هاوکينگ : خدا آفريدگار عالم نيست!

kahkeshane ziba

عضو جدید
انیشتین برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه از راننده مورد اطمینان خود كمك می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین او را هدایت می كرد بلكه همیشه در طول سخنرانی ها در میان شنوندگان حضور داشت بطوریكه به مباحث انیشتین تسلط پیدا كرده بود! یك روز انیشتین در حالی كه در راه دانشگاه بود با صدای بلند گفت كه خیلی احساس خستگی می كند؟ راننده اش پیشنهاد داد كه آنها جایشان را عوض كنند و او جای انیشتین سخنرانی كند چرا كه انیشتین تنها در یك دانشگاه استاد بود و در دانشگاهی كه سخنرانی داشت كسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانستند او را از راننده اصلی تشخیص دهند. انیشتین قبول كرد، اما در مورد اینكه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از وی بپرسند او چه می كند، كمی تردید داشت. به هر حال سخنرانی راننده به نحوی عالی انجام شد ولی تصور انیشتین درست از آب درامد. دانشجویان در پایان سخنرانی شروع به مطرح كردن سوالات خود كردند. در این حین راننده باهوش گفت: سوالات به قدری ساده هستند كه حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ دهد. سپس انیشتین از میان حضار برخواست و به راحتی به سوالات پاسخ داد به حدی كه باعث شگفتی حضار شد!!
 

kahkeshane ziba

عضو جدید
چقدر ابتدايي فكر ميكنيد...:confused:
اولا خسته نباشيد جناب هاوكينگ اين همه فكر كردن بايد سخت باشه . :cool:
دوما اين كه تو فيزيك اثبات ميشه كه خدا واسه يه انفجار لازم نداريم و مواد لازم واسه يه انفجار فقط فيزيك ذرات هستش اينهم خودش يه دليل وجود خداست . چون اگه اون نبود مگه ذرات بيكار بودن منفجر شن كه اين دانشمنداي تفلك اينقدر به زحمت بيفتن و تو اين دنيا اجازه ي وجود پيدا كنن بعدم بگن مواد لازم !!!!!!
ولي خوب اين اومانيسم ميل به انكار خدا و ... طبق گفته دوستان از زماني كه انسان پا به اين زمين گذاشته وجود داشته .
شايد از اينكه خدا واسه ي خرابكاري بيرونمون كرده دلخورن :biggrin:!!! چون از اون بالا بهتر ميشه ديد و تحقيق كرد
 

