طرح پله پله تا ملاقات خدا

عاطفه خدادی

عضو جدید
با سلام و تشکر
رسالت قشنگیه امیدوارم وقتی به پایان میبریدش هممون آدم شده باشیم
چرا پله های بعدی رو معرفی نمکنید امروز که سوم ماه مهره مگه اول و وسط هر ماه قرار نبود مطالب جدید رو ارائه بدید؟
 

phalagh

مدیر بازنشسته
با سلام و تشکر
رسالت قشنگیه امیدوارم وقتی به پایان میبریدش هممون آدم شده باشیم
چرا پله های بعدی رو معرفی نمکنید امروز که سوم ماه مهره مگه اول و وسط هر ماه قرار نبود مطالب جدید رو ارائه بدید؟
بچه ها شرمندم.
گفته بودم سرم شلوغه.
اما خب یه کم دیر و زود داره اما سوخت و سوز نداره.شما هم ببخشید.
داشتم برا بحث این بار جستجو میکردم که در ادامه بحث مراقبت در گفتار باشه. دیدم الی ماشاءالله گناهه که برای این زبون 5 سانتی برشمردن. به همین دلیل بهتر دیدم یه تاپیک هم در این مورد بزنم.
 

phalagh

مدیر بازنشسته
پله هفتم: پرهیز از استهزاء و مسخره كردن

پله هفتم: پرهیز از استهزاء و مسخره كردن

استهزاء اين است كه آدمى گفتار يا كردار يا صفات و خلقت مردم را به قول يا به فعل يا به ايماء و اشاره طورى نقل و حكايت و بازگو كند كه سبب خنده ديگران شود، و البته اين عمل از ايذاء و تحقير و آگاهانيدن بر عيوب و نقائص مردم خالى نيست، و اگر اين كار در حضور شخص مورد استهزاء نباشد، متضمن غيبت نيز خواهد بود.و باعث اين صفت و عمل يا عداوت است‏يا تكبر و كوچك شمردن شخصى كه به او استهزاء مى‏شود، در اين صورت از رذائل قوه غضبيه است.و يا به قصد خندانيدن و دلشاد كردن مالداران و اهل دنياست از راه طمع در چركهاى دست آلوده آنها و به دست آوردن پاره‏اى از اموال حرام ايشان.
شكى نيست كه اين خوى و عمل شيوه اراذل حزب شياطين است كه بهره‏اى از دين و ايمان ندارند، زيرا اينان سخن دروغين بر هم مى‏بندند و به كارهاى تعجب‏آور دست مى‏زنند، قيد و قلاده جوانمردى و آزادگى از گردن برمى‏دارند، و پرده‏هاى شرم و حيا را در برابر ديده مردم خردمند مى‏درند، و عيوب و نقائص و لغزشهاى مسلمانان را آشكار و علنى مى‏سازند، و افعال نيكان و اخيار را چنان نقل و حكايت مى‏كنند كه باعث مضحكه فرومايگان و اشرار گردد، و صفات خوبان و ابرار را به رسواترين صورت در انظار مردم تقليد مى‏كنند.بدون ترديد مرتكب اين افعال به مراحل بسيار از انسانيت دور است، و مستوجب عقوبت دنيا و عذاب آخرت خواهد بود، و در ديده اهل خرد و دانش لحظه‏اى از خوارى و پستى بر كنار نيست، و در دلهاى اهل ايمان هيچ وقع و اعتبارى ندارد. و در مذمت اين عمل همين بس كه چنين گناهان خبيثى را وسيله تحصيل مال پليد يا به دست آوردن اعتبار در نظر ابناى دنيا مى‏گرداند، گويى اعتقاد ندارد كه متكفل روزى بندگان خداى سبحان است.
راه دفع اين خوى ناپسند - بعد از تامل در بدى عاقبت و وخامت‏سرانجام آن، و در نظر آوردن ذلت و خوارى دنيوى كه لازمه آن است - اين است كه اگر باعث آن عداوت و تكبر است آن را از ميان ببرد، و اگر انگيزه آن به نشاط آوردن و شادمان گردانيدن دلهاى اهل دنيا به طمع مال آنهاست‏بايد بداند كه هر كسى آن قدر مال و روزى كه براى او مقدر شده است از سوى خداى سبحان به وى مى‏رسد، و هر كه تقواى الهى داشته باشد و بر خدا توكل كند خداوند گشايشى برايش پيش آورد و از آنجا كه گمان ندارد به او روزى مى‏رساند، و در آخرت سعادتمند خواهد بود.و اگر شيطان او را بفريبد و به تحصيل درآمدهاى پليد و حرام وا دارد، بيش از آنچه مقدر است‏به وى نخواهد رسيد، و در آخرت بدبخت و بيچاره خواهد بود.
و نيز بايد دانست كه هر كس بر خدا توكل كند و متصف به آزادگى باشد، توكل و آزادگى را براى دستيابى به پاره‏اى از اموال خبيث و پليد به اين افعال پست تبديل نمى‏كند، و نفس خود را عتاب و سرزنش مى‏كند و او را پند و نصيحت مى‏دهد، و آنچه از شريعت در مذمت مستهزئان و عذاب آنها در قيامت (به صورت استهزاء) رسيده متذكر مى‏شود.خداى سبحان مى‏فرمايد:
«لا يسخر قوم من قوم عسى ان يكونوا خيرا منهم‏» (حجرات، 11) .
«هيچ گروهى گروه ديگر را مسخره نكنند، شايد آن گروه از آنها بهتر باشند» .
و پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «كسانى كه مردم را مسخره و استهزاء مى‏كنند براى هر يك درى از بهشت را مى‏گشايند و مى‏گويند: بشتاب بشتاب! او با رنج و غم مى‏آيد كه داخل شود در را مى‏بندند، سپس درى ديگر را مى‏گشايند و به او مى‏گويند: بشتاب و زود بيا! و چون به نزديك در مى‏رسد در را مى‏بندند.و پيوسته با او چنين مى‏كنند، تا در ديگر گشوده مى‏شود و چون مى‏گويند: بشتاب و تند بيا! ديگر نمى‏آيد» .
و ابن عباس در تفسير اين قول خداى تعالى:
«...يا ويلتنا ما لهذا الكتاب لا يغادر صغيرة و لا كبيرة الا احصاها...» (كهف، 50) .
«...اى واى بر ما! اين چه نامه‏اى است كه هيچ كوچك و بزرگى را فرو نگذاشته مگر آن را به شمار آورده است...» گويد: «آن كوچك: تبسم از روى استهزاء، و آن بزرگ، قهقهه و خنده تمسخر آميز به مؤمن است‏» .و اين اشاره است‏به اينكه خنده بر مردم از گناهان بزرگ است.
آنچه گفته شد در مورد كسى است كه مردم را با استهزاء و تمسخر خود اذيت و اهانت مى‏كند، و اما كسى كه خود را مورد مسخرگى قرار داده و شاد است از اينكه با او شوخى و تمسخر مى‏كنند، اگر چه نسبت‏به خود ستمكار است و از خلق و خوى مؤمنان بدور است، كه خود را خوار و ذليل ساخته، ليكن مسخره كردن ديگران نسبت‏به او از مزاح و شوخى به شمار مى‏رود، و بيان شوخى مذموم و شوخى پسنديده خواهد آمد، و حرام آن اين است كه به ايذاء و تحقير بيانجامد: به اينكه بر سخن اشتباه آميز و نامنظم وى، يا بر افعال آشفته و نامرتب او، يا بر چهره زشت‏يا قامت كوتاه يا دراز وى يا به عيب و نقصى كه دارد بخندند، كه خنده بر اين چيزها داخل در مسخرگى و مورد نهى است.
راه علاج آن - بعد از تذكر آنچه گفته شد - اين است كه استهزاء و مسخره كردن وى موجب خوارى خود او در قيامت در پيشگاه خداى تعالى و در نزد فرشتگان و پيامبران و همه مردم خواهد شد، پس اگر در حسرت و شرم و خجالت و خوارى خود در روزى كه بار گناهان كسانى را كه استهزاء كرده بر دوش دارد و به دوزخ رانده مى‏شود بينديشد، به وحشت مى‏افتد و از خوار كردن ديگران باز مى‏ايستد، و اگر حقيقت‏حال خود را در روز قيامت‏بداند در مى‏يابد كه سزاوارتر اين است كه گاهى بر خود بخندد و زمانى بگريد، زيرا با استهزاء كردن كسى در نزد اراذل مردم خويشتن را در معرض آن قرار مى‏دهد كه آن شخص در قيامت در برابر ديدگان مردم دست او را بگيرد و به ضرب تازيانه، چنانكه خر را مى‏رانند، وى را به سوى آتش جهنم ببرد و او را استهزاء كند و از خوارى او و از اجازه الهى براى انتقام از وى شادمان باشد.پس هر كه در اين باره بينديشد و دشمن جان خود نباشد، از استهزاء و مسخره كردن به كلى اجتناب خواهد نمود.
 

عاطفه خدادی

عضو جدید
فلق جان ممنونم
سلام
میشه یه لطفی کنی در رابطه با شرک که اولین گناه کبیره است و کفر هم یه سری مطلب بدی
سپاس گذارم
 

phalagh

مدیر بازنشسته
فلق جان ممنونم
سلام
میشه یه لطفی کنی در رابطه با شرک که اولین گناه کبیره است و کفر هم یه سری مطلب بدی
سپاس گذارم
خواهش میکنم گلم.
به روی چشم.توی یه تاپیک جدا میزنمش. تو این تاپیک شرط اول اینه که ما تو اصل مشکل نداریم. تو فرعیات هم میدونیم که گناهه اما یه خورده غفلت میکنیم.
اما یه خورده صبر لطفا.تو روزای آینده ترتیبشو میدم.
 

mehrnaz_khalaji

عضو جدید
سلام به فلق جون و همه ی بچه های گل
من خیلی نادمم اخه از اول تابستون این تاپیک رو میدیدم و فکر میکردم که راجع به همون کتاب پله پله تا ملاقات خداست می دونم خیلی خنده داره ولی امشب بلاخره 1 سر به اینجا زدم اونم کاملا اتفاقی !
خیلی پشیمون شدم که چرا حالا اومدم:eek:
منم بین خودتون راه بدین قول میدم جبران کنم

