من از روييدن خار سر ديوار دانستم
كه ناكس كس نميگردد بدين بالا نشينيها
كه ناكس كس نميگردد بدين بالا نشينيها
من از روييدن خار سر ديوار دانستم
كه ناكس كس نميگردد بدين بالا نشينيها
در هوس خیال او همچو خیال گشته ام
وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم
بر طرف گلشنم گذر افتاد وقت صبح
آن دم که کار مرغ سحر آه و ناله بود
دیدیم شعر دلکش حافظ بمدح شاه
یک بیت از این قصیده به از صد ساله بود
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |