اگه بخواین با اهل سنت صحبت کنین چی می گین؟

آتشگاه

عضو جدید
سلام
جهت اطلاع جناب عالي بله من در ديدن شيعه و سني كلي تحقيق كردم و خيلي خوب اين دو تا رو از هم تشخيص ميدم

در اين درگاه فراوان گذر كردند / ماندگار نبود كسي كه عاشق نبود
عالم همه مست عشق حيدر است / گر نديد كسي اين عشاق را ، عاشق نبود

خوب آقای قیاسی بیا باهم بحث کنیم
ولی به شرطی توهین توش نباشه
من شیعه ام ولی از طرف سنی ها حرف می زنم و شما از طرف شیعه ها
بسم الله فرض کن من سنی ام بیا منو قانع کن که شیعه بشم
شروع کن
ولی خداییش توهین نکن چون توهین کنی دیگه جواب نمی دم و خود به خود نتونستی منو قانع کنی بلکه منو ضد شیعه کردی اوکی؟
 

Erris

عضو جدید
من وقتی یک دوست سنی مذهب رو بخوام به شیعه شدن تشویق کنم این عکسا رو بهش نشون میدم از ایام عاشورا....




 

آتشگاه

عضو جدید
من وقتی یک دوست سنی مذهب رو بخوام به شیعه شدن تشویق کنم این عکسا رو بهش نشون میدم از ایام عاشورا....




آقای قیاسی من سوال اول رو می پرسم
میشه در مورد این عکسها توضیح بدین؟
بدون فرافکنی و مقایسه ی این مراسم با مراسم ادیان دیگر
 

Elmira2010

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظرمن اعتقادات آدماتوگوشت وخونشونه ممکن نیس باحرف بشه کسی رومتقاعدکردکه چیزایی که بش ایمان داره غلطه ودرست اون چیزیکه طرف مقابل میگه شیعه یه اعتقادای داره که فک میکنه حرفش راسته وسنی هم همینطورهیشکی نمیتونه قبول کنه داره اشتباه میکنه،من نمیدونم دلیل این همه اختلاف ودعواوبحث بین 2مذهب چیه اگه سرجانشینیه به ماچه امام علی که ازهمه برتره باخلیفه هامشکلی نداشت وحتی کمکشونم میکردواعتراضی هم نکردانوق مابعدازقرن هابااین سنی هاکه اصلاتقصیری ندارن سرجانشینی ابوکربیایم بحث کنیم باهاشون اوناچیزیوقبول دارن که قبلااتفاق افتاده،میدونین چیه مانبایدباسنی هابحث کنیم که چراامام علی جانشین پیامبرنشدچرابحث کنیم درصورتیکه میدونیم امیرالمومنین جانشین شده بلاخره بعداز3خلیفه دیگه بحث سرچیه اگه سنی هابشینن بحث کنن به خدامارومتقاعدمیکنن نه مااوناروچون اوناحرفایی دارن که ماجوابی واسش نداریم ماشیعه هافقط تعصب داریم نه دلیل واسه همین کم میاریم اوناهم همینومیدونن بهتره خودمونوضایع نکنیم من که هیچوقت باسنی هابحث نمیکنم میترسم کم بیارم خداییش مذهبشون بدم نیس کامله ازنمازبه وقتشون معلومه
ضمنااین عکسای بالاروهیچوق نشون سنی هاندین ازمذهبمون متفرمیشن بهمون میخندن این چه عکساییه حالم بدشدینی امام حسین دوس داره این کارارو؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 
آخرین ویرایش:

Erris

عضو جدید
خوب آقای قیاسی بیا باهم بحث کنیم
ولی به شرطی توهین توش نباشه
من شیعه ام ولی از طرف سنی ها حرف می زنم و شما از طرف شیعه ها
بسم الله فرض کن من سنی ام بیا منو قانع کن که شیعه بشم
شروع کن
ولی خداییش توهین نکن چون توهین کنی دیگه جواب نمی دم و خود به خود نتونستی منو قانع کنی بلکه منو ضد شیعه کردی اوکی؟
به نظر من دوستم، اهل سنت دارن راه صحیحو میرن چون تمرکز شون بیشتر روی خداونده تا بنده های خداوند....واین اصل اسلامه...ایمان به خدا، پیامبران خدا، کتب آسمانی، به روز آخرت و زندگی بعد از مرگ، ارکان اصلی اسلام هستند که در قران کریم ذکر شده و اهل سنت هم کاملن باورش دارند و برای مسلمان بودن همین مسائل کافیست.
 

آتشگاه

عضو جدید
به نظر من دوستم، اهل سنت دارن راه صحیحو میرن چون تمرکز شون بیشتر روی خداونده تا بنده های خداوند....واین اصل اسلامه...ایمان به خدا، پیامبران خدا، کتب آسمانی، به روز آخرت و زندگی بعد از مرگ، ارکان اصلی اسلام هستند که در قران کریم ذکر شده و اهل سنت هم کاملن باورش دارند و برای مسلمان بودن همین مسائل کافیست.

دوست عزیز من با اهل تسنن البته مذهب شافعیشون زندگی کردم و دوستای خوبی دارم باور کنین اصلا به کسی توهین نمی کنن البته در هر مذهبی افراطی هم هست که اهل تسنن هم از این قاعده مستثنی نیست ولی من باهاشون در مجالس سخنرانی و وعظ شون بودم و مثل خودمون که پر از توهین به ادیان دیگر و مذاهب دیگر هست اینا اصلا به دیگران کاری ندارند بلکه سرشون تو کار خودشونه و جوناشونو به دین و ایمان راهنمایی می کنن
البته گروههای تند رو هم فعالیت می کنن مثل استشهادیون خودمون ولی معمولا امام جماعتشون تا پیداشون می کنه از مسجد بیرونشون می کنه
من به شخصه خیلی از اعتقاداتم بهتر شده
 

Erris

عضو جدید
دوست عزیز من با اهل تسنن البته مذهب شافعیشون زندگی کردم و دوستای خوبی دارم باور کنین اصلا به کسی توهین نمی کنن البته در هر مذهبی افراطی هم هست که اهل تسنن هم از این قاعده مستثنی نیست ولی من باهاشون در مجالس سخنرانی و وعظ شون بودم و مثل خودمون که پر از توهین به ادیان دیگر و مذاهب دیگر هست اینا اصلا به دیگران کاری ندارند بلکه سرشون تو کار خودشونه و جوناشونو به دین و ایمان راهنمایی می کنن
البته گروههای تند رو هم فعالیت می کنن مثل استشهادیون خودمون ولی معمولا امام جماعتشون تا پیداشون می کنه از مسجد بیرونشون می کنه
من به شخصه خیلی از اعتقاداتم بهتر شده
آره کاملن حق باشماست، و حالا که این طور شد باید بگم که بنده سنی هستم و پیرو مذهب حنفی، تمام اهل بیت پیامبر برام مهمند...اما این اهمیت در حد افراط نیست..
 

آتشگاه

عضو جدید
آره کاملن حق باشماست، و حالا که این طور شد باید بگم که بنده سنی هستم و پیرو مذهب حنفی، تمام اهل بیت پیامبر برام مهمند...اما این اهمیت در حد افراط نیست..

مرسی دوست عزیز
یه سوال دارم
مذهب شافعی چه فرقی با حنفی داره ؟
البته می دونم که فرقشون خیلی ناچیزه ولی مثلا در نماز آیا با هم فرقی دارند؟
 

Erris

عضو جدید
مرسی دوست عزیز
یه سوال دارم
مذهب شافعی چه فرقی با حنفی داره ؟
البته می دونم که فرقشون خیلی ناچیزه ولی مثلا در نماز آیا با هم فرقی دارند؟

مذهب شافعی کمی سخت گیر تر از مذهب حنفی است و خیلی محتاطانه به مسائل دینی می پردازه....در مورد نماز فقط بستن دستها فرق می کنه که در مذهب شافعی در وقت نماز دست هارا کمی بالاتر از مذهب حنفی می بندند و بقیه موارد یکسان هست
 

آتشگاه

عضو جدید
راستی نظر اهل تسنن در باره ی امام زمان چی هست ؟
من از بچه های اهل تسنن شافعی شنیدم که اهل تسنن می گن امام زمان هنوز به دنیا نیومده درسته ؟
 
 

Erris

عضو جدید
راستی نظر اهل تسنن در باره ی امام زمان چی هست ؟
من از بچه های اهل تسنن شافعی شنیدم که اهل تسنن می گن امام زمان هنوز به دنیا نیومده درسته ؟
نه، حضرت مهدی در مذهب اهل تسنن هم غائب هستند و البته بدنیا آمده اند.. و تا مهدی موعود بیاید می خوای فلان کارو نکن یابکن تکیه کلامه بین ما....اما نمیگیم یامهدی ادرکنی... و نمیگیم ظهور کن چون ظهور حضرت مهدی دست خودشان نیست و هر گاه خداوند صلاح بداند میفرستندشان.. دوشخص در مذهب ما غائبند، حضرت عیسی ع و حضرت مهدی ع...
 

بوکانی

کاربر فعال
دوست عزیزم من اصلا قصد نداشتم دین ها و اعتقادات رو مقابل هم قرار بدم
من فقط می خواستم بدونم کسی که ادعا داره شیعه کاملترینه و بهتر از سنییه چه جوری اینو با دلیل ومنطق بیان می کنه
که البته اینجا دوستان با هر لحن و از هر دری صحبت کردن به جز همون استدلال های منطقی که باعث بشه یک غیر شیعه بفهمه این دین کامل ترینه !

خوب ببخش دوست عزیز آخه شما یه جوری صحبت کردین که دین شیعه اولین و آخرین دین می باشدو ما دوستان تسنن هم براین نظریم که دین ما کاملترینم و جای هیچ بحث اضافاتی هم نیست.
 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش ها: elma

آتشگاه

عضو جدید
امروز یه چیز جالب از اهل تسنن دیدم
امروز رفتم مسجدشون خیلی هاشون روزه ی تاسوعا بودند و می گفتن که فردا هم روزه ی عاشورا می گیرن
خداییش کدوم اهل تشیع این کارو می کنه؟
 
  • Like
واکنش ها: elma

Alir3z4

عضو جدید
يه سوال :
اگه يه سني بخواد كه رو متقاعد كنه سني بودن بهتره شما چه دفاعيه اي داريد؟؟؟
همينطور اگه بخواي جلوي يه زردشت از دين خودت دفاع كني چي ميگي؟
يه سوال ديگه :
اگه بخواي يه بي دين و خداناباور رو مسلمون كني چي بش ميگي؟
 

آتشگاه

عضو جدید
چند تا سوال :
به چه دلیل من باید یه کسی که از دینش راضیه رو به دین خودم بکشونم؟
چرا باید یه سنی یا یه مسیحی یا یه یهودی رو به مذهب تشیع وارد کنم؟
چرا نباید اونا رو در دینشون و عقایدشون آزاد بزارم؟
چرا نباید به دینشون احترام بزارم و اونا رو نه به دینشون بلکه به انسانیتشون بشناسم؟
چرا باید مذهب خودم رو بالاتر از همه بدونم ؟
 

Elmira2010

عضو جدید
کاربر ممتاز
اولامذهب اهل سنت درست اینه اونام مسلمونن درست نیس واسشون دین جداگونه بسازیم
ثانیاشایدمذهب اوناکاملترازمذهب ماست اونوقت چی؟
یکی ازدوستام که سنیه باهام درموردمذهبش صحبت کرده اولش ازروتعصب باهاش دعوام شد که شماهاگمراهین و..امابعدباحرفاش که دلیل ومنطقم داشت اونم دلیلایی ازرونهج البلاغه واقعا یه جورایی به اعتقاداتم شک کردم،
اوناواسه امام حسین روزه میگیرن اماماسینه میزنیم فقط گریه وزاری میکنیم که چراهمچین اتفاقی افتادقضاوت باخودتونه واقعاکدوم کاردرست تره؟نمار5گانه رو3وعده مختصرومفیدش میکنیم،به خلیفه هاشون که مردن لعنت میفرستیم درصورتیکه تونهج البلاغه امام علی میفرمایدبه دشمنانتونم لعنت نفرستین،واقعامذهبمون کامله یاداریم لجبازی میکنیم؟آیه تطهیرروکامل بامعنی خوندین منظورم کل آیه است البته عقل میگه اگه معنی آیه روبخونی میفهمی این آیه دنباله آیات قبلیشه ازآیه30تا34سوره احزاب بهم ربط داره نتیجه اشم اونی نیست که سالهافکرشومیکردم شمام بریدنگاکنین
یکی بهم بگه راسته که اسم 3تاازپسرای امیرالمومنین ،ابوبکروعمروعثمان بوده؟
 

arash62

عضو جدید
من وقتی یک دوست سنی مذهب رو بخوام به شیعه شدن تشویق کنم این عکسا رو بهش نشون میدم از ایام عاشورا....




این حرکات چیه که گذاشتی
نمیدونم چرا این همه مردم ایران خودشونو زدن به نفهمی
از هر کار زشت و ضد خدا و توهین رو گردان نیستن وقتی میرسه به این ماه محرم خودشونو گول میزنن و میگن گناهمون پاک میشه اون هم باتوسل به بنده خدا
خدا گول نمیخوره و داره این همه رو میبینه
 

n_roshan

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام همون سني بمونه بهتره شيعه امروزي مگي چيزي جزء دروغ و نيرنگ هم داره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

ahmad.naha

عضو جدید
همه مراجع اهل تشیع قمه زنی را حرام اعلام کرده اند. پس اینهایی که این کار را انجام می دهند از نظر تشیع مرتکب فعل حرام شده اند.


نظر مراجع تقليد در مورد قمه زني

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حضرت امام خميني [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]( ره[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]) : [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]" [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]در وضع موجود قمه نزنند و شبيه خواني اگر مشتمل بر محرمات و موجب وهن مذهب نباشد مانع ندارد ، اگر چه روضه خواني بهتر است و عزاداري براي سيد مظلومان از افضل قربات است . " [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حضرت آيت اله العظمي خويي [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در صورتي که موجب ضرر معتداًبه ، يا هتک و توهين به مذهب باشد جايز نيست[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حضرت آيت اله العظمي سيد محسن حکيم : [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]فرزند ايشان نقل نموده اند که پدر بزرگوارشان دائماً مي فرمودند [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: " مسئله قمه زني ، غصه و اندوهي در گلوي ماست . " [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حضرت آيت اله العظمي اراکي [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]"[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]دستور ولي امر مسلمين مبني بر جلوگيري از اعمال خرافي در عزاداري محرم ، لازم الاطاعه است ." [/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حضرت آيت الله خامنه اي [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]" [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]هر کاري که براي انسان ضرر داشته باشد يا باعث وهن دين و مذهب گردد حرام است و مومنين بايد از آن اجتناب کنند . قمه زني علاوه بر اينکه از عرفي از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمي شود و سابقه اي در عصر ائمه ( ع ) ندارد و تأييدي هم به شکل خاص يا عام از معصوم در مورد آن نرسيده و در زمان حاضر ، وهن و بد نام شدن مذهب مي شود ، بنابراين در هيچ حالت جايز نيست . " [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حضرت آيه الله العظمي نوري همداني [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ايشان در [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]7 محرم الحرام 1415 طي فتوايي رأي به حرمت قمه زني داده اند . در قسمتي از اين فتوا چنين آمـده است : " از آنجا که مکتب سالار شهيدان حضرت ابي عبدالله مکتب امر به معروف و نهي از منکر و چشمه جوشان ارزشهاي اسلامي است ... لذا لازم است عزاداران محترم و متعهد بجاي اينکه قمه را بر فرق خود بکوبند در فکر آن باشند قمه را بر سر دشمنان اسلام که اراضي آنان را اشغال و در فکر تضعيف آنان مي باشند و منابع آنان را غارت و بالاخره هر روزي با ترفند جديدي حيات اسلامي آنها را به مخاطره مي اندازند بکوبند . "[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حضرت آيت اله العظمي تبريزي [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]عزاداري بايد طوري باشد که موجب وهن شيعه بر شيعه نباشد . داخل بودن اين اعمال در عــزاداري امـام حسين ( ع ) جاي تأمل دارد . [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حضرت آيت اله العظمي فاضل لنکراني [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]از هر نوع عمل که جنبه توجيه پذيري ندارد و موجب سوء استفاده مغرضان و موجب وهن مذهب مي شود بايد اجتناب کرد [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]... پيداست در اين شرايط مسئله قمه زني نه تنها موجب گرايش و علاقه بيشتر علاقه مندان به مکتب امام حسين ( ع ) نمي شود بلکه به علت عدم قابليت پذيرش و نداشتن هيچ گونه توجيه قابل فهم مخاطبين نتيجه سوء بر آن مترتب خواهد بود . لذا لازم است شيعيان علاقمند به مکتب آن امام از آن خودداري کنند و چنانچه در اين مورد نذري وجود داشته باشد نذر ، واجد شرايط صحت و انعقاد نيست . [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حضرت آيت اله العظمي مظاهري [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]" [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]چون مقام معظم رهبري فرموده اند که در عزاداريها قفل و قمه زدن و مانند اينها نباشد ، پيروي از امر ايشان بر همه واجب است . "[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حضرت آيت اله العظمي مکارم شيرازي [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]ايشان در پاسخ به سئوالات مختلف مردم درباره وظائف مسلمانان در ايام عاشورا و مراسم عزاداري جوابيه اي صادر کردند که در بخشي از اين جوابيه چنين آمده است [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]" ... [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]در اينجا لازم مي دانم همه برادران و خواهران ايماني را به چند نکته توجه دهم [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]1- [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]همه بايد بکوشند با خلوص نيت در اين مراسم شرکت کنند [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]. [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]2- [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]برادران و خواهران ايماني بايد خلوص اين مراسم را از اموري که مخالف شرع اسلام و دستورهاي پيشوايان بزرگ دين است حفظ کنند و از هر کاري که بهانه بدست دشمنان مي دهد پرهيز کنند ، مانند قمه زدن و قفل در تن کردن و امثال آن که مقام معظم رهبري به آن اشاره داشتند [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]. [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]3 - [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]بايد توجه داشت که هدف امام حسين ( ع ) [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]امر به معروف و نهي از منکر بود و بر همه عاشقان آن حضرت لازم است که اين امر در فريضه الهي و قرآني را زنده نگهدارند [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حضرت آيت اله العظمي سيد کاظم حائري [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]" [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]از آنجا که قمه زني و بعضي اعمال شبيه به آنان ذاتاً موجب تخريب وجهه اسلام و تشيع مي گردد ، بر همگان واجب است که از اوامر ولي امر مسلمين حضرت آيت اله خامنه اي که در اين مورد موضع گيري صريح و روشني نموده اطاعت کنيم . " [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حضرت آيت اله العظمي سيستاني [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بايد از کارهايي که عزاداري را خدشه دار مي کند اجتناب شود [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]. [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]حضرت آيت اله صافي گلپايگاني [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در موردي که موجب وهن مذهب شود از آن خودداري گردد [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]. [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آيت اله مشکيني [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]امور مذکوره فوق بنفسه در شرع اسلام مورد اشکال و بلکه بعضي از آنها ذاتاً محرم است [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]. مسلمين بايد از وارد کردن آنها در مراسم تعزيه حسين ( ع ) جداً خودداري نمايند ... [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آيت اله جوادي آملي [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]" [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]چيزي که مايه وهن اسلام و پايه هتک حرمت عزاداري است جايز نيست ، انتظار ميرود از قمه زني و مانند آن پرهيز شود . " [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آيت اله سيد محمود شاهرودي [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]" [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]در کيفيت برگزاري مراسم عزاداري ، سه شرط را بايد مد نظر قرار داد [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]1- [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]آنچه موجب ضرر به شخص برگزار کننده و يا ديگران نشود و اين شرط را هر مکلفي مي تواند تشخيص دهد [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]. [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]2- [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]آنکه موجب وهن دين و مکتب تشيع و يا جامعه اسلامي نباشد [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]. [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]3- [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]آنکه متناسب با روح اسلام و ارزشهاي متعالي مکتب اهل بيت ( ع ) باشد و با احکام و تعاليم حقه آنان منافات نداشته باشد . " [/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آيت اله اسماعيل صالحي مازندراني [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]" [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]از منابع فقه ... جواز و اباحه قمه زني در مراسم عزاداري سالار شهيدان مستفاد نمي گردد بلکه مقتضاي ادله و عناوين ثانويه حرمت و عدم جواز است . لذا اجتناب از آن واجب و لازم است . "

[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آيت اله احمد آذري قمي [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]"[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]آنچه را که مقام معظم رهبري موجب وهن به مذهب تشخيص داده اند به عنوان حکم ولي فقيه حرام و سر پيچي از اطاعت مقام معظم رهبري گناه کبيري است ... "

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آيت اله محمد يزدي [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]" [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]بدون ترديد مذکورات در سئوال و امثال آن جزءبدع و موجب وهن مذهب است و اطاعت از حکم ولي امر مسلمين بر همه لازم و تخلف از آن معصيت و گناه است و متخلف معاقب خواهد بود ."

[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آيت اله مقتدايي [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]" ... [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]اموري که امروز موجب وهن به اسلام و تضعيف عقايد مسلمين مي گردد شرعاً حرام و مسلمين بايد از آنها خودداري نمايند علاوه بر اين با تشخيص موضوع و اعلام حکم بر حرمت قمه زدن و نظاير آن از طرف رهبر معظم انقلاب ولي امرمسلمين حضرت آيت اله خامنه اي ، اطاعت از معظم له برآحاد مسلمين واجب و تخلف از آن حرام است . "

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آيت اله محمدي گيلاني [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]: [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]" [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]هر آنچه که مايه وهن شريعت اسلام است طبعاً حرام و خصوصاً اگر مورد نهي ولي امر مسلمين است بر عموم اطاعت از آن واجب است . "

[/FONT]
 
آخرین ویرایش:

karkard

متخصص موشک
کاربر ممتاز
خشم حضرت فاطمه، خشم خداست

خشم حضرت فاطمه، خشم خداست

سلام بر جویندگان حققیقت

خشم حضرت فاطمه(س) ، خشم خداست

پرسش:

آیا آزردن حبیبهٔ خدا گناه صغیره است؟! و آیا راست است که امیرالمومنین (ع) قاتلان همسر خویش را تایید کرده است؟!

پاسخ:

ابن ابی الحدید معتزلی عالم بزرگ اهل سنت در شرح خود(1) می نویسد: آنچه در نزد من از نظر اخبار و روایات مسلم است آن است که حضرت زهرا (س)در حالی از دنیا رفت که بر ابوبکر و عمر سخت غضبناک بود و وصیت فرموده بود که آن دو نفر بر حضرت نماز نخوانند.

سپس می نویسد: این مطلب در نزد علماء ما اهل سنت از اموری است که باید از ابوبکر و عمر نادیده گرفت، اگر چه بهتر این بود که آنها حضرت زهرا (س)را اکرام نموده و منزل حضرتش را محترم می شمردند (نه آنکه آتش برده و آن را بسوزانند) .
سپس می گوید : ما آنجا نبوده ایم و نمی دانیم چرا این کار را کرده اند؟! اما بر فرض هم که ثابت شود اشتباه کرده اند قطعاً آزردن حضرت زهرا گناه کبیره نیست، بلکه از گناهان صغیره ای است که نه موجب تبّری و بیزاری جستن از آنها می شود و نه باعث زایل شدن ولایت و دوستی آنها!!!

شما را به آیات کتاب حق سوگند آیا این سخن، سخن یک دانشمند است؟ اگر ابن ابی الحدید در مدارک این خبر اشکال می داشت و می گفت: چنین حادثه ای برای ما ثابت نشده است خیلی تعجب نمی کردیم، اما پس از اقرار به صحت خبر آیا جای این توجیه وجود دارد که این عمل گناه صغیره است؟ اگر عالم بزرگ اهل سنت فرق گناه صغیره و کبیره را نداند از اعوام آنها جای هیچ گله ای نیست!

مگر ابن ابی الحدید این حدیث نبوی را ندیده است که: « اِنَّ الله یَغْضِبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ و یَرْضی لِرضاها » یعنی: خداوند متعال به خاطر غضب فاطمه غضبناک و به خاطر خشنودی آن حضرت خشنود می گردد؟ (2)

یا اینکه فرموده « فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنّی مَنْ اذاها فَقَدْ اذانی وَ مَنْ اذانی فَقَدْ اذیَ الله » یعنی: فاطمه پاره ی تن من است هر که او را بیازارد مرا آزرده و هر که مرا بیازارد خدا را آزرده است.(3)

پس ابوبکر و عمر که حضرت وصیت فرموده بود بر من نماز نخوانند، چون پاره ی تن رسول خدا(ص) را آزرده بودند، در حقیقت خدا و رسول را آزرده اند. آیا آزردن خدا و رسول گناه صغیره است؟ اگر این گناه صغیره باشد پس گناه کبیره کدام است؟

خدای متعال می فرماید (وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ) « کسانی که رسول خدا را اذیت کنند عذابی دردناک برای آنها خواهد بود».(4)

و نیز فرموده (إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا ) «کسانی که خدا و رسول او را اذیت کنند، خداوند در دنیا و آخرت آنها را لعن فرموده و برای آنها عذابی خوار کننده آماده نموده است».(5)

آیا کسی که گناه صغیره ای انجام داده مستحق عذاب دردناک و لعنت خدا در دنیا و آخرت و عذاب خوار کننده می شود؟ یا آدمی با ارتکاب کبیره ترین گناهان سزاوار این امور می شود؟

علماء اهل سنت خطبه ی آتشین شقشقیّه(6) را که صریحا به خلفاء تاخته و آنها را ظالم و غاصب معرفی نموده توجیه کرده و گفته اند: حضرت امیرالمومنین(ع)نمی خواسته آن سه نفر را تفسیق کرده و ظالم معرفی کند، بلکه فقط به خاطر آنکه خود را افضل و برتر می دانسته از اینکه مردم به آنها رجوع کرده اند ناراحت شده است!

سپس می نویسد: علت اینکه علماء ما این توجیه را کرده اند، این است که از طرفی می بینند گوینده ی این کلمات امیر المومنین(ع) است که مقام او نزدیک به منزلت نبوت است و از سوی دیگر حسن ظن به صحابه دارند و می دانند که آنچه انجام داده اند حتما به مصلحت اسلام بوده است!

ما نیز به همین حسن ظن آقایان اعتراض داریم که اگر دست از این خوش گمانی بی دلیل بردارند به راحتی می توانند از اعمال ناشایست خلفا بیزاری بجویند.
کدام آیه نازل شده است که خلفا هر چه انجام داده اند به مصلحت اسلام بوده است؟ و علما اهل سنت از کجا به این امر علم پیدا کرده اند؟ از آنها باید پرسید این چه اسلامی است که مصلحت آن در هجوم بی رحمانه به خانه ی امیر المومنین(ع) و سوزاندن آن و کتک زدن به همسر آن حضرت و کشتن جنین در رحم آن حبیبه ی حق می باشد؟ رسول خدا(ص) حتی این کارها را نسبت به کفار انجام نداد و خانه ی احدی را به آتش نکشید، با آنکه دشمنان اسلام در زمان آن حضرت مانند یهود سرسخت بودند. آیا امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) بیش از یهود با اسلام دشمن بودند؟

آقایان اهل سنت!

شما را به خدا سوگند بیایید و دست از دفاع بیجا بردارید. تا به کی از قاتل دخت پیامبر دفاع کرده و او را فاروق اعظم می دانید؟ به راستی جواب رسول خدا (ص) را چه می دهید؟ مگر خدای متعال به آن حضرت نفرموده بود ( قُلْ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى )« ای رسول ما به مسلمانان بگو من در مقابل رسالت هیچ مزدی از شما نمی خواهم به جز اینکه با خویشان من دوستی کنید».(7)

آیا امیرالمومنین(ع)و فاطمه(س) از خویشان پیامبر(ص) نبودند؟ در حقیقت این سوال را هم از سوزندگان منزل حضرت باید پرسید و هم از طرفداران آنها! آنها چرا سوزاندند و شما چرا طرفداری می کنید؟ آیا شما آقایان که هنوز هم از دشمن علی(ع) و فاطمه(س) حمایت می کنید به آیه فوق الذکر عمل کرده اید؟ مگر انسان، قسم خورده از گذشتگان خود دفاع کند و لو به قیمت جهنم رفتن باشد؟

مناقب خوارزمی در صفحه دوم کتاب حدیثی از رسول خدا(ص) ذکر کرده که قسمت آخر آن را در اینجا نقل می کنیم، آن حضرت درباره ی امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع) فرمود: « لا یَقبَلُ اللهُ اِیمانَ عَبدٍ اِلّا بِوِلایَتِهِ وَ البَرائَةِ مِن اَعدائِهِ » یعنی: «خدای متعال ایمان هیچ بنده ای را بدون ولایت آن حضرت و بیزاری از دشمنانش نخواهد پذیرفت». پس هر مسلمانی باید معنای ولایت آن حضرت را فهمیده و به آن معتقد شود، چنانچه باید دشمنان حضرتش را نیز شناخته و از آنها بیزاری جوید، تا ایمانش مورد قبول حق متعال واقع شود.

آیا واقعاً دوست، خانه ی دوست خود را آتش زده و همسر اورا کتک زده و فرزند او را می کشد؟ پس چرا بسیاری از اهل سنت برای تبرئه ابوبکر و عمر صریحاً در کتب خود می نویسند : آنها دشمن حضرت نبوده و آن حضرت هم آنها را تایید کرده است؟ آیا ممکن است کسی قاتل همسر خود را تایید کند؟ اگر این قدر آنها آدم های خوبی بوده اند پس چرا حضرت زهرا(س) که خشم و رضایتش نشان دهنده خشم و رضایت خداست، اجازه نفرمود آن دو نفر بر جنازه حضرتش نماز بخوانند؟

پس بدانید که آنچه امیر المومنین(ع) انجام داده که به نظر اهل سنت تایید آنها محسوب می شود، هرگز تایید نبوده ، چون تایید ظالم و قاتل دخت پیامبر حرام است و امیرالمومنین(ع) که به نص آیه تطهیر ( 8 ) معصوم است مرتکب حرام نمی شود.

اگر کسی فرزند شما را بدزدد و او را حبس نماید و شما مطلع شوید که این ظالم به او آب و غذا نمی دهد و شما برای او بفرستید، آیا ظالم را یاری کرده اید یا فرزند خود را از تلف شدن در دست او نجات داده اید؟ امیر المومنین(ع) نیز پدر مهربان اسلام است که می بیند که اکنون به دست این ظالمین اسیر شده و در حال تلف شدن است، مثلاً دشمنی به مملکت اسلام حمله کرده و اینها نمی دانند چگونه از شرّ آن دشمن اسلام را حفظ کنند، اگر آن وقت حضرت به مسجد تشریف ببرد و آنها را راهنمایی فرماید تا در اثر ارشاد آن حضرت دین مبین محفوظ بماند، آیا ظالم را یاری و تایید فرموده و یا اسلام را از تلف شدن در دست ظالم نجات داده است؟


منبع: کتاب جستجوی حق در بغداد (راهی به سوی حقیقت)​


پاورقی ها
-----------------------------------------------------------------------------
1- جلد 6 صفحه 50
2- مستدرک حاکم 3/153، ابن اثیر در اسد الغابة 5/522 ، ابن حجر در اصابه 8/159 ، تهذیب التهذیب 12/144، متقی در کنز العمال 7/111 و ذهبی در میزان الاعتدال 2/72.
3- بخاری در صحیح در کتاب بدء الخلق در باب مناقب قرابة الرسول و نیز در کتاب نکاح در باب ذبّ الرجل عن ابنته و نیز مسلم در صحیح کتاب فضائل الصحابه .
4- توبه (9): 61
5- احزاب (33): 57
6- رجوع شود به نهج البلاغه، خطبه ی 3 معروف به خطبه ی شقشقیّه که درد دلهای امام از ماجرای سقیفه و غصب خلافت در این خطبه مطرح است.
7- شوری (42): 23
8- سوره احزاب (33):آیه 33

یا علی
_________________
تمام لذت عمرم در این است / که مولایم امیرالمؤمنین است.
 

karkard

متخصص موشک
کاربر ممتاز
نه، حضرت مهدی در مذهب اهل تسنن هم غائب هستند و البته بدنیا آمده اند.. و تا مهدی موعود بیاید می خوای فلان کارو نکن یابکن تکیه کلامه بین ما....اما نمیگیم یامهدی ادرکنی... و نمیگیم ظهور کن چون ظهور حضرت مهدی دست خودشان نیست و هر گاه خداوند صلاح بداند میفرستندشان.. دوشخص در مذهب ما غائبند، حضرت عیسی ع و حضرت مهدی ع...

چگونه اولین خلیفه به وسیله انتخابات مشخص شد ولی آخرین خلیفه را باید خدا بفرستد!!!
اگر تعیین خلیفه به دست خداوند است. هم آخرین خلیفه و هم اولین خلیفه را باید خداوند تعیین کند.
اگر تعیین خلیفه به وسیله انتخابات است پس بزرگان اهل سنت به همراه بزرگان اهل تشیع بیایند و آخرین خلیفه را به وسیله انتخابات مشخص کنند و دنیا را نجات دهند.
ولی اگر آخرین خلیفه (امام زمان عج) را باید خداوند تعیین کند پس اولین خلیفه را نیز باید خداوند انتخاب کرده باشد.
(یا هر دو تا توسط خداوند یا هر دوتا توسط انتخابات)
 

elma

عضو جدید
یعنی شما مراسم قمه زنی روز عاشورا رو ندیدی تا حالا؟
اگه ندیدی باید بگم واقعا افتضاحه
یکی از نقطه ضعفهای اهل تشیع
نه من تا حالا همچین چیزی ندیدم
اولین باره دارم این عکسارو می بینم !
چه وحشتناک :confused:
 

karkard

متخصص موشک
کاربر ممتاز
چرا حضرت فاطمه زهرا (س) شبانه دفن شد؟

چرا حضرت فاطمه زهرا (س) شبانه دفن شد؟

چرا حضرت زهرا (س) شبانه دفن شد؟
:gol::gol::gol::gol::gol::gol:

دفن شبانه، نماز بدون حضور و اطلاع خليفه، قبر پنهان، اسرارى است كه در درون خود پيام‌ها دارند. درست است كه فاطمه اين چنين خواست و اين گونه وصيت كرد؛ ولى چه اتفاقى افتاده است كه زهرا سلام الله عليها وصيت تاريخي‌اش را با اين در خواست‌ها به پايان مى‌برد؟!! مگر نه اين است كه خشم و ناراحتي‌اش را نسبت به دشمنانش اظهار مى‌كند و در واقع چندين پرسش را در برابر نگاههاى تيز بين مورخان و آيندگان مى‌گذارد تا به پرسند: چرا قبر فاطمه پنهان است؟ و چرا دختر پيامبر شبانه و پنهانى دفن شد؟ و چرا علي عليه السلام بدون اطلاع ابوبكر و عمر بر وى نماز خواند؟ و…
آيا كسى كه جانشين پيامبر بود ( آن گونه كه خود ادعا كرده‌اند) شايستگى نماز خواندن بر وى را نداشت؟
آري، فاطمه وصيت كرد كه او را شبانه دفن نموده و هيچ يك از كسانى را كه بر وى ستم كرده‌اند، خبر نكنند، و اين بهترين سند براى شيعه است تا ثابت كنند كه صديقه شهيده مظلوم از دنيا رفته و از افرادى كه بر وى ستم كرده‌اند، هرگز راضى نشده است.
روايات فراوانى در كتاب‌هاى شيعه و سنى بر اين مطلب دلالت دارد كه به اختصار چند روايت را ذكر مى‌كنيم:

دفن شبانه، در روايات اهل سنت:

محمد بن اسماعيل بخارى مى‌نويسد:
وَعَاشَتْ بَعْدَ النبي صلى الله عليه وسلم سِتَّةَ أَشْهُرٍ فلما تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ لَيْلًا ولم يُؤْذِنْ بها أَبَا بَكْرٍ وَصَلَّى عليها.
فاطمه زهرا سلام الله عليها، شش ماه پس از رسول خدا (ص) زنده بود، زمانى كه از دنيا رفت، شوهرش علي عليه السّلام او را شبانه دفن كرد و ابوبكر را با خبر نساخت.
البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 4، ص 1549، ح3998، كتاب المغازي، باب غزوة خيبر، تحقيق د. مصطفى ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
ابن قتيبه دينورى در تأويل مختلف الحديث مى‌نويسد:
وقد طالبت فاطمة رضي الله عنها أبا بكر رضي الله عنه بميراث أبيها رسول الله صلى الله عليه وسلم فلما لم يعطها إياه حلفت لا تكلمه أبدا وأوصت أن تدفن ليلا لئلا يحضرها فدفنت ليلا.
فاطمه از ابوبکر ميراث پدرش را خواست، ابوبکر نپذيرفت، قسم خورد که ديگر با او (ابو بکر) سخن نگويد و وصيت کرد که شبانه دفن شود تا او (ابوبکر) در دفن وى حاضر نشود.
الدينوري، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاي276هـ)، تأويل مختلف الحديث، ج 1، ص 300، تحقيق: محمد زهري النجار، ناشر: دار الجيل، بيروت، 1393هـ، 1972م.
عبد الرزاق صنعانى مى‌نويسد:
عن بن جريج وعمرو بن دينار أن حسن بن محمد أخبره أن فاطمة بنت النبي صلى الله عليه وسلم دفنت بالليل قال فرَّ بِهَا علي من أبي بكر أن يصلي عليها كان بينهما شيء.
فاطمه دختر پيامبر شبانه به خاك سپرده شد، تا ابوبكر بر وى نماز نخواند؛ چون بين آن دو اتفاقاتى افتاده بود.
و در ادامه نيز مى‌گويد:
عبد الرزاق عن بن عيينة عن عمرو بن دينار عن حسن بن محمد مثله الا أنه قال اوصته بذلك
از حسن بن محمد بن نيز همانند اين روايت نقل شده است؛ مگر اين كه در اين روايت قيد شده است كه خود فاطمه اين چنين وصيت كرده بود.
الصنعاني، أبو بكر عبد الرزاق بن همام (متوفاي211هـ)، المصنف، ج 3، ص 521، حديث شماره 6554 و حديث شماره: 6555، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ.
و ابن بطال در شرح صحيح بخارى مى‌نويسد:
أجاز أكثر العلماء الدفن بالليل... ودفن علىُّ بن أبى طالب زوجته فاطمة ليلاً، فَرَّ بِهَا من أبى بكر أن يصلى عليها، كان بينهما شىء.
اكثر علما دفن جنازه را در شب اجازه داده‌اند. علي بن ابوطالب، همسرش فاطمه را شبانه دفن كرد تا ابوبكر به او نماز نخواند؛ چون بين آن دو اتفاقاتى افتاده بود.
إبن بطال البكري القرطبي، أبو الحسن علي بن خلف بن عبد الملك (متوفاي449هـ)، شرح صحيح البخاري، ج 3، ص 325، تحقيق: أبو تميم ياسر بن إبراهيم، ناشر: مكتبة الرشد - السعودية / الرياض، الطبعة: الثانية، 1423هـ - 2003م.
ابن أبي‌الحديد به نقل از جاحظ (متوفاى 255) مى‌نويسد:
وظهرت الشكية، واشتدت الموجدة، وقد بلغ ذلك من فاطمة ( عليها السلام ) أنها أوصت أن لا يصلي عليها أبوبكر.
شكايت و ناراحتى فاطمه (از دست غاصبين) به حدى رسيد كه وصيت كرد ابوبكر بر وى نماز نخواند.
إبن أبي الحديد المدائني المعتزلي، أبو حامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفاي655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 157، تحقيق محمد عبد الكريم النمري، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.
و در جاى ديگر مى‌نويسد:
وأما إخفاء القبر، وكتمان الموت، وعدم الصلاة، وكل ما ذكره المرتضى فيه، فهو الذي يظهر ويقوي عندي، لأن الروايات به أكثر وأصح من غيرها، وكذلك القول في موجدتها وغضبها.
مخفى كردن مرگ فاطمه (سلام الله عليها) و محل دفن او و نماز نخواندن ابوبكر و عمر و هر آن چه كه سيد مرتضى گفته است، مورد تأييد و قبول من است؛‌ زيرا روايات بر اثبات اين موارد صحيح‌تر و بيشتر است و همچنين ناراحتى و خشم فاطمه بر شيخين نزد من از اقوال ديگر اعتبار بيشترى دارد.
شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 170.

دفن شبانه در روايات شيعه:

هر چند كه سبب وصيت صديقه طاهره در ميان شيعيان مشخص و اجماعى است؛ اما در عين حال به يك روايت و سخن اشاره مى‌كنيم.
مرحوم شيخ صدوق در علت دفن شبانه آن حضرت مى‌نويسد:
عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام لِأَيِّ عِلَّةٍ دُفِنَتْ فَاطِمَةُ (عليها السلام) بِاللَّيْلِ وَ لَمْ تُدْفَنْ بِالنَّهَارِ قَالَ لِأَنَّهَا أَوْصَتْ أَنْ لا يُصَلِّيَ عَلَيْهَا رِجَالٌ [الرَّجُلانِ‏].
علي بن ابوحمزه از امام صادق عليه السلام پرسيد: چرا فاطمه را شب دفن كردند نه روز؟ فرمود: فاطمه سلام الله عليها وصيت كرده بود تا در شب وى را دفن كنند تا ابوبكر و عمر بر جنازه آن حضرت نماز نخوانند.
الصدوق، أبو جعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاي381هـ)، علل الشرايع، ج‏1، ص185، تحقيق: تقديم: السيد محمد صادق بحر العلوم، ناشر: منشورات المكتبة الحيدرية ومطبعتها - النجف الأشرف، 1385 - 1966 م .
مرحوم صاحب مدارك رضوان الله تعالى عليه مى‌گويد:
إنّ سبب خفاء قبرها ( عليها السلام ) ما رواه المخالف والمؤالف من أنها ( عليها السلام ) أوصت إلى أمير المؤمنين ( عليه السلام ) أن يدفنها ليلا لئلا يصلي عليها من آذاها ومنعها ميراثها من أبيها ( صلى الله عليه وآله وسلم ).
علت مخفى بودن محل دفن فاطمه سلام الله عليها آن گونه كه مخالف و موافق نقل كرده‌اند اين است كه آن حضرت به اميرمؤمنان عليه السلام سفارش كرد تا او را شبانه دفن كند تا آنان كه او را اذيت كرده‌ و از ارث پدرش محروم كرده بودند بر وى نماز نخوانند.
الموسوي العاملي، السيد محمد بن علي (متوفاي1009هـ)، مدارك الأحكام في شرح شرائع الاسلام، ج 8، ص279، نشر و تحقيق مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة: الأولي، 1410هـ.
نتيجه:

با توجه به مدارك موجود و اعتراف بزرگان اهل سنت،‌ دليل دفن شبانه آن حضرت وصيت آن حضرت بود كه نمى‌خواست افرادى كه بر او ستم كرده‌اند، بر جنازه‌اش نماز بخوانند و با اين كار خشم خود را از غاصبان خلافت جاودانه ساخت.
 

هزار و یک شب

عضو جدید
جناب karkard خیلی بی شرمی است که چنین دروغهایی را به اهل سنت نسبت میدهید ! و خیلی جالب است که تنها منبع تاریخی شما یکی از علمای اهل سنت است ! چرا از کتب معتبر اهل سنت نقل نمیکنی و اگر هم نقل میکنید آن را ناقص نقل میکنید و یا به کیف خود تاویل میکنید ؟! ( البته مطمئنم که این کار شما نیست و این مطالب رو از جایی دیگر برداشتی ). چرا دلیل اصلی دلخوری فاطمه از ابوبکر را بیان نمیکنید ؟
نمیخوام زیاد بحث کنم فقط چند سوال دارم که مایلم پاسخ بدید :
- آیا شما علی را به عنوان یک ترسوی ذلیل میشناسید ؟
- چرا علی آن شیر خدا از ناموسش دفاع نکرد ؟ آیا این رسم شجاعت است ؟ آن هم شجاعت چه کسی ؟!
- قبول دارید که انسان وقتی انسان است که خصال انسانی داشته باشد ؟
- قبول دارید که پست ترین انسانها هم از ناموس و شرفشان دفاع میکنند ؟
- آیا علی از بی شرفترین انسانها هم بی شرفتر بود ؟
- چرا علی بعد از فوت حرض فاطمه با ابوبکر و قاتلانش بیعت کرد ؟
- چرا علی پشت سر قاتلان همسرش و خائنین به دین نماز خواند ؟ آن هم 25 سال !
- آیا میخواهید این واقعیات تاریخی را هم تحریف کنید ؟!
- مگر نمیگویید یغمبر معصوم بود و از علم غیب هم آگاهی داشت ؟ چطور نتونست دشمنان دین رو تشخیص بده و از اول اونها رو خلاص کنه تا این بلا بر سر دین نیاد ؟ ( خیلی خنده داره نه ؟! )
دوست عزیز من نمیگم اینها سخن شماست بلکه خائنین به ملت و دین دست به چنین تحریفات و دروغ سازیهایی میزنن . تنها راه تشخیص چنین دروغهایی این است که بر اساس واقعیتهای دیگر و با عقل خودمون اون رو تشخیص بدیم . وقتی یک آخوند بالای منبر میره همه حرفهاش رو سریع قبول نکنیم و مقداری تفکر در باره صحیح بودن حرفش بد نیست . حتی اگر آیه ای از قرآن را میخواند و آن را ترجمه میکند باید هوشیار باشیم که تاویل اشتباهی از این آیه تحویل ما ندهد و مطلبی معرض با مطالب صریح قرآن و عقل بیان نکند.

در آخر بگم که ما به هیچ عنوان به وجود امام زمان اعتقاد نداریم بلکه اشخاصی که به عنوان مهدی نزد ما محترم هستند ممکن است در هر زمانی یک نفر باشد . و اگر مقداری تفکر کنید در خواهید یافت که امام زمان حربه ای بود برای جلوگیری از مقطوع النسل بودن حسن عسکری ! یعنی حسن عسکری هیچ پسری نداشت ! به همین دلیل دست به کار شدند که چگونه چنین رسوایی بزرگی را توجیه کنند به فکر زمان افتادند ! این هم زیاد فکر کردن نمیخواد خیلی روشنه ! موفق باشید.
 
آخرین ویرایش:

هزار و یک شب

عضو جدید
[FONT=&quot]امام حسن عسكري فرزند نداشت[/FONT]
[FONT=&quot]در يكي از كتب معتبر كه در نيمة دوم قرن دوم هجرت نوشته شده يعني، نويسندة آن، ابو محمد، حسن بن موسي (نوبختي) است و علماي شيعه، چون نجاشي و شيخ طوسي، او را شيعه دانسته‌اند، در مورد فرزند امام حسن عسكري اقوالي آورده كه ما اكثر آنرا مي‌نويسيم، و آن كتاب بنام ((فرق الشيعه)) مي‌باشد:[/FONT]
[FONT=&quot]1- بعد از امام حسن عسكري عده‌اي از پيروانش گفتند كه: ((حسن عسكري نمرده و زنده و مهدي قائم است و او را هيچ پسر نبود و غايب شد و نشايد بميرد...)) بنابر اين: [/FONT]
[FONT=&quot]چنانكه ملاحظه مي‌شود يارانش گفتند كه او پسر نداشت و خود او را قائم مي‌گفتند.[/FONT]
[FONT=&quot]2- گروه ديگري از يارانش گفتند كه حسن عسكري درگذشت، و پس از مرگ، زندگي را از سر گرفت و او مهدي قائم است، زيرا بنا به روايتي كه رسيده، قائم آن است كه پس از مرگ برخيزد و قيام كند و فرزندي از وي نمانده باشد، حسن بن علي درگذشت و در مردن او گفتگوئي نيست، و او را فرزندي نبود، و از وي كسي باز نماند و جانشيني نداشت. و كسي را به جاي خود برنگزيد، ولي پس از مرگ زندگي از سر گرفت و بي گمان مهدي است.....[/FONT]
[FONT=&quot]بنابر اين: از اين مطلب معلوم مي‌شود كه برخي از پيروان حسن عسكري دنبال روايتي بودند كه در آن گفته شده كه قائم آن است كه پس از مرگ برخيزد و قيام كند، و اينها مي‌گفتند كه حسن عسكري چون مرده، بعدا بر مي‌خيزد و قيام مي‌كند، ديگر اينكه اين دسته نيز مي‌گفتند كه حسن عسكري پسري ندارد.[/FONT]
[FONT=&quot]3- گروه ديگري گفتند كه حسن بن علي درگذشت و برادرش جعفر پس از وي به امامت نشست، زيرا كه حسن عسكري وي را جانشين خود ساخت، و او نيز اين امر را بپذيرفت، و امامت به وي رسيد......[/FONT]
[FONT=&quot]توضيح ـ از اين گفته نيز معلوم مي‌شود كه پيروانش قائل به فرزند براي او نبودند.[/FONT]
[FONT=&quot]4- گروه ديگري گفتند كه اصلاً حسن عسكري را فرزندي نبود، زيرا پس از آزمايش و جستجوي بسيار، او را پسري نيافتيم، اگر بگوئيم كه او بمرد و وي را در نهان فرزندي بود، لازم آيد كه چنين سخني را دربارة هر مرد بي‌فرزندي كه مرده باشد بتوان گفت. نيز ممكن است ادعا كنيم كه پيغمبر را پسري بوده كه پس از وي به جاي او نشسته‌است.[/FONT]
[FONT=&quot]5- گروه ديگري گفتند كه حسن عسكري و پدر و نياكان وي در گذشته‌اند، و بنا به اخباري كه رسيده مردن ايشان به راستي پيوسته‌است، و اين اخبار را به دروغ نتوان داشت. همچنين صحيح است كه امامي پس از حسن عسكري نبود، زيرا همان سان كه پيغمبري پس از محمد قطع گشت، روا بود كه امامت نيز قطع شده رشتة آن بگسلد...[/FONT]
[FONT=&quot]6- گروه ديگر گفتند كه ابو جعفر محمد بن علي كه در روزگار پدرش درگذشت، به وصيت پدر، امام بود، و به اسم و رسم او را به امامت معين كرده بودند، و جايز نيست امامي كه امامتش ثابت شده و بدرستي پيوسته بر كسي جز امام اشارت كند، ولي چون هنگام مردن محمد فرا رسيد، بر آن شد كه براي جانشيني خود كسي را پيدا كند تا امامت را به وي سپارد، و نمي‌دانست كه امامت را دو باره به پدرش واگذار كند، و او را جانشين خود سازد، زيرا امامت وي از طرف پدر وجدش تثبيت شده بود، ديگر اينكه جايز نبود با وجود پدرش امر ونهي كند وكسي را برگزيند كه او در امر و نهي شريك باشد، زيرا امامت بر وي پس از در گذشت پدرش ثابت مي‌گشت، ناچار از امامت با غلامي خرد سال و استوار و زينهارداري كه نفيس نام داشت و خدمتگزار او بود، در ميان گذاشت، و كتابها، و دانشها، و افزار جنگ و آنچه را كه (از روا و ناروا) امت بدان نيازمند بود، به وي سپرد، و به او وصيت كرد، هرگاه پدرش را مرگ فرا رسيد همة آن چيزها را به برادرش جعفر سپارد، كسي بر اين راز جز پدرش آگاه نشد. اين كار را از آن روي كرد تا به وي تهمتي نبندند، و آن راز پوشيده ماند، چون ابو جعفر محمد درگذشت، اهل خانه و كساني كه به ابو محمد حسن بن علي گرايشي داشتند، از آن داستان آگاه شده، راز او را دريافتند. از روي رشك و بدسگالي به نفيس دشنام دادند و در پي آزار او برآمدند. نفيس برخويشتن بترسيد، و از تباهي وصيت و بطلان امر امامت بهراسيد، جعفر را بخواند و وصيت محمد را با وي در ميان گذاشت و چنانكه فرموده بود راز امامت را به وي بازگفت و آنچه را كه ابو جعفر محمد بن علي بدو سپرده بود، به وي باز داد..... اين گروه امامت حسن عسكري را باور نداشته، گفتند پدرش او را جانشين خود نساخته، و وصيت خويش را دربارة محمد تغيير نداده، و نامزدي وي به امامت درست بوده‌است، و بدين روش جعفر را امام دانسته و در آن باره به گفتگو برخاستند، اين گروه جعفر را قائم دانسته‌اند. [/FONT]
[FONT=&quot]7- گروه ديگر به سخني مانند فطحيه پرداختند، از فقيهان و پارسايان ايشان عبد الله بن بكير بن ايمني و همگنان او بودند، و چنان پنداشتند كه حسن عسكري پس از پدرش امام بود و درگذشت و بعد از وي جعفر به امامت نشست و گفتند چون امام حسن عسكري فرزند نداشت جايز است امام بعد از او برادرش باشد.[/FONT]
[FONT=&quot]8- گروه ديگر كساني بودند كه چون از ايشان پرسيده شد، آيا جعفر يا كس ديگر را امام مي‌دانند، گفتند ما نمي‌دانيم در اين باره چه گوئيم....[/FONT]
[FONT=&quot] توضيح:[/FONT]
[FONT=&quot] اين گروه نيز اگر مي‌دانستند كه حسن عسكري فرزندي داشته و او قائم بوده در شك نمي‌افتادند، در بحار الانوار نيز ياد شده كه حسن عسكري فرزند نداشته، و در تاريخ طبري كه از تواريخ معتبر مي‌باشد آمده كه بيست و پنج سال بعد از فوت حسن عسكري مردي پيدا شد و گفت فرزند حسن عسكري هستم، چرا اموال پدرم را بين برادرش جعفر و مادر بزرگم سوسن خاتون تقسيم كرده‌ايد و سهم مرا نداديد؟؟ دولت وقت تمام افراد خانواده را گرد آورد، و پسر را عرضه كرد و همه گفتند دروغ مي‌گويد و رئيس خانواده گفت كه ما همسران حسن عسكري را در عدة وفات شوهرشان، تحت نظر قرار داديم و او فرزندي نداشته، و ميراث او همان طور كه گفته شد، بايد تقسيم شود و آن شخص دروغگو را در زندان محبوس كردند.[/FONT]
[FONT=&quot]و دلائل زيادتري و روايات زيادي در كتب آمده كه براي مختصر شدن موضوع از ذكر آنها خودداري مي‌كنيم.[/FONT]
[FONT=&quot]مسلمانان متأسفانه از همان قرن اول فرقه فرقه شدند و بيش از سيصد فرقه بوجود آمده، و براي حقانيت خود يا براي پيشبرد، سياستشان روايات دروغي را جعل كردند كه يكي از روايات اينست: (([/FONT][FONT=&quot]((إِذَا رَأَيْتُمْ الرَّايَاتِ السُّودَ قَدْ جَاءَتْ مِنْ خُرَاسَانَ فَأْتُوهَا فَإِنَّ فِيهَا خَلِيفَةَ اللهِ المَهْدِيَّ فيهم))، (يعني: هرگاه پرچمهاي سياه را از جانب خراسان ديديد، مهدي در ميان آنهاست و به آنها ملحق شويد). اين حديث را علي الظاهر پيروان ابو مسلم خراساني كه پرچمهاي سياه داشتند جعل كردند تا مسلمانان را با خود همراه كنند، يا در مورد امامت نيز اين سيصد فرقه هر كدام پيشوائي براي خود قائل بوده و با يكديگر مخالف بودند، و آن پيشوا را به مقام پيغمبري رسانيده‌اند، كه براي اطلاع بيشتر به كتاب ((فرق الشيعه)) و ((ملل و نحل)) و ((مقالات الاسلاميين و اختلاف المصلين)) مراجعه شود.[/FONT]
[FONT=&quot]و از اين پيشوايان كه، مريد ايشان آنها را به مقام پيغمبري رسانيده‌اند، گروه (مغيريه) است، كه پيروان مغيره بن سعيد او را پيغامبري مي‌دانند كه اسم اعظم داند، سراپا نور است، وبر سر تاجي نهاده‌است.[/FONT]
[FONT=&quot]و ما مي‌دانيم پيروان او خود را مسلمان مي‌دانند، ولي اين چنين غلو مي‌كنند و جزء غلات هستند.[/FONT]
[FONT=&quot]يا گروه (بيانيه) پيروان بيان بن سمعان تميمي، خدا را بصورت انساني مجسم كنند كه همه را هلاك سازد مگر صورت خويش را.[/FONT]
[FONT=&quot] ((بيان)) دعوي آن داشت كه اسم اعظم داند و با ستارة پروين گفتگو كند. گفته شده گروهي ((بيان)) را پيغمبر پنداشته‌اند.[/FONT]
[FONT=&quot]يا فرقة منصوريه ـ ياران ابو منصور كه پس از جعفر بن محمد بن علي (امام باقر) او را امام دانند، وحديثي از پيغمبر دال بر حقانيت او به دروغ درست كرده‌اند.[/FONT]
[FONT=&quot]يا فرقة ((خطابية)) كه پيروان ابي الخطاب بن ابي زينب هستند، و خود را شيعه مي‌دانند ولي ابي الخطاب را پيغمبر مي‌دانند.[/FONT]
[FONT=&quot]عده‌اي قائل به امامت محمد بن حنفيه فرزند علي بن ابي طالب شدند و مي‌گفتند مقام او از حسن بن علي بالاتراست، و حسن بن علي به فرمان وي به جنگ معاويه رفت و به دستور او دست از كار زار كشيد.[/FONT]
[FONT=&quot]گروه ديگر گفتند محمد بن حنفيه بمرد و پس از وي امامت به پسرش ابو هاشم عبد الله بن محمد كه مهتر فرزندان وي و جانشين پدرش بود، رسيد، اين دشته را بنام ابو هاشم كه كنية عبد الله بن محمد بن حنفيه بوده‌است، فرقة هاشميه نامند.[/FONT]
[FONT=&quot]بعد از ابو هاشم عبد الله بن محمد ـ گروهي گفتند كه ابو هاشم عبد الله بن محمد وصيت كرد كه پس از وي محمد بن علي بن عبد الله بن عباس بن عبد المطلب، جانشين وي شود، و گروه راونديه را بوجود آوردند و اينان معتقدند كه امامت پس از رسول خدا حق عباس فرزندان عباس عموي آن حضرت مي‌باشد. آنان مي‌گفتند كه ابو هاشم وصيت كرده كه پس از وي محمد بن علي بن عبد الله بن عباس جانشين او شود.[/FONT]
[FONT=&quot]عده‌اي قائل به امامت عبد الله بن معاويه شدند، چون ابو مسلم عبد الله بن معاويه را در زندان كشت، اينان به سه دسته شدند:[/FONT]
[FONT=&quot]عده‌اي معتقد شدند كه چون جعفر بن محمد، پسرش اسماعيل را جانشين خود كرد و او قبل از او مرد، اين روايت را جعل كردند كه [/FONT] [FONT=&quot]جعفر بن محمد گفته بود: (([/FONT][FONT=&quot]ما رأيت بَدَا لِـلَّهِ عزَّ وَجلَّ في إسماعيل[/FONT][FONT=&quot])) يعني من نديدم كه خداوند جز اسماعيل بدا كرده باشد و خواست خود را دگرگون كرده باشد! ايشان پندارند كه محمد بن اسماعيل نمرده و زنده‌است و در شهرهاي روم زندگي مي‌كند.[/FONT]
[FONT=&quot]خلاصه بيش از سيصد فرقه با روايات دروغ در مورد حقانيتشان جعل كردند كه ما كمتر از بيست از آن را شمرديم، و اما چنانكه معلوم است بعد از فوت حسن عسكري نيز چنين شد. و اگر دقت شود شيعة اماميه يك فرقة كوچكي مي‌باشد و خود شيعه به 154 فرقه تقسيم شده كه يكي از آنها شيعة دوازده امامي است، و آن 153 فرقة ديگر كه اماماني براي خود داشتند و حتي برخي از آنها چنانچه ديديم امام فرقه را به مقام پيغمبري رسانده و بنظر خود از قرآن و حديث روايت آوردنده، به روشني معلوم است كه تمام آنها دروغ بوده و مورد قبول شيعة اماميه نيست، و شيعة اماميه نيز يكي از آن گروه كه مجموعا 154 فرقه را تشكيل مي‌دهند از روايات دروغ براي حقانيت خود استفاده كرده‌اند، و اگر در فرق الشيعة نوبختي به‌بينيم، اين گروهها بعد از فوت رهبرشان دچار گروه، گروه مي‌شدند و هر عده يك فرد را امام خود قرار مي‌دادند. (منظور از امام رهبراست غير از امام در نظر شيعه). و چنانكه ديديم، پيروان حسن عسكري نيز بعد از او دچار تفرقه شدند و يك فرقة آن به نام اماميه به جعل روايات دروغ پرداخت كه آن روايات را ديديم.[/FONT]
 
بالا