خب تمومی اینایی که شما گفتید همش برمی گرده به اینکه همسر آدم با شخص تناسب زیادی داشته باشه از لحاظ فرهنگی و تحصیلی و فکری .....
وقتی جامعه ما طوریه برا پیدا کردن شخص مورد نظر باید منتظر بمونی وقتی جامعه ما طوریه سن دختر رو ملاک قرار می دن چطوری میشه اون فرد مورد نظر رو پیدا کرد
خب بعضی چیزیهایی که مطرح میکنید جز بدیهیات یه ازدواج و تا وقتی یه همسر مناسب برای شما پیدا نشده طبیعتا با ازدواج نتیجه ی مطلوب خود رو نخواهید گرفت و این به پسرا هم مربوط میشه!
ولی در مورد تفکر جامعه ی مردان ایرانی که مدام بهش اشاره میکنید اشاره ای به تفکریست که شما انتظار دارید مردان ایرانی داشته باشند!
در مورد سن ازدواج و اینکه برای رسیدن به شخص فرد مورد نظر باید منتظر بمونی خب این فعلا در فرهنگ جامعه ی ما اینطوری هست که مرد به سمت همسر دلخواه خود میره و باز هم میگم این اصلا و ابدا مختص جامعه ی مردان ایرانی باشه!
وقتی حرف از محدودیتی که ازدواج برای شما میاره حرف میزنید ناشی از تفکر غلطی است که نسبت به ازدواج دارید!
ازدواج یه مسیر یه طرفه نیست که فقط مرد ورودی رو بده و زن باید خروجی رو انجام بده!
این به مرد هم بر میگیرده و باید ورودی های یه زن رو بگیره و خروجی بده!
منظورم اینه که مثلا اگه مردی میخواد که زنش با فلان دوستش ارتباط نداشته باشه این میتونه به خود مرد هم برگرده که زن این درخواست رو ازش در مورد یکی از دوستانش بده!
و در واقع یه رابطه متقابله!
حالا شما اینا رو اهرمی برای فشار مردان به زن میدونید در حالی که از اهرام خود حرفی نمیزنید یا اگر هم میزنید به این صورت مطرح میکنید که نشدنی است و مردان قابل اصلاح نیستند!
این به نحوه مطرح کردن خواسته هاتون و اینکه چقد زندگی با همسرتون براتون مهمه و اینکه چقدر حرفش مورد اطمینان شماست برمیگرده!
شما با ازدواج کردن آزادی ها و پیشرفتهای دوران مجردی رو از دست میدید ولی آزادیها و پیشرفتهای دوران متاهل شدن رو بدست میارید که به دو دوره متفاوت برمیگیرده!
این دقیقا برای مردان هم انجام میشه و مختص شما نیست!
اما یه پرسش اساسی که باید از خودتون بپرسید اینه اگر ازدواج امری محدود کننده اس و باعث عدم پیشرفت مادی و معنوی طرف میشه (که این نسبیه نه مطلق) شما باید یه جامعه ی بدون ازدواج رو تصور کنید!
شاید شما اول به سراغ مسائل جنسی برید و اون رو به عنوان یه مشکل مطرح کنید ولی این یه قسمتی از ماجراست و شما باید مشکلات روحی و روانی و انحراف و انحطاط جامعه رو بررسی کنید!
من نمیگم ازدواج کنید چون شما مجبورید و این رو خوب میدونم اکثر موارد وقتی جبر رو دخیل میکنید نتیجه ی خوبی نمیگیریم و شما همونطور که خودتون گفتید وقتی که فرد مورد نظر برای شما پیدا شد و تونستید با اون مچ بشید ازدواج کنید!
جدا از این مسائل
یه فرد مجرد به مفهوم عام کامل نمیشه تا وقتی که ازدواج کنه!
شما مثال خوب پدر و مادرتون رو زدید ولی به این نکته نگاه نکردید اگر پدر و مادر در تصمیماتشون معمولا عاقلانه گام برمیدارند به خاطر بلوغ فکریست که حاصل دو فرد از دو جنس متفاوت هست!
و............
در نهایت من این رو باید بگم که وقتی که احساس عاقلانه به ازدواج کردید و اینکه با ازدواج کردن پیشرفت خواهید کرد ازدواج خواهید کرد!
و کسی هم هنوز تجرد برایش لذت آور است طبیعتا به ازدواج به دیده یه عدم پیشرفت و محدودیت میکند!
به سن هم ربطی ندارد و این به آگاهی های شخص از خود و توانایهایش در برقراری یه زندگی موفق بر میگیرده.
و................
موفق و پیروز باشید
یا حق