مشاعرۀ سنّتی

[d_vasegh]

ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست
حال هجران نتوان گفت چه مشکل حالیست

 

[mim-shimi]

تکیه بر اختر شب گرد مکن کاین عیار
ناج کاووس ربود و کمر کیخسرو

 

[massom11111]

میانه گریه می خندم که چون شمع اندرین مجلس
زبان آتشینم هست لیکن در نمیگیرد
همزمان شدیم سالی
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهان دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد
اوه همه چی ریخت بهم من انصراف میدم

 

[سرمد حیدری]

میفکن بر صف رندان نظری بهتر از این........بر در میکده میکن گذری بهتر از این
در حق من لبت این لطف که میفرماید.........سخت خوبست ولیکن قدری بیشتر از این

 

[elnaz66]

نگاه کن که موم شب به راه ما

چگونه قطره قطره آب میشود

صراحی سیاه دیدگان من به لای لای گرم تو

لبالب از شراب خواب میشود

 

[گلابتون]

دست از مس وجود چو مردان ره بشوي ..........تا كيمياي عشق بيابي و زر شوي

 

[d_vasegh]

یارب سببی ساز که یارم به سلامت
باز آید برهاندم از بند ملامت

 

[zarnaz_a]

تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

 

[d_vasegh]

شراب تلخ میخواهم که مرد افکن بود زورش
که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش

 

[گلابتون]

شراب خانگي ام بس.. مي مغانه بيار...............حريف باده رسيد ..اي رفيق توبه وداع

 

[massom11111]

شکر ایزد که ز تاراج خزان رخنه نیافت
بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت
امروز انگاری بخت من با اینجا یار نیست مدام ادیت باید کنم

 

[d_vasegh]

عشق آتش سوختن افروختن
عشق در فیض است احصای جمیع

 

[sina1]

عشق آمدو شد چو خون اندر رگ و پوست
تا کرد مرا تهی و پر کرد زدوست

 

[R@mtin.eng]

تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق ...... هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم

 

[sina1]

من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود
سر و جان را نتوان گفت که مقداری هست

 

[katayoun]

تو با من ميرفتي
تو در من مي خواندي
تو از ميان نارون ها گنجشك هاي عاشق را
به صبح پنجره دعوت مي كردي

 

[secret_f]

یاد باد آنکه سر کوی تو ام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود

 

[محـسن ز]

دل نیست شد از غم فراوانش چه باک
خشتی که در آب است زبارانش چه باک

 

[sahar6711]

درد ما را نیست درمان الغیاث
هجر ما را نیست پایان الغیاث

 

[zarnaz_a]

تا حالا فکر میکردم مشکلم فقط سر "ل" هستش. اما ظاهرا مشکلات عدیدست.
آخه با "ث" هم شعر وجود داره؟؟؟

 

[سرمد حیدری]

منم با ث شعر گیر نیووردم

 

[.MosTaFa.]

مثل اينكه بد جوري گير كرده

بايد يه شعري از خودم در وكنم

 

[.MosTaFa.]

ثابت قدم بود آن كس كه بعد از اين
ياري دهد كه شود اين تاپيك به كزين

 

[massom11111]

نی من تنها کشم تطاول زلفت
کیست که او داغ آن سیاه ندارد ؟

 

[mim-shimi]

در انتظار رویت ما و امیدواری
وز عشوه لبانت ما و خبال و خوابی

 

[سرمد حیدری]

یا رب از ابر هدایت برسان بارانی
پیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم

 

[khoshhal]

مرحباای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست

 

[sina1]

تنهایی دستهای ما با دست هم شد آشنا
باهم تپیدقلبهای ما از هم شدیم اما جدا

 

[secret_f]

آید آن روز که ما هجرت از این خانه کنیم

ز جهان پرده زده بر شاخ عدم لانه کنیم

 

[sina1]

مرا با شمع نسبت نیست در سوز

که او شب سوزد و من در شب و روز