اگه بخواین با اهل سنت صحبت کنین چی می گین؟

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
آفرین:gol: دقیقا ً بجاست فرموده های شما دوست عزیز......اما امان ازین بدعت ها و خرافات که نهادینه شده در این دیار....... چقدر خود را گول می زنند اینها
کدوم خرافات
مولوی هم سنی بوده نه؟خوب بخونید:
تاصورت و پیوند جهان بود علی بود
تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود
شاهی که وصی بود و ولی بود علی بود
سلطان سخا و کرم و جود علی بود

مسجود ملائک که شد آدم به علی شد
آدم چو یکی قبله و معبود علی بود
آن معنی قر آن که خدا در همه قر آن
کردش صفت عصمت و بستود علی بود

جبریل که آمد ز بر خالق یکتا
در پیش محمد شد و مقصود علی بود
آن قلعه گشایی که در قلعه خیبر
برکند به یک حمله و بگشود علی بود

عیسی به وجود آمد و فی الحال سخن گفت
آن نطق و فصاحت که بدو بود علی بود
چندان که در آفاق نظر کردم و دیدم
از روی یقین بر همه موجود علی بود

این کفر نباشد سخن کفر نه این است
تا هست علی باشد و تا بود علی بود
سر دو جهان جمله زپیدا و ز پنهان
شمس الحق تبریز که بنمود علی بود


متاسفم برای کسانی که معاویه را تطهیر میکنند و علی و حسین را از جایگاه حقیقیش پایینتر توصیف میکنند. خلایق هرچه لایق.

راستی نگفتید تحریفات نهج البلاغه فعلی چی بوده؟ چیش کم شده چی بهش اضافه شده؟اصلا شما دو نسخه را با هم تطبیق دادید که اینو میگید یا فقط یک چیزی شنیده اید؟
 
آخرین ویرایش:

خردبین

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوبه الحمد لله معنی عقل و خرد را هم فهمیدیم. همین که خودتون رو اینقدر تحویل میگیرید و از خودتون تعریف میکنید و بی پروا درباره مقدسات همنوعانتان هر چی به دهنتون میاد میگید میزان ادب و خردتان را نمایان میکند.
من باشماوکسی خصومت شخصی ندارم پس بحث راشخصی نکنید.من اازخودم تعریف نکردم اگرهم تعریف کردم به قصدخودستایی نگفتم.اینکه میگویم بدون تعصب به موضوع نگاه می کنم ومثل هرانسانی دارای عقل وخردهستم فکرنمی کنم تحویل گرفتن خودم باشد.مقدسات شماوهرشخص دیگری برای من محترم است امااین موضوع مانع این نمی شودکه من نظرخودم راعنوان نکنم.به طورمثال اگرهیتلرراشخصی مستبدوآدم کش خطاب کنیدمسلماطرفداران هیتلرناراحت می شوندامااین موضوع نبایدباعث شودماحقیقت رادرموردهیتلرانکارکنیم.
یادتان باشد که شیطان از در گاه خدا رانده شد چون ادعای ان خیرا منه داشت و من و شما از اوعابدتر و زاهدتر نیستیم .او 6000 سال خدا را عبادت کرد و وقتی چنین سخنی را بزبان آورد رجیم خواندندش و رانده شد.پس باید حساب دستمان باشد و این قدر از خودمان مطمئن نباشیم.
من هم هرگزادعای برتربودن نکردم.اگرچنین ادعایی کردم نشانم دهید.امابسیارخوشحالم که دیدی منصفانه ومنتقدانه به مسائل دارم وهرگزچیزی رابراحتی باورنمی کنم وفکرمی کنم همین موضوع نقش کلیدی درپیداکردن حقیقت ایفامی کند.انتظاردارم هموطنانم هم چنین دیدی داشته باشند.

اینجا فضای اینترنته و شما کنارما نیستید وگرنه کتاب را می اوردیم خدمتان جناب کریزی:redface:
البته شما کتاب هم خدمتتان بیاد انرا چاپ جمهوری اسلامی میدانید و تحریف شده و...ما به این نحو استدلال کردنها دیگه اشنا شده ایم.:biggrin:[/B]

کدام کتاب رامی آوردیدخدمت من؟اگراشتباه نکنم حتی لینکی هم که ارائه دادیدجایی سخنی ازاینکه حدیث شمادرکتب معروف اهل سنت وجودداردمطرح نکرده بودیاحداقل من که ندیدم جایی اسمی ازشش کتاب برجسته اهل سنت آمده باشد.من مطمئنم که چنین حدیثی دراین کتب وجودندارد.امااگرادعامی کنیدکه این حدیث دراین کتب وجود داردخوشحال می شوم که تصویرآن رابه نمایش بگذارید.مطمئن باشیدکه من نگاهی منصفانه ومنتقدانه به هرچیزی دارم وحتمادرموردش تحقیق خواهم کرد.البته من به چیزی که زیرنظررژیم ج.ا چاپ شودبه شدت مظنون هستم وسعی می کنم نسخه های دیگرآن راهم پیداکنم.چراکه رژیم ج.ا به شدت اهل سانسوروسرکوب عقایدمخالف خودمی باشد.همانگونه که گفتم من دیدی منتقدانه به مسائل دارم وخوشحالم که شمابانحوه استدلال کردن من آشناشدید.من هرچیزی رابه چالش می کشم وهیچ چیزی راآنقدرمقدس نمی دانم که درموردش سوال نکنم.

اما انچه که درباره امام زمان گفته شده عجیب تر از ماجرای تولد عیسی نیست که بدون پدر متولد شد و در گهواره با مردم سخن گفت و عجیب تر نیست از اصل خلقت ادم از عدم و صاحب فرزند شدن حضرت ابراهیم و همسرش که پیرزنی بود و در قران امده که در سنین بالا صاحب فرزند شده اند. البته من هنوز نمیدانم شما اصلا اصولا قران را قبول دارید یا نه؟[/B]
اگر قران را قبول داشته باشید این ماجرا ها در قران امده و همگی غیر طبیعی هستند .امااگر کسی به قدرت خداوند اعتقاد داشته باشد میفهمد که برای خدا کاری ندارد اما البته اگر خداو قدرت او را قبول نداشته باشی همه اینها عجیب و غیر منطقی به نظر میرسد.

فعلاقرآن راقبول دارم.امااخیراسوالاتی برایم پیش آمده است.بایدبیشترراجع بهش تحقیق کنم که آن رابه بعدازامتحاناتم موکول کردم.پرسش هایی وجودداردکه بایدجواب قانع کننده ای برایشان بگیرم.
نکته اینجاست که احتمال وقوع معجزه،دلیل نمی شودکه مابه راحتی سخن هرکسی راکه ادعایی نامعمول می کند رابپذیریم.به هرحال معجزه هم اصولی دارد.متاسفانه استدلال شمامانع خردورزی می شودواین اجازه رابه عده ای داده است تاهرچه دوست دارندبگویند.دقیقابه همین خاطرهم هست که کتب شیعیان حتی معتبرترین آنهاپرمی باشدازسخنان نامعمول وادعاهای عجیب وغریب.هرمعجزه ای مستقل ازمعجزه دیگراست.هرمعجزه ای دارای شرایط خودش وتوسط شخص خاصی صورت گرفته است.مانمی توانیم ازروی تولدحضرت عیسی نتیجه بگیریم که امام زمان هم به شکلی نامعمول متولدشده است چراکه اصولااین دومعجزه ربطی به یکدیگرندارند.احتمال وقوع معجزه بسیاراندک است.پس وقتی سخنی ازمعجزه می شودمابایدبادیده تردیدبه آن نگاه کنیم نه اینکه براحتی آن رابپذیریم.مشکل شیعیان همین است،اگرمی گویندشیعیان خرافاتی هستندنبایدناراحت شویدچراکه چنین نگرشی دارندوافرادی سوپرمن درنظرخودمجسم کرده اند،هرچیزی رابراحتی باورمی کنندوعموم آنهاعقاید خرافی دارندوعملامرده پرست شده اندوخواسته هایشان راازامام رضاو...می خواهند(شایدبگوییدآنهاواسطه هستنداماچیزی که من بارهاباچشم خوددیده ام چیزدیگری است آنهادرعمل ازخودامام رضاو...می خواهند.گرچه اصولادرموردشفیع وواسطه هم حرف بسیاراست.)چه صحنه هایی عجیب وگاهاخنده داری من درحرم امام رضادیدم.شخصی به خادم حرم پول می دادتاجاروی حرم رابه سرورویش بکشدتاشفاپیداکند!
مشکل درنگرش ماست.من حضرت محمدوامامان شماراافرادی عادی می دانم.حضرت محمدخودبارهادرقرآن خودراانسانی عادی هماننددیگران می داندامامسلمانان معجزاتی عجیب وغریبی برای اودست وپاکرده اندهمانندشق القمر،سایه نداشتن ایشان موقع حرکت،شفابخشی بول ایشان و...اماشماآن هاراسوپرمن می دانیدوبرای همین هم هیچ حدومرزی برای قدرتشان قائل نیستیدوهرچیزی که بخوانیدهرچقدرهم که نامعمول باشد،هرچقدرهم که غیرمنطقی ومخالف عقل باشدبااین تفکرکه احتمال وقوع معجزه وجودداردوآنها سوپرمن بوده اند،ان راباورمی کنید.آنقدرکه برای امامان شیعیان فضیلت تراشی کرده اندبرای حضرت محمدفضیلت تراشی نکرده اند.آنقدرکه به علی وحسین علاقه دارندبه حضرت محمدعلاقه ندارند.آنقدرکه نام علی وحسین رابرروی فرزندانشان می گذارندنام محمدرانمی گذارند(طبق یک نظرسنجی که اخیرادرایران انجام شده ولیست اسامی محبوبترین نام های ایرانی رامنشرکرد)چراکه تبلیغات سنگین ومبالغه های فراوانی درایران روی این اشخاص صورت می گیرد.درحالیکه اصولاباکمی خردورزی وآشناشدن باشرایط آن موقع ودرنظرگرفتن عوامل محیطی وقرآن وشاهدان ماجراواینکه چه کسی تاریخ رانوشته ودرنظرگرفتن مسائلی ازاین دست می توان براحتی بطلان آنهارانشان داد.هرمعجزه ای هم بایدروندوسیرمنطقی داشته باشدتابتوان آن راپذیرفت.واصولاهرچیزی بایدراهی برای ردآن وجودداشته باشدواگرراهی وجودنداشته باشدادعای شخص باطل است.هماننداینکه من ادعاکنم وسط زمین ایستاده ام چراکه شماراهی عملی برای اینکه ثابت کنیدمن دروغ می گویم ندارید.
 
آخرین ویرایش:

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
من باشماوکسی خصومت شخصی ندارم پس بحث راشخصی نکنید.من اازخودم تعریف نکردم اگرهم تعریف کردم به قصدخودستایی نگفتم.اینکه میگویم بدون تعصب به موضوع نگاه می کنم ومثل هرانسانی دارای عقل وخردهستم فکرنمی کنم تحویل گرفتن خودم باشد.مقدسات شماوهرشخص دیگری برای من محترم است امااین موضوع مانع این نمی شودکه من نظرخودم راعنوان نکنم.


کدام کتاب رامی آوردیدخدمت من؟اگراشتباه نکنم حتی لینکی هم که ارائه دادیدجایی سخنی ازاینکه حدیث شمادرکتب معروف اهل سنت وجودداردمطرح نکرده بودیاحداقل من که ندیدم جایی اسمی ازشش کتاب برجسته اهل سنت آمده باشد.من مطمئنم که چنین حدیثی دراین کتب وجودندارد.امااگرادعامی کنیدکه این حدیث دراین کتب وجود داردخوشحال می شوم که تصویرآن رابه نمایش بگذارید.مطمئن باشیدکه من نگاهی منصفانه ومنتقدانه به هرچیزی دارم وحتمادرموردش تحقیق خواهم کرد.البته من به چیزی که زیرنظررژیم ج.ا چاپ شودبه شدت مظنون هستم وسعی می کنم نسخه های دیگرآن راهم پیداکنم.چراکه رژیم ج.ا به شدت اهل سانسوروسرکوب عقایدمخالف خودمی باشد.همانگونه که گفتم من دیدی منتقدانه به مسائل دارم وخوشحالم که شمابانحوه استدلال کردن من آشناشدید.من هرچیزی رابه چالش می کشم وهیچ چیزی راآنقدرمقدس نمی دانم که درموردش سوال نکنم.


فعلاقرآن راقبول دارم.امااخیراسوالاتی برایم پیش آمده است.بایدبیشترراجع بهش تحقیق کنم که آن رابه بعدازامتحاناتم موکول کردم.پرسش هایی وجودداردکه بایدجواب قانع کننده ای برایشان بگیرم.
نکته اینجاست که احتمال وقوع معجزه،دلیل نمی شودکه مابه راحتی سخن هرکسی راکه ادعایی نامعمول می کند رابپذیریم.به هرحال معجزه هم اصولی دارد.متاسفانه استدلال شمامانع خردورزی می شودواین اجازه رابه عده ای داده است تاهرچه دوست دارندبگویند.دقیقابه همین خاطرهم هست که کتب شیعیان حتی معتبرترین آنهاپرمی باشدازسخنان نامعمول وادعاهای عجیب وغریب.هرمعجزه ای مستقل ازمعجزه دیگراست.هرمعجزه ای دارای شرایط خودش وتوسط شخص خاصی صورت گرفته است.مانمی توانیم ازروی تولدحضرت عیسی نتیجه بگیریم که امام زمان هم به شکلی نامعمول متولدشده است چراکه اصولااین دومعجزه ربطی به یکدیگرندارند.احتمال وقوع معجزه بسیاراندک است.پس وقتی سخنی ازمعجزه می شودمابایدبادیده تردیدبه آن نگاه کنیم نه اینکه براحتی آن رابپذیریم.مشکل شیعیان همین است،اگرمی گویندشیعیان خرافاتی هستندنبایدناراحت شویدچراکه چنین نگرشی دارندوافرادی سوپرمن درنظرخودمجسم کرده اند،هرچیزی رابراحتی باورمی کنندوعموم آنهاعقاید خرافی دارندوعملامرده پرست شده اندوخواسته هایشان راازامام رضاو...می خواهند(شایدبگوییدآنهاواسطه هستنداماچیزی که من بارهاباچشم خوددیده ام چیزدیگری است آنهادرعمل ازخودامام رضاو...می خواهند.گرچه اصولادرموردشفیع وواسطه هم حرف بسیاراست.)چه صحنه هایی عجیب وگاهاخنده داری من درحرم امام رضادیدم.شخصی به خادم حرم پول می دادتاجاروی حرم رابه سرورویش بکشدتاشفاپیداکند!
مشکل درنگرش ماست.من حضرت محمدوامامان شماراافرادی عادی می دانم.حضرت محمدخودبارهادرقرآن خودراانسانی عادی هماننددیگران می داندامامسلمانان معجزاتی عجیب وغریبی برای اودست وپاکرده اندهمانندشق القمر،سایه نداشتن ایشان موقع حرکت،شفابخشی بول ایشان و...اماشماآن هاراسوپرمن می دانیدوبرای همین هم هیچ حدومرزی برای قدرتشان قائل نیستیدوهرچیزی که بخوانیدهرچقدرهم که نامعمول باشد،هرچقدرهم که غیرمنطقی ومخالف عقل باشدبااین تفکرکه احتمال وقوع معجزه وجودداردوآنها سوپرمن بوده اند،ان راباورمی کنید.آنقدرکه برای امامان شیعیان فضیلت تراشی کرده اندبرای حضرت محمدفضیلت تراشی نکرده اند.آنقدرکه به علی وحسین علاقه دارندبه حضرت محمدعلاقه ندارند.آنقدرکه نام علی وحسین رابرروی فرزندانشان می گذارندنام محمدرانمی گذارند(طبق یک نظرسنجی که اخیرادرایران انجام شده ولیست اسامی محبوبترین نام های ایرانی رامنشرکرد)چراکه تبلیغات سنگین ومبالغه های فراوانی درایران روی این اشخاص صورت می گیرد.درحالیکه اصولاباکمی خردورزی وآشناشدن باشرایط آن موقع ودرنظرگرفتن عوامل محیطی وقرآن وشاهدان ماجراواینکه چه کسی تاریخ رانوشته ودرنظرگرفتن مسائلی ازاین دست می توان براحتی بطلان آنهارانشان داد.هرمعجزه ای هم بایدروندوسیرمنطقی داشته باشدتابتوان آن راپذیرفت.واصولاهرچیزی بایدراهی برای ردآن وجودداشته باشدواگرراهی وجودنداشته باشدادعای شخص باطل است.هماننداینکه من ادعاکنم وسط زمین ایستاده ام چراکه شماراهی عملی برای اینکه ثابت کنیدمن دروغ می گویم ندارید.

