بحث پیرامون " آکواریوم من..."

حــامد

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

جاویدی من به اعجاز کلام اعتقاد دارم نمیدونم کتاب حکایت دولت و فرزانگی رو خوندی یانه؟
داستان یه ادمیه که یه شبه میخواد میلیاردر بشه داستانی قوی و بکر، داستانی که یکی از سودمندترین حقایق را آشکار می‌سازد و بر ما عرضه می‌کند شاید داستان، ظریفترین صورت برای بیان این حقایق باشد. زیرا در سادگی کودکانه داستان، می‌توانیم با سادگی کودکانه ذهن نیمه هشیارمان به طور مستقیم رابطه برقرار کنیم و در زندگیمان دگرگونی‌های مثبت فراوان و عظیم بیافرینیم. جاوید خواستن توانستنه ولی نه فقط با فکر
در لحظات پایانی فیلم راز نوعی نتیجه گیری ( که خلاف معمول فیلم های قالب مستند می باشد) نوعی نتیجه گیری به بیننده ارائه می شود که " ممکن است ما تمام چیزها را از قبیل ماشین و خانه و پول و ... را داشه باشیم ولی باز کافی نیست؛ پس هدف کسب خوشبختی است و آنها وسیله اند و وسیله خود هدف نیست" تا اینجا ما مشکلی نداریم ولی زمانی که می گوید که "هدف کسب لذت بیشتر است" ما اشاراتی به فلسفه غرب می بینیم که می گوید ما در این جهان پرتاب شده ایم و هیچ هدف خاصی نیز نبوده است و باید در داشتن لذت بیشتر بکوشیم این نکته در بخش دیگری از فیلم نیز به طور صریح تر مورد تاکید قرار می گیرد " مهم نیست که ما از کجا آمده ایم و به کجا می رویم مهم آن است که ما حال هستیم "،
با وجود پریشانگوییهای خودم میخواستم تنها اشاره کنم که باید در دریافت پایان فیلم دقت بیشتری داشته باشیم

چند جمله برگزیده از کتاب "حکایت دولت و فرزانگی"
بیشتر مردم می ترسند چیزی بخواهند و وقتی عاقبت چیزی می خواهند به اندازه کافی اصرار نمی ورزند . این خطاست"
"اگر می خواهی در زندگی موفق شوی باید مطمئن باشی که حق انتخاب نداری .باید پشتت را به دیوار بچسبانی. اشخاصی که در دست به خطر زدن تردید میکنند و از آن احتراز می جویند زیرا همه امکانات را در اختیار ندارند هرگز به جایی نمیرسند.دلیلش ساده است. وقتی همه درهای خروجی را به روی خودت می بندی و پشتت را به دیوار می چسبانی همه قدرتهای درونت را به تحرک وا می داری."
"راه کسب ایمان از طریق تکرار کلام است.کلام دارای اقتدار مطلق است."
"اقتدار نفوذ کلام چنان عظیم است که حتی لازم نیست حقیقت داشته باشد تا بر مردم تآثیر کند . وقتی تخیل و منطق با یکدیگر در تضادند همواره تخیل پیروز می شود "
"جهان چیزی جز بازتاب ضمیر درونت نیست . راز دوگانه دولت راستین : عشق به هر آنچه می کنی و عشق به دیگران."
"دویدن از بی پولی به آسانی می تواند به وسواس بدل شود و نگذارد از زندگی کام بجویی . چه سود اگر آدمی همه جهان را به دست آورد اما روحش را از دست بدهد؟ پول خادمی بی همتا اما اربابی مستبد است"
"آنان که هیچگاه از آنچه می کنند به راستی لذت نمی برند یا آنان که از رویاهای خود دست کشیده اند به گروه مردگان زنده متعلقند."
"نبوغ یعنی به انجام رساندن آنچا از آن لذت می برید . هر روز باید چنان زندگی کنی که گویی آخرین روز زندگی توست . "
"نباید با این احساس مهیب بمیری که ترسهایت عظیمتر از رویاهایت بود و هیچگاه درنیافتی که به راستی از چه لذت می بری."
"به محض اینکه بتوانم ارباب تقریرم باشم قادر به انجام هر کار خواهم بود ."
"بیشتر مردم مانند افرادی که در خواب راه می روند پیوسته در سراسر زندگی حواسشان پرت است . براستی چیز ها یا افرادی را که ملاقات میکنند نمی بینند و به گونه ای زندگی می کنند که گویی خواب هستند . هرگز در زمان حال زندگی نمی کنند . ذهنشان از خطا ها و شکستهایشان و از ترسهای آینده آکنده است . "
" گل سرخ مظهر زندگی است و خارهایش نمایانگر راه تجربه اند : آزمون ها و محنت هایی که هر یک از ما باید برای فهم زیبایی راستین هستی تاب آوریم."
"همواره به خاطر بیاور که در اوجی معین دیگر ابری نیست.اگر زندگیت ابری است به این دلیل است که روحت آنقدر که باید بالا نرفته است. "
"اوضاع و شرایط بیرونی همواره بازتاب حالت ذهنی و درونیترین اعتقاد توست.نگذار ترس هدایتگرت باشد . ترس بدترین دشمن توست"
 

JU JU

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
موافقم.تلاش لازمه به شرطی که آگاهانه و در مسير درست و زمان مناسبه با شناخت باشه.تلاش بيهوده فايده اي نداره
ما يه استاد داشتيم که ميگفت شما خط بکشين با لاخره از توی اين همه خط يه چيزی درمياد.ولی من وخيليهای ديگه نتونستيم اينو قبول کنيم.نميدونم تلاش نادرست مثل اينه که همش دور خودمون بچرخيم و به هيچ جا نرسيم.
اين قانون به نظرم ساده ترين نتيجش همون افکار مثبت و اميده!

یه کتابی که الان دارم مطالعه‌ش می‌کنم در مورد این موضوع هم گفته، تلاش بیهوده به گونه‌ای

اینکه همه کارها رو انجام می‌دیم، مثل کشیدن یه دایره، و وقتی به نقطه اول می‌رسیم باید همون دایره رو تکرار کنیم و این تکرار بیهودست ...
تلاش بیهوده باعث می‌شه که از چیزی دلزده بشیم ....
 

حــامد

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ميگويند دروغ هر چه بزرگتر باور كردنش آسان تر است .براي آنكه دروغي را هم جا بيندازي هرگز نبايد فقط دروغ بگوييد . بلكه آن را در ميان تعداد ي مطلب كاملا درست به خورد شنونده يا بيننده بدهيد . زيرا معمولا اذهان تمرين نكرده به سادگي با توجه به چند مطلب درستي كه ميشنوند ، مطلب نادرست را هم ميپذيرند . مثلا ميگوييم مگر نه آنكه دو دو تا ميشود چهار تا ؟خوب ! مگر نه اينكه كره زمين گرد است؟ خوب ؟!
مگر نه اينكه چه شما علم مخابرات را قبول داشته باشيد چه نداشته باشيد تلفن همراه كارش را براي شما انجام ميدهد ؟ چرا ، خوب ؟!
مگر نه اينكه نيوتن گفته است فلان و انشتين گفت فلان و ... چرا اما خوب ؟!
پس نتيجه ميگيريم كه قانون جذب درست است ! و تازه بزرگترين و اساسي ترين قانون طبيعت و جهان هم هست كه ما كشف كرده ايم !!. (دانشمند شدن و قانون كشف كردن هر اندازه در جهان دانش و واقعيت دشوار و پيچيده است . در فيلم و در ذهن و خيال چه آسان )
اين همان كاري است كه فيلم راز به زيبايي انجام ميدهد . و از بيان تعدادي مطالب درست علمي و يا روانشناسي مانند قدرت تاثير ذهن و تفكر و روحيه مثبت و شاد كه كسي در درست بودنشان ترديد نتيجه ميگيرد كه قانوني به نام جذب وجود دارد كه ضمنا بزرگترين و مهمترين قانون جهان هم هست و اين قانون چنين است كه جهان و عالم هستي منتظر نشسته اند تا شما چيزي را بخواهيد و بلافاصله تقديمتان كنند ! و درست مثل مثال تلفن همراه چه به آن ايمان داشته باشيد و چه نداشته باشيد كارش را ميكند و سفارش شما را تحويل ميدهد . بنابراين از اين پس مانند آنچه در فيلم نشان ميدهد اگر در يك پاركينگ دنبال جاي خالي ميگرديد فقط چند لحظه به آن فكر كنيد تا فورا جايي خالي براي شما آماده شود . و يا يك چك يك ميلياردي براي خودتان بكشيد و مطمئن باشيد به زودي نقدش ميكنيد و .... حالا يكي از تهيه كننده اين فيلم بپرسد چرا در طول تاريخ مجموع بشريت مطالبي را قاطعانه آرزو كرد و بدان دست نيافت مگر زماني كه با شناخت قوانين طبيعت ( نه قانون جذب ! ) و فن آوري ، به آنها دست يافت . و يا چرا شما پولدار نشديد مگر زماني كه جماعت را شناختيد و فيلم راز را ساختيد و به آنها فروختيد ( من اين فيلم را نخريدم و آن را از دوستي امانت گرفتم چون پول بابت اين فيلمها نميدهم چرا كه به هر دليلي كه من اين كار را بكنم مقصود سازنده درا برآورده كرده ام ) .ناگهان فراموشكارشده و پاسخ خواهند داد كه اين قانون فقط براي آنها كه بدان ايمان دارند كار ميكند و فراموش ميكنند كه خودشان در فيلمشان گفته اند كه چه شما اين قانون را قبول داشته و بدان ايمان داشته باشيد و چه نداشته باشيد . اين قانون كار خودش را ميكند
 

yekbinam

عضو جدید
کاربر ممتاز
درست است که دنیا در نگاه انسان معنی پیدا می کند و عینک مان هر رنگی که باشد دنیا را به همان رنگ می بینیم ولی این دید ماست که عوض می شود و نه واقعیت دنیا. شاید ما بخواهیم تصور کنیم که سقراط شاگرد افلاطون بوده است و مدام این مطلب را به خود تلقین کنیم ولی دنیا به خواست ما واقعیتش را انکار نمی کند که افلاطون شاگرد سقراط بوده است و نه برعکس. نباید فراموش کنیم که دنیا همواره به دلخواه ما نمی گردد. فیلم راز طوری از قانون جاذبه صحبت می کند گویی این قانون، تنها قانون کائنات است در حالی که قوانین فراوانی در این دنیا وجود دارد و یک قانون نمی تواند قانون دیگر را نقض کند. به طور مثال در جایی از فیلم گفته می شود اگر تصور کنید که جوان هستید روز به روز جوان تر می شوید در حالی که می دانیم پیر شدن و مرگ یکی دیگر از قوانین کائنات است و به قول قرآن ((ومن نعمره ننکسه فی الخلق)) هر کس که عمرش را افزایش می دهیم از خلقتش می کاهیم و پیر می شود. در واقع قانون جاذبه فیلم راز فقط در محدوده خودش می تواند کار کند و نمی تواند وارد قلمرو سایر قوانین شود.

وقتی يه نظريه اي مطرح ميشه طبيعيه که برخورد مثبت و منفی با اون ميشه.من چون خودم تجربش را دارم نميتونم بگم نيست.بعضی موارد را نميشه هميشه براش دليل علمی آورد.ولی من به خودم بعضی وقتا فکر ميکنم نکنه خدا از دستم ناراحت بشه يا اشتباه برم.به خاطر همين تا حالااگاهانه ازش استفاده نکرده بودم.توی يکی از تاپيک ها دوستی ميگفت قلمرو اين قانون تا جايی که به قوانين طبيعی لطمه نزنه.اگه يکی ميخواد جوان باشه،خب با حس شادی ميتونه بهش برسه.
ذهن بشر نامحدوده
 

!...

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی از جوابتون.:gol:
در مورد مهندسی پزشکی من با کسانی که اين رشته رو خونده بودن صحبت کردم،همين نظر را داشتن.
کنترل زمان منظورم فاصله خواستن تا دريافت بود،اغلب چيزی که خيليها به خاطرش از جواب گرفتن نا اميد ميشن.منظورم تعيين زمان مناسب برای رسيدن به خواستمون بود.
حتماً
در مورد منفی نگری حق با شماست.من احساس ميکنم شايد دليلش اين باشه که خودمون منفی هستيم،وجودمون منفی شدهو اونها را جذب ميکنيم





ممنون از جوابتون.:gol:ببخشيد من تشکرام تموم شد نتونستم ازتون تشکر کنم.
دقيقاً من هم با فهم تقدير مشکل دارم.چيزی که تا حالا به من گفته بودن اينه که سرنوشت هر آدمی ازپيش تعين شده.هيچکس قدرت اينو نداره که تغييرش بده.وجود اون رو تو اندگی خيليها لمس کردم و ديدم به خاطر همين نميتونم ساده از کنارش رد بشم.فهميدنش خيلی سخته
واقعاً:surprised:من يادم نميآد.:D
اين موردی را که درباره ن گفين نميدونستم.ولی خيلی برام اتفاق افتاده،حتی زمانی که روش متمرکز نشده بودم
:gol:مرسی از نکنه ی مهم!
دقیقا, زمان , خیلی خیلی خیلی مهمه!
تو همیشه باید زمان تعیین کنی!
تا توی اون زمان به اون خواسته برسی!
چند ماه پیش بود, یه مشکلی داشتم!و ذهنمو مشغول کرده بود!(چند ماه بود درگیرش بودم!و همش میگفتم, کی میشه؟یعنی میشه؟چرا نمیشه؟گاهی فکر مثبت میکردم,ولی...)یه شب تو تاکسی نشسته بودم, داشتم فکر میکردم!یاد یه موضوعی افتادم!یه لحظه باخودم گفتم, تا کمتر از دو هفته ی دیگه, فلان کار رو انجام میدم!(که لازمه ی این کار, حل مشکلم بود!:D)
و خودم رو تو اون موقعیت حس کردم! و تصوراتم جوری بود که فلان اتفاق افتاده, و من...!
باورت نمیشه, بعد از چند روز مشکلم حل شد! و تقریبا بعد از 2هفته, اون کار رو انجام دادم!!!
بعدش که یاد اون شبی افتادم که تصمیم گرفتم و وقت تعیین کردم, خیلی خیلی لذت بردم...!:gol:
همیشه برای اهداف باید وقت تعیین کرد!(وقت و زمانی که باورش کنیم!ما شاید باور کنیم, فلان اتفاق تا 1ساعت دیگه رخ میده! ولی یکی دیگه, حداقل میتونه یقین کنه تا 1روز آینده! شاید هم یکی دیگه, تا 1 ماه آینده رو میتونه هدف قرار بده!زمانش مهم نیست!!! مهم اینه که هر زمانی که انتخاب میکنی, بهش یقین داشته باشی...!:gol:)
 

yekbinam

عضو جدید
کاربر ممتاز
:gol:مرسی از نکنه ی مهم!
دقیقا, زمان , خیلی خیلی خیلی مهمه!
تو همیشه باید زمان تعیین کنی!
تا توی اون زمان به اون خواسته برسی!
چند ماه پیش بود, یه مشکلی داشتم!و ذهنمو مشغول کرده بود!(چند ماه بود درگیرش بودم!و همش میگفتم, کی میشه؟یعنی میشه؟چرا نمیشه؟گاهی فکر مثبت میکردم,ولی...)یه شب تو تاکسی نشسته بودم, داشتم فکر میکردم!یاد یه موضوعی افتادم!یه لحظه باخودم گفتم, تا کمتر از دو هفته ی دیگه, فلان کار رو انجام میدم!(که لازمه ی این کار, حل مشکلم بود!:D)
و خودم رو تو اون موقعیت حس کردم! و تصوراتم جوری بود که فلان اتفاق افتاده, و من...!
باورت نمیشه, بعد از چند روز مشکلم حل شد! و تقریبا بعد از 2هفته, اون کار رو انجام دادم!!!
بعدش که یاد اون شبی افتادم که تصمیم گرفتم و وقت تعیین کردم, خیلی خیلی لذت بردم...!:gol:
همیشه برای اهداف باید وقت تعیین کرد!(وقت و زمانی که باورش کنیم!ما شاید باور کنیم, فلان اتفاق تا 1ساعت دیگه رخ میده! ولی یکی دیگه, حداقل میتونه یقین کنه تا 1روز آینده! شاید هم یکی دیگه, تا 1 ماه آینده رو میتونه هدف قرار بده!زمانش مهم نیست!!! مهم اینه که هر زمانی که انتخاب میکنی, بهش یقین داشته باشی...!:gol:)

چقدر خوب!اگه من بودم نميدونستم از شدت خوشحالی چيکار بکنم:D
خب من يه هدفی دارم که از بقيه برام مهمتره.يه جورايی وابشته به بقيه هدفهامه و همينطور راه رسين به بقيه رو هموار ميکنه.تا حالا روش تمرکز کرده بودم ولی بهش نرسيده بود.براش زمان گذاشتم و مطمئنم بهش ميرسم!يعنی قبلش هم ميدونستم ميرسم ولی زمانش برام خيلی مهمه.
تا حالا انقدر مطمئن نبودم
:D
 

yekbinam

عضو جدید
کاربر ممتاز
پ.ن: این بحث رو بیان کردم که افکار مثبت رو با خیال‌پردازی قاطی نکنیم، وقتی ما هدفی رو برای خودمون در نظر می‌گیریم، همونطور که مشخصه این موضوع و هر شخصی می‌دونه، باید مقدار تلاشی هم برای رسیدن به هدفمون انجام بدیم، این همون قرار دادن خودمون در راستا و هم‌جهت با هدف هستش. وقتی ما می‌دونیم آکواریومی سالم و زیبا می‌خواهیم، در حقیقت اکنون اون رو داریم، و برای کماکان داشتنش، تلاشمون رو می‌کنیم. افکار مثبت به ما شور و نشاط و امید می‌دهد و این امید و شور نشاط باعث می‌شه تلاش مفید‌تری داشته باشیم

خب من اينو توی اون يکی تاپيک هم پرسيدم

مرز خيالبافی و تخيل کجاست؟ذهن نامحدوده.ولی بعضی چيزها واقعاً امکان پذير نيست

نظر شما چيه دوستان؟
 

!...

عضو جدید
کاربر ممتاز
چقدر خوب!اگه من بودم نميدونستم از شدت خوشحالی چيکار بکنم:D
خب من يه هدفی دارم که از بقيه برام مهمتره.يه جورايی وابشته به بقيه هدفهامه و همينطور راه رسين به بقيه رو هموار ميکنه.تا حالا روش تمرکز کرده بودم ولی بهش نرسيده بود.براش زمان گذاشتم و مطمئنم بهش ميرسم!يعنی قبلش هم ميدونستم ميرسم ولی زمانش برام خيلی مهمه.
تا حالا انقدر مطمئن نبودم
:D
:gol:حتما میرسین! شرمنده تشکر نداشتم که... , این همه اینگیزه, رو تحسین میکنم!
مطمئنم که بهش میرسی!
حتی تو تصویر سازی همیشگیت, مسیر هموار شده, و هدفهایی که مستلزم این هستن رو بهشون فکر کن!
و اونا رو حذب کن...!:gol:
چون وقتی به اونا میرسی, یعنی به اولین هدفت هم رسیدی...!:gol:
 

JU JU

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بچه ها آرامش عزیز لطف کردن و یه سری از پست‌های اون بخش رو آوردن اینجا
ازش ممنونم
من میرم و بعدن میام :gol:
 

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
حامدی می‌دونی که هر شخص یه کلمه رو به شیوه‌های مختلف ترجمه و بیان می‌کنه با اینکه همشون در واقع یه معنی رو می‌دن
الان دوست دارم قسمتی از حرفات رو جواب بدم :gol:



خوب حامد وقتی این قضیه نیست، آیا شخص عاقل میاد این تلقین رو انجام بده ؟ آیا می‌تونه این رو عوض کنه ؟ جلوتر مثالی زدی که من طبق حرفات جلو می‌رم ولی فراموش نکنیم که فیلم راز به ما یاد می‌ده نیمه پرلیوان رو ببینیم، مثبت فکر کنیم و این که تفکر مثبت توی زندگی آدما خیلی موثره جای بحثی نداره :gol:



بله، دقیقن دیشب فیلم رو دیدم و این مثال رو هم دیدم، خوب حامدی برداشت من متفاوت بود با برداشت شما
یه انسان می‌تونه روز به روز روحیه‌ش رو جوونتر کنه، و این دلیل نمیشه که یه شخص با بالاتر رفتن سنش، شکل و قیافش پیر نشه و فرتوت نشه!
دیدی جوونایی رو که 20 سالشونه ولی از یه پیرمرده 80 ساله دلشون پیرتره ؟ من این مثال رو توی ذهن آدما و دله آدما دیدم نه شکل ظاهری افراد
حامد توی کلاسمون یه فرد 40 ساله آلمانی اومد، خیلی انرژی داشت، در واقع احساس پیری و فرتوتی نمی‌کرد
این دلیل نمیشه که با بالاتر رفتن سنمون ما از زندگی دست بکشیم و آماده‌ی مرگ باشیم. اگه این تفکر رو ایجاد کنیم و به این سمت پیش بریم که با بالاتر رفتن سنمون، چیزهای جدیدی یاد می‌گیریم، با نشاط تر می‌شیم، اجتماعی تر می‌شیم و به این سمت‌ها بریم و یاد بگیریم این‌ها رو، به طبع بیشتر عمر خواهیم کرد و همیشه لذت خواهیم برد از زندگی

دیدی افرادی رو که یه گوشه هستن همیشه ؟ اونا پیر شدن و خیلی‌ها نشدن ....

