1.
جهان پر از خبر است
در این کرانه که ماییم روز و شب ده بار
خبر:
حوادث خونین و جنگ و شور و شر است
خبر:
تجاوز و بیداد و انفجار و فرار
گلوله باران، زندان، تهاجم و کشتار
سیاه نامه ناسازگاری بشر است
حکایت ستم آدمی به یکدگر است.
میان موج خبرهای تلخ وحشتناک،
که میزند به روان های پاک، تیغ هلاک!
به خویش میگویم:
خوشا به حال کسی
که در هیاهوی این روزگار، کور و کر است!
به زیر بارش رخدادهای ناهنجار
همیشه در دلم این باور، این یقین، که زمین
- زمین گم شده در پرده های دود و غبار-
هنوز دوست داشتنی ست
هنوز بذر محبت به سینه، کاشتنی ست.
هنوز در دلِ خاموش درّه های غریب
پرنده ای و درختی، گل و گیاهی هست
برای مردم آواره از مصائب جنگ
هنوز در بن تاریک غارها-شاید-
پناهگاهی هست
برای غرق شدن در بهشتِ بی خبری
هنوز راهی هست!