آرامش چيه؟ چطوري ميشه بهش رسيد؟

[valkano سبز]

حالا من يه سوال دارم بنظرتون ميتونه هدف اصلي خلقت ما اين باشه كه ما به ارامش ابدي برسيم؟
در واقع ما مراحلي رو بايد طي كنيم تا به ارامش برسيم و اين مراحل همون امتحانات الهي؟
شما نظرتون چيه؟

 

[kittleboy_87]

اگر در پی ارامشید به پیشامدهای زندگی بر چسب خوب و بد نزنید

واقعا یکی از بهترین گفته ها ( به نظر من )
البته نیاز به شفاف سازی داره ولی در حالت کلی جمله بسیار زیباییه
می تونه این معنی رو هم داشته باشه که زود تصمیم نگیریم؛
به قول دکتر الهی قمشه ای:"زندگی به قطار در حال برخورد به کوه می مونه"
نباید بی حرکت بمونیم و حسرت بخوریم و این جمله "ای کاش" رو از حرفامون و از زندگیمون حذف کنیم، بجاش بگیم من می تونم و تلاش کنیم، البته در عمل کار مشکلیه

 

[mmg11]

من برعكس شما اعتقاد دارم ما نبايد به چيزي كه خدا بهمون داده راضي بشيم و با سعي و تلاش بيشتر در راهش بايد به مراتبي بالاتر برسيم
يه مثال ميزنم حضرت ابراهيم ميتونست به داشتن مقام نبوت راضي باشه ولي اينطور نشد با تلاش بيشتر در راه خدا به مقام بالاتري رسيد از طرفي ارامش يك پيامبر رو هم داشت

شما اشتباه برداشت کردید

منظور این نیست که به چیزهایی که داریم بسنده کنیم . این یعنی اینکه شما نهایت
کوشش خودت رو برای رسیدن به چیزی انجام بدی ولی اگر بهش نرسیدی راضی باشی به
رضای الهی .
-------------------------

 

[mmg11]

به نظر من برای رسیدن به آرامش می توان دو نسخه پیچید یکی قرآن و دیگری نماز.

قرآن دید ما رو نسبت به حقایق باز میکنه و ما رو از بیهودگی ها که تنش زا هستند
نهی میکنه . قرآن می فرماید دنیا بازیچه ای بیش نیست. و ما اگر به این موضوع علم
پیدا کنیم به تنشهای موجود در دنیا با دید دیگری نگاه می کنیم.

اما نماز ;اگه شما روزی پنج بار خودتون رو به اون نیروی برتر یعنی خدا که تمام امور عالم
به دست اوست وصل کنید به آرامش خواهید رسد.(البته اگه نماز باشه نه بشین پا شو)

 

[vhd28]

خيلي بحث جالبيه

 

[...yalda]

بنظرم اين مطلبتون يه ذره شعاريه چون ما اگه بتونيم معني واقعي اين فرايض ديني رو درك كنيم ميشيم يه انسان كامل و اون موقع گفتن اينكه آرامش چيه ميشه يه سوال مسخره
ولي اگه شما واقعا به اين مرحله رسيدين من بهتونتبريك ميگم

اگه ما اون انسان کامل بشیم...قطعا به اون ارامش هم میرسیم...شعار نیست...باید تا جایی که میتونیم به این مرحله نزدیک بشیم....

 

[...yalda]

اتفاقا من يكي از ادمايي هستم كه شديدا اينو باور دارم ه ميتونم به جايگاه يه انسان كامل برسم
ولي توي اين بحث ما امامان به عنوان بت ارامش هستند ولي اينكه چطور به اين ارامش رسيدن سوال؟

اولین قدم خواستن و طلب کردن این ارامشه...
از خود خدا این آرامشو طلب کنیم...
به اتفاقای اطرافمون توجه داشته باشیم....(ساده از کنارشون رد نشیم)
در اخر به خدا و کمکش اطمینان داشته باشیم...

 

[khanom-mohandes]

به نظر من آرامش در زندگي زماني بوجود مياد كه خواسته خودتو از ته دل از خدا بخواي بعد اميد به اجابت

داشته باشي و خودتو در كمال خونسردي به بي خيالي بزني اگه به خواستت رسيدي از خدا شكرگذاري كن

كه تو رو به خواستت رسونده و اگر هم به اون خواستت نرسيدي باز هم شكر گذار اين باش كه خدا مصلحت

تو رو در نرسيدن به اون خواستت دونسته و در هر 2 حالت آدم خوشحاله چون در درجه اول نيازشو از خدا

طلب كرده. به شخصه در زندگيم معتقدم كار نشد نداره به قول جمله معروف خواستن توانستن است من

هميشه به اين جمله معتقد بودم و هستم...

موفق باشيد.

 

[gordafarin]

آرامش چيه؟ چطوري ميشه بهش رسيد؟

به عقیده من ارامش مختص روح انسان هست جسم نیازی به ارامش نداره چون فقط با مادیات و...سروکار داره در حالی که دلیل این همه تنش در زندگی ما فقط نداشتن ارامش هست روح ما غیر مادیه اما محصور شده در مادیات و ما هم بهش توجهی نمیکنیم اون رو ازار میدیم و این قفس رو(کالبد فیزیکی یا اختری)رو مدام براش کوچکتر میکنیم روح ما خودش رو میزنه به جسم نمیتونه در هوشیاری ازش خارج بشه (این فرض در حالی است که برون فکنی انجام ندهیم) و ما ارامش خودمون رو از دست میدیم و به یک انسان ناارام تبدیل میشیم

 

[asiabadboy]

به عقیده من ارامش مختص روح انسان هست جسم نیازی به ارامش نداره چون فقط با مادیات و...سروکار داره در حالی که دلیل این همه تنش در زندگی ما فقط نداشتن ارامش هست روح ما غیر مادیه اما محصور شده در مادیات و ما هم بهش توجهی نمیکنیم اون رو ازار میدیم و این قفس رو(کالبد فیزیکی یا اختری)رو مدام براش کوچکتر میکنیم روح ما خودش رو میزنه به جسم نمیتونه در هوشیاری ازش خارج بشه (این فرض در حالی است که برون فکنی انجام ندهیم) و ما ارامش خودمون رو از دست میدیم و به یک انسان ناارام تبدیل میشیم

ولی اگه به غرایز جسمی پاسخ مناسب داده نشه تعادل جسم به هم می خوره و در نهایت ....باعث سلب ارامش روح میشه .....
من فکر می کنم ....درصدی از ارامش روح در سایه ارامش جسمه .....
میشه ادمای معتاد رو مثال زد که ارامش روحشونو به خاطر جسمشون از دست دادن ....

 

[ملیسا]

آرامش قابل تعریف نیست دیدنی هست .

 

[gordafarin]

ولی اگه به غرایز جسمی پاسخ مناسب داده نشه تعادل جسم به هم می خوره و در نهایت ....باعث سلب ارامش روح میشه .....
من فکر می کنم ....درصدی از ارامش روح در سایه ارامش جسمه .....
میشه ادمای معتاد رو مثال زد که ارامش روحشونو به خاطر جسمشون از دست دادن ....

درود:
مثال شما درسته جسم مثل قفس میمونه اگر هروز این قفس رو تنگ تر کنیم پرنده داخلش (روح)زجر بیشتری میکشه و ارزوی به پرواز هم بیشتر میشه برای همینه انسان های گرفتار وسیر از زندگی ارزوی مرگ رو میکنند در واقع این روح اونهاست که میخواد رها بشه

 

[fereshteye nejat]

به نظر من گناه و زیاده خواهی باعث میشه ادمها ارامششون و از دست بدهند انجام ندادن مسائل شرعی و اخلاقی هم ارامشمون و به هم میریزه.

 

[valkano سبز]

شما اشتباه برداشت کردید

منظور این نیست که به چیزهایی که داریم بسنده کنیم . این یعنی اینکه شما نهایت
کوشش خودت رو برای رسیدن به چیزی انجام بدی ولی اگر بهش نرسیدی راضی باشی به
رضای الهی .
-------------------------

من كاملا با اين حرف شما موافقم ببخشيد اولش بد فهميدم

 

[valkano سبز]

اگه ما اون انسان کامل بشیم...قطعا به اون ارامش هم میرسیم...شعار نیست...باید تا جایی که میتونیم به این مرحله نزدیک بشیم....

خب براي اينكه اون انسان كامل بشم بايد چي كار بكنيم
منظورم اينه كه ارامش ويژگي انسان كامل يا براي اينكه بهيه انسان كامل برسي بايد ارامش داشته باشي

 

[valkano سبز]

به نظر من آرامش در زندگي زماني بوجود مياد كه خواسته خودتو از ته دل از خدا بخواي بعد اميد به اجابت

داشته باشي و خودتو در كمال خونسردي به بي خيالي بزني اگه به خواستت رسيدي از خدا شكرگذاري كن

كه تو رو به خواستت رسونده و اگر هم به اون خواستت نرسيدي باز هم شكر گذار اين باش كه خدا مصلحت

تو رو در نرسيدن به اون خواستت دونسته و در هر 2 حالت آدم خوشحاله چون در درجه اول نيازشو از خدا

طلب كرده. به شخصه در زندگيم معتقدم كار نشد نداره به قول جمله معروف خواستن توانستن است من

هميشه به اين جمله معتقد بودم و هستم...

موفق باشيد.

يعني خواستمون برامون هيچ اهميتي نداشته باشه كه با بيخيالي منتظر نتيجش باشيم

 

[valkano سبز]

آرامش چيه؟ چطوري ميشه بهش رسيد؟

به عقیده من ارامش مختص روح انسان هست جسم نیازی به ارامش نداره چون فقط با مادیات و...سروکار داره در حالی که دلیل این همه تنش در زندگی ما فقط نداشتن ارامش هست روح ما غیر مادیه اما محصور شده در مادیات و ما هم بهش توجهی نمیکنیم اون رو ازار میدیم و این قفس رو(کالبد فیزیکی یا اختری)رو مدام براش کوچکتر میکنیم روح ما خودش رو میزنه به جسم نمیتونه در هوشیاری ازش خارج بشه (این فرض در حالی است که برون فکنی انجام ندهیم) و ما ارامش خودمون رو از دست میدیم و به یک انسان ناارام تبدیل میشیم

نميدونم درست فهميدم يا نه ولي ازتون چنتا سوال دارم
اول اينكه چطوري ما ميتونيم محدوده جسم رو براي ارامش بيشتر روحمون گسترش بديم؟
دوم اينكه با اين نظري كه شما مطرح كردين مادامي كه روح در جسم باشه ما به ارامش نميرسيم و زماني ارامش ميرسيم كه روح از بدن جدا بشه يعني بميريم؟

 

[gordafarin]

نميدونم درست فهميدم يا نه ولي ازتون چنتا سوال دارم
اول اينكه چطوري ما ميتونيم محدوده جسم رو براي ارامش بيشتر روحمون گسترش بديم؟
دوم اينكه با اين نظري كه شما مطرح كردين مادامي كه روح در جسم باشه ما به ارامش نميرسيم و زماني ارامش ميرسيم كه روح از بدن جدا بشه يعني بميريم؟

درود:
بیشتر انسان ها مادامی که زنده هستند در دنیا تنها به فکر پرورش و رشد جسمیشون هستند شما یک پدرومادر و در نظر بگیرید فرزند اونها به محض اینکه کوچکترین علایم جسمانی از نظر بیماری و...داشته باشه نگران میشن و حتی بیماری و تشخیص میدن اما ایا به همون میزان به سلامت روح هم توجه میکنند ایا ما با بیماری های روحی اشنا هستیم؟پاسخ خیر هست چون ما روحمون رو اونطور که باید نمیشناسیم و پاسخی به تنش هاش نداریم که بدیم ...
من ارامش رو گریز از حاشیه های مادی برای لحظه ای گذری نمیدونم ارامش رو زندگی در طبیعت نمیدونم اینها فانی هست ارامشی که من میگم ابدیه ما باید این ارامش رو تدریجا تزریق کنیم به روحمون تا اون و پرورش بدیم وقتی خواب هستیم روح خارج میشه به هرجایی که میخواد میره اما بیشتر وقت ها حتی ما به یاد نمیاریم که روحمون کجا رفته علتش اینه که ما با روح خودمون بیگانه ایم اما اگر اگاهانه با اون رفتار کنیم میتونیم تصمیم بگیریم چه خوابی ببینیم (یعنی با روح خودمون کجاها بریم و...)و حتی به حالت خلسه بریم و بگذاریم این روح بزرگ ما به اسمانها بره پرواز کنه و اونچه رو که میخواد ببینه تاحالا فکر کردین چرا مسافرت های ما فقط اثرات خوب و ارامشش تا چند روز بعد از سفر میمونه؟به این علت که ما این پرنده (روح )رو با قفسش جا به جا کردیم همونقدر که شما پرنده زینتی منزل رو میبری تو حیاط و شاد میشه اما این شادیه اون تا کی هست؟پرنده در قفسه اما این پرنده رو رها کن ببین چه ها که نمیکنه چه بازی هایی از خودش درمیاره روح ما هم همینه اما فعلا چاره ای نیست باید این قفس رو گاهی درش و باز کنیم و اجازه خروج بهش بدیم ضمن اینکه اثارش رو در سلامت جسم هم میبینیم و این یعنی پرورش همزمان روح و جسم و چه چیز از این بالاتر که ما به خود شناسی برسیم و قدرتمون و درک کنیم بگذاریم جسم و روحمون با هم دوست باشن کاستی های همدیگرو بفهمن اما جسم رفیق نیمه راهه بهش دل نبندیم ما چیزی جز روح نیستیم این سفر عمر مربوط به روح میشه پس اونو بشناسیم و از خود بدونیم!!!

 

[vahm]

سلام

سلام

من یه دفترچه دارم که تو فهرستش عنوانهایی مثل وقتی عصبانیم , وقتی ناراحتم... وچیزهای دیگه هست هر وقت که واقعا ناراحت باشم یا هر احساس دیگه ای میرم سراغش یه جمله
اش رو میخونم وسعی میکنم بهش عمل کنم وقتی بهش عمل کنی بعد یه مدت واست عادت میشه اون وقت خودت میدونی که در اون مواقع چه کاری ارومت میکنه تا حالا که واسه من خوب بوده میخوام نظر شما رو هم بدونم
برای رسیدن به ارامش ابتدا "ا-ر-ا-م" صحبت کنید
جای دنجی پیدا کنید اتاق یا گوشه ای که در ان احساس ارامش وراحتی کنید و هر وقت به ارامش احتیاج داشتید به انجا بروید ودر ارامش بنشینید
وقتی بدترینها را پذیرفته ایم چیزی برای از دست دادن نداریم نتیجه ارامش ذهنی
.
.
.

 

[valkano سبز]

درود:
بیشتر انسان ها مادامی که زنده هستند در دنیا تنها به فکر پرورش و رشد جسمیشون هستند شما یک پدرومادر و در نظر بگیرید فرزند اونها به محض اینکه کوچکترین علایم جسمانی از نظر بیماری و...داشته باشه نگران میشن و حتی بیماری و تشخیص میدن اما ایا به همون میزان به سلامت روح هم توجه میکنند ایا ما با بیماری های روحی اشنا هستیم؟پاسخ خیر هست چون ما روحمون رو اونطور که باید نمیشناسیم و پاسخی به تنش هاش نداریم که بدیم ...
من ارامش رو گریز از حاشیه های مادی برای لحظه ای گذری نمیدونم ارامش رو زندگی در طبیعت نمیدونم اینها فانی هست ارامشی که من میگم ابدیه ما باید این ارامش رو تدریجا تزریق کنیم به روحمون تا اون و پرورش بدیم وقتی خواب هستیم روح خارج میشه به هرجایی که میخواد میره اما بیشتر وقت ها حتی ما به یاد نمیاریم که روحمون کجا رفته علتش اینه که ما با روح خودمون بیگانه ایم اما اگر اگاهانه با اون رفتار کنیم میتونیم تصمیم بگیریم چه خوابی ببینیم (یعنی با روح خودمون کجاها بریم و...)و حتی به حالت خلسه بریم و بگذاریم این روح بزرگ ما به اسمانها بره پرواز کنه و اونچه رو که میخواد ببینه تاحالا فکر کردین چرا مسافرت های ما فقط اثرات خوب و ارامشش تا چند روز بعد از سفر میمونه؟به این علت که ما این پرنده (روح )رو با قفسش جا به جا کردیم همونقدر که شما پرنده زینتی منزل رو میبری تو حیاط و شاد میشه اما این شادیه اون تا کی هست؟پرنده در قفسه اما این پرنده رو رها کن ببین چه ها که نمیکنه چه بازی هایی از خودش درمیاره روح ما هم همینه اما فعلا چاره ای نیست باید این قفس رو گاهی درش و باز کنیم و اجازه خروج بهش بدیم ضمن اینکه اثارش رو در سلامت جسم هم میبینیم و این یعنی پرورش همزمان روح و جسم و چه چیز از این بالاتر که ما به خود شناسی برسیم و قدرتمون و درک کنیم بگذاریم جسم و روحمون با هم دوست باشن کاستی های همدیگرو بفهمن اما جسم رفیق نیمه راهه بهش دل نبندیم ما چیزی جز روح نیستیم این سفر عمر مربوط به روح میشه پس اونو بشناسیم و از خود بدونیم!!!

من خوب جواب سوالاتم رو نگرفتم
يعني تا زماني كه ما توي اين دنيا قرار داريم به ارامش نميرسيم؟

 

[valkano سبز]

من یه دفترچه دارم که تو فهرستش عنوانهایی مثل وقتی عصبانیم , وقتی ناراحتم... وچیزهای دیگه هست هر وقت که واقعا ناراحت باشم یا هر احساس دیگه ای میرم سراغش یه جمله
اش رو میخونم وسعی میکنم بهش عمل کنم وقتی بهش عمل کنی بعد یه مدت واست عادت میشه اون وقت خودت میدونی که در اون مواقع چه کاری ارومت میکنه تا حالا که واسه من خوب بوده میخوام نظر شما رو هم بدونم
برای رسیدن به ارامش ابتدا "ا-ر-ا-م" صحبت کنید
جای دنجی پیدا کنید اتاق یا گوشه ای که در ان احساس ارامش وراحتی کنید و هر وقت به ارامش احتیاج داشتید به انجا بروید ودر ارامش بنشینید
وقتی بدترینها را پذیرفته ایم چیزی برای از دست دادن نداریم نتیجه ارامش ذهنی
.
.
.

يعني ارامش نيازمند زمان و مكان خاصي؟

 

[gordafarin]

من خوب جواب سوالاتم رو نگرفتم
يعني تا زماني كه ما توي اين دنيا قرار داريم به ارامش نميرسيم؟

به ارامش میرسیم اما چون این دنیا منشا تمامیه تنش هاست ارامش ما ابدی نخواهد بود مگر اینکه جسما در این دنیا باشیم اما در حقیقت در فراق دنیا اما کسانی هم که اینطور زندگی میکنند گاهی عذاب میکشند شما خودتون رو در نظر بگیرید که میخواین ارامش جاودانه داشته باشید به دور از هر هیاهویی ایا امکان پذیر هست ؟موانع زیادی بر سر راه شماست درسته؟

 

[JU JU]

من آرامشم رو از دست دادم
الان دارم .........................

امیدوارم چیزای خوبی نوشته باشین
بیام بخونم نظرم رو بگم !

اصلن آروم نیستم الان !

 

[gordafarin]

شما مطمینا ارامشوت و دوباره بدست میارید اما موقتی خواهد بود
مستدام باشید

 

[valkano سبز]

ولي من معتقدم كسايي ميتونن بعد از مرگ هم احساس ارامش كنند يا بهتر بگم كسايي به ارامش ابدي ميرسن كه توي اين دنيا هم ارامش رو درك كرده باشن و به اون رسيده باشن

 

[gordafarin]

اقای valkano شما از اخرم فکر کنم متوجه مقصود من نشدید d:البته طبیعیه چون این چیزا رو باید تجربی کسب کرد نه اکادمیک
مستدام باشید در سایه کوشش و همیت خویش

 

[valkano سبز]

ببخشيد من خوب نفهميدم چند باري هم خوندم ولي خب نشد (خنگم)

 

[gordafarin]

نه دوست من شایدم من بد توضیح دادم اما همونطور که گفتم ادم باید خودش در مورد این چیزا فکر کنه و به نتیجه برسه اینجا ببینید چقدر نظرات متفاوته چون هرکسی با دید مستقل خودش نگاه میکنه و انسان ها متفاوت فکر میکنند

 

[...yalda]

خب براي اينكه اون انسان كامل بشم بايد چي كار بكنيم
منظورم اينه كه ارامش ويژگي انسان كامل يا براي اينكه بهيه انسان كامل برسي بايد ارامش داشته باشي

درسته...آرامش ویژگی انسان کامله...ولی برای اینکه انسان کاملی بشی..حتما نباید آرامش داشته باشی...
میشه از پوچی به مقصود رسید...از آشفتگی ذهن به ارامش ذهن...
میشه تو سختترین لحظات زندگی خوش بود...
میتونی تو اوج ناشکری و کفر خدارو بیابی...
پس ما نباید فکر کنیم که آدمای خاصیند که پیش خدا ارج و قرب دارند.!!..افراد معدودیند که خدا بهشون توجه داره...و فقط همونا میتونند به ارامش برسند...!
ما همه جانشین اوییم...میتونیم بهترین بندش باشیم....
اون دوست داره ما بهش نزدیک بشیم....به ما آرامش بده...
فقط کافیه خودمون بخواهیم...اونوقت خودش همه چیو فراهم میکنه...خودش راهو برات باز میکنه...
بهش اعتماد کن..مطمئن باش به اون آرامشی که میخوای میرسی

 

[...yalda]

به ارامش میرسیم اما چون این دنیا منشا تمامیه تنش هاست ارامش ما ابدی نخواهد بود مگر اینکه جسما در این دنیا باشیم اما در حقیقت در فراق دنیا اما کسانی هم که اینطور زندگی میکنند گاهی عذاب میکشند شما خودتون رو در نظر بگیرید که میخواین ارامش جاودانه داشته باشید به دور از هر هیاهویی ایا امکان پذیر هست ؟موانع زیادی بر سر راه شماست درسته؟

ولی به نظر من,ما تو این دنیا هم میتونیم به اون آرامش برسیم...
با تمام تنشهاش...با تمام سختیها...بین مردم..در کنار اونا...
ما میتونیم لحظه ای از این دنیا بریم..که روحمون به کمال رسیده باشه....