مشاعرۀ سنّتی

[magsod]

رقيبت گر هنر هم دزدد از من، من نخواهد شد
به گلخن گر چه گل هم بشکفد گلشن نخواهد شد

 

[FROM_HELL]

در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن *****من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود

 

[*زهره*]

در ره عشق که از سیل فنا نیست گذار
کرده‌ام خاطر خود را به تمنای تو خوش

 

[Mitra_Galaxy]

شاه شمشاد قدان حسرو شیرین سخنان
که بمژگان شکند قلب همه صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان...

 

[j_ghalibaf]

ناز معشوق از نیاز عاشقان بالا گرفت
ور نه پاداش محبت بی وفایی ها نبود
مهدی سهیلی

 

[ali_mech86]

دوستی برگ گلی نیست که بر باد رود
تشنه را آب محال است که از یاد رود

 

[چلچله]

دیگران قرعه ی قسمت همه بر عیش زدند
دل غمدیده ی ما بود که هم بر غم زد

 

[Data_art]

[FONT=&quot] در دیاری که در او نیست کسی یار کسی

[FONT=&quot] کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی[/FONT]

[/FONT]

​

 

[Mitra_Galaxy]

یا رب اندر دل آن خسرو شیرین انداز
که برحمت گذری بر سر فرهاد کند

 

[naghmeirani]

یا رب اندر دل آن خسرو شیرین انداز
که برحمت گذری بر سر فرهاد کند

دوش آرزوی خواب خوشم بود یک زمان
امشب نظر به روی تو از خواب خوشترست

 

[azadeh_arch _eng]

تو نازك طبعي و طاقت نياري
گرانيهاي مشتي طلق پوشان

 

[mob]

نازم هوای فارس که از اعتدال آن

بادام بن شکوفه مه بهمن آورد

 

[naghmeirani]

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمائی

 

[sara.sss27]

یارب این بوی خوش از روضه جان می آید
یا نسیمی است کزان سوی جهان می آید

 

[Mitra_Galaxy]

در حسرت ديدار تو آواره ترينم

هرچند كه تا منزل تو فاصله اي نيست

ديريست كه از خانه خرابان جهانم

بر سقف فروريخته ام چلچله اي نيست

 

[*زهره*]

تو خفته‌ای و نشد عشق را کرانه پدید
تبارک الله از این ره که نیست پایانش

 

[j_ghalibaf]

شب از فراقت در فغان،روز از غمت در زاری ام
دارم عجب روز و شبی،آن خواب و این بیداری ام
عاشق اصفهانی

 

[*زهره*]

می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
سرمکش تا نکشد سر به فلک فریادم

 

[tools]

معرفت نیست در این قوم خدتا را سببی
تا برم گوهر خود را به خریدار دگر

 

[magsod]

رندم و شهره به شوريدگي و شيدائي
شيوه‌ام چشم چراني و قدح پيمائي

 

[ali_mech86]

یار بی پرده از در و دیوار
در تجلی است یا اولو الابصار

 

[Mitra_Galaxy]

راز درون پرده ز رندان مست پرس
کاين حال نيست زاهد عالی مقام را

 

[ali_mech86]

آتش است این بانگ نای و نیست باد
هر که این آتش ندارد نیست باد

 

[magsod]

دلم اميد فراوان به وصل روي تو داشت
ولي اجل به ره عمر رهزن امل است

 

[*زهره*]

تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری
وفای عهد من از خاطرت بدر نرود

 

[magsod]

درد پنهان به تو گويم که خداوند مني
يا نگويم که تو خود مطلعي بر اسرار

 

[Mitra_Galaxy]

روزگاری شد که در میخانه خدمت می کنم
در لباس فقر کار اهل دولت می کنم

 

[j_ghalibaf]

ما چو پیمان با همه بستیم،هرگز نشکنیم
گر همه زهر است چون خوردیم،ساغر نشکنیم
وحشی بافقی

 

[Mitra_Galaxy]

منم عاشق مرا با غم سازگار است
تو معشوقی تو را با غم چکار است ؟

 

[j_ghalibaf]

تنی آلوده درد ودلی لبریز غم دارم
ز اسباب پریشانی ترا ای عشق کم دارم