بحث:چگونگی ورود روح به جنین

n_roshan

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره هست چرا نباشه کسی که روح رو انکار میکنه زندگی رو هم انکار میکنه
 

ashkan 261

کاربر فعال
من کاری ندارم که روح تو بدن هست یا نیست ، لطفا شرت تاپیک ندید ، توضیح بدید چرا روح هست ، توضیح بدید چرا نیست .
همینطوری که نمیشه گفت روح نیست یا روح هست ، در ثانی بستگی داره روح رو چطور نگاه کنیم .
اگر بعضیا فکر میکنن منظور از روح ، کاسپر هست ، خوب منظور ما اون نیست .
اگر فکر میکنن منظور عقل هست ، خوب منظور ما اونم نیست .

منظور رو هم به تدریج میگیم چی هست ، با استدلال و اثبات ، من از خودم حرفی رو اختراع نمیکنم ، از قرآن هم نمیارم ، از همه منابع مینویسم ، هیچ هدفی با عجله فتح نمیشه ، پس شکیبا باشید و یکمی هم از نظراتتون بگید
 

ashkan 261

کاربر فعال
در قران اینطور بیان شده بود ، که بعد از لقاح ، کودت رشد گیاهی داره ، این ازونجایی اثبات میشه که تا سه ماهگی قلب نمیتپه ، و عصب فعال نیست ، منظور از رشد گیاهی ، رشد بدون حرکت قلب و عصب هست .

بعد از بکار افتادن قلب جنین ، بعضیا اعتقاد دارن که روح وارد بدن میشه و قلب میتپه ، بعضیا هم میگن که مثل حیوانات انسان هم دارای روح میشه . قرآن هم در مورد اینکه روح چگونه وارد میشه ، نگفته اسمان شکافته میشه و روح وارد میشه ، گفته از ادم و حوا نشعت میگیره که در اونجا خدا از روح خود در انسان دمید .

یه انسان با مردنش ، علم و اندوخته اش از بین نمیره ، پس عقل و تفکر قسمتی از روح هست ، فطرت انسان هم نابود نمیشه .
بر اساس نظریه انیشتین که قبلا هم گفتم ، شیطان وجود نداره ، بدی وجود نداره ، اینا زمانی اتفاق میفته که خوبی نباشه . پس انسان بد نیست ، یعنی بدی در ذات نهفته نشده ، زمانی روح بدجنس هست که خوبی فراموش شده باشه . اینجا نباید این تفکر ایجاد بشه بعد از مردن بدی هم به همراه روح خواهد رفت .

ولی عمل انسان وزنه ی ترازوی عدل الهی است ، که بعد از خصلت روح دیگه قابل بخشش یعنی توبه نیست .
پس ما میتونیم ، روح انسان رو ، قوهی عقل و تفکر او بنامیم ، اما نکته اینجاس ، انسان تا اخر عمر دنیایی ، هم بر علمش افزوده میشه هم بر قدرت تفکرش تاثیر وارد میشه ، آیا روح انسان به تدریج زیاد میشه ؟

هر عقلی ، چه روح رو قبول داشته باشه چه نداشته باشه نمیتونه بگه به تدریج از اسمون روح وارد بدن میشه که ادم عالم تر میشه .

پس اینجا مفهوم ، اینکه ما از روح خود در انسان دمیدیم روشن میشه ، منظور عمل و عملیات یا قدرت تفکر نیست ، منظور همان فطرت هست که اگر نباشه انسان کامل نیست ، و با همون استدلال انیشتین میتونیم ثابت کنیم هیچ تناقضی به وجود نمیاد و از بین نمیره . تنها یک مکانیزم افسانه ای نشات گرفته از عدم وجود خوبی هست .

پس ، همانطور که نوزاد اول حرف نمیزنه ، راه نمیره ، عقل نداره ، و به تدریج میفهمه و تفکر میکنه ، جنین هم کم کم رشد میکنه ، اما روح که میتونیم اون رو فطرت انسان ، یا به بیان افسانه ای صفحه ی سفید بدون گناه خطاب کنیم همیشه بطور ذاتی در انسان وجود داشته ، و بصورت وارثی درون سلول های بنیادی نسل به نسل منتقلا میشه ، و ازونجایی که فطری هست ، با گذشت زمان و تغییرات ژنتیکی ثابت باقی خواهد ماند .

برای تغزیه ی روح ، یا به عبارتی رشد روح ، نیاز به روانشناسی داریم ، که حتی محبت مادرانه ، و دوستانه میتونه قسمتی از روانشناسی رشد روح باشه ، و اگر میبینیم کسی قاتل هست ، جنایت کار هست ، ناشی از رشد نادرست او بوده ....

