[ساختمانهاي اسكلت بتني و فلزي] ► نکات اجرایی

[ساختمانهاي اسكلت بتني و فلزي] ► نکات اجرایی


  • مجموع رای دهندگان
    229

eshagh_kh

عضو جدید
اجرای عملیات آرماتوربندی شامل طولی , عرضی و آرماتورهای ریشه ستونها

اجرای عملیات آرماتوربندی شامل طولی , عرضی و آرماتورهای ریشه ستونها

اینک بحث بر سر این موضوع است که هنگام قالب بندی فونداسیون , برای قالب بندی نقاطی که در آن نقاط ستون قرار میگیرد باید چه کنیم . چنانچه پی ریخته شده جهت ستون بتنی باشد میله گردهایی عمودی که قسمتی از آن خارج از پی قرار گرفته باشد در بتن قرار میدهند و آرماتورهای ستون را به آن میبندند . البته باید به نحوی بستن آرماتور های طولی و عرضی نیز اشاره کرد . در قسمتهای از پی ممکن است بر اساس محاسبه به دو شبکه کف و بالا احتیاج باشد . که به آنها شبکه مش گفته میشود . شبکه مش پایین به وسیله اسپیسر یا همان لقمه از بتن مگر فاصله میگیرد. البته به میله گرد ها یک خم گونیایی در انتهای آن می دهند که میله گردو بتن بهتر به هم گیر کنند . این خم بستگی به محل اجرا دارد که به طور مثال میتوان به حد 20 تا 30 سانتیمتری آن در پی اشاره کرد . در بعضی از مکانها که نیاز به پی یا شناژهای بلند می باشد ( بیش از 12 متر به دلیل محدودیت طول میلهگردها ) باید در محل اتصال آرماتورها به هم اورلب گذاشت که طول آن بستگی به طول و قطر آرماتور دارد . یعنی 2 آرماتور طولی به طور مثال در پی در حدود 1 متر روی هم می آیند و با سیم آرماتور بندی به هم بسته میشود . نکته دیگری که در این مورد قابل ذکر است نگه داشتن آرماتورهای شبکه مش بالا به وسیله آرماتور های خرک میباشد . آرماتور های ریشه یا انتظار که برای اتصال شالوده به ستون به کار می رود باید تا سطح آرماتورهای زیرین پی ادامه داشته باشد ولی اگر ارتفاع پی از 1.25 متر تجاوز کند میتوانیم تنها 4 عدد آرماتورهای گوشه های ستون را تا آرماتور زیرین پی ادامه داده و بقیه آرماتورهای ستون را به اندازه 40 داخل بتن پی نمود . کلیه آرماتورهای ریشه باید در انتها دارای خم نود درجه باشد . این آرماتور ها باید به وسیله خاموت به یکدیگر متصل شده و داخل پی به خوبی مستقر شود و یا به عبارت دیگر باید خاموتهای ستون تا داخل پی ادامه یابد . طول آن قسمت ار آرماتور های ریشه که باید خارج از پی قرار گیرد تا میله گردهای ستون به آن بسته شود باید به وسیله مهندس محاسب تعیین گردد ولی در هیچ صورت نباید از 50 تا 60 سانتیمتر کمتر شود . اگر نتیجه محاسبات بیش از اعداد داده شده در این قسمت باشد باید از اعداد به دست آمده به وسیله محاسبات استفاده کرد .
 

eshagh_kh

عضو جدید
کنترل های لازم قبل از بتن ریزی قسمت اول

کنترل های لازم قبل از بتن ریزی قسمت اول

کنترلهای لازم قبل از بتن ریزی که شامل : تعبیه مشمع ( نایلون ) روی قالب ها , کنترل آکسها , بیرون ریختن نخاله ها از داخل فونداسیون و همچنین آب پاشی روی بتن مگر می باشد که در زیر به آنها اشاره میشود
تعبیه مشمع ( نایلون ) روی قالب ها : البته به این موضوع در بخشهای قبل اشاره شد اما در اینجا سعی می شود که به طور جامع تری در این مورد صحبت شود . می دانیم که بتن برای رسیدن به حد اکثر مقاومت خود نیاز به جذب آب دارد . ساختمان مورد بحث از نوع بتنی میباشد . قالب در اکثر ساختمان ها از نوع آجری می باشد . این آجرها هنگامی که در پی استفاده میشوند مقدار بسیار زیادی از آب پی را جذب میکنند و در نتیجه آب کافی به بتن نمی رسد و بتن نمی تواند به مقاومت نهایی خود برسد . بعضی تصور میکنند که میتوان آجر قالب را کاملا سیراب نمود تا دیگر نیازی به جذب آب بتن نداشته باشد . این عمل همانطور که قبلا اشاره شد دو عیب عمده دارد . اولا هیچگاه نمی توانیم به آجر انقدر آب برسانیم که سیراب شود و ثانیا آب اضافی بنا به شکل پی ها در آن جمع میشود و ما قادر به تخلیه آن به صورت کامل نمی باشیم . به همین دلیل بر روی قالبها در پی نایلون می کشیم .
کنترل آکس ها : به صورت کلی میتوانیم تمام کنترل های زیر را در گروه کنترل اکسهای پی حساب کنیم . در اولین مورد می توانیم به قرار دادن آرماتورهای شبکه ای در داخل پی اشاره کنیم . یادآور میشویم که این شبکه باید 5 سانتیمتر کوچکتر از ابعاد پی بافته شده باشد و حدود 2.5 سانتیمتر از هر طرف که به راحتی درون پی قرار گیرد . همچنین لازم است که حداقل 5 سانتیمتر از کف پی بالاتر قرار گیرد که این مورد را با کمک تکه های آجر انجام می دهیم , دلیل آن غرق شدن کامل شبکه در داخل بتن می باشد . ذکر این نکته ضروری میباشد که آرماتور های چپ و راست را با مفتولهای غیر فنری 3 یا 4 به هم متصل میکنیم . کنترل سر کلیه آرماتورها مهم است , باید توجه شود که سر آرماتور به صورت چنگک خم شده و یا به صورت گونیا بر گردانده شود .بازبینی تمام محلهای بر خورد میله گردها ضروری است که ببینیم آیا با مفتول بسته شده یا نه ؟ فاصله میله گردها باید باید یکنوتخت و در حدود 10 سانتیمتر باشد به طوری که بزرگترین دانه بتن به راحتی از داخل آن رد شود .
 

eshagh_kh

عضو جدید
کنترل های لازم قبل از بتن ریزی قسمت 2

کنترل های لازم قبل از بتن ریزی قسمت 2

کنترل بعدی که میخواهم به آن اشاره کنم بیرون ریختن نخاله ها از داخل فونداسیون می باشد . ببیرون ریختن نخاله ها از داخل فونداسیون که بیشتر و مهمترین جا همان مکانهایی است که شبکه را قرار دادهایم . باید تمامی نخاله های ساختمانی از روی این سطح جمع آوری شده باشند تا در هنگام بتن ریزی یک بتن کامل با مقوامت مورد نظر داشته باشیم . اکثر مواد اضافه ای که در کف پی وجود داشته باشند و با بتن مخلوط شده با بتن تشکیل یک جسم واحد دهند موجب کرمو شدن بتن میود .
آخرین کنترلی که در این قسمت لازم است به آن اشاره شود بتن مگر می باشد . در این مورد لازم میدانم دوباره بتن مگر را توضیح دهم .
بن مگر که به آن بتن لاغر یا بتن کم سیمان نیز گفته میشود اولین قشر پی سازی در پی های نقطه ای می باشد . مقدار سیمان در بتن مگر در حدود 100 الی 150 کیلوگرو بر متر مکعب میباشد . در این پی ها بتن مگر به دو دلیل مورد استفاده قرار میگیرد . برای جلوگیری از تماس مستقیم بتن اصلی پی با خاک و برای رگلاژ کف پی و ایجاد سطحی صاف برای ادامه پی سازی . در مجموع باید اشاره کنم که بتن مگر در حدود 10 سانتیمتر ضخامت دارد و همچنین 10 سانتیمتر از طول کل بتن پی بیشتر باشد . لازم است به اندازه کافی بتن مگر سیراب شود تا هنگام بتن ریزی پی بتن مگر برای جبران کمبود آب خود از آب بتن تازه ریخته شده استفاده کند .
تمام این کنترلها به صورت خلاصه : قبل از بتن ریزی باید حتما یک بار دیگر فاصله محور تا محور آرماتور های ریشه کنترل شده و با نقشه مطابقت داده شود . کلیه میله گردهای دیگر نیز باید کنترل شود . کف پی و اطراف آرماتورها باید کنترل شده و مواد زاید از آن خارج شود . بست های اتصال می باید کنترل شود .
 

eshagh_kh

عضو جدید
طرح اختلاط و بتن ریزی و نکات قابل توجه قسمت 1

طرح اختلاط و بتن ریزی و نکات قابل توجه قسمت 1

در این بخش میخواهیم به مواردی از قبیل اختلاف محل بتن ریزی و بتن سازی , ویبره مناسب , جابجا کردن بتن و ویبره مجدد اشاره کنیم . قبل از شروع بحث لازم میدام به بتن و مواد تشکیل دهنده آن اشاره کنم . گفته شده است که بتن سنگی است مصنوعی , به عبارت دیگر بتن ماده ای است سنگ مانند که از اختلاط سیمان و آب و مصالح سنگی ریز و درشت به نسبت های معین , واکنش شیمیایی سیمان و آب و ایجاد ژلی که این توده مصالح مجزا را به هم میچسباند تشکیل میشود . در لحظات اولیه اختلاط بتن به صورت خمیری است و پس از انجام عملیاتی از قبیل ریختن در قالب , لرزاندن و مراقبت از آن با گذشت زمان این خمیر سفت شده و به شکل قالب در می آید . بنابر این بتن در دو حالت خمیری و سفت شده باید خوب باشد . یعنی انتظاراتی که از آن داریم بر آورده نماید . برای ساخت یتن لازم است به طرح اختلاط آنها اشاره کنیم . با فرض اینکه مواد لازم برای ساخت بتن در دسترس باشد به اختلاط آنها اشاره می شود . اول : در صورتی که شناخت کافی از مصالح محلی نیست ولی امکان تهیه شن و ماسه استاندارد وجود دارد میتوان از نسبتهای استاندارد حجم بتن , حجم ماسه , حجم سیمان استفاده نمود . دوم : مصالح استاندارد در دسترس نیست اما طراح از مصالح محلی مطلع بوده پس در دستور العمل اجرا به این نکته اشاره می کند که چه مقدار از مصالح محلی استفاده کرده و به چه نسبت انها را مخلوط کنیم . سوم : هیچکدام از شرایط بالا موجود نیست نسبت های اختلاط را تهیه و به کارگاه بفرستیم و ذکر کنیم که به مقدار 50 کیلو گرم بیشتر از آنچه در آزمایشگاه بدست آمد سیمان بزنند .
در اینجا به اختلاف محل بتن سازی و بتن ریزی اشاره میکنیم . این مورد را میتوان به سازمان دادن یک کارگاه بتن ریزی یکسان کرد . منظور از سازما دادن این است که مصالح و مواد متشکله بتن با حد اکثر سهولت و در شرایط قابل کنترل به کارگاه تحویل میشوند .جای کافی برای انبار کردن مصالح با شرایط مناسب ( دور از گرما و سرما و آلودگی ) در کارگاه موجود باشد تا به دلیل کمبود مصالح در کارگاه کار دوچار وقفه نشود . برداشت مصالح برای اختلاط به سادگی میسر بوده , توزین و پیمانه کردن و ریختن در مخلوط کن با حداقل صرف وقت و انرژی و هزینه انجام پذیر باشد . کیفیت و ظر فیت مخلوط کن کاملا مناسب بوده . مخلوط کن در مناسب ترین نقطه از نظر دسترسی به مصالح و مواد متشکله بتن و نیز در مرکز کلیه نقاطی که باید در انها بتن ریزی انجام شود مستقر گردد به طوری که بتن تهیه شده با حداقل صرف وقت , انرژی و هزینه از مخلوط کن به محل مصرف برسد .
 

peyman1364

عضو جدید
تمیز کردن نمای ساختمان

تمیز کردن نمای ساختمان

به طور مسلم ، در مواقع بنايي روي سطوح ديوارهاي آجري ، سنگهاي نما ، اندودهاي سيماني و اندودهاي شيميايي ملات پاشيده مي شود كه قبل از سكني گزيدن در ساختمان بايد اين ملاتها از سطح نما گرفته شود.

2- شوره سفيد رنگ در آجرهايي ديده مي شود كه در اثر مكش آب و يا جذب رطوبت ، نمكهاي موجود در گل پخته را به شكل كپك بر سطح آجركاري ساختمان نمايان مي سازند. ابتدا به علت ناچيز بودن آن را جارو مي زنيم . چنانچه شوره زياد باشد ، آن را چند بار با آب و جارو مي شوييم . اگر با شستن برطرف نشد ، با اسيد رقيق و برس سيمي ، شوره هاي حاصله را از نما پاك مي كنيم.

3- در شهرهاي بزرگ صنعتي ، سطوح تمامي بناهايي كه در كنار كارخانه ها قرار دارند ، ممكن است دوده بگيرد . چنانچه دوده چرب نباشد ، با جارو و گردگيري مي توان آن را تميز كرد. اما اگر دوده چرب باشد ، به نسبت غلظت چربي آن از اسيدهاي رقيق تا غليظ استفاده مي كنيم كه پس از مصرف ، فورا بايد سطح نما را با آب بشوييم . قابل توجه اينكه استفاده از اسيد غليظ بايد به اندازه اي باشد كه سطح آجركاري و يا سنگهاي آهكي دچار فرسودگي و خوردگي نشود.

4- زنگ فلزات مانند آهن و مس بر سطح نما اثرات ناهنجاري مي گذارد.

5- رشد خزه ها نيز بر ديوار نما اشكالاتي ايجاد مي كند و بايد زدوده شوند ؛ زيرا ريشه هاي فرعي در بند آجركاري كه ملات خاكي دارد ، اثر مي كند و باعث لقي و جا به جايي آجرها مي شود . همچنين حشرات و باكتريها لابه لاي شاخه ها و برگهاي خزه ها لانه مي كنند و زندگي انسان را دچار مخاطره مي سازند.

6- شوره بر اثر رطوبت موضعي مانند تركيدگي لوله در خاك و ديوار پيش مي آيد و نما را نا زيبا مي سازد كه رفع نقايص آن را در بالا شرح دادم.

7- پاشيدگي قير يا آسفالت در سطح ديوار و نما به هنگام كار كه نحوه برطرف كردن آن ذكر خواهد شد.

8- رنگهاي روغني مانند نقاشيها و شعار نويسي ديواري .

9- دوده قهويه اي و سياه كه از دودكش بخاريها بوجود مي آيد.

10 – نماهاي رنگ آميزي شده كه بر اثر مرور زمان ، لكه لكه و يا بي رنگ مي شوند و در اين حالت ، بايد دوباره رنگ آميزي شوند.

در ادامه به طور كامل موارد ذكر شده را توضيح خواهم داد .....

روش تمیز كردن نماي ساختمان :

1- زماني كه جرمه روي نما ناچيز و سطحي است ، مي توانيم روي آن آب بپاشيم و هنگام حركت آب از بالا به طرف پايين ، با سنباده غير سيمي يا مويي و در مواردي سنگساب دستي سطح را سايش دهيم . سپس با آب گرفتن جرمها ، نما را تميز كنيم.

2- اگر جرم روي نما زياد باشد ، يا نما به رنگ روغني آغشته باشد و يا مورد ديوارنويسي واقع شده باشد ، براي تميز كردن آن ، از روش تميز كردن مكانيكي و وزش ماسه اي با فشار دستگاه استفاده مي كنيم . در اين روش ، بايد فشار ماسه اي بحدي باشد كه نما دچار خلل و فرجهاي ريز نكند. معمولا اين روش براي نماهايي مفيد است كه مصالح سخت دارند ؛ مانند سنگ كاريهاي تزئيني . در اين دستگاه ، چهار نوع شلنگ با قطرهاي مختلف وجود دارد كه از آنها براي زدودن جرم استفاده مي شود. لازم به ذكر است كه نوع ماسه هاي به كاررفته در اين عمل بايد غير سيليسي باشد تا براي كارگران زيان آور نباشد و همين طور غبارهايي را كه از ماسه به وجود مي آيد ، پس از پايان كار با آب مي شوييم و تميز مي كنيم . بديهي است كه پاشيدن آب ممكن است از درزها به قسمتهاي داخلي ساختمان اثر كند . در آخر نيز توجه گردد كه برسهاي مكانيكي كه با چرخش و حركت دوراني سطح را تميز مي كنند بايد با دقت انجام شوند تا اولا امواجي در سطح نما بوجود نيايد و ثانيا گرد حاصله براي كارگران زيان آور نباشد.

تميز كردن نما با مواد شيميايي :

برخي از مواد شيميايي و نمكها مي توانند در نما هاي سنگي ، آجري و نما با مصالح ديگر ، خسارت كلي وارد آورند و باعث تخريب آنها و يا به وجود آمدن لكه و حفره هايي در سطوح شوند كه بين آنها به موارد زير اشاره مي كنم :

1- اسيد رقيق فلوئوريدريك : اين اسيد را به مقدار 10% با آب مخلوط مي كنيم و با قلم ، چكته و يا فرچه بر سطحي كه قبلا با آب خيس شده است ، مي ماليم . سپس با برس چرمي سايش مي دهيم و بلافاصله با آب مي شوييم.

2- اسيد فسفريك : براي پاك كردن زنگ آهن ، محلول اسيد فوق را با سمپاش و يا برس به سطحي كه قبلا خيس كرده ايم ، ميزنيم و با برس نرم ديگري بر كحل آن مي كشيم و بلافاصله آن را با آب شستشو مي ئهيم . اين اسيدها سطح شيشه را مي خورند و دچار يخزدگي مي كنند . به اين ترتيب ، جلاي سنگهاي نما در كنار پنجره و يا نماسازي رو كار از بين مي رود . در ضمن ، تخته هاي زير پايي را فاسد و در بعضي موارد سوراخ مي كنند . پاشيدن شدن اسيد مذكور بر دست و بدن سبب سوختگي شديد مي شود.

3- تمز كردن بوسيله بخار آب : با دستگاه ، آب گرم و بخار را بر سطح كار مي پاشيم . برخي از موارد سطح نما در بخار آب حل و شسته مي شود ؛ اما استفاده از اين روش از لحاظ اقتصادي مقرون به صرفه نيست . در آخر نيز نكته اي را بنده يادآوري مي كنم كه قبل از استفاده از مواد شيميايي جهت تميز كردن كل نما ، سطح كوچكي را به طور آزمايشي تميز مي كنيم و پس از اطمينان از اينكه اشكالي پيش نخواهد آمد ، نما را پاك خواهيم كرد. در مواردي ، استفاده از آب تنها ، سبب انتقال نمكها از دل كار بر سطح كار مي شود كه در اين صورت ، سطح كار دائم شوره مي زند.

تمز كردن دوده از نما با شستشو :

1- لكه هايي را كه از دوده بخاري حاصل مي شود ، مي توان با آب گرم و مواد كف كننده ، بويژه صابون شست.

2- چنانچه دوده چرب باشد ، دو تا سه بار شستشو با آب و صابون ، تميز مي شود.

3- چنانچه دوده بسيار چرب باشد ، مي توان از گل " مهل" يا " تالك" و يا " تري كلروراتيلن"

خميري تهيه كرد و بر سطح لكه گذاشت و پس از خشك شدن ، سطح مذكور را با برس تراشيد و چربي غليظ را از آن گرفت. و بايد دقت شود كه اين عمل در هواي آزاد انجام شود تا خطر تنفسي براي كارگران پيش نيايد. لازم به ذكر است كه گرفتگي در دودكشهاي داخلي مانند آبگرمكن و بخاري به علت سطوح غير صيقلي آنهاست . دود در خلل و فرجهاي آنها و بويژه در لوله هاي سيماني نشست و پس از مدتي دودكش را مسدود مي كند . معمولا از پشت بام ، سنگ كيلو را با طنابي محكم به درون سوراخ دودكش مي بنديم و بعد بالا و پايين مي كشيم . با اين عمل ، دوده ها از سوراخ آن بيرون مي ريزد . اگر پارچه زبري نيز اطراف وزنه ببنديم ، جداره دودكش بمراتب بهتر پاك مي شود. در بازار ايران نيز وسيله موجود مي باشد كه مجموعه اي از فنرها و وزنه است كه براي تميز كردن دودكش ها مورد استفاده قرار مي گيرد.

پاك كردن اثرات قير و قطران از روي نماي ساختمان :

1- لكه هاي قير و قطران را مي توان تراشيد و اثرات باقي مانده آن را با خميري كه از تركيب " تالك" و يا " گل مهل" حلالي همچون " تولوئن " و يا " تري كلروراتيلن " و يا " جوهرهاي معدني" به دست مي آيد ، پاك نمود. پس از خشك شدن خمير ، آن را با برس از سطح نما مي تراشيم . به طور مسلم ، چون اين مواد شيميايي است ، كاركردن با آنها با احتياط و دقت لازم انجام شود .

2- هنگام صبح كه هوا خنك است ، با احتياط كامل مي توان با ضربه نوك كاردك ، قير را از سطح كار تراشيد.

3- مي توانيم پارافين را روي محلي كه قير به صورت مذاب و لكه بر سطح آجركاري نشسته است ، بكشيم و لكه ها را پاك كنيم.

4- لوله هاي بخاريهايي كه گالوانيزه نيستند ، در اثر آب باران و برف ، زنگ آبه قهوه اي رنگي در سطح نما ايجاد مي كنند كه با آغشته سازي محل به محلول پارافين ، لكه ها از بين خواهند رفت .

5- اثرات موجود از لكه هاي قهوه اي منگنز را نيز با يك واحد " پراكسيد هيدروژن " و يك واحد " اسيد استيك " كه در چهار واحد آب حل مي كنيم ، مي توانيم از بين ببريم.

6- در تماس چربيهاي مرطوب با نما ، رنگهاي خاكستري و قهوه اي كه از صمغ چوب و يا مازوت خارج مي شود ، بر سطح نما اثر مي كند. براي پاك كردن آنها ، محلول اسيد " اكزوليك " را در چهار واحد آبگرم و داغ حل مي كنيم. سطح رنگي را با محلول به دست آمده آغشته مي كنيم و با مالش برس سيمي ، نگها را از بين مي بريم .

باز هم و باز هم يادآوري مي كنم كه چون مواد مصرفي ، شيميايي هستند بايد اين كارها را با وسايل كامل ايمني و توجه خاص به اصول صحيح انجام داد.
 

eshagh_kh

عضو جدید
طرح اختلاط و بتن ریزی نکات قابل توجه قسمت 2

طرح اختلاط و بتن ریزی نکات قابل توجه قسمت 2

گفتیم که از نکات قابل توجه فاصله بین محل بتن سازی و بتن ریزی می باشد . تصور کنیم که فاصله بین محل بتن ریزی و بتن سازی زیاد باشد و ما می خواهیم یک حجم بزرگی از یک پی را بتن ریزی کنیم . پس از چندید دوره بارگیری بتن و بارریزی در یک نقطه از بتن ریزی ما کمبود بتن می آوریم و مجبور میشویم که بتن ریزی را در بدترین وضغ رها کنیم و در آن نقطه سطح واریز قرار دهیم که این مورد را باید تا جایی که امکان دارد از آن جلوگیری کنیم . بهترین محل برای بتن سازی مشخص شد .
مورد بعدی ویبره می باشد . ویبره دستگاهی است که برای جا دادن بتن در فالب به کار میرود . در اینجا فقط به ذکر طرز ویبره کردن بسنده میکنم . باید ویبراتور به صورت عمودی در بتن فرو رود . فواصل فرو رفتن سوزن ویبراتور به درون بتن 1.5 برابر شعاع عملکرد موئثر آن است . این شعاع را می توان با مشاهده مسافتی از محل فرو رفتن سوزن که از آن حباب های هوا بیرون می آید نیز تخمین زد . ویبراتور باید 5 تا 15 ثانیه نگه داشته شود و به آهستگی بیرون کشیده شود تا محل فرو رفتن آن در بتن به شکل سوراخ باقی نماند .
جابجا کردن بتن . جابجا کردن بتن تازه ساخته شده قبلا شرح داده شد ولی باید ذکر کنم که اگر در هنگام حمل بتن , بتن ریخته شد تا جایی که امکان دارد بهتر است سعی شود که آن را دوباره استفاده نکنیم . ولی جابجا کردن بتن در قالب که گفتیم با ویبره انجام میشود و دلیل آن خارج کردن حباب های هوا از داخل بتن میباشد که موجب نشود بتن کرمو یا دارای شطوح نا صاف باشد .
جابجا کردن را هم به مفهوم نقل و انتقال بتن و هم جاسازی بتن در قالب یاد شده است .
حال لازم است که برای آخرین بار ویبره نماییم که منظور همان جاساسزی کامل بتن می باشد . در موقع قالب برداری پی باید دقت شود تا به بتن تازه ریخته شده شالوده اسیبی نرسد و قالب ها تکه به تکه به آرامی جدا شود . اگر از قالب آجری استفاده شده و ورقه نایلون روی آجر کشیده نشده استن بهتر است از آجر ها صرفه نظر کرده و اقدام به برداشتن آجر ننماییم زیرا در این صورت آجر و بتن به یکدیگر کاملا چسبیده و جدا کردن آن غیر ممکن می باشد و اگر قبل از سخت شدن بتن بخواهیم اجرها را جدا کنیم حتما به پی اسیب خواهد رسید .
 

eshagh_kh

عضو جدید
آماده سازی آرماتورهای طولی و عرضی ستون

آماده سازی آرماتورهای طولی و عرضی ستون

بعد از اجرای فونداسیون و گذاشتن میله گردهای ریشه اگر بخواهیم میله گردهای ستون را در کنار میله گردهای ریشه قرار دهیم به اندازه کلفتی میله گرد ریشه ستون از محور خود منحرف خواهد گردید که اگر این انحراف در طبقات بالا تماما در یک جهت باشد ممکن است ستون طبقه پنجم یا ششم چندین سانتیمتر تغییر مکان بدهد , بدین لحاظ باید سعی شود که این تغییر جهت در هر طبقه ر خلاف تغییر طبقه پایین تر باشد . بهتر آن است که در آرماتورهای ستون انحنای کوچکی ایجاد نماییم . آنگاه نسبت به اتصال شبکه میله گرد ها ستون به ریشه اقدام نماییم تا ستون درست در محل محور خود قرار گرفته و کوچکترین انحرافی نداشته باشد . این انحنا به اندازه قطر میله گرد ستون می باشد .
 

eshagh_kh

عضو جدید
نصب ستون و اجرای رامکا 1

نصب ستون و اجرای رامکا 1

بعد از انجام مراحل قبل , قفسه آرماتور های ستون را که از قبل بافته و آماده شده است به آرماتورهای ریشه متصل می نمیند . که این کار باید حداقل 3 الی 4 روز بعد از بتن ریزی پی انجام شود زیرا در غیر این صورت با توجه به اینکه بتن پی هنوز سخت نشده است در اثر لنگر آرماتورهای ستون میله گردهای ریشه از جای خود تکان خورده و پی متلاشی میشود . بعد از بستن آرماتور های ستون برای تثبیت موقعیت هر ستون ابعاد آن را به وسیله تیر های چوبی در پای ستون مشخص می نمایند . باید توجه داشت که هیچوقت نباید برای تثبیت ابعاد ستون با ریختن در پای آن اقدام نمود . آنگاه قالب های فلزی و یا چوبی را که از قبل آماده نموده ایم در اطراف ستون قرار داده و آن را به وسیله سیم نجاری و میخ و یا میله گرد های مخصوص به هم دیگر متصل می کنیم . انگاه آن را شاقولی کرده و به وسیله چهار عدد تیر چوبی در جای خود مستحکم مینماییم . بهتر است تیر هایب چوبی از بالا به وسیله میخ به قالب متصل کرده و پای آن را در روی زمین به وسیله گچ محکم بنماییم . هیچگاه نباید برای تکیه گاه این تیر های چوبی از ستون های چوبی دیگر که تازه ریخته شده است استفاده نمود . بعد از تثبیت کامل موقعیت ستون محور آن را با سیتون های مجاور از بالی ستون و پایین ستون اندازه میگیرند . در صورت درست بودن اقدام به بتن ریزی می نمایند . اگر ارتفاع ستون زیاد باشد پرتاب بتن از بالا و سقوط آن به ته قالب باعث جدا شدن دانه ها از یک دیگر میشود که این خود موجب ضعف قطعه بتنی می شود . در این مورد بهتر است به روش های مختلف از سقوط بتن از ارتفاع زیاد جلو گیری به عمل آید . مثلا می توان یکی از اضلاع قالب ستون را تا نیمه کار گذاشته بعد از بتن ریزی تا آن سطح قالب را تکمیل نمود و یا به وسیله قیف و لوله سطح شیب دار ایجاد نمودهو بتن را به ته قالب هدایت نماید . در کارگاه های کوچک که بتن ستونها دستی ریخته می شود بهتر است بتن مخصوص ستون را قدری رقیق تر تهیه نمایند تا به خوبی قالب را پر نماید . البته باید توجه نمود که برای تهیه بتن رقیق می باید از عیاز سیمان بیشتری استفاده نمود . مثلا بهتر است بتن ستون با عیار 400 تا 450 کیلو سیمان در متر مکعب شن و ماسه ساخته شود . به تدریج که قالب را پر مینمایید باید دقت شود که بتن تمام زوایای قالب و میله گرد ها را پر نماید تا بعد از قالب برداری بتن ریخته شده کرمو نباشد . برای این کار میتوان با نواختت ضربه های ملایم و یکنواخت به بدنه قالب بتن را جابجا نمود . با توجه به اینکه قسمت فوقانی آرماتور های ستون آزاد می باشد در موقع بتن ریزی ستون ها باید توجه
 

ebrahim110

عضو جدید
پدستال چيست و دلايل استفاده از آن چيست؟

پدستال چيست و دلايل استفاده از آن چيست؟

دلايل استفاده:

۱) زمانيکه بخشی از ستون فلزی داخل خاک مدفون باشد که به جهت پوسيدگی آن ازپدستال ها در همان بخش استفاده می کنند.

۲) زمانيکه ارتفاع ستون فلزی زياد باشد و به جهت مهار کردن لاغری آن در بخشیاز آن به طرف پی از پدستال استفاده می کنند.

۳) زمانيکه لنگر در پای ستون يا نباشد يا کم باشد.

۴) زمانيکه در بخش زير زمين ساختمان با ارتفاع حدود۳ متر بخواهيم فضای قابلاستفاده داشته باشيم.

۵) زمانيکه بخواهيم بخش زير زمين ساختمان را بجای ستونهای فلزی با پدستالهایبتنی اجرا و در حقيقت پدستالها با پی توليد يک پی جديد بنمايد و در محاسبات سازهبه صورت پی وارد شود.

۶) زمانيکه بخواهيم ستونهای اکسپوز ( در نما و ديد) فلزی از کف به بالاباشد.

نکته۱: توصيه شده پدستال ها فقط زمانيکه لنگر در پای ستون نيست استفاده شونددر غير اينصورت محاسبات آنها مانند ستونهای بتنی بوده و آرماتورهای مورد نياز رابايد محاسبه کرد.

نکته۲: جهت خرد نشدن سطح پدستال معمولا از يک شبکه مش آرماتور ضعيف تا حدنمره ۱۴ روی پدستال و زير صفحه زير ستون استفاده ميکنند.
 

ebrahim110

عضو جدید
توصيه هاي اجرايي آيين نامه ها در ساختمانهاي اسكلت فلزي:

توصيه هاي اجرايي آيين نامه ها در ساختمانهاي اسكلت فلزي:

اگر دهانه خرپا يا شاهتيري بيش از 8 متر باشد ، براي جبران تغيير شكل دراثر بار مرده بايد قبلا به آن كوژ يا خيز منفي (پيش خيز ) يا تغيير شكل رو به بالابدهيم . مقذار تغيير شكل را مهندس محاسب تعيين مي كند.

2- براي جلوگيري از خوردگي قطعات فولادي حداقل ضخامت اجزاي اعضاي سازه اي كهدر فضاي خارج و در معرض عوامل جوي يا اثرات خورنده ديگر قرار دارند ، از 6ميليمتر كمتر نباشد. در محيطهاي خشك و به دور از هر گونه آثار خورندگي ، اين مقداربه 5 ميليمتر كاهش مي يابد.

3- به كار بردن روشهاي گرم كردن موضعي يا تغيير شكل مكانيكي براي ايجادانحنا و يا از بين بردن ان ( راست كردن خم ) مجاز است. دماي موضعهاي گرم شده نبايداز 565 سانتيگراد براي فولادهاي قوي مخصوص و 650 درجه سانتيگراد براي فولادهاينرمه بيشتر باشد. صافكاري آهن الات در درجه حرارتهاي بالا به نوعي كه رنگ محل تحتحرارت آبي باشد ، مجاز نيست.

4- لبه هايي كه با شعله بريده مي شوند ، ( و در آينده محل وارد شدن تنشهايكششي بزرگي خواهد بود ) بايد كاملا يكنواخت و خالي از ناهمواريهاي بيش از 5ميليمتر باشند. ناهمئاريها و خراشيدگيهاي بيش از 5 ميليمتر را بايد با سنگ زدن ودر صورت لزوم با جوش هموار نعمير كاري كرد ؛ همچنين لبه هاي بريده شده با شعله كهمصالح جوش در آن قرار خواهد گرفت ، بايد تا حد امكان عاري از ناهمواري و بريدگيباشد.

5- در درزهاي فشاري كه در آنها انتقال نيرو از طريق فشار تماسي مستقيم قسمتياز ظرفيت اتصال را تشكيل مي دهد ، بايد سطوح قطعات در تماس ، به وسيله تراش دادن ،سوهان زدن ، سنگ زدن و روشهاي مناسب ديگر به خوبي آماده شده باشد.

6- در بلند كردن قطعات بويژه شاهتيرهاي بلند و خرپاها بايد از نقاط مخصوص كهقبلا معين شده است با احتياط كامل به منظور جلوگيري از ايجاد تنش زياد در قطعهاستفاده كرد.

7- به منظور تصحيح نقايص جزئي ساخت معمولا مي توان از تراش ، ضربه و يا بزشكم استفاده كرد ، ولي هرگز نبايد از مشعل برش ، مخصوصا براي رفع نقايص قطعات اصليكه معمولا تحت فشار هستند ، استفاده نمود . استفاده از مشعل ممكن است در رفع نقايصتيرهاي فرعي كه تحت فشار نيستند ، مجاز باشد. در هر صورت ، پس از رفع نقص،‌تميزكاري سطوح ، مخصوصا سطوحي كه روي هم قرار مي گيرند ، الزامي است.

8- در صورتيكه در ابعاد نهايي اسكلت فلزي انحرافاتي مشاهده شود ، اگر مقاديرآنها از مقادير انحراف مجاز نصب بيشتر نباشد ، كار انجام شده در رديف كار خوب بهشمار مي آيد . به طور كلي ، هر يك از قطعات نصب شده بايد شاغول يا تراز شود و درمحور صحيح تشخيص طبق نقشه قرار مي گيرد ، به شرطي كه انحراف آن از 500/1 بيشترنباشد.

9- در نصب قطعات فلزي همواره خطرات جاني وجود دارد ؛ بنابراين بايد كليهنكات ايمني ، چه از نظر پوشش و چه از نظر كاري رعايت شود . قطعات فلزس در نصبمقدماتي (موقت) بايد ب پيچ و مهره يا هر وسيله ممكن ، به نحوي كه در مقابل تنشهاينصب و مانور كارگران مقاومت نمايد ، به هم متصل شوند. به جز در مواردي كه دربادبندهاي كافي به طور دائمي در اسكلت تعبيه شده است ، همواره بايد از مهارها وبادبندهاي موقتي و مستحكم تا زماني كه ايمني ايجاب مي كند و اسكلت فلزي پايداري خودرا به دست نياورده است ، براي جلوگيري از خطر سقوط قطعات فلزي استفاده كرد .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ebrahim110

عضو جدید
مزاياي سقف تيرچه بلوك

مزاياي سقف تيرچه بلوك

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]سقف تيرچه و بلوك يكي از بهترين ها ( چرا )؟(Joist block ceiling ) [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]سقف تيرچه و بلوك جزء دال هاي يك طرفه به حساب مي آيد كه در اين نوع سقف براي كاهش بار مرده از بلوك هاي توخالي بسيار سبك ( مجوف) بتني يا سفالي براي پر كردن سقف استفاده مي شود0[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]كاربرد تيرچه و بلوك در ساختمان : تيرچه و بلوك براي پوشش سقف ساختمان هاي اسكلت آجري و اسكلت فلزي واسكلت بتن ارمه استفاده مي شود.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]اما چرا جزء بهترين ها است ؟[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]1: باعث سبكي سقف مي گردد[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]2: دوام خوب در مقابل آ تش سوزي دارد[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]3: مقاومت خوبي در مقابل نيروهاي افقي مانند باد و زلزله دارد[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]4: عايق صوتي خوبي است[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]5: عايق حرارتي در مقابل سرما وگرماست[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]6: عايق رطوبتي است[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]7: صاف و هموار بودن سطح زير و روي سقف پس از اجرا از ديگر محاسن اين نوع سقف محسوب مي گردد[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]8: ..........[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]اما همانند ديگر سقفها اين نوع سقف نيز داراي معايبي نيز هست كه عمده عيب آن:[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]1: اجراي آن نسبت به سقف هاي مشابه زمان زيادي نياز دارد[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]2:اجراي سقف تيرچه و بلوك نياز به نيروي ماهر و متخصص دارد كه متاسفانه به اين موضوع اهميت چنداني داده نمي شود [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]3: و بزرگترين عيب اين سقف اين است كه در دهانه هاي بزرگ نمي توان استفاده گردد[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] جدول ارتفاع بلوك و ضخامت سقف[/FONT]


[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] ضخامت سقف[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]بر حسب( سانتيمتر )[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] ارتفاع بلوك[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] بر حسب( سا نتيمتر )[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]*[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]1[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] 25[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] 18[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]*[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]2[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] 30[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] 22 [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]*[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]3[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] 35 [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] 26 [/FONT]


[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نكات مربوط به تيرچه ها:[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نكته 1: اندازة عرض تيرچه ها 8تا 12 سانتيمتر است.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نكته 2: ضخامت تيرچه ها معمولا 4 سانتيمتر است.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نكته 3: پس ازبتن ريزي تيرچه ها آن را بوسيله ويبراتور خوب ويبره كنيم.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نكته 4: بتن داخل قالب فلزي يا سفالي جهت ساخت تيرچه با عيار 400تا500كيلوگرم سيمان در متر مكعب بتن ريز با مصالح سنگي ريزدانه تهيه شود.[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نكته 5:فاصله محوروسط تا محوروسط تيرچه ديگر معمولا 50سانتيمتر شود.[/FONT]
 

ebrahim110

عضو جدید
بهينه سازي بتن با ويبراسيون

بهينه سازي بتن با ويبراسيون

فركانس ويبراتور، كليدي است كه ما را قادر مي نمايد بتن تازه را به بتني يكپارچه تبديل نمائيم. در صورتيكه فركانس ويبراتور خيلي كم باشد، ويبراتور به درستي نمي تواند بتن را يكدست و يكپارچه نمايد و چنانچه فركانس ويبراتور خيلي زياد باشد، به علت ازدياد هواي داخل بتن، مقاومت آن در برابر خرابيهاي ناشي از سيكلهاي انجماد و ذوب شدن قابل ملاحظه اي پيدا مي كند. اپراتورها و كارگران نيز تحت تأثير فركانس ويبراتور قرار مي گيرند، چرا كه كاهش فركانس، مدت زماني كه اپراتور بايستي ويبراتور را در بتن تازه به منظور دست يابي به بتني يكپارچه و يكدست قرار دهد، افزايش پيدا
مي يابد. به دلايل فوق الذكر، تصميم بر آن شد كه يك بازنگري دقيق در ارزيابي فركانس ويبراتور در عملكرد قالبهاي خود ويبره، ويبراتورهاي دستي و ويبراتورهاي نصب شده بر روي قالبهاي رونده مخصوص ساخت پياده روها و كف خيابانهاي بتني (slip form pavers) صورت پذيرد.
چرا ما به دنبال فركانسهاي بالاتر هستيم؟ مقـدار انـرژي مورد نيـازي كه بايستي بـه منظـور يكپـارچه سازي بتن بـه كار گرفته شود. بـرأي كسي كه بـه صورت دستي اقدام بـه متـراكم سازي بتن تـازه نموده، معلوم و مشخص مي باشد. نيرو و عملكرد ويبراتورها به مراتب از سايـر وسايل دستي متراكم سازي بتن، مؤثـر مي باشد. زيـرا در مدت زمان كوتـاهتري بـه كمك ويبراتورها، انرژي بيشتري به بتن منتقل مي شود. مقدار انرژي منتقل شده به وسيله ويبراتور، با توان سوم فركانس ويبراتور (f3) نسبت مستقيم دارد. در صورتي كه تمام پارامترهاي مربوط به ويبراتور و بتن را ثابت نگه داريم، با افزايش فركانس ويبراتور از 6000 لرزه در دقيقه (vpm ) به vpm 7500، مقدار انرژي انتقالي به بتن در مدت زمان معين، دو برابر خواهد شد. مقدار انرژي خروجي از vpm 7500 به vpm 9500 نيز دو برابر مي گردد

يك انتخاب صحيح در فركانس بالاتر ويبراتور، مي تواند به يكپارچه سازي هرچه مؤثرتر بتن و كاهش مدت زمان ويبره بيانجامد و البته انتخاب نادرست نيز، نتايج معكوس را به دنبال خواهد داشت؛ به تعبير ديگري، انتخاب نادرست فركانس پايين ويبراتور، منجر به يكپارچه سازي ناقص و معين بتن شده و يا مدت زمان بيشتري را برأي ويبره نمودن طلب مي كند. در صورتي كه ولتاژ وروردي كم باشد، نيروي خروجي نيز كم خواهد بود و اين به معناي تراكم ناقص و نامناسب بتن مي باشد. كاهش فركانس از vpm 8000 به vpm 6500 (حدود 20 درصد كاهش) انرژي خروجي را نصف مي نمايد. اين كاهش انرژي خروجي ويبراتور را مي توان با افزايش مدت زمان ويبره به دو برابر مدت زمان اوليه و كم كردن فواصل جاگذاري شلنگ ويبره در بتن جبران نمود. در حال حاضر ويبراتورهايي كه با فركانس حدود vpm 17000 در دسترس مي باشند كه امكان يكپارچه سازي هرچه سريعتر و بهتر بتن را در مدت زمان معين فراهم مي آورند. فركانس ويبراتور بر اساس لرزش آن در هوا تعيين مي گردد؛ اما فركانس كه هنگام ادخال ويبره در بتن و در تماس با بتن اندازه گيري مي گردد، معيار سنجش مي باشد و اين فركانس به طور قابل ملاحظه اي از فركانس اندازه گيري شده در هوا كمتر بوده و مقدار اين افت به مشخصات مخلوط بتني و حجم آن بستگي دارد. كاهش 20 درصدي فركانس ويبره از هوا به داخل بتن دور از انتظار و غير معمول نبوده و به روشني افت فركانس ويبراتور در هنگام ادخال ويبره به بتن به وسيله اپراتور ملموس و شنيدني است. آيا مرز و محدوديتي برأي ويبره هاي با فركانس زياد وجود دارد؟ ويبراتورهاي فركانس بالا، به طور مؤثري مي توانند هوا را از بتن خارج نمايند و اين موضوع به تراكم هرچه بهتر بتن مي انجامد، ليكن ممكن است به كاهش مقاومت بتن در برابر خرابيهاي ناشي از سيكلهاي متوالي انجماد و ذوب نيز بيانجامد. ويبراتورها به دو طريق هوا را از بتن خارج مي نمايند؛ و اندازه حبابهاي هوا و حجم هواي خارج شونده از بتن تازه به پارامترهايي از جمله فركانس ويبراتور وابسته مي باشد. در وهله اول، ويبره با فركانس مناسب، منجر به رواني بتن پلاستيك شده اجازه حركت حبابهاي هوا در كليه اندازه ها را به سمت سطح بتن فراهم مي سازد. از آنجائيكه حبابهاي بزرگتر سريعتر از حبابهاي كوچكتر خود را به سطح بتن مي رسانند، لذا حجم بزرگتري از هواي محبوس در همان مدت كوتاه اوليه ويبره، از بتن خارج مي گردد. در مرحله دوم، ويبراتور در بتن تازه، متناوباً بتن محصور را فشرده و غيرفشرده (compress & decompress) نموده و كليه حبابهاي هوا نيز بر اثر فركانس و لرزش ويبراتور منقبض و منبسط مي شوند. لازم به ذكر است بر اثر پديده هاي فوق الذكر ساختارهاي ترد و لاستيك مانند حبابهاي هوا دچار گسيختگي و انفجار مي شوند. اين گسيختگي در صورتي اتفاق مي افتد كه فركانس نيروهاي انقباضي و انبساطي وارده بر حبابها، با فركانس طبيعي آنها (حبابها) برابر شده و پديده رزونانسي (تشديد) به وقوع بپيوندد. جاي توجه دارد كه حبابهاي بزرگتر، فركانس طبيعي پايين تري داشته، از اين حبابهاي مذكور تردتر و شكننده تر بوده و در طي فرآيند ويبراسيون دچار از هم پاشيدگي مي شوند. فركانس روزنانسي حبابها در آب با اندازه آنها نسبت معكوس دارد. بر اساس تجربيات ساليان متمادي با ويبراتورهاي به فركانس vpm 3000 تا vpm 6000، انتظار مي رود در اين محدوده فركانسي تنها حبابهاي بزرگتر و مبحوس (entrapped) از بتن خارج شده و حبابهاي كوچكتر بدون تحريك شديد، سالم در بتن باقي بماند. با بالا رفتن فركانس ويبراتورها، عملكرد آنها در خارج كردن حبابهاي كوچكتر از بتن نيز به مراتب بهتر و مؤثرتر مي گردد.

فركانس بالاتر در ويبراتورها، منجر به كاهش مقدار هواي موجود در بتن و همچنين كاهش مقاومت بتن در برابر خرابيهاي ناشي از سيكلهاي انجماد و ذوب مي گردد. اندازه حبابهاي هوا در ارتباط با مقاومت بتن در برابر سيكلهاي انجماد و ذوب به همان اندازه از اهميت برخوردار است كه مقدار هواي موجود در بتن مهم مي باشد. بنابراين در صورت ابقاء حبابهاي كوچك در بتن، كاهش در حجم هواي موجود در بتن لزوماً منجر به كاهش دوام بتن نمي گردد.

چنانچه تراكم بتن بدون هوا مدنظر بوده و حفاظت در برابر سيكلهاي انجماد و ذوب حائز اهميت نباشد، خارج نمودن كليه حبابهاي هوا در تمام اندازه ها از بتن منجر به افزايش مقاومت بتن سخت شده و بالا رفتن دانسيته آن مي گردد، اما در صورتي كه تراكم بتن هوادار مد نظر باشد، فقدان حباب هوا، خصوصاً حبابهاي كوچكتر در بتن، مقاومت در برابر سيكلهاي انجماد و ذوب را شديداً كاهش مي دهد.

فركانس بهينه ويبراتورها پس از بحث هاي صورت گرفته در قسمتهاي قبل، حال جاي اين سؤال است كه فركانس بهينه ويبراتور به منظور تراكم سازي حداكثر بتن و رسيدن به بيشترين مقاومت در برابر خرابيهاي ناشي از سيكلهاي انجماد و ذوب چه مقدار است؟ پاسخ سؤال مذكور منوط به موارد مندرج در ذيل مي باشد: نخست، اين سؤال از جانب چه كسي مطرح گريده است؟ دوم، تجهيزات ويبره بتن داراي چه مشخصاتي است و تركيب مخلوط بتني چگونه است؟ سوم، مشخصات فني بتن را چه كسي تهيه نموده است؟ برخي، در جدول مشخصات فني، فركانس را به vpm 5000 تا vpm 8000 محدود نموده اند، برخي ديگر نيز فركانس را به vpm 8000 تا vpm 10000 منحصر كرده اند. اما آنچه كه بايستي در صورت عدم وجود فركانس معين در مشخصات فني در نظر داشت اين است كه انرژي خروجي در فركانس vpm 10000 دو برابر انرژي خروجي در vpm 8000 بوده و نيروي خروجي در vpm 8000 چهار برابر نيروي خروجي در vpm 5000 مي باشد. مقادير فوق الذكر مشروط به ثابت بودن كليه پارامترها و فاكتورها به غير از فركانس (متغير مستقل) ويبراتور است.

پر واضح است كه مخلوط هاي مختلف بتني، عكس العملها و بازتابهاي متفاوتي در برابر ويبراسيون از خود نشان مي دهند، نسبتهاي اختلاط و دانه بندي سنگدانه هاي مصرفي در بتن، بيشترين تأثير را در مقايسه با خمير سيمان و يا مقدار آب بر روي ويبراسيون بتن و فركانس مورد نياز دارند. پايداري حبابهاي هوا نيز خودشان به فاكتورهايي از قبيل شيمي سيمان و آب، نوع مخلوط و ميزان آب و سيمان مصرفي در ساختار بتن، دانه بندي سنگدانه ها و دماي بتن وابسته هستند؛ مخلوط هاي بتني با حبايهاي ريز (fine 0 air – void) در مقايسه با مخلوط هاي بتني با حبابهاي درشت (coarse – air – void) به فركانسهاي بالاتري جهت ويبراسيون احتياج دارند. نوع، اندازه، وزن دامنه نوسان و مدت زمان ويبره يك دستگاه ويبراتور همگي در تعيين فركانس بهينه برأي مخلوط بتني در يك سايت خاص به همراه ماشين آلات ويژه مصرفي در آن سايت، تأثيرگذار مي باشند. اما آنچه كه حائز اهميت است، اين است كه نتيجه بحث يك پاسخ عمومي و يا يك فركانس معين نمي باشد، بلكه احتياج واقعي اين است كه يك مخلوط معين بتني در مقابل تجهيزات خاص به كار گرفته شده در ارتباط با آن، چه عكس العملي نشان داده و يا به عبارت ديگر با چگونه تركيبي از تجهيزات و مواد مي توان به مقاومت، دانسيته و دوام مورد نياز بتن دست يافت.

در حال حاضر، اطلاعات مربوط به تأثيرات فركانس ويبراتور بر روي عملكرد بتن تا حدودي پراكنده مي باشد. بيشترين اين آمارها و داده ها، نتيجه حل مسائل و مشكلات كارگاههاي مختلف بوده است؛ ليكن از هم اكنون، توجه خاصي به ثبت و درج مشخصات آماري فركانس ويبراتورها و جمع آوري اطلاعات مربوط به اينگونه تجهيزات معطوف گرديده است. در ضمن همه ما مي توانيم با گوش دادن به صداي ويبراتور در پروژه هاي كوچك و بزرگ، احساسي از عملكرد آنرا تجربه كرده و با بكارگيري مجدد اين تجربيات اطلاعات مورد نياز درباره ويبراتورها و بتنها را ارزيابي و تجزيه و تحليل نمائيم.

گوشهاي خود را به كار اندازيد! محدود فركانسي vpm 6000 تا vpm 15000 كه در مورد ويبراتورها مورد بحث قرار مي گيرد، در حوزه شنوايي انسان مي باشد؛ بنابراين به راحتي مي توان از حس شنوايي آدمي به عنوان ابزاري برأي تشخيص فركانس ويبراتور و همچنين افت فركانس دستگاه ورود شلنگ ويبراتور به درون بتن و نيز آميز دادن افزايش فركانس ويبراتور در مواقع روان شدن بتن پلاستيك بهره جهت قالبهاي مخصوص بتن اغلب صدای (tone) ويبراتور را تشديد مي نمايند، لذا با داشتن تجربه كارگاهي كسي مي توان صداي صحيح ناشي از عملكرد درست ويبراتور را تشخيص دادن بخصوص هنگاميكه در كارگاه صدايي غير از صداي ويبراتور شنيده نشده و آهنگ ويبراتور با صداي ماشين آلات ديگر مخدوش نگردد.

دستگاه كاليبره و كوك گيتار، و ميله اي ساده و ارزان قيمت به منظور تخمين فركانس ويبراتور پيشنهاد مي گردد. اين وسيله به قيمت 6 دلار، از شش سيم با محدوده فركانس vpm 4900 تا vpm 19000 تشكيل شده است كه اتفاقاً محدوده فركانس مورد نياز در مورد ويبراتورها را نيز پوشش مي دهد. سيم a با فركانسي برابر vpm 6600، فركانس معمول ادخال شلنگ ويبراتور در بتن بوده و در چنين فركانس پائيني، مشكلات بسيار محدودي گزارش گرديده است. با سيمهاي d و g مي توان از vpm 8800 تا vpm 11800 را تجربه نمود. اين محدوده، منطقه انتقالي از ويبراتورهاي فركانس پائين به ويبراتورهاي فركانس بالاست، و با سيم b نيز مي توان به فركانس vpm 14800 دست يافت. چنين فركانسي (vpm 14800) مربوط به عملكرد ويبراتورهاي فركانس بالا در هوا مي باشد. (يك مثال كاملاً آشكار مربوط به انتقال فركانسي از b به g مربوط است به فروبردن شلنگ ويبراتور با فركانس هوايي vpm 14800 به فركانس درون بتني vpm 11800 كه عملاً 20% افت فركانسي را نشان مي دهد). سيم e نيز فركانس vpm 20000/1 تداعي مي سازد كه شبيه صداي آژير حمله هوايي است. چنانچه در كارگاه ويبراتوري اين صدا شنيده شد، بهتر است شلوغ كاري را كنار گذاشته و با خاموش كردن ويبراتور، به فكر پوشاندن سطح بتن باشيد.
http://www.omransazehparsian.blogfa.com
 

ebrahim110

عضو جدید
آشنايي با روشهای تقويت خمشی وبرشی تير بتن آرمه

آشنايي با روشهای تقويت خمشی وبرشی تير بتن آرمه

با توجه به احتمال ضعف تيرهای اصلی برخی از سازه ها چون تابليه پلها در برش و خمش به دليل افزايش بار ترافيکی لزوم آشنايي با برخی از روشهای تقويت آنها با ورقه frp و انواع مودهای شکست در حالات تقويت ضروری است .

مقدمه :

اولين تحقيقات در زمينه تقويت خمشی تير بتن آرمه توسط پروفسور meier در سال 1980 در آزمايشگاه مرکزی تست مصالح سوئيس انجام شد . روشهای سنتی تقويت چون استفاده از پس تنيدگی خارجی, ورقه های فولادی پيوند و . . . هر کدام ضعفهايي در روند اجرا دارند که به کمک آنها نمی توان به مقاومت مورد نظر رسيد از اينرو در دهه های اخير تحقيقات در زمينه تقويت اعضای باربر سازه ای چون تير با ورقه های frp بجای ورقه های فولادی رشد چشمگيری داشته و به مقايسه به معايب و مزايای هر دو روش پرداخته شده است .
1- مقاوم سازی خمشی تير بتن آرمه با ورقه frp flexural strengthening of beams
1-1. مقاوم سازی خمشی تير بتن آرمه با ورقه زيرين frp (frp soffit plate ) :
بدين صورت انجام می شود که ابتدا سطح زيرين تير که قرار است ورقه frp به آن چسبانده شود را آماده نموده و سطوح ضعيف را برداشته تا دانه های بتن نمايان شده وجهت پيوند مناسب آماده گردد . سپس ورقه های دست ساز را به کمک چسب به سطح مورد نظر تير می چسبانند در طی اين روند می توان از ورقه های پيش ساخته يا مهارهای u شکل برای کاهش ريسک عدم پيوند ورقه استفاده کرد .

متن كامل: دانلود نسخه کامل

http://www.omransazehparsian.blogfa.com
 

naser_peyvasteh

عضو جدید
نحوه اجراي ستون‌ها 1

نحوه اجراي ستون‌ها 1

نحوه اجراي ستون‌ها را مي‌توان در مراحل زير بيان كرد:
الف) آرماتوربندي ستون
ب) قالب‌بندي ستون
پ) بتن‌ريزي ستون
ت) درآوردن قالب
ث) آب‌دادن
اينك به شرح هر يك از اين عناوين و قسمت‌هاي مختلف آن مي‌پردازيم:
الف) آرماتوربندي ستون
براي آرماتوربندي ستون مراحل زير انجام مي‌شود:
1. خم‌زدن ريشه ستون
2. انتقال خاموت‌ها از محل ساخت خاموت به محل ستون
3. جاگذاشتن خاموت‌ها در داخل ريشه ستون
4. انتقال ميلگردهاي طولي ستون از محل آماده‌شدن به محل ستون
5. مشخص‌كردن محل قرارگيري خاموت‌ها بر روي ميلگرد طولي با استفاده از گچ
6. بستن ميلگردهاي طولي ستون با ميلگرد ريشه هم‌قطر بوسيله سيم
7. انتقال خاموت‌ها به محل نشانه‌گذاري‌شده با گچ و بستن آن‌ها به ميلگرد
8. ديلم زدن
اينك هر كدام از عناوين گفته‌شده را توضيح مي‌دهيم.
1) خم‌زدن ريشه ستون:
ستوني كه بايد آرماتوربندي شود يا بر روي تراز پي قرار دارد يا بر روي ستون طبقه‌ پايين قرار گرفته است. براي اين كه ستون با پي در ارتباط باشد تعدادي از ميلگردها را به عنوان ميلگردهايي كه ميلگردهاي ستون بايد به آن‌ها پيوند زده شود در داخل پي قرار مي‌دهند اين ميلگردها را ريشه ستون در داخل پي گوييم. براي اين كه ستون طبقه بالا با ستون طبقه پايين در ارتباط باشد ميلگردهاي ستون طبقه پايين را تا ارتفاعي از كف طبقه بالا ادامه مي‌دهند و بعد ميلگردهاي ستون را به آن‌ها پيوند مي‌زنند.
از زمان اجراشدن اين ريشه تا زمان اجراشدن ستون به علت محيط كارگاه و جابه‌جايي انواع و اقسام وسايل در اين محيط و عوامل ديگر اين ريشه‌ها ممكن است از حالت وراستاي اوليه خود خارج شوند به همين دليل براي اجراي ستون اين ميلگردها بايد به راستاي اوليه خود بازگردند براي اين منظور عموماً با آچار F خم زده مي‌شوند يا ممكن است از لوله استفاده شود.
نحوه خم‌زدن به اين ترتيب است كه ميلگرد در داخل دهانه آچار F قرار مي‌گيرد و بسته به جهتي كه بايد تحت آن جهت دوران كند آچار F را اهرم كرده آچار را در آن جهت دوران مي‌دهيم يا ميلگرد را درون لوله قرار مي‌دهيم و خم مي‌زنيم.

[/FONT]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

naser_peyvasteh

عضو جدید
نحوه اجراي ستون‌ها 2

نحوه اجراي ستون‌ها 2

2) انتقال خاموت‌ها از محل ساخت خاموت به محل ستون
در محيط كارگاه يك فضا اختصاص به درست كردن خاموت‌ها دارد. در اين فضا ميلگردها خم زده مي‌شوند و به صورت خاموت درمي‌آيند براي اين منظور وسيله مخصوصي در محيط كارگاه ساخته مي‌شود اين وسيله عبارت است از يك تخته كه بر روي آن چند صفحه ميخ شده است و بر روي صفحات نيز ميلگردهاي كوچكي جوش داده شده‌ اند تعداد ميلگردها بر روي صفحه و همچنين فاصله صفحات از يكديگر به اندازه خاموت بستگي دارد.
محل احداث ستون با محل ستون ممكن است چند طبقه فاصله داشته باشد بعد ازساخته‌شدن خاموت‌هاي مربوط به يك ستون آنها به ريسماني كه قلابي به آن وصل است قرار مي‌دهند و به بالا مي‌كشند اين كار در چند مرحله صورت مي‌گيرد.
3) جاگذاشتن خاموت‌ها در داخل ريشه ستون
بعد از انتقال خاموت‌ها به محل ستون آنها در داخل ريشه جا گذاشته مي‌شوند. اين كار ممكن است با اعمال نيرو توسط ديلم يا چكش صورت گيرد تعداد خاموت‌ها را نقشه تعيين مي‌كند.
4) انتقال ميلگردهاي طولي ستون از محل آماده‌شدن به محل ستون
در محيط كارگاه يك فضا اختصاص به بريدن ميلگردها دارد بريدن ميلگردها به 2 روش صورت مي‌گيرد:
1- قيچي
2- به وسيله هوا
معمولاً براي بريدن ميلگردهاي خيلي نازك از قيچي استفاده مي‌شود.
براي بريدن ميلگردهاي با قطر بالا از هوا استفاده مي‌شود.
براي بريدن ميلگرد به اين صورت عمل مي‌شود:
از آنجايي كه كليه ميلگردهاي يك ستون و يا حتي كليه ستون‌هاي يك طبقه داراي يك ارتفاع هستند به همين دليل براي برش چندين ميلگرد را در كنار هم طوري قرار مي‌دهند كه ابتدا و انتهاي آن‌ها كاملاً در يك راستا باشد براي قرار دادن ابتدا و انتهاي ميلگردها در يك راستا از ضربه با چكش استفاده مي‌شود. سپس بسته به اندازه موردنياز ميلگردها را با گچ شماره‌گذاري مي‌كنند و سپس يكي‌يكي از محل نشانه گذاشته شده توسط گچ در داخل دستگاه قرار داده مي‌شوند و بريده مي‌شوند.
محل احداث ستون با محل برش ميلگردها ممكن است چند طبقه فاصله داشته باشد براي انتقال ميلگردها از يك ريسمان كه يك قلاب به يك سر آن وصل است استفاده مي‌كنند و آن را از مكان برش ميلگرد به ميلگرد مي‌بندند و يك نفر كه در محل ستون است ميلگرد را به بالا مي‌كشد و در كنار ستون قرار مي‌دهد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

naser_peyvasteh

عضو جدید
نحوه اجراي ستون‌ها 3

نحوه اجراي ستون‌ها 3

5) بستن قالب
سيستم نگهدارنده قالب در قالب‌هاي چوبي عبارت است از گوه و سنجاق.
سيستم نگهدارنده قالب در قالب‌هاي فلزي عبارت است ازپين.
يك قالب را تا نوك رامكا قرار مي‌دهند سپس قالب كناري را به قالب قرار داده شده وصل مي‌كنند. با ميخ دو لبه قالب را به هم وصل مي‌كنند سپس دو قالب ديگر را نيز به همين ترتيب به يكديگر و به دو قالب وصل مي‌شوند.
در مرحله بعد در قالب روبرويي از طرف چهارتراش توسط سنجاق به هم متصل مي‌شوند سپس فضاي خالي بين سنجاق و چهارتراش توسط گوه پوشانده مي‌شود و گوه‌ها را چكش مي‌زنند تا سنجاق را محكم نگه دارد.
در حقيقت وجود سنجاق به اين دليل است كه پس از بتن‌ريزي به علت فشار جانبي بتن قالب‌ها از هم باز شوند.
نكته: بعضي از ستون‌ها در كنار ساختمان قرار مي‌ گيرند يعني از 3 يا 2 طرف به كف اتصال دارند و از طرف‌هاي ديگر با فضاي بيرون ساختمان در تماس هستند براي قالب‌بندي اين‌گونه ستون‌ها ابتدا بايد براي آن طرفي كه به كف ارتباط ندارد يك تكيه‌گاه درست كرد تا قالب روي آن قرار گيرد اين تكيه‌گاه را توسط چهارتراش به وجود مي‌آورند چهارتراش را در لبه قرار مي‌دهند و توسط سيم به ميلگردها وصل مي‌كنند در هر طرفي كه كف ندارند بايد اين كار صورت گيرد چهارتراش‌ها توسط سنجاق ممكن است به هم متصل شوند.


6) شاقول‌كردن قالب و بستن آن‌ها توسط شمع
پس از بستن قالب بايد قالب را تراز كرد يعني مطمئن شد كه هر چهار طرف قالب در يك خط مستقيم بالا رفته‌اند براي اين منظور قالب را شاقول مي‌كنند.
شاقول وسيله‌اي است مركب از يك مخروط كه يك نخ به آن متصل است بر روي مخروط يك صفحه نازك كوچك نيز قرار دارد نخ به يك چوب وصل مي‌شود اين چوب بايد اندازه‌اش كاملاً مشخص باشد.
براي شاقول‌كردن به اين صورت عمل مي‌كنند:
ابتدا يك شمع چوبي را به قالب وصل مي‌كنند سپس چوب را كه كاملاً به قالب چوبي وصل مي‌كنند مخروط در پايين قرار مي‌گيرد نخ بايد كاملاً ساكن بايستد همان اندازه كه چوب طول دارد نخ بايد از قالب فاصله داشته باشد.
چنانچه قالب شاقول نباشد توسط شمع كه از قبل وصل شده است قالب را فشار مي‌دهند تا قالب كاملاً تراز شود.
براي فشاردادن شمع به قالب مي‌توان زير شمع گوه نصب كرد تا توسط ضربه‌زدن به گوه فشار لازم توسط شمع به قالب وارد مي‌شود يا مي‌توان توسط يك اهرم به زير شمع فشار آورد و نيروي لازم را تأمين كرد.


پ) بتن‌ريزي
نحوه بتن‌ريزي را مي‌توان در مراحل زير بيان كرد.
1. درست كردن بتن
2. ريختن بتن در قالب (مرحله اول)
3. ويبره (مرحله 1)
4. ريختن بتن (مرحله 2)
5. ويبره (مرحله 2)
6. چكش‌زدن قالب
7. شاقول‌كردن قالب
8. تاب‌برداشتن قالب
اينك هر يك از عناوين گفته‌شده را توضيح مي‌دهيم.
1) درست‌كردن بتن:
در محيط كارگاه درست‌كردن بتن به 3 شيوه صورت مي‌گيرد.
الف) به صورت دستي در محل
ب) در دستگاه بتونير
ج) با خلاطه
1-1 به صورت دستي در محل:
در اين شيوه مصالح مورد نياز براي ساختن بتن به محل بتن‌ريزي آورده مي‌شود در محل اين مصالح به خوبي با بيل با هم مخلوط مي‌شوند سپس از ساختن كپه‌اي از مصالح مخلوط‌شده شيلنگ آب به داخل كپه فرو مي‌رود و مقداري مصالح را آب مخلوط مي‌كند سپس آب‌خوري از مصالح مخلوط‌شده درست مي‌شود و مصالح به خوبي با آب مخلوط شده و بلافاصله در محل بتن‌ريزي ريخته مي‌شود.
از اين شيوه بيشتر براي بتن‌ريزي جاهايي از ساختمان استفاده مي‌شود كه حجم بتن‌ريزي كم باشد مثل يك طرف پله يا ستون پله (ستون پله در 2 مرحله اجرا مي‌شود و در هر كدام از مراحل حجم بتن‌ريزي كمي داريم).
1-2 در دستگاه بتونير:
بتونير دستگاهي است شامل يك استوانه دوار كه مصالح در آن مخلوط مي‌شوند و يك پاكت كه مصالح در درون آن قرار مي‌گيرند و به درون استوانه هدايت مي‌شوند اين دستگاه با گازوئيل كار مي‌كند.
حجم مصالحي كه در داخل بتونير قرار مي‌گيرند بيشتر از حجم مصالحي است كه در خلاطه قرار مي‌گيرند اما سرعت آن كمتر از خلاطه است.
از بتونير بيشتر در مواقع بتن‌ريزي ديوار برشي و ستون‌ها استفاده مي‌شود.

1-3 با خلاطه:
اين دستگاه كوچكتر و سبك‌تر از بتونير است و توسط گازوئيل كار مي‌كند.
عمدتاً در بتن‌ريزي سقف از اين نوع بتن‌ساز استفاده مي‌شود.
ميزان و نوع مصالح به‌كار رفته رد ساختن بتن به طرح اختلاط بتن بستگي دارد.
در مورد ستونها بتن‌ها با استفاده از بتونير ساخته مي‌شوند سپس از داخل استوانه به داخل ظرف‌هاي مخصوص حمل بتن كه انتهاي آن يك صفحه متحرك براي خارج كردن بتن دارد ريخته مي‌شود.
اين ظرف توسط بالابر به طبقه موردنظر انتقال پيدا مي‌كند و در آنجا با آزاد كردن صفحه زير طرف در داخل چرخ‌دستي ريخته مي‌شود و توسط چرخ‌دستي به محل بتن‌ريزي انتقال پيدا مي‌كند.
2) ريختن بتن در قالب (مرحله اول)
طبق اصول علمي حداكثر ارتفاع ريختن بتن بايد 60/1 باشد ولي اكثراً در بتن‌ريزي ستون‌ها اين مسئله رعايت نمي‌شود.
ابتدا زميني كه بتن بايد روي آن ريخته شود و همچنين سطل‌هايي كه بتن بايد درون آن‌ها ريخته شود تميز و مقداري با آب خيس شوند با توجه به مطلب گفته‌شده يك نفر در بالاي ستون و بر روي يك وسيله بلند مي‌ايستد تعداي سطل در پاين قرار داده مي‌شود. بتن آورده‌شده روي زمين ريخته مي‌شود و سپس داخل سطل‌ها قرار داده مي‌شود سطل‌ها دست‌به‌دست به بالاي ستون برده مي‌شود و توسط فرد موردنظر داخل ستون ريخته مي‌شود.
3) ويبره (مرحله 1)
پس از اين كه بتن تا يك ارتفاعي داخل ستون بالا رفت ويبره به بالاي ستون انتقال مي‌يابد خرطوم آن داخل بتن فرو مي‌رود و بتن ويبره مي‌شود.
4) ريختن بتن (مرحله 2)
بعد از ويبره‌كردن بتن، بتن‌ريزي ادامه پيدا مي‌كند منتها سؤال اينجاست كه چه‌طور مشخص كنيم كه تا ارتفاع موردنظر در نقشه بتن بريزيم؟ براي اين منظور ستون را شيلنگ تراز مي‌كنند ارتفاع ستون را روي قالب مشخص مي‌كنند بعد در محل نشانه‌گذاري‌شده ميخ مي‌كوبند و بعد تا آن ارتفاع بتن مي‌ريزند.
5) ويبره (مرحله 2)
بعد از اتمام بتن‌ريزي، بتن را از محلي كه قبلاً ويبره كرده بودند به بالا ويبره مي‌كنند از آنجا كه بتن بعد از ويبره افت ارتفاع پيدا مي‌كند لازم است بتن حتماً تا ارتفاع ميخ باشد اگر پايين‌تر از ميخ بود دوباره بتن مي‌ريزيم يا از همان ابتدا كمي بالاتر از ميخ بتن مي‌ريزيم تا بعد از ويبره به ارتفاع ميخ برسد.
 

naser_peyvasteh

عضو جدید
نحوه اجراي ستون‌ها4

نحوه اجراي ستون‌ها4

6) چكش‌زدن قالب
در حين بتن‌ريزي و همچنين در حين ويبره‌كردن توسط چكش به بدنه قالب ضرباتي وارد مي‌شود.
7‌) شاقول‌كردن قالب
بعد از اتمام بتن‌ريزي و ويبره‌كردن ممكن است تراز قالب بتن به هم بخورد (به علت فشار جانبي ارتعاشات ويبره) به همين دليل بعد از اتمام بتن‌ريزي و ويبره‌كردن دوباره قالب را شاقول مي‌كنند و تنظيمات قالب را انجام مي‌دهند.
8) تاب‌برداشتن قالب
در حين بتن‌ريزي و ويبره‌كردن ممكن است قالب حركت چرخشي انجام دهد به همين دليل بعد از اتمام بتن‌ريزي و ويبره‌كردن اين حركت چرخشي قالب را از بين مي‌برند براي اين منظور بسته به جهت چرخش يك سنجاق در چهارتراش قرار مي‌دهند و آن را با گوه محكم مي‌كنند سپس در انتهاي ديگر سنجاق كه آزاد است شمع چوبي را قرار مي‌دهد بدين وسيله يك اهرم درست مي‌كنند كه قادر به چرخاندن قالب در يك جهت معين است سپس قالب را مي‌چرخانند تا تراز شود و آن را در همين حالت توسط شمع، قالب را در جهتي چرخاند كه تراز شود.


ت) درآوردن قالب:
بعد از حدود يك نصفه روز بتن خود را مي‌گيرد و بايد قالب درآورده شود.
سنجاق‌ها باز مي‌شوند و در محل اتصال يك قالب به قالب ديگر گوه گذاشته مي‌شود تا اين درز باز شود و قالب‌ها از هم جدا شوند.
يك نفر در بالاي ستون مي‌ايستد و تخته را با پا هل مي‌دهد تا از بتن جدا شود.
ث) آب‌دادن بتن:
بعد از درآوردن قالب يك گوني به دور ستون مي‌پيچند و گوني را خيس مي‌كنند و به اين وسيله بتن عمل‌آوري مي‌شود.
چند نكته ديگر:
1) شيلنگ‌ترازكردن:
تمامي نقاط يك سقف داراي كد ارتفاعي يكساني نيستند بنابراين اگر بخواهيم براساس نقاط كف ستون‌ها ارتفاع ستون‌ها را مشخص كنيم در يك طبقه ارتفاع‌هاي متفاوتي براي ستون‌ها خواهيم داشت و سر ستون‌ها در يك راستا نمي‌ايستند به همين دليل ستوني را در طبقه مشخص مي‌كنند به نام ستون مادر كه اين ستون اول از ساير ستون‌ها بتن‌ريزي مي‌شود.
در روي ستون‌ها در ارتفاع مشخصي را تعيين مي‌كنند.
با شيلنگ تراز همين ارتفاع را براي ساير ستون‌ها مشخص مي‌كنند شيلنگ‌تراز يك شيلنگ با قطر كم است كه آن را از هوا كاملاً خالي كرده و داخل آن آب مي‌ريزند يك سر بر روي ستون مادر و يك سر ديگر روي ستون ديگر قرار مي‌ گيرد آدمي كه روي ستون مادر قرار دارد آن‌قدر سر تراز آب را روي ستون بالا و پايين مي‌برد كه تراز آب كاملاً ساكن و صاف بايستد در اين صورت فرد در ستون مادر به فرد در روي ستون ديگر اعلام مي‌كند كه علامت را بزند و فرد بر روي ستون ديگر در مكاني كه تراز آب قرار دارد علامت را مي‌زند.
به اين ترتيب هر ستون با استفاده از ستون مادر يا ستون‌هايي كه شيلنگ‌تراز شده‌اند شيلنگ‌تراز مي‌شوند به اين ترتيب اين علامت‌ها معيار اندازه‌گيري قرار مي‌گيرند زيرا ارتفاع آن‌ها مشخص است. علامت همه ستون داراي اين ارتفاع است.
2) دوتكه‌كردن خاموت:
در محلي كه تير به ستون مي‌رسد و گره تشكيل مي‌شود يك فضاي بسته حجمي به وجود مي‌آيد اگر در نقشه خاموتي در اين فضا پيش‌بيني‌شده باشد براي اجرا خاموت را به 2 قسمت تقسيم مي‌كنند و هر قسمت را داخل اين حجم مي‌كنند و از مكان بريده‌شده به هم پيوند مي‌زنند.
 

eshagh_kh

عضو جدید
بستن قالب ستون 1

بستن قالب ستون 1

اینجا هم به ذکر نکات کلیدی بسنده میکنم .بعد از بستن شبکه ستون به ریشه نوبت به قالب بندی آن میشود . مقطع ستون های اغلب سازه های بتنی به شکل مربع یا دایره و کمتر L شکل و هشت ظلی میباشد . ( دراینجا ستون های مستطیلی را نیز در حکم ستون های مربعی یاد کردم ) .قالبها اغلب از نوع پچهار پوشش از نوع تخته چند لا و یا نوارهای چوبی و عمودی و بغلاوه چندین تیرچه فولادی تشکیل شده است . قالب ستون دایره ای معمولا از نوع فولاد و یا نوار های چوبی تشکیل می شود . از آنجا که قالب ستون معمولا بسیار سریع و در کمتر از یک ساعت از بتن انباشته می شود , فشار وارده بر پوشش نسبتا زیاد می باشد . این فشار به عواملی که :
سرعت دادن بتن در قالب
درجه حرارت بتن
روش متراکم کردن بتن
وزن مخصوص بتن
عمق
...
که البته اثر سایر عوامل قابل چشم پوشی است .برای طراحی قالب ستون مربع مستطیل در شکل یک قالب برای ستون مستطیل مشاهده می شود . فاصله تیرچه ها از هم تنش خمشی و برشی و خیز پوششی را می دهد و مقاومت های پوششی , فشار های وارده بر تیرچه ها و در نتیجه تنشهای خمشی و برشی تیر و خیز تیرچه را . البته بدانید که باید قالب ستون در محل برخورد تیر به ستون برای در بر گرفتن قالب تیر مهیا شود
 

eshagh_kh

عضو جدید
زمان قالب برداری قسمت 1

زمان قالب برداری قسمت 1

بق آئین نامه آبا بند 9-4-3-1 قالب برداری و برچیدن پایه ها با توجه به رفتار آتی سازه باید طوری باشد که قطعه به تدریج و در هماهنگی کامل با وظیفه آتی خود تحت اثر بار قرار گیرد . به عنوان مثال برچیدن پایه های تیرها باید از وسط شروع شود و به طرف تکیه گاه ادامه یابد یا پایه های زیر طره های بزرگ باید به تدریج از لبه آزاد به طرف تکیه گاه برچیده شود و هر لحظه که علایمی از تغییر شکل یا ترک خوردگی در طره ها مشاهده شود , باید برچیدن پایه ها را متوقف کرد . قالب هر دهانه تیر های یکسره یا هر چشمه دال های یکسره باید وقتی بر داشته شود که دهانه مجاور تیر یا چشمه مجاور دال بتن ریزی شده و بتن مقاومت لازم برای قالب برداری را به دست آورده باشد . در ساختمان های چندین طبقه قالب و داربست هر طبقه را وقتی می توان برداشت که حداقل دو طبقه بالا تر از آن بتن ریزی شده و بتن مقاومت لازم را بدست آورده باشد . به عبارت دیگر بار قالب و داربست و بتن تازه ریخته شده هر طبقه باید حداقل بین دو طبقه توزیع شود تا بتن طبقات زیرین دچار تغییر شکل های زود رس نشود .
در ادامه بند 9-4-3-2 ذکر میکند که دمای مجاور سطح بتن با آنچه در جدول 9-4-3-2 آمده تفاوت داشته باشد , می توان از روابط مندرج در تفسیر جدول 9-4-3-2 استفاده کرد . این روابط تا زمانی معتبرند که درجه حرارت محیط از 25 درجه سلسیوس بیشتر نباشد . در صورتی که در اعضا و قطعات بتنی نسبت بار مرده به کل بار قابل توجه باشد , حداقل زمان لازم برای قالب برداری مدتی است که طی آن علاوه بر تامین شرط 70 درصد مقاومت مشخصه 28 روزه , قطعه قادر باشد دو برابر تنش ناشی از بار مرده خود را تحمل نماید .
در این بخش تا حالا به ذکر نکات آئین نامه پرداختیم . اصولا قالب بر داری از ساختمان بتنی وقتی باید انجام شود که اجزای بتن بتوانند وزن خود را تحمل نمایند . برای ستون ها همین قدر که شکل هندسی آنها تشکیل گردد میتوانند قابل را باز کنند ولی باید دقت شود که در مورد قالب برداری به گوشه آنها آسیب نرسد زیرا یه لت سست بودن بتن در اثر کوچک ترین ضربه گوشه آنها خواهد ریخت . باید به این نکته نیز اشاره کنم که برای آنکه از سخت شدن بتن و بار بر بودن آن مطمئن شویم بهتر است در
 

javad.sh

عضو جدید

- مقدمه مخلوطهای گروت آماده جهت مصارف مختلفی چون، زیر صفحه ستونها، آنکربلتها، نصب ریل ماشین آلات، برینگ پلها، بلتها، ریلها، حایل ها و ... کاربردی دارند.
این گروتها به گونه ای طراحی شده اند که توان جذب نیروهای وارده و انتقال آنها به بخش زیرکار را داشته باشند.
برای مثال در هنگام نصب انواع ماشین آلات نیروهای وراده از آنها توسط گروت یا ملات به فنداسیون بتنی منتقل می گردند. ملاتها و گروتها موجب حصول مقاومتهای مطلوب و مطمئن و همچنین اتصال پایدار بین ملات و سازه ای که قرار است بر روی آن گروت یا ملات قرارگیرد از یکطرف و سطح زیرکار از طرف دیگ می گردند.
بطور کلی دو روش ملات ریزی در داخل حفرات در محل اتصال آنکرو وجود دارد که عبارتند از :
الف – گروت یا ملات خشک (Dry-pack Mortar) : در این روش ملات با استفاده از نیروی تراکمی Tamping جایگذاری می شود.
ب – گروت یا ملات سیال (Flow Mortar) : بعلت روانی در هنگام ریختن، گروت یا ملات خود به خود جایگذاری می شود.
هرچند مصرف گروت یا ملاتهای نوع خشک بطور کاملاً رضایت بخشی در عمل در کارهای ساختمانی بکار برده می شود ولی این روش جایگذاری همیشه روش مناسبی نیست، به همین خاطر است که در عمل تمایل به استفاده از روش ملات سیال رو به افزونی دارد. روش ملات سیال در محلهایی که حفرات تقریباً بسته و مسدود و غیر قابل دسترسی بوده بیرون از آن، گروت کاری براحتی امکان پذیر نیست کاربرد فراوان دارد.

2- چرا ملاتهای مخلوط گروت آماده ترجیح داده می شوند؟
ملاتهای گروت طراحی شده برای گروت کاری می بایست پاسخگوی کاربردها، عملکردها و نیازهای مشخصی همچون موارد زیر باشند.
  • قوام یافته و سیال باشد و در حالت معمولی جاری شود.
  • دچار جداشدگی آب و سنگدانه از هم نشده و ته نشین نشود.
  • دچار جمع شدگی قابل ملاحظه نگردد.
  • توان نگهداری آب ملات بتنی و سیمان را داشته باشد.
  • در حداقل زمان به مقاومت مطلوب دست یابد.
مجموعه موارد ذکر شده در بالا نیازمند همگونی مخلوط، مواد چسباننده و مصالح سنگی (دانه بندی) و مواد افزودنی هستند. چنانچه مخلوط گروت در کارگاه ساختمانی ساخته شود و از مصالح سنگی موجود استفاده بعمل آید، دانه بندی مناسب بدست نخواهد آمد و ضمانت لازم نیز امکان پذیر نخواهد بود.
برای بدست آوردن درصد بهینه مواد چسباننده و افزودنی (اگر نیاز باشد) و مصالح سنگی در چنین شرایطی از نظر تکنیکی تقریباً غیر ممکن خواهد بود و از نظر اقتصادی نیز کاملاً غیر اقتصادی است. به همین دلیل است که از ملات مخلوط آماده بطور ایده آل برای ملات ریزی و گروت کاری استفاده بعمل می آید. این نوع ملاتهای مخلوط آماده تحت شرایط کنترل شده و فرموله شده و از پیش مخلوط شده در کارخانه بسته بندی می شوند. از آنجاییکه خصوصیات عملکرد این مواد بطور دقیق مشخص و معلوم است، چنانچه طبق راهنمای سازنده بکار برده شوند و همچنین بطور مناسب مخلوط، تحکیم و عمل آوری شوند، نتایج مثبت و رضایت بخشی را بدنیال خواهد داشت.

3- ملاتهای گروت آماده
شرکت وندشیمی تولید کننده و عرضه کننده گروتها و ملاتهای مخلوط آماده بر پایه سیمان، رزین اپوکسی و پلیمری (بسپار) می باشد.
مهمترین عامل در انتخاب ملات برای یک کاربرد مشخص بستگی به شرایط و خواسته های مورد نیازسرویس، ملات ریزی و یا گروت کاری دارد. هریک از این نوع ملاتها دارای خصوصیات عملکردی مشخص و منحصر بفردی می باشند که پاسخگوی نیازهای موجود خواهند بود.

  • گروت منبسط شونده بر پایه سیمان
  • گروت سیمانی اصلاح شده با مواد پلیمری (بسپار)
  • گروت اپوکسی دوجزیی و یا سه جزیی

گروت آماده منبسط شونده
ملات، گروت سیمانی منبسط شونده با مقاومت اولیه و نهایی بالا و زود رس که به دمای آب و هوایی محیط و زمان مصرفی بستگی دارد.
این ملات بصورت پودر خشک بسته بندی شده، آماده مصرف می باشد و در هنگام ترکیب با آب، دارای خصوصیت و یژه انبساط حجمی دو مرحله است.
انبساط اولیه آن حاصل تصعید گازها بوده و هنگامی بوقوع می پیوندد که پودر آن با آب ترکیب می شودو به مدت 15 تا 30 دقیقه بطول می انجامد. فاز دوم انبساط نیز در اثر واکنش شیمیایی گیرش ملات است که یک یا دو روز بعد از اختلاط ملات آغاز می شود.
به منظور حصول انبساط اولیه بهینه بایستی ملات را پس از اختلاط با آب سریعاً مورد استفاده قرارداد. گروت مخلوط آماده از نوع گروت ضد سولفات بوده و دارای سیمان پرتلند ضد سولفات بر طبق ASTM C 150 نوع V و پودر میکروسیلیکا می باشد. این ملات مخصوص دمای بالای c°40 - c°10 بوده و چنانچه ملات ریزی در زیر دمای یاد شده صورت گیر و نرخ کسب مقاومت کندتر خواهد شد.

گروت اصلاح شده پلیمری
ملات سیمانی اصلاح شده با مواد پلیمری دارای دو جزء می باشد.
-جزء مایع A : رزین پلیمری
-جزء مایع B : مخلوط سیمان با مقاومت بالا و دانه بندی ویژه با ماسه سیلیسی شکری، با بهترین خواص روان کنندگی.
در هنگام ملات ریزی تنها کافیست دو جزء B و A با هم مخلوط شوند. این ملات دارای خصوصیات زیر
می باشد :

1-مقاومت کششی و خمشی بالا
2-خاصیت آببند کنندگی مطلوب
3-مقاومت سایشی بالا
4-پیوند قوی با زیرسازی (معدنی)
5-مقاومت بالا در برابر اثر آب شور دریا
توجه :
برای کسب اطلاعات بیشتر به راهنمای ملات تعمیراتی و محافظتی وندشیمی مراجعه شود.

گروت اپوکسی
این گروت اپوکسی شکل پذیر و بدون حلال شامل 3 جزء می باشد.
رزین اپوکسی، سخت کننده، عمل آورنده آمین و دانه بندی ویژه سیلیسی
در هنگام مصرف کافیست سه جزء آن با هم مخلوط شوند.
این ملات دارای خصوصیات زیر است :
1-سخت شدن سریع که دمای محیط بستگی دارد
2-قابلیت بالای چسبندگی به زیر کارهای معدنی و فولادی
3-مقاومت در برابر ارتعاشات شدید
4-سخت شدن بدون جمع شدگی
5-مقاومت بالا در برابر حملات مواد شیمیایی
6-مقاومت مکانیکی بسیار زیاد

موارد مصرف :
-گروت کاری و ملات ریزی برای پیوند محکم سازه ای در شرایط باربری دینامیکی
-در صنایع، شامل :
کارخانه و ماشین آلات موتوری
ژنراتورها
پمپها
ریل جرثقالها
سیستمهای انبارهای بلند

- در کارهای ساختمانی، شامل :
 

javad.sh

عضو جدید
برینگ پلها
پایه گاردهای محافظ
دست اندازها
تیرهای راهنمایی لامپهای استاندارد
انکربلتها
- در صنایع ساختمانی، شامل :
ستونهای پیش ساخته بتنی و یا فولادی
اجزاء ساختمان
پی ها، تصفیه ستونها، اتصالات، روزنه های لوله کشی
- تعمیرات بتن، شامل :
روسازی حفرات سنگها و فواصل آنهاپر کردن حفرات

4- مورد کاربردی
آماده سازی زیرکار
موفقیت در انتقال نیروهای وارده توسط مواد پیوند دهنده کاملاً به زیر کار بستگی دارد.
این موفقیت ذکر شده را می توان در 3 واژه خلاصه کرد.
1- سلامت (Sound) 2- تمیزی (Clean) 3- ثبات (Stable)
زیرکار سیمانی می بایست :
-عاری از هر گونه چربی یا گرد و غبار، روغن و مواد آلوده باشد.
-عاری از هرگونه روغن قالب و مواد عمل آورنده باشد.
-عاری از هرگونه پوسته و بخشهای سست و لق باشد.
-عاری از پوسته سیمانی و دوغاب سیمان باشد.
زیرکارهای فلزی می بایست :
-عاری از هرگونه روغن، چربی، گرد و غبار و مواد آلوده باشند.
-عاری از لایه های پوسته ورقه شده باشند.

روشهای آماده سازی سطوح زیرکار
انتخاب نوع روش آماده سازی سطوح زیرکار به عواملی چون :
شرایط زیرکار، امکانات محلی و نوع ملات مصرفی بستگی دارد. سطح قدیمی را می توان با استفاده از روشهای زیر آماده کرد.
-سند بلاست نمودن، واتربلاست شدید، قلم و چکش کاری، مضرس کردن و خراش دادن سطوح، خراشیدن و زبر کردن سطوح عامل اصلی پیوند و چسبندگی ملات با سطح زیر کار است.
-باید به این نکته توجه داشت که زیرکردن بیش از اندازه سطوح موجب جلوگیری از روان شدن ملات بر روی سطح می گردد.
رطوبت در بتن زیرکار
هنگامیکه زیرکار از نوع بتنی، ملات سیمایی و یا ملات سیمانی اصلاح شده با مواد پلیمری باشد، مرطوب بودن زیرکار الزمی است. اشباع کردن زیرکار از آب موجب جلوگیری ازخشک شدن ملات مصرفی (در اثر جذب آب ملات توسط زیرکار) شده و باعث افزایش چسبندگی می گردد.
سطح زیرکار خشک موجب از دست رفتن آب ملات و مایع پلیمری آن می گردد که نتیجه آن، ضعیف شدن چسبندگی در محل اتصال است. مدت زمان مرطوب نگه داشتن زیرکار به درجه جذب آب زیرکاربستگی داشته و بایستی مقدار آب مازاد را قبل از ملات ریزی با استفاده از پمپ، اسفنج، فشارباد، دستگاه و کیوم و ... جمله آوری کرد. ملاتهای اپوکسی برخلاف ملاتهای سیمانی برای بوجود آوردن پیوندی قوی نیازمند زیرکاری خشک هستند ولی گروتهای چسباننده و ندشیمی حتی در محلهای کم رطوبت نیز بخوبی می چسبند.
قالب گذاری
طراحی قالبها باید به گو.نه ای باشد که در حین گروت و ملات ریزی هیچگونه تغییر و جابجایی در آنها بوجود نیاید. قالبها راباید بالاتر از سطح گروت کاری در نظر گرفت. این مقدار اضافی راباید برای اطراف نیز در نظر گرفت. در گروت و ملات ریزی بایستی اطمینان حاصل نمود که هوای محبوس درون ملات از آن خارج شود.
پس باید روزنه های باز را در سمت مخالف محل گروت و یا ملات ریزی و یا در گوشه ها و زاویه ها تعبیه نمود. این روزنه ها محلی برای بررسی گروت و ملات ریزی در حین کار خواهند بود.
ژوئنهای موجود در قالبها و یا هر نوع وسیله فاصله دهنده در محل اتصال قالبها، زیرکار با محلهای نصب و سوار کردن باید برای جلوگیری از نشت شیره ملات مسدود شوند. برای اینکه این قالبها براحتی باز شوند می توان از مواد رها کننده قالب همچون روغن قالب با کیفیت بالا استفاده به عمل آورد و از مواد پارافینی نیز برای ملاتهای اپوکسی استفاده کرد.

آماده سازی مخلوط ملات
هر جا که امکان مصرف ملات مخلوط آماده وجود دارد می توان از تمامی محتوی بسته استفاده نمود.در صورت چند جزیی بودن مواد، می توان آنها را با هم مخلوط نمود و در صورت یک جزیی بودن ملات می توان از دستورالعمل استفاده نمود. باید توجه داشت که حتماً یک نمونه کوچک از ملات تهیه شود و همچنین در هنگام اختلاط اپوکسی، به علت قیمت بالای آن بهتر است راهنمای سازنده را بطور دقیق اجرا نمود.
رعایت نکات زیرالزامی است :
-مواد تشکیل دهنده ملات از قبل آماده شده سیمانی خشک و یا مصالح سنگی بخش اپوکسی را باید تماماً در یک ظرف خالی کرد و کاملاً مخلوط نمود تا در اثر جابجایی در حمل و نقل ته نشینی در آن بوجود نیاید.
-اصلاح نمودن مخلوط نسبت بندی شده توسط مواد افزودنی دیرگیر یا زودگیر مجاز نمی باشد.
-ملاتهای مایع را باید با سرعت کم مخلوط نمود تا از هوادهی به درون مخلوط ملات جلوگیری به عمل آید. در چنین حالاتی حبابهای هوای وراد شده به درون ملات بر روی سطح ملات مایع آمده و در هنگام نصب صفحه ستونها و ماشین آلات موجب کاهش اتصالات بین ملات آنها می گردد. در صورتیکه امکان داشته باشد بهتر است تا عمل هواگیری (Ventilater) از مخلوط ملات بصورت محدود انجام شود.

کارگذاری مخلوط (ملات ریزی)
هنگام گروت ریزی در زیر صفحه ستونها و ... باید محل ریختن کاملاً از ملات پر شود. ملات سیمانی باید بطور پیوسته ریخته شود. چنانچه از فشار ملات ریزی کاسته شود، به حالت شل (Sluggish) در آمده و نهایتاً روانی آن از بین رفته و روان کردن مجدد آن مشکل خواهد بود.
در این رابطه ملات رزینهای مصنوعی دارای مصرف راحتری هستند. این ملاتها در هنگام ریخته شدن به شکل آهسته و مطمئن در جریان خواهند بود تا اینکه به بخش مقابل قالب برسند. حتی در صورتیکه عمل ریختن ملات به دلیلی متوقف شود به محض اینکه ملات جدید ریخنه شدف ملات قبلی شروع به حرکت می کند.
برای اینکه مابین سطح ملات زیخته شده و زیر صفحه ستون فاصله ای بوجود نیاید سطح ملات ریخته شده از سطح زیرین صفحه ستون پایین تر بیاید.
برای اینکه جریان روان ملات در زیرصفحه ستون به سادگی امکان پذیر باشد باید اعمال زیر را به انجام رسانید :
  • کوبیدن ملات با استفاده از میله اسلامپ و یا یک قطعه چوب از محل ریختن ملات (روزنه)
  • کشیدن حلقه هایی از سیم یا زنجیر از طرف مقابل روزنه
  • کوبیدن آرام بر روی پهلوهای قالب بوسیله چکش

عمل آوری
تمامی ملاتهای سیمانی و اپوکسی برای اینکه از تبخیر سریع رطوبت در امان باشند باید عمل آوری شوند. عمل آوردن ملات با استفاده از مواد پوشش دهنده (کیورینگ) و یا با استفاده از گونی خیس پس از ریختن ملات به انجام می رسد و با توجه به شرایط آب و هوایی سه روز ادامه می یابد. در این میان ملاتهای اپوکسی احتیاج به عمل آوری خاصی ندارند.

5- نمونه کاربردی ملات گروت مایع
نصب زیر سری ماشین آلات
ملات و گروت مایع به انکر بولت نمودن زیر صفحه ماشین آلات، باید توان جذب نیروهای اساتیکی و دینامیکی و انتقال آنها از ملات به زیرکار بتنی را داشته باشد. انواع تنشهای کششی، برشی، فشاری و بار دینامیکی ممکن است بیش از اندازه بار استاتیکی باشند. برای اطمینان از اینکه بار وارده تماماً به زیر کار انتقال می یابد باید چسبندگی بین صفحه زیرسری و ملات مناسب باشد. به همین خاطر است که باید از تمرکز تنشهای منطقه ای جلوگیری کرد پس در نتیجه ملات باید عاری از هر نوع حباب هوا بوده و دارای قوام و روانی مطلوب باشد. ملات نیز باید بصورت پیوسته و بدون توقف به انجام برسد.
باید توجه داشت که قبل از گروت ریزی اطراف انکربلتها، گروت کاری شوند و پس از آن ملات زیر صفحه در یک مرحله ریخته شود.

پی (فوتینگ) ستونها و دیوارهای حایل
در این نوع زیرکار، ملات و گروت تنها نقش جذب نیرو و انتقال بارهای استاتیکی را ایفا می کنند

منبع:www.aciiranchapter.org
 

javad.sh

عضو جدید
صفحه ستونهای فولادی
در مکانهائیکه اندازه های فوتینگ مناسب باشند پیشنهاد می شود از روش جای دادن مواد خشک (Dry pack) برای اجرای گروت و یا ملات کاری استفاده شود. اگر قرار بر این باشد که زیر صفحه ستونها از ملات مایع پر شود باید حتی الامکان از آب آوری و ایجاد حباب هوا در ملات جلوگیری بعمل آید.
ستونها پیش ساخته بتنی با آرماتورهای اتصال آماده
در این حالت باید اطمینان حاصل نمود که حفره های طراحی شده به شکل مناسبی گروت کاری شده اند. این نوع انکرها می توانند به دو صورت به انجام رسند.
-شکل شماره 1 : این طرح از نظر تکنیکی ترجیح داده می شود. زیرا اتصال فولاد به بتن بهتر کنترل شده و مطمئن تر است.
-اثر توقف در حین ملات ریزی در کل ملات ریزی دارای کمترین حساسیت می باشد.
انکربلتها
برای گروت کاری انکربلتها و پن ها، مخلوط ملات باید به حد کافی قوام و روانی داشته باشد تا سطح اتصال بلتها و جداره حفره ها را بخوبی آغشته از مواد چسبنده نماید. حفرات تعبیه شده باید به اندازه ای باشند تا فاصله کافی برای جریان یافتن ملات در اطراف بلت را مهیا نمایند. حداقل فاصله بین شفقت بلت با جداره حفره باید تقریباً سه برابر بزرگترین اندازه دانه بندی موجود در مخلوط ملات باشد.

پر کردن حفرات بزرگ
در هنگام پر کردن حفرات بزرگ باید تمایل جمع شدگی ملات سیمانی را در نظر گرفت. همین مساله را در مورد ملات رزین اپوکسی نیز باید در نظر داشت (زیرا با واکنش حرارت زا همراه است.) با افزودن مصالح سنگی درشت دانه به مخلوط آماده تمامی این تاثیرات جبران می گردند.

الف) افزودن مخلوط سنگی درشت دانه به ملات مخلوط شده
با توجه به اندازه حفرات می توان از مصالح سنگی با اندازه های متفاوت استفاده کرد(اندازه های ... ، 32-16 ، 16-8 ، 8-4 میلیمتر). مقدار مصالح سنگی درشت دانه بسته به درجه کارایی مورد نظر تعیین می شود و معمولاً بین 10% تا 50% (وزنی) مخلوط آماده می باشد. سنگدانه های گرد گوشه و صاف، کارایی بهتری را بوجود می آورند.

ب) پر کردن حفرات از قبل
بجای افزودن مصالح سنگی درشت دانه به ملات مخلوط آماده می توان از روش دیگری نیز استفاده کرد. در این روش حفره با مصالح سنگی درشت تا یک ارتفاع مشخص پر شده و بر روی آن ملات ریخته می شود. این عمل در چند مرحله صورت می گیرد تا حفره پر شود.
برای استفاده از این روش که در اجرای Epoxy Grout گروت سیمان اصلاح شده با پلیمر توصیه می شود.
ابتدا ملات مخلوط آماده را داخل حفره ریخته و پس از آن مصالح سنگی بر روی ملات ریخته شده و در نهایت نیز عمل اختلاط ملات و سنگدانه به انجام می رسد.
عملیات فوق را باید مرحله به مرحله تا پر شدن حفره به انجام رساند.

6- کاربرد موارد مشابه
رزین اپوکسی دو جزیی
آنکر کردن افقی و روی تاجی
در مکانهاییکه امکان گروت ریزی در جا برای آنکر بلتها بعلت افقی بودن و یا واقع شدن بر روی تاج وجود ندارد، حفرات را طوری طراحی می کنند تا (Fastener) (حفره و یا سوراخ دریل شده و ...) را توسط ملات مخلوط آماده پر کرده، آنکر بلت را در وسط آن قرارداده و با فشار بداخل آن فرو می کنند. در این روش ملات مخلوط به گونه ای سخت خواهد بود که حفره دریل شده واقع بر روی تاج را با آن پر می کنند اما چیزی از این ملات بیرون نمی ریزند و همچنین به گونه ای نیز پلاستیکی است که می توان بلت را بدون اعمال فشار زیاد بداخل ملات فرو کرد.
پس این ملات باید دو خاصیت را دارا باشد :
1-در هنگام سکون سخت ودر هنگام بهم خوردن روان شود (Thixotrop)
2-خاصیت مربوط کنندگی مطلوبی از خود بروز دهد و توان چسبندگی مناسبی را از خود نشان دهد و به بتن و فولاد بخوبی بچسبد.

چسباندن صفحه های فلزی کوچک
صفحه های کوچک فلزی را می توان بدون بروز هیچگونه مشکلی بر روی سطوح تاج و سطوح عمودی با مصرف گروت رزین اپوکسی متصل نمود.

تزریق در حفراتی که نمی توان آنها را گروت ریزی نمود
در مکانهایی مانند مابین حایلها و تیر ریزیها که به مقاومت بالا و چسبندگی مطمئن نیازمند می باشد (مثلاً زمانیکه تعمیرات سازه ای انجام می شود). در محلهائیکه فضای کافی برای روان شدن ملات بین اجزاء سازه وجود، در چنین شرایطی می توان از تزریق ملات رزین اپوکسی دو جزیی برای پر کردن فضا و حفرات موجود با استفاده از دستگاه تزریق استفاده نمود. برای این منظور عملیات با پر کردن ته حفره آغاز می شود و در حین تزریق آرام و آرام دستگاه به بیرون کشیده می شود.

ملات رزین اپوکسی سه جزیی (Dry pack)
ملات رزین اپوکسی که دارای فیلر سیلیسی است حاوی مواد زیر می باشد :
1- رزین اپوکسی 2- عمل آور هاردتر آرمین 3- مصالح سنگی با مقاومت بالا
برای آماده کردن ملات 3 جزیی باید 3 جزء را طبق راهنما با هم مخلوط کرد.
ملات اپوکسی 3 جزیی برای پر کردن حفرات فرموله ویژه با روش بسته – خشک است که از طریق ریختن و ضربه کوبی انجام می گردد.
به این دلیل که مقدار مواد چسباننده با بخش بسیار زیادی از ماسه کوارتز افزایش می یابد (10 : 1) ملات ریخته شده دارای تخلخل زیادی می باشد. برای استفاده در فضای آزاد پیشنهاد می شود که سطحی که در مجاورت محیط می باشد توسط یک درزگیر و مسدود کننده اپوکسی پوشش داده می شود. (مخلوطی از بخشهای A و B )




منبع: www.aciiranchapter.org
 

javad.sh

عضو جدید
ملات پلیمری آماده دو جزیی
ملات پلیمری سخت شونده بر پایه متیل متکریلیت شامل دو بخش می باشد :
1-بخش مایع منومر متیل متکریلیت
2-بخش پودری پراکسید
برای آماده سازی مخلوط برای مصرف دو جزء آنرا بخوبی مخلوط نموده و تکان داده و بر روی سطوح خشک اجرا می کنند. چنانچه حفرات بزرگ باشند می توان از مصالح سنگی تمیز و خشک mm 7-2 با نسبت وزنی 1 : 1 استفاده نمود. قابل ذکر است که ملاتهای پلیمری را در سطوح با حداکثر شیب 45 درجه می توان بکار برد.
از موارد کاربرد ملاتهای پلیمری می توان به محلهای زیر اشاره نمود:
-جاده های بتنی
-کف سازیهای صنعتی
-باند فرودگاهها
-محلهای پارک ماشین
-جای گذاری زیر پلها و غیره

انتخاب صحیح مواد برای کاربرد
تهیه یک دستورالعمل کلی و یا قانون برای یک انتخاب صحیح تقریباً ممکن است.
در یک انتخاب قبل از هر چیز باید مشخصات مواد و موارد کاربرد آن و همچنین مشخصات فنی کار مورد نظر باید مورد توجه قرار گیرند. بدنیال این توجه خاص است که می توان به انتخاب صحیح نزدیک شد. برای انتخاب سریع مواد می توان به جدول زیر مراجعه نمود. در صورت بروز هرگونه تردید
می توان به سازنده جهت اطلاعات بیشتر از مواد مراجعه کرد.


منبع:www.aciiranchapter.org
 

سیاهچاله

عضو جدید
مزیت های پیش تنیدگی در افزایش کارایی سازه ها

مزیت های پیش تنیدگی در افزایش کارایی سازه ها

مزیت های پیش تنیدگی در افزایش کارایی سازه هاپیش تنیدگی روشی است برای مقاوم سازی بتن یا مواد دیگر که توسط رشته های فولادی با مقاومت بالا و یا میلگردها انجام می شود و بطور کلی به آن Tendon یا همان فولادهای پس تنیدگی گفته می شود.کاربرد پیش تنیدگی در سازه های پارکینگ ها، ساختمان(آپارتمانها) و در دفاتر کار، دالهای بتنی روی زمین، پلها و ورزشگاه ها، حفاری های سنگ و خاک، تانکهای ذخیره آب و مواد شیمیایی و ... می باشد.در بیشتر حالت ها سیستم پیش تنیدگی به عملیات اجرایی ساخت پروژه این امکان را می دهد در مواقع غیر ممکن ملزومات معماری طرح رعایت و محدودیت های موجود برطرف گردد.اگر چه سیستم پیش تنیدگی در مراحل ساخت، سرهم کردن قطعات(مونتاژ)، برپاسازی و نصب در موقعیت به معلومات و دانش تخصصی و فنی نیاز دارد، مفهوم کلی کار به صورت زیر توضیح داده می شود :اگر تعدادی بلوک چوبی که درون آنها سوراخی اجرا شده است و از میان سوراخ نوار لاستیکی عبور داده شود و دو طرف انتهای نوار لاستیکی را نگاه داریم، بلوک ها از قسمت پایین از هم جدا می شوند.در این شرایط پیش تنیدگی توسط قرار دادن یک جفت مهره در دو انتهای نوار لاستیکی قابل شرح است بطوری که با پیچاندن مهره ها کم کم بلوکها در قسمت پایین به هم نزدیک شده و نهایتا به طور محکم به هم فشار خواهند آورد.در این حالت اگر از دو قسمت انتهایی مجموعه را بلند کنیم این بار مجموعه بلوک ها از هم جدا نمی شود و بطور مستقیم و در کنار هم موقعیت خود را حفظ می کنند.این نوار لاستیکی محکم شده در واقع همان Tendon (فولادهای پس تنیدگی) در مقیاس واقعی می باشند که توسط وسایل مهاری گوه ای شکل در محل انتهایی بسته می شوند.مزایای پیش تنیدگیبرای درک بهتر مزایای پیش تنیدگی دانستن اطلاعاتی از خواص بتن مفید خواهد بود. بتن در برابر فشار بسیار مقاوم است اما در برابر کشش ضعیف است. به عنوان مثال وقتی نیرویی کششی در مقطع آن عمل کند، ترک می خورد. به طور متداول در سازه های بتنی وقتی باری شبیه به خودرو در یک پارکینگ بر روی دال بتنی و یا تیرها قرار گیرد، تیر تمایل به انحنا و خم شدن دارد. این تغییر شکل خمیدگی باعث می شود پایین تیر اندکی دچار کشیدگی و ازدیاد طول شود.معمولا همین مقدار اندک کشیدگی برای ایجاد ترک در بتن کافی است. میل گردهای تقویتی(bars ) فولادی به صورت مدفون در بتن به عنوان تقویت کشش برای محدود کردن عرض ترک قرار داده می شود. میلگردها در این حالت وقتی فقط به صورت مدفون در بتن قرار داده می شود به صورت نیروهای Pssive عمل می کند و تا زمانی که خیز در بتن به مرحله قبل از ایجاد ترک نرسیده است نیرویی را تحمل نمی کند.اما Tendon یا همان فولادهای پیش تنیدگی به صورت نیروهای Active در سیستم عمل می کنند. در سیستم پیش تنیدگی فولاد به عنوان عامل مقاوم و موثر عمل می کند. به طوری که امکان بوجود آمدن ترک در بتن وجود نخواهد داشت.سازه های پیش تنیده حتی اگر تحت بارگذاری کامل قرار گیرند، می توانند طوری طراحی شوند که کمترین خیز و ترک در سازه ایجاد شود.کاربردهاتقریبا در تمام انواع سازه ها سیستم پیش تنیدگی کاربرد دارد.در سازه ساختمان ها، پیش تنیدگی اجازه ایجاد دهانه آزاد بیشتر بین تکیه گاه ها می دهد. ضمنا ضخامت دالهای بتنی نیز کمتر، تعداد تیرها کمتر و لاغرتر و امکان ساخت اعضا سازهای چشمگیر و نمایشی از مزایای آن است. دال نازکتر به معنای استفاده کمتر از بتن می باشد به علاوه این که ارتفاع کلی ساختمان برای ارتقای کف تا کف یکسان نیست به ساختمانی که از سیستم پیش تنیدگی استفاده نشده کمتر می باشد.بنابراین سیستم پیش تنیدگی باعث می شود وزن سازه به طور قابل توجهی نسبت به ساختمان بتنی معمولی با همان تعداد طبقات کاهش یابد. این موضوع باعث کاهش بار فندانسیون می شود و می توان مزیت اصلی آن برای نواحی لرزه خیز باشد. در مقایسه با ساختمان با شرایط مشابه یک ساختمان کوتاه به سیستم های مکانیکال کمتر و همچنین هزینه نمای خارجی کمتری احتیاج دارد. لذا صرفه اقتصادی نیز حاصل شده است. محاسن دیگر سیستم پیش تنیدگی این است که تیرها و دالها می توانند ممتد اجرا شوند. به عنوان مثال یک تیر تنها می تواند به طور ممتد از یک انتهای ساختمان به انتهای دیگر آن امتداد یابد. از نظر سازهای این حالت بسیار کارآمدتر از این است که یک تیر فقط از یک ستون به ستون بعدی امتداد داشته باشد.پیش تنیدگی سیستم است که برای سازه های پارکینگ نیز استفاده می شود و علت آن این است که انعطاف پذیری زیادی برای طراحی ستون ها، طول دهانه آزاد و شکل رمپ به طراح می دهد. پارکینگ هایی که در آنها از سیستم پیشتنیدگی استفاده شده است هم می توانند به عنوان یک سازه مستقل باشند و هم به عنوان یک یا چند طبقه در یک ساختمان مسکونی و یا اداری قرار داشته باشند.در نواحی که از خاک رس روان یا خاک هایی با ظرفیت باربری پایین می باشند، استفاده از دالهای روی زمین و یا فندانسیون های گسترده با سیستم پیش تنیدگی مشکلات ناشی از ترک و نشت های نامتقارن را از بین می برد.این روش برای ساخت پل ها با شرایط مختلف هندسی نظیر انحناهای پل ها و پل هایی با ارتفاع اهمیت زیادی دارد. ضمنا روش پیش تنیدگی امکان ساخت پل ها با دهانه خیلی زیاد را بدون استفاده از تکیه گاه های میانی پل بوجود می آورد. در ورزشگاه ها نیز این سیستم باعث می شود دهانه های آزاد بزرگتری اجرا شود و در نتیجه امکان اجرای طرح های معماری زیبایی به وجود می آورد. این سیستم به عنوان مهاری نفوذ کننده در عمق خاک و سنگ نیز استفاده می شوند و به عنوان اعضا کششی برای نگاه داری دیواره های جانبی در سازه ها مانند دیواره راهها، تونل ها، دیواره حوضچه های خشک ساخت و تعمیر کشتی و به عنوان نگهدارنده کف سازه هایی که تحت اثر نیروی بالا برندگی قرار دارند( مانند سازه آبگیر) پروژه های پتروشیمی و پالایشگاه ها استفاده فراوان دارد. ضمن این که برای پایدار سازی شیب زمین ها و ترانشه ها نیز قابل استفاده هستند.نمونه دیگر مصرف این سیستم در صنایع نفت و گاز و پالایشگاه ها مربوط به تانک های بتنی ذخیره گاز و میعانات گازی است که در آنها ضریب بالایی جهت اطمینان از عدم وجود ترک در سازه بتنی مطرح است. ضمن این که سازه تانک ذخیره سازی در راستای عمودی و افقی به زمین طوری دوخته می شود که ایمنی آن در مقابل هرگونه انفجار تضمین می شود. واژگان فنیفولادهای پیش تنیدگی(Tendon )کامل کننده و قسمت اصلی مهاری ها میباشند که به صورت رشته کابل(stand ) فولادی با مقاومت بالای کششی (1770 N/mm2 ) با میلگرد هستند و در جاهایی که دارای پوشش هستند و در حالتی دیگر درون لوله محافظ قرار داده می شوند که اطراف آن را توسط گروت و یا پوشش محافظ گریس مخصوص جهت جلوگیری از خوردگی فولاد می پوشانند.در حالت کلی دو نوع اصلی پیش تنیدگی وجود دارد:Unbonded Bonded(grouted) در حالت Unbonded فولاد رشته ای یا میله با بتن اطراف چسبندگی ندارد.بیشتر سیستم های Unbonded به صورت تک رشته ای می باشند که در دال و تیرهای ساختمان ها، سازنده پارکینگ ها و دالهای روی سطح زمین از این سیستم استفاده می شود.یک رشته کابل (Stand ) از هفت رشته سیم مفتول تشکیل می شود که با نوعی گریس جهت حفاظت خوردگی پوشیده می شود و کل مجموعه درون یک روکش پل یاتلین قرار گرفته است. در قسمت ابتدائی نیز از یک صفحه فولادی سوراخ دار به همراه گوه هایی فولادی دو تکه استفاده می شود و این گوه ها طوری طراحی شده اند که استرند را درون خود محکم نگاه می دارد.در سیستم های Bonded دو یا چند استرند از درون یک مجرای محافظ فلزی یا پلاستیکی عبور داده می شود در حالی که این مجرا از قبل به صورت مدفون در بتن کار گذاشته می شود. استرندها توسط یک جک کششی بزرگ مهار شده و کشیده می شوند. سپس مجرای لولهای(Duct ) توسط گروت که مادای بر پایه سیمان است پر می شود. استفاده از این گروت هم باعث محافظت از خوردگی کابلهای فولادی می شود هم این که باعث انتقال نیروی کششی بین استرندها و مجرای لولهای (Duct ) شده و گیرداری طول مشخصی از (Lb ) Tendon را در محیط اطراف موجب می شود.انکرهای خاک و سنگ نیز از نوع سیستم Bonded (گیرداری) هستند اما با قدری تفاوت در مراحل اجرای انکر گذاری به طوری که به وسیله دستگاه حفاری سوراخ مدنظر به همراه یک غلاف لولهای (Casing ) جهت جلوگیری از ریزش خاک و سنگ در محل ایجاد می شود.این کار ممکن است در دیواره یک تونل و یا دیواره حایل شیت پایلی و توده خاک پشت آن انجام می گیرد. در درون Casing عبور داده شده و سپس عملیات تزریق گروت آغاز می شود. بعد از این که گروت به مقاومت مدنظر رسید عملیات کشش Tendon آغاز می شود.در حالت پایدار سازی زمینه ای شیبدار (ترانشه ها) و یا دیواره تونل ها استفاده از انکر گذاری باعث نگهداری خاک سست و سنگ و پیوستگی آن دو با هم می شود، به طوری که وقتی عملیات خاکبرداری داخل آغاز می شود، فشار پشت توسط نیروی پیش تنیدگی انکر خنثی می شود و دیواره شیت پایل در محل خود استوار می ماند.اعضا ضروری در پیش تنیدگیدر سیستم پیش تنیدگی اعضا ضروری متعددی وجود دارد. در ساختار Unbonded پوشش پلاستیکی به عنوان منفصل و جداکننده نیروی مهاری بین استرندهای پیش تنیدگی و بتن اطراف عمل می کند. چیزی که به عنوان ناحیه آزاد (LF ) مطرح می شود. این پوشش همچنین باعث محافظت از خسارت وارده به استرند با روش های مکانیکی می شود. به عنوان یک مانع عمل می کند که از نفوذ رطوبت و مواد شیمیایی به استرند جلوگیری می کند.علاوه بر این پوشش، ماده محافظ استرند از نوع گریس مخصوص باعث کاهش اصطکاک بین استرند و پوشش پلاستیکی آن شده و حفاظت خوردگی مضاعفی ایجاد می کند. قسمتهای مربوط به مهار کردن و بستن (Anchor Head ) قسمت مهم دیگر است خصوصا در سیستم های (Unbonded ) بعد از این که بتن عمل آوری شد و به مقاومت لازم رسید گوه ها داخل پلیت مخصوص(Wedge Plate ) قرار داده می شود و استرندها کشیده می شوند. وقتی که جک کششی استرند را آزاد می کند، استرند به آرامی جمع می شود و گوه ها را به درون انکر می کشد و این عمل باعث ایجاد قفل شدگی محکم در استرند می شود.بنابراین گوه ها نیروی موجود در Tendon را حفظ می کنند و آن را بتن محیط اصراف منتقل می کنند. در محیط های خورنده قسمت مهار کننده (anchorhead ) و دم های استرند های بیرون زده معمولا با یک پوشش کلاهک برای حفاظت بیشتر پوشانده می شوند.ساختبرای استفاده از مهاری های Unbonded (بی قید) در ساختمان ها و دالها، آنها عموما در محلی پیش ساخته می شوند و به محل سایت(به صورت آماده جهت نصب) منتقل می شوند. سپس رشته های پیش تنیدگی به شکلی که در نقشه های نصب مشخص شده اند در محل قرار داده می شوند. در نقشه های نصب فاصله آنها از هم، شکل حرکتی آن در طول(ارتفاع هر قسمت آن از سطح قالب) و محل هایی که باید کشیده شوند، نشان داده می شود. سپس بتن ریزی انجام می شود و وقتی به مقاومت لازم بین 3000-3500 psi رسید، رشته ها کشیده شده و قفل می شود.اصولا Tendon شبیه یک نوار لاستیکی تمایل به برگشت به حالت طول اولیه دارد در حالی که توسط قسمت مهارکننده(Anchor head ) از انجام آن جلوگیری می شود. در واقع رشته ها به طور دایمی تحت تنضش قرار دارند که باعث می شود نیروی فشاری در بتن ایجاد شود. این نیروی فشاری که از سیستم پیش تنیدگی حاصل می شود نیروهای کششی ناشی از بارگذاری را خنثی می کند. بنابراین ظرفیت باربری بتن و یا دیواره شیت پایل در سازه های دریایی(اسکله ها، حوضچه های خشک تعمیر کشتی) به طور قابل توجهی افزایش می یابد.از آنجایی که بتن پیش تنیده در محل پروژه به صورت درجا ریخته می شود تقریبا هیچ محدودیتی برای شکل دادن وجود ندارد. نماهای سر در قوسی شکل، آرک ها و طرح های دالهای پیچیده اغلب نمادهایی از سازه های بتنی پیش تندگی هستند. پیش تنیدگی تاکنون برای استفاده در تعداد زیادی از پل هایی که به زیبایی طراحی شده، جهت استفاده قرار گرفته است.اطمینان از کیفیت ساخت مقدار فروش استرندهای پیش تنیدگی تقریبا در ده سال گذشته دو برابر شده از این رو صنعت پیش تنیدگی به سرعت در حال رشد است. در حال حاضر برای اطمینان از کیفیت ساخت، موسسه Tensioning institute آمریکا هر دو عامل کنترل اجرای دوره های آموزش نیروهای متخصص و ماهر را اجرا کرده است. با مشخص کردن این که شرایط کارگاه ساخت و متخصصان اجرایی با تایید و تحت گواهی PTI باشند
 

yasi

عضو جدید
پدستال و دلايل استفاده از آن چيست؟

پدستال و دلايل استفاده از آن چيست؟

پدستال چيست و دلايل استفاده از آنچيست؟
پدستالها عبارتند از ستونهای بتنی کوتاه و کم آرماتور و حتیگاهی بدون آرماتور که عموما روی پی های بتنی اجرا شده و روی آنها صفحه زير ستوننصب شده و سپس ستونهای فلزی روی صفحه نصب ميگردد. اين ستونها بدليل ابعاد نسبتازياد( از نظر عرضی زياد و ارتفاعی کم) جزو ستونهای لاغر محسوب ميشوند و لذا تحملمقاومت فشاری آنها بسيار زياد ميباشد.
دلايل استفاده:
۱)زمانيکه بخشی از ستون فلزی داخل خاک مدفون باشد که به جهت پوسيدگی آن از پدستال ها در همان بخش استفاده می کنند.
۲)زمانيکه ارتفاع ستون فلزی زياد باشد و به جهت مهار کردن لاغری آن در بخشی از آن به طرف پی از پدستال استفاده می کنند.
۳)زمانيکه لنگر در پای ستون يا نباشد يا کم باشد.
۴) زمانيکه در بخش زير زمين ساختمان با ارتفاع حدود۳ متر بخواهيم فضای قابل استفاده داشته باشيم.
۵) زمانيکه بخواهيم بخش زير زمين ساختمان را بجای ستونهای فلزی با پدستالهای بتنی اجرا و در حقيقت پدستالها با پی توليد يک پی جديد بنمايد و در محاسبات سازه به صورت پی وارد شود.
۶)زمانيکه بخواهيم ستونهای اکسپوز ( در نما و ديد) فلزی از کف به بالا باشد.

نکته۱:توصيه شده پدستال ها فقط زمانيکه لنگر در پای ستون نيست استفاده شوند در غير اينصورت محاسبات آنها مانند ستونهای بتنی بوده و آرماتورهای مورد نياز را بايد محاسبه کرد.
نکته۲:جهت خرد نشدن سطح پدستال معمولا از يک شبکه مش آرماتور ضعيف تا حد نمره ۱۴ روی پدستال و زير صفحه زير ستون استفاده ميکنند.
 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
پدستال چيست و دلايل استفاده از آنچيست؟
پدستالها عبارتند از ستونهای بتنی کوتاه و کم آرماتور و حتیگاهی بدون آرماتور که عموما روی پی های بتنی اجرا شده و روی آنها صفحه زير ستوننصب شده و سپس ستونهای فلزی روی صفحه نصب ميگردد. اين ستونها بدليل ابعاد نسبتازياد( از نظر عرضی زياد و ارتفاعی کم) جزو ستونهای لاغر محسوب ميشوند و لذا تحملمقاومت فشاری آنها بسيار زياد ميباشد.
دلايل استفاده:
۱)زمانيکه بخشی از ستون فلزی داخل خاک مدفون باشد که به جهت پوسيدگی آن از پدستال ها در همان بخش استفاده می کنند.
۲)زمانيکه ارتفاع ستون فلزی زياد باشد و به جهت مهار کردن لاغری آن در بخشی از آن به طرف پی از پدستال استفاده می کنند.
۳)زمانيکه لنگر در پای ستون يا نباشد يا کم باشد.
۴) زمانيکه در بخش زير زمين ساختمان با ارتفاع حدود۳ متر بخواهيم فضای قابل استفاده داشته باشيم.
۵) زمانيکه بخواهيم بخش زير زمين ساختمان را بجای ستونهای فلزی با پدستالهای بتنی اجرا و در حقيقت پدستالها با پی توليد يک پی جديد بنمايد و در محاسبات سازه به صورت پی وارد شود.
۶)زمانيکه بخواهيم ستونهای اکسپوز ( در نما و ديد) فلزی از کف به بالا باشد.

نکته۱:توصيه شده پدستال ها فقط زمانيکه لنگر در پای ستون نيست استفاده شوند در غير اينصورت محاسبات آنها مانند ستونهای بتنی بوده و آرماتورهای مورد نياز را بايد محاسبه کرد.
نکته۲:جهت خرد نشدن سطح پدستال معمولا از يک شبکه مش آرماتور ضعيف تا حد نمره ۱۴ روی پدستال و زير صفحه زير ستون استفاده ميکنند.


----
سلام . از متنتون ممنون ولی من هم دو نکته و غلط گیری اینجا بکنم . اولاٌ اینکه شما خودت میگی ابعاد نسبت به ارتفاع کم هستند . پس دیگه ستون لاغر نیست :) نکته دوم اینکه فقط در سازه های فولادی در اون هم در راستای مهاربندی یا قاب ساده لنگر پای ستون کم هستش ! نکته سوم اینکه اصل قضیه استفاده از پداستال برای سازه هایی هستش که بدلیل محدودیت خاکبرداری ، خاکبرداری در چند کد ارتفاعی مختلف صورت گرفته و پی ها در یک راستا نیستند :) در محاسبات هم بصورت پی اضافه نمیشند بلکه فقط نقش یک لینک یا منتقل کننده دارند . بحث پی از پداستال جداست
 

yasi

عضو جدید
----
سلام . از متنتون ممنون ولی من هم دو نکته و غلط گیری اینجا بکنم . اولاٌ اینکه شما خودت میگی ابعاد نسبت به ارتفاع کم هستند . پس دیگه ستون لاغر نیست :) نکته دوم اینکه فقط در سازه های فولادی در اون هم در راستای مهاربندی یا قاب ساده لنگر پای ستون کم هستش ! نکته سوم اینکه اصل قضیه استفاده از پداستال برای سازه هایی هستش که بدلیل محدودیت خاکبرداری ، خاکبرداری در چند کد ارتفاعی مختلف صورت گرفته و پی ها در یک راستا نیستند :) در محاسبات هم بصورت پی اضافه نمیشند بلکه فقط نقش یک لینک یا منتقل کننده دارند . بحث پی از پداستال جداست

درست ولی من جیکارکنم که اطلاعات غلط بهم میدن
در ضمن از توضیحت ممنونم .
 

mmbidhendi

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
این ها !

این ها !

سلام.اگه مطلب و دتايلهاي سقف طاق ضربي و تیرچه بلوک رو در اين تايپيك بذارين ممنون ميشم.
با تشکر

این دیتیل ها که شما میخواید توی هر کتابی پیدا میشه آخه !
برای طاق ضربی از بالا به پایین
موزاییک ( هر روکشی )
ملات ماسه سیمان
ملات گچ و خاک
پوکه
آجر فشاری با ملات بین تیرآهن
ملات گچ و خاک
سفید کاری گچ

برای تیرچه بلوک هم از بالا
موزاییک
ملات ماسه سیمان
پوکه
بتن
تیرچه ها و بلوک ها
ملات گچ و خاک
سفید کاری
 

makan_k

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا سقف نیروگاه های اتمی گنبدی شکل است؟

چرا سقف نیروگاه های اتمی گنبدی شکل است؟

:warn:چرا سقف نیروگاه های اتمی گنبدی شکل است؟

تعریف گنبد
اگر شبکه ای در دو جهت دارای انحنا باشد گنبد نامیده می شود شاید رویه یک گنبد بخشی از یک کره یا یک مخروط یا اتصال چندین رویه باشد . گنبد ها سازه هایی با صلبیت بالا می باشند و برای دهانه های بسیار بزرگ تا حدود 250 متر مورد استفاده قرار می گیرند . ارتفاع گنبد باید بزرگتر از 15% قطر پایه گنبد باشد . گنبدها دارای مرکز هستند

نمونه گنبد :

مثالهایی از این گنبد ها را در شکل زیر می بینید :




گنبد شکلa یک نوع گنبد از نوع دنده ای می باشد . در صورتیکه تعداد دنده ها زیاد باشد باید به مسئله شلوغی اعضا در در راس گنبد توجه شود که برای اجتناب از این مسئله بهتر است که برخی از دنده های نزدیک راس حذف شود (شکل b )
گنبد دیگری به نام اشفدلر (مهندس آلمانی ) در شکل c نشان داده شده است که تعداد زیادی از این نوع گنبدها بعد از قرن 19 توسط اشفدلر و دیگران ساخته شده است . از ایرادات این گنبد می توان به مسئله شلوغی اعضا در راس اشاره کرد ،که برای حل این مشکل همان راه حل بالا ارائه می شود (شکل d)
نمونه دیگری از گنبدها گنبد "لملا " است .این گنبد را می توان به نوع ترکیبی از یک یا چند حلقه که با یکدیگر متقاطع هستند ،دانست (شکل های e-f )
شکل های g و h نوع دیگری از خانواده ی گنبدها را به نام گنبدهای دیامتیک نشان می دهد .
در شکل های iوj نمونه دیگری از گنبد های حبابی ملاحظه می کنید .
در شکل های k و l نمونه دیگری از گنبد ها به نا م گنبدهای ژئودزدیک ملاحظه می شود
اتصالات در گنبد های دنده ای و اشفلدر حتما صلب هستند .از لحاظ پخش منظم نیرو ، گنبد هاس ژئودزدیک ، دیامتیک و حبابی بسیار مناسب هستند .

از امتیازات سقف های گنبدی ذخیره مقاومتی بیشتر، به دلیل داشتن درجات نامعینی بالا، در مقایسه با سایر سازه های متداول دارد و همچنین سختی و صلبیت زیاد قابلیت استثنایی برای حمل بارهای بزرگ متمرکز و غیر متقارن می باشد .

استفاده از سقف های گنبدی شکل در نیروگاه های هسته ای

سوخت یک نیروگاه هسته ای ، اورانیوم است. اورانیوم عنصری است که در اکثر مناطق جهان از زیرزمین استخراج می شود. اورانیوم بعداز مرحله کانه آرایی بصورت قرصهای بسیار کوچکی در داخل میله های بلند قرار گرفته و داخل رآکتور نیروگاه نصب می شوند. کلمه «Fission» به معنی شکافت است. در داخل رآکتور یک نیروگاه اتمی ، اتمهای اورانیوم تحت یک واکنش زنجیره ای کنترل شده ، شکافته می شوند. در یک واکنش زنجیره ای ، ذرات حاصل از شکافت اتم به سایر اتمهای اورانیوم برخورد کرده و باعث شکافت آنها می گردند. هریک از ذرات آزاد شده مجدداً باعث شکافت سایر اتمها در یک واکنش زنجیره ای می شود. درنیروگاههای هسته ای ، معمولاً از یک سری میله های کنترل جهت تنظیم سرعت واکنش زنجیره ای استفاده می گردد. عدم کنترل این واکنشهامی تواند منجربه تولید بمب اتم شود. اما در بمب اتم ، تقریباً ذرات خالص اورانیوم 235 یا پلوتونیوم (باشکل و جرم معینی) باید با نیروی زیادی در کنارهم قرار گیرند. چنین شرایطی در یک رآکتور هسته ای وجود ندارد.
واکنشهای زنجیره ای همچنین باعث تولید یک سری مواد رادیواکتیو می شوند. این مواد در صورت رهایی می توانند به مردم آسیب برسانند. بنابراین آنها را به شکل جامد نگهداری می کنند. این مواد در گنبدهای بتنی بسیار قوی نگهداری می شوند تا در صورت بروز حوادث مختلف ، خطری بوجود نیاید (به تصویر اول توجه کنید).
واکنشهای زنجیره ای باعث تولید انرژی گرمایی می شوند. این انرژی گرمایی برای جوشاندن آب در قلب رآکتور مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین ، به جای سوزاندن سوخت ، در نیروگاههای هسته ای ، اتمها از طریق واکنش زنجیره ای شکافته شده و انرژی گرمایی تولید می کنند. این آب از اطراف رآکتور به قسمت دیگری از نیروگاه فرستاده می شود.(تصویر دوم). در این قسمت که مبدل گرمایی نامیده می شود، لوله های پر از آب حرارت داده شده و بخار تولید می کنند. سپس بخار حاصله باعث گردش توربین و درنتیجه تولید برق میشود.



آیا می دانید :سقف های گنبدی بسیار محکم تر از سقف های معمولیست :
[FONT=هما پيشرو]براي درک ساده تر موضوع، تصور کنيد وقتي يک خودکار را روي کاغذ قرار مي دهيد و کاغذ را بلند مي کنيد ، کاغذ نمي تواند نيروي وزن خودکار را تحمل کند ، اما اگر همان کاغذ را کمي انحنا دهيد خواهيد ديد کاغذ انحنا داده شده تحمل وزن چند خودکار ديگر را هم دارد .

[/FONT]
 

omran84

عضو جدید
مقاله در زمینه نحوه ی اجرا و نصب بولت و صفحه ستون

مقاله در زمینه نحوه ی اجرا و نصب بولت و صفحه ستون

در این مقاله می خوانیم :


دلایل استفاده از صفحه ستون ( بیس پلیت )
انواع اتصال ستون به شالوده
روش نصب پيچهاي مهاري
محافظت كف ستونها و پيچهاي مهاري ( مهره و حديده )



لینک مطلب :

http://www.ircivil.ir/post-285.aspx

لینک دانلود :

http://persiandrive.net/943613
 

Similar threads

بالا