قصدم شخصی کردن بحث نیست. اما توهین به مقدسات را هم نمیپذیرم.تشبیه احادیث مربوط به امام زمان به هری پاتر و...اگر از نظر شما تمسخر و توهین نیست از نظر ما هست.
تا جاییکه من تحقیق کرده ام حدیث مورد نظر در حال حاضر در 6 کتاب اهل سنت وجود ندارد اما کتابهایی از اهل سنت وجود دارد که در داخل متن کتاب به حدیث اشاره شده و منبع انرا صحیح مسلم نقل کرده اند. از جمله کتاب الجواهر المضية في طبقات الحنفية ، عبد القادر بن أبي الوفاء محمد بن أبي الوفاء القرشي أبو محمد (متوفاي775 هـ)
لذا نتیجه گیری ما این است که حدیث در نسخه های فعلی حذف شده است. و البته این خیلی هم طبیعی است و منطقی چون خیلی برای اهل سنت میتوانسته تناقض و مساله ایجاد کند. اما انقدر در این کتب اشکالات منطقی وجود دارد که با حذف چند حدیث نمیتوان این اشکالات را برطرف کرد.

البته اگر وجود داشت هم استنباط من این است که شما نمیپذیرفتید چون همانطوریکه قبلا هم خودتان گفتید :
من می گویم وقتی عقل وخردوقرآن مخالف چیزی باشدپس دیگرچه نیازی به یک روایت است.عقل من می گوید ماست سفیداست اماشمامی گوییدماست سیاه است چون درفلان کتاب آمده است!:biggrin:
با این حال احادیثی در کتاب سنن ابن ماجه و سنن ابی داود هست که نام حضرت مهدی و اینکه او از اهل بیت پیامبر است در ان نقل شده و اگر شما این کتابها را قبول دارید وجود امام زمان و نام او و ویزگیهایش را هم برایتان ثابت میکند.اما اگر قبول ندارید که هیچ چی .در یکی ازاین احادیث حتی تعداد ائمه و اینکه انها از قریش بودند هم نقل شده. اصلا در این دو کتاب بابی وجود دارد بنام خروج المهدی و المهدی که بعد از انکه حوادث و فتنه های اخر الزمان را نقل میکند احادیثی را درباره امام زمان می اورد:

از کتاب سنن ابی داود کتاب المهدی حدیث اول:
حدثنا عمرو بن عثمان ثنا مروان بن معاوية عن إسماعيل يعني بن أبي خالد عن أبيه عن جابر بن سمرة قال سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول لا يزال هذا الدين قائما حتى يكون عليكم اثنا عشر خليفة كلهم تجتمع عليه الأمة فسمعت كلاما من النبي صلى الله عليه وسلم لم أفهمه قلت لأبي ما يقول قال كلهم من قريش

از کتاب سنن ابن ماجه
کتاب الفتن باب خروج المهدی احادیث 4و 5 :
حدثنا عثمان بن أبي شيبة ثنا أبو داود الحفري ثنا ياسين عن إبراهيم بن محمد بن الحنفية عن أبيه عن علي قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم المهدي منا أهل البيت يصلحه الله في ليلة


حدثنا أبو بكر بن أبي شيبة ثنا أحمد بن عبد الملك ثنا أبو المليح الرقي عن زياد بن بيان عن علي بن نفيل عن سعيد بن المسيب قال كنا عند أم سلمة فتذاكرنا المهدي فقالت سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول المهدي من ولد فاطمة


و البته سوالی که من از شما دارم: اسامی ان دوازده خلیفه ای که حضرت رسول نقل کرده اند چیست؟ اهل سنت که 4 خلیفه بیشتر ندارند!
من به شما میگویم . انها همان دوازده امام ما هستند و اخرین انها مهدی است .




این تحریف و سانسوری که شما بهش اشاره دارید الان بین اهل سنت به شدت رواج دارد و بهترین مثالش هم وهابیها هستند که نه تنها در کتب تاریخی دست میبرند و بسیاری مسائل را حذف میکنند بلکه بناهای تاریخی را هم تخریب میکنند. حتی من از دوستان اهل سنت شنیده ام که بعضی خانواده های اهل سنت اجازه مطالعه کتب صحاح سته را به انها نمیدهند!

اما درباره معجزه :
معجزه اصولا روال منطقی ندارد بلکه خرق عادت است.گفتم ازمایشش مجانی است. من اگر شخصا لمس نکرده بودم باور نمیکردم اما چه کنم که این اتفاق برای برادرم پیش امده و بعینه نجات او را از فلج شدن دیده ام. البته این برای شما حجت نیست اما برای ما که تجربه کرده ایم حجت است و این اعتقاد ما را استوار میکند.
بالاخره بین این همه شیعه همه که عوام نیستند. ما کلی نخبه و تحصیل کرده داریم .کلی از مفاخر این مملکت مثل ابن سینا و ملاصدرا که هم فیلسوف بوده اند هم هوش و عقل کافی داشته اند شیعه بوده اند .خرافات یعنی چه؟یعنی انها باندازه شما درک نداشتند؟!

این مساله توسل فقط در شیعیان که منحصر نشده که بگویید از تعصبشان نشات گرفته.گفتم زرتشتیها و ارمنیهای تهران هم به امام حسین و حضرت ابالفضل اعتقاد دارندو غذای نذری انها را هم شفابخش میدانند. برید از اونا بپرسید چرا اعتقاد دارند.ایا غیر از اینه که اثرش را لمس کرده اند و تجربه کرده اند؟

البته ما برای توسلاتمان غیر از تجربیات دلایل قرانی و تاریخی هم داریم.من فقط یک نمونه را می اورم که بدانید اهل سنت هم در احادیثشان این را دارند اما بی توجهند.این را از کتاب صحیح بخاری می اورم. در حدیث به این اشاره شده که عمربن خطاب به عباس بن عبدالمطلب توسل میکند تا باران ببارد و این البته خودش جای تامل دارد که اگر او خودش برتری داشته چرا به عباس عموی پیامبر متوسل میشود:
حدیث را میتوانید با جستجوی کلمه قحطوا در کتاب searchکنید.


حدثنا الحسن بن محمد: حدثنا محمد بن عبد الله الأنصاري: حدثني أبي عبد الله بن المثنى، عن ثمامة بن عبد الله بن أنس، عن أنس رضي الله عنه:
أن عمر بن الخطاب: كان إذا قحطوا استسقى بالعباس بن عبد المطلب، فقال: اللهم إنا كنا نتوسل إليك بنبينا صلى الله عليه وسلم فتسقينا، وإنا نتوسل إليك بعم نبينا فاسقنا، قال: فيسقون

فاعتبرو یا اولی الابصار...
 
آخرین ویرایش:

rahimsaei

عضو جدید
اگه بیطرفانه از آیات قرآن استفاده شود می توان آنهارا متقاعد کرد. بعضی از برادران سنی مثل ما جوانان شیعه خیلی به قرآن توجه نداند . اگه در معانی ایات آن تفکر کنیم حتما خدا این مسئله (شیعه بودن ) را با پیروی از امام علی (ع) بعد از پیامبر مطرح کرده و در آیات مختلفی حقانیت امامت علی (ع) را بیان کرده است.
 

sanam_el

عضو جدید
آخه بستگی ب طرفش هم داره.اگر کسی باشه که از ته دل دنبال حقیقت باشه کارت راحت تره اما اگه اینجوری نباشه خودت رو بکشی هم فایده نداره.
ی چیز مهمتر اینکه اگه بخوای با کسی سر اینجور چیزا بحث کنی باید حسابی از خودت مطمئن باشی.ینی برا خودت شک و شبهه ای نباشه.چون امکان داره به جای اینکه طرف رو ب راه بیاری خودت از راه به در بشی.چون خب براش سوال پیش میاد دیگه.
من تجربه این کارو دارم میخواستم ی نفر رو متقاعد کنم اما دیدم به این سادگی ها هم نیست خودم دارم حیف میشم،بیخیال شدم!!!!
 