حامد اینجا بحث دید قضایاست، همونطور که من برداشتم از این قضیه چیزی بود که گفتم و برداشت شما متفاوت




ویل دورانت شرح داده است که هانری برگسون، فیلسوف قرن نوزدهم فرانسه، چگونه جبر را به پوچی نزدیک ساخته است:

و بالاخره آیا «جبر» نامعقول‌تر از اختیار نیست ؟ اگر لحظه‌ی حاصل شامل هیچگونه انتخاب زنده و خلاق نیست و کلن و به طور مکانیکی محصول ماده و حرکت لحظه‌ی قبل است، پس آن لحظه نیز محصول لحظه‌ی پیش از خود و آن نیز به همین روال محصول لحظه‌ی قبل آن و ... است. پس بدین ترتیب ما به دوران سحاب باستانی و نخستین می‌رسیم، که در این صورت علت العلل هر حادثه‌ی بعد، علت العلل هر سطر از نمایش‌نامه‌های شکسپیر و تمام آلام روحی او خواهد بود. و به این ترتیب سخنان تلخ هملت و اتللو و مکبث و لیرشاه و هر کلمه و عباراتشان، بر آسمان‌های دوردست، بر ازل نوشته شده‌اند، آن هم به وسیله‌ی آن سحاب افسانه‌ای. چه ساده لوحانه ....

پ.ن: چقد شبیه من حرف می‌زنه :دی

حامدی، مثال‌های زیاد هست از بحث «اختیار»، بحث کردن روش خیلی زمان می‌بره، این یه بحث گستردست.
این نظریه منه که هر شخص می‌تونه صلاح خودش رو در چیزی که دوست داره قرار بده و خداوند به خواسته انسان احترام می‌زاره و غضا و قدر هم در همونه تعیین میشه




:gol::gol:

خیلی با این حرفت موافق نیستم که هرچه ما بخوایم خدا هم همون رو میخواد!!!!!!!!!!!!



درست است که دنیا در نگاه انسان معنی پیدا می کند و عینک مان هر رنگی که باشد دنیا را به همان رنگ می بینیم ولی این دید ماست که عوض می شود و نه واقعیت دنیا. شاید ما بخواهیم تصور کنیم که سقراط شاگرد افلاطون بوده است و مدام این مطلب را به خود تلقین کنیم ولی دنیا به خواست ما واقعیتش را انکار نمی کند که افلاطون شاگرد سقراط بوده است و نه برعکس. نباید فراموش کنیم که دنیا همواره به دلخواه ما نمی گردد. فیلم راز طوری از قانون جاذبه صحبت می کند گویی این قانون، تنها قانون کائنات است در حالی که قوانین فراوانی در این دنیا وجود دارد و یک قانون نمی تواند قانون دیگر را نقض کند.


این حرف کاملا درسته.
قانون جذب تنها قانون طبیعت نیست. یکی از قوانینه.
چیزی که اینجا مطرحه: مطمئنا با خواست ما نظام کاینات تغییر اساسی نخواهد کرد. ولی در راستای فعالیت های روزمره خودمان تا خدی اختیار داریم و این با ماست که چه روشی رو پیش بگیریم.

به طور مثال در جایی از فیلم گفته می شود اگر تصور کنید که جوان هستید روز به روز جوان تر می شوید در حالی که می دانیم پیر شدن و مرگ یکی دیگر از قوانین کائنات است و به قول قرآن ((ومن نعمره ننکسه فی الخلق)) هر کس که عمرش را افزایش می دهیم از خلقتش می کاهیم و پیر می شود.


چند وقت پیش یک مطلب جالب در این ارتباط تو اینترنت خوندنم. راست و دروغش با نویسنده, قضاوتش با شما
در امریکا بر روی یک عده اقراد بالای 40 سای ازمایشی رو انجام دادند. دهکده ای ساختند با تمام ویژگی های 20 سال پیش با همون دکوراسیون شهری, همون لباسها, اهنگ ها و ............
این افراد رو به این دهکده فرستادند مدتی زندگی کنند بدون اریباز با مابقی دنیا.
نتیجه: پس از مدتی این افراد از نطر روحی که بماند حتی از نظر جسمی و کارکرد ارگانیزم های بدن جوان شده بودند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
الله اعلم

در واقع قانون جاذبه فیلم راز فقط در محدوده خودش می تواند کار کند و نمی تواند وارد قلمرو سایر قوانین شود. به نظر، این دیدگاه که هر آنچه انسان بخواهد همان می شود بیش از حد اومانیستی و انسان مدارانه است در حالی که انسان دین مدار خداوند را محور عالم هستی می داند که با اراده و قوانین او دنیا اداره می شود البته نمی توان منکر قدرت نامحدود ذهن انسان شد ولی خواست های انسانی در صورتی که مطابق با قوانین الهی و خواست خداوندی باشد ضمانت اجرایی خواهد داشت و در واقع از خدا باید چیزی را طلب کرد نه از غول چراغ جادو که ما را سرور خود می داند. سرور و مولای ما خداست و همه خواسته ها به وسیله او اجابت می شود.






با این حرف حامد من کاملا موافقم
باز هم همون قضیه ای در ابتدا مطرح کردم
عامل نهایی
هرچه میخواهیم با این تفکر که دهنده خداست و کاینات در اطاعت امر او بخواهیم
در نهایت هم اگر در تقدیر ما باشد و ما نیاز داشته باشیم که در مسیر زندگیمون به این هدف برسیم
.............. میرسیم
و البته نه حتما در زمان دلخواه ما بلکه در زمان و مکان مناسب;)




در جای دیگری در فیلم گفته می شود که در دنیا بیشتر از نیاز کل بشریت عشق و لذت و ثروت وجود دارد و دنیا بسیار سخاوت مند تر از آن است که به بعضی از انسان ها چیزی نرسد. اما امروزه شاهدیم که کشورهای توسعه یافته غربی همه چیز را برای خود می خواهند. به طور مثال فرض کنید روستای بالا آب رودخانه را بر روی روستای پایین ببندد در این حال مسلمآ نمی توان انتظار داشت که اهالی روستای پایین با تصویر سازی ذهنی، آب به دست بیاورند بلکه آنها باید برای به دست آوردن آب مبارزه کنند و مبارزه چیزی است که فیلم راز با آن مخالف است. در حالی که رمز موفقیت و پیشرفت بشر در واقع مبارزه با نا ملایمات و سختی هاست نه تصویر سازی و دل خوشی که( بزک نمیر بهار میاد کمپوزه با خیار میاد). به طور مثال در عصر روشنگری روشنفکران با رویکردی انتقادی شروع کردند به مبارزه با افکار خرافی و دنیا به اینجایی رسید که الان هست و یا مردم ایران گفتند شاه را نمی خواهیم و با مبارزه، حکومت پهلوی را سرنگون کردند و بسیاری از کشورها با مبارزات خود از شر استعمار خلاص شدند ولی فیلم راز معتقد است اگر مبارزه کنیم و روی چیزی که نمی خواهیم تمرکز کنیم بیشتر آن چیز را جذب می کنیم!!! این تفکر درست مانند تفکر مارکس که دین را افیون توده ها می دانست فقط با هیپنوتیزم انسان ها و خواب کردن آنها و دل خوش کردن آنها به تصویر های ذهنی!!! باعث می شود انسان دست از تلاش و مبارزه بر دارد تا کشورهای غربی بیش از پیش به کشتار انسان ها و غارت منابع کشورهای دیگر اقدام کنند. فیلمی که می گوید: مبارزه نکنید راز موفقیت را بیان نمی کند بلکه راز فرو رفتن در دنیای خیال را توصیه می کند در واقع این فیلم راز بقای نظام سرمایه داری و استعماری است تا با سرگرم کردن مردم به تخیلات به اهداف خود برسد. به واقع من این فیلم را به شدت فیلمی استعماری می دانم و یاد ضرب المثل انگلیسی می افتم که (( اگر به شما تجاوز شد مبارزه نکنید لذت ببرید)). در واقع نه تنها این حرف ها، جدید نیست بلکه بارها توسط این افکار از انسانها سو استفاده شده است افکاری که ما را یاد شرکت های هرمی چون گلدکوئست می اندازد که با آموزش این تصویر سازی ها به دنبال سو استفاده از روابط انسانی برای پر کردن جیب خود هستند و کم نیستند روان شناسان و مجلات زرد که با بلغور کردن این افکار سعی در فروش نشریات و خدمات خود دارند و این مشکل تاریخی جامعه شناسان و روان شناسان بازاری است چرا که روان شناسان بازاری به دنبال تسکین و تزریق آرام بخش و تخدیر انسان ها هستند و جامعه شناسان با رویکردی انتقادی به دنبال حل مشکل به شکل ریشه ای هستند و این گونه است که روان شناسان در کلینیک های شان پول پارو می کنند و جامعه شناسان همواره در زندان و سانسور و تحریم به سر می برند و خلاصه بسیار جالب است که این فیلم بدون حضور یک منتقد و تحلیل گر با سواد در طول دو هفته چهار بار از صدا و سیما پخش شود و پیرمرد بی سوادی که تنها هنرش احتمالآ روحیه دادن به بچه های پشت کنکوری است در مورد این فیلم صحبت می کند.
البته اینکه انسان آرمانهایی داشته باشد و به آنها بیاندیشد بسیار مطلوب است چنانچه خود من هم بسیار آرمان گرا هستم و همیشه با کسانی که تسلیم واقعیت ها شده اند مخالفت کرده ام ولی معتقدم برای رسیدن به این آرمانها و تصویرهای ذهنی باید مبارزه کرد و مبارزه آن چیزی است که اسلام نام آن را جهاد می گذارد در واقع جهاد فقط مبارزه سلبی نیست در واقع این کافی نیست که بگوییم چه چیز را نمی خواهیم بلکه علاوه بر آن، جهاد فعالیتی ایجابی است یعنی تلاش و کوشش برای رسیدن به چیزی که می خواهیم و قانون الهی این است که : ((والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا)) کسانی که در راه ما تلاش می کنند به راههای درست هدایتش می کنیم. مواظب باشید فریب فیلم راز را نخورید.