خدا جونم شکرت اخه قده تو گلی ماهی :gol::heart:
 

phalagh

مدیر بازنشسته
سلام به فلق جون و همه ی بچه های گل
من خیلی نادمم اخه از اول تابستون این تاپیک رو میدیدم و فکر میکردم که راجع به همون کتاب پله پله تا ملاقات خداست می دونم خیلی خنده داره ولی امشب بلاخره 1 سر به اینجا زدم اونم کاملا اتفاقی !
خیلی پشیمون شدم که چرا حالا اومدم:eek:
منم بین خودتون راه بدین قول میدم جبران کنم

خدا جونم شکرت اخه قده تو گلی ماهی :gol::heart:
خوش اومدم گلکم..:gol:
به جمع کوچیک اما صمیمی ما خوش اومدی..
نظر یادت نره ها.
من دوست دارم بچه های دیگه هم تو این تاپیک شرکت کنن سر موضوعات مطرح شده بحث کنن.
 

mehrnaz_khalaji

عضو جدید
خوش اومدم گلکم..:gol:
به جمع کوچیک اما صمیمی ما خوش اومدی..
نظر یادت نره ها.
من دوست دارم بچه های دیگه هم تو این تاپیک شرکت کنن سر موضوعات مطرح شده بحث کنن.

مرسی گلم
سعی خودم رو میکنم ولی اخه من از شنبه دیگه خیلی کم میتونم سر بزنم
برا همین هم الان نادمم که 1 تابستون رو گذاشتم الان تازه این تاپیک رو دیدم
دستت درد نکنه خدا خیرت بده:gol:
 

sh.mojtaba

عضو جدید
سلام
سلامم بوی دیرآمدن دارد و ندای زود رفتن.
وقتی وارد این سایت شدم هدفم فقط بالا بردن سطح علمی ام بود ولی انگار خیلی چیزها داره برای بزرگتر شدن.
توی چندصفحه ی قبل خیلی دیدم که گفته بودن کاش زودتر آشنا می شدند و من هم از این قاعده مستثنا نیستم. ولی من بیشتر ضرر کردم چون دیر آمدم و زود می روم. دلم می خواست بمونم و کمک کنم اما نمی تونم.
به هر حال از خدا بریتان می خواهم:
خدایا اینان چندین قدم به سوی تو امده اند و می دانم تو کیلومترها به شوق دیدارشان دویده ای. خدایا من که با اینان نبوده ام اما حالا هر چند که دیر آمده ام ازتو می خواهم مرا هم همراه اینان کنی.
می دانم برای اینان که دز سخت ترین لحظات و در بدترین مکان ها باز هم به یاد تو بوده اند بالاتر از بهشت جایی داده ای. و می دانم دعای خیرت باز هم پشت سر اینان است.
خدایا این دوستداران تو نشان دادند که در همه جا به یادت هستند، تو هم به این دوستداران خودت در سخت ترین شرایط یاری رسان.
خدایا من هم دوست دارم.
زبان من قاصر است که چه بگویم و چه بنویسم فقط می گویم حرفهایی که زدم مثل قطره است در برابر میلیون ها اقیانوس
دوستتان دارم
sh.mojtaba
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
یه نکته درباره قدم برداشتن بسوی خدا:
نمی دونم فیلم حضرت یوسف رو دیدید یا نه! اما این فیلم هر چی انتقاد ازش کنند یه نکته خیلی آموزنده برای من داشت:
در اون صحنه ای که ذلیخا درها رو بسته بود و یوسف را گرفتار کرده بود! یک فاصله دو سه متری بین یوسف و در بسته وجود داشت! چی فکر میکنید؟
یوسف میتونست بگه خدا! خودت که میبینی، ذلیخا همه درها رو قفل کرده و من هم مجبورم! یا نجاتم بده یا اینکه من ...
اما او این کارو نکرد! همون دو سه متر فاصله یوسف بود با خدایی شدن!!!
یوسف دو سه متر بسمت در(خدا) دوید و دستش را بطرف در قفل شده دراز کرد! در قفل شده باز شد!!! و یوسف از گناه بسوی معبود شتافت!
اگر یوسف بسمت در میرفت اما دستش را دراز نمی کرد! باز هم او گناه کار بود! این منطق خداست که میگوید ای بنده تو یک قدم بسمت من بردار! تا من کار را برایت آسان کنم! اما ما در بسیاری مواقع اینگونه نیستیم! ایستاده ایم در آغوش ذلیخا و فریاد میزنیم! خدا ما را نجات بده! خدا ما را صدا میزند! اما ما دو دستی ذلیخا ها را گرفته ایم و می گوییم خدا نجاتم بده!
من الله توفیق
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سلام،
راستش خدایی شدن خیلی سخت نیست.فکر کنم همه مون انقدر از خدا پس گردنی خوردیم که بدونیم خدا ما رو ول نمی کنه.کافیه با خدا دوست باشیم یه دوستی درست حسابی،باقی کارها خودشون جور میشه.تا حالا چند بار نماز ردیف خوندیم که بعدش کلی با خودمون حال کنیم؟من یه کار ساده می گم که انجامش خیلی هم سخت نیست.وقتی نماز می خونیم،تو قنوت هر چی تو دلمونه بریزیم بیرون،خودمونیم و خدای خودمون.می بینید هم سبک شدید و هم یه دوست پیدا کردید که محرم اسرارتونه و کمک حالتون.
دیدم یکی از دوستان نوشته بود نمازم رنگ و بوی مادی پیدا کرده.اصلاً نماز نمی تونه رنگ بوی مادی پیدا کنه چون داری برای خدا می خونی.اگه می بینید حس ریا پیدا می کنید،برید تو یه اتاق تنهایی،چراغ رو هم خاموش کنید.خودتون و خدای خودتون.
مسئله ای که یک ماه پیش گفتید یکی از بدبختی های منه.
من دیر رسیدم،اما رسیدم.
امیدوارم تاپیک سر زنده و شاداب بمونه و پله های نردبام اینجا تموم نشه.

