گفتمان معماری ...

khodaparasti

عضو جدید
با درود به همه،
من رشته ام معماری یا عمران نیست به همین خاطر شاید نظرم بی طرفانه محسوب شود.
گفته شده است " مهندسی حرفه ای است که در آن از دانش علوم پایه که از آموزش، تجربه و عمل به دست آمده است بهره برداری عملی صورت گرفته و از آنها در سازندگی جامعه و رفاه انسانها استفاده می شود."
بد نیست به این نکته هم اشاره کنم که "مهندس" با "دانشمند" تفاوت دارد. بهترین تعریف را در این مورد به باور من آقای فون کارمن (Von Karman) انجام داده است. ( بچه های مکانیک ایشان را به خوبی می شناسند چون در زمینه تئوری سیالات و تونل باد صاحبنظر بوده و چندین فرمول به نام خود دارد) ایشان این تفاوت را اینگونه بیان می کند:
دانشمند چیزی را که قبلا وجود داشته است، کشف می کند. مهندس چیزی را می آفریند که قبلا وجود نداشته است.
“ A scientist discovers which exist, an engineer creates what has never been.”
کشورهای پیشرفته برای ارزیابی دانشکده های مهندسی به جای بررسی سرفصل های درسی، نحوه ادراک و برداشت دانش آموختگان مهندسی از حرفه مهندسی مورد ارزیابی و تاکید قرارمی گیرد. به عنوان مثال هیئت ارزشیابی دانش و فناوری آمریکا (ABET) ویژگی های زیر را برای مهندسان در آمریکا تعیین کرده است :
1- توانایی طراحی سیستم ها، قطعات و فرآیندها برای رفع نیازهای جامعه
2- توانایی عملکرد در حوزه مهندسی در گروه های چند منظوره تخصصی
3- توانایی شناخت، فرموله کردن و حل مسائل مهندسی
4- درک تعهدات اخلاقی و حرفه ای
5- توانایی برقراری ارتباطات مؤثر
6- آموزش گسترده برای درک اثر حل مسائل مهندسی بر جامعه و دنیا
7- آگاهی از تحولات روز
8- توانایی به کار بردن تکنیکها، مهارتها و ابزارهای مدرن مهندسی در انجام دادن عملیات مهندسی

با آرزوی کامیابی و شادکامی همه دوستان
 

Body Guard

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
با درود به همه،
من رشته ام معماری یا عمران نیست به همین خاطر شاید نظرم بی طرفانه محسوب شود.
گفته شده است " مهندسی حرفه ای است که در آن از دانش علوم پایه که از آموزش، تجربه و عمل به دست آمده است بهره برداری عملی صورت گرفته و از آنها در سازندگی جامعه و رفاه انسانها استفاده می شود."
بد نیست به این نکته هم اشاره کنم که "مهندس" با "دانشمند" تفاوت دارد. بهترین تعریف را در این مورد به باور من آقای فون کارمن (Von Karman) انجام داده است. ( بچه های مکانیک ایشان را به خوبی می شناسند چون در زمینه تئوری سیالات و تونل باد صاحبنظر بوده و چندین فرمول به نام خود دارد) ایشان این تفاوت را اینگونه بیان می کند:
دانشمند چیزی را که قبلا وجود داشته است، کشف می کند. مهندس چیزی را می آفریند که قبلا وجود نداشته است.
“ A scientist discovers which exist, an engineer creates what has never been.”
کشورهای پیشرفته برای ارزیابی دانشکده های مهندسی به جای بررسی سرفصل های درسی، نحوه ادراک و برداشت دانش آموختگان مهندسی از حرفه مهندسی مورد ارزیابی و تاکید قرارمی گیرد. به عنوان مثال هیئت ارزشیابی دانش و فناوری آمریکا (ABET) ویژگی های زیر را برای مهندسان در آمریکا تعیین کرده است :
1- توانایی طراحی سیستم ها، قطعات و فرآیندها برای رفع نیازهای جامعه
2- توانایی عملکرد در حوزه مهندسی در گروه های چند منظوره تخصصی
3- توانایی شناخت، فرموله کردن و حل مسائل مهندسی
4- درک تعهدات اخلاقی و حرفه ای
5- توانایی برقراری ارتباطات مؤثر
6- آموزش گسترده برای درک اثر حل مسائل مهندسی بر جامعه و دنیا
7- آگاهی از تحولات روز
8- توانایی به کار بردن تکنیکها، مهارتها و ابزارهای مدرن مهندسی در انجام دادن عملیات مهندسی

با آرزوی کامیابی و شادکامی همه دوستان

:gol::gol::gol::gol:
چیز هایی رو که بچه های معماری نتونستن بگن رو شما گفتی عزیز ، اصولی ، و منطقی...
ممنونم ازت دنیا دنیا...
 

khodaparasti

عضو جدید
چند جمله را باید به پست قبلی خودم بیفزایم (اگر چه غیر مرتبط به نظر می رسند)

1- ز یزدان و از ما بر آنکس درود........... که تارش خرد باشد و داد، پود (فردوسی)
2- در هر حرفه‏ ای که هستید، نه اجازه دهید به بدبینی ‏های بی حاصل آلوده شوید و نه بگذارید بعضی لحظات تاسف بار که برای هر ملتی (و برای هر فردی) پیش می‏ آید، شما را به یاس و نا امیدی بکشاند .در آرامش حاکم بر آزمایشگاه‏ ها، کارگاه‏ ها و کتابخانه هایتان زندگی کنید . نخست از خود بپرسید: من برای یادگیری و خودآموزی چه کرده ‏ام؟ سپس همچنان که پیش می ‏روید، بپرسید: من برای کشورم چه کرده ‏ام؟ این پرسش را آن قدر ادامه دهید تا به این احساس شادی بخش و هیجان ‏انگیز برسید که: شاید، سهم کوچکی در پیشرفت و اعتلای بشریت داشته‏ اید . اما هر پاداشی که زندگی به تلاش‏ هایمان بدهد یا ندهد . هنگامی که به پایان تلاش‏ هایمان نزدیک می‏شویم، همه باید حق آن را داشته باشیم که با صدای بلند بگوییم: من آنچه در توان داشتم، انجام داده ‏ام .» ( لویی پاستور )
3- ریاضیات، موسیقی ذهن است و موسیقی، ریاضیات دل (ناشناس)
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:gol::gol::gol::gol:
چیز هایی رو که بچه های معماری نتونستن بگن رو شما گفتی عزیز ، اصولی ، و منطقی...
ممنونم ازت دنیا دنیا...
در مورد پیامی که گذاشته بودی ،واقعا نمیدونم دنبال چی هستی؟فقط میخای اثبات کنی عمران مهندس تحویل جامعه میده و معماری نمیده.
اینکه فرموده بودید عمران یعنی موتور نمیدونم چی چی .اون هیچ پایه و اثساسی نداره و نظر شماست.
به هر حال من بحثی ندارم شما میتونی فکر کنی که فقط عمرانیها مهندسن.البته اگر مهندس همینه که شما میگی .فکر میکنم همون مهندس نباشیم بهتره.چون عملکرد مهندسین عمران عزیز احتیاج به بحث نداره.
با افتخار میگم ارچیتکت هستم و تا ارچیتکت نباشه مهندس عمران (موتور محرکه) کاری برای انجام نداره.نمیدونم چطور موتوریه پس
و در اخر چه خوبه که مصداق این ابیات باشیم تا سر مهندس بودن یا نبودن جنجال کنیم
ای مرغ سحر عشق زپروانه بیاموز...............................کان سوخته را جان شد و اواز نیامد
این مدعیان در طلبش بیخبرانند..................................کان را که خبر شد خبری باز نیامد

همه مهندسین (عمرانیهای عزیز) و غیر مهندسین (بقیه ادمای دنیا) موفق باشید
 
آخرین ویرایش:

mehrazban

کاربر بیش فعال
  • آیا دوران starchitect و خداوندگاران دنیای معماری که اصول معماریشان انقلاب و تحول معماری معماری را سبب می شدند به سر آمده و یا نه؟


  • با نگاهی به بعضی سایت ها و مجلات معماری خارجی به اسامی معمارانی برمی خوریم که شاهکارهای معماریشان که با تکرار شده اند و شاید اصول تازه ای را در معماری بنیان نهاده اند ! ولی ما در ایران هنوز نامی از آنها نشنیده ام و شاید به تعداد انگشتان کمتر یا بیشتر چند نفری از بزرگان معماری را بشناسیم ! چرا ؟ این مساله به ما بر میگردد و یا فکر میکنید در جهان عمومیت دارد !؟


  • تا چه میزان جوایز و عناوین معماری جهانی و یا ملی را که داده می شود به حق می دانید؟ چرا نام برخی از معماران تاثیرگذار تا به حال در بین برندگان جوایز بزرگ خالی است!؟


  • تا چه حد شاهکارهای معماری را که به نام برخی بزرگان معماریمان میشناسیم از آن خود آنها می دانید و یا معماران ناشناخته ای که در دفاتر معماری بزرگ آنها فعالیت می کنند!!؟


با سلام ...

من به درستی منظور آقای DDDIQ رو متوجه نشدم و نمی دونم ایشون از پس پرده ذهنشون به دنبال چه هدف و منظوری هستن ولی خب باید بگم :

سوال اول :
همیشه تا بوده و هست کسانی هستن که به خاطر بزرگی افکارشون ، سردمدار جوامع بشری باشن !!! آیا شما دوره ای تاریخی رو سراغ دارین که به هر علتی نام و آوازه ای از بزرگان اون عصر وجود نداشته باشه ... مسلما ً خیر . خیلی ساده اس ... جدای از اینکه این نام و آوازه به جابوده و یا نه ... بزرگان بشر در هر دوره ای و هر عصری وجود داشته و خواهند داشت !!! چون اونها از عصر خودشون جلوتر بودن و به همین خاطر نامشون به یادگار مونده ... در معماری هم همینطوره !

قطعا ً بدونین که چند سال دیگه شاهد نام ها و اسامی جدیدی در عرصه معماری خواهیم بود و این بدین معنا نیست که بزرگان گذشته یادشون از بین ما میره و یا این موضوع دلیلی بر نقصان فکر و اندیشه اونها باشه ... همین بزرگانی که ما ازشون به عنوان نوابغ معماری امروز یاد می کنیم به ما یاد دادن که خانه روبی و یا ساووی چه بناهای ارزشمندی هستن ( البته صرف نظر از نظرات خاص،کلیت کلام رو در نظر بگیرین )

اگه شما تونستین نام ایمحوتپ ، برونلسکی ، برامانته و ... رو از تاریخ حذف کنین من هم قول میدم که نام پیانو ، رایت ، آیزنمن رو براتون حذف کنم !!!
خود حقیر در یک مستند معماری که دیدن اش برام خودم خیلی تکان دهنده بود ؛ از زبان ریچارد راجرز شنیدم و ...
وقتی راجرز در مورد فیلیپ جانسون ( که خودش از اون به عنوان استادش یاد می کرد ) ، صحبت می کرد آنچنان متحیر بودم که پیش خودم گفتم یعنی میشه یه روزی پی به شخصیت واقعی فیلیپ جانسون برد !!! راجرز از اون به عنوان یک نابغه ی بی چون و چرا نام می برد !!! این مثال رو زدم که بگم برای همون کسانی که ما امروزه اونارو بزرگان عرصه معماری می دونیم ، اساتید گذشته قداست فراوانی دارن !!!
چون چیزایی رو که بلدن از اونها یاد گرفتن و ... و اگه مخالفتی هم دارن بنا به دلایلی که می دونن و هیچ وقت از اونها به عنوان شخصی بی سواد و ... یاد نمی کنن !!!
و حتی خود شما مسلما ً اساتیدی داشتین که همیشه از اونا به عنوان معمارانی در حد خودشون بزرگ ، ازشون یاد می کنین ... تمامی این بیان نشون میده که هیچ وقت نام بزرگان از بین نمیره ... و خود شمایی که شاید الآن دارین جبهه می گیرین که نام بعضی از افراد چرا باید وجود داشته باشه ، خودتون در پرآوازه کردن اونها نقش دارین ... چون در موردشون صحبت می کنین و تاپیک برگذار می کنین و ...

سوال سوم :
گر چه خودم قبول دارم که توی بعضی از دفاتر معماری اشخاص بسیار با نبوغ و ماهری فعالیت دارن که همیشه زیر سایه اسمی بزرگتر دیده و شناخته نمی شن.... ولی فراموش نکنیم که همیشه هم اینگونه نیست !!!
اگر زاها حدیدی وجود نداشت ... پرسنل زیر دستی هم وجود نداشت !!! توانایی اداره یک دفتر بزرگ در سطح کلان بین المللی نه تنها مهارت معمارانه می خواد بلکه سابقه ، مدیریت ، سرمایه ، هدایت و فکر هم می خواد !!! اگر شما با من مخالفین به حقیر بگین همونایی که به نظر شما توی این دفاتر بزرگ کار می کنن و نامی ازشون شنیده نمیشه چرا نمی رن و خودشون به یک معمار بزرگ تبدیل بشن ؟! می دونین چرا ؛ چون اونها هنوز خیلی مهارت معمارانه و سایر دلایی رو که ذکر کردم ندارن !!!!!
آیا فقط لوئیس کان شاگرد لوکوربوزیه بود ؟ پس چرا به جزء معدودی انگشت شمار نامی از سایر شاگردان لوکوربوزیه نیست !!! همه ی اونا سرمایه نداشتن ، همه اونا مشکلات شخصی داشتن ، همه اونا توی ایران بودن و ... نخیر اونا به اندازه مثلا ً لوئیس کان بزرگ نشده بودن ... تلاش می خواد که خیلی ها ندارن !

مگه روزی رایت شاگرد و زیر دست سالیوان نبود ، ولی رایت شد چرا ؟ چون اراده کرد و همیشه جلوتر از عصر و زمان خودش بود !!!
البته مطمئن هستم کسانی هم وجود دارن که بسیار بزرگن ولی بخاطر خیلی دلایل نامشون رو همیشه پنهان می کنن !!! شاید بشه در این خصوص نام برنده جایزه 2009 رو برشمرد که حتی الآن هم اسم اش به ذهنم نمیاد ... شاید خیلی بزرگتر از حد تصورات ما ...
در پایان عرض کنم ؛ که گرچه به وضوح معتقدم بیشتر اسامی ای که میشناسیم خیلی هم کار خاصی نکردن و به قول بعضی دوستان کار و ارزش خیلی معماران کمتر شناخته شده بر کار اونها ارجحه ... ولی من به شخصه دنیای معماری رو بدون نام اونها نمی تونم متصور بشم !!! دلیل کاملا ً مشخصه معماری در اصولی شناخته شده ثابت و پایداره ( که نمی خوام توضیح بدم ) ولی با سلیقه همراه و هر معمار بزرگی گرچه می تونه به طریق سایر سبک ها و رویکرد های معماری عمل کنه ولی همیشه از سلیقه ی خودش مدد می گیره و به اصطلاح دارای امضاء طراحیه ...
 

mehrazban

کاربر بیش فعال
درود فراوان.
1-خیر.بایستی توجه داشته باشیم پیشنیازهرگونه تحول در معماری (به جهت رابطه تنگاتنگ معماری و فنون اجرا)تحولات در تکنولوژی میباشد.لذا تا پیشرفتهای شگرفتی در زمینه صنعت ساختمان (همانند انچه در صنعت خودرو یا فناوری اطلاعات میبینیم)بوجود نیامده شاهد تحول آنچنانی (همانند اغاز دوره مدرن) در معماری نخواهیم بود.این تکنولوژی است که طرح را اجرایی میکند.شما طراحی خودرو های دهه 60 را با امروز مقایسه کنید.معماری دهه 60 را هم با امروز مقایسه کنید متوجه منظور بنده خواهید شد.طی 50 سال گذشته اتفاق خاصی در عرصه معماری نیفتاده.داستان کم کاری معماران نیست.مشکل متریال جدید است.

2-معیار نهادن نقد معماری و معمار به میزان مقبولیت انها در عرصه ژورنالیسم کار صحیحی نیست.همانگونه که همه میدانیم اکثر مجلات معماری با دریافت هزینه اقدام به انتشار اثار مینمایند و کار انها بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد.

3-هر جایزه و عنوانی اعتبار خود را از هیات برگزار کننده و سیاستها و اهداف انها کسب میکند.حال برخی جوایز اعتبار انچنانی ندارند و برخی دیگر منبع افتخار.

4-متاسفانه فرهنگ فعالیت انفرادی در ایران باعث این مشکل شده که معماران موفق اکثرا تنها کار میکنند(بگذریم از اپراتور ها و نقشه کشها و...).اما آنانی که دفاتر پویا دارندو با تفکر جمعی اقدام به معماری مینمایند معمولا نام دست اندر کاران پروژه و همکاران طرح را اعلام میکنند.اما به هر صورت مدیریت و تعیین خط مشی طراحی به عهده هرکس که باشد پروژه به نام او تمام خواهد شد.

حقیر با گزینه های 2 - 3 - 4 موافقم !!! و کاملا ً درسته ...

اما در خصوص پاسخ اول :

جدای از اینکه ارتباط ای بین سوال اول و پاسخ این دوست عزیز نمی بینم ولی باید عنوان کنم که :

گر چه سخن ایشون کاملا ً درسته که بین معماری و تکنولوژی همون عصر ارتباط تنگاتنگی وجود داره ... ولی این نوع قضاوت اشتباه است !!!
من هم موافقم که اگر سیمان کشف نمیشد مثلا ً رومی ها نمی تونستن طاق های بزرگ طراحی کنن ... و یا اگر کلیسای سانتا ماریا دلفیوره از تکنولوژی دو پوسته بودن بهره نمی گرفت ، ساخته نمی شد ... ولی این بدین معنا نیست که تکنولوژی ارجح از معماریه !!!!

آیا خانه آبشار از تکنولوژی خاصی بهره گرفته ؟ آیا مصالح خیلی پیشرفته ای در ساخت اون دخیلی بودن ؟ این بنا همون موقعی طراحی و ساخته شد که ابر برج های نیویورک و شیکاگو روی شهر ها سایه می انداختن و معماران زیادی در حسرت آموختن تکنولوژی ساخت اینگونه بنا ها بودن ... من معتقدم معماری با احساس همراه وگرنه چیزی به جزء تکه هایی از آجر و سنگ نیست !!!

همه ما معماران بزرگی رو می شناسیم که حتی یکبار هم از تکنولوژی های خیلی پیشرفته استفاده نکردن ولی بناهاشون خیلی زیبا هستن و مورد پسند ما ... در صورتی که هم در عصری زندگی می کردن که تکنولوژی برتر وجود داشته و هم توانایی استفاده از اون رو می دونستن !!!

در کلام آخر بگم :
" از هر عنصری که به یک معمار اجازه میده که در نمایش هنرش تواناتر باشه و اون رو خلاق تر کنه بهره می گیرم ولی در هر جا و موقعیتی که دوست دارم ازش استفاده می کنم !!!!! "

اگر ما نحوه اجرای دایره رو بلدیم این بیدن معنا نیست که همه کارای ما باید دارای منحنی ها و دوایر باشن ... اگر می تونیم از فلز خیلی خوب بهره بگیریم این بیدن معنا نیست که باید آجر رو کنار بذاریم ... و ...
پس تکنولوژی ای وجو داره تا ما بهتر معمارانه عمل کنیم نه اینکه ما صبر می کنیم تا تکنولوژی پیشرفت کنه و یا هر زمان که تکنولوژی برتری وجود داشت معماری برتری هم وجود خواهد داشت !!!
 

hadi1525

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
  • آیا دوران starchitect و خداوندگاران دنیای معماری که اصول معماریشان انقلاب و تحول معماری معماری را سبب می شدند به سر آمده و یا نه؟

با سلام خدمت دوستان عزیز
نه، به نظر من معماری امروز برگرفته از معماری گذشته است و از آن دوران به بعد معماری با گذشت زمان پیشرفت کرده و صاحب سبک ها و گرایش های مختلفی شده است. میشود گفت که معماران و طراحان بزرگ و صاحب سبک با توجه به معماری ما قبل خود و با تجربیات و آموخته هایی از سبک ها و معماران پیشین خود توانسته اند سبک ها و آثار مهمی را خلق کنند.
به نظر من عرصه معماری هنوز هم به تحولات بزرگ نیازمند است بخصوص در ایران.