هم باید با چیزی که نمی خواهیم مبارزه کنیم و هم باید برای چیزی که می خواهیم مبارزه کنیم.



اینجا همون بحث ابتدا خواستن و سپس حرکت در اون مسیره

حقیقتش من کتاب راز رو نحوندم، فیلمش رو هم ندیدم ولی با مباحث از طریق های دیگه آشنایی دارم
به نظرم قانون جذب هم تنها اندیشیدن و تمرکز نباید باشه
بلکه هدف از تمرکز علاوه بر خواستن با تمام وجود در مواقعی هم حرکت متمرکز به سمت ان است.
البه در مسایلی نظیر خواستن جای پارک، به موقع رسیدن و .........( هر چه انسان از نظر عرفانی و تهدیب نفس بالاتر و کمال یافته تر باشد مسلما به هدف های والایی تری به قوه فکر میتوانند برسند) جواب میدهد.

نظیر مثال هایی که از عرفای مسلمان یا مرتاضین هندی و............. گفته شده و شنیدیم.
نکته ای که دوست دارم دوباره روش تاکید کنم در نظر گرفتن خواست الهیه. هرچه هدف هامون به خواست او نزدیک تر باشه موفقتریم;)
 

yekbinam

عضو جدید
کاربر ممتاز
:gol:حتما میرسین! شرمنده تشکر نداشتم که... , این همه اینگیزه, رو تحسین میکنم!
مطمئنم که بهش میرسی!
حتی تو تصویر سازی همیشگیت, مسیر هموار شده, و هدفهایی که مستلزم این هستن رو بهشون فکر کن!
و اونا رو حذب کن...!:gol:
چون وقتی به اونا میرسی, یعنی به اولین هدفت هم رسیدی...!:gol:
حتماً اينکار را انجام ميدم.مرسی از راهنماييتون و انرژی مثبتی که دادين.:gol:
ميرسم بهش مطمئنم!:w40:
اونوقت به شکرانش بقيه را هم تشويق کنم که با اين قانون به آرزوهاشون برسن
:gol:
 

yekbinam

عضو جدید
کاربر ممتاز



چند وقت پیش یک مطلب جالب در این ارتباط تو اینترنت خوندنم. راست و دروغش با نویسنده, قضاوتش با شما
در امریکا بر روی یک عده اقراد بالای 40 سای ازمایشی رو انجام دادند. دهکده ای ساختند با تمام ویژگی های 20 سال پیش با همون دکوراسیون شهری, همون لباسها, اهنگ ها و ............
این افراد رو به این دهکده فرستادند مدتی زندگی کنند بدون اریباز با مابقی دنیا.
نتیجه: پس از مدتی این افراد از نطر روحی که بماند حتی از نظر جسمی و کارکرد ارگانیزم های بدن جوان شده بودند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
الله اعلم

منبعش يادم نيست،ولی من هم اين رو شنيدم!
احتمالاً نتيجه تلقينه.
 

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
در ارتباط با صحبت هایی که تا حالا شده
نمیدونم چه قدر با کتاب های کوئیلیو آشنایی دارید.
در کتاب کوه پنجمش داستان جالبی از انجیل نقل کرده که دست مایه اصلی داستانش هم هست.

داستان جنگیدن حضرت یعثوب با خداست که به تمثیل بیان شده که حضرت یعقوب مبارزه را میپذیرد و بدون اینکه بداند طرفش خداست تا صبح با او میجنگد و صبح پیروز میشود.

این رو میخواد بیان کنه.
که گاه خدا برای رسیدن به خواسته هامون در مسیر ما مبارزه ای رو قرار میدهد که ببیند ما چه قدر برای خواستمون تلاش میکنیم.
آیا با شکست اول عقب میکشیم و میگیم خواست خدا نبوده و یا برای رسیده به تلاش دوباره و دوباره انجام میدیم.

پس فقط خواستن نیست و تلاش و تلاش و باز هم تلاش است در کنار تمرکز کامل بر روی هدف.

همان طور که حامد عزیز هم گفت جهان فقط حاوی یک قانون جذب نیست و شامل مجموعه ای از قوانین است.

و باز هم میگم خود من به شخصه وفتی درباره همه چیزهایی که خوندم و بعضی هاش رو باور دارم, فکر میکنم
دچار یک سری نتاقضات میشم که امیدوارم بت بجث هایی که اینجا میشه به جمع بندی درست تر و کامل تری برسم.

مثلا همین مثال
بعضی وقت ها که برای رسیدن به چیزی خیلی تلاش میکنم و نمیرسم و باز اصرار میکنم ( بر اساس این تفکر)
یک دفعه شده با خودم گفتم نکنه این تلاش در جهت مسیر من و خواست خدا نیست و دارم تلاش بیهوده میکنم و اگر بیش از این اصرار کنم و بهش برسم ضرر کنم و بعد ها پشیمون؟!!!!!!!
 

yekbinam

عضو جدید
کاربر ممتاز

مثلا همین مثال
بعضی وقت ها که برای رسیدن به چیزی خیلی تلاش میکنم و نمیرسم و باز اصرار میکنم ( بر اساس این تفکر)
یک دفعه شده با خودم گفتم نکنه این تلاش در جهت مسیر من و خواست خدا نیست و دارم تلاش بیهوده میکنم و اگر بیش از این اصرار کنم و بهش برسم ضرر کنم و بعد ها پشیمون؟!!!!!!!

چيزی که من هم تجربش را دارم.حتی خيلی وقتا با توجه به شرايط احساس ميکردم اگه برسم خيلی بهتره ولی نرسيدم.
راستی اينجا بحث هم شده،اينطور که بقيه ميگفتن (توی همين تالار)بعد از خواستن بايد هدف را رها کنيم و بسپريمش به خدا.
 

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
در ارتباط با صحبت و پرسش بعضی از دوستان در خصوص تقدیر و اختیار و نقش ما در این میان
یک پیشنهاد دارم
اگر تونستید حتما کتاب یگانه ریچارد باخ رو گیر بیارید و بخونید.

برای خود من خیلی مفید بود. مفهومی رو که سالها بود معلمین دینی و ... ( که خیلی هاشون خودشون هم درک درستی از این قضیه نداشتند) نتونستند به درکش کمکم کنند با خوندن این کتاب تا حد زیادی بهش رسیدم.
کتاب فوق العاده ای هستش. حتما امتحانش کنید;)
 

JU JU

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

پست
#91


"دویدن از بی پولی به آسانی می تواند به وسواس بدل شود و نگذارد از زندگی کام بجویی . چه سود اگر آدمی همه جهان را به دست آورد اما روحش را از دست بدهد؟ پول خادمی بی همتا اما اربابی مستبد است"

سلام حامدی
خوبی ؟

حامدی خیلی عالی و قشنگ بود
این حرفه منم هست :gol: خیلی خیلی قشنگ بیانش کردی، واقعن ازت ممنونم

در رابطه با جمله‌ای که بالا هم هستش

من این رو نوعی "وقت گذرانی" می‌نامم، البته من نه، "برن" در کتاب بازی‌ها این‌گونه تعریف کرد

اینی هم که گفتی نوعی وقت گذرانی ولی وقت گذرانی می‌تونه از نوع خوبش باشه و آدم خوشبخت باشه و یا از نوع بدش
چه بسا افرادی برای جلب توجه یا پول بیشتر ساعت‌های بیشتری رو سر کار وایسن، و این یعنی دریغ کردن خود از خانواده و بالعکس و این لطمه‌ی جدی‌ای به آدم می‌زنه

بارها با ادم‌هایی حرف زدم که درآمد خیلی خوبی دارن ولی بازم و بازم تا دیروقت کار می‌کنن

اون شب داشتم از بوشهر برمی‌گشتم خونه، منتظر تاکسی بودم و راننده‌ای ایستاد
با هم بحث کردیم و ...، عسلویه کار می‌کرد، دو هفته خونه و دو هفته سر کار. دو هفته‌ای رو که خونه بود من نمی‌گم کار نکنه، ولی وقتی بهش گفتم شما ازدواج کردین، خونواده دارین، نیاز دارین که وقتی هم به اونا بدین و اونا هم به شما نیاز دارن شما نیز به اونا هیچی نگفت ...

کسی که عسلوی کار می‌کنه و دو هفته به طور کامل از خونوادش دوره ... بعد میاد خونه میشه راننده تاکسی بین شهری و تا دیروقت کار می‌کنه. اینکه کار می‌کنه من ازش ممنونم، کار خیلی خوبی می‌کنه ولی وقتی می بینم این کار کردن داره بین خونواده‌ها فاصله می‌ندازه اعصابم خورد می‌شه

آدم خوشبخت آدمیه که وقت‌های زیادی رو برای خونوادش بزاره نه ساعت‌ها سر کار باشه
 

JU JU

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

حامد من فقط یه دیدگاه دارم در اینجا
اینکه اومدیم و تمامی مسایل رو به نقد کشیدیم و خواهیم کشید توی این تاپیک، این دلیلی می‌شه که دقیق حرفای نویسنده کتاب و کارگردان فیلم رو باور نکردیم، بلکه در موردش به بحث نشستیم

این فیلم به من یاد داد که در انجام کارام ایمان داشته باشم، امیدوار باشم، افکار منفی رو از ذهنم دور کنم و به این صورت بهترین تلاشم رو کنم تا به مطلوب و خواسته‌ام برسم

توی تاپیک آکواریم من ... بیان کردم که با گفتن نمیشه یه آکواریوم داشت،‌بلکه باید بهترین تلاش رو برای داشتن اون انجام داد
وقتی ما افکارمون رو جهت می‌دیم، طبق اون جهت تلاش می‌کنیم

این فیلم هم می‌تونه مضر باشه و هم مفید ... و اینکه برای من مفید بوده و هست شکی درش نیست، چون سعی می‌کنم نیمه‌ی پر لیوان رو ببینم، و این باعث می‌شه زندگی افراد شکل قشنگ‌تری بگیره

توی اکثر کتابا از رفتار متقابل اسم برده شده مخصوصن در خانواده ... این رو همه می‌دونن که خانواده خیلی مهمه و خوشبختی بر اساس داشتن خانواده‌ای خوبه
این خانواده‌ی خوب رو ما هم می‌سازیم ... چون رفتار متقابله

دارم پخش و پلا حرف می‌زنم .....

حامد من از این فیلم برداشت کردم که قبل از انجام کاری به اون کار فکر کنیم و در حال انجام دادن کارمون، به اون ایمان داشته باشیم. این ایمان باعث می‌شه تلاش مفید‌تری برای کسب موفقیت داشته باشیم

البته این رو بارها گفتم و خواهم گفت، بدون تلاش و البته امید و ایمان داشتن به کار، نمی‌تونیم موفقیتی رو تجربه کنیم

:gol:
 

JU JU

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در ارتباط با صحبت و پرسش بعضی از دوستان در خصوص تقدیر و اختیار و نقش ما در این میان
یک پیشنهاد دارم
اگر تونستید حتما کتاب یگانه ریچارد باخ رو گیر بیارید و بخونید.

برای خود من خیلی مفید بود. مفهومی رو که سالها بود معلمین دینی و ... ( که خیلی هاشون خودشون هم درک درستی از این قضیه نداشتند) نتونستند به درکش کمکم کنند با خوندن این کتاب تا حد زیادی بهش رسیدم.
کتاب فوق العاده ای هستش. حتما امتحانش کنید;)

سوالات زیادی در مورد تقدیر و اختیار توی ذهنمه که هرگز به جوابی نرسیدم
حتمن این کتاب رو پیدا می‌کنم و مطالعش می‌کنم

ممنونم :gol:

راستش نمی دونم چقدر به تقدیر اعتقاد دارم ... هر اتفاقی افتاده تو زندگیمون گفتن حتمن صلاح و تقدیر خدا توی اون بود ... پس نقش من اینجا چیه ؟ من عاملی نبودم ؟ من اختیاری ندارم و ..... !!

امیدوارم بتونم به جوابایی برسم

کتاب رو حتمن می‌خونم
 

عطر بارون

عضو جدید
کاربر ممتاز
در تاپیک آکواریوم من ...... بحثی رو با عنوان آکواریوم من بیان کردم ...
مطالبش خیلی قشنگه مرسی....گل
بزرگ شدن و دردسراشون بیشتر ( ماهی‌های گوشت‌خوار وحشی هستن و سازگاریشون با هم کمتر )، عادت کردن به غذاهای متفاوت،‌یکیشون ماهی کوچک زنده می‌خورد و لب به هیچ غذای دیگه نمی‌زد، یکیشون گوشت می‌گو رو می‌خورد و دیگری غذا‌های آماده مخصوص ماهیان گوشت‌خوار و بعضیاشون هم تکه‌های ریز میوه. این شرایط باعث نشد خسته بشم،‌بلکه لذت بخش بود برام ... نگه داری ماهی‌های گوناگون در کنار هم با تنوع غذایی متفاوت ...
در طول این دوره هیچ ماهی ای رو از دست ندادم،‌ولی ماهی‌هایی رو که دوست نداشتم می‌فروختم ..
چه ماهیای با کلاسی :D
 

negin1313

عضو جدید
سوالات زیادی در مورد تقدیر و اختیار توی ذهنمه که هرگز به جوابی نرسیدم


کتاب گفت و گو با خدا رو فکر میکنم خیلی از شما خونده باشیدش (جلد یکش رو پیشنهاد میکنم )
تو این کتابم جواب خیلی از سوال ها رو میشه پیدا کرد
 

solar flare

مدیر بازنشسته
من هم به قانون جذب اعتقاد دارم
حدود 15 ماه پیش یکی از دوستانم تو همین باشگاه این فیلم رو به من معرفی کردند
من در شرایط روحی بسیار نا مساعدی بودم
این فیلم به من کمک کرد تا جایگاه خودم رو پیدا کنم و به زندگی برگردم
تا امروز من خودم بارها این فیلم رو نگاه کردم و بارها به دوستانم پیشنهاد کردم
وقتی به چیزهایی که میخوام فکر میکنم دقیقا بعد از مدت کوتاهی اونارو به دست میارم
 

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
امروز به طور اتفاقی مطلبی رو که مدت ها پیش خونده بودم و در سیستمم ذخیره کرده بودم رو دیدم.
خلاصه ای از قوانین برایان تریسی
به نظر من که خیلی جالبند و تصمیم گرفتم که بذارم اینجا تا همه ببینند.
در راستای صحبت هایی که تا حالا داشتیم و میتوان گقت حاوی تمام صحبت دوستان در این تاپیک و نظراتشون است, و نوعی جمع بندی بحث هامونه.;)
امیدوارم مفید باشه.:gol:
 
آخرین ویرایش:

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
گزیده ای از قوانین برایان تریسی

برایان تریسی» مشاور و روان‌شناس بزرگ و یکی از معتبرترین مراجع صاحبنظر جهان درزمینه‌ی موفقیت و پیشرفت و همچنین نویسنده‌ی کتاب معروف «قورباغه ات را قورت بده» می‌باشد. تریسی در طی ۳۰سال، به ۸۰کشور دنیا سفر کرده است تا دلایل حقیقی این پرسشرا بیابد که «چرا وقایع به‌صورتی که هستند، اتفاق می‌افتند؟» او پاسخ‌ها را به‌صورتقوانینی خلاصه کرد که سال‌های زیادی است در دنیا، افراد مختلف با به‌کار گرفتن ایناصول و قوانین، به موفقیت و خوشبختی در زندگی خود رسیده‌اند. آن‌چه در زیرمی‌خوانید، خلاصه‌ای از این قانون‌ها می‌باشد.
1) قانون علت و معلول:
هر چیز به دلیلی رخ‌می‌دهد. برای هر علتی، معلولی هست و برای هر معلولی،علت یا علت‌های به‌خصوصی وجود دارد، چه از آن‌ها اطلاع داشته باشید چه نداشتهباشید.
چیزی به اسم اتفاق وجود ندارد. در زندگی هر کاری را بخواهید،می‌توانید انجام دهید به شرط آن‌که:
- تصمیم بگیرید دقیقا ًچه می‌خواهید.
- همان‌کاری را انجام دهید که کسانی‌که در این راه موفق شده اند، انجامداده‌اند.

2)قانون ذهن:
همه‌ی علت و معلول‌ها، ذهنی هستند. افکارشما تبدیل به واقعیت می‌شوند. افکار شما آفریننده‌اند. شما تبدیل به همان چیزیمی‌شوید که درباره‌ی آن بیش‌تر فکر می‌کنید. همیشه درباره‌ی چیزهایی فکر کنید کهبه‌طور واقعی طالب آن‌ها هستید و از فکر‌کردن درباره‌ی چیزهایی که خواستار آن‌هانیستید، اجتناب کنید.

3)قانون عینیت‌یافتن ذهنیات:
دنیای پیرامونشما، تجلی فیزیکی دنیای درون شماست. کار شما در زندگی، این است که زندگی موردعلاقه‌ی خود را در درون خلق کنید. زندگی ایده‌آل خود را با تمام جزئیات آن مجسمکنید و این تصویر ذهنی را تا زمانی‌که در دنیای پیرامون‌تان تحقق پیدا کند، حفظکنید.

4)قانون رابطه‌ی مستقیم:
زندگی بیرونی شما، بازتاب زندگیدرونی‌تان است. بین طرز فکر و احساسات درونی شما از یک‌طرف و عملکرد و تجارب بیرونیشما از طرف دیگر، رابطه‌ای مستقیم وجود دارد. روابط اجتماعی، وضعیت جسمانی، شرایطمالی و موفقیت اجتماعی شما، بازتاب دنیای درونیتان است.

5)قانون باور:
هر چیزی را که عمیقاً باور داشته باشید، برايتان به ‌واقعیت تبدیل می‌شود. شما آن‌چه را که می‌بینید، باور نمی‌کنید بلکه آن‌چیزی را می‌بینید که قبلاًبه‌عنوان یک باور انتخاب کرده‌اید. پس باید :
- باورهای محدودکننده‌ای راکه مانع موفقیت شما هستند، شناسایی کنید.
- آن‌ها را از بین ببرید.

6)قانون ارزش‌ها:
نحوه‌ی عملکرد شما، همیشه با زیر‌بنایی‌ترینارزش‌ها و اعتقادات شما هماهنگ است. ارزش‌هایی که واقعاً به‌ ‌آن‌ها اعتقاد دارید،ادعاهای شما نیست بلکه گفته‌ها، اعمال و انتخاب‌های شما به‌ویژه در هنگام ناراحتی وعصبانیت است.

7)قانون انگیزه:
هر‌چه می‌گویید یا انجام می‌دهید،از تمایلات درونی، خواسته‌ها و غرایز شما سرچشمه می‌گیرد. این‌کار ممکن است به‌صورتخود‌آگاه یا ناخودآگاه انجام شود.
رمز موفقیت دو چیز است:
- تعییناهداف و برنامه‌ریزی برای آن‌ها
- مشخص‌کردن انگیزه‌ها

8)قانونفعالیت ذهن ناخودآگاه:
ناخودآگاه شما موجب می‌شود همه‌ی گفته‌ها واعمال‌تان، مطابق با الگویی انجام پذیرد که با تصویر ذهنی و باورهای زیر‌بنایی شماهماهنگ است. ذهن ناخودآگاه شما، بسته به این‌که چگونه آن‌را برنامه‌ریزی کنید،می‌تواند شما را به‌پیش ببرد و یا از پیشرفت بازدارد.

9)قانون انتظارات:
اگر با اعتمادبه‌نفس، انتظار وقوع چیزی را داشته‌ باشید، در جهانپیرامون‌تان، امکان وقوع پیدا می‌کند. شما همیشه هماهنگ با انتظارات‌تان عملمی‌کنید و انتظارات شما، بر رفتار و طرز برخورد اطرافیان‌تان تأثیر می‌گذارد.

10)قانون تمرکز:
هر چیزی که ذهن خود را به آن مشغول سازید، درزندگی واقعیت پیدا می‌کند. هر چیزی‌که روی آن تمرکز کنید و مرتب به ‌آن فکر کنید،در زندگی واقعی شکل می‌گیرد و گسترش پیدا می‌کند. بنابراین باید فکر خود را برچیزهایی متمرکز کنید که در زندگی، واقعاً طالب آن‌ها هستید.

