چرا پیامبر و ائمه معصوم هستن؟

وضعیت
موضوع بسته شده است.

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
منظورتان چیست؟: آیا به درجه ای که میرسن واقعا حقشونه؟
ممکن است کمی بیشتر توضیح بدهید در مورد سوالتان ؟

منظورم اینه که، فرض کنید در مرحله کنکورف شما به یه کسانی امتیازات خاصی بدین، و اون شخص بره دانشمند بشه و برق رو اختراع کنه، آیا واضعا حقش بود به این مرحله برسه یا کسان دیگر هم میتونستن با دانشتن همچین امتیازی به اون مرحله برسند؟
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
منظورم اینه که، فرض کنید در مرحله کنکورف شما به یه کسانی امتیازات خاصی بدین، و اون شخص بره دانشمند بشه و برق رو اختراع کنه، آیا واضعا حقش بود به این مرحله برسه یا کسان دیگر هم میتونستن با دانشتن همچین امتیازی به اون مرحله برسند؟
روی مثالتون نمیشه توضیح دادولی بله حقشون بوده اما چطوری؟
عرض کردم هر بشری با خالص کردن اعمالش و توه همیشگی به خدا میتونه به درجه ای از عصمت برسه پس این دیگه پارتی بازی نیست چون تا قبل از اون ثابت کرده که لیاقتش رو داره ولی بعد از اون هم به این شکل نیست که اختیار گناه نداشته باشه!ضمن اینکه در مورد حضرات معصمومین بالاترین درجه عصمته طوری که از خطای بسیار جزیی هم مصون شده اند
 

fk_invisible

عضو جدید
کاربر ممتاز
عصمتی که خداوند به چهارده معصوم علیهم السلام داده است ، به این جهت بوده است که قرار است آنها رهبری کل کره ی زمین را بکنند و عدالت را همه جا برقرار کنند . لازمه اش هم این است که معصوم از هر نوع خطا و اشتباهی و جهلی باشند . وگرنه امکان پذیر نیست که یک انسان معمولی هرچه قدر هم که مقام معنوی بالایی داشته باشد بتواند عدالت کامل را در کل دنیا اجرا کند . چون ممکن است در جاهایی خطا کند . حالا هرچند کوچک .
 

ehsansh84

عضو جدید
1-یعنی با عملی که انجام میدن و اخلاصی که همیشه دارند به مقامی میرسند که باطن گناه هم براشون آشکاره خوبه نمونه غیر از چهارده معصوم رو هم مثال زدم!!
2-عرض شد که درجه عصمت ائمه از پیامبران هم بالاتره ضمن اینکه رفتار انبیا ترک اولی بوده اونم بسیار بسیار کم در کل!!
نمیدونم ولی حس میکنم مثل تاپیک به چالش کشیدن دین دنبال جواب نباشین!!
برام هم جالبه که یه بی خدا چطور عصمت ائمه براش میشه دغدقه!!!

خوشم میاد همیشه دنبال کل کل هستی.
این که چی برا من مهم هست مسئله شخصی هست.
میتونی فرض کنی این رو یکی گفته براش بپرسم یا یکی دیگه داره میپرسه.
به موارد حاشیه ای کاری نداشته باش.
تاپیکهای دیگه هم ربطی به این تاپیک ندارن.
 

ehsansh84

عضو جدید
عصمتی که خداوند به چهارده معصوم علیهم السلام داده است ، به این جهت بوده است که قرار است آنها رهبری کل کره ی زمین را بکنند و عدالت را همه جا برقرار کنند . لازمه اش هم این است که معصوم از هر نوع خطا و اشتباهی و جهلی باشند . وگرنه امکان پذیر نیست که یک انسان معمولی هرچه قدر هم که مقام معنوی بالایی داشته باشد بتواند عدالت کامل را در کل دنیا اجرا کند . چون ممکن است در جاهایی خطا کند . حالا هرچند کوچک .