  • با نگاهی به بعضی سایت ها و مجلات معماری خارجی به اسامی معمارانی برمی خوریم که شاهکارهای معماریشان که با تکرار شده اند و شاید اصول تازه ای را در معماری بنیان نهاده اند ! ولی ما در ایران هنوز نامی از آنها نشنیده ام و شاید به تعداد انگشتان کمتر یا بیشتر چند نفری از بزرگان معماری را بشناسیم ! چرا ؟ این مساله به ما بر میگردد و یا فکر میکنید در جهان عمومیت دارد !؟

به نظر من امروزه اکثر دانشجویان فقط به دنبال القاب معماری و گرفتن مدرک هستند و کمتر کسی به دنبال پیشرفت و کسب علم در عرصه معماری می باشد. و در حالی دانشجویان این عرصه به معماری و آثار خلق شده اهمیت زیادی نمی دهند چگونه می شود به معمارانش اهمیت دهند و آنها را بشناسند.
به نظر من در دانشکده ها هم زیاد به معرفی معماران و آثارشان نمی پردازند.



  • تا چه میزان جوایز و عناوین معماری جهانی و یا ملی را که داده می شود به حق می دانید؟ چرا نام برخی از معماران تاثیرگذار تا به حال در بین برندگان جوایز بزرگ خالی است!؟

نظری ندارم


  • تا چه حد شاهکارهای معماری را که به نام برخی بزرگان معماریمان میشناسیم از آن خود آنها می دانید و یا معماران ناشناخته ای که در دفاتر معماری بزرگ آنها فعالیت می کنند!!؟

یکی از دوستان مثال قشنگی زد: که این مسئله بر می گردد به پادشاهان و سربازان.
واقعا هم همینطور است، گاهی اوقات بعضی ازطرح ها بصورت گروهی انجام می شود ولی فقط نام سرگروه و یا کسی که طرح اولیه را داده است بر روی طرح می ماند.
در بعضی از شرکت ها هم آثار معماران آن شرکت به نام شرکت یا صاحب آن شرکت نوشته میشود
 

hadi1525

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امروزه دانشجویان فقط دنبال القاب معماری و گرفتن مدرک هستند و کمتر کسی به دنبال پیشرفت و کسب علم در عرصه معماری می باشد.
با توجه به نوع پذیرش دانشجو در دانشکده های معماری کشور و حتی آموزش ضعیف اساتید در دانشکده ها، قطعا عرصه معماری ایران آینده خوبی را به دنبال نخواهد داشت.
متاسفانه دانشجویان معماری گرایش هایی را برای تحصیل انتخاب می کنند که هیچ شناختی از آن ندارند و برای کار پا به عرصه سبک هایی می گذارند که هیچ آموخته ایی از آن ندارند که باعث ترویج نادرست آن سبک و به تدریج باعث کمرنگ شدن و حتی گاهی اوقات باعث نابودی آن سبک می شوند و در نتیجه باعث ساخت بناهای نادرست و بی هویت کردن معماری می شوند.
 

M A S III

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
واقعا قبلا معماری یه ابهت خاصی داشت....

ولی الا از هرکی مپرسی چی میخونی میگه معماری......

این خوشحال کنندست یا ناراحت کننده؟؟؟؟
 

hadi1525

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
معماری فقط ساختن بنا نیست
من خودم گاهی اوقات مبل و آرم و لوگو طراحی میکنم
 

arashitect

عضو جدید
حقیر با گزینه های 2 - 3 - 4 موافقم !!! و کاملا ً درسته ...

اما در خصوص پاسخ اول :

جدای از اینکه ارتباط ای بین سوال اول و پاسخ این دوست عزیز نمی بینم ولی باید عنوان کنم که :

گر چه سخن ایشون کاملا ً درسته که بین معماری و تکنولوژی همون عصر ارتباط تنگاتنگی وجود داره ... ولی این نوع قضاوت اشتباه است !!!
من هم موافقم که اگر سیمان کشف نمیشد مثلا ً رومی ها نمی تونستن طاق های بزرگ طراحی کنن ... و یا اگر کلیسای سانتا ماریا دلفیوره از تکنولوژی دو پوسته بودن بهره نمی گرفت ، ساخته نمی شد ... ولی این بدین معنا نیست که تکنولوژی ارجح از معماریه !!!!

آیا خانه آبشار از تکنولوژی خاصی بهره گرفته ؟ آیا مصالح خیلی پیشرفته ای در ساخت اون دخیلی بودن ؟ این بنا همون موقعی طراحی و ساخته شد که ابر برج های نیویورک و شیکاگو روی شهر ها سایه می انداختن و معماران زیادی در حسرت آموختن تکنولوژی ساخت اینگونه بنا ها بودن ... من معتقدم معماری با احساس همراه وگرنه چیزی به جزء تکه هایی از آجر و سنگ نیست !!!

همه ما معماران بزرگی رو می شناسیم که حتی یکبار هم از تکنولوژی های خیلی پیشرفته استفاده نکردن ولی بناهاشون خیلی زیبا هستن و مورد پسند ما ... در صورتی که هم در عصری زندگی می کردن که تکنولوژی برتر وجود داشته و هم توانایی استفاده از اون رو می دونستن !!!

در کلام آخر بگم :
" از هر عنصری که به یک معمار اجازه میده که در نمایش هنرش تواناتر باشه و اون رو خلاق تر کنه بهره می گیرم ولی در هر جا و موقعیتی که دوست دارم ازش استفاده می کنم !!!!! "

اگر ما نحوه اجرای دایره رو بلدیم این بیدن معنا نیست که همه کارای ما باید دارای منحنی ها و دوایر باشن ... اگر می تونیم از فلز خیلی خوب بهره بگیریم این بیدن معنا نیست که باید آجر رو کنار بذاریم ... و ...
پس تکنولوژی ای وجو داره تا ما بهتر معمارانه عمل کنیم نه اینکه ما صبر می کنیم تا تکنولوژی پیشرفت کنه و یا هر زمان که تکنولوژی برتری وجود داشت معماری برتری هم وجود خواهد داشت !!!
درود فراوان بر دوست عزیزم.
منظور بنده این نبود که تکنولوژی ارجح بر معماریه.یا اگر تکنولوژی نباشه معماری خوب انجام نخواهد شد.حقیر در مورد تحولات شگرف صحبت کردم و گفتم تا تکنولوژی ساخت تحول پیدانکند معماری هم تحول یکباره و بزرگی نخواهد کرد.چراکه ابزار ارایه ایده های جسورانه و نوین وجود ندارد یا اگر دارد همه گیر نیست.
 

V A N D A

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام و تشکر از مهندس احسان عزیز ، استاد بزرگوارم
و سپاس از اینکه حوصله به خرج داده و با دقت ، مباحث کلیدی رو بازنگری کردید.



توجه به ارزشهای معماری بومی منطقه


معماری غنی ترین و مهمترین بخش فرهنگ و تمدن است که آمیخته با علم و ذوق و هنر و خلاقیت باشد.
معماری هویت تمدن و فرهنگ هر کشوری است. فراموش کردن این ارزش ها جز بی هویتی و سر در گمی و کپی برداری از معماران دیگر مرز و بوم، ارمغان دیگری ندارد.
مردم هر کشور علاوه بر رفاه و آسایش، بیشتر مایل به سرپناه ها و سازه هایی هستند که با شرایط محیطی ، بومی ، فرهنگی ، و سنتی شان مطابقت داشته باشد. (امروزه رویکرد مردم بطرف خانه های ویلایی ).

این روزها اگر در شهرها و روستاها ،شاهد بناهای عمودی ، بدون هیچ منظر و هویتی هستیم ، ناشی از گم کردن اصالت وجودی و هویت معماری بومی کشورمان است. شاهد رشد قارچ گونه آپارتمانهای بد منظر با تراکم بالا. حتی در روستاهائی که تا چند سال پیش ، آپارتمان را فقط مختص شهرهای بزرگ میدانستند.
روستایی ، زندگی اش با عرصه پیوند خورده است. اما می بینیم ، به اجبار عرصه ها را از روستائیان گرفته ایم. این یعنی هویت او را ، شناسنامه ، گذشته اش و آینده اش را نابود کرده ایم.
اما این سالها معماری اصیل ایرانی ، معماری ایکه قرن ها جزیی از افتخارات این کشور بود را از دست داده ایم و به سراغ معماری بی هویت و بی ارزش ( کپی ) روی آورده ایم. بی آنکه به شناسنامه معماری ایران و نیازهای روحی ،فرهنگی و کاملتر بگویم انسانی توجه کرده باشیم.


منظور من از ارزشهای معماری بومی ، علاوه بر به کارگیری عوامل مدرن البته همگون با اقلیم ، استفاده ازمصالح بومی است که کمترین تاثیر نامطلوب را بر محیط میگذارد و مصرف انرژی را نیز کاهش داده و موجب پایداری محیط زیست و افزایش طول عمر بناها میگردد.


وقتی به معماری بومی دقت کنیم ، میبینیم ، بناهای مناطق مختلف از عوامل فرهنگی و سنتی بهره گرفته اند.به دور از مصالح نا هماهنگ ،به دور از فرم ها و رنگ های ناهمگون. همانطوریکه میدانیم ، رکن اساسی معماری ایرانی ، بر اساس چهار اقلیم گرم ، سرد ، مرطوب و کویری شکل گرفته است. در اقلیم های مختلف ، شاهد تیپولوژی معماری خاص همان منطقه میباشیم. بطور مثال :
در شمال ایران (اقلیم مرطوب) ، به دلیل بارانهای مداوم ، رطوبت بالا ، گرما و شرجی هوا در تابستان ،شکل معماری بر مبنای تک خانه های مربع شکل و بصورت خطی از شرق به غرب و عمود بر جریان باد است .یک معماری برون گرای با منظر. همچنین تاثیر نور خورشید و جریان هوا بر بنا به طور علمی ، تعریف شده است.
و یا معماری منطقه کویری ، به علت کم آبی ، گرمای شدید هوا ،وزش بادهای نامطلوب ،طوفان های شن و ... ساختاری درونگرا با حیاط مرکزی ،گودال باغچه و اطاق ها در چهار طرف حیاط ،استفاده از بادگیر جهت خنک شدن و تهویه هوا شکل گرفته است .


امروز دیگر شاهد این گونه بناها نیستیم. در هر چهار اقلیم ،بناها به یک شکل ساخته میشوند یا بتنی یا اسکلت فلزی و این یعنی فاجعه. فاجعه ایکه بدون توجه به ارزش های معماری بومی بوجود آمده است.
در آخر ، بهتر است یک معماری جدید با نگاه بر تکنولوژی روز ، و مسایل دنیای حاضر ، منطبق بر معماری بومی داشته باشیم بدون از دست رفتن هویت و ذات و روح معماری اصیل و غنی ایرانی.
 

arch.mi

عضو جدید
کاربر ممتاز
امیدوارم که تکراری نباشه:)

روایتی تصویری از تاریخ هنرمدرن

 

mahsa.mahsa

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام مرسی دوست گلم بابت تاپیک مفیدت
خب باید بگم شاید کمرنگ بشه و لی هیچوقت نمیشه انکارش کرد مثل یه پایست که سالها توی معماری بعدش خودش تاثیر گذاشته و همین برای اثباتش کافیه و پایدار موندنش
هیچوقت مقایسه و به این کلیت درست نیست چون اصول معماری ما شاید با اونا فرق کنه مثلا تو معماری مه تکرار کمتر دیده میشه ولی در کل به نظرم این میتونه مربوط به همهی معماری ها باشه و دلاید مختلفی داشته باشه

خب مهم اثره که میمونه و نمیشه گفت جوایز ناحقه شاید خیلیا دخیل باشن و اسمشون نو باید گفت نه این که پشت پرده بمونن ولی اصولا اونی که طرحو میده و خط و مشی از اونه اسمش برده میشه
خب یه اثر فقط نمیتونه تحقق هدف یک نفر باشه و گروهی تلاش میکنن و یه هدفو تحقق میبخشن و همو نطور که تو قسمت سه گفتم اصولا یه اثر به اسم کسی تموم میشه که طرح از اونه نمیدونم دقیقا این درسته یا نه چون ممکنه مثلا 50 نفر دخیل باشن ایا میشه اسم همشون برده بشه؟
 

Moein.B

دستیار مدیر تالار مهندسی عمران متخصص مباحث اجرایی
متاسفانه معمارا و عمرانیا به جای اینکه با هم باشتد مقابل هم هستند-شما دوستان دارید از بحث اصلی خارج می شید(موضوع تاپیک)
کلا به کسی مهندس میگن که با سواد باشه-رشته ی خودم رو مثال می زنم-اگر بنده طراحی سازرو یاد نگیرم یک قرون به درد نمی خورم که شامل سیف و ایتبز و اتوکد و سازه 90 و ....
شما معمارا هم به همین صورت
موفق باشد
 

همراهی

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام خدمت دوستان
اجازه میخواهم که در مورد موضوع مطرح شده،سوالات مبهمی که در ذهنم دارم را بپرسم تا موضوع بیشتربرایم باز شود.


  • آیا دوران starchitect و خداوندگاران دنیای معماری که اصول معماریشان انقلاب و تحول معماری معماری را سبب می شدند به سر آمده و یا نه؟

ایا این مشاهیر معماری که سبک به سبک می افرینند همیشه در جهت صحیح قدم برداشته اند؟
ایا تحول همیشه به معنای مثبت است؟


  • با نگاهی به بعضی سایت ها و مجلات معماری خارجی به اسامی معمارانی برمی خوریم که شاهکارهای معماریشان که با تکرار شده اند و شاید اصول تازه ای را در معماری بنیان نهاده اند ! ولی ما در ایران هنوز نامی از آنها نشنیده ام و شاید به تعداد انگشتان کمتر یا بیشتر چند نفری از بزرگان معماری را بشناسیم ! چرا ؟ این مساله به ما بر میگردد و یا فکر میکنید در جهان عمومیت دارد !؟

ایا شناخت این معماران کمکی به تحول و انقلاب میکند؟
مگر هر معماری ای نباید متناسب با بوم و فرهنگ ان منطقه باشد؛پس شناخت دیگران به چه معنیست؟تکنولوژی ساخت یا طرح؟


  • تا چه میزان جوایز و عناوین معماری جهانی و یا ملی را که داده می شود به حق می دانید؟ چرا نام برخی از معماران تاثیرگذار تا به حال در بین برندگان جوایز بزرگ خالی است!؟


ایا همه ی معماران ارزشمند در مسابقات شرکت میکنند؟نمیتونیم بگیم چون شرکت نکرده بودند پس نامی از انها نیست؟
هدف طراحان در مسابقات بیشتر جلب توجه و به انجام رساندن طرح در مدت زمان کوتاه نیست؟
ایا اگر این جوایز به حق هم باشد بایستی خط مشی انهارا ادامه داد؟


  • تا چه حد شاهکارهای معماری را که به نام برخی بزرگان معماریمان میشناسیم از آن خود آنها می دانید و یا معماران ناشناخته ای که در دفاتر معماری بزرگ آنها فعالیت می کنند!!؟

مگر معماری یک کار گروهی نیست؟
هدف از این کار گروهی جلب توجهء یا....؟(البته قبول دارم که بی عدالتی نباید بشود)
پ ن:پیشاپیش ممنون
 

Moein.B

دستیار مدیر تالار مهندسی عمران متخصص مباحث اجرایی
برادرا خواهرا چرا اینقد تند میرید؟ شما زمانی می تونید این کارارو کنید که درسه مرتبط با اون مورد رو هم خونده باشید-انگار بنده که رشته سازه میخونم بیام یک سد رو طراحی کنم-من باید درس مربطرو بخونم-شما معمارا هم همینطور-شما اول یه نگاهی به چارتتون بندازید بعد برید اتومبیل یا قاشق یا تلویزیون طراحی کنید.
موفق باشید
 

eMJey

متخصص AutoCAD
کاربر ممتاز
به نظر من هر کدوم از این سوالات نیاز به بررسی تو تاپیک جدا داره..واسه هر کدوم میشه یه بحث جدا باز کرد..حالا چند تا سوال دیگه اضافه شد که فک کنم تاپیک هنگ کنه:confused: :wallbash:
 

DDDIQ

مدیر ارشد
با سلام به دوستان و اساتید عزیزم
سپاس از همراهی شما , و اینکه از نظرات و دیدگاه هاتون تا به اینجا بهره مند شدیم
بعضی از نکاتی که در بین صحبت های دوستان آمده خود به تنهایی میتونه بحث گسترده ای رو باز کنه که انشالا در ادامه بیشتر صحبت چکیده ای از دیدگاهای دوستان رو مدون خواهیم کرد تا نتیجه ای از این گفتگو گرفته شود
البته لازم میبینم به چند نکته مبهم در سوالاتم اشاره کنم


  • آیا دوران starchitect و خداوندگاران دنیای معماری که اصول معماریشان انقلاب و تحول معماری معماری را سبب می شدند به سر آمده و یا نه؟

در رابطه با سوال کلی ابتدایی شاید برای اینکه سوال اول به بحث جهت خاصی نده این سوال رو اینگونه مطرح کردم ولی چند برداشت دیگر هم از این سوال شد که به دلیل اینکه به نکات جالبی اشاره شد بهتر بود صحبت ادامه پیدا کنه
همانطور که در بعضی از دوستان هم اشاراه داشتن منظور بنده زیر سوال بردن بزرگان معماری نبوده و همانطور که در ابتدای سوال هم اشاره شده منظورم مشخصا دورانی از معماری هست که بسیاری از بزرگان معماری ظهور کردن !
چه عواملی باعث آن شد ؟
آیا این دوران به سر آمده!؟
و سوالات دیگری که در ذهن پیرامون آن شکل میگیرد ....


بحث جالبه - با اجازه دوستان
* دوره ی مدرن به نظرم دوره ای بود که نخبه گرایی رواج داشت - معمار حرف اول و آخرو می زد - مثالش هم لوکوربوزیه
اما دوره ی پست مدرن و بعد از اون مهم ترین تغییری که اتفاق افتاد همین بود - نظر جمع به جای شخص
به نقل از کتاب دکتر نقره کار : دوره ی مدرن اولیه - مدرن متاخر - پست مدرن به ترتیب
نخبه گرا / معمار نجات دهنده - حرفه گرا / معمار خدمت گر - شرکت جویی عموم / معمار نماینده کارفرما و کاربر
....

درود فراوان.
1-خیر.بایستی توجه داشته باشیم پیشنیازهرگونه تحول در معماری (به جهت رابطه تنگاتنگ معماری و فنون اجرا)تحولات در تکنولوژی میباشد.لذا تا پیشرفتهای شگرفتی در زمینه صنعت ساختمان (همانند انچه در صنعت خودرو یا فناوری اطلاعات میبینیم)بوجود نیامده شاهد تحول آنچنانی (همانند اغاز دوره مدرن) در معماری نخواهیم بود.این تکنولوژی است که طرح را اجرایی میکند.شما طراحی خودرو های دهه 60 را با امروز مقایسه کنید.معماری دهه 60 را هم با امروز مقایسه کنید متوجه منظور بنده خواهید شد.طی 50 سال گذشته اتفاق خاصی در عرصه معماری نیفتاده.داستان کم کاری معماران نیست.مشکل متریال جدید است.

......

با توجه به سیر تحولات پیش آمده از گذشته تا کنون،در معماری و نگرش اجمالی به آن به راحتی می توان دریافت معماری نیز توامان با سیر پیشرفت آدمی و دستآوردهای بشریت بوده است.و مسلما مبتکران و بنیانگذاران اولیه شناخته شده تر هستند چرا که در هر پدیده ای ابداء کنندگان آن، حائز اهمیشت خواهند بود.با این پیش فرض می توان گفت در کجا و چه مقطع زمانی این تحولات گسترده تر و سرعت بیشتری داشته و حتی نقش تعیین کننده تر در شکل گیری و بوجود آمدن آن داشته است.اما امروزه جدای از اینکه تمام علم و دانش فن ساختمان وامدار تلاش های فرآوان گذشتگان است مدیون علم تولید شده و هنر ذهن همان خداوندگاران معماری، در سرتاسر جهان است که در پی دستایابی بیشتر و تحقق ساخت آرمان شهری هستند که روزگاری رویای بشر بوده است ...اما پاسخ قاطع برای امتداد این تحولات و دست یافته های نوین معماری به دست معمارن زبره و چیره دست،شاید قدری متفاوت و نسبی باشد.حداقل برای قیاس وضع موجود در کشورمان با سایر نقاط جهان شاید دچار شک وشبهه بود چرا که با وضع حاکم و نبوغ سرشار حاکمان برای بوجود آوردن زمینه های علمی مضاعف و معنویت مضاعف تر نباید نسبت به چنین مسائلی خوش بین بود......حرف من جدایی و قرار دادن مسائلی این چنین و قائل شدن ارزشهای مترقی جویانه برای ایران است و دلایل چنان واضح و آشکار دارد که نیاز به برشمردن نیست....اما جهان حال حاضر به رغم گسترش و تحولات ثانیه با ثانیه و انتقال و دستیابی به صنعت رو به رو رشد و فزاینده هر لحظه انتظار گشوده شدن درهای ترقی وتحول به جهانیان را می رود. پس مسلما افق روشن اوج معماری و منظر به سر نخواهد آم هرچند اگر از عصر طلایی خود عبور کرده باشد....هرگز

....

و...
که البته باز هم عرض میکنم در دیگر برداشت هایی که از این بحث شد به نکات جالب و مفیدی اشاره شد ...

__________________
با نگاهی به بعضی سایت ها و مجلات معماری خارجی به اسامی معمارانی برمی خوریم که شاهکارهای معماریشان که با تکرار شده اند و شاید اصول تازه ای را در معماری بنیان نهاده اند ! ولی ما در ایران هنوز نامی از آنها نشنیده ام و شاید به تعداد انگشتان کمتر یا بیشتر چند نفری از بزرگان معماری را بشناسیم ! چرا ؟ این مساله به ما بر میگردد و یا فکر میکنید در جهان عمومیت دارد !؟
ایا شناخت این معماران کمکی به تحول و انقلاب میکند؟
مگر هر معماری ای نباید متناسب با بوم و فرهنگ ان منطقه باشد؛پس شناخت دیگران به چه معنیست؟تکنولوژی ساخت یا طرح؟


  • تا چه میزان جوایز و عناوین معماری جهانی و یا ملی را که داده می شود به حق می دانید؟ چرا نام برخی از معماران تاثیرگذار تا به حال در بین برندگان جوایز بزرگ خالی است!؟


ایا همه ی معماران ارزشمند در مسابقات شرکت میکنند؟نمیتونیم بگیم چون شرکت نکرده بودند پس نامی از انها نیست؟
هدف طراحان در مسابقات بیشتر جلب توجه و به انجام رساندن طرح در مدت زمان کوتاه نیست؟
ایا اگر این جوایز به حق هم باشد بایستی خط مشی انهارا ادامه داد؟


  • تا چه حد شاهکارهای معماری را که به نام برخی بزرگان معماریمان میشناسیم از آن خود آنها می دانید و یا معماران ناشناخته ای که در دفاتر معماری بزرگ آنها فعالیت می کنند!!؟

مگر معماری یک کار گروهی نیست؟
هدف از این کار گروهی جلب توجهء یا....؟(البته قبول دارم که بی عدالتی نباید بشود)
پ ن:پیشاپیش ممنون






سلام خانم مهندس سپاسگزارم از نکاتی که در رابطه با ابهام در سوالات اشاره داشتین
در این رابطه عناوین معماری منظورم جایزه ای مثل " پریتزکر " بود که جای چندی از بزرگان و منقدان تاثیرگذار معماری در بین آن خالیست ولی نام های گمنام (هر چند که شایسته ) دیگری چنین جایزه ای دریافت کرده اند
...
جایزه معماری پریتزکِر (به انگلیسی: Pritzker Architecture Prize) جایزه‌ای است که هرساله از سوی بنیادهایت به یک معمار زنده اعطا می‌گردد. این جایزه که در سال ۱۹۷۹ از سوی جی آ. پریتزکر (A. Pritzker) پایه گذاشته شده و توسط خانواده پریتزکر مدیریت می‌شود، برترین جایزه معماری در جهان بشمار می‌آید.

جایزه پریتزکر مانند جایزهٔ نوبل در معماری محسوب می‌شود. به برندهٔ این جایزه ۱۰۰٬۰۰۰ دلار آمریکا داده می‌شود....
میتوانید در لینک زیر نام برندگان آن را مشاهده کنید جای بزرگانی مثل آیزنمن و چند بزرگ در بین آنها خالیسیت

http://fa.wikipedia.org/wiki/جایزه_معماری_پریتزکر

سپاسگزارم
 
آخرین ویرایش:

mehrazban

کاربر بیش فعال
بحثی رو که شروع می کنم ربط چندانی به تاپیک نداره ، ولی بیانش برای خودم خیلی مهمه ... پیشاپیش عذرخواهی می کنم !!!

ایا این مشاهیر معماری که سبک به سبک می افرینند همیشه در جهت صحیح قدم برداشته اند؟

ایا تحول همیشه به معنای مثبت است؟


همونطور که شما هم می دونین ، مسلما ً هر تغییری به معنای درست بودن نیست !؟ زمانی سبکی به نام روکوکو در اروپا روی کار اومد که تقریبا ً ادامه دهنده سبک باروک بود ولی اندیشه هایی کاملا ً تجمل گرا داشت !!! بگونه ای که بصورت اغراق آمیز از تزئینات استفاده می شد تا جایی که به سبک زن پسند شهرت گرفت !!! سوال اینجاست :

- آیا معمارانی که ادامه دهنده سبک روکوکو بودن ، آشنایی کافی از سبک باروک نداشتن که اون رو کنار گذاشتن ؟

- اونها چگونه درون عصر فکر می کردن که بنا به شرایط حاکم بر جامع سبک روکوکو رو رواج دادن ؟

و یا جلوتر بیایم ؛
- سبک مدرنیست چه چیزی کم داشت که پست مدرنیست به وجود اومد ؟
- آیا رایت ، میس وندروهه ، لوکوبوزیه و ... مدرنیست کار نکردن پس چرا پست مدرنیست بوجود اومد ؟

این مثال ها رو بیان کردم تا بگم :

اولا ً : هر سبکی که بوجود میاد ضرورتا ً یک پیشرفت و جهش رو به جلو نیست !!!

دوم : سبک ها بر اساس شرایط حاکم بر جامع بوجود میان و مسلما ً سبک ها نحوه ی زندگی مردم در همون عصر رو نشون میدن !!!

سوال :


- چه چیزی باعث میشه که ما یک سبک معماری رو مناسب و سبک دیگه ای رو نا مناسب بدونیم ؟؟؟


- چرا ژولیوس شلمن ( عکاس مشهور؛ دارای تخصص در عکاسی بناهای معماری ) معتقد که مدرنیست بناهای معمارانه می ساخت ولی پست مدرنیست نه ؟؟؟

- چرا بعضی از سبک ها محبوبیت کمتری دارن ؟؟؟
- چه کسی تعیین می کنه که کدوم سبک بهتره ؟؟؟
- چرا خیلی از بزرگان و مشاهیر معماری علاقه ای به بعضی از سبک ها ندارن ؟؟؟


به نظر من :

چون هر معماری به دنبال علاقه و شخصیت خودش می گرده ... و در طرف دیگه این جامعه اس که بازخورد علاقه و سلیقه ی ما رو نشون می ده !!!

ایا شناخت این معماران کمکی به تحول و انقلاب میکند؟
مگر هر معماری ای نباید متناسب با بوم و فرهنگ ان منطقه باشد؛پس شناخت دیگران به چه معنیست؟تکنولوژی ساخت یا طرح؟

در مقابل این سوال شما :

من معتقدم که معماری ِدرست و آموختن درست معماری تنها و تنها چیزیه که به شما یاد میده چگونه درست بیاندیشین و چطور تصمیم بگیرین و اصلا ً ربطی به اقلیم و فرهنگ نداره !!! ( لطفا ً با دقت بخونین و برداشت اشتباه نکنین )

شما به عنوان یک معمار در هنگام آموختن معماری یاد می گیرین که چگونه مسائل و مشکلات موجود در یک طراحی رو حل کنین ... بدین معنا که یاد می گیرین که چگونه با اقلیم کار کنین چگونه با فرهنگ کنار بیاین و ... نه اینکه یاد بگیرین با یک اقلیم و یا فرهنگ خاص چگونه برخورد کنین ... آموزش واقعی معماری یعنی توانایی حل مسائل ، نه حل تنها یک مسئله خاص !!! دقیقا ً مثل این مثال می مونه که یک معلم ریاضی فقط بتونه یک مسئله ( هر چند خیلی سخت ) رو حل کنه در حالی که معلم دیگه ای نحوه درست فکر کردن رو بلد باشه حتی با اشتباه !!!!!

من به شخصه اونقدر از معماران غیر ایرانی درس یاد گرفتم که یک هزارمش رو از معماران ایرانی یاد نگرفتم .... شاید شما عنوان کنین که چرا من به دنبال اساتید ایرانی نرفتم و از اونها آموختن معماری رو پیگیری نکردم و من هم در جواب می گم :

اصلا ً مهم نیست که شما از چه کسی یاد میگیرین مهم اینه که درست یاد بگیرین و البته سریع !!!!

من نمی خوام بدونم که هشتی یعنی چی ؟ ولی خیلی دوست دارم بدونم که ورودی یعنی چی ؟ اگر معمار به دنبال باطن معماری باشه براش فرهنگ ، اقلیم ، سبک ، عصر و زمان و ... مهم نیست ! چرا که اگر درست یاد گرفته باشه می تونه مسائل رو حل کنه و نیازی به تکرار ها و کلیشه های دست و پا گیر نیست ...

خیلی ها معتقد ان که دلیل آشفتگی معماری امروز ما اساتید فرانسوی مدرسه بوزار هستن که دانش معماری سنتی ما رو نا دیده گرفتن و معماری غیر بومی رو وارد کردن و ... من در جواب عنوان می کنم که :

اگر به جای مدرسان بوزار استاد حسین ، شیخ بهایی و ... هم در اون زمان به ما معماری می آموختن ما وضعمون همینی بود که الآن هست !!!!!!!!! چرا که ما از فرانسوی ها نحوه فکر کردن رو نیاموختیم !!!!! ما نفهمیدیم که چگونه باید مسائل رو حل کرد !!! آیا اگه یکی از بزرگان فرانسه بیاد و توی ایران طراحی کنه ، طرح اش با اقلیم و فرهنگ ما نمی خونه و به مسائل فرهنگی مردم و معماری ما بی توجهی می کنه ؟! مسلما ً نه چون یاد گرفته که برای هر کسی مثله خودش طراحی کنه نه مثل خودمون که چسبیدیم به یک سری طاق و قوس که نه به درد ما می خوره و نه برای بیان اون همه زیبایی و مهارت چشم نواز معماری سنتی ، گامی بر می داره !!! و تنها دست آوردش آشفتگی ذهن دانشجو و استاد و کلیشه کردن بناهای دولتیه !!!

به عبارتی ما روند طراحی رو گم کردیم : اگر ما روند طراحی رو بدونیم فرقی نداره که برای مردم ایران طراحی کنی یا برای مردم ایسلند !!!
 
آخرین ویرایش:

sanaz777

عضو جدید
می دونید در سالهای میانی دهه 60 میلادی بعضی ها معتقد بودند 2 تا کمپانی بزرگ یعنی مارول و دی سی قراره آینده رو ترسیم کنند و خیلی از نوابغ کوچک مشتری این 2 کمپانی بودند؟
حالا اگه گفتید کدوم معمار بزرگ تو مارول کار می کرده؟
 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
می دونید در سالهای میانی دهه 60 میلادی بعضی ها معتقد بودند 2 تا کمپانی بزرگ یعنی مارول و دی سی قراره آینده رو ترسیم کنند و خیلی از نوابغ کوچک مشتری این 2 کمپانی بودند؟
حالا اگه گفتید کدوم معمار بزرگ تو مارول کار می کرده؟
بسیار جالب بود...
به فرانک گهری میاد کار کرده باشه...شایدم لیبسکنید
 

لیلی_مهراز

عضو جدید
سلام.. یادمه از دوران نوجوانی علاقه زیادی به معماری داشتم..اما من علاقه خیلی زیادی به طراحی داخلی دارم.دیزاین داخلی رو دوست دارم.و استعدادم در این زمینه بیشتره...:w10::w10:
 

negin jo0on

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر چیزی که یجورایی به زندگی و شیوه زندگی ربط داره میتونه بسازه:)
 

mehdif100

عضو جدید
عزیز دلم یه مبحث اولیه تویه بحث طراحی داریم به نام form and functionکه معمارها تخصص بالایی تو این زمینه دارن و خیلی راحت تویه عرصه های دیگه طراحی وارد میشن،مثل آرم جمهوری اسلامی که کاره یه معماره، در ضمن سد رو کی طراحی میکنه ؟مهندس عمران-عمران................................
 

Moein.B

دستیار مدیر تالار مهندسی عمران متخصص مباحث اجرایی
عزیز دلم یه مبحث اولیه تویه بحث طراحی داریم به نام form and functionکه معمارها تخصص بالایی تو این زمینه دارن و خیلی راحت تویه عرصه های دیگه طراحی وارد میشن،مثل آرم جمهوری اسلامی که کاره یه معماره، در ضمن سد رو کی طراحی میکنه ؟مهندس عمران-عمران................................
---------------------------------------------------------------------------------------------------------
آقای مهدی عزیز ما یک درس داریم به نام مهندسی سد-یا یک درس داریم به اسم راهسازی-آیا بعد از پاس کردن اینا می تونم سد یا جاده طراحی کنم؟ معلومه که نمیشه
 

Similar threads

بالا