با ازدواج کردن چه چیزی به دست می آوریم .......

[sara@fshar]

چه جوري؟؟




حرف مردم....

نه بابا مهرانم كه دلش نمياد منو رد كنه..

همون هرگز تسلیم حرف مردم نشو ..........اگه واقعا فکر می کنی اون کسی رو که می تونی یه عمر باهاش بسر کنی رو نیافتی صبر کن
می دونم جامعه ما تو بعضی مسایل جامعه کلا مزخرفی هستش مثلا ترتیب ازدواج دخترای یه خونواده وقتی که بیش از یه دختر تو خونه دارن
می بینی دختر بزرگ راضی به ازدواج نیس اما خواهر کوچیک تر سر گوشش می جنبه برا عروس شدن برا همین به دختر بزرگتر فشار میارن که .....
و یا حرف مردم اینکه این دختر سنش گذشت و.........
به نظر من دیگه نباید تسلیم این حرفا شد

 

[شقایق21]

ولی فکر کنم طرز فکر اکثر دخترا غلطه البته به نظر من دختر وپسر اگه از نظر فکری به سن ازدواج برسن حتما باید این کار و کنن نه این که تا آخر مجردبمونن ازدواج واسه تکامل انسان لازمه البته به موقش نه زود نه دیر

 

[Soofia]

ولی فکر کنم طرز فکر اکثر دخترا غلطه البته به نظر من دختر وپسر اگه از نظر فکری به سن ازدواج برسن حتما باید این کار و کنن نه این که تا آخر مجردبمونن ازدواج واسه تکامل انسان لازمه البته به موقش نه زود نه دیر

تکامل؟؟!!یکم واقع بین باش..فکر میکنی چند درصد دخترایی که توی شرایط فعلی ازدواج میکنن در اثر ازدواج به رشد فکری و تحصیلی و اجتماعی و...میرسن؟؟؟شاید فقط 10% یا شایدم کمتر...
ازدواج برای یه دختر توی ایران و با قوانین و طرز فکر فعلی جز محدودیت و مشکل و هزار جور دردسر نتیجه دیگه ای نداره...(البته موارد استثنا هم هست ولی خیلی کم)
نمی دونم چرا اما توی جامعه ما ازدواج شده یه معامله با سود یه طرفه به نفع آقایون!

 

[شقایق21]

تکامل؟؟!!یکم واقع بین باش..فکر میکنی چند درصد دخترایی که توی شرایط فعلی ازدواج میکنن در اثر ازدواج به رشد فکری و تحصیلی و اجتماعی و...میرسن؟؟؟شاید فقط 10% یا شایدم کمتر...
ازدواج برای یه دختر توی ایران و با قوانین و طرز فکر فعلی جز محدودیت و مشکل و هزار جور دردسر نتیجه دیگه ای نداره...(البته موارد استثنا هم هست ولی خیلی کم)
نمی دونم چرا اما توی جامعه ما ازدواج شده یه معامله با سود یه طرفه به نفع آقایون!

عزیزم منم گفتم به موقش وبارشد فکری نگفتم به زور وجبر و زود

 

[Soofia]

من که ترجیح میدم تنها بمونم و بدون آقا بالاسر و امر ونهی و محدودیت به آرزوهام فکر کنم و برای رسیدن بهشون تلاش کنم..
توی ایران اکثر مردا فکر میکنند بعد از ازدواج مالک زن میشن و می تونن عقاید و شیوه زندگی خودشون رو به زن تحمیل کنند..و زن توی زندگی بیشتر شبیه یه خدمتکار میشه که باید نیاز های جسمی و روحی شوهرشو برآورده کنه تا مرد بتونه با خیال راحت به کار و زندگیش برسه و پیشرفت کنه,این بیشتر شبیه نظام برده داری تا زندگی مشترک! (البته مردایی هم وجود دارن که اینجوری فکر نمی کنند اما به نظر من خیلی کم هستن..)

 

[rahaashiyan]

با اذدواج اگه هدف سوء استفاده های مرسوم از قبیل پول و غیره نباشه دو حالت رو می تونه داشته باشه اگه آدم خیلی خوش شانس و خوش فکری باشی خدا به روت نگاه کنه یه همدم ودوست واقعی گیرت میاد وگرنه فقط از لحاظ جنسی تامین شدی و به فساد کشیده نشدی ولی به قول دوستمون اذدواج محدودیت های زیادی رو هم میاره باید بعضی وقت ها گذشت کنی اگه از من می پرسین اگه به دو مورد اول احتیاج ندارین اذدواج نکنین

 

[Fo.Roo.GH]

چه جوري؟؟




حرف مردم....

نه بابا مهرانم كه دلش نمياد منو رد كنه..

باید از این فضاهای سنی تخریب کننده فاصله بگیری ..اگه هدف ازدواج بر این مبنا باشه به نظر من ریسکش چند برابر میشه

 

[sara@fshar]

من که ترجیح میدم تنها بمونم و بدون آقا بالاسر و امر ونهی و محدودیت به آرزوهام فکر کنم و برای رسیدن بهشون تلاش کنم..
توی ایران اکثر مردا فکر میکنند بعد از ازدواج مالک زن میشن و می تونن عقاید و شیوه زندگی خودشون رو به زن تحمیل کنند..و زن توی زندگی بیشتر شبیه یه خدمتکار میشه که باید نیاز های جسمی و روحی شوهرشو برآورده کنه تا مرد بتونه با خیال راحت به کار و زندگیش برسه و پیشرفت کنه,این بیشتر شبیه نظام برده داری تا زندگی مشترک! (البته مردایی هم وجود دارن که اینجوری فکر نمی کنند اما به نظر من خیلی کم هستن..)

سپیدی جون این جور مردا هم فقط تو باشگاه مهندسان جوان پیدا میشه تو زندگی واقعی اصلا
.........البته مردای باشگاه زود به خودشون نگیرن منظورم موقع تایپ مطالب هستش که شما روشنفکر هستید والا تو زندگی واقعی ..............

 

[sara@fshar]

با اذدواج اگه هدف سوء استفاده های مرسوم از قبیل پول و غیره نباشه دو حالت رو می تونه داشته باشه اگه آدم خیلی خوش شانس و خوش فکری باشی خدا به روت نگاه کنه یه همدم ودوست واقعی گیرت میاد وگرنه فقط از لحاظ جنسی تامین شدی و به فساد کشیده نشدی ولی به قول دوستمون اذدواج محدودیت های زیادی رو هم میاره باید بعضی وقت ها گذشت کنی اگه از من می پرسین اگه به دو مورد اول احتیاج ندارین اذدواج نکنین

خب جونم مشکل من همین یکی دیگه والا من از 16 سالگی خواستگارای رنگارنگ از زیر دیپلم گرفته تا دکتر و استاد دانشگاه و فقیر و بازاری و تاجر و......... داشتم الان هم یکی رو دست به نقد دارم ........
اما مسئله اینکه اون یار واقعی رو پیدا نمی کنم همشون یه جورایی میان که آدمو خر کنن و پالان روش بزارن و ببرن .......
خب اگه اون نیمه گمشده خودمو پیدا کنم که شرط هیچی ....... زودی با همون یه بار خوندن خطبه عقد بله رو می گم ........مشکل تو اون یار غایی هستش

 

[Soofia]

سپیدی جون این جور مردا هم فقط تو باشگاه مهندسان جوان پیدا میشه تو زندگی واقعی اصلا
.........البته مردای باشگاه زود به خودشون نگیرن منظورم موقع تایپ مطالب هستش که شما روشنفکر هستید والا تو زندگی واقعی ..............

ادعا زیاده عزیزم..ولی کو مرد عمل؟؟!

 

[mrha]

من که ترجیح میدم تنها بمونم و بدون آقا بالاسر و امر ونهی و محدودیت به آرزوهام فکر کنم و برای رسیدن بهشون تلاش کنم..
توی ایران اکثر مردا فکر میکنند بعد از ازدواج مالک زن میشن و می تونن عقاید و شیوه زندگی خودشون رو به زن تحمیل کنند..و زن توی زندگی بیشتر شبیه یه خدمتکار میشه که باید نیاز های جسمی و روحی شوهرشو برآورده کنه تا مرد بتونه با خیال راحت به کار و زندگیش برسه و پیشرفت کنه,این بیشتر شبیه نظام برده داری تا زندگی مشترک! (البته مردایی هم وجود دارن که اینجوری فکر نمی کنند اما به نظر من خیلی کم هستن..)

درسته ولي بايد به مردا فرصت داد تا خودشون تجربشونو بالا ببرن و نگاهشونو عوض كنن ما اونقدرا هم هيولا نيستيم سپيدي جان
خوب كم سن كه باشي و بي تجربه همين ميشه ديگه ولي با كسب تجربه ميتوني بهتر باشي!
ولي خود خانوما هم بايد كمك كنن

 

[Soofia]

خب جونم مشکل من همین یکی دیگه والا من از 16 سالگی خواستگارای رنگارنگ از زیر دیپلم گرفته تا دکتر و استاد دانشگاه و فقیر و بازاری و تاجر و......... داشتم الان هم یکی رو دست به نقد دارم ........
اما مسئله اینکه اون یار واقعی رو پیدا نمی کنم همشون یه جورایی میان که آدمو خر کنن و پالان روش بزارن و ببرن .......
خب اگه اون نیمه گمشده خودمو پیدا کنم که شرط هیچی ....... زودی با همون یه بار خوندن خطبه عقد بله رو می گم ........مشکل تو اون یار غایی هستش

خب سارا جون مشکل اینه که اون نیمه گمشده فقط یه دونست نه صد تا..اون یه دونه هم معلوم نیست الان کجاست..اصلا ایرانه یا اونور دنیاست؟؟!! اگر ایرانه اصلا ممکنه تا آخر عمر سر راهت قرار بگیره یا نه...
در کل من فکر میکنم باید خیلی خوش شانس باشی و خدا خیلی دوست داشته باشه که تو همین سالای جوونی بتونی پیداش کنی..وگرنه..

 

[Fo.Roo.GH]

خب سارا جون مشکل اینه که اون نیمه گمشده فقط یه دونست نه صد تا..اون یه دونه هم معلون نیست الان کجاست..اصلا ایرانه یا اونور دنیاست؟؟!! اگر ایرانه اصلا ممکنه تا آخر عمر سر راهت قرار بگیره یا نه...
در کل من فکر میکنم باید خیلی خوش شانس باشی و خدا خیلی دوست داشته باشه که تو همین سالای جوونی بتونی پیداش کنی..وگرنه..

وگرنه که شاد شاد ..تنها و فعال زندگیتو می کنی...خیلی هم خوب

 

[Soofia]

درسته ولي بايد به مردا فرصت داد تا خودشون تجربشونو بالا ببرن و نگاهشونو عوض كنن ما اونقدرا هم هيولا نيستيم سپيدي جان
خوب كم سن كه باشي و بي تجربه همين ميشه ديگه ولي با كسب تجربه ميتوني بهتر باشي!
ولي خود خانوما هم بايد كمك كنن

چی؟؟؟یه بار دیگه تکرار کن! به کی گفتی بچه؟؟
من اندازه مادر بزرگت سن دارم!

 

[sara@fshar]

خب سارا جون مشکل اینه که اون نیمه گمشده فقط یه دونست نه صد تا..اون یه دونه هم معلون نیست الان کجاست..اصلا ایرانه یا اونور دنیاست؟؟!! اگر ایرانه اصلا ممکنه تا آخر عمر سر راهت قرار بگیره یا نه...
در کل من فکر میکنم باید خیلی خوش شانس باشی و خدا خیلی دوست داشته باشه که تو همین سالای جوونی بتونی پیداش کنی..وگرنه..

نه سپیدی جون ممکنه چن تا باشه اما خب فقط یکیش نصیب تو میشه
مگه تا حالا تو دور برت ندیدی یا نشنیدی که فلانی ازدواج می کنه زندگی خوبی هم داره اما بعد چن سال بر اثر یه حادثه همسر خودشو از دست میده اما بعدش دوباره یکی سر راهش قرار می گیره و با اون هم ازدواج می کنه و دوباره زندگی خیلی خوبی باهاش داره.......
البته این جور آدما خیلی کم هستن
ببین سپیدی جون مشکل سر این حرفا نیس مشکل اینه که آدما دوس دارن دورغ بگن ...
ازدواج رو یه جور رو کم کنی می دونن .......
من خودم آدمایی رو دیدم که تو چیزی که اصلا لزومی نداره دروغ بگه اما داره دروغ میگه چراشو نمی دونم
الان عنصر اعتماد بین آدما شده کیمیا .....
مثلا اگه تو الان بگی من دختر تیستم و پسرم و خواستم شما رو سرکار بزارم ..... کسی دیگه بهش بر نمی خوره ........دروغ شده یه چیز کاملا عادی .......
در حالی که قدیما این جور نبود مردم از اینکه قسم دروغ به امام و پیامبر بخورن می ترسیدن ....
مثلا همین پدر مادرای خودمون چطوری باهم آشنا شدن و ازدواج کردن ....
الان چن سال که پدر مادرای ما دارن کنار هم زندگی می کنن واقعا خداییش زندگی کاملا راحت و پر از آسایشی رو داشتن ...........کاملا همدیگر رو درک می کردن ......اصلا دعوا نمی کردن
چرا دعوا هم داشتن .........تو سر و کله هم دیگه هم می زدن ....... اما یه چیزی بود اون هم اعتماد بهم دیگه
روزی که پدر ما به خواستگاری مادرما می رفته ....هرگز پدر مادر مون اون اندازه شکی که الان خانواده دختر یا پسر موقع ازدواج بچه اشون دارن رو نداشتن .. این اندازه اونا نگرون آینده بچه شون نبودن ........یه خورده تحقیق می کردن اگه می دن که طرف حداقل معیارهای لازم رو داره یه خدا به توکلی می گفتن و به ازدواج دو طرف رضایت می دادن .....
اما الان اصلا این طور نیس ...

 

[mrha]

چی؟؟؟یه بار دیگه تکرار کن! به کی گفتی بچه؟؟
من اندازه مادر بزرگت سن دارم!

خوابت مياد؟!
بچه نگفتم جملم به آقايون بود : كم سن كه باشن وب يتجربه....
مادر بزرگمم عمرشو داده به شما!

 

[A.R-KH-A]

می تونم بپرسم چرا؟

دوست عزیز یعنی با ازدواج وضعیت زنان بهتر میشه ؟
ببینید نمی دونم در مورد کدوم تاپیک حرف می زنید اما ازدواج مسله خیلی پیچیده ای هست
راستش خودتون می بینید خیلی از کسایی که اینجا نظر خودشون رو گفتن بیشتر دید منفی نسبت به زندگی مشترک داشتن
نمی دونم شما از چی نا امید شدید

دوستان خوبم فروغ و سارا و ...
خودتون که بهتر میدونین فقط در این تایپیک از بدیهای ازدواج گفته شده و بیشتر ترویج عدم ازدواج از یه دید سطحی بود که به جای اینکه بیاد مسائل رو درست بررسی کنه با پاک کردن صورت مسئله (ازدواج) برای خودش راه حلی پیدا کنه!
خب طبیعتا من انتظار داشتم با موقعیت هایی که امروزه زنان نسبت به زنان گذشته دارن جنبش زنان ایرانی رو به بلوغ برسونن ولی با خوندن این حرفها و همچنین حرفهایی تو تایپیکهای دیگه احساس میکنم از مسیر خودش منحرف شده!
و.....
و نا امیدی من به همین خاطر بود!

هیچ کس نیومد عاقلانه در مورد زندگی مشترک امروزی حرف بزنه
از اینکه می گیم دروغ تو جامعه ما یک رکن رکین جامعه و افراد جامعه شده نادرسته
از اینکه می گیم زندگی مشترک بیشتر جوونا بیشتر حالت فرسایشی و اعصاب خرد کنی شده نادرسته
از اینکه جوونا امروزی مثل زمان پدر مادرشون پر طاقت نیستند نادرسته
از اینکه جوونا امروزی بیشتر در گیر مصائب ازدواج هستند تا شیرینی ها اون نادرسته
کجاش بهم بگید
ای کاش نظر خودتون رو می گفتید

خب بعضی از مسائل که مطرح کردید درسته ولی مختص جامعه ی ایرانی نیست!
و به اکثریت جوامع برمیگرده ولی جامعه ی ایرانی در طول این 100 سال در حال گذار از یه جامعه ی سنتی به مدرنیته بوده و طبیعتا دنیای مدرنیته تفکر مدرنتیه رو مطلبه و ایجاد تفکر مدرنیته در ذهن انسانها زمان بر است و به خصوص در جامعه ما که حکومت رو افرادی اداره میکنند که هر چند از مدرنیزاسیون استفاده میکنند ولی در القای تفکر سنتی به جامعه تلاش میکنند و این باعث میشه که مسائل مهم اجتماعی در تقابل این دو تفکر مدرنیته و سنتی و جریان سوم که مخلوطی از هر دوست قرار بگیره.
خب این به کنار؛
اکثریت دخترهایی که نظرات خودشون رو مطرح کردند اگر بخوایم جمع بندیش کنیم این بود که ازدواج باعث محدودیت در زندگیشون میشه! و..(بررسی تک تک نظرات فعلا به کنار)
خب شما این محدودیت رو گسترش دادید و به این نتیجه رسیدید که اگر نمیخوام وارد این محدودیت بشیم راهش عدم ازدواج و از گذری دیگر برای جبران این عدم ازدواج وجود خانواده ی فعلی (پدر و مادر) پیش کشیدیدو...
در مورد محدودیتی که اشاره کردید و عاملش را مردان ایرانی رو به عدم دریافت صحیح از نیازهای یه زن دونستید؛
تا قسمتی درست و تا قسمتی اشتباه هست!
1-قسمت درست رو من در گذار از تفکر سنتی به مدرنیته و بلوغ تفکر سنت + مدرنیته میدونم که نیاز به زمان است و اینکه چنین تفکری در ذهنیت مردان ایرانی(و هم زنان) نهادینه بشه نیاز به زمان دارد!
2-ولی قسمت اشتباه که به برداشتتون از ازدواج برمیگرده باید این رو بگم که:
وقتی کسی ازدواج میکنه وارد یه مرحله ی جدیدی از زندگی خودش شروع شده که الان باید تصمیم بگیره ولی با زوج خویش!
ازدواج برای دو نفر میتونه سازنده باشه و باعث موفقیت هر زوجی در زندگی بشه که شاید قبل از اون بهش نرسیده بود و میتونه مخرب باشه و باعث عدم موفقیت زوج در زندگی بشه!
.
حال اگر این دو قسمت (1و2) باعث این تفکر بشه که ازدواج عاملی نه تنها سازنده بلکه مخرب در پیشرفت زندگی افراد است به جز ضررهای جبران ناپذیری که به اجتماع میزنه و از حوصله ی متن خارجه اینه که نه تنها چیزی درست نشه و جامعه به سمت انحراف خودش بره.
.
اینکه در ازدواج شرط اصلی همون تفاهم هست درسته ولی باز به دید شما به ازدواج برمیگرده که اگر ازدواج رو عاملی مثبت تلقی و موارد اون بشمارید ازدواج میتونه سازنده شه و در غیر اینصورت ...
من نمیتونم همه خوبیهای ازدواج رو بگم ولی در زندگی همیشه انسان به کسی نیاز داره که به اون کمک کنه و به اون اعتماد به نفس بده و پشتش باشه و از همه مهمتر اون رو بفهمه! و زمانی رو برای انرژی گرفتن از یه نفر داره و ... که این خلا رو پدر و مادر نمیتونن پر کنن! و...
البته نقش مهم مسائل جنسی رو نمی تونیم تو جریان ازدواج نادیده بگیریم که یکی از موارد اون بقای نسل است و شاید قویترین پارامتر تاثیر گذار در ادامه ی یه زندگی است!
اینکه مسائل جنسی رو به این صورت بگیرید که بعد ها پیش پا افتاده خواهد شد دید کاملا اشتباهی است!( البته منظور من تامین جنسی با لحاظ حل کردن مشکلات زندگی است)
و نباید دیدن به مسائل جنسی با همسر خودتون فقط دید تامینی باشه و گرنه اینکه با یه فرد غریبه س.ک داشته باشی یا یه همسر فرقی نداره و.....
به هر حال
با ازدواج کردن هر چند زندگی پدری خود را از دست میدهید ولی حالا زندگی جدیدی رو بدست می آورید که خود میخواهید درست کنید!
درست کردن این زندگی به عهده ی خودتان و تفکرتان از زندگی مشترک برمیگردد!
هر چه پایه های فکریتان از زندگی مشترک قوی تر باشد علاوه بر ساختن زندگی خود ؛ محرکی برای فعالیتهای اجتماعیتان و موفقیتهایتان در زندگی است!
در کل
سعی کنید مسائلی که به عنوان مشغله ی ذهنیتان از ازدواج هستند حل کنید نه اینکه صورت مسئله رو پاک کنید!
امیدوارم منظور خودم رو رسونده باشم.
موفق و پیروز باشید!
یا حق

 

[sara@fshar]

دوستان خوبم فروغ و سارا و ...
خودتون که بهتر میدونین فقط در این تایپیک از بدیهای ازدواج گفته شده و بیشتر ترویج عدم ازدواج از یه دید سطحی بود که به جای اینکه بیاد مسائل رو درست بررسی کنه با پاک کردن صورت مسئله (ازدواج) برای خودش راه حلی پیدا کنه!
خب طبیعتا من انتظار داشتم با موقعیت هایی که امروزه زنان نسبت به زنان گذشته دارن جنبش زنان ایرانی رو به بلوغ برسونن ولی با خوندن این حرفها و همچنین حرفهایی تو تایپیکهای دیگه احساس میکنم از مسیر خودش منحرف شده!
و.....
و نا امیدی من به همین خاطر بود!

خب بعضی از مسائل که مطرح کردید درسته ولی مختص جامعه ی ایرانی نیست!
و به اکثریت جوامع برمیگرده ولی جامعه ی ایرانی در طول این 100 سال در حال گذار از یه جامعه ی سنتی به مدرنیته بوده و طبیعتا دنیای مدرنیته تفکر مدرنتیه رو مطلبه و ایجاد تفکر مدرنیته در ذهن انسانها زمان بر است و به خصوص در جامعه ما که حکومت رو افرادی اداره میکنند که هر چند از مدرنیزاسیون استفاده میکنند ولی در القای تفکر سنتی به جامعه تلاش میکنند و این باعث میشه که مسائل مهم اجتماعی در تقابل این دو تفکر مدرنیته و سنتی و جریان سوم که مخلوطی از هر دوست قرار بگیره.
خب این به کنار؛
اکثریت دخترهایی که نظرات خودشون رو مطرح کردند اگر بخوایم جمع بندیش کنیم این بود که ازدواج باعث محدودیت در زندگیشون میشه! و..(بررسی تک تک نظرات فعلا به کنار)
خب شما این محدودیت رو گسترش دادید و به این نتیجه رسیدید که اگر نمیخوام وارد این محدودیت بشیم راهش عدم ازدواج و از گذری دیگر برای جبران این عدم ازدواج وجود خانواده ی فعلی (پدر و مادر) پیش کشیدیدو...
در مورد محدودیتی که اشاره کردید و عاملش را مردان ایرانی رو به عدم دریافت صحیح از نیازهای یه زن دونستید؛
تا قسمتی درست و تا قسمتی اشتباه هست!
1-قسمت درست رو من در گذار از تفکر سنتی به مدرنیته و بلوغ تفکر سنت + مدرنیته میدونم که نیاز به زمان است و اینکه چنین تفکری در ذهنیت مردان ایرانی(و هم زنان) نهادینه بشه نیاز به زمان دارد!
2-ولی قسمت اشتباه که به برداشتتون از ازدواج برمیگرده باید این رو بگم که:
وقتی کسی ازدواج میکنه وارد یه مرحله ی جدیدی از زندگی خودش شروع شده که الان باید تصمیم بگیره ولی با زوج خویش!
ازدواج برای دو نفر میتونه سازنده باشه و باعث موفقیت هر زوجی در زندگی بشه که شاید قبل از اون بهش نرسیده بود و میتونه مخرب باشه و باعث عدم موفقیت زوج در زندگی بشه!
.
حال اگر این دو قسمت (1و2) باعث این تفکر بشه که ازدواج عاملی نه تنها سازنده بلکه مخرب در پیشرفت زندگی افراد است به جز ضررهای جبران ناپذیری که به اجتماع میزنه و از حوصله ی متن خارجه اینه که نه تنها چیزی درست نشه و جامعه به سمت انحراف خودش بره.
.
اینکه در ازدواج شرط اصلی همون تفاهم هست درسته ولی باز به دید شما به ازدواج برمیگرده که اگر ازدواج رو عاملی مثبت تلقی و موارد اون بشمارید ازدواج میتونه سازنده شه و در غیر اینصورت ...
من نمیتونم همه خوبیهای ازدواج رو بگم ولی در زندگی همیشه انسان به کسی نیاز داره که به اون کمک کنه و به اون اعتماد به نفس بده و پشتش باشه و از همه مهمتر اون رو بفهمه! و زمانی رو برای انرژی گرفتن از یه نفر داره و ... که این خلا رو پدر و مادر نمیتونن پر کنن! و...
البته نقش مهم مسائل جنسی رو نمی تونیم تو جریان ازدواج نادیده بگیریم که یکی از موارد اون بقای نسل است و شاید قویترین پارامتر تاثیر گذار در ادامه ی یه زندگی است!
اینکه مسائل جنسی رو به این صورت بگیرید که بعد ها پیش پا افتاده خواهد شد دید کاملا اشتباهی است!( البته منظور من تامین جنسی با لحاظ حل کردن مشکلات زندگی است)
و نباید دیدن به مسائل جنسی با همسر خودتون فقط دید تامینی باشه و گرنه اینکه با یه فرد غریبه س.ک داشته باشی یا یه همسر فرقی نداره و.....
به هر حال
با ازدواج کردن هر چند زندگی پدری خود را از دست میدهید ولی حالا زندگی جدیدی رو بدست می آورید که خود میخواهید درست کنید!
درست کردن این زندگی به عهده ی خودتان و تفکرتان از زندگی مشترک برمیگردد!
هر چه پایه های فکریتان از زندگی مشترک قوی تر باشد علاوه بر ساختن زندگی خود ؛ محرکی برای فعالیتهای اجتماعیتان و موفقیتهایتان در زندگی است!
در کل
سعی کنید مسائلی که به عنوان مشغله ی ذهنیتان از ازدواج هستند حل کنید نه اینکه صورت مسئله رو پاک کنید!
امیدوارم منظور خودم رو رسونده باشم.
موفق و پیروز باشید!
یا حق

خب تمومی اینایی که شما گفتید همش برمی گرده به اینکه همسر آدم با شخص تناسب زیادی داشته باشه از لحاظ فرهنگی و تحصیلی و فکری .....
وقتی جامعه ما طوریه برا پیدا کردن شخص مورد نظر باید منتظر بمونی وقتی جامعه ما طوریه سن دختر رو ملاک قرار می دن چطوری میشه اون فرد مورد نظر رو پیدا کرد

​

 

[100af]

می دونید من یه دوستی داشتم تو دوران دبیرستان که الان ازدواج کرده اومده همسایه ما شده
وقتی اونو می بینم یه جورایی از ازدواج کردن بدم میاد دختر زرنگ و خوش آب رنگی بود فارغ التحصیل رشته مهندسی برق هم هست ظاهرا زندگی بدی هم نداره اما خب من احساس می کنم زندگیش بیشتر شده روزمرگی
صبح شوهره می سرکار تا شب
دختره تو خونه کار خونه می کنه بعد شوهرش میاد شام می خورن و می خوابن بعد دوباره صبح زور از نو روزی از نو
خب که چی بشه اینکارا رو تو خونه بابامامان هم میشه کرد دیگه فقط اون مسایل ج نیستش تازه اون مسایل هم مال اوایل زندگی هستش بعدش دیگه کم کم برا هم عادی میشن انگار خواهر برادرن
شما بگین بین من و اون چه فرقی هست من دختر خونه ام پیش کسایی که برا یه ناهار نخوردن کلی نازمو می کشن کلی منت سرشون می زارم اما بعد ازدواج دیگه از این خبرا نیس
تازه این چیزایی که گفتم مال زندگی آروم و بی دردسر بود وای به حال زندگی های با دردسر
اینکه شوهر یا زن بد باشن دیگه وا ویلاست هر روز باید قرص اعصاب بخوری

اره .قبوله.
نمیشه گفت ازدواج اشتباه محضه.چون اینطور هم نیست. اما توی یه شرایط خاص ، توی یه سن خاص(که واسه هر کس متفاوته ) نتیجه ی چندان جالبی نداره.
نمی تونیم بگیم این مشکلات فقط وقتی ازدواج کردیم مثل قارچ جلومون سبز میشه! نه مشکلات همیشه هستن. زندگی پستی بلندی داره.
خوب درسته الان شما ، خود من و امثال من از زندگی الانمون راضییم .اما به این معنا نیست که بهتر از این شرایط دیگه وجود نداره.
من با ازدواج توی یه شرایط خاص مخالفم.

 

[100af]

کاشکی اسم این تاپیک رو میذاشتی، من با ازدواج مخالفم. از اول تا اینجا هر کی هر چی گفته اومدی گفتی ازدواج بده. ازدواج واقعا انقدر بده؟!!! بعدشم شما که میگید هر کی ازدواج کرده بدبخت شده، دور و بر شما از این اتفاق ها زیاد میفته. اینجا که خبر خیلی کمه. اون کسایی هم که میگید با ازدواج بدبخت شدن و زندگیشون خسته کنندست و طلاق گرفتن. اینا همشون یه زمانی مثل تو فکر میکردن...

هر تصمیمی اگر به موقع گرفته نشه، نتیجه ی خوشایندی نداره.
همون قدر که یه ازدواج اشتباه میتونه باعث دردسر و بدبختی بشه یه ازدواج درست میتونه باعث خوشبختی بشه.
افرین ، از این حرفتون خوشم اومد ." اون کسایی هم که میگید با ازدواج بدبخت شدن و زندگیشون خسته کنندست و طلاق گرفتن. اینا همشون یه زمانی مثل تو فکر میکردن " واقعا همینطوره. فردای ما همونی میشه که امروز تصورش را می کنیم.

اصولا هر تغییری یه سری مزیت داره یه سری ضرر. باید ببینیم کدومش می چربه.

 

[100af]

هیچ چیز ابدی نیست حتی خونه پدر رو مادر

درسته . اما این دلیل نمیشه واسه

 

[100af]

خب تمومی اینایی که شما گفتید همش برمی گرده به اینکه همسر آدم با شخص تناسب زیادی داشته باشه از لحاظ فرهنگی و تحصیلی و فکری .....
وقتی جامعه ما طوریه برا پیدا کردن شخص مورد نظر باید منتظر بمونی وقتی جامعه ما طوریه سن دختر رو ملاک قرار می دن چطوری میشه اون فرد مورد نظر رو پیدا کرد

​

واسه ی پیدا کردنش باید کفش اهنی بپوشی. هیچ چیز باارزشی را به حراج نمی گذارن

 

[100af]

ولی فکر کنم طرز فکر اکثر دخترا غلطه البته به نظر من دختر وپسر اگه از نظر فکری به سن ازدواج برسن حتما باید این کار و کنن نه این که تا آخر مجردبمونن ازدواج واسه تکامل انسان لازمه البته به موقش نه زود نه دیر

دقیقا حرف من هم همینه. از نظر فکر به ازدواج رسیدن نه سن شناسنامه ای.
******
درسته همیشه بودن کسایی که توی ازدواجشون شکست خوردن . و این شکست اینقدر واسشون گرون تموم شده که شده شکست زندگی شون. اما دلیل نمیشه هر کس ازدواج کرد به بن بست برسه. ازدواج زمانی که مانع پیشرفت ادم بشه خوب نیست.اینکه یکی نمی خواد ازدواج کنه دلیل نمیشه که ازدواج بده. گاهی وقتها بعضی ها خواسته هایی از زندگی دارن که حاضرن واسه بدست آوردنش تو شرایط فعلی شون از خیر ازدواج بگذرن.

 

[Thais]

به نظرم هیچی تازه یه چیزایی هم از دست میدیم!

 

[100af]

من که ترجیح میدم تنها بمونم و بدون آقا بالاسر و امر ونهی و محدودیت به آرزوهام فکر کنم و برای رسیدن بهشون تلاش کنم..
توی ایران اکثر مردا فکر میکنند بعد از ازدواج مالک زن میشن و می تونن عقاید و شیوه زندگی خودشون رو به زن تحمیل کنند..و زن توی زندگی بیشتر شبیه یه خدمتکار میشه که باید نیاز های جسمی و روحی شوهرشو برآورده کنه تا مرد بتونه با خیال راحت به کار و زندگیش برسه و پیشرفت کنه,این بیشتر شبیه نظام برده داری تا زندگی مشترک! (البته مردایی هم وجود دارن که اینجوری فکر نمی کنند اما به نظر من خیلی کم هستن..)

من خودم چندان با ازدواج موافق نیستم اما این تصور "آقا بالا سر داشتن" منسوخ شده. هر کسی از دید خودش به زندگی نگاه میکنه .
من هم واسه رسیدن به آرزوهام همچین اشتباهی نمی کنم.
این مسله خاص آقابون نیست.هستن خانوم هایی که عقایدشون و... را به همسرشون تحمیل می کنن. به عنوان یک خانوم می تونم بگم خانوم ها قدرتشون در این زمینه خیلی بیشتر از آقایونه!!!

اره اگر قراره ازدواج به نفع مون تموم نشه ، درست نیست. اگر اینطور تموم بشه اشتباهیه که نباید مرتکب شد.

 

[100af]

salam sara fek nemikoni
inja jaye matrah kardane in masael nist?
mohandesi ezdevaj khundi to
albate sharmande ha
behtare saito takhasositar konim

گفتگوی آزاده، میشه هر بحثی را مطرح کرد.
درسته اطلاعات ما تخصصی نیست و خاص دیده ها و شنیده هامون از خاله و در و همسایه اس.
در واقع بدبختی ما همینه. که باید با همین اطلاعاتمون تصمیم بگیریم. واسه خودم چون نمی خوام ازدواج کنم مهم نیست.اما فکرشو بکنید یکی می خواد با این سطح اطلاعاتش تصمیم به این بزرگی بگیره!

 

[100af]

به نظرم هیچی تازه یه چیزایی هم از دست میدیم!

میشه گفت ارزش چیزهایی که از دست میدیم خیلی بیشتره.

 

[MManager]

خب حرف من هم همینه آیا باید به خاطر این جور چیزها ازدواج کرد
...
غیراز کسایی که تورو بوجود آوردن و بزرگت کردن می دی...............تازه با این قحطی بازار شوهر خوب

کی گفته شوهر خوب قحط شده؟؟!

 

[adel_salehi2000]

زلزله سونامی

 

[100af]

خب بله ! اكثر افراد در اينجا ميگن ازدواج بده ولي در نهايت ازدواج مي كنند !!

بعضی ها عادت دارن همیشه یه دید ثابت نسبت به یه موضوع داشته باشن ، بحث میکنن اما هدفشون به نتیجه رسیدن نیست، به کرسی نشوندن حرف خودشونه.
نظرات شون هم به مد و فصل بستگی داره. ما با این دسته کاری نداریم. چون عملشون هم مثل حرفشون بی ارزشه.

بد و خوبی وجود نداره.این موقعیت و شرایطه که تعیین می کنه چی خوبه چی بده.