بعد دیگر هم اعتقادات هست ، که بتدریج در باره اعتقادات و رشد روح با اون وسیله صحبت میکنیم .
 

godmaycry

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینا میگن

آخ آخ مهرشاد رو حرف خاله دیگه نمیشه حرف زد اما خاله کو؟

کو؟

دقیقا

آره هست چرا نباشه کسی که روح رو انکار میکنه زندگی رو هم انکار میکنه
قانون نیوتن این؟چه ربطی داره؟

میشه نشونش بدین؟

ببینم،شخصیت ما مال مغزمونه یا روحمون؟
لابد روحمون

من کاری ندارم که روح تو بدن هست یا نیست ، لطفا شرت تاپیک ندید ، توضیح بدید چرا روح هست ، توضیح بدید چرا نیست .
همینطوری که نمیشه گفت روح نیست یا روح هست ، در ثانی بستگی داره روح رو چطور نگاه کنیم .
اگر بعضیا فکر میکنن منظور از روح ، کاسپر هست ، خوب منظور ما اون نیست .
اگر فکر میکنن منظور عقل هست ، خوب منظور ما اونم نیست .

منظور رو هم به تدریج میگیم چی هست ، با استدلال و اثبات ، من از خودم حرفی رو اختراع نمیکنم ، از قرآن هم نمیارم ، از همه منابع مینویسم ، هیچ هدفی با عجله فتح نمیشه ، پس شکیبا باشید و یکمی هم از نظراتتون بگید
اگه کاری ندارید پس جرا این تاپیکو زدید.خب حتما شما میگین هست که میخواین بدونید چطوری رفته توش دیگه.روح اگه وجود داره و هست پس دیگه بستگی نداره چطوری نگاش کنیم چون وقتی یک چیزی تعریف داره واسه خودش و موجودیت داره پس یه معنی میده حالا هر طور نگاش کنی.شعر نیست که هر کس یه جور تفسیر کنه.حدیث که نیست.
ممنون میشم واسمون از روح بگین.:gol:
 

ashkan 261

کاربر فعال
نه کاری ندارم ، میخوام نظر دیگران رو بدونم فقط . نه با کسی مخالفت دارم نه موافقت

حالا در مورد حرفام نظر بدید تا بازم بنویسیم دوباره نظر بدین
 

mehrshad53

اخراجی موقت
نه کاری ندارم ، میخوام نظر دیگران رو بدونم فقط . نه با کسی مخالفت دارم نه موافقت

حالا در مورد حرفام نظر بدید تا بازم بنویسیم دوباره نظر بدین

اول شما بفرمایین که به نظر شما شخصیت ما روح ماست و یا مغز ما تا من بگم;)
 

sara@fshar

عضو جدید
کاربر ممتاز
من نظری ندارم.... یعنی تو این مورد جبهه ای نمی گیرم... ولی خب هرچی هس یه سرش دل لامصبه و یهسر دیگش هم چسبیده به فکر و عقل انسان ........
اینکه خواب می بینم و بعضی چیزا یی که تو خواب می بینم و بعدش تو بیداری و....... که خودتون می دونید رو نتونستم با عقل خودم توجیه کنم البت دنبال فهمیدنش هم نرفتم دروغ چرا:surprised:
 

ashkan 261

کاربر فعال
اول شما بفرمایین که به نظر شما شخصیت ما روح ماست و یا مغز ما تا من بگم

نمیدونم نوشته های قبلیم رو خوندید یا سر سری نگاه انداختین ، چون پاسخ همین سوال داخلش وجود داره .

تفکر،عقل و عمل شخصیت انسان رو میسازه ، شخصیت وجود درونی هر انسانی هست . تفکر عقل و عمل هم که انسان خودش میسازه و با اون نتیجه گیری هایی که کردم جز فطرت همه اینها متغیره ، پس جز روح حساب نمیشه . و روح تنها فطرت ما هست .

اما گفتم ، با استناد به قرآن البته ، عمل انسان کفه ی ترازوی عدل الهی هست ، آیا میتونیم بگیم چون عمل توسط جسم انجام شده ، پس روح ما مبرا از گناه هست ؟

قاعدتا عمل ما ، شخصیت ما ، و کردار ما اعمالی هستند که از تفکر و عقل ما نشات میگیرن اما توسط جسم ما نمایان میشوند ، پس بنا به برهان ، که خدا به ما نعمت بخشیده و خوبی ما رو خواسته ، میتونیم این هارو کمک روح در دنیا بدونیم .
روح به تنهایی روح هست ، اما عقل و اراده و شخصیت و عمل ابزار زندگی در دنیا هستند ، که البته در کارنامه ی روح بشر ثبت میشه .
 

mehrshad53

اخراجی موقت
توی کتاب دینی اثر استاد مصباح نوشته بود که شخصیت انسان ناشی از روح اوست و نه جسم او و اثباتی به نام ثبات شخصیت درش بود،دقیقا یادمه.....
 

ashkan 261

کاربر فعال
من تابحال با این جمله برخورد نکردم
شخصیت انسان ناشی از روح اوست


دلایل بقای شخصیت پس از مرگ
http://www.arvah.net/index.php?topic=13305.0;wap2

اما نظر من این هست که روح انسان یک وجود خالص هست ، و هر تناقضی که به ظاهر در اون دیده میشه از کالبد دنیایی تغزیه میشه
 

mehrshad53

اخراجی موقت
بفرما:

ـ وحدت و ثبات شخصیت
هر یك از ما اگر در همه چیز شك و تردید داشته باشد، در وجود خودش هیچ شكی ندارد. هر انسانی وجود خود را می یابد و به آن یقین دارد و آگاهی او به وجود خودش، روشن ترین معلومات او است كه نیازمند هیچ استدلالی نیست. از سوی دیگر، این نكته را نیز می دانیم كه آن چه را با تعبیر «خود» یا «من» از آن یاد می كنیم، از آغاز تولد تا پایان عمر یك چیز بوده و هست و در عین آن كه در طول عمر خویش صفات، خصوصیات و ویژگی هایی را دارا می شود و یا از دست می دهد، آن چه را «فرد» یا «من» می نامیم، هم چنان ثابت و پایدار است. امور یاد شده را ما با علم حضوری می یابیم; یعنی علمی كه از درون می جوشد و نیاز به آموختن از دیگری نیست.
اینك باید توجه داشت كه آن واحد (خود، من) اعضا یا سلول ها و یا هر جزء مادی دیگر بدن یا روابط و تأثیر و تأثرها و آثار مادی آن ها نیست; زیرا این ها همه دستخوش تغییر، قابل تقسیم و دارای اجزا می باشند; بنابراین، «من» یا «خود» حقیقتی غیر از جسم ما و عوارض و آثار آن است و ثبات و وحدتِ پایدار آن دلیل غیر مادی و مجرد بودن آن است.
و... .

http://www.porsemanequran.com/fa/node/19267
 

ashkan 261

کاربر فعال
ببینید ، شخصیت هم مثبت هست و هم منفی . اگه قرار باشه روح رو در نظر بگیریم ، یک وجود مثبت و پاک هست . آیا شخصیت منفی در ذات روح نهفته هست ؟

به عقیده من ، شخصیت انسان شکل گرفته به وسیله قدرت تفکر بشر هست ، که در کارنامه بشر ثبت میشه ، اگه روح بد باشه ، تا ابد در جهنم خواهد ماند .
اگر خوب باشه ، تا ابد در بهشت خواهد ماند .
اما گفتیم روح یک فطرت پاک هست ، چطور این فطرت میتونه هم در جهنم باشه هم در بهشت ... :

در واقع وجود (من)یا(خود) شخصیتی هست که شکل گرفته . نه شخصیت ذاتی .

ـ وحدت و ثبات شخصیت

اگر شما این رو قبول کنید ، بهشت و جهنم نیز براتون قابل درک هست .
یعنی شخصیت شما توسط عقلتون شکل میگیره ، و شما دارای ثبات شخصیت خواهید بود ، به دلیل همین ثبات هست ، که ممکنه فردی تا ابد در جهنم بمونه .

و برای اثبات اینکه چرا روح که یک وجود فطری هست میتونه در جهنم بمونه ، وجود شخصیت ثابت در فرد است .
(منظور از جمله بالا این هست ، که ممکنه این سوال پیش بیاد ، خدا که دارای تناقض نیست ، اگر روح انسان خداگونه هست ، نباید اشتباه کنه ، در دنیا بخاطر کالبد دنیایی هست که انسان ناقص هست ، در آن دنیا چرا جهنم وجود داره ؟ مگه این روح خداگونه میتونه تا ابد در جهنم باشه و بخشیده نشه ؟ )
مساله بهشت هم که سوال بر انگیز نیست تا حدودی .البته
 
بالا