kahkeshane ziba

عضو جدید
ایا تا به حال به صورت جدی درباره اینکه "هیچ چیز" دقیقا چیست فکر کرده اید؟ وقتی درباره "هیچ چیز" فکر میکنید، در ذهن و تصورتان چه میبینید؟ اگر "هرچیزی" به ذهن شما برسد، دیگر "هیچ چیز" نیست، چون باید چیزی باشد که ذهن شما را اشغال کند و مغزتان ان را به تصویر بکشد. به بیان دیگر، فقط حرف زدن و فکر کردن درباره "هیچ چیز" سبب خلق شدن چیزی میشود که با "هیچ چیز" مغایر است. ماهیت "هیچ چیز" اثار عمیق و ژرفی بر علوم فیزیک و اخرت شناسی دارد و بسیار با ماهیت زنجیره فضا – زمان و ساختار کائنات نزدیکی دارد.
اگر بگوییم که "هیچ چیز"، خلأ بدون ویژگی است که ان را فضای خالی مینامیم، پس چطور فضای خالی یا "هیچ چیز" ناگهان به فضا که چیزی همچون یک ستاره در ان وجود دارد، تبدیل میشود؟ تنها راه حل این معما نیازمند این است که فاصله و زمان زنجیره هایی قابل تقسیم متوالی باشند، یعنی بتوانیم هر واحدی از فاصله و زمان مثلاً یک سانتی متر و یک ثانیه را بگیریم و به طور متوالی انها را نصف کنیم تا به "هیچ چیز" برسیم.
اگر کمی عمقی تر در این الزامات کندوکاو کنید، درمیابید که چقدر غیرطبیعی و نابهنجار است. ممکن است در نگاه اول به نظر برسد که فرایند تقسیم کردن تا بینهایت برای یک چیز، پس از تعداد نامحدودی تقسیمات، به "هیچ چیز" ختم میشود؛ که به خودی خود تصویری مبهوت کننده است.
اما، با بررسی دقیق تر در میابیم که فرایند تقسیم کردن، چه بی کران و چه کران دار، هرگز به نقطه "هیچ" نمیرسد. چون ما کار را با "چیزی" شروع کردیم و نصف هر "چیزی" همیشه "چیزی" است و هرگز هیچ چیز نیست؛ حتی پس از بی نهایت بار تقسیم کردن. نتیجه واضح این است که فضا و زمان تا بی نهایت قابل تقسیم نیستند، یعنی انها کوانتیزه شده اند. این یعنی که باید مقداری زمان برای فاصله وجود داشته باشد و همه زمانها و فاصله ها در کائنات ضرایبی از این دو مقدارندایا تا به حال به صورت جدی درباره اینکه "هیچ چیز" دقیقا چیست فکر کرده اید؟ وقتی درباره "هیچ چیز" فکر میکنید، در ذهن و تصورتان چه میبینید؟ اگر "هرچیزی" به ذهن شما برسد، دیگر "هیچ چیز" نیست، چون باید چیزی باشد که ذهن شما را اشغال کند و مغزتان ان را به تصویر بکشد. به بیان دیگر، فقط حرف زدن و فکر کردن درباره "هیچ چیز" سبب خلق شدن چیزی میشود که با "هیچ چیز" مغایر است. ماهیت "هیچ چیز" اثار عمیق و ژرفی بر علوم فیزیک و اخرت شناسی دارد و بسیار با ماهیت زنجیره فضا – زمان و ساختار کائنات نزدیکی دارد.
اگر بگوییم که "هیچ چیز"، خلأ بدون ویژگی است که ان را فضای خالی مینامیم، پس چطور فضای خالی یا "هیچ چیز" ناگهان به فضا که چیزی همچون یک ستاره در ان وجود دارد، تبدیل میشود؟ تنها راه حل این معما نیازمند این است که فاصله و زمان زنجیره هایی قابل تقسیم متوالی باشند، یعنی بتوانیم هر واحدی از فاصله و زمان مثلاً یک سانتی متر و یک ثانیه را بگیریم و به طور متوالی انها را نصف کنیم تا به "هیچ چیز" برسیم.
اگر کمی عمقی تر در این الزامات کندوکاو کنید، درمیابید که چقدر غیرطبیعی و نابهنجار است. ممکن است در نگاه اول به نظر برسد که فرایند تقسیم کردن تا بینهایت برای یک چیز، پس از تعداد نامحدودی تقسیمات، به "هیچ چیز" ختم میشود؛ که به خودی خود تصویری مبهوت کننده است.
اما، با بررسی دقیق تر در میابیم که فرایند تقسیم کردن، چه بی کران و چه کران دار، هرگز به نقطه "هیچ" نمیرسد. چون ما کار را با "چیزی" شروع کردیم و نصف هر "چیزی" همیشه "چیزی" است و هرگز هیچ چیز نیست؛ حتی پس از بی نهایت بار تقسیم کردن. نتیجه واضح این است که فضا و زمان تا بی نهایت قابل تقسیم نیستند، یعنی انها کوانتیزه شده اند. این یعنی که باید مقداری زمان برای فاصله وجود داشته باشد و همه زمانها و فاصله ها در کائنات ضرایبی از این دو مقدارند."نوشته ابراهيم ويكتوري"
 

kahkeshane ziba

عضو جدید
من نگفتم خدا وجود نداره.شما كه ميگين با دليل ميگين انيشتن مسلمون بوده خب بگين.بحث ما اينه خودتو نزن به اون راه!!
 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
من نگفتم خدا وجود نداره.شما كه ميگين با دليل ميگين انيشتن مسلمون بوده خب بگين.بحث ما اينه خودتو نزن به اون راه!!

شما حالا با حرف استارتر موافقي يا نه:
اگه موافقي كه يعني خدا آفريدگار نيست پس شما بايد اول اثبات كني...
اگر هم موافق نيستي كه جيم كري هم همينو ميگه ..
 

گاما

عضو جدید
شما ادعا کردید خداوند افریدگار عالم نیست فعلا این رو ثابت کنید تا برسیم به بحث اثبات بنده

دوست عزیز در منطق اصولا کسی باید چیزی رو اثبات کنه که ادعای وجودش رو داره
مثالی که میزنم خیلی معروفه : من ادعا می کنم یک قوری دور سیاره مشتری میگرده ! بعد از شما می خوام که اثبات کنید اینطور نیست !!!
اگر کسی " وجود " چیزی رو مطرح میکنه وظیفه داره اون رو اثبات کنه نه کسی که مخالف اون فکر میکنه
حالا شما به عنوان کسی که خداوند رو قبول دارید لطفا دلایلتون رو برای وجودش بفرمایید .
 

kahkeshane ziba

عضو جدید
هه اين جيم كري نيومد اثبات كنه!كجايي جيم كري؟!!!فقط سوالمو با سوال ج نده تو فقط اثبات كن هم وجود خدا هم مسلمون بودن انيشتن. ميخواستي ادعا نكني!
 

kahkeshane ziba

عضو جدید
من با اين موافقم كه قبلا گفتم:آفریدگار شباهتی به خدای مذهب گرایان نداره که بر سرنوشت و اعمال همه مخلوقات نظارت داره خدایی هست عالمانه که این نظارت را در آغاز زمان به عهده نظامی گذاشته که بشر تا الان فقط از بخش کوچیکی از اون آگاهی یافته.شاید قوانین مکانیک کوانتوم که حاکم بر شیوه نظم جهان درونه و بر حسب احتمالات وقایع بنیاد شده است در حقیقت همان نظامی باشد که خدای "عالمانه" بر حوادث روزانه ما حاکم کرده و در رهگذارهای گوناگون اون راهی رو برای ما انتخاب میکنه که خودش میخواد اما این پاسخ احتمال گونه جوابیه مبتنی بر مبانی عرفانیه نه حقیقت علمی.علم تا امروز فقط یه حقیقت رو ثابت کرده"خدای خالقی هست اما نه اون خدای(نظارت کننده سرنوشت ما بخشاینده گناهان ما پاداش دهنده نیکی های ما و رستگاری جان های ما!)علم و مذهب هنوز باهم نیامیخته اند فقط آشنای یکدیگرند شدند.""پی بردن به راز یک علت را بر تاج و تخت سلطنت پریسا ترجیح میدهم"
شما حالا با حرف استارتر موافقي يا نه:
اگه موافقي كه يعني خدا آفريدگار نيست پس شما بايد اول اثبات كني...
اگر هم موافق نيستي كه جيم كري هم همينو ميگه ..
 
آخرین ویرایش:

jim carry

اخراجی موقت
[h=4]آیا علم فیزیک می‌تواند ماورای طبیعت را نفی کند؟
علومی که انسان با آن سر و کار دارد، بر دو نوع تقسیم می‌شوند:
1. علم مادی و تجربی، علمی است که می‌توان موضوعات آن را در آزمایشگاه تجربه کرد و آثار آن را به دست آورد و با نظم و نظام آن آشنا شد. این نوع از علوم فقط می‌تواند در مسائل مادی، قضاوت و داوری کند و بگوید فلان مولکول از چند عنصر تشکیل شده و یا مثلاً عنصر فلانی در آن موجود نیست. این نوع داوری از او پذیرفته می‌شود. چرا؟ چون آزمایش و آزمایش کننده، و مورد آزمایش همگی از سنخ واحدی هستند یعنی ماده و مادی می‌باشند.
2. دانشمند زیست‌شناس با ابزاری که در اختیار دارد، نمی‌تواند درباره وجود روح و یا عدم آن داوری کند، مثلاً بگوید من در تشریح بدن انسان به روح برنخوردم، و چاقوی تشریح من، در فعالیت مستمر خود، به چنین واقعیتی نرسید، زیرا ابزاری که در اختیار دارد نمی‌تواند در موضوعات خارج از ماده نفیاً و اثباتاً داوری کند.
یک فیزیکدان اگر بخواهد با دریافت‌های خود، وجود ماوراء طبیعت را نفی کند، به سان جنینی است که در رحم مادر، خارج رحم را انکار کند و بگوید: آسمان و زمین و دریا و اقیانوسی وجود ندارد. جهان و شرق و غرب آن، همین رحم است که من در آن پرورش می‌یابم. ولی این قضاوت از او پذیرفته نیست و به همین روی، وقتی پرده‌ها از میان رفت و دیده به جهان گشود، از قضاوت خود، نادم و پشیمان می‌شود و عالم دیگری را می‌بیند، که در آن زمان در عقل او نمی‌گنجید، چه نیکو می‌گوید شاعره نغز سخن:
مرغک اندر بیضه چون گردد پدید گوید اینجا بس فراخ است و سپید
عاقبت کان حصن سخت از هم شکست عالمی بیند بسی بالا و پست
گه پرد آزاد در کهسارها گه چرد سرمست در گلزارها
بنابراین، مقام و موقعیت دانشمند فیزیکدان نسبت به صفحه هستی، اعم از مادی و مجرد موقعیت همین مرغک در بیضه یا جنین در شکم مادر است. او می‌تواند در محیط کار خود، داوری کند، اما در ماورای محیط خود، که ابزار و ادوات آن را ندارد، نمی‌تواند نفیاً قضاوت کند.
این‌که جهان خدایی دارد و یا ماده آفریدگاری دارد و این نظام برخاسته از متن ماده نیست و این خانه صاحبخانه دارد، در گرو براهین عقلی و فلسفی است که مسئله را به حد ضرورت و بداهت برساند، در این‌جا باید فیلسوف حکیم، در نفی و اثبات آن داوری کند، نه یک فیزیکدان، هر چند عالم و برجسته باشد. فیلسوف با اثبات حدوث ماده، می‌تواند به محدث آن راه ببرد یا از هدفمند بودن نظام، کشف کند که این نظام برخاسته از ماده نیست، چون هدفمند بودن، حاکی از اعمال شعور و خرد است و ماده، فاقد این ابزار است. و هم‌چنین براهین دیگر که در کتاب‌های فلسفی و کلامی بیان شده است.
[/h]
 

jim carry

اخراجی موقت
پدیده جدید در انگلستان
اکنون برسیم به پدیده جدیدی که در انگلستان به وجود آمده است. غالباً علما و دانشمندان آن‌جا نسبت به ماورا طبیعت، مردد یا بی‌اعتقاد هستند، برخلاف نوع دانشمندان آلمانی که با مسائل فلسفی بیشتر آشنا هستند، مثلاً نباید از خاطر برد که فیلسوف انگلیسی «برتراند راسل» با آن سروصدایی که داشت در کتاب «چرا مسیحی نیستم» می‌گوید: من سابقاً نسبت به خدا و مسیح اعتقاد داشتم و معتقد بودم که جهان، آفریده خداست، ولی بعداً با خود فکر کردم که این اعتقاد، مخالف یک قانون قطعی فلسفی است و آن این‌که هر پدیده‌ای پدید آورنده دارد، پس بنابراین، خدا هم باید آفریدگاری داشته باشد و حال آن‌که دین‌داران او را ازلی و ابدی می‌دانند، از این جهت، من از گروه دین‌داران، جدا شدم.
انسان، واقعاً از فکر این فیلسوف جنجالی، تعجب می‌کند، زیرا آن‌چه از آن فرار کرده، دوباره به آن گرفتار شده است، زیرا اگر مشکل خدا این است که آفریدگار ندارد، عین این مشکل درباره ماده هم پیش می‌آید، اگر بگویید ماده حادث است پس آفریدگار او کیست؟ و اگر بگویید قدیم است، پس معلول بلا علت را پذیرفته‌اید!!
جناب راسل بین دو مسئله خلط کرده است:
1. هر پدیده‌ای پدید آورنده دارد.
2. هر موجودی پدید آورنده دارد.
آن‌که صحیح است، همان گزاره اولی است که موضوع آن پدیده است، یعنی چیزی که نبوده و بعداً پدید آمده است که البته نیاز به پدید آورنده دارد.
و اما دومی کاملاً غلط است، زیرا موضوع گزاره (موجود)، اعم از پدیده و غیرپدیده است، چیزی که اصلاً مسبوق به عدم نبوده و به اصطلاح ازلی بوده است، نمی‌توان برای آن پدید آورنده‌ای اندیشید وگرنه دچار تناقض می‌شویم، زیرا اگر قدیم است پس پدید آورنده ندارد و اگر علتی دارد، پس قدیم نیست، بلکه حادث است.
 

jim carry

اخراجی موقت
[h=4]اخیراً برخی از فیزیک‌دان‌های انگلیسی نغمه دیگری را ساز کرده و سر و صدایی به راه انداخته‌اند. اکنون به داستان آن توجه کنید:
«استفان‌ هاوکینگ» فیزیک‌دان 68 ساله انگلیسی، در سال 1988 با نوشتن کتاب «تاریخ مختصری از زمان» به شهرت رسید، وی پیش از این اعتراف کرده بود که: اگر بخواهیم یک نظریه کامل را برای پیدایش کائنات پیدا کنیم و آن‌گاه پیروزی‌ نهایی در استدلال انسانی را به دست آورده‌ایم، آن زمان باید خدا را به خاطر داشته باشیم.
حتی در کتاب دیگرش اعلام کرده بود که: کشف سال 1992 در مورد سیاره‌ای که به دور ستاره‌ای دیگر غیر از خورشید می‌گردد، به بازسازی نظریه اسحاق نیوتن پدر علم فیزیک کمک می‌کند که بیان کرده بود: کائنات حاصل بی‌نظمی نبوده و توسط خدایی آفریده شده است.
اکنون پس از گذشت چند سال که بیماری «هاوکینگ» بسیار پیشرفت کرده و تقریباً او را به فلج کامل مبتلا ساخته و او دیگر نمی‌تواند سخن بگوید و با اشاره انگشت دست چپش به یک کامپیوتر، احساسات خود را بیان می‌کند. در شهریور 1389، کتابی جدید منتشر شده که مؤلف آن را «هاوکینگ» دانسته‌اند. در این کتاب ادعا شده است:
«کشف منظومه‌های دیگری نظیر منظومه خورشیدی ثابت کرد که منظومه ما که دربرگیرنده یک خورشید و سیاره‌هایی است که پیرامون آن می‌چرخند، یک پدیده منحصر به فرد نیست. این واقعیت نشان داد که وجود حالت فیزیکی ایده‌آل بین خورشید و کره زمین و پیدایش انسان روی کره زمین، یک پدیده از پیش‌طراحی شده و دقیق برای موجودیت و رفاه انسان نیست».
[/h]
 

jim carry

اخراجی موقت
[h=4]حاصل دلیل او این است که ما منظومه خورشیدی دیگری به‌سان منظومه خورشیدی خودمان کشف کرده‌ایم. این امر ثابت کرد که پیدایش انسان، روی کره زمین، یک پدیده از پیش طراحی شده نیست؟!!
اصولاً دلیل خداشناسان این نیست که فقط ما یک منظومه شمسی داریم و انسان هم در کره زمین زندگی می‌کند تا با کشف منظومه‌های دیگر، برهان آنان باطل شود، اگر علم صدها منظومه خورشیدی دیگر کشف کند، کوچک‌ترین خراشی در براهین فلسفی خداشناسی وارد نمی‌شود، اگر مؤید وجود او نباشد؛ زیرا به حکم «کل یوم هو فی شأن» پیوسته خالق و مدبر جهان است و امر خلقت استمرار دارد، چون براهین فلسفی آنان مبنی بر اصولی است که منافاتی با این کشف‌ها ندارد. زیرا طرح قدیمی و دیرینه است، ولی اجرای آن تدریجی است.
آنان برای اثبات وجود خدا از براهین زیر بهره می‌گیرند:
1. برهان امکان و وجوب
2. برهان حدوث ماده از طریق حرکت جوهری
3. نظام هدفمند در عالم ماده که حاکی از دخالت شعور در پیدایش آن است.
4. برهان صدیقین که خود برهانی برتر است که فقط ذائقه انسان‌های برتر آن را می‌چشد.
5. برهان محاسبه احتمالات که پیدایش نظم نوین عالم را در پرتو تصادف به حد صفر می‌رساند و امثال این‌ها.
اتفاقاً فیزیک‌دان انگلیسی باید از کشف منظومه‌های دیگر بر وجود خدا استدلال بهتری پیدا کند، زیرا آن منظومه هم دارای نظم و نظامی است که نمی‌تواند ساخته خود ماده باشد. طبعاً دست آفریدگار حکیم و توانایی در کار است که این نظم را به آن ماده بخشیده است.
[/h]
 

jim carry

اخراجی موقت
[h=4]پیشرفت علوم و کشف نظام‌های هدفمند، بهترین حربه بر ضد مادی‌ها است که نظم جهان را مولود خود ماده می‌دانند. حالا چرا این دانشمند پر سر و صدا، از برهان بر وجود خدا، ضد آن را نتیجه گرفته‌اند؟
او فکر می‌کند که نظام خورشیدی را، می‌توان دلیل بر وجود خدا گرفت ولی اگر نظامات دیگری به‌سان این نظام کشف شد، باید کثرت نظام‌ها را گواه بر نفی او گرفت، در حالی که جریان برعکس است. هر چند نظام جهان، بالاخص نظام هدفمند کشف شود، احتمال پیدایش جهان را بر اصل تصادف، به حد صفر می‌رسد و اتفاقاً برهان محاسبه احتمالات، بیشتر این باور را تقویت می‌کند که نظم اندک را می‌توان معلول تصادف دانست ولی اگر افزایش پیدا کرد، کار به جایی می‌رسد که «پیدایش تصادف»، احتمالی بسیار اندک در مقابل احتمالات بی‌شمار به حساب می‌آید.
اتفاقاً حکیمان الهی، و پیش از آن‌ها وحی آسمانی بر نظم هدفمند که هر دو در زمین و آسمان رخ می‌دهد، تکیه می‌کنند و خردمندان را بر تفکر و اندیشیدن در آن دعوت می‌نماید. اینک گوشه‌ای از وحی:
«به راستی در آسمان‌ها و زمین برای مؤمنان نشانه‌هایی است و در آفرینش خودتان و آن‌چه از انواع جنبده‌ها پراکنده می‌گرداند برای مردمی که یقین دارند نشانه‌هایی است و نیز پیاپی آمدن شب و روز و آن‌چه خدا روزی از آسمان فرود آورده و به وسیله آن، زمین را پس از مرگش زنده گردانیده است، و هم‌چنین در گردش بادها بر هر سو برای مردمی که می‌اندیشند نشانه‌هایی است. این‌ها است آیات خدا که به حق آن را بر تو می‌خوانیم، پس بعد از خدا و نشانه‌های او به کدام سخن خواهید گروید؟».
امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام نیز در بیانات خود، بسیار بر برهان نظم تأکید می‌کند به‌طوری که به بسیاری از موجودات منظم از جمله مورچه و طاووس و... اشاره کرده و ظرافت‌های خلقت آن‌ها را برمی‌شمرد و در واقع به آدمیان توجه می‌دهند که با تأمل و تفکر در خلقت موجودات منظم، می‌توان به خداوند حکیم و با تدبیر پی برد.
ایشان به‌روشنی در تعابیری می‌فرمایند:
1. «عجبت لمن شک فی الله و هو یری خلق الله»
«من تعجب می‌کنم از کسانی که مخلوقات الهی را می‌بینند و در وجود خدا تردید می‌کنند».
[/h]
 

