کاریابی و بازار کار

[sszz23]

با سلام.
اینجا ایرن هست و کشور مالزی که شما در اون تحصیل کردید یا میکنید نیست که در همه پست هاتون مقایسه اینجا با یک کشور دیگه رو میکنید.
مردم مالزی جهش فکری و شعور کردند و به مهندس به چشم یک حقوق بگیر با مفاهیم قانون کار ایران یا نهایت 300 هزارتومن و در تهران نهایت 800 تومن نگاه نکردند.
وقتی وسط یکی از بزرگترین شرکتهای تولید کننده و تامین کننده سایپا ایستادم و نظر اصلاحی و انتقاد از عملکرد سیستمی دادم چون اون موقع کارآموز بودم همه به چشم کارآموز نگاهم کردند...
ولی یاد گرفتم نظرم رو باید بفروشم...باید با حقوق بالا معامله کنم.
مالزی خرج کرد این شد...ایران خورد این شد.من هم شاید صنایع خونده باشم البته نصفه نیمه ولی این رو میدونم که این مملکت خیلی مشکل داره و نمیشه با یک یا چند سال کار درستش کرد.
اینجا اگر تجربه کاری پیدا نکرده باشی حالا به هر شکلی...در دوران دانشجوییت یا وقتی رفتی کارآموزی یا رفتی یکجا یک سال کار کردی میتونی مانور بدی ولی اگر بدون تجربه بیایی بیرون باید بیگاری بکشی تا مجرب بشی.
اما...خودمونیم...

اینجا ایرانه...ایران

واقعا که جناب.فکر نمیکنم تمام پستهای منو خونده باشید.فقط نظر خودتون رو بگید نه اینکه به کس دیگه ای مثل من با این زبون تلختون تازیانه بزنید.اگه دلتون از جای دیگه پره برید جای دیگه ای خالیش کنید نه اینجا.

 

[امیر همافر]

واقعا که جناب.فکر نمیکنم تمام پستهای منو خونده باشید.فقط نظر خودتون رو بگید نه اینکه به کس دیگه ای مثل من با این زبون تلختون تازیانه بزنید.اگه دلتون از جای دیگه پره برید جای دیگه ای خالیش کنید نه اینجا.

من چیزی نگفتم که شما اینجور برافروخته شدید!شاید یک کمی تند و تیز گفتم ولی روی صحبت من به شما نبود...من هم پیرو صحبت شما که گفتید مالزی رقابتی هست و ایران خیر ..این رو نوشتم...شما هم متن من رو کامل مطالعه نکردید.در ضمن من دلم از جایی پر نیست.گرایش سیاسی من در کار من دخالتی نداره.
چقدر عصبانی...

 

[sszz23]

من چیزی نگفتم که شما اینجور برافروخته شدید!شاید یک کمی تند و تیز گفتم ولی روی صحبت من به شما نبود...من هم پیرو صحبت شما که گفتید مالزی رقابتی هست و ایران خیر ..این رو نوشتم...شما هم متن من رو کامل مطالعه نکردید.در ضمن من دلم از جایی پر نیست.گرایش سیاسی من در کار من دخالتی نداره.
چقدر عصبانی...

یکی به نعل میزنه یکی به میخ.از اون ور میگید ایران رو با مالزی مقایسه نکنید از این ور میگید موافقید که در مالزی رقابت هست و در ایران نه.
برافروختگی هم داره چون نمی دونم چرا از مقایسه واهمه دارید؟
ترس رو باید گذاشت کنار و با واقعیتها به طور منطقی مواجه شد.

 

[امیر همافر]

تخصص قبل از اینکه بدونیم سیستم چیه مفهوم داره؟
این حرف عجیبی است که شما میزنید.اولا کسانی که شما اونها را موفق میدونید به نظر من فقط کارآفرینان هستند.دوما شما تا به این سوال جواب ندید که سیستم مدیریتی و اقتصادی ایران چیست؟ نمیتونید به هیچ عنوان حرف از تخصص بزنید. اصلا در ایران چیزی به اسم سیستم وجود نداره.چون تمام کارخانه ها و شرکتهای نسبتا خوبی هم که وجود داره دولتی هستن.تازه در این کارخانه ها و شرکتها نمی یان صادقانه عمل کنن.یعنی اینکه فقط با پارتی بازی میشه وارد چنین جاهایی شد.
پس تا همه چیز رو نشه نمیشه وارد مرحله بعدی که میگید تخصصه شد.

نظرات تعصبی یعنی چی؟ بهتره یکم ادبیاتتونو اصلاح کنید.شما دوست دارید همش از نظرات شما تمجید بشه.اما ما تمام بحثی که میکنیم فراتر از دیدگاههای مطرح در شرکت شماست.ما فقط در مورد شرکتها صحبت نمیکنم بلکه از مجموعه کلانی که تمامی این شرکتها در اون جای دارند تحت عنوان جامعه صحبت میکنیم.مثلا کدوم شرکت به 6 سیگما اهمیت میده؟ کدوم شرکت به بهره وری اهمیت میده؟ و...
مشخص کردن راه رو که همه میدونن.اما خنده دارتر اینه که اصلا در ایران به تخصص اهمیت نمیدن.شرکتهای ایرانی به قدری دچار مشکلات جدی ای شدن که فقط هدفشون از استخدام اینه که اون طرف مشکلات اون شرکت رو حل بکنه.کدوم سیستم جناب؟ من ایران نیستم.اما با مسائل و مشکلات ایران به خوبی آشنام.
باز هم میگم ادبیاتتون رو اصلاح کنید.

1)در ایران سیستمی وجود نداره چون قرار نیست سیستمی وجود داشته باشه,چون قرار نیست کشور پیشرفت بکنه.
2)در ایران سیستمی نمتونه پیروز باشه به چند دلیل.
رکن اصلی پیاده کردن تزهای عالمانه یک مهندس صنایع منابع انسانی هست.منابع انسانی و مدیریت اون در سطح کلان میشه دولتمردان و سطح خرد میشن همین کارمند و کارگرهایی که در سالن تولید کثیف کار میکنند.مشکلات کار کردن با منابع انسانی در ایران مشکلاتی هست که از بیرون شرکت جرقه زده میشه و به داخل کشیده میشه.
_اقتصاد بی ثبات ایران همه اقشار جامعه رو تحت تاثیر میزاره و این یعنی برنامه ریزی تعطیل..چرا؟
چون وقتی من برنامه ریزی میکنم یا فلان قیمت شمش بخرم و با فلان قیمت تمام شده بفروشم و سر این زمان حقوق بدم و این شمش یک دفعه بخاطر قر و قمبیلهای سیاسی قیمتش خدا تومن میشه معلومه نمیتونم پول کارگرمو بدم...
کارگر ناراضی یعنی قطعه خراب,یعنی کیفیت بد,یعنی ...
_کارگر من وقتی بیرون از شرکت حقوقی که بهش میدم کفاف زندگیشو نمیده اون هم باز بخاطر مشکلات معیشتی و اقتصادی وقتی وارد شرکت میشه کی فکر تعالی و نمیدونم رفتار سازمانی مناسب توی مخش میاد؟
_شرکتها در ایران میخوان به این مفاهیم معنا بدن و البته مهندسای صنایع دوست دارند مثلا در شرکتشون 6 سیگما اجرا بشه ولی وقتی :
_دستگاه تولید کننده قطعه برای 20 سال پیش هست که اون هم یواشکی و با 100 تا دوز و کلک صاحب کارخونه خریداری شده چکار باید کرد؟
_وقتی ابزار خراب هست
و هزار وقتی دیگه...
حالا این در سطح تولیدی بود در سطح خدماتی هم این مشکلات هست,CRM یعنی چی؟
مشتری هنوز به چشم یک کیسه متحرک پول بهش نگاه میشه نه یک سرمایه و بقولی مشتری وفادار و مایه بقای شرکت.

وقتی خیال کارگر و تولید کننده و کلا انسان ها راحت باشه همه چیز رله میشه که در ایران اینجور نیست.
بقولی مثل نماز خوندن بعضی ادمهاست...طرف میاد تو شرکت بجای اینکه کارشو بکنه به مهندسو به صاحب شرکت فحش میکشه...
کار از بیخ عیب داره

 

[امیر همافر]

یکی به نعل میزنه یکی به میخ.از اون ور میگید ایران رو با مالزی مقایسه نکنید از این ور میگید موافقید که در مالزی رقابت هست و در ایران نه.
برافروختگی هم داره چون نمی دونم چرا از مقایسه واهمه دارید؟
ترس رو باید گذاشت کنار و با واقعیتها به طور منطقی مواجه شد.

واهمه؟کشور که ارث پدری من نیست که واهمه داشته باشم...بیاد داشته باشید که شما تا دیروز تو همین کشور زندگی میکردید.اگر شما 3 ساله رفتن به یک کشور دیگه و متوجه این فرق محسوس در ایران در همه سطوح شدید,بنده از 15 سالگیم Certificate داشتم برای خروج از ایران,اون هم به کالجهای کانادا نه مالزی یا هند یا کشورهای از این دست.ولی بدلایلی نرفتم.اما این رو میدونم که زور زدن برای پیشرفت این کشور دست من و شما نیست.
اگر فکر میکنید تفکر شما خیلی متفاوت با من یا دیگران هست اون هم بخاطر زندگی در خارج از ایران در اشتباه هستید.اگر کسی حرفی رو نمیزنه شاید بخاطر این هست که شاید در خیلی جاها این حرفهای شما و نصایح و قیاس هارو کرده و جواب نگرفته و بیخیال شده.

 

[sszz23]

اتفاقا کشور من ایران برام بسیار عزیزه و خیلی دوسش دارم.مطمئن باشید هر حرفی میزنم به خاطر دوست داشتن وطنمه.اتفاقا پیشرفت این کشور فقط از طریق اندیشه های خوب ایرانی میسره نه چیز دیگه ای.
قطعا با یه گل بهار نمیشه اما نباید همون یه گل رو هم پژمرده کرد.درسته که ایران مشکلات زیادی داره اما دستاوردهایی هم داشته.مثلا در علم ژنتیک در آسیا حرف اول رو میزنه یا...
طرز تفکر من ممکنه با شما فرق داشته باشه اما این خیلی بی انصافیه که شما این رو به خاطر دوری من از وطن قلمدادکنید.من نصیحت یا مقایسه نمیکنم.من میگم ایران میتونه نه فقط با مالزی و... رقابت کنه حتی میتونه الگویی هم باشه.فقط باید نقاط ضعف اصلی رو شناسایی کرد.هم من هم شما و هم همه باید به وظایف خودمون در حد خودمون عمل کنیم.
هر ایرانی ای هم که برای تحصیل به خارج از کشور میره فقط به خاطر اینه که دست پر به وطنش برگرده و برای پیشرفت کشورش سهمی داشته باشه.

 

[امیر همافر]

اتفاقا کشور من ایران برام بسیار عزیزه و خیلی دوسش دارم.مطمئن باشید هر حرفی میزنم به خاطر دوست داشتن وطنمه.اتفاقا پیشرفت این کشور فقط از طریق اندیشه های خوب ایرانی میسره نه چیز دیگه ای.
قطعا با یه گل بهار نمیشه اما نباید همون یه گل رو هم پژمرده کرد.درسته که ایران مشکلات زیادی داره اما دستاوردهایی هم داشته.مثلا در علم ژنتیک در آسیا حرف اول رو میزنه یا...
طرز تفکر من ممکنه با شما فرق داشته باشه اما این خیلی بی انصافیه که شما این رو به خاطر دوری من از وطن قلمدادکنید.من نصیحت یا مقایسه نمیکنم.من میگم ایران میتونه نه فقط با مالزی و... رقابت کنه حتی میتونه الگویی هم باشه.فقط باید نقاط ضعف اصلی رو شناسایی کرد.هم من هم شما و هم همه باید به وظایف خودمون در حد خودمون عمل کنیم.
هر ایرانی ای هم که برای تحصیل به خارج از کشور میره فقط به خاطر اینه که دست پر به وطنش برگرده و برای پیشرفت کشورش سهمی داشته باشه.

اینها حرف و آرمانها و شعارهای زیباست.
در سطح خرد ما مهندسا هستیم که داریم تو شرکتا فعالیت میکنیم و در سطح کلان دولتمردا,اما تغییر ایران یک انقلاب خواهد بود...که با اینکه من یا شما در خارج یا داخل درس بخونیم درست نمیشه...
من هم تمایلی به فکر کردن به این مسایل ندارم چون به نوبه خودم وظیفمو انجام دادم...

این هارو رها کن,حالا به نظرت یک مهندس صنایع تو ایران با این حقوقای مفنگی که بهش میدن مظلوم نیست؟

 

[mohsenjoon]

راستی کسی در مورد اعتبار دانشگاه پیام نور و مدرک مهندس صنایع اون اطلاعی داره من دانشجوی پیام نور هستم

 

[مهدی جوادیان]

سلام هم درد.

سلام هم درد.

امیدوارم که خدا صبر ایوب به شما عنایت بکند.
فکر کنم تا به حالا به این نتیجه رسیده باشی که پیام نور تا از آدم فسیل نسازه مدرک نمیده.
ولی خدایی می گن مدرک اون از دانشگاه سراسری هم معتبرتره.
بابا درس خوندن و متخصص شدن که ارزش این حرفا رونداره.شما می خوای متخصص بشی که میشی.آره میشی

 

[mohsenjoon]

جان ؟ ببخشید ؟ اینجا کجاست ؟ رختکن تیم ملی هستش ؟؟؟ مسابقه داریم ؟؟ کشتی ؟ فوتبال ؟!! . تضعیف روحیه ؟؟ . من نمیدونم چرا نمیگیرم این جمله یعنی چی !!! . دیگه ماها که همه صنایع هستیم و جمع شدیم اینجا که نباید بشینیم از خودمون تعریف کنیم و روحیه بدمیم در درون همدیگه !! . این هم مثل اون تعصب بر سر کنترل پروژه هستش !! . دیگه ماها با هم دیگه صادق نباشیم ، باید فاتحه رو با ذکر صلوات و دو تا خرما بفرستیم برای سلامتی اموات مهندسی صنایع ! .

ای ول کاملآ درست می گی و زدی وسط خال
اقا باید واقع بین باشین اگر انسان خلاقی باشین و کمی هم در کامپیوتر وارد باشید و همینجور که در این سایت و سایتهای مانند این اسم نویسی کنید یعنی سایتهای علمی خودتون را با مقاله ها و تحقیقهای جدید علمی اپدیت کنید می توانید یک کاره خوبی هم گیر بیارید

 

[mohsenjoon]

طبق منبع خبري از سايت معتبر salaryexport.com حقوق ساليانه مهندسان صنايع در سال 2007 در نقاط مختلف جهان به شرح زير مي باشد:

• ميانگين حقوق ساليانه مهندسي صنايع در شهر مادريد ، 63523 يورو معادل 77ميليون تومان مي باشد.
• ميانگين حقوق ساليانه مهندسي صنايع در شهر مونيخ ، 87602 يورو معادل 107 ميليون تومان مي باشد.
• ميانگين حقوق ساليانه مهندسي صنايع در شهر لندن ، 31262 پوند معادل 59 ميليون تومان مي باشد.
• ميانگين حقوق ساليانه مهندسي صنايع در شهر توكيو ، 9739428 ين معادل 88 میلیون مي باشد.
• ميانگين حقوق ساليانه مهندسي صنايع در شهر اسلو (پایتخت نروژ)، 402449 كرنر معادل 75 میلیون مي باشد.
• ميانگين حقوق ساليانه مهندسي صنايع در شهر تهران ، 70321480 ريال مي باشد

سايت منبع

اميدوارم كه توي انجمن تكراري نباشه !

درود بر شما خیلی با حال بود این ارقامی که دادی
در تأید گفته دوستان هم سیستم اموزشی ما ایراد داره و هم فرهنگ ایران ما می دونید چر فرهنگ هم ارتباط تنگانگی با مهندسی صنایع دارد
شما نمی توانید یک طرح را به طور کامل در شرکتی به اجرا در بیاورید زیرا دستوراتی که در ان
وجود دارد و باید ان را بر روی کارکنان پیاده سازی کرد مثل TQM اما فرهنگ موجود میان کارگران و افراد این را سخت می کند که این افراد بتوانند به سخنان شما گوش دهند و انها را اجرا کنند از نظر من ما
ایرانی ها کمی تنبلیم و می خواهیم لقمه را جوییده در دهانمان بگذارند و حال کار کردن نداریم و این فرهنگ زیاد چیز درستی نیست این در حالی است که در کشورهای چینی اینچنین نیست و افراد با کاملآ در اختیار اهداف شما قرار می گیرند

 

[mohsenjoon]

تشکر

تشکر

1)در ایران سیستمی وجود نداره چون قرار نیست سیستمی وجود داشته باشه,چون قرار نیست کشور پیشرفت بکنه.
2)در ایران سیستمی نمتونه پیروز باشه به چند دلیل.
رکن اصلی پیاده کردن تزهای عالمانه یک مهندس صنایع منابع انسانی هست.منابع انسانی و مدیریت اون در سطح کلان میشه دولتمردان و سطح خرد میشن همین کارمند و کارگرهایی که در سالن تولید کثیف کار میکنند.مشکلات کار کردن با منابع انسانی در ایران مشکلاتی هست که از بیرون شرکت جرقه زده میشه و به داخل کشیده میشه.
_اقتصاد بی ثبات ایران همه اقشار جامعه رو تحت تاثیر میزاره و این یعنی برنامه ریزی تعطیل..چرا؟
چون وقتی من برنامه ریزی میکنم یا فلان قیمت شمش بخرم و با فلان قیمت تمام شده بفروشم و سر این زمان حقوق بدم و این شمش یک دفعه بخاطر قر و قمبیلهای سیاسی قیمتش خدا تومن میشه معلومه نمیتونم پول کارگرمو بدم...
کارگر ناراضی یعنی قطعه خراب,یعنی کیفیت بد,یعنی ...
_کارگر من وقتی بیرون از شرکت حقوقی که بهش میدم کفاف زندگیشو نمیده اون هم باز بخاطر مشکلات معیشتی و اقتصادی وقتی وارد شرکت میشه کی فکر تعالی و نمیدونم رفتار سازمانی مناسب توی مخش میاد؟
_شرکتها در ایران میخوان به این مفاهیم معنا بدن و البته مهندسای صنایع دوست دارند مثلا در شرکتشون 6 سیگما اجرا بشه ولی وقتی :
_دستگاه تولید کننده قطعه برای 20 سال پیش هست که اون هم یواشکی و با 100 تا دوز و کلک صاحب کارخونه خریداری شده چکار باید کرد؟
_وقتی ابزار خراب هست
و هزار وقتی دیگه...
حالا این در سطح تولیدی بود در سطح خدماتی هم این مشکلات هست,CRM یعنی چی؟
مشتری هنوز به چشم یک کیسه متحرک پول بهش نگاه میشه نه یک سرمایه و بقولی مشتری وفادار و مایه بقای شرکت.

وقتی خیال کارگر و تولید کننده و کلا انسان ها راحت باشه همه چیز رله میشه که در ایران اینجور نیست.
بقولی مثل نماز خوندن بعضی ادمهاست...طرف میاد تو شرکت بجای اینکه کارشو بکنه به مهندسو به صاحب شرکت فحش میکشه...
کار از بیخ عیب داره

افرین کاملآ موافقم ایرانی ها اگر سیستم درست باشه و قدرت و امکانات داشته باشند از تمام کشورهای جهان از لحاظ پیشرفت جلو خواهد افتاد نمونه بسیار روشنش ایرانی های خارج کشور هستند می بینید در هر جا که چند انسان بسیار موفق هستند لااقل یکی از اونا ایرانی چرا؟
دلیل بسیار روشن است در کشور ما مدریریت بسیار ضعیف است افراد بی کفایت پستهای کیلیدی کشور را تسخیر کرده اند و از ان برای منافع خود بهره می برند و چیزی که اینجا از بین می رود حق مردم است
پس این بسیار مهم است که سیستم و مدیریت کشور به دست چه انسانهای باشد و انها منابع را چگونه بین افراد تقسیم کنند و در چه هدفی؟
به هر حال پاسخ به این سوألات با خودتان
-------------------------------------------------------------------

​

ايجاد موج سبز باشگاه مهندسانFPRIVATE "TYPE=PICT;ALT="​

بدانید . فردا و فردا های ما سبز خواهد بود. و بد اندیشان رسوا خواهند گردید​

​

.​

​

آیت‌الله منتظری: باطل است / آیت‌الله صانعی: مشروعیت ندارد​

​

آیت‌الله طاهری: نامشروع و غاصبانه است / آیت‌الله هاشمی: مردم باور ندارند​

​

رهبر: همین که من می‌گویم​

د
​

 

[مینا-67]

سلام به همه بچه های صنایع

سلام به همه بچه های صنایع

ای حضرت انسان به دل ما هم سری بزن به کوچه باغ خاک وگل مانیز سری بزن

هر کس در مورد صنایع وطرح ریزی مطلبی داره برا من بنویسه ادرس:www.mahta_boronze@yahoo.com

باتشکر

 

[مهدی جوادیان]

پاسخ

پاسخ

یک سوال از بچه های متخصص این تالار داشتم :

میخواستم بدونم برای یک مهندس صنایع با 5 سال سابقه کار که یک کار خوب توی کارخونه داره چقدر حقوق رو در نظر میگیرند؟؟؟ آیا از نظر مالی این رشته ارزش وقت گذاشتنو داره یا نه همش پارتی بازیه و کماکان بیزینس و کار آزاد بهتره . . . بعد اینکه آیا کار توی شرکت های خصوصی بهتره یا دولتی؟ ( ببخشید که چنتا سوال شد)

سلام دوست عزیز.
فکر کنم که شما با پنج سال سابقه کار باید بدونید که چه تخصصی ذارید .
از دیگران نپرسید .
فکر کنید و فکر کنید.

 

[مهدی جوادیان]

پاسخ

پاسخ

یه مهندس صنایع همه کارست.یعنی آچار فرانسست.
فقط خداکنه که منشی یا حسابدار و یا ....... نشه.
.......یعنی شرم گفتنش.با مدرک هم گفتم

 

[مهدی جوادیان]

پاسخ

پاسخ

دوست عزيز سلام.من با 10سال سابقه توي يك شركت دولتي براي 8ساعت كار حدود يك ميليون (سال87) ميگيريم.خودت دودوتا چهارتا كن ببين مي صرفه.تازه همه مي دونيم صنايع سواي كاربردي بودنش وجذابيت توي درساش جز ساده ترين رشته هاي مهندسيه. موفق باشي.

بابا دمت گرمه دیگه.
آدرس بده ما هم بیاییم.
اگه استخدام داره ما رو خبر کن

 

[مهدی جوادیان]

پاسخ

پاسخ

سلام حامد جان

نظراتت ارزشمند و محترم هست. البته نبايد در مورد ساير رشته های مهندسی اينطور کم لطفی بشه.

واقعيتش اينه که مهندسی صنايع تو ايران دوره های مختلفی رو طی کرده. تا همين چند وقت پيش ، مهندسی صنايع هم رديف بود با بحث iso و مديريت کيفيت. وقتی همه iso گرفتن ، مهندسی صنايع شد به معنای مديريت پروژه ، تازه اونم فقط تو فاز کنترل پروژه با نرم افزار msp يا primavera ، معلوم نيست که بعدا قراره چی بشه !

اما حقيقت اين هست که مهندسی صنايع از يک سری مباحث ميان رشته ای تشکيل شده ، و هدف از ايجاد اون هم نگرش سيستماتيک به مسايل فنی و مهندسی و مديريتی هست. به همين خاطر هم ميتونه تو زمينه های مختلف کاربرد داشته باشه.

آفرین.
خوشم میاد که انقدر رشته صنایع پر محتواست

 

[maryam288]

کمک

کمک

سلام دوستان
من کار میخوام
تازه فارغ التحصیل شدم
چطوری شروع کنم؟

 

[kamran_jh]

سلام
به نظر من بعنوان یه کارشناس برنامه ریزی و کنترل پروژه بازار کار واسه صنایع بهتر از رشته های دیگه اس و با اینکه حتی از یک چهارم دانش هر فیلدی از صنایع بیشتر استفاده نمیشه(تو این مملکت) ولی حقوقش با بقیه رشته ها برابری میکنه!
فقط یه مشکل داره که دچار دپرشن مزمن میشی چون تو محل کار هیچکس حرفتو نمیفهمه ولی تو مجبوری حرف همه رو بفهمی.

 

[behzad shou]

اشتغال در ایران

اشتغال در ایران

اشتغال در ايران- فرآيند جذب منابع انساني در سازمان ها

كشور ايران با 70 ميليون نفر جمعيت، ميانگين سني 8/ 24 سال و نرخ رشد جمعيت 1/1 درصد از جمله كشورهاي جوان جهان مي با شد .
49 درصد مردم ايران زير 30 سال سن دارند . اين آمار و ارقام بيانگر جمعيت جوان يك كشور، مسائل مربوط به جوانان و دغدغه هاي موجود براي حل اين مسائل و مشكلات است .
در حال حاضر از چالش هاي اساسي يك جوان ايراني مسئله ي اشتغال است .
مفهوم شغل: شغل به مجموعه فعاليت هايي گفته مي شود كه فرد جهت تامين نيازهاي مادي خود براي امرار معاش و فراهم ساختن رفاه زندگي انجام مي دهد . شغل را مي توان از چند زاويه مورد بررسي قرار داد . اما اين زاويه بررسي تحت تاثير عواملي مانند نظام فرهنگي و اقتصادي حاكم بر جامعه قابل تغيير و اطلاعات حاصل از اين مطالعات چند تعبيري است .
با گذر از تاريخچه و چگونگي پيدايش و گسترش شغل ها به عنوان منبع اصلي كسب درآمد، حال به بررسي تخصص در شغل ها مي پردازيم .
پس از رنسانس دراروپا و جهش بلند صنعت، شغل مفهوم سابق خود را كه فقط فعاليتي براي به دست آوردن پول بود از دست داد و به اهميتي رسيد كه اكنون از حساس ترين مسائل اجتماعي تمامي كشورهاي جهان به شمار مي رود .
با صنعتي شدن و به تبع آن تخصصي شدن شغل ها و در دنباله آن چگونگي كسب تخصص براي پياده كردن در شغل، آموزش تخصصي در دستور كار دولت ها قرار گرفت .
نيروهاي زيادي براي فرا گيري تخصص به مراكز علمي و دانشگاه ها وارد شدند و در طي فرآيند چندين ساله با تخصص در رشته خود وارد بازار كار شدند. اما سؤالي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه آيا تمامي كساني كه متخصص به شمار مي روند وارد عرصه شغلي كشور ميشوند؟ پاسخ منفي است .
براي جواب كاملتر بايد بدانيم كه ايران كشوري است پر جمعيت و در عين حال از نظر اقتصادي متوسط رو به ضعيف .
جمعيت زياد و فرصت هاي شغلي كم محدوديت هاي فراواني را در مسير تصدي شغل ايجاد كرده است . طبق آخرين آمار نرخ بيكاري در ايران 2/11درصد مي باشد . يعني از هر 100نفر كه توان و شرايط كار كردن را دارند، 11نفر بيكار هستند . در صورتي كه اين رقم در آمريكا 5 درصد و در چين 4 درصد است .
محدوديت هاي ايجاد شده و تربيت بي وقفه نيروي انساني و داوطلب ورود به بازار كار روز به روز باعث افزايش نرخ بيكاري شد . سازمان ها نيز در طرف مقابل در مسير جذب نيروي كار به منظور شايسته سالاري و انتخاب بهترين فرد، مكانيزمي را با هدف تجزيه و تحليل شغل و اينكه چه فردي براي شغل مورد نظر مناسب است، تعريف كردند . اين فرآيند با نام استخدام در حال حاضر بزرگترين معضل سيستم كاريابي در ايران است. اين به اين معني است كه اكنون ابتدايي ترين مرحه براي ورود به بازار كار سخت ترين مرحله است .
علي رغم تلاش هايي كه دولت در سال هاي اخير به منظور اشتغال زايي و تسهيل استخدام انجام داده است، اما هم چنان جوانان مشكل استخدام را حس مي كنند . البته سخت گيري در استخدام تا اندازه اي كه سنگ اندازي محسوب نشود باعث ارتقاء كيفيت خدمات سازمان ها مي شود .
متاسفانه به دلايلي كه ذكر شد سخت گيري سازمان ها در فرآيند استخدام بي رويه شده است . لازم به توضيح است كه بيشتر بار مسئوليت ايجاد فرصت هاي شغلي به عهده ي دولت است تا با تاسيس و ايجاد مجتمع هاي صنعتي و خدماتي، جذب نيروهاي داوطلب را افزايش دهد .
بسياري از كشورهاي جهان از جمله كشورهاي حاشيه خليج فارس با مشكل كمبود نيروي متخصص و حتي نيروي كار ساده مواجه هستند . حال كه ايران با مازاد نيرو روبروست اميد است دولت با سياست هاي بلند مدت و كوتاه مدت اقتصادي و برنامه هاي تشويقي كارآفريني، با افزايش فرصت هاي شغلي و توسعه زيرساخت هاي اقتصادي در كاهش اثرات سوء بيكاري، جذب نيروي متخصص در سازمان ها به منظور ارتقاء كيفيت خدمات سازماني و بهبود مديريت اشتغال در كشور، گام بلندي در بالا بردن سطح مديريت منابع انساني در سازمان هاي ايراني بردارد .
نوشته شده در:آبان 88

 

[behzad shou]

کاریابی و بازار کار

اشتغال در ايران- فرآيند جذب منابع انساني در سازمان ها

كشور ايران با 70 ميليون نفر جمعيت، ميانگين سني 8/ 24 سال و نرخ رشد جمعيت 1/1 درصد از جمله كشورهاي جوان جهان مي با شد .
49 درصد مردم ايران زير 30 سال سن دارند . اين آمار و ارقام بيانگر جمعيت جوان يك كشور، مسائل مربوط به جوانان و دغدغه هاي موجود براي حل اين مسائل و مشكلات است .
در حال حاضر از چالش هاي اساسي يك جوان ايراني مسئله ي اشتغال است .
مفهوم شغل: شغل به مجموعه فعاليت هايي گفته مي شود كه فرد جهت تامين نيازهاي مادي خود براي امرار معاش و فراهم ساختن رفاه زندگي انجام مي دهد . شغل را مي توان از چند زاويه مورد بررسي قرار داد . اما اين زاويه بررسي تحت تاثير عواملي مانند نظام فرهنگي و اقتصادي حاكم بر جامعه قابل تغيير و اطلاعات حاصل از اين مطالعات چند تعبيري است .
با گذر از تاريخچه و چگونگي پيدايش و گسترش شغل ها به عنوان منبع اصلي كسب درآمد، حال به بررسي تخصص در شغل ها مي پردازيم .
پس از رنسانس دراروپا و جهش بلند صنعت، شغل مفهوم سابق خود را كه فقط فعاليتي براي به دست آوردن پول بود از دست داد و به اهميتي رسيد كه اكنون از حساس ترين مسائل اجتماعي تمامي كشورهاي جهان به شمار مي رود .
با صنعتي شدن و به تبع آن تخصصي شدن شغل ها و در دنباله آن چگونگي كسب تخصص براي پياده كردن در شغل، آموزش تخصصي در دستور كار دولت ها قرار گرفت .
نيروهاي زيادي براي فرا گيري تخصص به مراكز علمي و دانشگاه ها وارد شدند و در طي فرآيند چندين ساله با تخصص در رشته خود وارد بازار كار شدند. اما سؤالي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه آيا تمامي كساني كه متخصص به شمار مي روند وارد عرصه شغلي كشور ميشوند؟ پاسخ منفي است .
براي جواب كاملتر بايد بدانيم كه ايران كشوري است پر جمعيت و در عين حال از نظر اقتصادي متوسط رو به ضعيف .
جمعيت زياد و فرصت هاي شغلي كم محدوديت هاي فراواني را در مسير تصدي شغل ايجاد كرده است . طبق آخرين آمار نرخ بيكاري در ايران 2/11درصد مي باشد . يعني از هر 100نفر كه توان و شرايط كار كردن را دارند، 11نفر بيكار هستند . در صورتي كه اين رقم در آمريكا 5 درصد و در چين 4 درصد است .
محدوديت هاي ايجاد شده و تربيت بي وقفه نيروي انساني و داوطلب ورود به بازار كار روز به روز باعث افزايش نرخ بيكاري شد . سازمان ها نيز در طرف مقابل در مسير جذب نيروي كار به منظور شايسته سالاري و انتخاب بهترين فرد، مكانيزمي را با هدف تجزيه و تحليل شغل و اينكه چه فردي براي شغل مورد نظر مناسب است، تعريف كردند . اين فرآيند با نام استخدام در حال حاضر بزرگترين معضل سيستم كاريابي در ايران است. اين به اين معني است كه اكنون ابتدايي ترين مرحه براي ورود به بازار كار سخت ترين مرحله است .
علي رغم تلاش هايي كه دولت در سال هاي اخير به منظور اشتغال زايي و تسهيل استخدام انجام داده است، اما هم چنان جوانان مشكل استخدام را حس مي كنند . البته سخت گيري در استخدام تا اندازه اي كه سنگ اندازي محسوب نشود باعث ارتقاء كيفيت خدمات سازمان ها مي شود .
متاسفانه به دلايلي كه ذكر شد سخت گيري سازمان ها در فرآيند استخدام بي رويه شده است . لازم به توضيح است كه بيشتر بار مسئوليت ايجاد فرصت هاي شغلي به عهده ي دولت است تا با تاسيس و ايجاد مجتمع هاي صنعتي و خدماتي، جذب نيروهاي داوطلب را افزايش دهد .
بسياري از كشورهاي جهان از جمله كشورهاي حاشيه خليج فارس با مشكل كمبود نيروي متخصص و حتي نيروي كار ساده مواجه هستند . حال كه ايران با مازاد نيرو روبروست اميد است دولت با سياست هاي بلند مدت و كوتاه مدت اقتصادي و برنامه هاي تشويقي كارآفريني، با افزايش فرصت هاي شغلي و توسعه زيرساخت هاي اقتصادي در كاهش اثرات سوء بيكاري، جذب نيروي متخصص در سازمان ها به منظور ارتقاء كيفيت خدمات سازماني و بهبود مديريت اشتغال در كشور، گام بلندي در بالا بردن سطح مديريت منابع انساني در سازمان هاي ايراني بردارد .
نوشته شده در:آبان 88

 

[businessman]

به نظر دوستان با توجه به ایجاد رشته جدید مهندسی مدیریت پروژه در مقطع لیسانس و یا مدیریت پروژه و ساخت در مقطع فوق لیسانس و دکتری همچنان یک مهندس صنایع می تواند روی فیلد مدیریت پروژه کار کنه و به داشتن کار در این فیلد امیدوار باشه؟

 

[rkhos]

دوست عزيز وقتي صحبت از يك شاخه از دانش مهندسي صنايع مي كني يعني كار در بخش خصوصي. بخش خصوصي وقتي در مورد تخصص خاصي اسخدام مي كنه كار زيادي به رشته شخص نداره .همين كه توي اون حوزه باشه كفايت ميكنه. اگه مي خواي توي حوزه مديريت پروژه كار كني بايد خودت رو اونقدر قوي كني كه توي هر مصاحبه اي بتوني موفق بيرون بياي .و قطعا رمز موفقيت در اين زمينه اول كار با نرم افزارهاي مرتبط و تسلط بر اونهاست و در كنار اون تجربه كاري مهمترين برگه برنده در مصاحبه هاي بخش خصوصي است. موفق باشي

 

[businessman]

دوست عزيز وقتي صحبت از يك شاخه از دانش مهندسي صنايع مي كني يعني كار در بخش خصوصي. بخش خصوصي وقتي در مورد تخصص خاصي اسخدام مي كنه كار زيادي به رشته شخص نداره .همين كه توي اون حوزه باشه كفايت ميكنه. اگه مي خواي توي حوزه مديريت پروژه كار كني بايد خودت رو اونقدر قوي كني كه توي هر مصاحبه اي بتوني موفق بيرون بياي .و قطعا رمز موفقيت در اين زمينه اول كار با نرم افزارهاي مرتبط و تسلط بر اونهاست و در كنار اون تجربه كاري مهمترين برگه برنده در مصاحبه هاي بخش خصوصي است. موفق باشي

بله درست می فرمایید, اما قطعاً می دونید که در حوزه مدیریت پروژه علاوه بر دانش خود مدیریت پروژه و داشتن تسلط بر نرم افزارهای اون داشتن یه سری اطلاعات در حوزه های خود پروژه ها من جمله عمرانی و IT و ... لازم هست . از اونجایی هم که اکثر پروژه هایی که در کشور مدیریت می شن عمرانی هستن از اون لحاظ عرض کردم بچه هایی که دوره ارشد مدیریت پروژه و ساخت می خونن به دلیل پیش زمینه عمرانی که دارن قطعاً نسبت به بچه های صنایع که تازه کار هستن و تجربه آنچنانی ندارن ارجعیت دارند.

 

[mparhizkar]

سلام.تقسيم بندي بازار كار بر اساس شغل و حرفه و مهارت و تقسيم بندي رشته هاي دانشگاهي بر اساس حوزه هاي تخصصيه و اين دو معمولا همپوشاني كامل ندارن.به همين دليله كه موضوعاتي از قبيل كاراموزي و كارورزي و اموزش بدو خدمت و...براي پر كردن فاصله محيط كار و دانشگاه مطرح ميشن.افرادي كه مشاغل عالي رو بدست ميارن و ميخواهن تو اين مشاغل ترقي كنن بايد مهارتهاي Employability داشته باشن.اين مهارتها رو ميشه در بعضي دوره ها باهاشون اشنا شد اما درك و يادگيري و ورزيده شدن تو اونا احتياج به كار عملي و تمرين و علاقه داره.موفق باشيد.

 

[vahid.choqaei]

قابل توجه هم رشته ای های عزیز :

مهندسی صنایع و بازار کار
رشته مهندسی صنايع تا سال ۷۵ به شدت ناشناخته و غریب می نمود. که در نیمه پایین کشور این ناآشنایی تا سال ۸۰ نیز ادامه داشت. با همت مهندسان جوان و استادان امر کم کم نظر صاحبان صنایع به بهره گیری از نگرشهای نوین در تولید و خدمات جلب شد.
بازار کار مهندسان صنایع روز به روز ترقی نمود و با وجود بیکاری عمومی حاکم بر کشور که ناشی از عدم پیدایش و توسعه فرصتهای شغلی بود ، رشته مهندسی صنایع وضعیت قابل قبولی داشت.

اما کم کم شعبده مهندسان صنایع لو رفت. گرچه در آغاز کار (سالهای قبل از ۸۲) بسیاری از کارفرمایان به وضوح نیازمند مهندسی صنایع به ویژه در کنترل پروژه و مباحث کیفیت بودند اما به دلایل بسیار زیادی این نیاز کم کم رو به کاهش نهاد.
برخی از این دلایل که در مجموع به افت بازار کار مهنسی صنایع منجر گردید عبارتند از:​

• بسنده کردن دانشجویان رشته صنایع به آموخته های کلاسیک و مقدماتی
• پیچیده تر شدن نیاز های کارفرمایان و آشنایی آنها با مفاهیمی که مهندسان قرار بود بلد باشند
  در واقع این طور بگویم که دیگر کاربرگهای شکیل اکسل و نمودارهای MSP چنگی به دل کارفرمایان زیرک نمی زدند. آنها کسی را میخواستند که در یک فضای رقابتی برگ برنده باشند.
• ناتوانی دانشگاهها در تدریس سرفصلهای نوین. حتی دانشگاههای بسیار مدعی در رشته مهندسی صنایع نیز هنوز IT را در برنامه آموزشی خود ندارند. دانشگاههای آزاد و شهر های کوچک که دیگر جای خود دارند.
• تا اینجا عوامل درون زا گفته شد ؛ اما عواملی خارج از کنترل دانشجویان و مهندسان
• افت بازار کار صنعت و در نتیجه نگرانی های صنعتگران از تحولات سیاسی کشور (پرونده اتمی)
• هرچه بیشتر دلالی شدن اقتصاد کشور به ویژه پس از روی کار آمدن دولت نهم. که باعث خروج سیلاب گونه سرمایه ها از کشور و به ویژه از بخش صنعت گردید. (*) و بدیهی است که در چنین شرایطی مشاوران زودتر از همه بیکار می شود.
  بدین ترتیب مهندسی صنایع زرق و برق اولیه خود را از دست داد و از نظر تعداد بیکاران کم و بیش شبیه به سایر رشته ها گردید.

البته هنوز کم نیستند مهندسانی که به روز هستند و بازار کار آنها را به سرعت و با اشتیاق جذب می کند. اما ایشان هیچکدام به معلومات دانشگاهی بسنده نکرده اند.
زبان انگلیسی قوی و آشنایی عمومی با کامپیوتر ضروری ترین قدم برای شروع است.



نقل از : http://sanaie84.blogfa.com

با سلام
من دانشجوی رشته ریاضی کاربردی هستم
میخواستم بدونم که من برای ارشد میتونم تو رشته مهندسی صنایع کنکور بدم؟
منظورم از تونستن اینه که قبول میشم اگه که خوب بخونم؟
چه درساییم رو باید قوی کنم؟
ممنونم ازتون

 

[nayyeri1982]

آدمهاي قوي-آدمهاي متوسط

آدمهاي قوي-آدمهاي متوسط

آدمهاي قوي اونهايي هستن كه شرايط رو به نفع خودشون تغيير مي دن
آدمهاي متوسط آونهايي كه با شرايط پيش مي رن.
20درصد آدما قوي ان و 50 درصد متوسط.

اگه جزو 20% ها باشي حرفي توش نيست مي توني ادامه بدي. وگرنه بايد بشيني تا بازار و صاحب صنعت برات تصميم بگيره و اون تعيين كننده است كه آيا براي شركتش مهندس صنايع مي خواد يا نه....

 

[abdola_farzad]

با سلام
من دانشجوی رشته ریاضی کاربردی هستم
میخواستم بدونم که من برای ارشد میتونم تو رشته مهندسی صنایع کنکور بدم؟
منظورم از تونستن اینه که قبول میشم اگه که خوب بخونم؟
چه درساییم رو باید قوی کنم؟
ممنونم ازتون

از اونجایی که از امسال چند تا از درسهای تخصصی صنایع به کنکور ارشد اضافه شده این کار از امسال یکم سخت تر میشه واسه ی دانشجویانی که صنایع نمیخونن و بیان ارشد صنایع امتحان بدن .

 

[delsey]

مرسی مرسی

مرسی مرسی

تاپیکتون برام خیلی جالب بود.کم کم که شروع کردم به خوندن دیدم خیلیا از ناامید شدن و.......نوشته بودن.
یا من خیلی خوشخیالم که وقتی این مطلبو خوندم بیشتر انگیزه پیدا کردم که درسامو درس حسابی بخونم یا اونایی که ناامید شدن خیلی بدبین.
من به شخصه تا حالا انگیزه ی خیلی کمی برای درس خوندن و جدی گرفتن درسام داشتم.همش با خودم فکر می کردم(و البته دیگرانم بهم می گفتن،حتی اونایی که خودشون تو بخشای صنعتی کار میکنند )که با وجود رشته ای که قبول شدم و دانشگام خیلی راحت بعد فارق تحصیلیم تو خیلی از کارخانه های خوب می تونم کار کنم.حتی خیلیا بهم خیلی قولا داده بودن.برای همین طقریبا برای درس خوندم تلاشی نمی کردم.یعنی هیچ وقت با خودم فکر نکرده بودم که اگه اینطوری پیش برم تمام شغلای آیندمو خراب می کنم.نمی دونم همش می گفتم اینجا ایرانه و لزومی به مهارت نیست.ولی بعد خوندن تاپیکتون واقعا مصر شدم که درسامو درس و حسابی بخونم.گفتم این حداقل کاریه که میتونم بکنم.دیدم مثله این که جدیه!دیدم اگه خودمو نکشم بالا و اطلاعاتم زیاد نکنم حتما تو این رقابت حذف میشم
می دونین درس حسابی معنیه نا امید و مایوس شدن بچه هارو نفهمیدم.مگه به این راحتی (و ببخشید "کشکی)اعتماد به نفس پیدا کردین که به این....... از دستش بدین؟؟؟؟؟؟؟
مرسی از تاپیکه عااااااااااااااااااالیتون

 

[delsey]

مرسی مرسی

مرسی مرسی

تاپیکتون برام خیلی جالب بود.کم کم که شروع کردم به خوندن دیدم خیلیا از ناامید شدن و.......نوشته بودن.
یا من خیلی خوشخیالم که وقتی این مطلبو خوندم بیشتر انگیزه پیدا کردم که درسامو درس حسابی بخونم یا اونایی که ناامید شدن خیلی بدبین.
من به شخصه تا حالا انگیزه ی خیلی کمی برای درس خوندن و جدی گرفتن درسام داشتم.همش با خودم فکر می کردم(و البته دیگرانم بهم می گفتن،حتی اونایی که خودشون تو بخشای صنعتی کار میکنند )که با وجود رشته ای که قبول شدم و دانشگام خیلی راحت بعد فارق تحصیلیم تو خیلی از کارخانه های خوب می تونم کار کنم.حتی خیلیا بهم خیلی قولا داده بودن.برای همین طقریبا برای درس خوندم تلاشی نمی کردم.یعنی هیچ وقت با خودم فکر نکرده بودم که اگه اینطوری پیش برم تمام شغلای آیندمو خراب می کنم.نمی دونم همش می گفتم اینجا ایرانه و لزومی به مهارت نیست.ولی بعد خوندن تاپیکتون واقعا مصر شدم که درسامو درس و حسابی بخونم.گفتم این حداقل کاریه که میتونم بکنم.دیدم مثله این که جدیه!دیدم اگه خودمو نکشم بالا و اطلاعاتم زیاد نکنم حتما تو این رقابت حذف میشم
می دونین درس حسابی معنیه نا امید و مایوس شدن بچه هارو نفهمیدم.مگه به این راحتی (و ببخشید "کشکی)اعتماد به نفس پیدا کردین که به این....... از دستش بدین؟؟؟؟؟؟؟
مرسی از تاپیکه عااااااااااااااااااالیتون