیاید.
برای اینکه جریان روان ملات در زیرصفحه ستون به سادگی امکان پذیر باشد باید اعمال زیر را به انجام رسانید :
· کوبیدن ملات با استفاده از میله اسلامپ و یا یک قطعه چوب از محل ریختن ملات (روزنه)
· کشیدن حلقه هایی از سیم یا زنجیر از طرف مقابل روزنه
· کوبیدن آرام بر روی پهلوهای قالب بوسیله چکش
عمل آوری
تمامی ملاتهای سیمانی و اپوکسی برای اینکه از تبخیر سریع رطوبت در امان باشند باید عمل آوری شوند. عمل آوردن ملات با استفاده از مواد پوشش دهنده (کیورینگ) و یا با استفاده از گونی خیس پس از ریختن ملات به انجام می رسد و با توجه به شرایط آب و هوایی سه روز ادامه می یابد. در این میان ملاتهای اپوکسی احتیاج به عمل آوری خاصی ندارند.
5- نمونه کاربردی ملات گروت مایع
نصب زیر سری ماشین آلات
ملات و گروت مایع به انکر بولت نمودن زیر صفحه ماشین آلات، باید توان جذب نیروهای اساتیکی و دینامیکی و انتقال آنها از ملات به زیرکار بتنی را داشته باشد. انواع تنشهای کششی، برشی، فشاری و بار دینامیکی ممکن است بیش از اندازه بار استاتیکی باشند. برای اطمینان از اینکه بار وارده تماماً به زیر کار انتقال می یابد باید چسبندگی بین صفحه زیرسری و ملات مناسب باشد. به همین خاطر است که باید از تمرکز تنشهای منطقه ای جلوگیری کرد پس در نتیجه ملات باید عاری از هر نوع حباب هوا بوده و دارای قوام و روانی مطلوب باشد. ملات نیز باید بصورت پیوسته و بدون توقف به انجام برسد.
باید توجه داشت که قبل از گروت ریزی اطراف انکربلتها، گروت کاری شوند و پس از آن ملات زیر صفحه در یک مرحله ریخته شود.
پی (فوتینگ) ستونها و دیوارهای حایل
در این نوع زیرکار، ملات و گروت تنها نقش جذب نیرو و انتقال بارهای استاتیکی را ایفا می کنند.
صفحه ستونهای فولادی
در مکانهائیکه اندازه های فوتینگ مناسب باشند پیشنهاد می شود از روش جای دادن مواد خشک (Dry pack) برای اجرای گروت و یا ملات کاری استفاده شود. اگر قرار بر این باشد که زیر صفحه ستونها از ملات مایع پر شود باید حتی الامکان از آب آوری و ایجاد حباب هوا در ملات جلوگیری بعمل آید.
ستونها پیش ساخته بتنی با آرماتورهای اتصال آماده
در این حالت باید اطمینان حاصل نمود که حفره های طراحی شده به شکل مناسبی گروت کاری شده اند. این نوع انکرها می توانند به دو صورت به انجام رسند.
- شکل شماره 1 : این طرح از نظر تکنیکی ترجیح داده می شود. زیرا اتصال فولاد به بتن بهتر کنترل شده و مطمئن تر است.
- اثر توقف در حین ملات ریزی در کل ملات ریزی دارای کمترین حساسیت می باشد.
انکربلتها
برای گروت کاری انکربلتها و پن ها، مخلوط ملات باید به حد کافی قوام و روانی داشته باشد تا سطح اتصال بلتها و جداره حفره ها را بخوبی آغشته از مواد چسبنده نماید. حفرات تعبیه شده باید به اندازه ای باشند تا فاصله کافی برای جریان یافتن ملات در اطراف بلت را مهیا نمایند. حداقل فاصله بین شفقت بلت با جداره حفره باید تقریباً سه برابر بزرگترین اندازه دانه بندی موجود در مخلوط ملات باشد.
پر کردن حفرات بزرگ
در هنگام پر کردن حفرات بزرگ باید تمایل جمع شدگی ملات سیمانی را در نظر گرفت. همین مساله را در مورد ملات رزین اپوکسی نیز باید در نظر داشت (زیرا با واکنش حرارت زا همراه است.) با افزودن مصالح سنگی درشت دانه به مخلوط آماده تمامی این تاثیرات جبران می گردند.
الف) افزودن مخلوط سنگی درشت دانه به ملات مخلوط شده
با توجه به اندازه حفرات می توان از مصالح سنگی با اندازه های متفاوت استفاده کرد(اندازه های ... ، 32-16 ، 16-8 ، 8-4 میلیمتر). مقدار مصالح سنگی درشت دانه بسته به درجه کارایی مورد نظر تعیین می شود و معمولاً بین 10% تا 50% (وزنی) مخلوط آماده می باشد. سنگدانه های گرد گوشه و صاف، کارایی بهتری را بوجود می آورند.
ب) پر کردن حفرات از قبل
بجای افزودن مصالح سنگی درشت دانه به ملات مخلوط آماده می توان از روش دیگری نیز استفاده کرد. در این روش حفره با مصالح سنگی درشت تا یک ارتفاع مشخص پر شده و بر روی آن ملات ریخته می شود. این عمل در چند مرحله صورت می گیرد تا حفره پر شود.
برای استفاده از این روش که در اجرای Epoxy Grout گروت سیمان اصلاح شده با پلیمر توصیه می شود.
ابتدا ملات مخلوط آماده را داخل حفره ریخته و پس از آن مصالح سنگی بر روی ملات ریخته شده و در نهایت نیز عمل اختلاط ملات و سنگدانه به انجام می رسد.
عملیات فوق را باید مرحله به مرحله تا پر شدن حفره به انجام رساند.
6- کاربرد موارد مشابه
رزین اپوکسی دو جزیی
آنکر کردن افقی و روی تاجی
در مکانهاییکه امکان گروت ریزی در جا برای آنکر بلتها بعلت افقی بودن و یا واقع شدن بر روی تاج وجود ندارد، حفرات را طوری طراحی می کنند تا (Fastener) (حفره و یا سوراخ دریل شده و ...) را توسط ملات مخلوط آماده پر کرده، آنکر بلت را در وسط آن قرارداده و با فشار بداخل آن فرو می کنند. در این روش ملات مخلوط به گونه ای سخت خواهد بود که حفره دریل شده واقع بر روی تاج را با آن پر می کنند اما چیزی از این ملات بیرون نمی ریزند و همچنین به گونه ای نیز پلاستیکی است که می توان بلت را بدون اعمال فشار زیاد بداخل ملات فرو کرد.
پس این ملات باید دو خاصیت را دارا باشد :
1- در هنگام سکون سخت ودر هنگام بهم خوردن روان شود (Thixotrop)
2- خاصیت مربوط کنندگی مطلوبی از خود بروز دهد و توان چسبندگی مناسبی را از خود نشان دهد و به بتن و فولاد بخوبی بچسبد.

چسباندن صفحه های فلزی کوچک
صفحه های کوچک فلزی را می توان بدون بروز هیچگونه مشکلی بر روی سطوح تاج و سطوح عمودی با مصرف گروت رزین اپوکسی متصل نمود.
تزریق در حفراتی که نمی توان آنها را گروت ریزی نمود
در مکانهایی مانند مابین حایلها و تیر ریزیها که به مقاومت بالا و چسبندگی مطمئن نیازمند می باشد (مثلاً زمانیکه تعمیرات سازه ای انجام می شود). در محلهائیکه فضای کافی برای روان شدن ملات بین اجزاء سازه وجود، در چنین شرایطی می توان از تزریق ملات رزین اپوکسی دو جزیی برای پر کردن فضا و حفرات موجود با استفاده از دستگاه تزریق استفاده نمود. برای این منظور عملیات با پر کردن ته حفره آغاز می شود و در حین تزریق آرام و آرام دستگاه به بیرون کشیده می شود.
ملات رزین اپوکسی سه جزیی (Dry pack)
ملات رزین اپوکسی که دارای فیلر سیلیسی است حاوی مواد زیر می باشد :
1- رزین اپوکسی 2- عمل آور هاردتر آرمین 3- مصالح سنگی با مقاومت بالا
برای آماده کردن ملات 3 جزیی باید 3 جزء را طبق راهنما با هم مخلوط کرد.
ملات اپوکسی 3 جزیی برای پر کردن حفرات فرموله ویژه با روش بسته – خشک است که از طریق ریختن و ضربه کوبی انجام می گردد.
به این دلیل که مقدار مواد چسباننده با بخش بسیار زیادی از ماسه کوارتز افزایش می یابد (10 : 1) ملات ریخته شده دارای تخلخل زیادی می باشد. برای استفاده در فضای آزاد پیشنهاد می شود که سطحی که در مجاورت محیط می باشد توسط یک درزگیر و مسدود کننده اپوکسی پوشش داده می شود. (مخلوطی از بخشهای A و B )
ملات پلیمری آماده دو جزیی
ملات پلیمری سخت شونده بر پایه متیل متکریلیت شامل دو بخش می باشد :
1- بخش مایع منومر متیل متکریلیت
2- بخش پودری پراکسید
برای آماده سازی مخلوط برای مصرف دو جزء آنرا بخوبی مخلوط نموده و تکان داده و بر روی سطوح خشک اجرا می کنند. چنانچه حفرات بزرگ باشند می توان از مصالح سنگی تمیز و خشک mm 7-2 با نسبت وزنی 1 : 1 استفاده نمود. قابل ذکر است که ملاتهای پلیمری را در سطوح با حداکثر شیب 45 درجه می توان بکار برد.
از موارد کاربرد ملاتهای پلیمری می توان به محلهای زیر اشاره نمود:
- جاده های بتنی
- کف سازیهای صنعتی
- باند فرودگاهها
- محلهای پارک ماشین
- جای گذاری زیر پلها و غیره
انتخاب صحیح مواد برای کاربرد
تهیه یک دستورالعمل کلی و یا قانون برای یک انتخاب صحیح تقریباً ممکن است.
در یک انتخاب قبل از هر چیز باید مشخصات مواد و موارد کاربرد آن و همچنین مشخصات فنی کار مورد نظر باید مورد توجه قرار گیرند. بدنیال این توجه خاص است که می توان به انتخاب صحیح نزدیک شد.
 

ebrahim110

عضو جدید
نقشه ساختمانهای پیش ساخته بتنی

نقشه ساختمانهای پیش ساخته بتنی

سلام بچه ها من دارم روی موضوع ساختمانهای پیش ساخته بتنی کار می کنم.می خواستم ببینم کسی فیلم عکس یا نقشه کار شدهای داره:smile:

سالم دوست عزیز شما نمونه نقشه های فوق را می توانید از لینک زیر بصورت رایگان دریافت کنید:
http://www.omransazehparsian.blogfa.com/8603.aspx
www.ospc.blogfa.com
 

ebrahim110

عضو جدید
مراحل ساخت فنداسيون ساختمان هاي اسكلت فلزي

مراحل ساخت فنداسيون ساختمان هاي اسكلت فلزي


نكات اجرايي زير سازي پي :

فرض كنيد يك پروژه اسكلت فلزي را بخواهيم به اجرا در آوريم ، مراحل اوليهاجرايي شامل ساخت پي مناسب است كه در كليه پروژه ها تقريبا يكسان اجرا مي شود ، اماقبل از شرح مختصر مراحل ساخت پي ، بايد توجه داشت كه ابتدا نقسه فنداسيون را رويزمين پياده كرد و براي پياده كردن دقيق آن بايستي جزئيات لازم در نقشه مشخص گرديدهباشد. از جمله سازه به شكل يك شيكه متشكل از محورهاي عمود بر هم تقسيم شده باشد وموقعيت محورهاي مزبور نسبت به محورها يا نقاط مشخصي نظير محور جاده ، بر زمين برساختمان مجاور و غيره تعيين شده باشد.( معمولا محورهاي يك امتداد با اعداد 3،2،1و... شماره گذاري مي شوند و محورهاي امتداد ديگر با حروف C-B-A و ... مشخص ميگردند. همچنين بايد توجه داشت ستونها و فنداسيونهايي را كه وضعيت مشابهي از نظر باروارد شده دارند ، با علامت يكسان نشان مي دهند : ستون را با حرف C و فنداسيون رابا حرف F نشان ميدهند . ترسيم مقاطع و نوشتن رقوم زير فنداسيون ، رقوم رويفنداسيون ، ارتفاع قسمت هاي محتلف پي ، مشخصات بتن مگر ، مشخصات بتن ، نوع و قطركلي كه براي بريدن ميلگرد ها مورد نياز است بايد در نقشه مشخص باشد. قبل از پيادهكردن نقشه روي زمين اگر زمين ناهموار بود يا داراي گياهان و درختان باشد ، بايدنقاط مرتفع ناترازي كه مورد نظر است برداشته شود و محوطه از كليه گياهان و ريشه هاپاك گردد.سپس شمال جغرافيايي نقشه را با جهت شمال جغرافيايي محلي كه قرار است پروژهدر آن اجرا شود منطبق مي كنيم ( به اين كار توجيه نقشه مي گويند) پس از اين كار ،يكي از محورها را (محور طولي يا عرضي ) كه موقيعت آن روي نقشه مشخص شده است ، برروي زمين ، حداقل با دو ميخ در ابتدا و انتها ، پياده مي كنيم كه به اين امتدادمحور مبنا گفته مي شود ؛ حال ساير محورهاي طولي و عرضي را از روي محور مبنا مشخص ميكنيم ( بوسيله ميخ چوبي يا فلزي روي زمين ) كه با دوربين تئودوليت و براي كارهايكوچك با ريسمان كار و متر و گونيا و شاغول اجرا مي شود. حال اگر بخواهيم محلفنداسيون را خاكبرداري كنيم به ارتفاع خاكبرداري احتياج داريم كه حتي اگر زمينداراي پستي و بلندي جزئي باشد نقطه اي كه بصورت مبنا (B.M) بايد در محوطه كارگاهمشخص شود ( اين نقطه بوسيله بتن و ميلگرد در نقطه اي كه دور از آسيب باشد ساخته ميشود).

نكات فني و اجرايي مربوط به خاكبرداري: داشتن اطلاعات اوليه از زمين و نوع خاكاز قبيل : مقاومت فشاري نوع خاك بويژه از نظر ريزشي بودن ، وضعيت آب زير زميني ،عمق يخبندان و ساير ويژگيهاي فيزيكي خاك كه با آزمايش از خاك آن محل مشخص مي شود ،بسيار ضروري است. در خاكبرداري پي هنگام اجرا زير زمين ممكن است جداره ريزش كند يااينكه زير پي مجاور خالي شود كه با وسايل مختلفي بايد شمع بندي و حفاظت جداره صورتگيرد ؛ به طوري كه مقاومت كافي در برابر بارهاي وارده داشته باشد يكي از راه حلهايجلوگيري از ريزش خاك و پي ساختمان مجاور، اجراي جز به جز است كه ابتدا محلفنداسيون ستونها اجرا شود و در مرحله بعدي ، پس از حفاري تدريجي ، اجزاي ديگر ديوارسازي انجام گيرد.

نكات فني و اجرايي مربوط به خاكريزي و زير سازي فنداسيون : چاههاي متروكه باشفته مناسب پر مي شوند و در صورت برخورد محل با قنات متروكه ، بايد از پي مركب ياپي تخت استفاده كرد يا روي قنات را با دال بتن محافظ پوشاند. از خاكهاي نباتي برايخاكريزي نبايد استفاده كرد . ضخامت قشرهاي خاكريز براي انجام تراكم 15 تا 20سانتيمتر است . براي انجام تراكم بايد مقداري آب به خاك اضافه كنيم و با غلتكهايمناسب آن را متراكم نمايي ، البته خاكريزي و تراكم فقط براي محوطه سازي و كف سازياست و خاكريزي زير فنداسيون مجاز نمي باشد. در برخي موارد ، براي حفظ زير بتن مگر ،ناچار به زير سازي فنداسيون هستيم ، اما ممكن است ضخامت زير سازي كم باشد ( حدود 30 سانتيمتر ) در اين صورت مي توان با افزايش ضخامت بتن مگر زير سازي را انجام دادو در صورت زياد بودن ارتفاع زير سازي ، مي توان با حفظ اصول فني لاشه چيني سنگ باملات ماسه سيمان انجام داد.

بتن مگر چيست؟

بتن با عيار كم سيمان زير فنداسيون كه بتن نظافت نيز ناميده مي شود معمولا بهضخامت 10 تا 15 سانتيمتر و از هر طرف 10 تا 15 سانتيمتر بزرگتر از خودفنداسيون ريخته ميشود.

قالب بندي فنداسيون چگونه است؟

قالب بندي بايد از تخته سالم بدون گره به ضخامت حداقل 5 . 2 سانتيمتر ياورقه هاي فلزي صاف يا از قالب آجري (تيغه 11 سانتيمتري آجري يا 22 با اندودماسه سيمان براي جلوگيري از خروج شيره بتن ) صورت گيرد. لازم به يادآوري است كه پيهاي عادي مي توان با قرار دادن ورقه پلاستيكي ( نايلون) در جداره خاكبرداري از آنبه عنوان قالب استفاده كرد.

تذكر: در آرماتور بندي فاصله ميله گردها تا سطح آزاد بتن در مورد فنداسيوننبايد از 4 سانتيمتر كمتر باشد.
 

ebrahim110

عضو جدید
چگونگي اجراء و نصب پيچهاي مهاري ( بولت) و صفحه كف ستوني (Baseplate)

چگونگي اجراء و نصب پيچهاي مهاري ( بولت) و صفحه كف ستوني (Baseplate)

ابتدا دلايل استفاده از صفحه كف ستوني و بولت را توضيح مي دهم :

ستونهاي يك ساختمان اسكلت فلزي ، نقش انتقال دهنده بارهاي وارد شده را به فنداسيون (به صورت نيروي فشاري ، كششي ، برشي يا لنگر خمشي) به عهده دارند. در اين ميان ، ستون فلزي با صفحه اي فلزي كه از يك سو با ستون و از سوي ديگر با بتن درگير شده است روي فنداسيون قرار مي گيرد. توجه به اينكه ستون فلزي به علت مقاومت بسيار زياد تنشهاي بزرگي را تحمل مي كند و بتن قابليت تحمل اين تنشها را ندارد ؛ بنابراين صفحه ستون واسطه اي است كه ضمن افزايش سطح تماس ستون با پي ، سبب مي گردد توزيع نيروهاي ستون در خد قابل تحمل براي بتن باشد. كار اتصال صفحه زير ستوني با بتن بوسيله ميله مهار (بولت Bolt) صورت مي گيرد و براي ايجاد اتصال ، انتهاي آن را خم مي كنيم و مقدار طول بولت را محاسبه تعيين مي كند. تعداد بولت ها بسته به نوع كار از دو عدد به بالا تغيير مي كند ، حداقل قطر اين ميله هاي مهاري ميلگرد نمره 20 است ؛ در حالي كه صفحه تنها فشار را تحمل مي كنر ، بولت نقش عمده اي ندارد و تنها پايه را در محل خود ثابت نگه مي دارد . نكته مهم هنگام نصب ستون بر روي صفحه تقسيم فشار اين است كه حتما انتهاي ستون سنگ خورده و صاف باشد تا تمام نقاط مقطع ستون بر روي صفحه بيس پليت بنشيند و عمل انتقال نيرو بخوبي انجام پذيرد . از آنجا كه علاوه بر فشار ، لنگر نيز بر صفحه زير ستوني وارد مي شود ، طول بولت بايد به اندازه اي باشد كه كشش وارد شده را تحمل نمايد كه اين امر با محاسبه تعيين خواهد شد.
انواع اتصال ستون به شالوده :
جزئيات اتصال ستون فلزي به شالوده بتني به نيروي موجود در پاي ستون بستگي دارد . در ستون با انتهاي مفصلي فقط نيروي فشاري و برشي از ستون به شالوده منتقل مي شوند. اگر بخواهيم لنگر خمشي را نيز به شالوده منتقل نماييم ، در ان صورت ، نياز به طرح اتصال مناسب براي اين كار خواهيم داشت كه اتصال گيردار خوانده مي شود.
روش نصب پيچهاي مهاري :
به طور كلي ، دو روش براي نصب پيچهاي مهاري وجود دارد :
الف) نصب پيچهاي مهاري در موقع بتن ريزي شالوده ها : در اين روش ، پيچها را در محلهاي تعيين شده قرار مي دهند و موقيعت آنها را به وسيله مناسبي تثبيت مي كنند ؛ سپس اطرافشان را با بتن مي پوشانند . روشهاي گوناگوني براي تثبيت پيچهاي مهاري در محل خود وجود دارد كه صورت زير توضيح خواهم داد :
روش اول : ابتدا بوسيله صفحه اي نازك مشابه با ورق كف ستوني كه شابلن يا الگو ناميده مي شود . قسمت فوقاني بولت و قسمت پايين را بوسيله نبشي به يكديگر مي بنديم تا مجموعه اي بدون تغيير شكل به دست آيد ؛ آن گاه محورهاي طولي و عرضي صفحه الگو را با مداد رنگي ( گچ و يا رنگ) مشخص مي كنيم ؛ سپس بوسيله ريسمان كار يا دوربيت تئودوليت با ميخهاي كنترول محور كلي فنداسيون را در جهتهاي طولي و عرضي به دست مي آوريم و به كمك شخصي با تجربه در موقيعت مناسب آن قرار مي دهيم. ( محور طولي و عرضي صفحه شابلن بر محور طولي و عرضي كلي فنداسيون منطبق مي شود و در ارتفاع صحيح و به صورت كاملا تراز نصب مي گردد.) سپس به وسيله قطعات آرماتور آن را به ميلگردهاي شبكه آرماتور فنداسيون يا به قطعات ورقي (كه در بتن قرارداده اند ) جوش (منتاژ) داده مي شود ؛ به گونه اي كه هنگام بتن ريزي ، صفحه از جاي خود حركتي نداشته باشد. بايد دقت داشته باشيم كه در موقع بتن ريزي ، هوا در زير صفحه شابلن ، محبوس نسود . براي اين منظور ، معمولا سوراخ بزرگي در وسط شابلن تعبيه مي كنند كه وقتي بتن از اطراف زير صفحه را پر مي كند ، هوا از راه سوراخ خارج گردد و با بيرون زدن بتن از وسط صفحه ، از پر شدن كامل زير آن اطمينان حاصل شود.
روش دوم : صفحه تقسيم فشار پيش از بتن ريزي پي به طور دقيق در محل خود قرار مي گيرد و بوسيله آن بولت ها در جاي خود ثابت مي شوند . پس از بتن ريزي ، صفحه را از جاي خود خارج مي كنند و در كارگاه به طور مستقيم به پاي ستون متصل مي نمايند و پس از نصب ستون به همراه صفحه مهذه ها را محكم مي بندند. در اين حالت ، هر صفحه اي بايد كاملا علامت گذاري شود تا هنگام نصب اشتباهي رخ ندهد.
روش سوم : صفحه را قدري بالاتر از محل اصلي خود نگه مي دارند تا محل ميله هاي مهار به طور دقيق تعيين شود ؛ سپس ميله مهارها را ثابت مي كنند و عمل بتن ريزي را انجام مي دهند ؛ در حالي كه صفحه هنوز در جاي خود ثابت است . پس از پايان يافتن بتن ريزي صفحه را در تراز مورد نظر نگه مي دارند . اين عمل را مي توان به وسيله مهره هاي فلزي در زير صفحه اي كه ميله مهارها از درون آنها عبور كرده اند با پيچتندن و تنظيم آنها تا تراز لازم انجام داد. سپس فاصله هاي بين دو صفحه و روي بتن پي با ملات ماسه شسته و سيمان به نسبت يك حجم سيمان به دو حجم ماسه كاملا پر مي گردد يا از ماسه سيمان نرم (گروت) استفاده مي گردد.
ب) نصب پيچهاي مهاري پس از بتن ريزي شالوده : در اين روش ، در محل پيچهاي مهاري به وسيله قالب در داخل بتن فضاي خالي ايجاد مي كنند كه اين قالب جعبه ناميده مي شود . ميلگردي در بتن قرار مي دهيم ، پس از گرفتن و سخت شدن بتن شالوده ، جعبه را از محل خود خارج مي كنيم ؛ سپس پيچ مهاري را در محل خود درگير با آرماتور قرار مي دهيم و تنظيم مي كنيم و اطراف آن را با بتن ريزدانه ( با حفظ اصول بتن ريزي) پر مي كنيم . لازم به يادآوري است جعبه اي كه براي ايجاد فضاي خالي لازم براي نصب پيچ مهاري به كار مي رود ، بايد چنان طرح ريزي و ساخته شده باشد كه به سادگي و در حد امكان ، بدون ضربه زدن ، شكستن و خرد كردن از داخل بتن خارج شود. براي اين منظور مي توان از جعبه هايي كه قطعات آنها به صورت كام و زبانه متصل مي شوند يا از جعبه هاي لولايي و ساير اقسام جعبه ها استفاده كرد . در مواردي كه از پيچهاي مهاري با قلاب انتهايي و ركاب يا از پيچهاي مهاري با انتهاي كلنگي استفاده مي شود . براي سزعت بخشيدن به كار ، از جعبه هاي ساخته شده يا ورقهاي فولادي كه در درون بتن باقي مي مانند ، استفاده مي شود . بايد توجه داشت كه اين شيوه كار بيشتر براي فنداسيون ماشين آلات صنعتي در كارخانجات كاربرد دارند . لازم به ذكر است در بعضي مواقع براي اتصال كف ستون به شالوده ، به جاي پيچهاي مهاري از ميلگردها يا تسمه هايي استفاده مي كنند كه به ورق كف ستون جوش داده مي شوند كه به اين صورت مي باشد كه معمولا در موقع بتن ريزي ، مجموع ورق كف ستونها و مهارها را در شالوده كار مي گذارند ، پس از گرفتن و سخت شدن بتن ، ستون را روي ورق كف ستون قرار مي دهند و جوشكاري مي كنند.
محافظت كف ستونها و پيچهاي مهاري ( مهره و حديده ):
كف ستون ها از جمله قطعات ساختماني هستند كه اغلب در معرض اثر شديد رطوبت قرار دارند و بايد به نحو مطلوب حفاظت شوند . در ساختمانهاي معمولي و به طور كلي در ساختمانهايي كه پس از پايان يافتن كار اسكلت فلزي ديگر نيازي به بازديد و تنظيم كف ستونها نيست ، اطراف كف ستون را با بتن پر مي كنند و در صورتي كه قبل از بتن ريزي سطوح فولادي خوب تميز شده و كا جوش يا زغال جوش برداشته شده باشد ، بتن به فولاد مي چسبد و آن را كاملا محافظت مي كند . در بعضي ديگر از ساختمانها ، كف ستونها را نظير ساير قطعات به وسيله رنگ محافظت مي كنند . در ساختمانهاي صنعتي كه امكان باز كردن و نصب مجدد آنها وجود دارد ، با مواد قيري مخلوط با ماسه نرم از كف ستون ها حفاظت مي شود ؛ همچنين براي تميز ماندن حديدهاي پيچهاي مهاري و دوري از آسيب ديدگي بايد قبل از بتن ريزي فنداسيون ، قسمت حديدها به وسيله پلاستيك يا گوني يا سيم مناسب بسته شده ، پوشش مناسب صورت گيرد
 

hamid.dr

عضو جدید
آماده سازی صفحه زیر ستون

آماده سازی صفحه زیر ستون

با سلام

یک سوال از دوستان در مورد آماده سازی صفحه زیستون قبل از نصب ستون دارم
که نحوه تعیین آکسها و محل برخورد آکسها با استفاده از ریسمان و گونیا به چه شکل هست

اگر امکان داره یکی از دوستان نحوه این کار رو یک توضیحی بدن چون واقعا لازم دارم
 

myaghooty

عضو جدید
با سلام

یک سوال از دوستان در مورد آماده سازی صفحه زیستون قبل از نصب ستون دارم
که نحوه تعیین آکسها و محل برخورد آکسها با استفاده از ریسمان و گونیا به چه شکل هست

اگر امکان داره یکی از دوستان نحوه این کار رو یک توضیحی بدن چون واقعا لازم دارم
سلام دوست عزیز.
چیو توضیح بدیم. چیزی نداره که.
مواد لازم جهت پیاده کردن آکس ها: یه گونی گچ ، ریسمون کار و متر. اول باید یه نقطه رو با دوربین یا وسایل دیگه پیدا کنی. حالا با استفاده از نقشه فاصله تقاطع ها رو نسبت به اون نقطه بدست می یاری و با استفاده از ریسمون کار، متر و قانون فیثاغورث زوایای قائمه رو.
فرض کن بخوای نقشه فونداسیون سازه رو روی کاغذ بکشی. دقیقا مث همونه. فقط به جای کاغذ روی زمین میکشی و به جای خودکار از گچ استفاده میکنی. یه بار این کارو رو کاغذ انجام بده بعد برو همون کارا رو روی زمین تکرار کن. به همین راحتی. فقط مهم اینه که اون نقطه اول رو درست محاسبه کنی.
 

ebrahim110

عضو جدید
نحوه بارگذاری و توزیع بار آسانسور در سازه

نحوه بارگذاری و توزیع بار آسانسور در سازه

نحوه بارگذاری و توزیع بار آسانسور در سازه




مقدار بار بستگی به نوع آسانسور انتخابی دارد.برای بدست آوردن وزن آسانسور با توجه به ظرفیت آن بایستی به جدول شماره 1 پیوست 2مبحث پانزدهم مقررات ملی ساختمان ( آسانسور ها و پله برقی ) مراجعه بنمایید .بر اساس بندی در همین آیین نامه بایستی کلیه نیروی های وارده بهسازه بر اثر آسانسور برای لحاظ نمودن ضربه های دینامیکی 100% افزایشیابد. البته این بار نسبتبه بقیه بارهای وارد بر سازه زیاد نیست . میزان بارزنده برابر 400 و میزان بار مرده توسطمشخصات فنی شرکت سازنده مشخص میشه که میشه بصورت عمومی برای ساختمانهای 5 طبقه 800 تا 1000 کیلو در نظر گرفت و این بارها به نبشی هاو از اونجا به چاله آسانسور انتقال پیدا میکنند. و در نهایت بار آسانسور را باید تنها به صورت 4 بار متمرکز به ستون های دور باکس آسانسور (نبشی ها) در طبقه آخر(خرپشته)اعمال نمود.




نحوه انتقال بار آسانسور:

در عمل نیروی آسانسور بین تیر هایی که در اطراف داکت قرار داده میشوند و شاستی آسانسور هم به این تیر ها متصل می گردد منتقل می گردد اما از لحاظ فنی در اطاقک آسانسور تکیه گاه هایی که در اطراف حفره آسانسور قراردارند و نیروی وزن اطاقک به این تکیه گاه ها وارد می شود نیروی کلی را تحمل مینمایند آسانسورهای معمولی ازچهار عدد نبشی برای دور باکس آسانسور استفاده میشود. این نبشی ها در تراز طبقات بهتیرهای سقف مهار میگردند.




اتصال آسانسور به سازه:

سازه آسانسور تنها از یک وجه به سازه اصلی متصل است.برای طراحی اتصالات آسانسور جدولی داریم که مثلاً میگه اگه ظرفیت آسانسور ما 6یا 8 نفره هست از چه نبشی ، از چه ریل راهنمایی ، از چه براکتی و ... استفاده کنیم.در مورد نحوه اتصال : بصورت عمومی در ساختمانهای بتنی با قرار دادن plate تویتیر یا هر جایی که قابلیت اتصال داره بوسیله شاخک هایی نبشی های آسانسور رو بهاونها جوش میکنند .نبشي فقط نقش ريل دارد و باربر نيست.سازه آسانسور به مهاربند نياز ندارد يكديافراگم داريم با باري محوري كه توسط كابل تحمل ميشود و به تیر های دور باکس واقع در خرپشته وارد منتقل میشود.

معمولا از مدل سازی اثر اسانسور در etabs صرف نظر میشود .چون سازه آسانسور کاملا جدا از سازه می باشد بهتر است فنداسیون آن نیز بصورت جداگانه طراحی شود. چاله آسانسور باید درتمامی موارد تعبیه گردد و در طراحی پی باید محل چاله آسانسور در نظر گرفته شود.




نحوه مدل کردن چاله آسانسور در SAFE:

چاله آسانسور در نرم افزار Safe تنها یه صورت یک بازشو تعریف شده و با توجه به سادگی طراحی دستی ان امکان پذیر است. همچنین در پی های گسترده با تنظیمات در بخش Detailing می توان آرماتورهای گوشه های باز شو را مطابق ایین نامه بدست آورد .چون نرم افزار SAFE قادر به طراحی در حالتی که در پی اختلاف تراز وجود دارد، نیست و سطح را در یک تراز در نظر می گیرد...شاید بهترین راه طراحی دستی چاله آسانسور باشد، ولی چون چاله آسانسور ابعاد کوچکی دارد می توان عملکرد آن را با پی یکنواخت در نظر گرفت و پی را کلا در یک تراز طراحی کرد....اگر ابعاد چاله آسانسور بزرگ باشد به صورتی که عملکرد آن مجزا از پی باشد می توان چاله را به صورت یک پی مجزا در نرم افزار مدل و طراحی کرد
 

ebrahim110

عضو جدید
آموزش نحوه بارگذاری تیر شمشیری پله ها

آموزش نحوه بارگذاری تیر شمشیری پله ها

آموزش نحوه بارگذاری تیر شمشیری پله ها - مهندسی عمران

نحوه بارگذاری پله در ساختمان در مهندسی عمران

در این مقاله سعی شده نحوه بارگذاری پله را بررسی نمائیم بهتر است برای درک بهتر مطالب جزئیات اجرائی پله نمایش داده شود مانند ذیل :

عرض دوقسمت پله ( رفت و برگشت ) برابر 1.20 میباشد در این شکل ارتفاع هرگام پله بطور تقریبی برابر 19 سانتیمتر در نظر گرفته شده است .

محاسبه اوزان مصالح مصرفی

سنگ تراورتن (0.30) x (1.20) x (0.04) x (2500) = 36.0 kg

سنگ قائم (0.15) x (1.20) x (0.02) x (2500) =9.0 kg

آجرکاری (1/2) (0.26) x (0.15) x (1.20) x (2100)= 49.14 kg

مجموع وزن گام پله 36.0 + 9.0 + 49.14 = 94.14 kg





وزن قسمت دوم ( مورب )

وزن تیر آهن 2(12.9)=25.80 kg

آجرکاری (0.10)(1.20)(1750)= 210.0

پوکه ریزی (0.07)(1.20)(850)= 71.4

گچ (0.01)(1300)(1.2) =15.6

گچ و خاک (0.02)(1600)(1.20) = 38.40



اگر مجموع این اوزان را محاسبه و در یک متر ضرب کنیم میشود

361.20 kg/m2

به فرض اگر ما 10 گام پله داشته باشیم و طول شمشیری پله 3.5 متر باشد

10 x 94.14=941.4 kg Area= 3.5x1.20=4.20 941.4/4.20=224.14

جمع وزن کل شمشیری راه پله برابر با 224.14+361.2=585.34 kg/m2



برای وارد کردن بارخطی به تیرهای عمود بر شمشیری اگر وزن مترمربع را در ضلع عمودی که میخواهید بار را اعما کنید و ضرب کنید بار خطی به شما میدهد که میتوانید آنرا تقسیم بر دو به تیرهای عمود بر شمشیری اعمال نمائید

برای هر تیر عمود بر شمشیری585.34 x 3.5 = 2048.39 kg/m 2048.39/2=1024 kg/m

برای بار زنده نیز همینگونه میباشد

برای هر تیر عمود بر شمشیری 350 x 3.5 = 1225 / 2 = 612.5 kg/m


شکل زیر نمونه بارگذاری بروی قاب بعنوان مثال

 

ebrahim110

عضو جدید
مقاله روش اجرای قالب بندی

مقاله روش اجرای قالب بندی

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]قالب‌بندي : [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]در ساختمانها و ابنيه بتني قالبها، كه در حقيقت ظروف موقتي با شكل و فرم مورد نظر براي نگهداري ميل‌گردها (آرماتور) و بتن خيس تازه هستند، نقش مهمي به عهده دارند. قالب‌بندي قسمت عمده‌اي از مخارج ساخت و اجراي اسكلت‌هاي بتني و اجزاي بتني ساختمان را به خود اختصاص مي‌دهد. هزينه مصالح، ساخت و اجراي قالبهاي بتني بستگي به شكل قالب و دشواري ساخت آن و نوع مصالح مصرفي دارد. در پاره‌اي از موارد ممكن است قالب‌بندي تا بيش از 75 درصد هزينة يك عضو بتني را به خود اختصاص دهد. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]يك قالب، در عين حال كه بايد داراي فرم مورد نظر بوده و از نظر اقتصادي قابل قبول باشد، بايد استحكام و ايمني كافي داشته باشد. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]طرح قالبهاي بتن كه براي استحكام كافي براي نگهداري بتن داشته و در اثر فشارهاي وارده مقاوم باشد و در موقع بتن‌ريزي، از فرم اصلي خارج نشده و به اصطلاح شكم ندهد مسئله‌ايست سازه‌اي. اين مسئله، جز در مواردي كه از قالبهاي پيش‌ساخته با مشخصات معين استفاده شود، در رابطه با طرح قالبهاي ديوار، ستون و يا تاوه‌ها كه از صفحات و يا تخته‌هاي چوبي ساخته مي‌شوند. صادق است پس از طرح و محاسبه بارهاي وارده، هر يك از قسمتهاي اصلي قالب را ممكن است به عنوان يك تير تحليل نموده و حداكثر ممان و برش و خمشي كه ممكن است وجود داشته و پيش آيد محاسبه نمود. سپس با محاسبه بارهاي كششي و فشارهاي وارد بر قطعات تقويتي عمودي و تيرهاي نگه‌دارنده خارجي اندازه‌هاي لازم آنها را محاسبه مي‌نمايند. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]براي آنكه يك قالب از نظر اقتصادي با صرفه بوده و هزينه‌هاي مصرفي براي ساخت آن به حداقل برسد بايد به نكات زير توجه نمود: [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]1ـ مخارج تهيه مصالح و ساخت قالب متناسب با نيازهاي مورد مصرف آن باشد. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]2ـ مصالح مصرفي براي ساخت قالب با دقت كافي انتخاب و تهيه شود به نحوي كه بين دفعات استفاده از قالب و تداوم فعاليتهاي كارگاه از نظر اقتصادي تعادل برقرار باشد. به عبارت ديگر هرچقدر امكان تعداد دفعات بيشتر استفاده از قالب وجود داشته باشد به همان ميزان در استحكام آن و انتخاب نوع مصالح مرغوب بايد توجه بيشتري مبذول داشت. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]3ـ انتخاب روش ساخت و مصالح مناسب و در صورت لزوم پوشش مناسب سطوح داخلي قالب، به نحوي كه امكان دستيابي به نتايج مورد نظر مستقيماً ميسر باشد. ترميم بتن و يا تغيير و اصلاح فرم مورد نظر طرح شده قبلي پس از گرفتن بتن و باز كردن قالبها هم بسيار دشوار و حتي در صورتي كه امكان داشته باشد، به مراتب از پيش‌بينيهاي لازم اوليه گرانتر تمام مي‌شود. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]4‍ـ روش مناسب و وسايل كافي براي حمل، بلند كردن و سوار نمودن قالبها در محل كار انتخاب و پيش‌بيني شده باشد. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]5ـ انواع مصالحي كه ممكن است به كار برده شوند، نظير قالبهاي فلزي و يا چوبي بايد مورد توجه و بررسي قرار گيرند و هر كدام كه برحسب مورد مناسب‌تر تشخيص داده شد انتخاب شود. قالبهاي چوبي معمولاً سبك‌تر و لذا امكان ساخت قطعات بزرگتر و استفاده از آنها بيشتر از قالبهاي فلزي نظيرشان است. در عوض قالبهاي فلزي را به دفعات بيشتر از قالبهاي چوبي مي‌توان مصرف نمود. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]6ـ طراحي قالب بايد به نحوي انجام شود كه در چهارچوب خواسته‌هاي معماري و سازه‌اي بتوان به تعداد دفعات هر چه بيشتر مصرف كرد و تطبيق و تنظيم آن براي كارهاي بعدي تكراري سهل و راحت باشد. تعادل موارد فوق بايد طوري باشد كه قبل از شروع قالب‌بندي امكان محاسبه مخارج آن مقدور بوده و از نظر اقتصادي به صرفه و توجيه‌پذير باشد. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]در زير طرز قالب‌بندي اجزاء مختلف ساختمانهاي بتني شرح داده شده است. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]قالب‌بندي ديوارهاي بتني : [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]الف) روش معمولي : [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]دو نمونه از قالب‌بندي ديوارهاي بتني به طريق معمولي وجود دارد. قسمت اصلي قالب (سطوحي كه مستقيماً با بتن در تماس است) از صفحات چوبي و يا از تخته‌هاي چوبي ساخته مي‌شود. براي استحكام قالب و جلوگيري از باز شدن آن هنگام بتن‌ريزي و حفظ فاصلة بين دو ديواره قالب بست‌هاي مخصوصي را به كار مي‌برند. براي نصب بستها يا دو عدد چهارتراش، كه به فاصله معيني از هم به صورت افقي قرار مي‌گيرند و يا يك چهارتراش به كار مي‌برند. در حالت اخير بايد براي عبور ميله‌هاي بستها چهارتراش‌ها را در محلهاي لازم سوراخ كرد. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]براي جلوگيري از فشار بتن روي مجموعه قالب در هنگام بتن‌ريزي، و همچنين پايداري قالب، تيرهاي چوبي كه به آنها دستك گفته مي‌شود و يك سر آن بر روي زمين محكم شده و سر ديگر آن را به قالب محكم كرده‌اند، به كار مي‌برند. پاره‌اي از انواع مختلف بستها وجود دارند. بستها ممكن است همراه با صفحه فلزي نيرو پخش‌كن، نظير واشر باشند به طوري كه بتوان فاصلة دو ديواره قالب را تا موقع بتن‌ريزي به اندازه لازم حفظ كرد. به طور كلي بستها ممكن است شامل يك ميله ساده‌اي كه دو سر آن و يا گاهي فقط يك سر آن، پيچ شده است باشد كه در اين صورت يا ميله را پس از بتن‌ريزي در بتن گذاشته و پس از باز كردن قالب قسمتهاي اضافي كه بيرون مانده است را قطع مي‌كنند و يا پس از گرفتن بتن و قبل از سخت شدن آن را بيرون مي‌كشند و يا به صورت دو پوسته‌اي است كه امكان جدا كردن ميله از داخل پوسته وجود دارد. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]در قالب‌بندي گوشه‌ها و پايه‌ها بايد دقت كافي مبذول داشت و با پشت‌بندهاي اضافي آنها را تقويت كرد. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ب) روش بالارو : [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]از جمله محسنات اين روش قالب‌بندي كه براي ديوارهاي نسبتاً بلند استفاده مي‌شود تعداد دفعات بيشتر استفاده از قالب و سرعت عمل بيشتر آن است. در اولين دفعه استفاده از قالب دو ديواره قالب با تكيه به پاخور بتني (رامكا) به صورت معكوس قرار مي‌گيرد. پس از ريختن بتن و سخت شدن آن، قسمتهاي داخلي قالب را تا حد نهايي بتن ريخته شده بالا مي‌برند و پس از محكم كردن آن قسمت دوم ديوار را بتن ريزي مي‌كنند. پس از سخت شدن بتن، قالب را باز كرده و نظير دفعه اول عمل مي‌كنند. عمل قالب‌بندي و بتن‌ريزي را به همين ترتيب تا انتهاي كار و اتمام بتن‌ريزي ديوار ادامه مي‌دهند. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif] ج) روش لغزنده : [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]در اين روش قالب را به صورت پيوسته و پس از هر مرتبه بتن‌ريزي به كمك جكهاي هيدروليكي و در حالي كه دو جداره قالب به بتن ريخته شده قبلي چسبيده است به سمت بالا مي‌كشند. اين روش براي ساختن سازه‌هايي نظير منابع آب، هسته مركزي ساختمانهاي چند طبقه و يا سيلوها روش مناسبي است. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]از آنجايي كه روش لغزنده به صورت پيوسته انجام مي‌شود براي استفاده هر چه بهتر و اقتصادي‌تر از قالب و جلوگيري از وقفه كار نياز به برنامه‌ريزي دقيق و آماده كردن وسايل و امكانات لازم نظير، تعيين ساعات كار كارگران در مراحل مختلف، فراهم كردن نور مصنوعي كافي براي كار در شب و تهيه و حمل و ريختن به موقع بتن دارد. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]فرم معماري و طرح سازه‌اي كه قرار است با استفاده از قالبهاي لغزنده بتن‌ريزي كرد بايد مناسب براي اين سيستم قالب‌بندي باشد. معمولاً نكته اصلي در اين مورد يكنواختي ضخامت ديوار با حداقل حفره‌ها و سوراخ در بدنه آن با ارتفاعي حداقل برابر 20 متر است. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]قسمتهاي اصلي يك قالب لغزنده عبارتند از: [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ديواره‌هاي قالب : [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ديواره‌هاي قالب بايد به اندازه كافي محكم و مقاوم باشند. جنس اين ديواره‌ها ممكن است چوبي و يا فلزي باشند. قالبهاي فلزي به مراتب سنگين‌تر از قالبهاي چوبي‌اند ولي در عوض استحكام بيشتري داشته و تعداد دفعات استفاده از آنها بيشتر است. تعميرات و يا تغييرات احتمالي قالبهاي فلزي نيز نسبت به قالبهاي چوبي دشوارتر است در عوض تميز كردن آنها آسانتر و نماي بتن پس از باز كردن قالب صاف‌تر است. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]طوقه‌ها : [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]اين طوقه‌ها براي نگهداري سكوي كار و انتقال آن و همچنين نگهداري و تحمل وزن قالب و كابل جك در نظر گرفته مي‌شوند. طوقه‌ها معمولاً فلزي و به صورت پروفيلهايي مناسب طرح و در نظر گرفته مي‌شوند. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]سكوي كار : [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]معمولاً سه سطح كار در نظر مي‌گيرند. يكي كه بالاتر از طوقه‌ها و در ارتفاعي در حدود دو متر و بالاتر از انتهاي ديوار قرار گرفته و براي استفاده از بستهاي فلزي ثابت‌كننده به كار مي‌روند. ديگري سكويي است كه در بالاي كف و هم‌تراز بالاي قالب قرار مي‌گيرد و براي قرار دادن ظرف بتن و انبار كردن مصالح و وسايل تراز كردن و همچنين وسايل كنترل جك مورد استفاده قرار مي‌گيرد و بالاخره سومين سكو به صورت چوب‌بست آويزان و يا يكسره كه معمولاً در دو طرف ديوار قرار گرفته و براي دسترسي به نماي قسمتي از ديوار، كه به تازگي قالب آن را باز كرده و ترميم احتمالي آن، مورد استفاده قرار مي‌گيرد. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]جكهاي هيدروليكي : [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]جكهاي هيدروليكي مورد استفاده معمولاً با ظرفيت خود، نظير جكهاي سه تني و يا شش تني مشخص مي‌شوند. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]قالب‌بندي ستونها : [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]ديواره‌هاي قالب ستونها نظير قالب ديوار است. پشت‌بندها معمولاً از چهارتراشهايي با مقطع مربع و به اندازه لزوم و به فواصل معين و مساوي هم ساخته شده و به كمك بستهاي فلزي و گوه‌ها محكم مي‌شوند. با توجه به زيادي تعداد ستونها، به خصوص در ساختمانهاي بزرگ، قالب ستونها را مي‌توان به دفعات نسبتاً زيادي مورد استفاده قرار داد. به همين علت بايد در طراحي و ساخت آنها دقت كافي به كار بست تا ضمن استحكام كافي، باز و بسته كردن آنها ساده و عملي باشد. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]قالب ستونهاي گرد به صورت لوله‌هايي با قطر مشخص و از جنس فايبرگلاسهاي مسلح شده و يا از اجناسي نظير آن ، كه ضمن استحكام كافي نسبتاً سبك باشد، انتخاب مي‌كنند. قالبهاي ستونهاي گرد را گاهي از چوب نيز مي‌سازند. در اين حالت عرض صفحات چوبي را به مراتب كمتر از حالت قالبهاي ستونهاي چند ضلعي در نظر مي‌گيرند. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]امروزه در ايران، به علت كمبود و گراني چوب، ساختن و استفاده از قالبهاي فلزي براي ستونهاي بتني رايج شده است. اين قالب كه به دفعات نسبتاً زيادي مي‌توان به كار برد و از ورق‌هاي فلزي با پشت‌بندهايي از نبشي ساخته مي‌شوند وزن نسبتاً زيادي داشته و جابجايي آنها دشوارتر از قالبهاي چوبي نظيرشان است. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]نكات عمومي در ساختن قالبها : [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]در ساختن قالب اجزاء مختلف بتني نكات زير را بايد رعايت كرد: [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]1ـ صفحات و اندازه قالبها بايد به اندازه كافي به هم چسبيده و متصل شوند تا از خارج شدن شيره بتن، كه باعث ايجاد حفره‌هايي در سطح بتن مي‌شود، كرموشدن بتن، جلوگيري گردد. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]2ـ قبل از بتن‌ريزي قالبها را بايد در كليه جهات عمودي و افقي، كنترل نمود و از استحكام پشت‌بندها، دستكها و تيرهاي نگهدارنده قالب مطمئن گرديد. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]3ـ در موقع بتن‌ريزي قالبها را بايد پيوسته كنترل كرد و در صورت لزوم آنها را تنظيم و يا تقويت كرد. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]4ـ قبل از بتن‌ريزي كليه قسمتهاي داخلي قالب را بايد كنترل نمود و آن را از هر گونه اشياء اضافي، نظير خرده‌هاي چوب پاك كرد. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]5ـ اگر ارتفاع بتن‌ريزي بيش از 5/1 متر باشد بايد از وسائلي نظير ناودانهاي فلزي و يا لوله‌هاي لاستيكي استفاده كرد تا از جدا شدن دانه‌هاي شن و ماسه و دوغاب سيمان از هم جلوگيري شود. [/FONT]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]6ـ در موقع ويبره كردن بتن بايد انتهاي ويبراتور تا حد پايين بتن پايين برد و حتي بتن ريخته شده قبلي را تا حداكثر 20 سانتيمتر ويبره كرد. بايد توجه داشت كه ويبره كردن بتن ريخته شده قبلي، بخصوص اگر بتن نسبتاً سخت شده باشد، ممكن است باعث باز شدن و شكستگي قالب، به خصوص در مورد ديوارها و بتنها شود. يادآوري مي‌شود كه ويبره كردن بتن ريخته شده قبلي در صورتي كه بتن به حالت پلاستيكي درآيد براي بتن ضرري نخواهد داشت. [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]7ـ موقعي كه بتن‌ريزي با پمپ و از ته قالب انجام مي‌شود بايد توجه داشت كه پر كردن قالب از بتن با سرعت زياد صورت گيرد تا از سخت شدن آن قبل از پر شدن قالب جلوگيري شود. در صورتي كه قدرت پمپ و ميزان بتن‌ريزي به اندازه‌اي كم باشد كه بتن شروع به گرفتن كند فشار زيادي به سطوح داخلي قالب وارد آمده و ممكن است باعث باز شدن و يا شكستگي ش[/FONT]
 

ebrahim110

عضو جدید
سقف تيرچه كرميت

سقف تيرچه كرميت

سیستم سقف کُرمیت از تیرچه های فولادی با جان باز در ترکیب با بتن استفاده می شود. در ساخت تیرچه های مذکور از یک تسمه، در بال تحتانی و نیز یک میلگرد خم شده در جان استفاده می شود. برای پرکردن فضای خالی بین تیرچه ها از قالب های ثابت مانند بلوک های سیمانی، پلی استایرن، طاق ضربی ، قالب های موقت فولادی (کامپوزیت ) و یا هر پرکننده سبک استفاده می شود. فواصل تیرچه ها بسته به نوع قالب از 73 سانتی تا 100 سانتی متر متغیراست ، روی سقف نیز با 4 الی 10 سانتی متر بتن پوشانده می شود.


[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تیرچه ها از نوع خود ایستا بوده و به همین علت هیچ نوع شمع بندی در زیر سقف مورد نیاز نمی باشدو تیرچه ها به نحوی طراحی می شوند که بتوانند وزن بتن خیس، قالب ها و عوامل اجرایی سقف را به تنهایی تحمل کنند.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]پس ازاین که بتن به 75% مقاومت مشخصه خود می رسد ، تیرچه های فولادی با بتن به صورت یک مقطع مختلط وارد عمل شده و بارهای مرده و زنده سقف را تحمل می کنند.[/FONT]



سقف تیرچه و بلوک کُرمیت
با متداول شدن سقف های تیرچه و بلوک سنتی برخی از مشکلات سیستم طاق ضربی مرتفع شد. اما این سقف ها مشکلات دیگری را به همراه خود پدید آوردند که عمده ترین آنها ضرورت استفاده از شمع بندی در زیر سقف است.

شمع بندی علاوه بر دست و پاگیر بودن هزینه زیادی را نیز بر ساختمان تحمیل می کند. در سال 1363 با استفاده از بلوك کُرمیت به جاي طاق ضربي كه قبلا" در اين سيستم بعنوان قالب ثابت بكار مي رفت عملا" سقف تیرچه وبلوک کُرمیت وارد بازارشد.


این سقف به علت خود ایستا بودن تیرچه ها نیازی به شمع بندی ندارند و به همین علت از سرعت اجرای بسیار بالایی برخوردار می باشد. اجرای این سقف بر روی اسكلت های فولادی بتنی و دیوارهای باربر امکان پذیر می باشد.


.

سقف پلیمری کُرمیت
در راستای سبک سازی ساختمان، این شرکت هم زمان با ستفاده از قالب کامپوزیت و بلوک های پوکه ای اقدام به استفاده از مصالح پلیمری در ساختمان کرده است.
استفاده از بلوک های پلی استایرن نسوز در سقف باعث کاهش مصرف تیرچه تا حدود 20% و کاهش فولاد مصرفی سازه تا حدود 7% می شود.


سهولت اجرای این نوع سقف، باعث افزایش سرعت اجرا و درنیتجه کاهش هزینه های اجرایی می گردد. در عین حال در هزینه های حمل و نقل نیز صرفه جویی قابل ملاحظه ای صورت می گیرد. شیارهای مناسب ایجاد شده در زیر این بلوک ها باعث پیوستگی گچ و خاک در زیر سقف می گردد.
در جهت بهبود استفاده از مصالح پلیمری، بخش تحقیق و توسعه این شرکت مشغول مطالعات و بررسی های بیشتر می باشد.

سقف کامپوزیت کُرمیت
سیستمهای معمول کامپوزیت در امریکا عینا" با تیرچه های با جان باز انجام می شود و معمولا" همراه با گذاشتن یک ورق فولادی موجودار به عنوان عرشه و آرماتور بندی روی آن بتن ریخته می شود . در این سيستم قالب ماندگار است و قطعات جان نیز با بتن احاطه نمی شود. در طراحی سیستم قالب کامپوزیت کُرمیت، نظر بر آن بوده که علاوه بر سرعت و تطبیق با آیین نامه ها ، هر چه ممکن اقتصادی تر باشد. از این رو اولا" قالب باید قابل استفاده مداوم باشد، ثانیا" جان تیرچه با بتن پر شود که بتوان قطعات جان را اقتصادی تر طراحی نمود و از لرزش سقف نیز کاسته شود. سیستمهای کامپوزیت رایج در ایران که با تیرآهن ساده یا لانه زنبوری با تیر ورق استفاده می شوند، دارای جان باز نیستند.


در وهله اول قالب هاي سقف كرميت سه قطعه بوده و براي باز كردن ، قطعات آن بايد از يكديگر جدا مي شد ، با تحقيق بخش R&D اين شركت این قالب با بهینه سازی و استفاده از خاصیت تغییر شکل ارتجاعی فولاد به قالبی یکچارچه تبدیل شد.
این قالب در بین تیرچه ها قرار گرفته و بعد از گيرش اولیه بتن قالب از زیر سقف در آورده می شود . این قالب محاسن بسیار زیادی دارد و با سرعت چیده و جمع آوری می گردد و با دقت مختصری , بارها قابل استفاده است. این قالب هم اکنون در پروژه های مختلف این شرکت مورد استفاده است.
آخرین بررسی ها و دستاوردها نشان داد که بهتر است جهت تطبیق سیستم با سیستم تیرچه بلوک و استفاده از آرماتور حرارتی یک جهته و حذف آرماتور خمشی در دال فوقانی و در نتیجه صرفه جویی اقتصادی، فاصله لب با لب تیرچه ها حداکثر 75 سانتی متر باشد. مزیت این قالب در آن است که با رعایت دیگر شرایط آیین نامه می توان آرماتور دو جهته را حذف و فقط آرماتور عمود بر تیرچه را منظور نمود.
هم اکنون این شرکت قالبهای جدید خود را به انتخاب مصرف کننده در فواصل و ارتفاع مختلف آماده عرضه نموده است. فاصله محور به محور تیرچه ها حدود 85 سانتی متر تا 95 سانتی متر و با ارتفاع 20 تا 25 سانتی متر، بسته به انتخاب خریدار و با مشاوره دفتر فنی شرکت و نوع تیرآهنهای مصرفی در سازه و طول دهانه است.
سقف کاذب

سقف های کاذب اولیه به صورت قطعات پلاستیکی در سالهای 1365 به بعد در اولین سقف های کامپوزیت کُرمیت به کار رفت. اما گران بودن مصالح ، نچسبیدن به گچ و خاک و خزش (Creep) باعث گردید که استفاده از آن مقید گردد. از سوی دیگر انواع تولیدات ورق گالوانیزه به صورت رابیتس در شکلها و فرمهای مختلف و تولید مواد اولیه آن (ورق گالوانیزه) در ایران ، ما را به سمت استفاده از این محصول سوق داد.



سقف ضربی کُرمیت

به علت اجبار در استفاده ار مصالح فشاری از زمان های قديم استفاده از طاق قوسی متداول بوده و به همین جهت استفاده از سیستم طاق ضربی نیز به عنوان نوعی طاق قوسی رواج داشته است. وجود اشکالات عمده در عملکرد سقف های ضربی با تیرآهن مانند عدم ایجاد یک دیافراگم مناسب بین ستون ها و مصرف زیاد فولاد در مقایسه با مقدار باربری ، باعث شد تا در سال 1356 با ارائه طرحی بهینه « سقف ضربی کُرمیت » نسبت به اصلاح این سیستم اقدام گردد.
در سیستم طاق ضربی کُرمیت وجود بتن روی سقف می تواند یک دیافراگم مناسب بین ستون ها ایجاد کند و همچنین به علت بازبودن جان تیرچه ها مقدار زیادی در مصرف فولاد صرفه جویی می شود.



اگر چه از اين سيستم در انبوه سازي استفاده نمي شود ، اما براي پروژه هاي كوچك و يا دور افتاده ، هنوز هم كاربرد دارد.
 

ebrahim110

عضو جدید
انواع ساختمان

انواع ساختمان

انواع ساختمان :
1ـ ساختمانهاي بتني :
ساختمان بتني ساختماني است كه براي اسكلت اصلي آن از بتن آرمه (سيمان، شن،ماسه وفولادبصورت ميلگردساده ويا آجدار) استفاده شده باشد. در ساختمانهاي بتني سقفها بوسيله دالهاي بتني پوشيده مي شود ، ويا از سقفهاي تيرچه وبلوك ويا ساير سقفهاي پيش ساخته استفاده مي گردد . وبراي ديوارهاي جداكننده (پارتيشن ها) ممكن است از انواع آجر مانند سفال تيغه اي ، آجر ماشيني سوراخ دار، آجر معمولي كوره اي ويا تيغه گچي ويا چوب استفاده شده وممكن است از ديوار بتن آرمه هم استفاده شود درهر حال در اين نوع ساختمانها شاهتيرها وستونها از بتن آرمه (بتن مسلح) ساخته مي شود .
2ـ ساختمانهاي فلزي :
در اين نوع ساختمانها براي ساختن ستونها وپلها از پروفيلهاي فولادي استفاده مي شود . در ايران معمولا" ستونها را از تير آهن هاي I دوبل ويا بال پهن هاي تكي (آهنهاي هاش) استفاده مي نمايندومعمولا" دوقطعه را بوسيله جوش به همديگر متصل مي نمايند.سقف اين نوع ساختمانها ممكن است تيرآهن وطاق ضربي باشد ويا از انواع سقفهاي ديگر از قبيل تيرچه بلوك و... استفاده گردد . براي پارتيشن ها مي توان مانند ساختمانهاي بتوني از انواع آجر ويا قطعات گچي ويا چوب يا سفالهاي تيغه اي استفاده نمود .درهر حال جداكننده ها مي بايد از مصالح سبك انتخاب شوند . در بعضي از ممالك برخلاف مملكت ما براي اتصال قطعات از جوش استفاده نكرده بلكه بيشتر از پيچ وپرچ استفاده مي نمايند وبراي ستونها مي توان به جاي تيرآهن از نبشي ويا ناوداني استفاده نمود .
3ـ ساختمانهاي آجري :
ساختمانهاي كوچك كه از چهار طبقه تجاوز نمي نمايد مي توان از اين نوع ساختمان استفاده نمود .اسكلت اصلي اين نوع ساختمانها آجري بوده وبراي ساختن سقف ها در ايران معمولا"از پروفيلهاي I وآجر بصورت طاق ضربي استفاده مي گردد . ويا از سقف تيرچه وبلوك استفاده مي شود . در اين نوع ساختمانها براي مقابله با نيروهاي جانبي مانند زلزله بايد حتما" از شناژهاي روي كرسي چيني وزير سقف ها استفاده شود .در ساختمانهاي آجري معمولا" ديوارهاي حمال در طبقات مختلف روي هم قرار مي گيرند واغلب پارتيشنها نيز همين ديوارهاي حمال مي باشند . حداقل عرض ديوارهاي حمال نبايد از 35 سانتي متر كمتر باشد .
4 ـ ساختمانهاي خشتي وگلي :
اين نوع ساختمانها در شهرها بعلت گراني زمين كمتر ساخته مي شود وبيشتر در روستاهاي دور كه دسترسي به مصالح ساختماني مشكل تر است مورد استفاده قرار مي گيرد .
اسكلت اصلي اين نوع ساختمانها از خشت خام وگل مي باشد وتعداد طبقات آن از يك طبقه تجاوز نمي كند ودرمقابل نيروهاي جانبي مخصوصا" زلزله به هيچ وجه مقاومت نمي نمايند . بايد از ساختن اين نوع ساختمانها مخصوصا"در مملكت ما كه از مناطق زلزله خيز دنيا مي باشد جدا" جلوگيري بعمل آيد .
بجز انواع فوق ساختمانهاي ديگري مثل ساختمانهاي چوبي وسنگي در مناطق جنگلي وكوهستاني به سبب دسترسي به مصالح فوق مورد استفاده قرار مي گيرند .
مراحل ساخت فنداسيون ساختمانهاي اسكلت فلزي :
اجراي فونداسيون ساختمان بايد به طور كاملا فني و دقيق روي زمين با مقاومت كافي و كنترل شده، باخاك كاملا متراكم و داراي دانه بندي و جنس مطلوب باشد، تا احيانا مسئله نشست و لغزش در پي رخ ندهد. به جرات مي توان گفت كه خرابي در فونداسيون ساختمان ها، همواره به سبب گسيختگي خاك زير آن صورت مي گيرد و واژگوني در اثر بلندشدن پي بندرت پيش مي آيد.در انتها، شايان ذكر اينكه، اگرچه ممكن است براي مالكان ،پيمانكاران ، سازندگان و شركت هاي بيمه از نظر هزينه هاي اجرايي، تفاوت چنداني بين فروريختن كامل يا آسيب ديدگي جزئي سازه وجود نداشته باشد كه منجر به عدم كارايي آن شده كه نياز به تخريب كامل و جايگزيني داشته باشد، ولي براي ساكنان ساختمان ها اين تفاوت بسيار حياتي و در واقع مرز بين زندگي و مرگ است. بنابراين، رعايت نكات فوق هر چندكه نتواند مانع آسيب ديدگي جزئي ساختمان ها شود ولي، اگر از تخريب صد در صد آنها جلوگيري كند، در اين صورت بازهم در كارمان موفق بوده ايم و تا حدودي به اهدافمان رسيده ايم.ولي در پيش گرفتن مسير رعايت قوانين و مقررات و بندهاي آئين نامه هاي اجرايي به يك جا ختم مي شود و آن جايي است كه با ساخت سازه هاي مقاوم در برابر زمين لرزه و ساير نيروهاي خارجي و داخلي وارد بر ساختمان ها، تلفات و خسارات جاني و مالي، تا حد بسيار زيادي كاهش پيدا خواهد كرد.
اجراي يك پروژه اسكلت فلزي نخست ساخت پي مناسب است كه در كليه پروژه ها تقريبا" يكسان اجرا مي شود ، بايد توجه داشت كه از قبل نقشه فنداسيون را روي زمين پياده كرد وبراي پياده كردن دقيق آن بايستي جزئيات لازم در نقشه مشخص گرديده باشد . از جمله سازه به يك شبكه متشكل از محورهاي عمود بر هم تقسيم شده باشد و موقعيت محورهاي مزبور نسبت به محورها يا نقاط مشخصي نظير محور جاده ، بر زمين بر ساختمان مجاور وغيره تعيين شده باشد. ترسيم مقاطع ونوشتن رقوم زير فنداسيون ، رقوم روي فنداسيون ، ارتفاع قسمت هاي مختلف پي ، مشخصات بتن مگر ، مشخصات بتن ، نوع وقطر وطول كلي كه براي بريدن ميلگردها مورد نياز است بايد در نقشه مشخص باشد . قبل از پياده كردن نقشه روي زمين اگر زمين ناهموار باشد يا داراي گياهان ودرختان باشد بايد نقاط مرتفع ناترازي كه مورد نظر است برداشته شود ومحوطه از كليه گياهان وريشه ها پاك گردد پس از اين مرحله براي پياده كردن نقشه فنداسيون اسكلت فلزي بايستي شمال جغرافيايي نقشه را با جهت شمال جغرافيايي محلي كه قرار است پروژه در آن اجرا شود ، منطبق نمائيم كه به اين كارتوجيه نقشه مي گويند . پس از اين كار ، يكي از محورها را (محورطولي يا عرضي) كه موقعيت آن روي نقشه مشخص است ، بر روي زمين ،حداقل با دوميخ در ابتدا وانتها پياده مي كنيم كه به اين امتداد محور مبنا گفته مي شود . حال ساير محورهاي طولي وعرضي را از روي محور مبنا به وسيله ميخ چوبي يا فلزي روي زمين مشخص مي كنيم . براي خاكبرداري محل فنداسيون ها به ارتفاع خاكبرداري نيازمنديم و در صورتي كه اگر زمين داراي پستي وبلندي جزئي باشد بايد نقطه اي به صورت مبنا در محل كارگاه مشخص شودكه اين نقطه بوسيله بتن وميلگرد در نقطه اي كه دور از آسيب باشد ساخته مي شود .
 

Similar threads

بالا