مکانی برای دلتنگی

kaveh_sharififar

عضو جدید
وقتي كه ديگر نبود

من به بودنش نيازمند شدم ،

وقتي كه ديگر رفت ،

من به انتظار آمدنش نشستم

وقتي كه ديگر نمي توانست مرا دوست بدارد

من او را دوست داشتم ،

وقتي كه او تمام كرد ،

من شروع كردم

وقتی او تمام شد

من آغاز شدم

و چه سخت است تنها متولد شدن ،

مثل تنها زندگی کردن مثل تنها مردن!
 

kaveh_sharififar

عضو جدید
امشب آواي غريبي ست درون قلبم
كه مرا مي خواند
و به من مي گويد :
به اميد چه كسي چشم بر حلقه در دوخته اي ؟
رفته است او
و دگر باز نخواهد آمد ...
 

narges_delangiz

عضو جدید
دیگه دستای گرمت واسه همیشه رفتن، منو تنها گذاشتن نازنینم
مثه ابر بهارم که همش دارم میبارم ، کجایی ای عزیزم ناجی من
برای دیدن دوباره ی تو ، روزی هزار دفعه ،من میمیرم
وقتی ستاره هارو توی آسمون میبینم ،یاد چشمای قشنگ تو میفتم
برای تو میخونم، تا ابد یادت میمونم ، شب و روزم که بی تو سوت و کوره
روزای با تو بودن ،دیگه بر نمی گرده ،آرزومه فقط تورو ببینم
قلب تو قشنگترین قلب تو دنیا، مثه آسمون میمونه مثه دریا
میدونم بدون تو من، تک و تنهام ،توی غربت میمونم غرق غمها
 

narges_delangiz

عضو جدید
بگو چی شد که قلبت ،خالی شد از حضورم
بگو باهات چی کردم ، که میشکنی غرورم
بگو چی بود گناهم ،چی بوده اشتباهم
که اینجوری گذشتی، از من و از نگاهم
کاشکی دلت سنگ نبود ،دلم برات تنگ نبود
کاشکی توی قلب تو ، انقده بیرنگ نبود
کاشکی منم بد بودم ، من عاشقی سرد بودم
کاشکی توی عاشقی ، مثه تو نامرد بودم
 

narges_delangiz

عضو جدید
آرزوی داشتن تو، میدونم خیلی محاله
آرزوی داشتن تو ، از حقیقت خیلی دوره
کاشکی چشمای نجیبت ،تا همیشه مال من بود
کاشکی یه خونه ی کوچیک ،آشیونه عشق من بود
کاشکی دنیای من و تو ،از همه دنیا جدا بود
 

narges_delangiz

عضو جدید
دستات تو دستامه ولی دلت نمیدونم کجاست؟
چشمات پی چشم کیه که اینجوری سر به هواست؟
خودم دیدم دستای اون تورو نوازش می کنه
قصری که ساختم تو دلم داره خرابش میکنه
مارو به کی فروختی مارو به چی فروختی
تو این جهنم سرد به آتیش کی سوختی
هیچ وقت ندیدی قلبم تو این قفس اسیره
دلت میخواد بمیرم اون دستاتو بگیره
آرزوهامو کشتی و خودت اینو خوب میدونی
دلت میخواد آدم بشی سعی نکن نمی تونی
نفرینتم نمی کنم لیاقتش رو نداری
چه خوب گرفتم مچت رو باز کلاه سر کی میذاری؟
همیشه اشکات واسه من بود اما خوشیت با دیگرون
دستای تو تودست من بود اما دلت با اینو اون
دلت میخواست گریه کنم پس بشین اشکامو ببین
دوس داری التماس کنم نری، میخوای بری برو ولی...
مارو به کی فروختی مارو به چی فروختی
تو این جهنم سرد به آتیش کی سوختی
هیچ وقت ندیدی قلبم تو این قفس اسیره
دلت میخواد بمیرم اون دستاتو بگیره
 

narges_delangiz

عضو جدید
یه عمر دلو سوزوندی یه بار خوبی نکردی
خدا کنه بری و هیچ موقع بر نگردی
حرفی نزن دروغات نه باورم نمیشه
از عشق بچگونم پشیمونم همیشه
 

narges_delangiz

عضو جدید
گفتی که نور چشمتم، نگار و طول عمرتم
گفتی که من بهارتم امیدو عشق و یارتم
گفتی که من ستارتم چراغ و نور راهتم
نگفتی که شیدات شدم، خراب اون نگات شدم
گفتی که عاشقه بودنت ،دلیل زنده بودنت
اما تو عاشق نبودی اینم دلیل نابودی
آخه نگفتی تا ابد میسوزم و تو آتیشم؟!
نگفتی که پرپر میشم مثه یه خاکستر میشم؟!
آخه نگفتی نازنین با خاطراتت چه کنم
با اشک چشمام چه کنم با قلب پارم چه کنم..؟!!!
 

narges_delangiz

عضو جدید
بیشتر از این آبم نکن، جلو چشات خوارم نکن
غرق پشیمونیم نکن ،خورشیدکم تارم نکن
 

narges_delangiz

عضو جدید
خیانت در امانت کردی ، یار خوب تو به من بد کردی
قلبمو تیکه پاره کردی ، نارنین تو به من بد کردی
قلب من که اینجور نبود تاپ و توپش که اینقده تند نبود
اگه رفتن بی تورو می ربود حال و روز من این نبود
قرار عشقمون این نبود تنهایی باشه همه سهممون
قول و قرار مگه این نبود سوختن و ساختن عشقمون
دوستی و عشقو نمی فهمی ،گریه و تبو دیگه می فهمی؟!
سهم من از تو بی وفا، فکر و خیال و غم نبود..!
 

narges_delangiz

عضو جدید
من یه عشق شیشه ای ، تو یه بوسه ی سنگی
من که تاریک تاریکم ، تو چه رنگی
من تو حسرت نگات ،تو ناز و عشوه هات
تو خودت بگو اینبار ،از چی بخونم برات
من یه بغض شکستم ،که تو بهم می خندی
من اون دفتر شعرم ،که برگاشو می کندی
گفتم حرف دلم بود گفتی دل نمیدونه
گفتی دل جوونی کرده رو حرفش نمیمونه
گفتم اون ور پل باش، خودم میام سراغت
زدی پل رو شکستی ،نشد بیام کنارت
تو که خودت نخواستی، ولی گفتی نمیشه
گفتم عیبی نداره ، برو واسه همیشه
منو ساحل و حسرت، منو گریه و وحشت
منو پل شکسته ، تو خیاله راحت
منو زوزه باد و منو تیک تیک ساعت
تو که همین اولش کردی به جدایی عادت
 

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
مثل سکوت ساده ی صحرای خسته بود
مردی که پای غربت دریا نشسته بود
انگار با وجود تمام بلندی اش
مثل نماز ظهر مسافر شکسته بود
هر شب عبور خط نگاهش به جاده بود
مردی که هیچ کس به دلش دل نبسته بود
باید از این قبیله ی کوچک سفر کند
از دست عشق هم به گمانم که خسته بود.....
 

kaveh_sharififar

عضو جدید
باز مستم باز دیوانه ام امشب باز دارم می نویسم وای دلیلی روشن بر دلتنگیمه.
خدا مگر من چه بدی در حقت کردم؟
اگر امتحان هستش که خیلی سخته.
اگر عذابه ؟ به کدامین گناه.
اگر درده تا کی؟
اگر مرگه پس کی؟
امروز که شرکت بودم به عزیزم به بتم به صنمم زنگ زدم گوشیش خاموش بود، آخه داشتم دق می کردم با خودم فکر می کردم اگر با خودش یه کاری کرده باشه اگر .... چطوری خودم رو ببخشم؟
میدونید دیشب که داشتم کناره جزیره ( سد شهره ما یه جزیره ای رویایی داره ) از نارحتی الکل مصرف می کردم یه شهاب سنگ دیدم واسه زندگیم کلی آرزوی قشنگ کردم که بدونم حالش خوبه؟
نشد. به خواهرش زنگ زدم گوشیش رو روم بر نداشت خندم گرفت.
فهمیدم که چیزی شده وحشت کردم زنگ زدم به یکی از دوستاش.
گوشیش رو که برداشت بهم گفت سلام .
گوشی از دستم لیز خورد که من نتونم حرفایه عجیبش رو بشنوم.
به خودم کلی خندیدم و لعنت فرستادم. گفتم من به این فکر می کردم که این بره خود کشی کنه یا بلایی سره خودش بیاره.
اون ازدواج کرده ( مبارکش باشه ولی آه و ناله من همیشه دمبالش نمی مونه؟ )

این نوشته ها مر بوط به امروزه نه دیروز و نه هفته یا ماه قبل . همین امروز.
6 سال زندگیم کجاست؟
کجاست کسی که جایه خدام گذاشته بودمش و به هش سجده میدادم کجاست کسی که قبله ی من شده بود، کجاست؟
خداااا
باز نباید این الکل لا مذهب رو بدم بالا؟
 

اني

عضو جدید
مي‌دوني من فكر مي‌كنم نامردي دنيا همه‌اش تو لحظه‌هاست تو نبودن كسايي كه فكر مي‌كني داري، فكر مي‌كني هستن ولي وقتي دلتنگي هيچ‌كس نيست.
 

windy

عضو جدید
khaili delam gerefte , deltangesham
...
khodavanda to khod gofti ke dar ghalbe shekaste khane dari / shekaste ghalbe man jana be ahde khod vafa kon
 

Similar threads

بالا