من دین را به این عنوان که رویش اسم میزارند قبول ندارم.
هر کسی حتی یک بیخدا و بی دین هم یک راه روش زندگی برای خودش داره.
من هم برای خودم راه و روش برای زندگی دارم و خودم را محدود به هر دینی و ایینی و مکتبی نمیکنم.
بین همه کسانی که اینجا خودشون را شیعه مسلمون هم میبینند .ولی باز در راه و روش زندگی و دیدی که به دین دارند متفاوت هستند.
در واقع اون ها راه و روش یکسانی برای زندگی ندارند.
شهر شما را نمیدونم .ولی تو شهر ما اکثرین جوون ها نماز نمیخونند .مشروب میخورند.ولی باز هم خودشون را مسلمون و شیعه میدونند.
پس اونها راه و روش یکسانی برای زندگی ندارند .
ولی اگر نظر شما دین فقط اعتقاد به اشخاص باشه .یکی علی ع و خاندانش را به عنوان امام قبول داشته باشه.میشه شیعه.
خیلی متفاوت با راه و روش زندگی هست.
به نظر من یک کافر و یا یک شیعه یا یک صنی یا یک مسیحی همشون تو خیلی از فاکتور های اخلاقی برابری دارند.
یعنی یک بت پرست هم نمیگه که دزدی خوبی هست.یا دروغگویی خوب هست.
من حتی چند سال پیش که به خدا هم اعتقاد داشتم.ولی باز هم نمیگفتم مسلمانم یا شیعه هستم یا مسیحی هستم.
من با عقلم و همچنین استفاده از سخنان بزرگان اخلاق میسنجم که چی خوب هست و چی بد هست
یک جا حرف ایت الله منتظری را قبول میکنم .یک جا حرف لوتر کینگ مسیحی را.یک جا حرف انیشتین را.یک جا حرف کوروش بزرگ را.یک جا هم حتی حرف ریچارد داوکینز
من اینطوری نمیکنم که چون خدا را قبول ندارم .مثلا حرف خوبی که علی ع زده یا محمد ص زده را قبول نکنم.
عوضش همه حرف های یک نفر را قبول نمیکنم.