یا علی
 

phalagh

مدیر بازنشسته
سلام،
راستش خدایی شدن خیلی سخت نیست.فکر کنم همه مون انقدر از خدا پس گردنی خوردیم که بدونیم خدا ما رو ول نمی کنه.کافیه با خدا دوست باشیم یه دوستی درست حسابی،باقی کارها خودشون جور میشه.تا حالا چند بار نماز ردیف خوندیم که بعدش کلی با خودمون حال کنیم؟من یه کار ساده می گم که انجامش خیلی هم سخت نیست.وقتی نماز می خونیم،تو قنوت هر چی تو دلمونه بریزیم بیرون،خودمونیم و خدای خودمون.می بینید هم سبک شدید و هم یه دوست پیدا کردید که محرم اسرارتونه و کمک حالتون.
دیدم یکی از دوستان نوشته بود نمازم رنگ و بوی مادی پیدا کرده.اصلاً نماز نمی تونه رنگ بوی مادی پیدا کنه چون داری برای خدا می خونی.اگه می بینید حس ریا پیدا می کنید،برید تو یه اتاق تنهایی،چراغ رو هم خاموش کنید.خودتون و خدای خودتون.
مسئله ای که یک ماه پیش گفتید یکی از بدبختی های منه.
من دیر رسیدم،اما رسیدم.
امیدوارم تاپیک سر زنده و شاداب بمونه و پله های نردبام اینجا تموم نشه.

یا علی
خوش اومدی.
من دوست دارم و داشتم تاپیکو ادامه بدم. اما دیدم دیگه بچه ها به گرمی قبل نیستن.این بارم که مرحله جدید رو نزاشتم هیشکی نیومد بپرسه چرا؟ یعنی کسی منتظر نبود.
این تاپیک زیبایی و لذتش به دسته جمعی بودنشه.
 

ryhan

عضو جدید
سلام فلق خانم دوست عزیزم

شما توی نظرات اولتون گفته بودین که مهم نیست تعداد چند نفر باشه حتی یه نفر هم باشه

کافیه

اصلا اون یه نفر هم نباشه خدا که هست

منم دیر رسیدم و لی اگه ادامه بدین قول میدم خودم رو با پله برقی یا آسانسور به

شما برسونم

خدا رو منتظر نذارین:gol::gol::gol::gol::gol:
 
آخرین ویرایش:

ryhan

عضو جدید
خدای بزرگ و مهربان

خدای بزرگ و مهربان

:gol:خدا به ما نزدیک است

خدا در قلب مومن است

خدا از رگ گردن هم به ما نزدیک تر است:gol:

فقط کافیست صدایش کنید
خدا

یا رب

یا الله
 

phalagh

مدیر بازنشسته
سلام فلق خانم دوست عزیزم

شما توی نظرات اولتون گفته بودین که مهم نیست تعداد چند نفر باشه حتی یه نفر هم باشه

کافیه

اصلا اون یه نفر هم نباشه خدا که هست

منم دیر رسیدم و لی اگه ادامه بدین قول میدم خودم رو با پله برقی یا آسانسور به

شما برسونم

خدا رو منتظر نذارین:gol::gol::gol::gol::gol:
سلام عزیزم.
درسته این حف من بود و هست.اما خوب همین یه نفر هم نبود.
ولی حالا که تو هستی خوب دوباره مشتاقم.اگه بقیه هم بیان که نور علی نوره.
 

sh.mojtaba

عضو جدید
فلق خانم سلام
میخواستم به یک نکته اشاره کنم که این نکته رو یک نفر دیگه به من گفته بود و زکات علم به آموختن به دیگری است:
تاریک ترین زمان در شب قبل از سحر است.
اولا هدف شما از ایجاد این تاپیک جی بوده؟ مگر نه اینکه افرادی با خوندن متناوبی این مطالب راه رسیدن به خدا رو بهتر و راحت تر پیدا کنند؟ شاید این افراد مدت ها بعد به این قسمت سر بزنند و این دوره رو شروع کنند. پس هیچ وقت دست نکشید از کارتون. مطمئن باشید خدا ثواب و اجر شما رو میده.
و اما نکته ای که میخواستم به اون اشاره کنم اینه که هیچ وقت نا امید نشوید شاید بعد از اون زمانیکه شما دست از کار کشیدید افراد زیادی میخواستند توی این طرح شرکت کنند.
من واقعا شرمنده ام اگر این حرفها رو به شما زدم فقط یک نصیحتی بود از یک برادر کوچکتر همین.
شاد باشید
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سلام،
ایول،نگا،هنوز هم یه نفرها هستن!پس فلق خانوم یا علی!
چهارشنبه نیمه ی ماه،من یکی که منتظرم.
 

phalagh

مدیر بازنشسته
سلام به همه دوستای گل و خوبم.
واقعا از دیدنتون در اینجا و همراه و همگام با بقیه خوشحالم.
توی پست بعد مرحله جدید رو میزارم.
 

phalagh

مدیر بازنشسته
پله هشتم: پرهیز از طعنه زدن

پله هشتم: پرهیز از طعنه زدن

در ادامه بحث مراقبت در گفتار برای این مرحله پرهیز از طعنه زدن رو در نظر گرفتم. که البته تا حدودی همبستگی شدیدی با مراحل قبل داره.طعنه زدن به نوعی غیبت و استهزاء به شمار می آید. طعن (يا طعنه) زدن نيز از كارهاى مذموم است و موجب ضرر دنيوى و عذاب اخروى مى‏شود.
در حقیقت هم استهزاء و هم طعنه، نوعی غیبت هستن.
در اینجا آیات وروایاتی رو که در این زمینه هست قرار میدم.
همانطور که میدونیم در قرآن سوره همزه سوره ای هست که به نحو شدیدی استهزاء کنندگان رو مورد عتاب قرار داده.وقتی به تفاسیر نگاه میکنیم میبینیم که یکی از مصداق های همزه رو طعن عنوان کردن. در حقیقت
همزه: صيغه مبالغه به معناي كسي كه زياده به ديگران طعن گويد و عيب جوئي كند، به امري كه عيب و نقص نباشد و منظور هتك او باشد.

ويل لكل همزه لمزه
«واي به حال هر عيب جوي طعنه زن»
مرحوم آيت الله طالقاني در تفسير «پرتوي از قرآن» نوشته است: «همزه و لمزه» خوي و روش و عادت افراد خودبين و خودپرست را مي رساند كه در هر وضعي باشند و به هر وسيله آشكار و پنهاني كه دارند - گرچه با اشاره و طعن باشد- كوشش دارند كه ديگران را مرهون نمايند و خصائل انساني و شخصيت آنها را خرد كنند، تا راه نفوذ و بهره كشي از مردم را به سود خود، بگشايند
امام فخر رازي در تفسير خود در اين باره مي گويد:
«جميع وجوهي كه مفسران در معني اين دو لفظ (همزه و لمزه) نقل كرده اند به يكديگر نزديكتر و همگي به يك اهل برمي گردند كه طعن زدن بر مردم و اظهار عيب ديگران باشد. حال چنين عمل زشتي بر دو گونه انجام مي شود: يا به صورت جدي، مثل هنگام حسد ورزيدن و كينه و دشمني كردن يا به صورت شوخي، مانند مسخرگي و خنداندن سايرين، و باز هر يك از اين دو نوع يا در امور متعلق به دين آنهاست، يا مربوط به شكل و ساختمان وصورت اشخاص، يا نشستن و راه رفتن و ساير حركات و سكنات، اظهار عيب در همه وجود مذكور، يا در حضور است، و يا در غياب. و در هر دو فرض يا به لفظ و زبان است، و يا به اشاره، به سر و دست و ساير اعضاء و تمام اين انواع، مشمول آيه بوده، ممنوع و مذموم و حرام مي باشند خواه به اعتبار معني لغوي دو لفظ همزه و لمزه باشد و خواه به لحاظ مقصود اصلي و منظور اساسي آيه، كه كليه وجوه نامبرده در حكم حرمت شريك هستند18.
علي بن ابراهيم قمي مي گويد : در خبر معراج از پيامبر(ص) روايت است كه فرمود: پس بر دسته اي گذشتم كه براي آنها لبهايي بود، مانند لبهاي شتها و مي چيدندگوشت از پهلوهاي آنان و مي انداختند در دهان آنان. از جبرئل پرسيدم كيستند اين جماعت؟
گفت: اينها غيبت كنندگان و طعنه زنندگانند.
همچنین در خطبه همام حضرت علی چنین می فرمایند:
«نباش از كساني كه به زندگي طعنه مي‌زند ولي نسبت به زندگي خودش مداهنه مي‌كند.» مداهنه يعني چاپلوسي و چرب‌زباني نسبت به خودش و طعنه زدن به ديگران.
گر خدا خواهد كه پردة كس درد
ميلش اندر طعنة پاكان زند
يكي از آفات طعنه زدن به ديگران كه خدا به وسيله خودمان گمراهي ما را فراهم مي‌كند.
حضرت باقر عليه السلام فرمود:
«اياكم و الطعن على المؤمنين‏»
«از طعن زدن به مؤمنان بپرهيزيد.» و فرمود: «ما من انسان يطعن فى عين مؤمن الا مات بشر ميتة، و كان قمنا ان لا يرجع الى خير.» «هيچ انسانى روياروى مؤمنى به او طعنه نمى‏زند جز اينكه به بدترين مردنها مى‏ميرد، و سزاوار است كه به خير باز نگردد.»

رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «ليس المؤمن بالطعان و لا اللعان، و لا الفاحش و لا البذى‏» «مؤمن طعنه زن و لعنتگر و فحش‏گو و بد زبان نيست.»
جبران خلیل جبران هم میگه: آنها که معني خوبيرا درک مي کنند از برهنه به طعنه نمي پرسند: جامه اتکجاست؟ بابي خانمان به مسخره نمي گويند : بر سر خانه ات چه آمدهاست؟
******************
اینطوری که در تفاسیر مختلف از سوره همزه و دیگر آیات قرآن که به نهی از استهزاء طعن و غیبت پرداخته اند دیده میشه همه اینها زمانی مذموم هستن که فرد در پی عیبجویی باشه.
****************
مرحله ی بعد انشاءالله اول آذر


 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سخـــــــته!!! تیکه انداختن هم شامل این بحث میشه؟ یعنی تیکه نندازیم؟ اوماراتمون نمی گذره که!نمیشه یه کار دیگه کنیم؟ :w05:
نمیشه، پس میریم تو ترک!

یا علی
Sparrow
 

sh.mojtaba

عضو جدید
ممنون از فلق خانوم
ولی خداییش خیلی سخته تیکه ننداخت. من به شخصه سر کلاس های دانشگاه تیکه نندازم میمیرم.
باز هم ممنون. مطمئنا تلاشم رو میکنم که کمتر از قبلش کنم.
بهشت نصیبتون
 

sh.mojtaba

عضو جدید
سلام
فلق خانم یادتون نره اول ماه مرحله ی جدید رو بگذارید. من منتظرم
ممنون
 

phalagh

مدیر بازنشسته
دوستای عزیزم سلام
شرمنده از تاخیری که داشتم. علتش اینه که موضوع هر مرحله باید به شکلی باشه که انسنجام به هم نخوره. برا امشبم خواستم مرحله مراقبت در گفتار رو ادامه بدم اما وقتی به آرشیوم نگاه کردم دیم 4 کرحله حداقل باید به این موضوع اختصاص پیدا کنه که این باعث طولانی شدن مطلب میشه.
اینه که در این پست مرحله مراقبت در گفتار رو تموم میکنم و البته با ذکر نام 40 گناه از گناهان زبان:
شایع پراکنی
غیبت کردن
بدعت در دین
دروغ گفتن
رنجاندن مومن
قسم دروغ
فحش وناسزا
وعده ی دروغ
خشونت در گفتار
مزاح زیاد
سخن چینی کردن
بدخلقی
به نام بد صداکردن
دل شکستن
شوخی با نامحرم
آبروریزی
تملق وچابلوسی
تهمت زدن
فریاد زدن بیجا
طعنه زدن
لعنت کردن به مردم
حکم ناحق
اظهار حسد وبخل
سرزنش بیجا
با منکر وحیله سخن گفتن
مسخره کردن
خبری را ندانسته گفتن
ناامیدکردن
تحریف مسائل دینی
ریادر گفتار
فاش کردن اسرار مردم
امربه منکر
عیبجویی از دیگران
نهی ازمعروف
تصدیق کفرو شرک
زخم زبان زدن
بد زبانی با مردم به هنگام معاشرت
شهادت ناحق
تقلید صدای کسی برای مسخره کردن
کبردرگفتار
یه نگاهی که به ایمن بالایی ها میندازم میگم خدا خودش به دادمون برسه.
 

phalagh

مدیر بازنشسته
پله نهم: حسن خلق

پله نهم: حسن خلق

خوب وارد بحث مراقبت در رفتار میشیم( هرچند من مراحل قبل رو هم در زمره مراقبت در رفتار میدونم)
حسن خلق

این صفت زیبا در کلام آسمانی رسول اکرم ص به عنوان سنگین ترین عمل در ترازوی قیامت آمده است:

ما یوضع فی میزان امرء یوم القیامه افضل من حسن الخلق ( اصول کافی ج ۳۲ ص ۹۹ ) روز قیامت در ترازوی ( اعمال ) شخص چیزی بر تر از خوشخویی قرار نمی گیرد .

امام صادق ع نیز اظهار فرموده که زندگی بدون خوش خلقی شیرین و گوارا نخواهدبود: لا عیش اهنا من حسن الخلق ( روضه کافی ج ۸ ص ۲۴۴ اسلامیه )

این گونه ارج گذاری و ستایش از * حسن خلق * این خوی پسندیده را در ردیف مهم ترین فضایل انسانی قرار می دهد. و هر انسانی را موظف می کند تا خود را بدان آراسته سازد و به سهم خود فضای زیست اجتماعی را گوارا و معطر گرداند و بدینسان همه مردم در محیطی گرم و صمیمی به زندگی خویش ادامه دهند.

در سخن مولای متقیان ع سر چشمه این خصلت خدا پسند این گونه معرفی شده است : الخلق المحمود من ثمار العقل ( شرح غررالحکم ج ۱ ص ۳۳۹ ) خوی پسندیده ثمره خرد است.

رابطه با دین :

خوش اخلاقی یک خوی زیبای انسانی است و در وجود هر کس صرف نظر از آیین و مرامش - ممکن است یافت شود با این وصف ارتباطی نا گسستنی با شریعت مقدس الهی دارد پیام آوران خدا بدون استثنا خوشخو بوده اند و خوش اخلاقی نه تنها علامت تدین است بلکه به تعبیر رهبر بزرگوار اسلام ص نصف دین را تشکیل می دهد: حسن الخلق نصف الدین ( وسائل الشیعه ج ۸ ص ۵۰۷ )

از سخن حضرت امام باقر ع نیز بر می آید که هر چه مومن خوشخو تر باشد ایمانش کامل تر است: ان اکمل المومنین ایمانا احسنهم خلقا .

امام صادق ع به مسلمانان سفارش کرده که حتما باید همراه اسلام حسن خلق داشته باشند : ان الله عز و جل ارتضی لکم الاسلام دینا فاحسنوا صحبته بالسخا و حسن الخلق ( اصول کافی ج۲ ص ۵۶ ) خداوند بزرگ برای شما دین اسلام را پسندیده است. پس همراهی با او را با سخاوت و خوش خلقی نیکو سازید.

دستاوردها:

خوش خلقی تاثیر بسزایی در بهبودی جو اجتماع می گذارد و آثار ارزنده ای نیز برای شخص خوشخو دارد که برخی از آنها را در زیر توضیح می دهیم:

الف ) اجتماعی :

۱) دوستی ومحبت : انسانها تشنه محبتند و دلهای آنان اسیر کمند محبت می شود و طبعا از دیگران انتظار بر خوردی خوش و انسان دوستانه دارند و تحت تاثیر عواطف دیگران نیز قرار میگیرندو بلا فاصله عواطف انسانی خویش را بروز می دهند. پس چه خوب است همه افراد اجتماع نسبت به یکدیگر با زبان نرم روی گشاده و بر خوردی دوستانه برخورد کنند و فضای زندگی را عطر محبت بزنند و با همنوعان خود صمیمی زندگی کنند امام صادق ع فرمود: حسن الخلق مجلبه للموده ( اصول کافی ج ۱ ص ۲۶ ) خوش خلقی دوستی دیگران را جلب می کند.

۲) آبادی شهرها و درازی عمرها : با صمیمی شدن انساها نسبت به یکدیگر طبعا دغدغه ها و جنگ اعصاب و بی اعتمادی و اظطراب و دلهره و ... رخت می بندد و افراد جامعه در امنیت روحی و اعتماد متقابل به کار و تلاش می پردازندو همدیگر را در کارها یاری می دهند برای همنوعان دلسوزی می کنند غمخوار هم می شوند و ... در چنین فضایی هر کسی زندگی راحتی خواهد داشت شهر ها آباد می گردد و بیماریها کم می شود و طول عمرها نیز بیشتر می شود علاوه براینکه خداوند نیز بر چنین اجتماعی نظر لطف خواهد داشت و آنها را یاری خواهد داد. امام صادق ع فرمود : البر و حسن الخلق یعمران الدیار و یزیدان فی الاعمار ( اصول کافی ) نیکی و خوشخویی شهر ها را آباد و عمر ها را زیاد خواهد کرد.

ب ) فردی :

کارهای نیک و صفات زیبا بیش از سودی که بدیگران می رسانند صاحب خویش را نفع می بخشند از جمله سود فردی حسن خلق به مراتب از آثار اجتماعی آن بیشتر است و این در حالی است که فرد خوش اخلاق در آثار اجتماعی آن صفت پسندیده نیز شریک است :

۱) روزی فراوان : امیر مومنان ع فرمود : حسن الخلق یزید فی الرزق ( سفینه البخار ج ۱ ص ۴۱۱ )

۲) خیر دنیا و آخرت : رسول اکرم ص فرمود : ان حسن الخلق ذهب بخیر الدنیا و الاخره ( وسائل الشیعه ج ۸ ص ۵۰۸ )

۳) پاداش مجاهد :حضرت صادق ع فرمود : ا ن الله تبارک و تعالی لیعطی العبد من الثواب علی حسن الخلق کما یعطی المجاهد فی سبیل الله ... ( اصول کافی ج ۲ ص ۱۰۱ ) خداوند متعال در برابر حسن خلق بنده به او پاداش مجاهد در راه خدا را عطا می فرماید.

۴) درجه عالی : همان حضرت فرمود : ان حسن الخلق یبلغ بصاحبه درجه الصائم القائم ( اصول کافی ) خوشخویی صاحبش را به مقام روزه گیر شب زنده دار می رساند.

۵) نابودی گناهان : همان امام فرمود : ان الخلق الحسن یمیث الخطیئه کما تمیث الشمس الجلید ( وسایل الشیعه ج ۸ ص ۵۰۴ ) همانا خلق نیکو خطاها را ذوب می کند چنانکه خورشید یخ را آب می کند .

۶) بهشت جاویدان : امام رضا ع از پدرانش از حضرت رسول اکرم ص چنین نقل می کند :

علیکم بحسن الخلق فان حسن الخلق فی الجنه لا محاله ... ( وسائل الشیعه ج ۸ ص ۵۰۶ ) بر شما باد به خوشخویی که خوشخویی در نهایت وارد بهشت می شود.

التماس دعا
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
دعا کنین که حالمون خوب بشه

دعا کنین که حالمون خوب بشه

(برای پله نهم)

تصور کنید همه همینطور باشن! خوش اخلاق و مهربون! همه به فکر همدیگه!
من که عمرم قد نمیده اما میگن اوایل انقلاب و موقع جنگ همه با هم مهربون بودن و درد یکی درد همه بود، حالا من نمی دونم،مردم همون مردمن اما چی به سرشون اومده؟
همه دنبال اینن که یکی رو بکشن پایین و ازش برای خودشون نردبوم درست کنن! یه شعر میذارم اینجا شاید جاش نباشه اما حرف دل منو یه جورایی میزنه:

دعا کنین که حالمون خوب بشه(ابوالفضل زرویی نصر آبادی)
اي جماعت چطوره حالاتتون
قربون اون فهم و کمالات‌تون
گردنتون پيش کسي خم نشه
از سر بنده سايه‌تون کم نشه
راز و نياز و بندگي‌تون، درست
حساب کتاب زندگي‌تون درست
باز يه هوا دلم گرفته امروز
جون شما دلم گرفته امروز
راست و حسينيش نمي‌دونم چرا
بيني و بينيش، نمي‌دونم چرا
فرقي نداره ديگه شهر و روستا
حال نمي‌دن مثل قديما دوستا
شاپرکا به نيش مجهز شدن
غريب‌گزا هم آشنا گز شدن
***
گذشت دوره‌اي که «ما» يکي بود
خدا و عشق آدما يکي بود
تو کوچه‌هاي غربي ِ صناعت
عشق و گرفتن از شما، جماعت
درسته ديگه توي شهر ما نيست
دلي که مثل کاروان‌سرا نيست
يه چيزي مي‌گم ايشالّا دلخور نشين
قربون اون دلاي تک سرنشين
شهر بدون مرد، شهر درده
قربون شکل ماه هر چي مرده
مرداي ده، مرداي کاه و گندم
مرداي ده مرداي خوان هشتم
مرداي پشت کوه، مثل خورشيد
تو دلشون هزار جام جمشيد
کيسه چپق‌ها به پر شال‌شون
لشکر بچه‌ها به دنبال‌شون
بيل و کلنگ‌شون هميشه براق
قليون‌شون به راه، دماغ‌شون چاق
صبح سحر پا مي‌شن از رختخواب
يکسره رو پان تا غروب آفتاب
چارتاي رُستَمن به قدّ و قامت
هيکلشون توب، تنشون سلامت
نبوده غير گرده‌ي گلاشون
غبار اگر نشسته رو کلاشون
کلام‌شون دعا، دعاشون روا
سلام و نون و عشق‌شون بي‌ريا
مرداي نازدار اهل شهرن
با خودشون هم اين قبيله قهرن
مرداي اخم و طعنه‌ي بي‌دليل
مرداي سرشکسته‌ي زن ذليل
مرداي دکتراي حلّ جدول
مرداي نق نقوي ِ لوس ِ تنبل
لعنت و نفرين مي‌کنن به جاده
اگر برن چار تا قدم پياده
مرداي خواب تو ساعت اداري
تازه دو ساعتم اضافه‌کاري
توي رَگاشون مي‌کشه تنوره
تري‌گليسريد و قند و اوره
انگار آتيش گرفته ترمه‌هاشون
هميشه تو همه سگرمه‌هاشون
به زير دست، ترشي و عبوسي
به منشي اداره چاپلوسي
براي جَستن از مظان شک‌ها
دايرةالمعارف کلک‌ها
بچه به دنيا مي‌آرن با نذور
اغلب‌شون يه دونه اون هم به زور
پيش هم از عاطفه دم مي‌زنن
پشت سر اما واسه هم مي‌زنن
اين‌جا فقط مهم مقام و پُسته
مرداي شهري کارشون درسته
مشدي حسن چاي و سماورت کو
سيني با قالي و گلپرت کو؟
اي به فداي ريخت و شکل و تيپت
بوي چپق نمي‌ده عِطر پيپت
مشدي حسن قربون ميز و فايلت
قربون زنگ گوشي موبايلت
اون که دهاتي و نجيبه مشدي
ميون شهريا غريبه مشدي
قديم تَرا قاتله هم صفت داشت
دزد سر گردنه معرفت داشت
اون زمونا که نقل تربيت بود
آدم‌کُشي يه جور معصيت بود
معني نداره توي عصر «سي دي»
بزرگ و کوچيکي و ريش سفيدي
تقي به فکر رونق نقي نيست
کسي به فکر نفع مابقي نيست
مقاله‌ها پشت هم اندازيه
جناج و باند و حزب و خط بازيه
بس که به هر طرف ستادمون رفت
صراط مستقيم يادمون رفت
ارزشمون به طول و عرض ميزه
چقدر ميز و صندلي عزيزه
تموم فکر و ذکرمون همينه
که هيشکي پشت ميزمون نشينه
اونا که مرد و زن دعاگوشون بود
ميز رياست سر زانوشون بود
بيا بشين که ميز اگه وفا داشت
وفا به صاحباي قبل ِ ما داشت
قديم که نرخ‌ها به طالبش بود
ارزش صندلي به صاحبش بود
فقيه اگه بالاي منبر مي‌نشست
جَوون سه چار پله پايين‌تر مي‌شِست
معني شأن و رتبه يادشون بود
حرمت مردم به سوادشون بود
روي لبت خوبه تبسم باشه
دفتر کارت دل مردم باشه
مردا بدون ميز هم عزيزن
رفوزه‌ها هميشه پشت ميزن
خلاصه قصه اون قدر دِرامه
که ايدز پيش دردمون زکامه
فتنه و دعوا سر نونه مشدي
دوره آخرالزمونه مشدي
جسارتاً شعرم اگه غمين بود
به قول خواجه «خاطرم حزين» بود
دعا کنين که حالمون خوب بشه
تا شعرمون يه ريزه مرغوب بشه
(چند بیتی رو مجبور شدم حذف کنم تا تو یک پست بگنجه)
دانلود فیلم دیدار شعرا با رهبری و خواندن این شعر توسط ابوالفضل زرویی (12.6 MB)

یا علی مدد
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا