ماه گرفتگي (خسوف)
پديده ماه گرفتگي وقتي رخ مي دهد که ماه, در حال بدر, نزديک يکي از گره هاي صعودي يا نزولي خود باشد.
در اين حال ماه بايد از سايه زمين عبور نمايد و قهرا از نور خورشيد محروم مي ماند. در واقع زمين همواره پشت خود يک سايه مخروطي شکل درست مي کند, ولي از آنجا که ماه معمولا با
اختلاف زاويه اي بين حدود 5+ و 5- درجه از کنار سايه مي گذرد, بطور معمول پديده گرفتگي پيش نمي آيد. ولي در حاليکه ماه بدر, از نزديکي دايره البروج بگذرد, يعني در نزديکي يکي از گره هاي مدارش باشد, سايه زمين بر ماه مي افتد و خسوف پديد مي آيد. شکل زير وقوع يک ماه گرفتگي را نشان مي دهد.
مخروط تمام سايه از تمام شعاع هاي خورشيد محروم است اما مخروط نيمسايه برخي از شعاع هاي خورشيد را دريافت ميکند, ولي چون از بخش ديگري محروم است, تيره رنگ جلوه مي نمايد. گاهي ماه فقط از ناحيه نيم سايه عبور مي کند, در اين صورت به اصطلاح
خسوف نيمسايه اي اتفاق افتاده است. در موارد عبور ماه از تمام سايه اگر تمام قرص از محدوده تمام سايه عبور کند,
خسوف کلي رخ داده و گرنه
خسوف جزيي است.
خسوف نيم سايه اي در بيشتر موارد از زمين قابل تشخيص نيست, فقط در صورتيکه بيش از 7/0 قرص ماه در نيمسايه قرار بگيرد1 , اين نوع خسوف قابل تشخيص است و ظاهرا نماز آيات نيز در اين مورد واجب مي شود, اگرچه منجمان بطور کلي از محاسبه و اعلام خسوف نيمسايه احتراز مي نمايند!
در خسوف کلي, قرص
ماه بصورت کامل نامريي نمي شود, بلکه بخاطر شکست نور خورشيد در جو زمين, بطور غير مستقيم قدري از شعاع هاي خورشيد به ماه مي رسد. از آنجا
که جو زمين نور آبي را بيشتر از نور قرمز جذب مي کند, نور منعکس شده به ماه, به رنگ قرمز مسي در مي آيد.
پديده خسوف, يک پديده غير وابسته به موقعيت ناظر است. به اين معني که هر ناظري در زمان خسوف, اگر بتواند ماه را ببيند, مي تواند خسوف را ملاحظه نمايد. بنابراين خسوف براي همه نيم کره اي که به طرف ماه قرار گرفته, به يک شکل و در يک زمان قابل رؤيت است.