1-الان سئوال من هم همینه و فکر کنم منظور میرحسین هم همینه که خدا به اینها عصمتی میده که خطا نکنن یا خطا رو بفهمن یا هر چیزی. خوب این امتیاز رو شاید هر کسی داشته باشه از خطا مصون بشه. حالا این عدالت هست که چنین شخصی به بهشت بره؟

2- اگر گفته میشه اینها چون خوب بودن بهشون عصمت داده شده، پس بحث موهبتی و ذاتی بودن عصمت چی میشه؟ یعنی از ابتدا معصوم نبودن از یک سن خاصی معصوم شدن؟
 

fk_invisible

عضو جدید
کاربر ممتاز
1-الان سئوال من هم همینه و فکر کنم منظور میرحسین هم همینه که خدا به اینها عصمتی میده که خطا نکنن یا خطا رو بفهمن یا هر چیزی. خوب این امتیاز رو شاید هر کسی داشته باشه از خطا مصون بشه. حالا این عدالت هست که چنین شخصی به بهشت بره؟

2- اگر گفته میشه اینها چون خوب بودن بهشون عصمت داده شده، پس بحث موهبتی و ذاتی بودن عصمت چی میشه؟ یعنی از ابتدا معصوم نبودن از یک سن خاصی معصوم شدن؟

ببینید آنها اختیار گناه کردن داشته اند ، ما هم داشته ایم .
آنها علم دارند، در همه ی موارد . حالا بحث ما اینجا در مورد گناه است . خب علمشان را به ما هم آموخته اند . اصلا یکی از کارهایشان همین است که علمشان را به ما بیاموزند . پس اگر ما خودمان آن علوم را نادیده بگیریم و به راه راست نرویم مقصر خودمان هستیم .
ائمه اگر بهشت نروند ، پس به نظر شما عدالت این است که به کجا بروند؟ آنها بندگی خدا را کردند ، از خدا اطاعت کردند ، و تا توانستند کارخوب کردند . هرکسی هم که این طور زندگی کند به بهشت میرود .

در مورد ائمه هم موضوع یک مقدار فرق میکند . آنها از همان زمانی که روحشان آفریده شد ، خداوند عصمت به آنها داد . این طور نیست که از یک سن خاصی به عصمت رسیده باشند . از اول معصوم بوده اند و دلیل عصمتشان هم که ذکر شد .
 

شاهزاده ایران

اخراجی موقت
لطفا گناه با اشتباه قاطي نشه . پيامبر و ائمه اسلام اشتباه هم نميكردند منتها مقام پاكي براي تمامي پيامبران خدا صدق ميكنه . يعني تمامي پيامبران گناه نميكردند اما امكان اشتباه داشتند مانند حضرت يونس كه عصباني شد و قوم خودش رو ترك كرد و سپس نسبت به اشتباه خودش آگاهي پيدا كرد و برگشت .اما مقام عصمت (دوري از گناه و اشتباه)مخصوص پيامبر اعظم اسلام است و امامان شيعه.

اینارو از کجای اسلام بیرون کشیدید کجای قران نوشته پیامبران مقامی پایین تر ازاامامان شیعه دارن؟اصلا کجای قران اسمی از ائمه وجود دااره.نوشته شده زمین میراث صالحینه.حالا شما هی به خودتون می گیرید نمیدونم.والله.اخه کدام عقل قبول میکنه عیسیو موسی وابراهیم مقام پایین تر از امامان شیعه داشتن.از جیب نکشید بیرون با سند وعقلای حرف بزنید دلیلی که جز خود شما که از روی تعصب قبولش دارن دیگران هم قبول کنن.
 

شاهزاده ایران

اخراجی موقت
بحث رو تندش نکن لطفا ...

البته به نظر من هم درست نمیاد که پیامبران اولوالعزم عصمت کمتری از ائمه داشته باشن! یک جورایی ظاهرا ائمه شیعه دارن به مقام خدایی نزدیک میشن!

اتفاقا مقام خدایی پیدا کردن.میگه نشنیدی ؟یارو مداحه میگه لا الله الی زهرا.میگه من حسین پرستم.دیگه خدایی چطوریه.بعد چند هزار نفر اون ورتر عربده میکشن ومیزنن تو سرشون.
 

fk_invisible

عضو جدید
کاربر ممتاز
اتفاقا مقام خدایی پیدا کردن.میگه نشنیدی ؟یارو مداحه میگه لا الله الی زهرا.میگه من حسین پرستم.دیگه خدایی چطوریه.بعد چند هزار نفر اون ورتر عربده میکشن ومیزنن تو سرشون.

دوست عزیز آن کسی که این را گفته کار اشتباهی کرده . احتمالا در یک جو احساسی قوی ای بوده و از روی احساسات چنین حرفی را زده است . وگرنه شیعه چنین اعتقاداتی ندارد.
در مورد عصمت هم از روی روایات و تفاسیر صحبت میکنیم نه اینکه از خودمان مطلبی را بگوییم .
در مورد اینکه چرا عصمت پیامبران کمتر از ائمه بوده است در قرآن آمده که آنها گاهی اشتباهات جزیی و یا ترک اولی مرتکب میشدند که این نشان میدهد عصمت کامل از جهل نداشته اند . (البته جسارت به مقام انبیا نباشد منظورم جهل در موارد جزیی است)
 

ehsansh84

عضو جدید
دوست عزیز آن کسی که این را گفته کار اشتباهی کرده . احتمالا در یک جو احساسی قوی ای بوده و از روی احساسات چنین حرفی را زده است . وگرنه شیعه چنین اعتقاداتی ندارد.
در مورد عصمت هم از روی روایات و تفاسیر صحبت میکنیم نه اینکه از خودمان مطلبی را بگوییم .
در مورد اینکه چرا عصمت پیامبران کمتر از ائمه بوده است در قرآن آمده که آنها گاهی اشتباهات جزیی و یا ترک اولی مرتکب میشدند که این نشان میدهد عصمت کامل از جهل نداشته اند . (البته جسارت به مقام انبیا نباشد منظورم جهل در موارد جزیی است)

روایت از چه کسانی؟
وقتی بعد از 1400 سال کسانی هستند که خودشون رو سگ خونه حسین میدونن و ائمه رو خدا میدونن و از ائمه طلب استغفار میکنن و ... به نظرت همون 1400 سال پیش اینطور کسان نبودن که چنین چیزهایی رو بگن و بنویسن تا نقل بشه؟

به چه دلیل باید درجه عصمت امامان از پیامبران بالا تر میبود؟ وگر رسالتشون چه فرقی داره؟
 

ehsansh84

عضو جدید
ببینید آنها اختیار گناه کردن داشته اند ، ما هم داشته ایم .
آنها علم دارند، در همه ی موارد . حالا بحث ما اینجا در مورد گناه است . خب علمشان را به ما هم آموخته اند . اصلا یکی از کارهایشان همین است که علمشان را به ما بیاموزند . پس اگر ما خودمان آن علوم را نادیده بگیریم و به راه راست نرویم مقصر خودمان هستیم .
ائمه اگر بهشت نروند ، پس به نظر شما عدالت این است که به کجا بروند؟ آنها بندگی خدا را کردند ، از خدا اطاعت کردند ، و تا توانستند کارخوب کردند . هرکسی هم که این طور زندگی کند به بهشت میرود .

در مورد ائمه هم موضوع یک مقدار فرق میکند . آنها از همان زمانی که روحشان آفریده شد ، خداوند عصمت به آنها داد . این طور نیست که از یک سن خاصی به عصمت رسیده باشند . از اول معصوم بوده اند و دلیل عصمتشان هم که ذکر شد .

در جایی در مورد عصمیت این عبارت رو خوندم:
خداوند در وجود ائمه نیرویی رو قرار داده که از عواقب گناه با تمام وجود آگاه هستند و آنرا احساس میکنند. مثل کسی که میداند دست زدن به اتش سوزاننده است.

خوب حالا خودت قضاوت کن. اگر من هم این عصمت از کودکی در وجودم بود آیا به بهشت نمیرفتم؟ وقتی گناه کردن برات اینقدر عذاب آوره که مثل دست زدن به آتش باشه خوب کی گناه میکنه؟ حالا گیرم رسالت مهمی داشته باشی و لازم باشه معصوم باشی اما به بهشت رفتن آدمیکه خدا بهش چنین امتیازی رو داده خارج از عدالت نیست؟

بقول دوستمون مثل این میمونه که سئوالات کنکور رو بهت بدن و تو کنکور قبول شی!
 

شاهزاده ایران

اخراجی موقت
دوست عزیز آن کسی که این را گفته کار اشتباهی کرده . احتمالا در یک جو احساسی قوی ای بوده و از روی احساسات چنین حرفی را زده است . وگرنه شیعه چنین اعتقاداتی ندارد.
در مورد عصمت هم از روی روایات و تفاسیر صحبت میکنیم نه اینکه از خودمان مطلبی را بگوییم .
در مورد اینکه چرا عصمت پیامبران کمتر از ائمه بوده است در قرآن آمده که آنها گاهی اشتباهات جزیی و یا ترک اولی مرتکب میشدند که این نشان میدهد عصمت کامل از جهل نداشته اند . (البته جسارت به مقام انبیا نباشد منظورم جهل در موارد جزیی است)

هر چی اشتباهه میشه از روی احساسه.هر چی دلیل هم میارید منطقی.
اخه یک دلیل قرانی معتبر بیارید.شما میگید روایت. سما به چیزی استناد می کنید که علمای تشیع گفتن خوب قطعا اونها به نفع خودشون صحبت میکنن.دلیل که عقل قبول کنه وقرانی باشه؟کجای قران نوشته؟
 

fk_invisible

عضو جدید
کاربر ممتاز
روایت از چه کسانی؟
وقتی بعد از 1400 سال کسانی هستند که خودشون رو سگ خونه حسین میدونن و ائمه رو خدا میدونن و از ائمه طلب استغفار میکنن و ... به نظرت همون 1400 سال پیش اینطور کسان نبودن که چنین چیزهایی رو بگن و بنویسن تا نقل بشه؟

به چه دلیل باید درجه عصمت امامان از پیامبران بالا تر میبود؟ وگر رسالتشون چه فرقی داره؟

خیر نبودند . هزار و چهارصد سال پیش اگر چنین کسانی بودند ائمه را یکی بعد از دیگری نمی کشتند .
روایات هم از خود چهارده معصوم است . البته در صحت همه ی روایات نمیشود یقین داشت . ولی بعضی از آنها بسیار مستند و معتبر هستند .

دلیل عصمت ائمه را هم در پست های قبل عرض کردم .
بله رسالت ائمه با پیامبران فرق میکند ، ائمه کارشان حکومت و اجرای عدالت در کل کره ی زمین است که لازمه اش عصمت از هرگونه جهل و اشتباهی است . ولی کار پیامبران تبلیغ دین خدا است . نه حکومت و اجرای عدالت . بنابراین به آن درجه از عصمت نیازی ندارند .
 

fk_invisible

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر چی اشتباهه میشه از روی احساسه.هر چی دلیل هم میارید منطقی.
اخه یک دلیل قرانی معتبر بیارید.شما میگید روایت. سما به چیزی استناد می کنید که علمای تشیع گفتن خوب قطعا اونها به نفع خودشون صحبت میکنن.دلیل که عقل قبول کنه وقرانی باشه؟کجای قران نوشته؟

ضمنا اگر قرآن را قبول دارید پس حرف پیامبر را هم قبول دارید که گفته اند : کتاب الله و عترتی
منظور ایشان از عترت همان چهارده معصوم است .
ما به عنوان مسلمان هرچه در باره ی دین میگوییم فقط باید از روایات معصومین و قرآن باشد و لا غیر . یعنی همان طور که قرآن را قبول داریم باید روایات معتبر را هم قبول داشته باشیم . این دو بدون هم نمیشوند .
علما هم هیج وقت از خودشان حدیث و روایت نساخته اند . درست است که به بعضی روایات که سند ضعیفی دارند نمیتوان اعتماد کرد ولی روایاتی هم هستند که بسیار معتبر و مستند هستند .

به هر حال ،
دلیل قرآنی درمورد چه موضوعی میخواهید؟
 

شاهزاده ایران

اخراجی موقت
ضمنا اگر قرآن را قبول دارید پس حرف پیامبر را هم قبول دارید که گفته اند : کتاب الله و عترتی
منظور ایشان از عترت همان چهارده معصوم است .
ما به عنوان مسلمان هرچه در باره ی دین میگوییم فقط باید از روایات معصومین و قرآن باشد و لا غیر . یعنی همان طور که قرآن را قبول داریم باید روایات معتبر را هم قبول داشته باشیم . این دو بدون هم نمیشوند .
علما هم هیج وقت از خودشان حدیث و روایت نساخته اند . درست است که به بعضی روایات که سند ضعیفی دارند نمیتوان اعتماد کرد ولی روایاتی هم هستند که بسیار معتبر و مستند هستند .

به هر حال ،
دلیل قرآنی درمورد چه موضوعی میخواهید؟

حرف پیامبر را بله.ولی از کلمه عترت میتوان برداشتهای مختلفی داشت.وهیچ کجا پیامبر نگفتن عترت منظور همون چند نفر محدودن.بعدشم اینکه پیامبر گفتن کتاب وعترت دلیل بر این نیست که پیامبرانی که قبلا مبعوث شدن شان پایین تری دارن.پیامبر فرمودن عترت ومنظور از عترت افراد پاک وصالحی هستن که به دین خدا پشت نکردن.پس محدودیتی نداره
 

mineral water

عضو جدید
حرف پیامبر را بله.ولی از کلمه عترت میتوان برداشتهای مختلفی داشت.وهیچ کجا پیامبر نگفتن عترت منظور همون چند نفر محدودن.بعدشم اینکه پیامبر گفتن کتاب وعترت دلیل بر این نیست که پیامبرانی که قبلا مبعوث شدن شان پایین تری دارن.پیامبر فرمودن عترت ومنظور از عترت افراد پاک وصالحی هستن که به دین خدا پشت نکردن.پس محدودیتی نداره
الان از کلاس برگشتم گفتم یه نگاهی به این تاپیک بکنم، دیدم بعضیا یه چیزایی نوشتن واقعا محیر العقول
من نمیدونم واقعا بعضیا فکر میکنن اگه درباره چیزی که اطلاع ندارن نظر ننویسن بقیه فکر میکنن کیبردشون خرابه؟!! (منم نظر نوشتم برای اینکه بگم کیبردم هنوز سالمه:D)
آقای پسر شاه ایران (یه روز شاه شدی دست ما روهم بگیر) من اگر بگم بفرمایید منزل ما شما نمیفهمید من چی گفتم؟ باید براتون منزل رو بگم یعنی چی؟
عزیزم عترت هم معنی داره خوشبختانه مشترک لفظی هم نیست! جان من این معنی عترت رو از کجا آوردی؟ شما این معنی رو آوردی من یه لحظه شک کردم رفتم کتابای مرجع لغت عربی رو بازم دیدم ولی ....همچین چیزی ندیدم که شما فرمودی. بابا اگه خواستی لغت نامه جدید بزنی خبرشو بده شوکه نشیم. مرحوم دهخدا چندتاشون رو به فارسی ترجمه کرده یه نیم نگاهی بکن.
من کشته اون کیبردتم ایشالله همیشه سایش مستدام باشه:D
 

fk_invisible

عضو جدید
کاربر ممتاز
عترت به معنی خاندان است دوست عزیز .
نفرمودید دلیل قرآنی در مورد چه موضوعی میخواهید؟
 

شاهزاده ایران

اخراجی موقت
عترت به معنی خاندان است دوست عزیز .
نفرمودید دلیل قرآنی در مورد چه موضوعی میخواهید؟

خدا خیرت بده.منهم دنبال همین یک کلمه بودم که یکی از شماها عنوان بکنه.خوب ما میگیم خاندان.اگر صرفا خاندان هستش چرا سایر دختران پیامبر که همسرخلفای دوم وسوم اهل تسنن بودندجز این خاندان عترت نیستند چرا فرزندانشون نیستند.دلیل بیارید.از جیب خر نکنید لطفا.
 

fk_invisible

عضو جدید
کاربر ممتاز
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا ---> سوره ی احزاب

طبری" مى نویسد: "مراد خداوند ، خاندان محمد (ص) است ". و از رسول الله (ص) روایت شده است که فرمود: این آیه درباره پنج تن نازل شده است: " من، على ، حسن ، حسین و فاطمه " ( مختصر من تفسیر الامام الطبری ، ۱۱۰/۲ - ۱۱۱).

اطلاعات بیشتر
 

شاهزاده ایران

اخراجی موقت
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا ---> سوره ی احزاب

طبری" مى نویسد: "مراد خداوند ، خاندان محمد (ص) است ". و از رسول الله (ص) روایت شده است که فرمود: این آیه درباره پنج تن نازل شده است: " من، على ، حسن ، حسین و فاطمه " ( مختصر من تفسیر الامام الطبری ، ۱۱۰/۲ - ۱۱۱).

اطلاعات بیشتر

طبری می نویسد.مهم اینه که کی بنویسه.من هنوز جواب پست بالامو نگرفتم.
 

شاهزاده ایران

اخراجی موقت
سلام ...

دوست عزیز الان شما با چی مشکل دارید ... ؟!

چه مسئله ای ... ؟!

من مشکلی ندارم.
میخوام بدونم چرا شما فکر می کنید شان امامهای اهل تشیع بالاتر از پیامبرانه؟البته خداروشکر حضرت محمد را استثنا فرض کردید که اونهم به خاطر تاکید قران بر شان وشخصیت ایشونه که قابل رد نیست وگرنه ایشون هم دچار تنزل رتبه می شدند..
 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
من مشکلی ندارم.
میخوام بدونم چرا شما فکر می کنید شان امامهای اهل تشیع بالاتر از پیامبرانه؟البته خداروشکر حضرت محمد را استثنا فرض کردید که اونهم به خاطر تاکید قران بر شان وشخصیت ایشونه که قابل رد نیست وگرنه ایشون هم دچار تنزل رتبه می شدند..


توجه داشته باشید که :

مصونيت از خطا و فراموشكارى و گناه يكى ديگر از شرائط عمومى امامان راستين است

و در واقع تمام دلائلى كه دلالت بر معصوم بودن پيامبران الهى دارد دلالت بر عصمت امامان (ع) نيز دارد چرا كه مسئوليت آنان تا حد زيادى شباهت به يكديگر دارد ...

درست است كه پيامبر (ص) بنيانگذار شريعت است و با عالم وحى در ارتباط مى ‏باشد

ولى امامان (ع) نيز حافظ شريعت اند و در امر هدايت مردم و حفظ احكام و حدود الهى و نشر كامل آيات آسمانى به دنبال پيامبر (ص) گام بر مى ‏دارند و به همين دليل در بسيارى از صفات مشتركند و باهم شباهت دارند ...

بنابراين تمام دلايل عمده‏اى كه در بحث عصمت انبياء ذکر میکنن درمورد امامان راستين نيز صادقه ...
 

شاهزاده ایران

اخراجی موقت
توجه داشته باشید که :

مصونيت از خطا و فراموشكارى و گناه يكى ديگر از شرائط عمومى امامان راستين است

و در واقع تمام دلائلى كه دلالت بر معصوم بودن پيامبران الهى دارد دلالت بر عصمت امامان (ع) نيز دارد چرا كه مسئوليت آنان تا حد زيادى شباهت به يكديگر دارد ...

درست است كه پيامبر (ص) بنيانگذار شريعت است و با عالم وحى در ارتباط مى ‏باشد

ولى امامان (ع) نيز حافظ شريعت اند و در امر هدايت مردم و حفظ احكام و حدود الهى و نشر كامل آيات آسمانى به دنبال پيامبر (ص) گام بر مى ‏دارند و به همين دليل در بسيارى از صفات مشتركند و باهم شباهت دارند ...

بنابراين تمام دلايل عمده‏اى كه در بحث عصمت انبياء ذکر میکنن درمورد امامان راستين نيز صادقه ...

من کاری ندارم که امامان معصوم هستن یانه اون جای بحث داره.ولی چرا شما شان امام هاتونو ازپیامبران بالاتر میدونید؟
 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
من کاری ندارم که امامان معصوم هستن یانه اون جای بحث داره.ولی چرا شما شان امام هاتونو ازپیامبران بالاتر میدونید؟

نه خب نشد دیگه ...

باید به معصوم بودن امامان ایمان داشته باشید تا ...

میخواید بحث کنیم ... ؟!
 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
اخه چرا بحثو قاطی میکنید.بحث سر معصومیت نیست.سر شانه.وقتی عنوان میشه شانشون بالاتره به چه دلیله؟


می‏توان پیامبران را به دو دسته تقسیم کرد:

1. پیامبران صاحب شریعت (اولوالعزم) که هم از جانب خداوند قانون و دستور العمل و شریعت آورده‏اند و هم به دعوت و تبلیغ و ارشاد و تعالیم آن پرداخته‏اند.

2. پیامبران تبلیغی که با بهره‏مندی از وحی، به ارشاد مردم و تبلیغ تعلیمات پیامبر صاحب شریعت قبل از خود مأمور بوده‏اند. (پیامبران اولوالعزم هم در مقام تلقی شریعت و دستورالعمل الهی از وحی بهره می‏بردند و هم در مقام ابلاغ آن؛ اما پیامبران تبلیغی تنها در مقام تبلیغ ازوحی بهره‏مند بودند.)

