گفتمان معماری ...

همراهی

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز

سلام خانم مهندس سپاسگزارم از نکاتی که در رابطه با ابهام در سوالات اشاره داشتین
در این رابطه عناوین معماری منظورم جایزه ای مثل " پریتزکر " بود که جای چندی از بزرگان و منقدان تاثیرگذار معماری در بین آن خالیست ولی نام های گمنام (هر چند که شایسته ) دیگری چنین جایزه ای دریافت کرده اند
...

سلام،ممنون/برای کشورهای اسلامی جایزه اقا خان روداریم واین احتمال هست با وجود سیاست های موجود از معماران ایرانی در جایزه پریتزکر صحبت به عمل نیاید
حتی اگر درست هم باشند
خوشبختانه نمونه های خوبی در اقا خان و جایزه معمار از ایران هست بنظرم بهتره مشاهیر خودمون رو در میان همان ها بگردیم


...........
ایا این مشاهیر معماری که سبک به سبک می افرینند همیشه در جهت صحیح قدم برداشته اند؟
همونطور که شما هم می دونین ، مسلما ً هر تغییری به معنای درست بودن نیست !؟ زمانی سبکی به نام روکوکو در اروپا روی کار اومد که تقریبا ً ادامه دهنده سبک باروک بود ولی .....
و یا جلوتر بیایم ؛ ..........
به عبارتی ما روند طراحی رو گم کردیم : اگر ما روند طراحی رو بدونیم فرقی نداره که برای مردم ایران طراحی کنی یا برای مردم ایسلند....
.........

ممنون برای وقتی که این گفتگو گذاشتیدببخشید اگر دیر جواب میدهم که البته بی دلیل نبود
توی این مدت من یک دوری در تاریخ جهان،معاصر غرب و ایران زدم و به این نتیجه رسیدم که بنا بر مقتضیات زمان افراد صاحب اندیشه خواستار تغییراتی در بهبود معماری و زندگی بوده اند که حال یا مثبت بوده یا منفی
البته این هم مهمه که تاریخ رو چه کسی نوشته باشه و از چه دیدی به ان بخواهیم بنگریم فرضا دید اقای پیرنیا با هیلن براند و براندن متفاوت هست
منظورم به این هست که چرا ما اسمی از مشاهیرایران و سبک های ان در طول تاریخ جهان و بطبع ان امروز نمی بینیم
البته همانطور که شما اشاره کردید مهم اندیشه در پس ان هست

.........
:gol:

 
آخرین ویرایش:

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


سلام،ممنون/برای کشورهای اسلامی جایزه اقا خان روداریم واین احتمال هست با وجود سیاست های موجود از معماران ایرانی در جایزه پریتزکر صحبت به عمل نیاید
حتی اگر درست هم باشند
خوشبختانه نمونه های خوبی در اقا خان و جایزه معمار از ایران هست بنظرم بهتره مشاهیر خودمون رو در میان همان ها بگردیم



ممنون برای وقتی که این گفتگو گذاشتیدببخشید اگر دیر جواب میدهم که البته بی دلیل نبود
توی این مدت من یک دوری در تاریخ جهان،معاصر غرب و ایران زدم و به این نتیجه رسیدم که بنا بر مقتضیات زمان افراد صاحب اندیشه خواستار تغییراتی در بهبود معماری و زندگی بوده اند که حال یا مثبت بوده یا منفی
البته این هم مهمه که تاریخ رو چه کسی نوشته باشه و از چه دیدی به ان بخواهیم بنگریم فرضا دید اقای پیرنیا با هیلن براند و براندن متفاوت هست
منظورم به این هست که چرا ما اسمی از مشاهیرایران و سبک های ان در طول تاریخ جهان و بطبع ان امروز نمی بینیم
البته همانطور که شما اشاره کردید مهم اندیشه در پس ان هست

.........
:gol:


سلام
اگه حرفی از سبکهای ناب معماری ایرانی یا حتی سبکهایی نابی از موسیقی محلی یا مذهبی ایرانی به طور گسترده و مداوم نیست دلیلش سکونه.
مگه چقد میشه از جوانب متفاوت نظری و تاریخی و عمکلردی و اقلیمی و بوم ساختیه یک بنا یا یک سبک معماری حرف زد. سبکی که 300 ساله در حالت سکونه. و تغییری و به قولا اپدیتی نداشته.
حالا هر قدر هم از پایه و اساس سبکه نابی باشه. وقتی مدت زیادی بدون تغییر ازش میگذره کم کم به یه مقوله ی تاریخی بدل میشه.
بدیهیه که تو زمان حال برای داشتنه سبکی برجسته که بشه از ارزشهاش دفاع کرد نیاز به این داریم که پویا باشیم. نه اینکه نسبت به ارزشهای گذشته متعصب باشیم. در واقع به هیچ ارزشی نباید وفادار بود.
........................


از بعد از جنگای جهانی سبکای زیادی با ارزشهای متفاوتی روی کار اومدن. که هیچکدوم نتونستن دووم بیارن.
چرا.
چون برای نیاز های بشر سقف قائل بودن.اونم یه سقف ثابت. در حالی که نیاز های مردم تاثیر پذیر از همه چیزن. و همیشه تغییر میکنن.
به جز اون نیاز هایی که تو ذات همه ثابتن. مثله نیاز به ارامش.
که بازم ارامش به هنجار های مردم بستگی داره. پس حتی نیاز های اساسی و ذاتی هم میتونن متفاوت باشن.
حالا تو این بین. چه ارزش ثابتی که پایه گذار یه سبک هست میتونه بدون تغییر و تجدید نظر تا مدت زیادی پاسخگو باشه.
معماری برای مردمه. برای ارزشهای مردم. برای چیزی که اونا میخوان.
مردم هم در حاله تغییرن.
شاید بعضیا فک میکنن که وظیفه ی هنرمند یا معمار حفظ فرهنگ و ارزشه. و اجازه نده مردم از اصالت فاصله بگیرن
ولی فک میکنم این یه رویاست.
چون مردم از هرچیزی تاثیر میگیرن. و این مثله اینه یه درخت به اسم معماری بخواد جلوی یه سیلو بگیره
حالا این تغییر اونقدرا هم که من میگم سریع نیست. ولی وجود داره
و چه خوبه که این تغییر تعاملی بین مردم و معماری باشه
نه تحمیلی از مردم به معماری یا برعکس

............
 
آخرین ویرایش:

Pleiades.Arch

عضو جدید
کاربر ممتاز
به قول یکی از اساتید؛ دوره لوکوربوزیه ها و میس ون دروهه ها و... تموم شده و الان دوره شرکت های معماریه. شرکت هایی مثل coop-himmelblau و SOM و خیلی از شرکت های دیگه. چون تو دوره ای که زندگی میکنیم معماری خیلی گسترده تر از زمانیه که مثلن رایت فعالیت میکرده. همین مباحثی که اخیرن مطرح شدن مثل معماری پایدار، معماری پارامتریک، استفاده از تکنولوژی های روز در ساختمان و ... به هیچ عنوان نمیتونن فقط توسط یه معمار (به تنهایی) عملی بشن و به یه تیم نیازه که هر کسی با توجه به تخصصی که داره یه وظیفه رو به عهده میگیره.
 

فرهيخته

عضو جدید
کاربر ممتاز
برنده ی جایزه ی 2012 پریتزکر (1)

برنده ی جایزه ی 2012 پریتزکر (1)


محل مراسم:


این مراسم در Great Hall of the People واقع در پکن،پایتخت چین برگزار شد که محل فعالیتهای سیاسی و محل جلسات و مراسم تشریفاتی کنگره ی پارلمان جمهوری خلق چین می باشد. تصاویری از این بنا را در زیر متن مشاهده می کنید.





بیوگرافی:

وانگ شو در سال 1963 در غرب چین به دنیا آمد. او اولین مدرک معماری اش را در سال 1985 و مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال 1988 از موسسه فناوری نانجینگ نان دریافت نمود.
او با همکاری همسرش در سال 1997 شرکت معماری غیر حرفه ای را تاسیس کردند.وانگ شو چندین سال را در سایت های مسکونی برای یادگیری مهارت های سنتی گذراند.این شرکت از دانش خود و انطباق آن با شیوه ها و مهارت های سنتی و همچنین استفاده از متریال های سنتی در پروژه های معاصر بهره گیری می کند.
وانگ شو هم اکنون پروفسور و مدیر مدرسه ی معماری در آکادمی هنر ومعماری چین می باشد.
در سال 2011 مدال طلای معماری از آکادمی معماری فرانسه دریافت کرد. در سال 2010 جایزه ی معماری Schelling به وانگ شو وهمسرش اهدا شد. پروژ ه ی Vertical Courtyard Apartments در سال 2008 نامزد دریافت جایزه German-based International Highrise شد . در سال 2005 پروژه ی Five Scattered Houses برنده جایزه ی Asia Pacific Holcim برای ساخت و ساز پایدار شد و در سال 2003 پروژه ی Wenzheng Library برنده ی جایزه ی هنر معماری چین شد.

این معمار با طراحی موزه تاریخی نینگبو ( Ningbo Historic Museum ) در تلاش برای نشان دادن شهرت عمیق کارهای متنی میراث فرهنگی چین در عین درآمیختن با تکنیک های ساختمانی جدید و معاصر بوده که از این لحاظ کار وی مستحق دریافت جایزه پریتزکر 2012 قرار گرفته است.
این موزه به گفته ی معمار پروژه، در پی ارائه ی جایگزینی برای ساختمان های صرفا عملکردگرای غربی است که هدف اصلی پروژه، پردازش قدرت معماری قدیمی و تاریخی همراه شده با سازه های مدرن برای مقابله با خشکی و یکنواختی ممتد مدرنیسم افراطی بوده و به نظر معمار در انجام آن موفق عمل کرده است.


Ningbo History Museum, Ningbo, China (2008) who in 2012 won the Pritzker Architecture Prize





























............
.......
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
" تا ندانی ، نتوانی ؛ بدان ، تا بتوانی "

با سلام و احترام . . .:gol:

معماری ، جز در پاره ای از اوقات ، هنر محسوب نمیشه ؛ حالا چه موقع معماری هنر هست ،و چه موقع دانش و فن هستش ، خودش میتونه یه موضوع ِ دیگه برای گفتمان های معماری باشه ؛ علاوه بر این ، ای بسا برخی ساخت و ساز ها ، حتی معماری هم محسوب نشوند ؛ تفصیل ِ این موضوع ، به بحث ِ این گفتمان مربوط نمیشه ، پس از ادامه ش صرفنظر می کنم .
در رابطه با چیستی ِ معماری ، و تعاریفی که درباره ی معماری وجود داره، هزاران سخن و جمله ی نغز و گاه افراطی گفته و نوشته شده ، اما فارغ از اون دیدگاه ها ، ترجیح میدم که در اینجا ، یک تعریف ساده و عام از معماری داشته باشم .
معماری ، تلفیقی از هنر ، "علم و دانش" و فن هست ، که در طی ِ یک پروسه ی خاص ، تبدیل به خلق ِ فضا و مکان و ... میشه .

و اما اصل ِ موضوع ِ مورد ِ بحث ما ، "علم و دانش ِ معماری" و شیوه های رسیدن به این علم و دانش هست ، و اینکه چطور این علم و دانش رو به دست بیاریم . ( مطالعات معماری )
هدف ِ تاپیک و این گفتمان ، وارد شدن به مباحث خیلی پیچیده ی نظری نیست ، بلکه برای شروع ، از موضوعی صحبت خواهیم کرد که همه ی ما باهاش بارها سر و کار داشتیم ، و اون تنظیم و انجام ِ مطالعات ، قبل از طراحی هست . ( دفترچه ی مطالعاتی)
همه ی ما میدونیم که قبل از شروع و اقدام به طراحی ، نیاز به اطلاعاتی در راستای موضوعمون داریم ؛ میشه اسم ِ اون اطلاعات رو ، علم و دانش ِ معماری گذاشت . ( مبانی نظری ، مباحث ِ تئوری و . . . ) .
با توجه به این مقدمه ی نه چندان مختصر چند تا سوال مطرح میشه:



  • [*=1]شیوه های "مطالعات ِ معماری" شما چگونه است ؟! ( روش های مطالعاتی )
    [*=1]چگونه اطلاعات مورد نیاز رو به دست میارید ؟! ( شیوه ی جمع آوری )
    [*=1]با توجه به موضوعات ِ مختلف ، اولویت های شما کدامند ؟! ( اولویت ها )

    [*=1]و . . .

مثل ِ همیشه ، منتظر ِ یادگیری از دانش، آموخته ها و تجربیات ِ دوستان هستیم . . .:gol:
 

masib

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب چه جوری گفتنش کمی سخته واسم.
فکر کنم در شروع هرکس باید یه تعریفی از حس مکان,روح مکان , فضا و کاربرد فضا واسه خودش داشته باشه تا بدونه واسه چی میخواد طراحی کنه اینا رو که بررسی کرد بعد میتونه ادامه بده .
با مشخص کردن صورت و معانی برای موضوعی که انتخاب کرده
منظورم از صورت فرم کالبدی هر چیز هست شکل ظاهریش که قابل دیدن و کشیدن هست مثل ساعت که فرمش میتونه گرد باشه یا چهار گوش هرچیزی که به صورت ساعت برگرده,اما در مورد معنا چیزی نیست که بتونی بکشی مثلا معانی ساعت میشه زمان,سرعت ,حرکت و...
بعد از این مرحله دیدن نمونه های موردی هست که ساخته شده و جمع آوری عکس و همینطور جلو میرم تا اطلاعاتم کامل بشه
یا یه حالت دیگه وقتی بخوام در مورد موضوعی تحقیق کنم و اطلاعاتی رو جمع آوری کنم
ابتدا هدفم رو مشخص میکنم وبا یک سری از کلید واژه ها جلو میرم
مثلا اگه بخوام در مورد طراحی پیاده رو های باکیفیت مطلبی جمع کنم اول با کلمه قدم زدن ,پیاده روی,دیدومنظرو...شروع میکنم و همینطور ادامه میدم و مطالب مختلف رو با هم یکی میکنم و طبقه بندی تا به نتیجه دلخواهم برسم.
امیدوارم تونسته باشم منظورم رو بیان کنم.
 
آخرین ویرایش:

کوثر89

عضو جدید
اول موضوع رو تعریف میکنم برای خودم....(فضا چه جوریه ...چه جوری حسش کردم...تو این فضا چه احساسی دارم ...از فضا چی میخوام....وخودمو تو اون حالو هوا قرار میدم)
وبعد صورت مسئله ی درست برای موضوعم مینویسم...که دقیقا هدفم مشخص بشه
حالا نوبت بررسیه دقیقه که توی کتابا و سایت ها دنبالش میگردم...تا مفاهیم ذهنیم در یه قالبه درست شکل بگیرن
وبعد از اون تحلیل عکساها وفضاهای موجوده...
بعد این همه کسب اطلاعات....میرم دنبال یک یا دو صفت مشخص برای فضام...تا در قالبش بتونم فضاسازی کنم
و اکثرا دنبال پدیده هایی در اطرافم میگردم که این صفات توشون وجود داشته باشه(مثلا باد.....وگرفتن ارامش و هیجان...یه حس ترکیبی)
وبراساس کانسپتم جلو میرم
ینی تاحالا این کارو کردم....
اگر اشتباهه راهنماییم کنید حتما
 

quasar-volcano

عضو جدید
اول سعی میکنم یه کلیت از طرح تو ذهنم داشته باشم.مطالعاتمو طوری راجب طرحم انجام میدم که بیشترین تسلط رو موضوع رو داشته باشم.
برای طراحی حتما خودمو تو اون فضا تصور میکنم که چه نیازهایی دارم اگه تو اون فضا باشم یا با چه چیزهایی مواجه میشم.
خط کشیدن رو شرو میکنم البته بر اساس روش طراحی که انتخاب میکنم.ادامه کارو بر اساس کانسپت و فضاهای لازم و ....انجام میدم با توجه به اصول و ضوابط طراحی.
 

fateme_003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
موضوع که مشخص شد در موردش تحقیق میکنم ببینم چی هست؟هدفش از طراحی این موضوع چیه؟موضوع عملکردیه یا نه ؟بعد یه سری اطلاعات در مورد ریز فضاهاش و ضوابطشو در میارم و نمونه موردیهاشو میبینم و اطلاعاتمو دسته بندی میکنم و بعد تحلیلش میکنم وبعدش با توجه به تحلیلی که کردم شروع به جمع بندی نهایی میکنم
اطلاعاتمو بیشتر از کتابا ومجلات و پایان نامه های دانشگاه بدست میارم و همچین سایت ....واس تحلیل سایت واقلیمم که مطالعات اقلیمی شهر رو از شهرداری میگیرم
 
آخرین ویرایش:

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یه استادی داشتیم(یادش بخیر) که میگفت: فرقه بین علم و دانش
میگف علم همون دو دوتا چارتاس. که قابل تدریسه قابل تفهیمه. تو محیط اموزشی و اکادمیک بین مدرس و دانشجو ها ردو بدل میشه. و هر کسی بین کتابا میتونه به جایی از علم برسه.
ولی دانش. دانش اکتسابیه. چیزیه که بیرون از فضای اموزشی و به واسطه ی تجربه کسب میشه. و به مراتب کاربردی تر از علمه.(حالا بگذریم از اینکه علم خودش نتایج اثبات شده ی تجربه های گذشتس)
با این تفاسیر میشه گفت مطالعات ما میتونه دو دسته بشه
مطالعات علمیمطالعات تجربی
مطالعات علمی که همون کتاب و سرچه و تصور و تخیل و ایناس
مطالعات تجربی هم بازدید از بنا و رفتن سره ساختمان نیست
به نظر مطالعه ی تجربی استفاده از کاربری های متفاوت و تجربه ی کمیت و کیفیت فضاهاست
مثلا برا طراحی یه کافی شاپ واقعا باید چند بار همچین فضایی رو تو شرایط مختلف (دو نفره یا یه نفره یا چند نفره) تجربه کرد
من خودم مطالعاتم ضعیفه. مخصوصا تجربیش.
اگه مجبورم نکنن برنامه فیزیکی هم رعایت نمیکنم
اطلاعات مورد نیازم همیشه استانداردهای مورد نیاز بودن(کمیت).
کیفیت فضاها هم همیشه ایتم های ثابت خودشو داره(نور تهویه رنگ و ...) که به طراح بستگی داره
ولی با همه ی اینا مطالعات تجربی رو در اولویت میبینم.
 

hossein00104

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
قبل از معرفی یک عنوان برای طراحی قطعا معمار سری مطالعاتی رو داشته و تو ذهنش طبقه بندی شده هست که شامل تجربه دیگرانه و به شیوه های مختلف به ایشون رسیده و این قضیه میشه علم اون معمار ،

حالا یه کارفرمایی میاد و طراحی یه پروژه رو با عملکرد و عنوان خاص خودش مثلا با عملکرد مسکونی ، ورزشی ، تجاری ، تفریحی ، درمانی ، مذهبی ، نظامی و... به معمار محول میکنه ، مهمه که در وهله ی کارفرمارو بشناسی و بدونی که شخصه ، سازمان یا ارگانیه یا یه پروژه ی ملیه و چی ازت میخوان داستان برنامه فیزیکی چی میخواد باشه ، پس اولین گام تو مطالعات شناخت کارفرماست ،

حالا معمار میاد و از علم خودش که قبلا داشته کمک میگیره تو هر سطی که باشه و علمش رو به روز و افزوده میکنه ، از شیوه هایی همچون کتاب ، مجله های معماری ، از آرشیو های جدید و قدیم هر چی بشتر بهتر ، سایت ها و وبلاگ ی مختلف ، سازمان ها و ادارات مرکزی و منطقه ای ، رسانه ها و... در اینجا یه بخشی از مطالعاتش رو کامل میکنه حالا نوبت به قرار گرفتن تو سایت پروژس و مطالعات مربوط و تحلیل سایته که شامل وجه گیری سایت ، دسترسی ها ، دید ومنظرها ، حریم همسایگی ها آلودگی های صوتی و...

بعد مطالعه راجع به تاریخچه مکان سایت ، اقیلم و بوم منطقه ، فرهنگ و اعتقادات مردم منطقه ، توریستی بودن منطقه و... که میشه اطلاعاتی رو از خودکارفرما ، همسایه ها ، گزارش از مردم عادی و.. کسب کنیم و با توجه به اینکه پروژه عملکردی یا فرمی یا نسبت هر دوتاش سر به سره مطالعاتمون رو اولویت بندی میکنیم. این قضیه میشه فاز مطالعاتی پروژه و هنوز وارد بحث طراحی نشدیم که اون داستانش جداست.
که از ایده شرو میشه تا کانسپ و...
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
اول ازهمه سایت پلانم روآنالیزمیکنم ودرنهایت به این میرسم که اون فرم مورد نظر باید توکدوم جهت قرار بگیره که اون شرایط ایده آل ،نور وآرامش ,باد ، دید,دسترسی وغیره براش فراهم باشه .بعد درباره اون مکانی که قراره طراحی کنم فکر میکنم که چه افرادی بااین مکان درارتباط هستن چه نوع فرمی واسه این مکان مناسبه دلایلش چیه واسه فرمش ازچه چیزی ایده بگیرم که به نوعی با این مکان درارتباط باشه وهمچنین ازنظر ظاهری سازگاری بامحیط اطرافش داشته باشه اگه من جای اون افرادی بودم که به نوعی با این مکان درارتباط بودم چه نوع فضاهاوفرم هایی رودوست داشتم اونجاببینم , فضام باید دارای چه درجه امنیتی باشه,چه جوری طراحی بشه که امکان دسترسی به مکان ها برای افراد باهرشرایطی به راحتی صورت بگیره, چه نوع فرمی باید باشه که با اون اقلیم مورد نظر سازگار باشه ,ورودی مکانم باید چه ویژگی هایی داشته باشه و...

بعد میرم دنبال فرم های مشابه فرمی که انتخاب کردم .پلان های مشابه روبا هم مقایسه میکنم وهمیشه بعد انتخاب فرم به ریزفضاها میرسم. بعدشم میرم دنبال مطالعات درباره استانداردهاوریزفضاها که ریزفضاهاروهم از سایتا وکتاباومنابع موجوددیگه بدست میارم وبارعایت اصول ودسترسی های مناسب فضاهای داخلیم روشکل میدم و واسه طراحی بازشوها ونمای ساختمان که چه مصالحی مناسبشه ،شرایط اقلیمی اون منطقه روبررسی میکنم.واسه رنگ فضاهای داخلی هم حتما باتوجه به نوع افرادی که قراره ازاون مکان استفاده کنن ومطالعه درباره حسی که از رنگ های مختلف به فرد دست میده رنگ مناسب رو درنظرمیگیرم ودرنهایت هم فضای سبز مناسب با اقلیم وچیزهایی که باید توسایت پلانم باشه روطراحی میکنم.
 

بهونه

عضو جدید
به نظر من اولین ومهمترین مسئله کاربری سایت هست. بعد انتظاراتی که از اون فضا میره ، همیشه مردم هستن که یک بنا رو شاخص میکنن یا نقد میکنن پس من به عنوان یک طراح باید بدونم خواست مردم از اون مکان چی هست و چه انتظاراتی دارند حتی برای طرح های دانشگاه هم همیشه دوست دارم از چندنفر که صرفا به عنوان استفاده کننده هستند نظرها و سلایقشون رو بپرسم
بعد وارد مرحله مطالعات و برنامه فیزیکی طرح میشم، ودر مرحله بعد تحلیل سایت و دسترسی ها که بهترین راه هم قرار گرفتن در فضاهای مشابه هست مثلا تا وقتی وارد یک گالری نشیم نمیتونیم اون فضارو حس کنیم و شاید ایده ای که در اون فضا به ذهن میرسه با ساعت ها فکرکردن هم بهش نرسیم!
فکرمیکنم در هر فضایی با هر کاربری پیچیدگی پلان کار رو شاخص نمیکنه و روابط درست و مناسب در عین سادگی هم میتونه فکر درسته طراح و زیبایی طرح رو نشون بده، و عکس این قضیه نیز صادق هست که لزوما همه ساختمانها با هر کاربری نباید طبق فرم تعریف شده و معمول جامعه طراحی بشه

 

Samaneh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شیوه ی مطالعاتی خیلی به موضوع طرح بستگی داره.مهمترین منابع هم که در حال حاضر اینترنت واگر اهل تحیلی و مطالعه باشی کتاب.ودر آخر هم مطالعات میدانی!
برای من نحوه اش هم به این شکله که اول روی موضوع تمرکز می کنم سعی می کنم افرادی که قبلا روی اون موضوع کار کردن رو شناسای کنم و از اونها و تجربشون استفاده کنم،بعد وارد سایت میشم،تحیل سایت و تحلیل شخصیت آدمهای استفاده کننده از اون موضوعی که قراره طراحی کنم خیلی برام مهمه.
بعضی موضوعاتم هستن که شاخص نیستن یعنی نمی تونیم مطالعاتی رو از طریق کتاب یا اینترنت بدست بیاریم در این صورت بهترین راه حضور پیدا کردن در نمونه های اجرا شده آنالیز اونهاست که تهیه"سوات "خیلی می تونی تو نمونه ها کمک کنه.
به نظرم همیشه یکه طرح موفق باید یک تئوری موفق پشت سر خودش داشته باشه،تو دوره ی دانشجوی تو اوایل ترم همیشه مطالعات انجام می شه اما جهت داشتن این مطالعات مهمه کاربردی کردن این مطالعات مهمه که خودم به شخصه دیدم که خیلی کم عملی می شه.

 

arashitect

عضو جدید
" تا ندانی ، نتوانی ؛ بدان ، تا بتوانی "


با توجه به این مقدمه ی نه چندان مختصر چند تا سوال مطرح میشه:



  • [*=1]شیوه های "مطالعات ِ معماری" شما چگونه است ؟! ( روش های مطالعاتی )
    [*=1]چگونه اطلاعات مورد نیاز رو به دست میارید ؟! ( شیوه ی جمع آوری )
    [*=1]با توجه به موضوعات ِ مختلف ، اولویت های شما کدامند ؟! ( اولویت ها )

    [*=1]و . . .

:gol:
درود فراوان.
از نظر بنده معماری از لحاظ تکنیکی "آموزشی"و از نظر طراحی"پرورشی" است.یعنی تا اونجایی که به استانداردها قوانین و روشهای طراحی مربوطه میبایست آموخت و قسمتی از کار که به "خلاقیت"میرسد میبایست توان طراحی را پرورش داد.لذا با همین مقدمه مختصر:
1-روشهای مطالعاتی من در کل با خوندن کتاب و مجله های تخصصی انجام میشه.
2-اطلاعات مورد نیاز و موردی رو معمولا از با تجربه ها مشورت میگیرم.
3-صد در صد اولویت مطالعه برای بنده استفاده از تجربیات دیگرانه.حالا چه مشاوره به صورت حضوری و چه خوندن مقالات.
 

soha.soha

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من یکی از بزرگترین مشکلاتی که آموزش معماری داره اینه که اهمیت مظالعات برای بچه ها جا انداخته نمیشه ... دیگه روش های مطالعاتی و اینها که .. !
بنظرم تو بیشتر دانشگاهها وقتی به این مساله پرداخته میشه که شاید یکم دیر شده باشه
نمیدونم قبول دارین که آدم وقتی یه چیزیو درست یاد نگیره یا ندونه که باید درست یاد بگیره دیگه درست کردنش خیلی سخته . مث این شمالی جنوبی بودن که من از کودکی باهاش مشکل دارم تا الان!
خود من و خیلی ها که میشناسم فقط بخاطر اینکه آخر هر طرحی مطالعاتو تحویل میگیرن اونو به صورت مکتوب انجام میدیم که خیلی از مسائلش رو هم مد نظر قرار ندادیم تو طراحی . چون معمولا آخرای ترم انجام میشه
البته نه اینکه بگم خیلیا بدون مطالعات ! طراحی میکنن . نه . منظورم اینه که چون شیوه ی درست و مهمتر از اون اهمیت وجود مطالعات پیش از طراحی رو نمیشناسیم و خوب برامون نهادینه نشده با یه مطالعات نصفه نیمه "که بصورت ناخودآگاه ذهن آدم درگیر سوالات قبل از طراحی میشه" کار رو شروع میکنیم
 

mm.h

عضو جدید
کاربر ممتاز
من اول میام مطالبی رو که درمورد موضوعم هستوتوذهنم مرورمیکنموهمه رو دسته بندی میکنم بعد میام تمام دسترسی هاشو چه سایت پلانش چه خود پلان داخلیشو توی چندتا دیاگرام میکشم
حالا خودمو تو اون فضا تجسم میکنمو اون فرمی که تو ذهنم هستو باکلی خط خطی میکشم که درنهایت صفح هم پر خط میشه بعدم طرحمو از بین اون خطا میکشم بیرون
بعد میرم کارای معمارای بزرگو میبینمو با کمک اونا ی سری تغییراتی به طرحم میدم
چون فک میکنم اگه قبلش اینکارو بکنم طرحم ناخودآگاه به سمت اون طرحا کشیده میشه
 

فرهيخته

عضو جدید
کاربر ممتاز
درود بر دوستان معمار....

پیرو کلام با ارزش احسان گرامی و دوستان عزیز،ظن شخصی من بر استواری معماری بر پایه هنر است و قرار گرفتن معماری در هنرهای هفت گانه جهان، بدون شک این مطلب رو ثابت می کند و ناگزیر از پذیرش زیرساختی بودن هنر معماری دانست که شاخ و برگ های آن علم و فن و مهندسی است.و این اصالت چیستی معماری است که دو تعریف و مقوله متناقض، دست به دست هم می دهند و معماری را شکل می دهند.
و این بهترین تعریفی که ارائه شد: معماری یعنی تلفیق هنر و فن.

باری، برای دست یابی به این هنر و علم و به طور کل دانش معماری ،بدون شک نیازمند ابزار و توانمندی های ذاتی و اکتسابی هستیم .با نیم نگاهی به زندگی پیشگامان معماری ،توجه ویژه به طبیعت و الهامات محیط اطراف، در کنار دانش خود ، برای الگو برداری و استفاده ابزاری برای تعریف و به وجود آوردن آنچه ما امروز از آن بهره می بریم،در میابیم اطلاعات و ادراکات حسی چنان موثر و قابل توجه خواهد بود.

برای شروع...ایده و تا آخرین مرحله اجرا نیازمند اندوخته های اطلاعاتی هستیم پس اولین قدم استفاده از آموخته های دانشگاهی یا بعضاً تجربی است.
مرحله اول مشخص کردن خواسته و نیاز های منطقی پروژه است؛به عبارتی دیگر قرار دادن صورت طراحی بر اساس آنچه که از ساختمان با کاربری مشخص شده انتظار می رود و این در کنار در نظر گرفتن الزامات خاص خود مانند شرایط اقلیمی و منطقه ای،روحیات و تمایلات و حتی بودجه کارفرما.... خواهد بود.
گام بعدی توجه به جزئیات بیشتر و تهیه طرح پیشنهادی است؛فضا و مکان، دو اصل با ارزش در طراحی و برای دست یابی صحیح نیازمند تحقیق،مطالعات و مشاهدات عینی است.

مطالعات چگونه بدست می آید؟تحلیلی جزء به جزء پروژه به وسیله آنچه تحت عنوان اطلاعات آموزشی در اختیار داریم؛بررسی منابع مختلف برای دستیابی به نمود های اصولی ،مراجعه به کتب مرجع و حفظ و تطبیق با استانداردهای تعریف شده، و نهایتاً ترسیم دورنمایی از طرح مورد نظر.
در این مرحله پس از تکمیل اطلاعات لازم،الویت های شخصی در نظر گرفته می شود.فرم و کانسپت،ظرافت و خلاقیت در طراحی از جمله اینهاست.که جز تمرین و ممارست در طراحی و مشاهدات عینی هر چه بیشتر میسر و محقق نیست.در کنار اینها بدست آوردن اطلاعات تکمیلی از جمله گفتگو با استاید و صاحب نظران،مطالعه آثار بزرگان و دقت در اندیشه و منش رفتاری معماران مختلف با سبک های مختلف،نیز مفید خواهد بود.
 
آخرین ویرایش:

VictoOry

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام میشه :w12:

من اول سعی میکنم فضارو درک کنم و حسش کنم..واسه من اولین قدم تصور خودم توی اون فضاست ..
بعدش هرچیزی که درمورد موضوع توی ذهنم میادرویادداشت میکنم و اسکیس میزنم...
قدم سوم مطالعه میکنم و حالا از هرجا مجله کتاب نت و....تصور خودم رو با اون چه مطالعه کردم مقایسه میکنم.شروع میکنم به طراحی معمولا حجم وااحساسو پلانمو باهم تلفیق میکنم. تلاشمو میکنم که از سازه های قبلی تقلید نکنم.
موقعی که حجم و پلانم به تایید اولیه رسید از بعضی چیزها ایده میگیرم که صرفا هم سازه معماری نیستند (از این کار خیلی خوشم میاد :D)

با این اوصاف فکر کنم اولویت اولم احساسم و ایده های اولیه خودمه(البته خیلی روش متعصب نیستم اگه ببینم ایراد داره رفعش میکنم)
امیدوارم درست متوجه منظورتون شده باشم احسان خان....:w10:
 

همراهی

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام به دوستان عزیز

بررسی شیوه های مطالعاتی موضوع مهمی ست که من دانشجو نیاز به دانستن ان دارم.مطالعات به عنوان قدم اول هر پروژه ای محسوب میشود.اگر فاز صفر خوبی داشته باشیم می تونیم امیدوار باشیم که بطبع ان فاز2،1و3اصولی ای خواهیم داشت.

طی بررسی اجمالی پست های دوستان به این رسیدم که اکثرا به فرآیند طراحی شون اشاره داشتند نه مطالعات ان.
که البته ان هم جالب توجهست و برگرفته ازهمان نظم فکری ماست.


هنگام روبرو شدن با موضوعی فرض بر ان گرفته که اصلا از ان اطلاعی نداشته و ازصفر شروع به شناخت کرده ایم.ایتم های شناختی را در اورده و شروع به پیداکردن میکنیم.خود این ایتم ها هستند که دایره اطلاعاتی مارو وسیع وغنی می کنند.میتوان به کتاب های معتبر در ان زمینه مراجعه کرد،اینترنت، مجلات و مقاله؛ مقاله دیدخیلی خوب و سریع در حد چند صفحه با نگاه های مختلف به موضوع به ما می دهد.فرضا برای موضوع اموزشی ایتم هایی همچون چیستی و چرایی اموزش،تاریخچه، روند ان تا کنون،هدف،تاثیرات ان و...بررسی کرده و مقاله هایی همچون مدرسه پایدار،مدرسه سبز، مدرسه مرکزمحله،مدرسه الکترونیکی و ... موضوعاتی هستند که سریع مارو با وجه های دیگر این مقوله اشنا می کند.

(مطالعات تجربی که بعضی دوستان اشاره کردند رو نمی دونم به چه طریق انجام میشه و ایا قابل استناد هستند یا نه)

یک سری ایتم ها هم هستند که در حین طراحی می فهمیم نیاز به مطالعات دارند که در فاز قبلی به ان نرسیده بودیم.(منظورم اینه که این فاز ها در کنار هم کار میکنند و لازم نیست همیشه مطالعات رو کامل انجام داد گذاشت کنار و به مرحله بعدی رفت)

در خصوص اولویت بندی، اولویت خاصی مد نظر نیست ابتدا همه را پخش بندی کرده سپس جمع بندی میکنم.:d

ببخشید طولانی شد/ممنون :gol:
 

فروزان_F

کاربر بیش فعال
خب مباید اعتراف کنم من تمام کارای مطالعاتی.تحقیقاتی رو فقط تحت فشار استاد انجام میدم .
اول مطالعات ب صورت اینترنتی و تحقیقات میدانی بعددسته بندی نیاز های وفضاهای پروژه انتخاب ی کانسپت برای شروع طراحی ک هرچیزی میتونه باشه.و طرح زدن.
 

ensan1

عضو جدید
"شیوه مطالعاتی"
برمیگرده به مبانی نظری هر شخصی و معیارهایی که داره تمرکز اصلی خودم رو روی معنا و درک ارزش اون فضا و نقش اون در زندگی انسان میذارم و سعی میکنم تمام نیازهایی رو که اون فضا باید پاسخ گو باشه رو پیدا کنم اما معیارهای من همون معیارهای هایی هست که دکتر شولتز میگه روانشناسی انسان و فضا ...

"شیوه جمع آوری"
بعضی از اطلاعات که پایه ای هستن و هر معماری باید اونها رو بشناسه مثل ویژگی های اقلیمی و... اما شیوه جمع آوری اطلاعات من بیشتر تحقیق میدانی و حضور در چندین فضا ساخته شده در عملکرد مورد نظره مثلا در ارتباط با طرح 2 به 3تا از هنرستان ها رفتم و بیشتر سعی کردم تا رفتار های اونها رو در هر فضایی تحت کنترل داشته باشم و با توجه به مطالعات روانشناسی نوجوان و نیازهاشون به یه سری از اصول رسیدم یکی از اونها این بود که با توجه به محدوده ی سنی نوجوان و قرار گرفتن در سن انتخاب و نقش پذیری ترغیب این انسانها به پیش رفت باید صورت بگیره و به اونها معرفی بشه طی مراحلی تصمیم گرفتم از سازه های نمایان در برخی از فضا ها استفاد کنم که این باعث ترغیب و ایجاد سوال و از همه مهمتر رویداد جدیدی در زندگی اونها میشه و ....

اما اولویت
همیشه فکر میکردم که صحبت کردن در ارتباط با اولویت در طراحی یک "سیستم" چندان درست نباشه اما بعدها فهمیدم که معماری یک سیستم مادی نیست و از همه مهمتر که اصلا طراحی صرف مادی در معماری معنا نداره اما در طراحی در رشته مکانیک شاید طراحی صرف مادی معنا داشته باشه، دقیقا عین بدن انسان میمونه ممکنه سیستم بدن به درستی کار کنه اما مشکلات فکری و آزار های روحی کاملا این سیستم رو میتونه منهدم ! کنه به همین علت اولویت و هدف من شناخت درست و پاسخگویی درست به همه نیازهاست و در تولویت هم نیازهای حسی قرار میگیره در اینجا شاید این مثال کمک کنه که مثلا یه قطه مشترکی رو دو نوازنده مینوازند اما یک نوازنده زیباتر مینوازه تفاوت این دو در نت ها نمیتونه باشه در حسی هست که نوازنده با نت ها انتقال میده و این میتونه روح موسیقی و هدف اصلی این ابزار بیان باشه...
 

D I S A

عضو جدید
سلام به دوستان عزیز

بررسی شیوه های مطالعاتی موضوع مهمی ست که من دانشجو نیاز به دانستن ان دارم.مطالعات به عنوان قدم اول هر پروژه ای محسوب میشود.اگر فاز صفر خوبی داشته باشیم می تونیم امیدوار باشیم که بطبع ان فاز2،1و3اصولی ای خواهیم داشت.

طی بررسی اجمالی پست های دوستان به این رسیدم که اکثرا به فرآیند طراحی شون اشاره داشتند نه مطالعات ان.
که البته ان هم جالب توجهست و برگرفته ازهمان نظم فکری ماست.



"شیوه مطالعاتی"
برمیگرده به مبانی نظری هر شخصی و معیارهایی که داره تمرکز اصلی خودم رو روی معنا و درک ارزش اون فضا و نقش اون در زندگی انسان میذارم و سعی میکنم تمام نیازهایی رو که اون فضا باید پاسخ گو باشه رو پیدا کنم اما معیارهای من همون معیارهای هایی هست که دکتر شولتز میگه روانشناسی انسان و فضا ...
برای شروع...ایده و تا آخرین مرحله اجرا نیازمند اندوخته های اطلاعاتی هستیم پس اولین قدم استفاده از آموخته های دانشگاهی یا بعضاً تجربی است.
مرحله اول مشخص کردن خواسته و نیاز های منطقی پروژه است؛به عبارتی دیگر قرار دادن صورت طراحی بر اساس آنچه که از ساختمان با کاربری مشخص شده انتظار می رود و این در کنار در نظر گرفتن الزامات خاص خود مانند شرایط اقلیمی و منطقه ای،روحیات و تمایلات و حتی بودجه کارفرما.... خواهد بود.
گام بعدی توجه به جزئیات بیشتر و تهیه طرح پیشنهادی است؛فضا و مکان، دو اصل با ارزش در طراحی و برای دست یابی صحیح نیازمند تحقیق،مطالعات و مشاهدات عینی است.

مطالعات چگونه بدست می آید؟تحلیلی جزء به جزء پروژه به وسیله آنچه تحت عنوان اطلاعات آموزشی در اختیار داریم؛بررسی منابع مختلف برای دستیابی به نمود های اصولی ،مراجعه به کتب مرجع و حفظ و تطبیق با استانداردهای تعریف شده، و نهایتاً ترسیم دورنمایی از طرح مورد نظر.
در این مرحله پس از تکمیل اطلاعات لازم،الویت های شخصی در نظر گرفته می شود.فرم و کانسپت،ظرافت و خلاقیت در طراحی از جمله اینهاست.که جز تمرین و ممارست در طراحی و مشاهدات عینی هر چه بیشتر میسر و محقق نیست.در کنار اینها بدست آوردن اطلاعات تکمیلی از جمله گفتگو با استاید و صاحب نظران،مطالعه آثار بزرگان و دقت در اندیشه و منش رفتاری معماران مختلف با سبک های مختلف،نیز مفید خواهد بود.




سلام و تشکر از هم باشگاهی های گرامی . :smile:
پستهای بچه ها رو خواندم،و چیزهای زیادی یادگرفتم اما به عقیده ی بنده تقریبا این 3 تا پست توضیح روند مطالعات بود ،بقیه روند طراحی رو گفتند .
من بعد از شناخت موضوع طرح یک فهرست از مطالبی که به آن نیاز دارم رو تهیه کرده ، و با اولویت ها و تقدم و تاخر به مطالعه و جمع آوری مطلب از کتاب،اینترنت،مجلات و... میپردازم ؛
در هر بخش از مطالعات به سراغ نمونه های موردی میروم مثل سازه،تاسیسات، نما، دیتیل،و................................
 

ketabdoost

عضو جدید
برای به دست آوردن اطلاعات همیشه کتابها بهترین منابع هستند هم بی طرف هستند و هم دقیق تر از تجربه ی اساتید...پس اول از همه باید به سراغ کتابها رفت...اما سوال اینست که اول باید دنبال کدام موضوع گشت؟ در پاسخ باید بگویم که معماری رشته ی گسترده ای است و اول و آخر ندارد از هر کجا که شروع کنید تمام نمی شود هرگز...مطالعات خیلی از طراحی فاصله ندارد...معماری یعنی علم همراه با هنر... نه هنر همراه با علم ...پس نباید فکر کنیم که اگر قشنگ اسکیس می زنیم یعنی معمار خوبی هستیم ...اگر قشنگ راندو می کنیم یعنی معمار خوبی هستیم...معماری باید همراه با واقعیت باشد ...می خواهیم معمار باشیم نه خیال پرداز... اولویت همیشه با کتابهایی است که زیاد ورق خورده اند و نوبت چاپشان بیشتر از انگشت های دستمان است و متخصصانی معتبر آنها را تالیف کرده اند...اولویت همیشه با موضوعهایی است که بیشتر با آنها سرو کار داریم...البته بهتر است از کلیات به جزییات برسیم...شرمنده اطلاعاتم چندان زیاد نیست پس به همین مقدار بسنده می کنم...
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
اگه واقعا نظر منو میخای ،نظر من اینه که :
معماری فنی ترین رشته هنری و هنری ترین رشته فنی هستش.اگه هنر رو ازش جدا کنی بی ارزش میشه و اگه فنو ازش بگیری فاقد عملکرد میشه.
من خودمو میگم نه عقده دارم بهم بگن مهندس و نه کلا واسه یه اسم اینهمه ارزش قائلم که اینجا این همه بهش پرداخته میشه.همین بس که این مقوله جزو هفت هنر برتره. و همه ما هر لحظه باهاش زندگی میکنیم.

تعریفتون از معماری خیلی قشنگ بود.
معماری علم طراحی واجراست.(هنر و مهندسی)
 

DDDIQ

مدیر ارشد
نقشه خوانی !

نقشه خوانی !

دقت کنید که وقتی شما از ابرتوضیحات در طراحی نقشه های خودتون استفاده میکنید بعضی از پیمانکاران این رو نمیفهمن !





این یکی هم که عین نقشه رو برداشته اجرا کرده !!!

 

پیوست ها

  • 408351_529091253772347_213409862_n.jpg
    408351_529091253772347_213409862_n.jpg
    27.2 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • 480550_578776515470487_401376189_n.jpg
    480550_578776515470487_401376189_n.jpg
    20.9 کیلوبایت · بازدیدها: 0

همراهی

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام مجدد

برای انجام مطالعات اکثرا منابع و روش هایی که پیشنهاد داده اند به شرح زیر هست:

کتاب ، اینترنت ، مجله ، مقاله ، تجربیات دیگران به صورت حضوری و غیر حضوری ، تحقیق میدانی و...

به نظر میاد که 4 ایتم اول بیشتر برای جمع اوری مطالب باشند نه انجام مطالعات ؛

به نظرتون چطور میشه مطالعاتی انجام داد که حرف تازه ای برای گفتن داشته باشه ؟
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام مجدد

برای انجام مطالعات اکثرا منابع و روش هایی که پیشنهاد داده اند به شرح زیر هست:

کتاب ، اینترنت ، مجله ، مقاله ، تجربیات دیگران به صورت حضوری و غیر حضوری ، تحقیق میدانی و...

به نظر میاد که 4 ایتم اول بیشتر برای جمع اوری مطالب باشند نه انجام مطالعات ؛

به نظرتون چطور میشه مطالعاتی انجام داد که حرف تازه ای برای گفتن داشته باشه ؟
اینایی که گفتی منابع مطالعاتی بودن
برا جواب سوالت باید موارد مطالعاتو بدونیم.
مطالعات معماری از چه بخشایی تشکیل میشه.
چنتایی که من میشناسم ایناس
استاندارد های اندازه ی فضا ها. مطالعات اقلیمی.مطالعات فرهنگی. نمونه موردی و تحلیل. حالا مطالعات سازه ای و در بعضی موارد مطالعات آماری و جمعیتی... طبق ترتیب خاصی نگفتم.
اینکه بخوایم مطالعاتی انجام داد که ابعاد ناشناخته ای از روند طراحی به ما نشون بده به این موارد و تمرکز بر یک مورد خاص از اینا بستگی داره.
حالا اینکه چه مواردی در مطالعات اولوت دارن جای بحث داره
 

Similar threads

بالا