خردبین

عضو جدید
کاربر ممتاز
salizadeniri;310190 گفت:
قصدم شخصی کردن بحث نیست. اما توهین به مقدسات را هم نمیپذیرم.تشبیه احادیث مربوط به امام زمان به هری پاتر و...اگر از نظر شما تمسخر و توهین نیست از نظر ما هست.
اولا ازطرف خودتان صحبت کنیدنه ازطرف سایرین.دومابازهم تکرارمی کنم چیزی راگفتم که فکرمی کنم عین حقیقت است وهیچ توهینی هم به مقدسات شمانکردم.تشبیه این احادیث به داستان های هری پاتربه نظرمن کاملاتوجیه پذیراست چراکه هردوحال وهوایی تخیلی دارندوهیجان انگیزهستند.متاسفانه هنوزفیلمی ازاین روایات نساخته اندوگرنه فروش این فیلم می تواندازهری پاترهم فراتررود! هردونویسنده تخیلات نیرومندی داشته اند.
salizadeniri;310190 گفت:
تا جاییکه من تحقیق کرده ام حدیث مورد نظر در حال حاضر در 6 کتاب اهل سنت وجود ندارد اما کتابهایی از اهل سنت وجود دارد که در داخل متن کتاب به حدیث اشاره شده و منبع انرا صحیح مسلم نقل کرده اند. از جمله کتاب الجواهر المضية في طبقات الحنفية ، عبد القادر بن أبي الوفاء محمد بن أبي الوفاء القرشي أبو محمد (متوفاي775 هـ)[/B]
لذا نتیجه گیری ما این است که حدیث در نسخه های فعلی حذف شده است. و البته این خیلی هم طبیعی است و منطقی چون خیلی برای اهل سنت میتوانسته تناقض و مساله ایجاد کند. اما انقدر در این کتب اشکالات منطقی وجود دارد که با حذف چند حدیث نمیتوان این اشکالات را برطرف کرد.
همیشه سعی کنیدازخودتان سخن بگوییدنه اززبان دیگران.جالب است که بعدازوفات امام حسن عسکری دورانی درتشیع شروع می شودبه نام دوران حیرت بزرگ شیعیان.دورانی که شیعیان به فرقه های متعددی تقسیم می شوندچراکه فرزندی بعدازامام حسن عسکری نمی دیدند.وجودحدیثی درکتابی هیچ چیزی راثابت نمی کندپس بی جهت سخنی نگویید که حذف شده است چراکه نه اهل سنت نه شیعیان ادعاندارندکه کتبشان خالی ازاشکال است.اگرحذف شده است براحتی می توان این موضوع رابامراجعه به چاپ های قدیمی ترمتوجه شد.شمافکرمی کنیدنمی شودکتب شیعه رازیروروکردوتناقض پیداکرد؟اصلاتاحالاکتب خودتان راخوانده ایدکه ببینیدچقدراحادیث ناشیانه ومتناقض درآن وجوددارد؟دوست من چیزی که تادلت بخوادهست کتب مختلف شیعه وسنی است.ازکتبی پرازخرعبلات گرفته تاکتبی شناخته شده.اغراق نیست اگربگوییم ده هاهزارحدیث وروایت وجوددارد.خب واقعاشمامی خواهیدهیچ کدام ازاین ده هاهزارروایت یکدیگررانقض نکنند؟ببینیدشیوه کارمورخین آن زمان به شکل حرفه ای وتخصصی نبوده است ومی توان اشکالات زیادی درآنهایافت.اولاکه معمولاکتبی که تالیف شده اند،صدهاسال بعدازآن شخص یاحادثه نوشته می شوند.یعنی اینکه مورخ چاره ای جزاینکه به نقل کننده ای که خودش ازنقل کننده ای دیگرو...همینطورشایدسلسله این نقل کنندگان بیش ازده تاباشداعتمادکندندارد.بایددرنظرگرفت که آیاشخصی که حدیثی نقل می کندباقصدوغرض اینکاررامی کندیاخیرو...به همین دلیل است که حتی کتب تاریخی معروفی مثل تاریخ طبری هم پراست ازتناقضات چه برسددیگربه این کتب.مثلاجایی طبری روایت به آتش کشیده شدن خانه فاطمه رامی نویسدودرجایی دیگرحرفی دقیقابرعکس آن رامی زندوآن رانفی می کند.یادرجلدهای مختلف این کتاب شاهدهستیم که حادثه ای به شکل های مختلف ومتضادبازگومی شود.دلیلش هم کاملامشخص است چراکه مورخ صدهاسال بعدازوقوع حادثه زندگی می کندوخودش شاهدماجرانبوده است ومجبوراست فقط به شنیده های دیگران اعتمادکند.پس دیدن احادیث متناقض هیچ چیزی راثابت نمی کندومن به شماقول می دهم که ازاین دست احادیث صدهابرابردرکتب شیعه بیشتراست.حال بگذریم ازآن دسته مورخینی که باقصدوغرض ودلایل شخصی احادیثی راجعل کرده اند.برویدکتبی مثل بحارالانواررابخوانید.کتبی که مولفش هرچه ازهرجاوهرکسی شنیده درکتاب واردکرده .اینکه من می گویم اعتراف خودعلامه مجلسی است چراکه درزمان تالیف این کتاب تقریباکتاب حدیثی بین شیعیان وجودنداشت وبرای همین مجلسی شروع کردبه نوشتن کتاب حدیثی وچون عمرش کفاف نکردنتوانست احادیث درست ونادرست راازیکدیگرتفکیک کند.جالب است که خودعلامه مجلسی،یکی ازعلمای بزرگ شیعیان اعتقادبه تحریف قرآن داشت وحتی بابی هم درکتاب خودش دراین موردداشت.می بنینیدکه چقدراحادیث عجیب وغریب درهرکتابی می توان پیداکرد.
شمافکرمی کنیدکارسختی است که من هم بروم درسایت های سنی وشروع کنم به آوردن روایاتی که چیزی برعکس سخنان شمارانشان می دهد؟امااینکارفایده ای نداردچراکه کاراصولی ودرستی نیست.بایدخیلی ریشه ای تربه مسائل نگاه کردوعقل وخردراهم واردکرد.کاری که ابن خلدون مورخ سرشناس انجام داد.من دوست دارم حقیقت رابدانم وگرنه اگربخواهم می توانم سرخودم راباچندتاحدیث گول بمالم.کتابی که شمابه آن اشاره می کنیدپرازاحادیث عجیب هستندمثلاابن سنن احادیثی درباب تحریف قرآن دارد.به هرحال من دوست دارم نگاهی محققانه به موضوع داشته باشم وداشتن یک نگاه محققانه ممکن نیست مگربه وسیله داشتن دیدی بازونگاهی بخردانه ومنتقدانه واینکه بلافاصله تحت تاثیرنوشته های سایرین قرارنگیریم ودرموردش فکرکنیم ونظرات موافقین ومخالفین راباروی بازبخوانیم.

salizadeniri;310190 گفت:
البته اگر وجود داشت هم استنباط من این است که شما نمیپذیرفتید چون همانطوریکه قبلا هم خودتان گفتید :
من می گویم وقتی عقل وخردوقرآن مخالف چیزی باشدپس دیگرچه نیازی به یک روایت است.عقل من می گوید ماست سفیداست اماشمامی گوییدماست سیاه است چون درفلان کتاب آمده است!:biggrin:
اولا شماکه سخن ازعلم وادب می زنیدفکرنمی کنیددورازادب است که برای نوشته های دیگران ازشکلک خنده استفاده کنیدوآن رابه تمسخربگیرید؟اینکارشمافقط شخصیت خودتان راپایین می آورد.درصورت تکرارازادامه بحث باشمامعذورم چون شماراناآشنابااصول اولیه بحث کردن می دانم.
دوما تعجبی نداردکه این جمله باعث تعجب وخنده شمامی شود.باتوجه به اعتقادات شماپرواضح است که عقل وخردجایی برای مانوردادن نداشته است وبرای همین سخن ازعقل وخردکمی درنظرشماعجیب جلوه می کند.
salizadeniri;310190 گفت:
و البته سوالی که من از شما دارم: اسامی ان دوازده خلیفه ای که حضرت رسول نقل کرده اند چیست؟ اهل سنت که 4 خلیفه بیشتر ندارند!
من به شما میگویم . انها همان دوازده امام ما هستند و اخرین انها مهدی است .این تحریف و سانسوری که شما بهش اشاره دارید الان بین اهل سنت به شدت رواج دارد و بهترین مثالش هم وهابیها هستند که نه تنها در کتب تاریخی دست میبرند و بسیاری مسائل را حذف میکنند بلکه بناهای تاریخی را هم تخریب میکنند. حتی من از دوستان اهل سنت شنیده ام که بعضی خانواده های اهل سنت اجازه مطالعه کتب صحاح سته را به انها نمیدهند!
ببخشیدکدام 12 خلیفه؟به غیرازامام علی وامام حسن برای مدت بسیاراندکی کدام یک ازامامان شیعه به مقام خلافت رسیده اند؟نکندحضرت محمددروغ گفته؟حداقل سنی هاچهارتاخلیفه واقعی داشتند! نه 12 خلیفه ای که 9 تایشان خواب خلافت راهم ندیدندویکی هم بعدازقرن هاهنوزظهورنکرده است.
بزرگوارفکرمی کنم درمورداین دسته ازاحادیث به اندازه کافی توضیح دادم.آیامعقول است که حضرت محمدچنین روایت بسیارمهم وکلیدی رادریک جمع بزرگ بیان نکندتاهمگان بشنوند؟مگرغیرازاین است که روایت مهم باعث هدایت مردم می شودوآنهارابه راه راست هدایت می کندوشک وشبهه راازبین می برد؟آیامنطقی است که حضرت محمدازگفتن چنین روایتی دریک جمع بزرگ خودداری کند؟روایتی که تضمین کننده راه سعادت مسلمانان است؟عقل،عقل،عقل! طبق احادیث متعددومختلف عقل راه هدایت است.
دوماوهابی هاربطی به سنی هاندارند.لطفاسعی نکنیدوهابی هارابه سنی هابچسبانید.

salizadeniri;310190 گفت:
اما درباره معجزه :
معجزه اصولا روال منطقی ندارد بلکه خرق عادت است.گفتم ازمایشش مجانی است. من اگر شخصا لمس نکرده بودم باور نمیکردم اما چه کنم که این اتفاق برای برادرم پیش امده و بعینه نجات او را از فلج شدن دیده ام. البته این برای شما حجت نیست اما برای ما که تجربه کرده ایم حجت است و این اعتقاد ما را استوار میکند.
بالاخره بین این همه شیعه همه که عوام نیستند. ما کلی نخبه و تحصیل کرده داریم .کلی از مفاخر این مملکت مثل ابن سینا و ملاصدرا که هم فیلسوف بوده اند هم هوش و عقل کافی داشته اند شیعه بوده اند .خرافات یعنی چه؟یعنی انها باندازه شما درک نداشتند؟!
متوجه منظورمن نشدید.من نگفتم معجزه رخ نمی دهد.بلکه گفتم وقوع یک معجزه هیچ ربطی به وقوع معجزه دیگرندارد.هرمعجزه ای شرایط خودش رادارد.دومااتفاقامن فکرمی کنم معجزه هم ازاصولی پیروی می کند.هرچیزی ازاصولی پیروی می کند.اصولامعجزه چیست؟اگرازاصولی پیروی نکندهرکسی می تواندادعاکندمعجزه ای کرده است چراکه سایرین راهی برای اینکه خلافش راثابت کنندندارند.من الان ادعامی کنم معجزه ای کردم.شماچگونه ادعای مراردمی کنید؟من بایدادعای خودم راثابت کنم.همین تفکرات موجب شده است تاکتبی مثل بحارالانوارپرباشدازخرافات.چراکه مولف آن می دانست که هرچیزی هم که به امام نسبت دهدشیعه باخودش می گویدچون وقوع معجزه امکان دارد،وامام هم قدرت انجامش راداردپس اینکارانجام شده است.
اجازه دهیدمن برعکس سوال شمارابپرسم.قبل ازاینکه شاه اسماعیل سفاک حکومت شیعه خودش رابرروی دریایی ازخون ایرانیان بی گناه تاسیس کنداکثریت ایرانیان سنی بودند.بسیاری ازمشاهیرایران،سنی بودند.آنهاچطور؟آنهابه اندازه شمادرک نداشتند؟این دیگرچطوراستدلالی است که شمامی کنید؟هرکسی ممکن است اشتباه کند.اگرقراربه اکثریت باشدکه شیعیان بدجوری دراقلیت هستند.
salizadeniri;310190 گفت:
این مساله توسل فقط در شیعیان که منحصر نشده که بگویید از تعصبشان نشات گرفته.گفتم زرتشتیها و ارمنیهای تهران هم به امام حسین و حضرت ابالفضل اعتقاد دارندو غذای نذری انها را هم شفابخش میدانند. برید از اونا بپرسید چرا اعتقاد دارند.ایا غیر از اینه که اثرش را لمس کرده اند و تجربه کرده اند؟

البته ما برای توسلاتمان غیر از تجربیات دلایل قرانی و تاریخی هم داریم.من فقط یک نمونه را می اورم که بدانید اهل سنت هم در احادیثشان این را دارند اما بی توجهند.این را از کتاب صحیح بخاری می اورم. در حدیث به این اشاره شده که عمربن خطاب به عباس بن عبدالمطلب توسل میکند تا باران ببارد و این البته خودش جای تامل دارد که اگر او خودش برتری داشته چرا به عباس عموی پیامبر متوسل میشود:
حدیث را میتوانید با جستجوی کلمه قحطوا در کتاب searchکنید.


حدثنا الحسن بن محمد: حدثنا محمد بن عبد الله الأنصاري: حدثني أبي عبد الله بن المثنى، عن ثمامة بن عبد الله بن أنس، عن أنس رضي الله عنه:
أن عمر بن الخطاب: كان إذا قحطوا استسقى بالعباس بن عبد المطلب، فقال: اللهم إنا كنا نتوسل إليك بنبينا صلى الله عليه وسلم فتسقينا، وإنا نتوسل إليك بعم نبينا فاسقنا، قال: فيسقون

فاعتبرو یا اولی الابصار...

این رابرای باراول است می شنوم.اماچطورشمااینقدرراحت جمع می بندید؟چنددرصداززرتشتیان اینکارراانجام می دهند؟اگربه ابوالفضل وحسین اعتقاددارندوآنهاراشفادهنده می دانندوکاری راکه زرتشت برایشان نمی کندآنهامی کنندپس چراشیعه نمی شوند؟مسخره نیست؟به فرض که سخن شمادرست،عده ای زرتشتی هرکاری که دوست دارندمی توانندانجام دهنداین هرگزبه معنای درستی کاری نیست.ازکی تاحالامعیاردرستی کاری این شده که عده ای زرتشتی آن کارراانجام دهند؟نتیجه ای هم ندارد.البته پخش کردن آش ودادن آن به مردم بسیارخوب است واجربزرگی داردومسلمااجردنیوی واخروی دارد.
وقتی انسان چیزی رابه خودش تلقین می کند،آن راباورمی کندوهراتفاق خوبی که برایش پیش آیدآن رامرتبط باآن کارش می داند.مثلاهیتلر12 باربه جانش سوء قصدشداماهر12 بارجان سالم به دربرد.برای همین اوهمیشه به همراهانش می گفت که ازطرف خداانتخاب شده است تاقوم یهودراازمیان بردارد!
درمورددلایل قرآنی توسل لطف کنیددلایل قرآنی رابفرمایید.درموردحدیثی که ازعمرنقل کردیدهم من عمرراآدم خوبی می دانم همین. نه بیشتر! عمرهرکاری کرده به خودش مربوط است ومن انسانی دارای عقل وخردهستم وهرگزکورکورانه چیزی رانمی پذیرم.بعدهم اینکه عموی پیامبرزنده بودنه مرده.درموردتوسل به مردگان اگرمی توانیدازقرآن دلیل بیاورید.
 
آخرین ویرایش:

خردبین

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه بیطرفانه از آیات قرآن استفاده شود می توان آنهارا متقاعد کرد. بعضی از برادران سنی مثل ما جوانان شیعه خیلی به قرآن توجه نداند . اگه در معانی ایات آن تفکر کنیم حتما خدا این مسئله (شیعه بودن ) را با پیروی از امام علی (ع) بعد از پیامبر مطرح کرده و در آیات مختلفی حقانیت امامت علی (ع) را بیان کرده است.
منظورتان راازبی طرفانه متوجه نمی شوم.اتفاقامن دقیقاعقیده برعکسی دارم.اگرشعیان نهج البلاغه رابه کناری گذاشته ونگاهی به قرآن هم داشته باشند،حقایق بسیاری برایشان آشکارمی شود.
آخه بستگی ب طرفش هم داره.اگر کسی باشه که از ته دل دنبال حقیقت باشه کارت راحت تره اما اگه اینجوری نباشه خودت رو بکشی هم فایده نداره.
ی چیز مهمتر اینکه اگه بخوای با کسی سر اینجور چیزا بحث کنی باید حسابی از خودت مطمئن باشی.ینی برا خودت شک و شبهه ای نباشه.چون امکان داره به جای اینکه طرف رو ب راه بیاری خودت از راه به در بشی .چون خب براش سوال پیش میاد دیگه.
من تجربه این کارو دارم میخواستم ی نفر رو متقاعد کنم اما دیدم به این سادگی ها هم نیست خودم دارم حیف میشم،بیخیال شدم!!!!

همه مشکل شمااینجابودکه ازهمان اول مباحثه خودرابرحق می دانستیدوسعی درمتقاعدکردن طرف مقابل داشتید.پرواضح است که بحث کردن باشخصی همانندشمااتلاف وقت خواهدبودچراکه ازهمان اول تصمیمتان راگرفته اید،شمامباحثه نمی کنیدکه حقیقت راپیداکنید،مباحثه می کنیدکه طرف مقابل رامتقاعدکنیدومواظب هستیدکه تفکرات اوبرشماتاثیرنذاردچراکه فکرمی کنیداینگونه شماازراه به درخواهیدشد! خب معلوم است که مباحثات شمانتیجه ای نخواهدداشت.
 

خردبین

عضو جدید
کاربر ممتاز
ذکرنکته ای رادررابطه باحدیث هرکس امام زمانش رانشناسدبه مرگ جاهلی مرده است لازم می دانم.اولاکه همانطورکه قبلااشاره شداین حدیث هرگزبه این شکل درکتب اهل سنت موجودنیست بلکه شکل درست آن به این شکل است: هرکس بمیردوبیعتی رابه گردن نداشته باشد به مرگ جاهلی مرده است. وهمچنین درروایتی دیگر:هرکس بدون امام بمیردبه مرگ جاهلی مرده است.
ذکراین نکته ضروری است که امام نه به معنای امام شیعه بلکه به معنای خلیفه،رییس می باشد.یعنی هرکسی درهرزمانی برای جلوگیری ازگمراهی وسردرگمی بایدکسی رابه عنوان رهبرورییس خودبداند.
نکته مهمی که دراینجاوجوددارداین است که طبق روایتی که شیعیان به آن استنادمی کنندمابایدنتیجه بگیریم که امامت ازاصول دین است حال بلافاصله این سوال شکل می گیردکه اصول دین بایدبه صراحت توسط خداونددرقرآن بیان شده باشد.مگرمی شود خداونداصول دین راکه پایه وبنیان مسلمان بودن است درقرآن نیاورد؟تمامی اصول دین درقرآن موجوداست همانندتوحید،معادونبوت...حالالطفابفرماییدکه درکجای قرآن سخن ازامامت به شکلی که شیعیان ادعامی کنندشده است؟
 

sanam_el

عضو جدید
همه مشکل شمااینجابودکه ازهمان اول مباحثه خودرابرحق می دانستیدوسعی درمتقاعدکردن طرف مقابل داشتید.پرواضح است که بحث کردن باشخصی همانندشمااتلاف وقت خواهدبودچراکه ازهمان اول تصمیمتان راگرفته اید،شمامباحثه نمی کنیدکه حقیقت راپیداکنید،مباحثه می کنیدکه طرف مقابل رامتقاعدکنیدومواظب هستیدکه تفکرات اوبرشماتاثیرنذاردچراکه فکرمی کنیداینگونه شماازراه به درخواهیدشد! خب معلوم است که مباحثات شمانتیجه ای نخواهدداشت.
چه قدر شما با آدم دعوا ارید!!!!!!!!!!من منظورم این بود که برا خودمم کلی سوال پیش اومد ک کسی نبود بش جواب بده.داشتم قاطی میکردم.
و در کل منظورم این بود که هر کسی نمیتونه از را برسه بره یکی دیگه رو متقاعد کنه تا وقتی خودش خیلی جاها شک داره.
در ضمن شما اگه ب سوال تاپیک توجه کنید میبینید که پرسیده چه طور میشه ی نفر رو متقاعد کرد نه این که چه طوری میشه مباحثه کرد که حقیقت رو پیدا کرد.
من گفتم رو خیلی چیزا شک دارم اما رو ی چیزایی هم یقین دارم.
 
  • Like
واکنش ها: elma

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
اولا ازطرف خودتان صحبت کنیدنه ازطرف سایرین.دومابازهم تکرارمی کنم چیزی راگفتم که فکرمی کنم عین حقیقت است وهیچ توهینی هم به مقدسات شمانکردم.تشبیه این احادیث به داستان های هری پاتربه نظرمن کاملاتوجیه پذیراست چراکه هردوحال وهوایی تخیلی دارندوهیجان انگیزهستند.متاسفانه هنوزفیلمی ازاین روایات نساخته اندوگرنه فروش این فیلم می تواندازهری پاترهم فراتررود! هردونویسنده تخیلات نیرومندی داشته اند.

همیشه سعی کنیدازخودتان سخن بگوییدنه اززبان دیگران.جالب است که بعدازوفات امام حسن عسکری دورانی درتشیع شروع می شودبه نام دوران حیرت بزرگ شیعیان.دورانی که شیعیان به فرقه های متعددی تقسیم می شوندچراکه فرزندی بعدازامام حسن عسکری نمی دیدند.وجودحدیثی درکتابی هیچ چیزی راثابت نمی کندپس بی جهت سخنی نگویید که حذف شده است چراکه نه اهل سنت نه شیعیان ادعاندارندکه کتبشان خالی ازاشکال است.اگرحذف شده است براحتی می توان این موضوع رابامراجعه به چاپ های قدیمی ترمتوجه شد.شمافکرمی کنیدنمی شودکتب شیعه رازیروروکردوتناقض پیداکرد؟اصلاتاحالاکتب خودتان راخوانده ایدکه ببینیدچقدراحادیث ناشیانه ومتناقض درآن وجوددارد؟دوست من چیزی که تادلت بخوادهست کتب مختلف شیعه وسنی است.ازکتبی پرازخرعبلات گرفته تاکتبی شناخته شده.اغراق نیست اگربگوییم ده هاهزارحدیث وروایت وجوددارد.خب واقعاشمامی خواهیدهیچ کدام ازاین ده هاهزارروایت یکدیگررانقض نکنند؟ببینیدشیوه کارمورخین آن زمان به شکل حرفه ای وتخصصی نبوده است ومی توان اشکالات زیادی درآنهایافت.اولاکه معمولاکتبی که تالیف شده اند،صدهاسال بعدازآن شخص یاحادثه نوشته می شوند.یعنی اینکه مورخ چاره ای جزاینکه به نقل کننده ای که خودش ازنقل کننده ای دیگرو...همینطورشایدسلسله این نقل کنندگان بیش ازده تاباشداعتمادکندندارد.بایددرنظرگرفت که آیاشخصی که حدیثی نقل می کندباقصدوغرض اینکاررامی کندیاخیرو...به همین دلیل است که حتی کتب تاریخی معروفی مثل تاریخ طبری هم پراست ازتناقضات چه برسددیگربه این کتب.مثلاجایی طبری روایت به آتش کشیده شدن خانه فاطمه رامی نویسدودرجایی دیگرحرفی دقیقابرعکس آن رامی زندوآن رانفی می کند.یادرجلدهای مختلف این کتاب شاهدهستیم که حادثه ای به شکل های مختلف ومتضادبازگومی شود.دلیلش هم کاملامشخص است چراکه مورخ صدهاسال بعدازوقوع حادثه زندگی می کندوخودش شاهدماجرانبوده است ومجبوراست فقط به شنیده های دیگران اعتمادکند.پس دیدن احادیث متناقض هیچ چیزی راثابت نمی کندومن به شماقول می دهم که ازاین دست احادیث صدهابرابردرکتب شیعه بیشتراست.حال بگذریم ازآن دسته مورخینی که باقصدوغرض ودلایل شخصی احادیثی راجعل کرده اند.برویدکتبی مثل بحارالانواررابخوانید.کتبی که مولفش هرچه ازهرجاوهرکسی شنیده درکتاب واردکرده .اینکه من می گویم اعتراف خودعلامه مجلسی است چراکه درزمان تالیف این کتاب تقریباکتاب حدیثی بین شیعیان وجودنداشت وبرای همین مجلسی شروع کردبه نوشتن کتاب حدیثی وچون عمرش کفاف نکردنتوانست احادیث درست ونادرست راازیکدیگرتفکیک کند.جالب است که خودعلامه مجلسی،یکی ازعلمای بزرگ شیعیان اعتقادبه تحریف قرآن داشت وحتی بابی هم درکتاب خودش دراین موردداشت.می بنینیدکه چقدراحادیث عجیب وغریب درهرکتابی می توان پیداکرد.
شمافکرمی کنیدکارسختی است که من هم بروم درسایت های سنی وشروع کنم به آوردن روایاتی که چیزی برعکس سخنان شمارانشان می دهد؟امااینکارفایده ای نداردچراکه کاراصولی ودرستی نیست.بایدخیلی ریشه ای تربه مسائل نگاه کردوعقل وخردراهم واردکرد.کاری که ابن خلدون مورخ سرشناس انجام داد.من دوست دارم حقیقت رابدانم وگرنه اگربخواهم می توانم سرخودم راباچندتاحدیث گول بمالم.کتابی که شمابه آن اشاره می کنیدپرازاحادیث عجیب هستندمثلاابن سنن احادیثی درباب تحریف قرآن دارد.به هرحال من دوست دارم نگاهی محققانه به موضوع داشته باشم وداشتن یک نگاه محققانه ممکن نیست مگربه وسیله داشتن دیدی بازونگاهی بخردانه ومنتقدانه واینکه بلافاصله تحت تاثیرنوشته های سایرین قرارنگیریم ودرموردش فکرکنیم ونظرات موافقین ومخالفین راباروی بازبخوانیم.


اولا شماکه سخن ازعلم وادب می زنیدفکرنمی کنیددورازادب است که برای نوشته های دیگران ازشکلک خنده استفاده کنیدوآن رابه تمسخربگیرید؟اینکارشمافقط شخصیت خودتان راپایین می آورد.درصورت تکرارازادامه بحث باشمامعذورم چون شماراناآشنابااصول اولیه بحث کردن می دانم.
دوما تعجبی نداردکه این جمله باعث تعجب وخنده شمامی شود.باتوجه به اعتقادات شماپرواضح است که عقل وخردجایی برای مانوردادن نداشته است وبرای همین سخن ازعقل وخردکمی درنظرشماعجیب جلوه می کند.

ببخشیدکدام 12 خلیفه؟به غیرازامام علی وامام حسن برای مدت بسیاراندکی کدام یک ازامامان شیعه به مقام خلافت رسیده اند؟نکندحضرت محمددروغ گفته؟حداقل سنی هاچهارتاخلیفه واقعی داشتند! نه 12 خلیفه ای که 9 تایشان خواب خلافت راهم ندیدندویکی هم بعدازقرن هاهنوزظهورنکرده است.
بزرگوارفکرمی کنم درمورداین دسته ازاحادیث به اندازه کافی توضیح دادم.آیامعقول است که حضرت محمدچنین روایت بسیارمهم وکلیدی رادریک جمع بزرگ بیان نکندتاهمگان بشنوند؟مگرغیرازاین است که روایت مهم باعث هدایت مردم می شودوآنهارابه راه راست هدایت می کندوشک وشبهه راازبین می برد؟آیامنطقی است که حضرت محمدازگفتن چنین روایتی دریک جمع بزرگ خودداری کند؟روایتی که تضمین کننده راه سعادت مسلمانان است؟عقل،عقل،عقل! طبق احادیث متعددومختلف عقل راه هدایت است.
دوماوهابی هاربطی به سنی هاندارند.لطفاسعی نکنیدوهابی هارابه سنی هابچسبانید.


متوجه منظورمن نشدید.من نگفتم معجزه رخ نمی دهد.بلکه گفتم وقوع یک معجزه هیچ ربطی به وقوع معجزه دیگرندارد.هرمعجزه ای شرایط خودش رادارد.دومااتفاقامن فکرمی کنم معجزه هم ازاصولی پیروی می کند.هرچیزی ازاصولی پیروی می کند.اصولامعجزه چیست؟اگرازاصولی پیروی نکندهرکسی می تواندادعاکندمعجزه ای کرده است چراکه سایرین راهی برای اینکه خلافش راثابت کنندندارند.من الان ادعامی کنم معجزه ای کردم.شماچگونه ادعای مراردمی کنید؟من بایدادعای خودم راثابت کنم.همین تفکرات موجب شده است تاکتبی مثل بحارالانوارپرباشدازخرافات.چراکه مولف آن می دانست که هرچیزی هم که به امام نسبت دهدشیعه باخودش می گویدچون وقوع معجزه امکان دارد،وامام هم قدرت انجامش راداردپس اینکارانجام شده است.
اجازه دهیدمن برعکس سوال شمارابپرسم.قبل ازاینکه شاه اسماعیل سفاک حکومت شیعه خودش رابرروی دریایی ازخون ایرانیان بی گناه تاسیس کنداکثریت ایرانیان سنی بودند.بسیاری ازمشاهیرایران،سنی بودند.آنهاچطور؟آنهابه اندازه شمادرک نداشتند؟این دیگرچطوراستدلالی است که شمامی کنید؟هرکسی ممکن است اشتباه کند.اگرقراربه اکثریت باشدکه شیعیان بدجوری دراقلیت هستند.

این رابرای باراول است می شنوم.اماچطورشمااینقدرراحت جمع می بندید؟چنددرصداززرتشتیان اینکارراانجام می دهند؟اگربه ابوالفضل وحسین اعتقاددارندوآنهاراشفادهنده می دانندوکاری راکه زرتشت برایشان نمی کندآنهامی کنندپس چراشیعه نمی شوند؟مسخره نیست؟به فرض که سخن شمادرست،عده ای زرتشتی هرکاری که دوست دارندمی توانندانجام دهنداین هرگزبه معنای درستی کاری نیست.ازکی تاحالامعیاردرستی کاری این شده که عده ای زرتشتی آن کارراانجام دهند؟نتیجه ای هم ندارد.البته پخش کردن آش ودادن آن به مردم بسیارخوب است واجربزرگی داردومسلمااجردنیوی واخروی دارد.
وقتی انسان چیزی رابه خودش تلقین می کند،آن راباورمی کندوهراتفاق خوبی که برایش پیش آیدآن رامرتبط باآن کارش می داند.مثلاهیتلر12 باربه جانش سوء قصدشداماهر12 بارجان سالم به دربرد.برای همین اوهمیشه به همراهانش می گفت که ازطرف خداانتخاب شده است تاقوم یهودراازمیان بردارد!
درمورددلایل قرآنی توسل لطف کنیددلایل قرآنی رابفرمایید.درموردحدیثی که ازعمرنقل کردیدهم من عمرراآدم خوبی می دانم همین. نه بیشتر! عمرهرکاری کرده به خودش مربوط است ومن انسانی دارای عقل وخردهستم وهرگزکورکورانه چیزی رانمی پذیرم.بعدهم اینکه عموی پیامبرزنده بودنه مرده.درموردتوسل به مردگان اگرمی توانیدازقرآن دلیل بیاورید.


من در جایی از بحث یادم نمیاد که گفته باشم عقاید اهل سنت خرافات است. از این کلمه استفاده نکرده ام چون خرافات چیزی است که هیچ مبنای عقلی و تاریخی نداشته باشد اما عقاید شیعه و سنی این طور نیستند.
هر دو گروه دفاعیاتی دارند.اما شما مکررا از لفظ خرافات استفاده کردید . من هم ملاصدرا فیلسوف بزرگ اسلامی را مثال اوردم و گفتم واقعا فکر میکنید فیلسوفی به این عظمت به خرافه اعتقاد داشته. بحث من بر سر درستی یا غلطی یک عقیده نیست . بحث بر سر این است که اون اعتقاد خرافه است یا نه؟ من میگم این اصطلاح درستی نیست که به عقاید گروه مقابلتان نسبت میدهید.

درباره معجزه اینکه میگویید باید ثابت کنم معجزه شده خوب من به شما میگویم باید خودتان تجربه کنید تا بفهمید .این در موارد متعددی اتفاق افتاده و وقتی به تعداد زیادی پیش میاد یا فرد خودش به چشم خودش میبینه خوب باورش میشه دیگه. بحث تلقین هم نیست.
اما اثباتش مثلا چطور ممکنه؟بازم داره خندم میگیره.
مثلا شما معجزات حضرت عیسی یا موسی را که در قران امده چطور قبول میکنید؟به چشمتان که ندیده اید.عقلانی هم که نیست.
خوب ما هم همینطوری دیگه. البته در مورد ائمه ما معجزه ها را قبول داریم چون معجزاتشان را به چشممان دیده ایم و این ما رو به یقین رسانده که انها افرادی از سوی خدا هستند و اتصال به عالم غیب دارند.

معجزه در هر جایی اتفاق نمیافته و از سنخ جادو و ... نیست. بلکه تنها بدست افرادی که فرستاده خدا هستند رخ میدهد و ما ائمه را فرستادگان خدا برای هدایت مردم میدانیم. پس عجیب نیست اگر معجزه ازشون سر بزنه.
اما باذن خدا صورت میگیرد و اینطور نبوده که هر لحظه ازشون سر بزنه. درباره پیامبران هم همینطور بوده .مستندات قرانی هم دارد. یعنی یک امر دائمی نبوده که هر کس از راه برسه بگه محمد فلان کارو بکن پیامبر بتواند انجام دهد بلکه باذن خدا صورت میگرفته.

قبلا هم گفتم من عمر و ابوبکر و عثمان را صاحب معجزه نمیدانم وشما هم چنین انتظاری از انها نداشته باشید چون انها اتصالی به غیب نداشته اند و از طرف خدا منصوب نشده اند. انها افرادی عادی بوده اند.به همین دلیل است که عمربن خطاب برای دعا کردن برای امدن باران هم به عموی پیامبر متوسل میشود. بنابریان عجیب نیست اگر اهل سنت به وجود معجزه در زمان حال اعتقاد نداشته باشند .

اینکه میگویید چرا حضرت اینگونه احادیث را در جمع بزرگی از مسلمانان مطرح نکرده. اتفاق غدیر خم در جمع کثیری اتفاق افتاد و میبینید که اثری نداشت و کردند انچه میخواستند بکنند را.
چون انها بدنبال اجرای حرف پیامبر نبودند . انها بدنبال فکرها و خواسته های خودشان بودند.انها هم پیامبر را فردی عادی مثل خودشان میدیدند.

اما خنده من از بابت این بود که شما درخواست چیزی را میکنید که خودتان هم انرا قبول ندارید.شما در جاهای مختلفی از بحث نشان دادید که اگر حدیثی از نظر خودتان غلط باشد انرا رد میکنید.
پس حدیث اوردن برای شما چه فایده ای دارد؟
شما میدانید که ماشیعیان (اثنی عشری) امام زمان را قبول داریم. من احادیثی از کتب اهل سنت ان هم از شش کتاب مورد قبولشان اوردم و حتی اشاره کردم که در این کتابها فصلهایی وجود دارد که درباره امام زمان صحبت شده است اما شما باز هم امام زمان را خیالی میدانید. پس اعتقادی به درستی مطالب این کتابها ندارید.پس حدیث اوردن برای شما بیفایده است .
البته شما قبلا هم اشاره کردید که نه شیعه هستید نه سنی اما عقایدتان به سنیها نزدیکتر است. خوب این یعنی اصول و عقاید شما نامشخص است. هرجا را صلاح بدانید قبول میکنید و هر جا را نفهمید کنار میگذارید. وهمین مطلب باعث میشه که این نوع بحث کردن بیفایده باشه
لذا من از ادامه این بحث بیفایده معذورم.
موفق باشید
 
آخرین ویرایش:

mahnik7

عضو جدید
سلام به همگی دوستان حقیقت جو!
قبل از هر چیز عذرخواهی مرا بپذیرید که مدتی طولانی بخاطر مشغله کاری نبودم !
خب البته در این مدت بعضی خوب قلم فرسایی کرده هرآنچه خواسته اند به رشته تحریر درآورده اند.
برای تک تک ادعاهای جناب کریزی جواب دارم! البته پر واضح است که شاید بعضی از موضوعات خود یک بحث مجزاست.
اما فعلا جواب پست 147 خودم را از سوی جناب اریس ندیدم.( جناب اریس مرا دریابید!)
 

سکولار

عضو جدید
کاربر ممتاز





مسیح:به مدت 3 روزغیبت صغری کرد
امام زمان:به مدت 5 سال غیبت صغری کرد
مسیح:بعد از 3 روز برگشت و افرادی را جانشین خودش کرد
امام زمان:بعد از 5 سال برگشت . افرادی را جانشین خودش کرد
مسیح:اعلام کرد که تا پایان جهان غیبت کبری میکنه ولی زنده هست و در روز قیامت ظهور میکنه
امام زمان:اعلام کرد که تا پایان جهان غیبت کبری میکنه ولی زنده هست و در روز قیامت ظهور میکنه



پی نوشت:یکی از الهه های ایین میترا دقیقا دارای این داستان هست .در یک مستند دیدمش


فکر کنید اون افرادی که قرمز کردم.اگر الان زنده بودند.چقدر به ریش این مردم میخندید و میگفتند عجب گاگولایی هستند این مردم
 

mahnik7

عضو جدید
و اما جناب کریزی!
خدا بیامرزد حسین کرد شبستری را !
اینگونه بحث کردن تا قیمت به جایی نمیرسد. یک موضوع را روشن کنید بعد موضوع دیگر.
شما بارها و بارها ادعای تعقل میکنید آنوقت همه چیز را با پیش فرضهای ذهنی خود میسنجید؟؟؟
شما میگویید عمر را ادم خوبی میدانید! خوب این یک پیش فرض است . از کدام منابع به این نتیجه رسیده اید؟؟؟
اگر روایتی از کتب اهل سنت برایتان یباورند میگویید وجود یک حدیث چیزی را ثابت نمیکند!!!!
براحتی به خود اجازه میدهید عقاید شیعه را خرافه بنامید! راه فرار را هم برای خود باز گذاشته اید که خود را سنی هم نمیدانید بلکه عقایدی نزدیک به آنها دارید!!!!!
اگر قصد دارید واقعا بحث کنید منابع و مواضع خود را مشخص کنید.
اگر هم میخواهید فقط به تهمتها و اهانتها ادامه دهید .....!
شما در پست 144 در پاسخ به لینکی که به عنوان جواب به شما ارائه شده ، حتی به خود زحمت نداده اید تمام آن صفحه را مطالعه کنید!!!! تا به مصادر اهل سنت برسید.
شما شیعه را متهم به تفسیر میکنید آنوقت خود میگویید منظور از امام حاکم است ! این تفسیر را از کجا آوردید؟؟؟؟
حال اگرچه میدانم قصه حسین کرد شبستری را دوباره نقل خواهید کرد اما در پایان از شما میخواهم که منابع و مواضع خود را مشخص کنید.
 

mahnik7

عضو جدید
مسیح:به مدت 3 روزغیبت صغری کرد
امام زمان:به مدت 5 سال غیبت صغری کرد
مسیح:بعد از 3 روز برگشت و افرادی را جانشین خودش کرد
امام زمان:بعد از 5 سال برگشت . افرادی را جانشین خودش کرد
مسیح:اعلام کرد که تا پایان جهان غیبت کبری میکنه ولی زنده هست و در روز قیامت ظهور میکنه
امام زمان:اعلام کرد که تا پایان جهان غیبت کبری میکنه ولی زنده هست و در روز قیامت ظهور میکنه
شما اینها رو از کدام منبع ذکر کردی؟
کی مسیح گفت روز قیمت ظهور میکنه؟ و اصلا ظهور در روز قیامت یعنی چه؟
در کدام کتاب خواندید که امام زمان گفت تا پایان جهان غیبت میکنه؟؟؟
کمی مطالعه!
 
بالا