 

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
11)قانون عادت:
دست‌کم ۹۵درصد از کارهایی که انجام می‌دهید، از روی عادت است، خواهعادت‌های مفید و خواه عادت‌های مضر. شما می‌توانید عادت‌هایی که موفقیت‌تان راتضمین می‌کند، در خود پرورش دهید؛ به‌ این‌صورت که تا هنگامی‌که رفتار مورد نظر،به‌صورت غیر‌ارادی انجام نشود، تمرین و تکرار آگاهانه و مداوم آن را ادامه دهید.

12)قانون جذب:
شما به‌طور مرتب افکار، ایده‌ها و موفقیت‌هایی راکه با افکار غالب شما هماهنگ هستند، به خود جذب می‌کنید؛ خواه افکار منفی و خواهافکار مثبت. شما می‌توانید بهتر از‌ این‌که هستید، باشید. ثروتمند‌تر از اکنونباشید و توانایی‌های بیش‌تری داشته‌ باشید چون می‌توانید افکار غالب خود را تغییردهید..

۱۳) قانون انتخاب:
زندگی شما، نتیجه‌ی انتخاب‌های شما تااین لحظه است. چون همیشه در انتخاب افکار خود آزاد هستید، کنترل کامل زندگی‌تان وتمامی آن‌چه برای‌تان اتفاق می‌افتد نیز در دست شماست.

۱۴) قانون تفکرمثبت:
برای موفقیت و شادی در تمام جنبه‌های زندگی، تفکر مثبت، امری ضروریاست. شیوه‌ی تفکر شما، نشاندهنده‌ی ارزشها، اعتقادات و انتظارات شماست.

۱۵) قانون تغییر:
تغییر، غیرقابل اجتناب است و چون با دانش روزافزون و تکنولوژیرو به پیشرفت هدایت می‌شود، با سرعتی غیرقابل قیاس با گذشته، در حال حرکت است. کارشما این است که استاد تغییر باشید نه قربانی آن.

۱۶) قانون کنترل:
این‌که تا چه حد در مورد خودتان مثبت فکر می‌کنید، بستگی به این دارد کهفکر می‌کنید تا چه حد زندگی‌تان را تحت کنترل دارید. سلامتی، شادی و عملکرد عالی،از طریق کنترل کامل افکار، اعمال و شرایط پیرامون‌تان به‌وجود می‌آید.

۱۷) قانون مسؤولیت:
هرجا که هستید و هر‌چه که هستید، به‌خاطر آن است که خودتاناین‌طور خواسته‌اید. مسؤولیت کامل آن‌چه که هستید، آن‌چه که به‌دست آورده‌اید وآن‌چه که خواهید شد، بر عهده‌ی خود شماست.

۱۸) قانون پاداش:
عالمدر نظم و تعادل کامل به‌سر می‌برد. شما همیشه پاداش کامل اعمال‌تان را می‌گیرید. همیشه از همان دست که می‌دهید، از همان دست هم می‌گیرید. اگر از عالم بیش‌تر دریافتمی‌کنید، به‌ این دلیل است که بیش‌تر می‌بخشید.

۱۹) قانون خدمت:
پاداش‌هایی که در زندگی می‌گیرید، با میزان خدمت‌تان به دیگران، رابطه‌یمستقیم دارد. هر‌چه بیش‌تر برای بهبود زندگی و سعادت دیگران، کار و مطالعه کنید وتوانایی‌های خود را افزایش دهید، در عرصه‌های مختلف زندگی خود نیز پیشرفت می‌کنید.

۲۰) قانون تأثیر تلاش:
همه‌ی امیدها، رؤیاها، هدف‌ها و آرمان‌هایشما، در گرو سخت‌کوشی شماست. هرچه بیش‌تر تلاش کنید، بخت و اقبال بهتری پیدامی‌کنید. هیچ راه میان‌بری وجود ندارد.
 

t.salehi

عضو جدید
کاربر ممتاز
توجه کنید قانون جذب یکی از قوانین حاکم بر زندگی ماست.
در ضمن این که این نتها نظرات نویسنده است و ممکن است قوانین دیگری هم وجود داشته باشند...........


نکته ای که هنوز برای من کامل باز نشده و متاسفانه برایان تریسی هم به ان اشاره نکرده است...
بحث مشیت الهی و خواست پروردگار بر روند تصمیمات ما و نحوه رسیدن به انها و یا نرسیدن است و ......
و باز هم همان فاکتور نهایی
 

yekbinam

عضو جدید
کاربر ممتاز
امروز به طور اتفاقی مطلبی رو که مدت ها پیش خونده بودم و در سیستمم ذخیره کرده بودم رو دیدم.
خلاصه ای از قوانین برایان تریسی
به نظر من که خیلی جالبند و تصمیم گرفتم که بذارم اینجا تا همه ببینند.
در راستای صحبت هایی که تا حالا داشتیم و میتوان گقت حاوی تمام صحبت دوستان در این تاپیک و نظراتشون است, و نوعی جمع بندی بحث هامونه.;)
امیدوارم مفید باشه.:gol:

مرسی.:gol:
اينم ببينين:gol:


توجه کنید قانون جذب یکی از قوانین حاکم بر زندگی ماست.
در ضمن این که این نتها نظرات نویسنده است و ممکن است قوانین دیگری هم وجود داشته باشند...........

نکته ای که هنوز برای من کامل باز نشده و متاسفانه برایان تریسی هم به ان اشاره نکرده است...
بحث مشیت الهی و خواست پروردگار بر روند تصمیمات ما و نحوه رسیدن به انها و یا نرسیدن است و ......
و باز هم همان فاکتور نهایی

ولی از نظرش انگار خيلی مهمه.چون يه بار نگفته.:D
من هم همچنان به تقدير مشکل دارم.زياد موضوع قابل درکی نيست.ولی ميدونم که هست
اگه بحث خواست خدا باشه،نميدونم يعنی نميشه سرنوشتت بشه همون چيزی که ميخوای؟
 

yekbinam

عضو جدید
کاربر ممتاز
در مورد تلاش که بحث شد:
a.کارهايی که به فراگيری و تمرين احتياج دارند
1.ذهنيت مثبت
2.حرکت و تلاش جسمی
3.تصويرسازی ذهنی
با تلاش جسمی به سمت هدف حرکت ميکنيم
با تلاش ذهنی هدف را به سمت خود نزديک ميکنيم
b.چيزيهايی که نياز به فراگيری ندارند فقط تصويرسازيه ذهنی
 

s_aa

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
با تشکر از همه دوستان عزیز
متاسفانه همونطور که قبلا هم گفتم من
کتاب راز و یا فیلم ش رو مطالعه نکردم و ندیدم
ولی صحبتهای شما و اقا جاوید داداشیم رو خوندم و استفاده زیادی بردم
ولی من زیاد هم باهاش موافق نیستم
با اینکه وقتی ادم تلاش می کنه با دید مثبت و تما م چیزهایی که در بالا
توسط برایان تریسی اشاره شده بود به هدف ش میرسه
برای من بارها پیش اومده که برای یه کاری واقعا تلاش کردم ولی به نتیجه ای
که می خواستم نرسیدم
و این واقعا من رو ناامید کرده و تاثیر بدی رو م گذاشته متاسفانه
و به شدت اعتماد به نفسم ر و پایین اورده
ولی در کل مممممممممممممممنوووووووووون
 

15116

عضو جدید
حامد

حامد

/اگه سوالی بود دربستیم/من شعر میگم کتابای جور واجورم زیاد خوندم{عضو جدید ونیازمند توجه برای ادامه بودن}کرد هستم و.......
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا