مکانی برای دلتنگی

kaveh_sharififar

عضو جدید
منم دلتنگیم را جدیدنا با یه آبجو تقسیم میکنم و این نیست رسم .....
باز دارم بیربط می نویسم این بزرگترین دلیل بر دل تنگیم می باشد
 
  • Like
واکنش ها: vahm

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
چه قدر مثل شبح مثل شب سیاه بمانم
چه قدر خسته در این برزخ گناه بمانم
چه قدر دلخوشی ام پشت انتظار بپوسد
چه قدر در قفس تنگ اشتباه بمانم
چه قدر خنده بکارم برای روز مبادا
چه قدر منتظر برق یک نگاه بمانم
چه قدر در نفسم صفحه صفحه شعر بمیرد
چه قدر مثل مسافر سر دو راه بمانم
برادران بروید و دعا کنید برایم
که سرنوشت من این شد درون چاه بمانم
 

kaveh_sharififar

عضو جدید
عشق را در چشمهایت دیده ام

در شمیم روح زایت دیده ام

درپگاه آخرین دیدار تو

گریه را دربغض نایت دیدهام

درمیان کوچه های بی کسی

من همیشه جای پایت دیده ام

ای غریب آشنای شهر غم

غربتت را درصدایت دیده ام

دوریت را شعر هم درمان نکرد

اشک را درنامه هایت دیده ام

دردرونم شعله های آتش است

تا دوچشم دل ربایت دیده ام

اشک را با خنده بر هم می زنی

ای صمیمی من وفایت دیده ام

تاتو رفتی عالمی تنها شدم

در غزل سوز ونوایت دیده ام

آه ازاین سرنوشت شوم ما

در جدایی گریه هایت دیده ام
 

kaveh_sharififar

عضو جدید
حقیقت انسان به آنچه که اظهار می کند ،نیست.


بلکه حقیقت او نهفته در آن چیزی است که

از اظهار آن عاجز است.

بنابر این اگر خواستی او را بشناسی

نه به گفته هایش بلکه

به ناگفته های او گوش بسپار.
 

kaveh_sharififar

عضو جدید
بازم دلم گرفته گریه ام اختیاری نیست

گریه ام اختیاری نیست

آخه جز گریه من و کاری نیست

یه عمر از محبت بی نصیبم ای خدا

من غریبم ای خدا

چرا جز گریه من و کاری نیست

اگه عشق همین , اگه زندگی اینه

نمی خوام چشمام دنیا رو ببینه
 

noosh_l

عضو جدید
همیشه خشک میسوزد
همیشه ساده میبازد
همیشه لشکر اندوه به قلب ساده می تازد
من آن برگم که رستن را
تو آخر بردی از یادم
چه ساده!
هستی خود را به باد سادگی دادم
 

narges_delangiz

عضو جدید
بدون تو سنگم ، بدون تو ابرم
بیا تا گریه کنم ، سر اومده صبرم
نه گریه مونده برام ، نه خنده مونده برام
فقط یه کابوس کشنده مونده برام
کسی که هستیشو به وعده هات داده
یه بار بپرس چرا به این روز افتاده
همش تو این فکرم ، الان تو فکر چیه
کجاست چی کار می کنه ،الان کنار کیه
بدون تو سنگم ، کنار تو ابرم
بیا تا گریه کنم ، سر اومده صبرم
اگه یه روز مردم ، بیا و گریه کن و
یه شاخه نیلوفر بذار روی قبرم
یه حس گیج و سمج همیشه همدممه
میگن شکنجه بسه ،
میگم بازم کممه
نگات چرا چشمی به من نمی دوزه
چرا برای دلم ، دلت نمی سوزه
تو فکر و ذکر منی ولی ازم دوری
دلت نخواسته منو ، نگو که مجبوری.....
 

narges_delangiz

عضو جدید
به تو تبریک میگم ، که به تو باختم و زیر پا له کردم دل خود ساختمو
به تو تبریک میگم که دلم پیش تو بود که تموم زندگیم توی آتیش تو بود
مگه چی خواستم ازت به جز عاشق بودن که چشام برای تو آینه ی دق بودن
بگو چی کم داشتم که بریدی از دلم ، به کدوم مقصودت نرسیدی از دلم
به تو تبریک میگم که بیخودی توی زرق و برق دنیا گم شدی
به تو تبریک میگم گم شدنو ، گل گلخونه ی مردم شدنو
دلی غمگین تر از دل من هم مگه هست ! تو نشون من بده دل غمگین اگه هست
تو صدای قلبمو نشنیدی ای وای ،مردم از چشمای تو ، دیگه از من چی میخوای
به تو تبریک میگم به تسلای دلم، که دل سنگیتو بذاری جای دلم
این منم از دنیا مونده و وامونده این منم که هرچی داشت پای تو سوزونده
 

vahm

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل دل این دل درمونده
اخه تا کی دلتنگی
تا کی سکوت
دلم واسه دلتنگیهات تنگه:gol:
 

narges_delangiz

عضو جدید
آدما ار آدما زود سیر میشن
آدما از عشق هم دلگیر میشن
آدما رو عشقشون پا میذارن
آدما آدمو تنها میذارن
منو دیگه نمیخوای خوب میدونم
تو کتاب دلت اینو میخونم
یادته اون عشق رسوا یادته؟
اون همه دیوونگی ها یادته؟
 

narges_delangiz

عضو جدید
مگه عاشقت نبودم مگه باورت نداشتم
مگه آخرش خدارو پای باورم نذاشتم
مگه هر نفس نخواستم تورو هم نفس بدونم
چی شد اون صدا که باید حالا با خودم بخونم
تنهایم ،تنهای تنهایم ،آزرده از، امروز و فردایم
مگه پای قصه هارو به شب تو وا نکردم
مگه تا همین ترانه تورو همصدا نکردم
تورو همصدا نکردم که نموندی عاشقونه
میخوام با خودم بخونم برو از همین ترانه
 

narges_delangiz

عضو جدید
تو هستی همه عشق من، تموم بود و نبود من
به یاد خاطره هامون، بیا و قلبمو نشکن
بیا که من توی تنهایی ندارم امروز و فردایی
تا تو نیای پیش من ، نمی خوام دیگه دنیایی
ولم نکن توی تنهایی ولم نکن توی تنهایی
بیا که بی تو دلم خونه کم داره تورو این خونه
بیا که خورده قسم قلبم ،که دیگه قدرتو میدونه
تو رفتی و همه احساسم شکسته شد توی تنهایی
کجایی ببینی پشت سرم میزنن بی تو چه حرفایی
بیا که غرور قلب من شکسته شد توی تنهایی
بیا که غرور قلب من شکسته شد توی تنهایی
تا تو نیای پیش من ، نمی خوام دیگه دنیایی
ولم نکن توی تنهایی ولم نکن توی تنهایی
 

narges_delangiz

عضو جدید
مثه آیینه شکستم تو ندیدی
صدای شکستنم رو نشنیدی
یادته بهت میگفتم نمی مونی
دیدی آخرش به حرف من رسیدی
پیچکای باغچمون خشک شد و پژمرد
خاطرات ما رو توی قصه ها برد
دلی که حتی به حرفای تو خوش بود
دیدی آخرش چه جور تو دست تو مرد
منو دادی به بهانه به یه حرف عاشقانه
چه فروختی منو آسون زیر قیمت هیچ و ارزون
آروم آؤوم بازی بازی زندگیم دادی به بازی
ما که باختیمو تموم شد الهی خودت نبازی
 

narges_delangiz

عضو جدید
حالا از وقتی که رفتی بغض عالم تو گلومه
تنها یک بار تورو دیدن این تمومه آرزومه
کاشکی بودی و میدیدی بعد تو چه حالی دارم
تو شبای تلخ گریه شونه هاتو کم میارم
 

s_ghazal

عضو جدید
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]فراموش کردن آنهايي که يک روز معمار لحظه هايمان بودند [/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]يعني زندگي درتاريکي وتنهايي[/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif] بيا ييم خداوند را [/FONT]
[FONT=Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif]درتمام لحظه هاي زندگي ودوستان خوب را در قلب خود زنده نگه داريم[/FONT]
 

s_ghazal

عضو جدید
سکوت

سکوت

لحظه ای سکوت صدایی می آید انگار صدای چکاوکی است چه زیبا می خواند مرا
نه گویی موریانه ای است سیاه
وای خدایا چه زیبا آفریده ای آیا بالا تر از رنگ او رنگی هست
او مرا صدا می زند هیس صدایش را می شنوم .
آرام مراقب باش اینجا چشمانی به انتظار نشسته اند قدمهایت را آهسته بردار باز صدا می آید صدای باد است هو هو کنان می آید پیغام سفر آورده است می گوید: برخیز باید برویم لحظه ای سکوت صدای آب می آید به زلالی شبنم به لطافت عطر رازقی با تلاطمی آرام کننده با سکوتی فریاد زننده انگار می گوید :
لحظه پاکی است آماده شو هیس پروانه ای بر گونه ام نشسته به چشمانم خیره شده انگار منتظر چیزی است اشک می خواهد؟
نه انگار منتظر شمعی است برای سوختن آه که چه زیباست سکوت
 

s_ghazal

عضو جدید
الهي !

الهي !



[FONT=times new roman,times,serif]كار آن دارد كه با تو كاري دارد،يار آندارد كه چون تو ياري دارد،او كه در دو جهان تو را دارد [/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif][/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]،هرگز كي تو را بگذارد،عجب آن است كه او كه تو را دارد،از همه زار تر مي گذارد ،او كه نيافت [/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif][/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]به سبب نايافت مي زارد،او كه يافت باري چرا مي گذارد،در بر آن را كه چون تو ياري باشد گر [/FONT]​
[FONT=times new roman,times,serif][/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]ناله كند سياهكاري باشد [/FONT]​
 

s_ghazal

عضو جدید
اگر ...

اگر ...

تحمل كردن زيباست اگه قرار باشه روزي به تو برسم،انتظاراسان است اگه قرار باشه دوباره تو رو ببينم ،زندگي شيرين است اگه قرار باشه مزه دستان تو رو بچشم،مشكلات حل مي شود اگه قرار باشه يه روز به پاي تو بميرم،اشكها همه به لبخند تبديل مي شود اگه قرار باشه يك بار تو رو ببوسد ،لبخندها همه به اشك تبديل مي شوند فقط اگر ببينم خيال رفتن داري،زندگي ام مي سوزد اگه بفهمم از من دلگير شدي،اما بدون دوست دارم از پشت همه اين فاصله ها از پشت اين همه حرف دوستت دارم
 

noosh_l

عضو جدید
تو مرا میفهمی
من تو را میخوانم
و همین ساده ترین قصه یک انسان است
تو مرا میخوانی
من تو را ناب ترین شعر زمان میدانم
و تو هم میدانی تا ابد در دل من میمانی
 

kaveh_sharififar

عضو جدید
کنار سيب و رازقي ، نشسته عطر عاشقي
من از تبار خستگي ، بيخبر از دل بستگي

عاشقم

ابر شدم ، صدا شدي
شاه شدم ،گدا شدي
شعر شدم ، قلم شدي
عشق شدم ، تو غم شدي

ليلاي من درياي من
آسوده در روياي من

اين لحظه در هواي تو گم شده در صداي تو
من عاشقم مجنون تو گم گشته در بارون تو

کنار هر ستاره اي نشسته ابر پاره اي


من از تبار سادگي بي خبر از دلدادگي

عاشقم

ماه شدم ، ابر شدي
برف شدم ، آب شدي
قصه شدم ، خواب شدي

ليلاي من ، درياي من
آسوده در روياي من
اين لحظه در هواي تو، گم شده در صداي تو
من عاشقم مجنون تو ، گم گشته در بارون تو

مجنون لیلی بی خبر ،در کوچه هایت در به در
مست و پریشون و خراب ، هر آرزو نقش بر آب
شاید یه روزی بی خب، ر آروم بگیرد در دلت
 

s_ghazal

عضو جدید
صدای سکوت

صدای سکوت

،صدای سکوت فضای غمگین قلبم را پیچیده

...تنهایی آمده و وجودم را با سردی وجودش پریشان کرده

من در اوج بی کسی ام ، کسی نیست

! اینجا جز تنهایی که همدرد من است

، برایم میخواند آوازی با صدای آرامش

! میداند که در قلبم چه میگذرد و میخواند راز درونی ام را

، در این آرامش ظاهری و ناخواسته ام

باطنی اشتفه دارم ، از صدای آواز عشق بیزارم

، که مرا اینگونه در حسرت روزهای بهاری برده است
 

s_ghazal

عضو جدید
می شکنم

می شکنم

:gol:می شکنم
من اگر اشک به دادم نرسد می شکنم

زیر این چرخ کبود
زیر این سنگینیه بغض سکوت


اگر از مهر و وفای تو کلامی ننویسم
اگر از یاد تو یادی نکنم می شکنم

بر لب کلبه ی محصور وجود
من در این خلوت خاموش سکوت

اگر از یاد تو یادی نکنم می شکنم
اگر از هجر تو آهی نکشم
تک و تنها به خدا می شکنم
 

Similar threads

بالا