jim carry

اخراجی موقت
[h=4]2. «بل ظهر للعقول بما أرانا من علامات التدبیر».
«این خداست که با نشانه‌های تدبیر که در آفریدگانش دیده می‌شود، بر عقل‌ها آشکار شده است».
3. «کفی بإتقان الصنع لها آیة».
«در اتقان صنع (که همان نظم در مخلوقات است) نشانه کافی بر خداوند است».
چشم باز و گوش باز و این عمی حیرتم از چشم‌بندی خدا
در پایان یادآور می‌شویم بالأخره در میان دانشمندان غرب نیز انسان‌های منصف و واقع‌بین وجود دارند. خوشبختانه آقای پروفسور اریک پریست از استادان سابق ریاضیات در دانشگاه «سنت اندرو» و از اعضای هیئت امنای «انستیتو فارادی» در دانشگاه کمبریج پاسخ آقای «هاوکینگ» را چنین داده است:
سخنان پروفسور هاوکینگ توجیه‌پذیر نیست، این حالت کاملاً تحمل‌پذیر و منطقی است که خداوند شرایط را برای وقوع انفجار بزرگ و شکل‌گیری کهکشان‌ها بر اساس آن فراهم کرده باشد.
در جای دیگری در مصاحبه با روزنامه «گاردین» همو می‌گوید:
باورهای مدرن در مورد جهان و عالم هستی با هدف پوشاندن شکاف‌ها و نقاط ضعف در دانش ما نیست بلکه هدف، دادن پاسخ به سؤالات گوناگون بشر مدرن است.
وی می‌افزاید فلسفه و الهیات رشته‌های مناسب برای پاسخ‌گویی به این سؤالات هستند و مثالی را می‌آورد به این صورت:
داستان جوشیدن آب در کتری، با استفاده از قوانین فیزیک به دقت قابل توضیح است که چطور گرما از اجاق به کتری و سپس به آب منتقل می‌شود و آن را به نقطه جوش می‌رساند، اما چرا این آب می‌جوشد، را نمی‌توان صرفاً با فیزیک توضیح داد، شاید خانم خانه هوس چای کرده باشد؟!
مقصود او این است که ما نباید به علل قریبه اکتفا کنیم، بلکه باید به علت‌العلل نیز توجه کنیم. اصولاً باید پرسید: کی اجاق گاز را روشن کرده است تا بر اثر آن حرارت نهایتاً به آب منتقل شود و آب به جوش آید؟ و این کار فیزیک‌دان نیست. کار فیزیک‌دان فقط ارائه علت قریبه است و علل بعیده را باید از علوم دیگر مانند فلسفه و الهیات استفاده کرد.
[/h]
 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
با علم نمی توان ثابت کرد که خدا هست. همچنین با علم نمی توان ثابت کرد که خدا نیست. چیزی که ماهیت وجود یا عدم وجود خدا را مشخص می کند، علم نیست. بلکه فلسفه است. ایمان به خدا، منشاء قلبی و روحی دارد. جادوی کلام است که علم را و حتی فلسفه را به عدم وجود علت العلل می رساند.
وظیفه ی علم، بررسی خواص و ویژگی هاست. (به دور از تعصب) علم در موقعیت تشخیص اثبات وجود و یا عدم وجود یک پدیده مثل خدا نیست.
چنان که خیام و البته ابوسعید ابوالخیر، برای هر پدیده ای یک ورژن رباعی دارند. و گفته شد که... "کانان که مدبرند، سرگردانند..."
---
هدف استیون هاوکینگ، حکماً آن بود که:
My goal is simple. It is complete understanding of the universe, why it as it is and why it exists as all.

...
در این جهان سخت اندیش، سخن نگفته اش گویاتر است.
 

yunes khatib

عضو جدید
ای کاش

ای کاش

البته ای کاش دوستانی که این نظریه رو سعی کردند در هم بکوبند ُ یه نگاهی به کتاب می انداختند و با عنوان دلایل پروفسور جوابی برای اون ایراد می کردند چون خیلی وقتها من و امثال من سعی داریم بر نظریات متعصبانه و سنتی خودمون بمونیم
 

sadra665

عضو جدید
خدا؟

خدا؟

سلام خواهشا با پاس کردن تاریخ علم 3واحدی نظریه هافکینگه بزرگ را رد نکنید لااقل کوانتوم 4 واحدی پاس کنید بعدا محاله که به راحتی از کنارش رد بشید
 

علّامه

عضو جدید
البته دوستان هاوکینگ اونقدر سواد علمی داره که نظریه اش با سطح اطلاعات شما زیر سوال نمیره
دوست عزیز درسته که این آقا علمش بالاست اما باید یادمون نره که هر کی در یک زمینه علم داره آخه این هایی که مدعی شدن که علمشون فقط در حد تجربه و حس است و غیر اون رو نه اثبات میکنه نه رد چطور میان و منکر خدایی میشن که ماورای ماده است؟ مگه این اظهار نظر در حیطه علم اوناست؟ پس اگه اظهار نظر کرد حرفش برای ما اصلا قابل قبول نیست که هیچ شاید به قول دوستان اندازه یه بچه پیش دبستانی هم برامون ارزش نداره ما در زمینه دانش ایشون به حرفش گوش میدیم نه کلا ودر همه زمینه ها
یه کلامی امام صادق علیه السلام میفرمایند که اگه گردویی در دستت بود و همه گفتن اون گوهره تو باور نکن میخواد هر کی باشه و اگه گوهری داشتی همه گفتن گردو هست باز باکت نباشه و به حرف کسی گوش نده.
به قول دوستان اون انفجار رو کی زده و ...وقتی عقل ما میگه نمیشه این عالم خود به خود بوجود بیاد حالا هر کی میخواد بگه نه این عالم خالق نداره مارو باکی نیست.
یا علی

 

گاما

عضو جدید
دوست عزیز درسته که این آقا علمش بالاست اما باید یادمون نره که هر کی در یک زمینه علم داره آخه این هایی که مدعی شدن که علمشون فقط در حد تجربه و حس است و غیر اون رو نه اثبات میکنه نه رد چطور میان و منکر خدایی میشن که ماورای ماده است؟ مگه این اظهار نظر در حیطه علم اوناست؟ پس اگه اظهار نظر کرد حرفش برای ما اصلا قابل قبول نیست که هیچ شاید به قول دوستان اندازه یه بچه پیش دبستانی هم برامون ارزش نداره ما در زمینه دانش ایشون به حرفش گوش میدیم نه کلا ودر همه زمینه ها
یه کلامی امام صادق علیه السلام میفرمایند که اگه گردویی در دستت بود و همه گفتن اون گوهره تو باور نکن میخواد هر کی باشه و اگه گوهری داشتی همه گفتن گردو هست باز باکت نباشه و به حرف کسی گوش نده.
به قول دوستان اون انفجار رو کی زده و ...وقتی عقل ما میگه نمیشه این عالم خود به خود بوجود بیاد حالا هر کی میخواد بگه نه این عالم خالق نداره مارو باکی نیست.
یا علی

دوست عزیز
اول اینکه : ایشون هرکسی نستن که هر چیزی گفته باشن و بخوان به اشتباه گردو و گوهر رو وارونه جلوه بدن
دوم اینکه : اتفاقا مسئله ای که مطرح کردن دقیقا در تخصص ایشونه
سوم اینکه : عقل شما هر چیزی ممکنه بهتون بگه مهم اینه که آیا چیزی که به شما میگه با تحقیق دقیق علمی به دست اومده یا فقط دلش خواسته به دست بیاد ؟!! بین هر قوم و قبیله ای که در سطح دنیا تشریف ببرین عقلشون یه چیزهایی بهشون میگفته و میگه آیا شما به نظرتون هرچیزی که اونها میگن درسته ؟ یا باید در موردش بحث بشه و دلایل علمی و منطقی در تایید یا ردش اقامه بشه ؟
چهارم اینکه : " اون انفجار رو کی زده " رو پروفسور جواب داده پس خودت رو خیلی خسته نکن
 

پریهان

عضو جدید
من موندم چرا یک لحظه به زمانی فکر نمیکنه که در جوانی دکترا جوابش کردن اما اون هنوز زندست!اونجوری خودشم زیر سوال می بره.
 

3D Art

عضو جدید
کاربر ممتاز
من موندم چرا یک لحظه به زمانی فکر نمیکنه که در جوانی دکترا جوابش کردن اما اون هنوز زندست!اونجوری خودشم زیر سوال می بره.
شنیدید میگن دفاع بد از مبارزه مستقیم بیشتر ضرر میزنه ؟
این دلیلی که شما آوردید خیلی دلیل بچه گانه ای هست یعنی اون بچه 5ساله که توی سومالی از گرسنگی مرده باید اون دنیا با خدا بجنگه دیگه ؟
 

پریهان

عضو جدید
شنیدید میگن دفاع بد از مبارزه مستقیم بیشتر ضرر میزنه ؟
این دلیلی که شما آوردید خیلی دلیل بچه گانه ای هست یعنی اون بچه 5ساله که توی سومالی از گرسنگی مرده باید اون دنیا با خدا بجنگه دیگه ؟



معمارجون محترم،وقتی دکترا کسی رو ج کنن یعنی فقط معجزه می تونه کارگشا باشه.حالا معجزه چیه؟اینا فقط می خوان اعتقاد به خدارو از بشر بگیرن.همین.
بچگی یعنی زیر سوال بردن124هزار پیغمبر مهندس جون.
نه.مطمئن باش اون بچه5ساله الان اون دنیا از خداهم تشکر میکنه چون مطمئنا جاش تو بهشته.
 