امامان و پیامبران تبلیغی، هر چند در این که به نوعی مرجع مردم در تببین و تفسیر آیین پیامبر صاحب شریعت هستند، مشترک‏اند اما دو تفاوت عمده میان امامان و پیامبران ـ اعم از اولوالعزم و تبلیغی ـ وجود دارد:

1. ویژگی تمام پیامبران، این است که به آنان وحی می‏شود؛ در حالی که به امام وحی نمی‏شود. هر چند مضامین وحی را از پیامبر به طریقی رمزی و غیبی دریافت کنند.

2. وظیفه و شأن عموم پیامبران، دعوت، تبلیغ و ارشاد مردم و ارائه طریق هدایت و سعادت به آنان است: و ما ارسلنا من رسول الاّ بلسان قومه لیبیّن لهم، فیضّل الله من یشاء و یهدیمن یشاء هیچ پیامبری را در میان قومی نفرستادیم، مگر بر طبق زبان و لغت آن قوم، تا برای آنان [معارف و احکام الهی را] بیان کند. آن گاه خداوند هر که را بخواهد گمراه و هر که را بخواهد هدایت می‏کند، (ابراهیم، آیه 4).

از این آیه استفاده می‏شود که مأموریت پیامبران، تنها بیان و ارائه طریق است؛

اما هدایت به دست خداوند است و آنان در این امر نقشی ندارند. در حالی که امام، به اذن خداوند، خودش هدایت می‏کند؛ یعنی، هدایت امام، به نحو ایصال و رساندن به مقصد و مطلوب است؛ نه صرف ارائه طریق (که شأن پیامبران است).

امام کسی است که باطن و حقیقت نامحسوس مخلوقات (عالم ملکوت) برای او منکشف و مشهود است و به واسطه سیطره‏ای که بر باطن دارد، انسان را از جنبه ملکوتی هدایت می‏کند.

به همین جهت منصب امامت، مقامی والاتر و برتر از نبوت است که برخی از پیامبران، از این مقام برخوردارند.

قرآن کریم در داستان حضرت ابراهیم(ع) تصریح می‏کند که:

مقام امامت در اواخر عمر ابراهیم(ع) و پس از این که از مقام نبوت برخوردار بود و از آزمایش‏هایمختلف الهی سربلند بیرون آمد، به آن حضرت اعطا شد: و اذا ابتلی ابراهیم ربّه بکلمات فاتمّهنّ قال انّی جاعلک للناس اماما قال و من ذریتی... یاد آورهنگامی که خداوند، ابراهیم را به اموری چند، امتحان فرمود و او همه را به درستی به جا می‏آورد، خداوند به او گفت:من تو را امام قرار خواهم داد.ابراهیم عرض کرد:آیا این مقام امامت را به فرزندان من نیز عطا می‏فرمایی...، (بقره، آیه 124).

از این آیه فهمیده می‏شود قضیه اعطای امامت، در سنین پیری آن حضرت و بعد از تولد اسماعیل و اسحاق و اسکان اسماعیل و هاجر در مکه، امتحان ذبح فرزند بوده‏است. چون حضرت ابراهیم(ع) سؤال می‏کند:آیا مقام امامت به فرزندان من هم عطا می‏شود درحالی که حضرتابراهیم تا سنین پیری، فرزندی نداشتند و در سالیان آخر عمرشان، خداوند اسماعیل و اسحاق را به ایشان اعطا کرد ...


.
.
.


... ؟!
 

شاهزاده ایران

اخراجی موقت
می‏توان پیامبران را به دو دسته تقسیم کرد:

1. پیامبران صاحب شریعت (اولوالعزم) که هم از جانب خداوند قانون و دستور العمل و شریعت آورده‏اند و هم به دعوت و تبلیغ و ارشاد و تعالیم آن پرداخته‏اند.

2. پیامبران تبلیغی که با بهره‏مندی از وحی، به ارشاد مردم و تبلیغ تعلیمات پیامبر صاحب شریعت قبل از خود مأمور بوده‏اند. (پیامبران اولوالعزم هم در مقام تلقی شریعت و دستورالعمل الهی از وحی بهره می‏بردند و هم در مقام ابلاغ آن؛ اما پیامبران تبلیغی تنها در مقام تبلیغ ازوحی بهره‏مند بودند.)

امامان و پیامبران تبلیغی، هر چند در این که به نوعی مرجع مردم در تببین و تفسیر آیین پیامبر صاحب شریعت هستند، مشترک‏اند اما دو تفاوت عمده میان امامان و پیامبران ـ اعم از اولوالعزم و تبلیغی ـ وجود دارد:

1. ویژگی تمام پیامبران، این است که به آنان وحی می‏شود؛ در حالی که به امام وحی نمی‏شود. هر چند مضامین وحی را از پیامبر به طریقی رمزی و غیبی دریافت کنند.

2. وظیفه و شأن عموم پیامبران، دعوت، تبلیغ و ارشاد مردم و ارائه طریق هدایت و سعادت به آنان است: و ما ارسلنا من رسول الاّ بلسان قومه لیبیّن لهم، فیضّل الله من یشاء و یهدیمن یشاء هیچ پیامبری را در میان قومی نفرستادیم، مگر بر طبق زبان و لغت آن قوم، تا برای آنان [معارف و احکام الهی را] بیان کند. آن گاه خداوند هر که را بخواهد گمراه و هر که را بخواهد هدایت می‏کند، (ابراهیم، آیه 4).

از این آیه استفاده می‏شود که مأموریت پیامبران، تنها بیان و ارائه طریق است؛

اما هدایت به دست خداوند است و آنان در این امر نقشی ندارند. در حالی که امام، به اذن خداوند، خودش هدایت می‏کند؛ یعنی، هدایت امام، به نحو ایصال و رساندن به مقصد و مطلوب است؛ نه صرف ارائه طریق (که شأن پیامبران است).

امام کسی است که باطن و حقیقت نامحسوس مخلوقات (عالم ملکوت) برای او منکشف و مشهود است و به واسطه سیطره‏ای که بر باطن دارد، انسان را از جنبه ملکوتی هدایت می‏کند.

به همین جهت منصب امامت، مقامی والاتر و برتر از نبوت است که برخی از پیامبران، از این مقام برخوردارند.

قرآن کریم در داستان حضرت ابراهیم(ع) تصریح می‏کند که:

مقام امامت در اواخر عمر ابراهیم(ع) و پس از این که از مقام نبوت برخوردار بود و از آزمایش‏هایمختلف الهی سربلند بیرون آمد، به آن حضرت اعطا شد: و اذا ابتلی ابراهیم ربّه بکلمات فاتمّهنّ قال انّی جاعلک للناس اماما قال و من ذریتی... یاد آورهنگامی که خداوند، ابراهیم را به اموری چند، امتحان فرمود و او همه را به درستی به جا می‏آورد، خداوند به او گفت:من تو را امام قرار خواهم داد.ابراهیم عرض کرد:آیا این مقام امامت را به فرزندان من نیز عطا می‏فرمایی...، (بقره، آیه 124).

از این آیه فهمیده می‏شود قضیه اعطای امامت، در سنین پیری آن حضرت و بعد از تولد اسماعیل و اسحاق و اسکان اسماعیل و هاجر در مکه، امتحان ذبح فرزند بوده‏است. چون حضرت ابراهیم(ع) سؤال می‏کند:آیا مقام امامت به فرزندان من هم عطا می‏شود درحالی که حضرتابراهیم تا سنین پیری، فرزندی نداشتند و در سالیان آخر عمرشان، خداوند اسماعیل و اسحاق را به ایشان اعطا کرد ...


.
.
.


... ؟!

ولی بر امامان وحی نازل نشده.وانچه که عنوان میشه که از عالن غیب خبر دارند در واقع قابل قبول نیست.میتوان دلیل بر کرامات دانست که مومنین زیادی بهش دسترسی داشتن.

من قبول دارم مقام امامت بعد از نبوت بر ابراهیم اعطا شد .اما ابراهیم پیامبر خدا بود و با خدا در ارتباط بود.در واقع اگر امامت را برتر از نبوت بدانیم میشه عنوان کرد نبوت گام اول برای امامت می باشد که امام دوازده گانه از این امر مستثنی هستند.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا