گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

afsaneh_k

عضو جدید
خدایا!
چنان نزدیکی
که نمی توانم ببینمت .
صدای تو هر لحظه با من سخن می گوید ،
اما من آن را نمی شنوم .
مرا به اعماق درونم ببر
تا شکوه بی پرده جمال تو را بشنوم .
مرا بیاموز
پیوسته تو را بجویم
و همواره به عنوان یگانه پناهم
به تو رو کنم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی‎ ‎و خدایی‎ ‎
نروم جز به همان ره که توام‎ ‎راه نمایی‎ ‎
همه درگاه تو جویم همه از‎ ‎فضل تو پویم‎ ‎
همه توحید تو گویم که به‎ ‎توحید سزایی‎
تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی‎ ‎تو ‏رحیمی‎ ‎
تو نماینده‌ی فضلی تو سزاوار‎ ‎ثنایی‎
بری از خوردن و خفتن بری از‎ ‎شرک و ‏شبیهی‎ ‎
بری از صورت و رنگی بری از‎ ‎عیب و ‏خطایی‎ ‎
نتوان وصف تو گفتن که تو در‎ ‎فهم نگنجی‎ ‎
نتوان شبه تو گفتن که تو در‎ ‎وهم نیایی‎ ‎
نبود این خلق و تو بودی نبود‎ ‎خلق و تو ‏باشی‎ ‎
نه بجنبی نه بگردی نه بکاهی‎ ‎نه فزایی‎ ‎
همه عزی و جلالی همه علمی و‎ ‎یقینی‎ ‎
همه نوری و سروری همه جودی و‎ ‎جزایی‎ ‎
همه غیبی تو بدانی همه عیبی‎ ‎تو ‏بپوشی‎ ‎
همه بیشی تو بکاهی همه کمی‎ ‎تو ‏فزایی‎
 

afsaneh_k

عضو جدید
خدایا !
خداياچگونه تورابخوانم درحالي که من، من هستم

(بااين همه گناه ومعصيت)
وچگونه ازرحمت تونااميدشوم درحالي که تو، توهستي
(باآن همه لطف ورحمت)
خدايا توآنچناني که من مي خواهم
مرانيزچنان کن که تومي خواهي
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا من در کلبه غبار گرفته خود چیزی دارم
که تو در عرش کبریایی ات نداری
من در اینجا چون تویی دارم
وتو چون خودی نداری.
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خداوندا تو در قران جاویدت هزاران وعده ها دادی تو گفتی که نامردان بهشتت را نمی بینند ولی من دیده ام نامرد نامردی که با خون یتیمانت کاخ می سازد اگر مردانگی این است به نامردی نامردان قسم نامرد نامردم اگر دستی به قرانت بیالایم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ماهى هميشه تشنه ام
در زلال لطف بيكران تو
مى برد مرا بهر كجا كه ميل اوست
موج ديدگان مهربان تو

زير بال مرغكان خنده هات
زير آفتاب داغ بوسه هات

- اى زلال پاك - !
جرعه جرعه جرعه ميكشم ترا بكام خويش

تا كه پر شود تمام جان من ز جان تو !
اى هميشه خوب !
اى هميشه آشنا !

هر طرف كه ميكنم نگاه
تا همه كرانه هاى دور

عطر و خنده و ترانه ميكند شنا
در ميان بازوان تو !

ماهى هميشه تشنه ام
اى زلال تابناك !

يك نفس اگر مرا بحال خود رها كنى
ماهى تو جان سپرده روى خاك ! .....

__________________
 

afsaneh_k

عضو جدید
خدایا از من دور نیستی که به دور دست ها بنگرم
از دیده ام نرفته ای که دیدنت را آرزو کنم
پنهان نبوده ای که برای پیدا کردنت از پای در آیم
با همه نا پیدایی در همه جا پیدایی
الهی خود را فراموش کرده ام که به یاد تو باشم
از دیگران گسسته ام که به تو بپیوندم
تو را در آیئنه چشمانم می بینم
در پرده پندارم درجای جای وجودم
در محراب سینه ام
در کعبه ام
الهی تو درجویبار رگ هایم جریانداری
در همه نفس هایم جاری هستی
در شگفتی های وجودم بودنت را به تما شا گذاشته ای
هر نگاهم تو را آیئنه داری می کند
و هر طپش دلم تو را فریاد میزند
خدایا در کعبه چرا ؟
تو در دیده منی سر گشتگی در بادیه ها چرا ؟
تو در دل منی در بی سوئی ها و بی کرانگی ها چرا ؟
نو در جان منی ...
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد

مسافر آسمانی

سعی کن دریابی مسافر آسمانی هستی

و فقط برای لحظه ای کوتاه در این جا به سر می بری

و سپس روانه دنیایی دلفریب و بی نظیر می شوی .

فکرت را به این زندگی کوتاه و این زمین کوچک محدود نکن .
عظمت روحی را که درون توست دریاب و آن را برای همیشه بیاد داشته باش
 

هزاردستان

کاربر فعال
كس ازمن سيه نامه تر ديده نيست

كه هيچــم فعــال پسنـديده نيست

جــــز اين كاعتمــادم بياري توست

اميــــدم بـــه آمــــرزگــاري توست

بضــــــاعـت نيـــــاوردم الا اميـــــد

خــــدايا ز عفـــوم مكـــن نــااميــد
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
خدايا...ياريم کن که مرغ خسته دلم راکه ديری است دراين قفس زندانی است، دراسمان آبی عشق توپروازدهم...
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
اي خالق مهربان
*مرا وسيله صلح و آشتي خود قرار ده
*تا آنجا که نفرت است... حامل عشق
*جايي که خطا کاري و بدي است ... حامل گذشت
*جايي که نادرستي است ... حامل درستي
*جايي که نا اميدي هست ... حامل اميد
*جايي که نفاق هست ... حامل يکرنگي
*جايي که شک هست ... حامل يقين
*جايي که تاريکي هست ... حامل نور
*و در جاييکه غم هست ... حامل شادي باشم
پروردگارا:
*کمکم کن که به جاي تسلي خواهي..تسلي دهم و به جاي درک شدن درک کنم..زيرا که پيدا کردن در گرو گم شدن است و با بخشش ديگران خود بخشوده ميشويم و در مرگ حيات جاودان پيدا مي کنيم
 

yamaha R6

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا از این سرنوشتی واسم نوشتی راضی ام اما با کمی دلخوری:cry:

آخه این حق من بود؟


هر بلای دیگه ای هم سرم بیا بازم می گم خداجون شکرت
 

afsaneh_k

عضو جدید
خداوندا...
من از احساس بيهوده بودن ؛ من از چون حباب آب بودن

من از ماندن چون مرداب مي ترسم


خداوندا...

من از مرگ محبت من، از اعدام احساس به دست دوستان دور يا نزديک مي ترسم

خداوندا…

من از ماندن مي ترسم خداوندا من از رفتن مي ترسم...

خداوندا...

من از خود نيز مي ترسم ...

خداوندا... پناهم ده
 

Mahdi JooN

عضو جدید
خدایا کفر نمی‌گویم

پریشانم،
چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟!
مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی.
خداوندا!
اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای ‌تکه نانی
‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌
و شب آهسته و خسته
تهی‌ دست و زبان بسته
به سوی ‌خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟!
خداوندا!
اگر در روز گرما خیز تابستان
تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی
لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرف‌تر
عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌
و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟!
خداوندا!
اگر روزی‌ بشر گردی‌
ز حال بندگانت با خبر گردی‌
پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت.
خداوندا تو مسئولی.




خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است،
چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
خداوندا!

تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن

در این دنیا چه دشوار است،

چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است…

دکتر علی شریعتی
 

afsaneh_k

عضو جدید
اي خدا! اي رازدار بندگان شرمگينت
اي توانائي كه بر جان و جهان فرمانروايي
اي خدا! اي همنواي ناله ي پروردگانت
زين جهان، تنها تو با سوز دل من آشنايي
-------
اشك، ميغلتد بمژگانم ز شرم روسياهي
اي پناه بي پناهان! مو سپيدرو سياه
بر در بخشايشت اشك پشيماني فشانم
تا بشويم شايد از اشك پشيماني گناهم
-------
واي بر من، با جهاني شرمساري كي توانم
تا بدرگاهت بر آرمنيمه شب دست نيازي؟
با چنين شرمندگي ها، كي زدست من بر آيد
تا بجويم چاره يدرد دلي از چاره سازي؟
-------
اي بسا شب، خواب نوشين، گرم ميغلتد بچشمم
خواب ميبينم چو مرغي ميپرم در آسمان ها
پيكر آلوده ام را خواب شيرين ميربايد
روح من در جستجوي ميپرد تا بيكران ها
-------
بر تن آلوده منگر، روحپاكم را نظر كن
دوست دارم تا كنم در پيشگاهت بندگي ها
من بتو رو كرده ام، برآستانت سر نهادم
دوست دارم بندگي را با همه شرمندگي ها
-------
مهربانا! با دلي بشكسته، رو سوي تو كردم
رو كجا آرم اگر از درگهت گوئي جوابم ؟
بيكسم،در سايه ي مهر تو مي جويم پناهي
از كجا يابم خدائي گر بكويت ره نيابم ؟
-------
اي خدا! اي راز دار بندگان شرمگينت
اي توانائي كه بر جان وجهان فرمانروايي
اي خدا! اي همنواي ناله ي پروردگانت
زين جهان، تنها تو باسوز دل من آشنايي
 

سیاهچاله

عضو جدید
ای هستی اگاه که پنهان از دیده ای در جهان هستی و برای جهان هستی تو می توانی صدایم را بشنوی زیرا تو درون منی و تو می توانی مرا ببینی زیرا تو بصیری لطف کن و در روح من دانه ای از حکمتت بکار تا در جنگل تو ببالد و از میوه های تو بیاورد.امین


و اگر می خواهید خدا را بشناسید در پی کشف رازها نباشید .بلکه به گرداگرد خویش نگاه کنید او را خواهید دید که با کودکانتان سرگرم بازی است .و به اسمان بنگرید او را خواهید دید که در میان ابرها گام برمی دارد در حالی که دست هایش را در اذرخش دراز کرده و در باران پایین می اید.
او را خواهید دید که در گل ها می خندد انگاه به پا می خیزد و در لابلای درختان دستانش را برای شما تکان می دهد​
[FONT=Arial (Arabic)]
[/FONT]
 

afsaneh_k

عضو جدید
بزرگا !
مگر مي توان شيريني عشق تو را چشيد و از تو روي گردان شد ؟
مگر مي توان لذت همجواري با تو را درک کرد و ميل جاي ديگر داشت ؟

لطيفا !
آيا شود که من نيز دوست تو باشم و به عشق و محبت تو پاک گردم ؟
شود که شوق ديدارت بال پروازم را بگشايد و به خوب و بد راه دگر نينديشم ؟

جميلا !
توان روي تو ديدن و نعمتي ديگر خواستن ؟
توان رضايت تو را داشتن و چشم به ديگري دوختن ؟

از تو مي خواهم که مرا براي ديدن رويت انتخاب کني
اين تن را براي عبادتت ، لايق
اين قلب را براي شيداييت ، عاشق
اين چشم را براي ديدنت ، شايق
و اين جان را به مقام قربت ؛ واصل گردان
مي خواهم يک واصل باشم...
 

afsaneh_k

عضو جدید
من بی آن که کلامی بگويم
تو خود آشکار از ناگفته ها آگاهی
پس چه گويم جز کرمت
جز آنکه محتاجم
و هميشه سهم ما از دريایی عظيم
شبنمی بوده است
و از آسمانی بزرگ
قطره باران.
امروز نيز همچون گذشته،تو را محتاجم
و باز به شوق کرامات تو
نبضم می زند
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
در طوفان زندگی،
با خدا بودن ،
بهتر از ناخدا بودن است
 

afsaneh_k

عضو جدید
خدايا
چه تنگ و تيره تار است راهي كه دلالت تو درآن نيست و چه روشن و چه حقيقت‌نما و منير، راهي كه هدايت تو در آن است .

خدايا
در آن دلي كه لطافت حضور تو نيست، از هرچه عشق و خوبي و لطف خالي است .

خدايا
درجاده‌اي كه نسيم عنايت تو نمي وزد و ماهتاب رحمت تو نمي‌تابد، كدام دل راه به حقيقت تو مي‌برد؟

خدايا
ما را از ظلمات راه‌هاي ضلالت، نجات‌بخش و به روشناي طريق هدايت خويش راهنمايي كن .

خدايا
راه‌هاي منتهي به تو به تعداد نفوس آدمي است، بي‌نهايت است.

ما را از نزديك‌ترين راه به خويش برسان .


دريافتي از مناجان خمس عشره
 

afsaneh_k

عضو جدید
پروردگارم
به ما صبر تحمل و ایستادگی در راهت را عطا کن و استقامت رضایت به رضای تو . و توان شکر گذاری در آن هنگام.
آمین
 

afsaneh_k

عضو جدید
خدا را شكر


Thanks God




خداراشكر كه تمام شب صداي خرخر شوهرم را مي شنوم . اين يعني او زنده و سالم در كنار من خوابيده است.


I am thankful for the husband who snores all night, because that means he is healthy and alive at home asleep with me


____________




خدا را شكر كه دختر نوجوانم هميشه از شستن ظرفها شاكي است.اين يعني او در خانه است و در خيابانها پرسه نمي زند.


I am thankful for my teenage daughter who is complaining about doing dishes, because that means she is at home not on the street


____________


خدا را شكر كه ماليات مي پردازم اين يعني شغل و در آمدي دارم و بيكار نيستم.


I am thankful for the taxes that I pay, because it means that I am employed.


____________




خدا را شكر كه لباسهايم كمي برايم تنگ شده اند. اين يعني غذاي كافي براي خوردن دارم.


I am thankful for the clothes that a fit a little too snag, because it means I have enough to eat


____________




خدا را شكر كه در پايان روز از خستگي از پا مي افتم.اين يعني توان سخت كار كردن را دارم.


I am thankful for weariness and aching muscles at the end of the day, because it means I have been capable of working hard


____________




خدا را شكر كه بايد زمين را بشويم و پنجره ها را تميز كنم.اين يعني من خانه اي دارم.




I am thankful for a floor that needs mopping and windows that need cleaning, because it means I have a home


____________




خدا را شكر كه در جائي دور جاي پارك پيدا كردم.اين يعني هم توان راه رفتن دارم و هم اتومبيلي براي سوار شدن.




I am thankful for the parking spot I find at the far end of the parking lot, because it means I am capable of walking and that I have been blessed with transportation


____________




خدا را شكر كه سرو صداي همسايه ها را مي شنوم. اين يعني من توانائي شنيدن دارم.


I am thankful for the noise I have to bear from neighbors, because it means that I can hear


____________




خدا را شكر كه اين همه شستني و اتو كردني دارم. اين يعني من لباس براي پوشيدن دارم.


I am thankful for the pile of laundry and ironing, because it means I have clothes to wear


____________




خدا را شكر كه هر روز صبح بايد با زنگ ساعت بيدار شوم. اين يعني من هنوز زنده ام.


I am thankful for the alarm that goes off in the early morning house, because it means that I am alive


____________




خدا را شكر كه گاهي اوقات بيمار مي شوم. اين يعني بياد آورم كه اغلب اوقات سالم هستم.


I am thankful for being sick once in a while, because it reminds me that I am healthy most of the time


____________




خدا را شكر كه خريد هداياي سال نو جيبم را خالي مي كند. اين يعني عزيزاني دارم كه مي توانم برايشان هديه بخرم.


I am thankful for the becoming broke on shopping for new year , because it means I have beloved ones to buy gifts for them


____________




خداراشكر...خدارا شكر...خدارا شكر


Thanks God Thanks God Thanks God

 

afsaneh_k

عضو جدید
دوستی با خدا شما را متحول می کند...

گفتگویی نا متعارف با خدا برگرفته از کتاب دوستی با خدا . نوشته نیل دونالد والش
-عشق چیست؟
-عشق هیچ قید و شرط ، محدودیت و نیازی ندارد . چون بی قید و شرط است برای ابراز آن به وسیله ای نیاز نیست و در مقابل ، هیچ نمی خواهد و تاوانی نمی گیرد.
چون نامحدود است،‌هیچ محدودیتی را بردیگری تحمیل نمی کند . آن کسی را که نمی خواهد نگه داشته شود ، نگه نمی دارد . آنچه را که با شادمانی پذیرا نشوند ،‌نمی دهد . عشق ازاد است . عشق آن است که آزاد است ،زیرا آزادی فطرت خداونداست و عشق تجلی خداوند است.
- این زیبا ترین تعریفی است که شنیده ام اما چگونه می توان بی هیچ مشکلی باتمام افراد احساس یگانگی کرد و گرفتارمشکلی نشد؟
- چه نوع مشکلی؟
- هر مشکلی که فکر کنی ! عشق یک طرفه ، انتظارات بر آورده نشده ، یارحسود ، هرچه که نامببری.......
- موضوعی را پیش کشیده ای که دلیل اصلی وجود درد و رنج را در تجربه ای که در سیاره شما (عشق ) خوانده می شود ، نشان می دهد . دلیل اصلی این که شما
دوست داشتن همدیگر و در نتیجه دوست داشتن خداوند را چنین دشوار می یابید ،همین است.
در این سیاره دوست داشتن کسی بدون نیازبه او قابل تصور نیست ، جایی که دوست داشتن بی قید و شرط به ندرت روی می دهد و جایی که دوست داشتن نامحدود تمامی افراد ( نادرست) محسوب می شود . می توانی این سه مورد راسه
نابود کننده اصلی عشق بنامی:
۱-احساس نیاز
۲-توقع
۳-حسادت
شما در دنیایی زندگی می کنید که به شما آموزش داده اند که خدا حسود است وتوقعات بسیاری داردو چنان نیازمند است که اگر عشق او را جبران نکنید شما رامکافات و به عذاب الهی دچار می کند. اکنون این آموزش ها بخشی از افسانه فرهنگی شما شده است و چنان در ذهن شما رسوخ کرده است که برای ریشه کن کردن آن باید گام های بسیار بزرگی بر دارید و اگراین گام ها را بر ندارید ، نمی توانید امید داشته باشید که که همدیگر را در حقیقت دوست داشته باشید چه رسد به من......
بیشتر شما تفاوت میان عشق و نیاز رانمی دانید ، در نتیجه این دو را با هم اشتباه می گیرید و این اشتباه را هر روز تکرار می کنید.
بسیاری از شما آنچه را که دارید می دهید تاآنچه را که می خواهید به دست آورید و این روند راعشق می نامید و فکر می کنید که این روش ابراز عشق به یکدیگر است ، زیرابه شما آموزش داده اند که خداوند به این روش به شما عشق می ورزد . { اگر مرادوست داشته باشی ،تو را به بهشت می برم ، و اگر نه ، نمی برم}.به شما گفته اندخدا این گونه است و در نتیجه شما هم این گونه شده اید.
حقیقت آن است که خدا به چیزی نیاز ندارد و در نتیجه چیزی را برای شما لازم نمی داند.
واقعیت این است: دوستی با خدا شما را متحول می کند.
واقعیت این است: دوستی با خدا شما را متحول می کند.
دوستی با خدا شما را متحول می کند.
 
بالا