چطوري انسان به آرامش واقعي ميرسه

valkano سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
توي اين تاپيك ميخوام نظرتو رو راجب اينكه واقعن من انسان چطوري به ارامش ميرسم يا اصلا ارامش در نظر شما تعريفش چيه نميخوام از ايات و روايات كه ارامش با نزديكي به خداست بگيد چون اينو ميدونم جدا ميخوام نظر خودتون رو بدونم ميخوام بفهمم ارامش مطلق يا نسبي يعني تعريف من از ارامش همون تعريفيه كه شما داريد يا ...
 

phalagh

مدیر بازنشسته
خوب آرامش از دو جهت قابل بررسیه
یکی آرامش مقطعی و دیگری آرامش همیشگی و دائم
گاهی وقتا میشه که عوامل محیطی و روزمره به نوعی آدم رو درگیر میکنن و گاهی بر دل ادم غم میزارن.گاهی ادم رو سردرگم میکنن گاهی فکر و دل مشغولی میارن.. این جور موقع ها خود من به شخصه بسته به حسی که دارم و عاملی که آرامشم رو بهم زده کارای مختلفی میکنم.گاهی مینویسم.. گاهی موسیقی آروم گوش میدم و گاهی هم حس میکنم یه کم راز و نیاز میتونه کارساز باشه...
در مورد آرامش همیشگی و دائم که البته چون عبارت دیگه ای یادم نیومد از این لفظ استفاده کردم باید بگم که.عامل تمام سردرگمی ها و ناآرامی های بشر نداشتن یک هدف مشخص و اصلیه. هدفی که فانی نباشه. یک هدف متعالی... اگه آدم این هدف متعالی و باقی رو پیدا کنه و بدونه که کسیرش چیه و چه باید بکنه ازاون سردرگمی خلاصی میابد و به آرامش میرسد.این هدف متناسب و منطبق با فطرت آدمیست. اگه کسی بر خلاف فطرتش حرکت کنه از آرامش دور میشه.
به عنوان مثال فطرت من با دروغ مطابق نیست.به همین دلیل اگه دروغ بگم اون ارامش درونی من به هم میریزه که بهش میگیم عذاب وجدان.
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
هرچه پيش‌تر مي‌رويم، نيازش را بيش‌تر درک مي‌کنيم. منظورم زمانه است. با اين ماشين‌زدگي انسان و...
استقبال مردم از کتاب‌هاي عمومي(عاميانه) روان‌شناسي، خود دليل بر اين "نياز" است، نيز بالا رفتن آمار افسردگي...
پس موضوعت اهميت دارد، اما سخن گفتن از آرامش، آرامش مي‌خواهد. منتظر فرصتي مناسب بودم تا با تمرکز بهتري نظرم را بنويسم.
متخصص نيستم. به اندازه سوادم مي‌دانم آرامش مجازي است و حقيقي. آرامش مجازي به تسکيني به دست مي‌آيد و از بين مي‌رود. اما حقيقي عميق است و پايدار. به ذهنيت آدمي نقش مهمي برايش داشته باشد: الا بذکر الله تطمئن القلوب؛ دل‌ها با ياد خدا آرامش مي‌گيرد. (13:28)
من نه عارفم نه زاهد... يه آدم معمولي‌‌ام. اما زندگي و ظاهر عارف‌صفتان را توفيق داشته‌ام از نزديک ببينم. آرامش عجيبي در رفتار و نگاهشان ديده مي‌شود. مثل قطره‌اي کوچکند؛ اما متصل شده به دريايي. خود را به هستي مطلق سپردن مسلما آرامش مي‌آورد، احساس پناگاهي قدرت‌مند و نامتنهاهي داشتن، آرامش مي‌آورد...

اي عاشقان! اي عاشقان! هنگام کوچ است از جهان
در گوش جانم مي‌رسد: طبل رحيل از آسمان

اين بانگ‌ها از پيش و پس، بانگ رحيل است و جرس
هر لحظه نفْس و نَفَس سر مي‌کشد در لامکان

زين چرخ دو لايي تو را آمد گران‌خوابي تو را
فرياد از اين عمر سبک!‌ زنهار از اين خواب گران

اي دل! سوي دلدار شو؛ اي يار! سوي يار شو!
اي پاسبان بيدار شو! خفته نشايد پاسبان!

تو گِل بُدي و دل شدي، جاهل بُدي عاقل شدي
آن کو کشيدت اين‌چنين، آن سو کشاند کش‌کشان

در کف ندارم سنگ من، با کس ندارم جنگ من
با کس نگيرم من تنْگ من، زيرا خوشم چون گلستان

اين‌چنين است که از مرگ نمي‌هراسند و به آن مي‌خندند...
:gol:
 
آخرین ویرایش:

neda_eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی رو لبه ی تیغی ترس را چه طور حس میکنی؟اگه با تمام وجود واون طوری خدا را حس کردی می تونی بگی ارامش
 

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته
آرامش

آرامش

آرامش یعنی اینکه حس کنی واقعا یکی تو قلبت هست که هیچ وقت تنهات نمیذاره و همیشه پشتته و دوست داره و آرومت میکنه
آرامش یعنی اینکه خودت رو بشناسی بعد اون کسیو که تو قلبت میشناسی
 

jaky

عضو جدید
آرامش برای هرکس تعریف خاصی داره. حالا ممکنه در بعضی موارد شباهتهایی باشه ولی تقریبا هیچ وقت عین هم نیستند.
البته در بعضی موارد تغییر میکنه و مثل هم میشه. مثل زن و شوهر هایی که واقعا همدیگر رو دوست دارند.
ولی در بیشتر موارد وجود یک همدم شرط اساسی هست( بیشتر موارد)
 

niyaz_sepas

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی خویشتن رو تعریف کنی بگردی پیداش کنی جلاش بدی ملاقاتش کنی
و انگاه که او را در اغوش میگیری ارامش را با تمام وجود حس میکنی
:gol::gol::gol::gol::gol::gol:
هرچند خیلی وقته دلم واسه خودم تنگ شده!!!:heart:
 

gordafarin

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه چیزی ارامش رو مختل میکنه؟
تنش ها و خواسته های مادی
راه حل چیه؟
کندن از این خواسته ها
چطوری؟
وقتی انسان با دیدی وسیع و زاویه بالاتری به مسائل نگاه میکنه میفهمه که در حقیقت هیچ مشکلی وجود نداره این ما انسان ها هستیم که مشکل رو میسازیم به قول اچاریا :وقتی مشکل نداریم یک خلا رو درون خودمون احساس میکنیم و برای پر کردن این خلا مشکل میسازیم ....
و هرچه این مشکلات بزرگتر باشند در حقیقت احساس رضامندی میکنیم اما اینطور شایع هست که انسان ناله هم میکنه!
یادم میاد چند سال پیش تصمیم گرفتم مشکلاتم رو بنویسم (نوشتن خیلی خوبه توصیه میکنم هر چیزی رو بنویسید تا حل شه براتون اعتقادات و...) خلاصه هرچی فکر کردم دیدم حتی بزرگترین مشکلاتی که ادم فکر میکنه داره مشکل نیستند!
اصلا کلمه مشکل رو باید ریشه کن کرد!
 

afshin0341

عضو جدید
آرامش یعنی من خیالم راحت چون همیشه خدا باهام هست و مواظبت می کنه ازم
 

m_azar

عضو جدید
به نظر من وقتی ما باور داشته باشیم که هر چیزی که در زندگیمون اتفاق میفته با یک حکمت و مصلحت اندیشی بزرگ اتفاق افتاده حتی در بدترین شرایط هم می تونیم سختی ها رو پشت سر بذاریم و آرامش رو تجربه کنیم.حتی می تونیم بپذیریم که اشتباه کردیم و کافیه که کمی به عقب برگردیم و مسیر رو تغییر بدیم. هیچ راهی بی هدف طی نمیشه و هیچ نتیجه ای هم که نداشته باشه باری از تجربه و عبرت داشته.
زندگی به من ثابت کرده که هر وقت با تلخی از خدا پرسیدم چرا و ازش چیز دیگه ای رو خواستم اشتباه کردم و آینده نشونم داده که چه خیر بزرگی پشت اون اتفاق بوده که من با ساده اندیشی و یا تحت تاثیر فشار شرایط،نتونستم و یا نخواستم واقعیت رو ببینم و درک کنم.
بزرگترین چیزی که میتونه آرامش بخش یک انسان باشه درک و باور حضور یک قدرت مطلق هست که در بدترین شرایط هم ناشکرترین آفریده خودش رو تنها نمی ذاره.
اگر تو تاریکترین نقطه دنیا هم با نگاه مثبت نظر کنیم کورسویی از نور خواهیم دید.این معنای آرامشه.
تو هستی پس من آرامش دارم و می دونم که می تونم...
 

sh.mojtaba

عضو جدید
سلام
به نظر من آرامش یعنی در کنار خدا بودن با خدا نفس کشیدن و خدا را همه جا دیدن. آرامش توی این معنا میشه که توی هر اتفاقی چه خوب و چه بد خدا رو ببینی. (البته نباید بگیم که اتفاق بد تقصیر خدا بوده چون شاید ما کم احتیاطی کردیم.)
آرامش یعنی:
وخدایی در این نزدیکی
لای این شب بوها، پای آن کاج بلند...

آرامش یعنی نفس کشیدن توی این هوا. دو مصرع شعر بالا از سهراب سپهری هستش.

بهشت نصیبتون
 

Similar threads

بالا