گاما

عضو جدید
معمارجون محترم،وقتی دکترا کسی رو ج کنن یعنی فقط معجزه می تونه کارگشا باشه.حالا معجزه چیه؟اینا فقط می خوان اعتقاد به خدارو از بشر بگیرن.همین.
بچگی یعنی زیر سوال بردن124هزار پیغمبر مهندس جون.
نه.مطمئن باش اون بچه5ساله الان اون دنیا از خداهم تشکر میکنه چون مطمئنا جاش تو بهشته.
نه دوست عزیز وقتی دکترها کسی رو جواب میکنن یعنی " علم امروز بشر قادر به درمانش نیست " نه این که کلا نمیشه براش کاری کرد .
من حقیقتا از سطحی نگری دوستان تحصل کرده تعجب میکنم چرا اگر کسی بیاد و بگه ابرها حاصل تبخیر آب هستند نه اینکه خداوند اونها رو در آسمون خلق کرده باشه اصلا تعجب نمی کنیم و اینهمه بد و بیراه بهش نمی گیم ؟ ولی وقتی پروفسور هاوکینگ میگه انفجار بزرگ رو میشه با قوانین فیزیک توضیح داد اینهمه شما رو پریشون میکنه ؟!!
 

پریهان

عضو جدید
نه دوست عزیز وقتی دکترها کسی رو جواب میکنن یعنی " علم امروز بشر قادر به درمانش نیست " نه این که کلا نمیشه براش کاری کرد .
من حقیقتا از سطحی نگری دوستان تحصل کرده تعجب میکنم چرا اگر کسی بیاد و بگه ابرها حاصل تبخیر آب هستند نه اینکه خداوند اونها رو در آسمون خلق کرده باشه اصلا تعجب نمی کنیم و اینهمه بد و بیراه بهش نمی گیم ؟ ولی وقتی پروفسور هاوکینگ میگه انفجار بزرگ رو میشه با قوانین فیزیک توضیح داد اینهمه شما رو پریشون میکنه ؟!!


توضیح دادن یک پدیده با علل فیزیکی با عدم وجود دخالت خدا فرقش یعنی همون بیگ بنگ تا حالا.
 

3D Art

عضو جدید
کاربر ممتاز
معمارجون محترم،وقتی دکترا کسی رو ج کنن یعنی فقط معجزه می تونه کارگشا باشه.حالا معجزه چیه؟اینا فقط می خوان اعتقاد به خدارو از بشر بگیرن.همین.
بچگی یعنی زیر سوال بردن124هزار پیغمبر مهندس جون.
نه.مطمئن باش اون بچه5ساله الان اون دنیا از خداهم تشکر میکنه چون مطمئنا جاش تو بهشته.
شما که میگید معجزه . . . یک نفر رو پیدا کنید که معجزه شده باشه و بیماری ایدزش خوب شده باشه
 

mezak

کاربر فعال
متن خبر درست نیست چون تا اونجایی که من اطلاع دارم پروفسور هاوکینگ هیچوقت نگفته به خدا اعتقاد داره که الان ازش برگشته باشه، خصوصیت اثبات علمی اینه که اگه یه گزاره ای درست باشه از هر روشی که برای اثباتش استفاده کنی به جواب یکسانی میرسی، این نشون میده که اگه الان همچین چیزی گفته مطمئنا قبلنم بهش رسیده. اون خدایی که اکثر دانشمندایی چون هاوکینگ، انیشتن و ... ازش صحبت کردن بیانگر اللهی که ما میشناسیم نیست بلکه به نظمی که توی طبیعت وجود داره اشاره کردن که البته بدون وجود خدا هم میتونه برقرار بشه چه پیدایشش و چه ادامش. زنده باد علم.
 

پریهان

عضو جدید
شما که میگید معجزه . . . یک نفر رو پیدا کنید که معجزه شده باشه و بیماری ایدزش خوب شده باشه

من معجزه رو با چشمای خودم دیدم.کسی که جلوی چشای خودم تموم کرد و حتی به اورژانس نرسید و بعد زنده شد.کسی که علم پزشکی رو برد زیر سوال.
آدمهایی رو دیدم که تومورای بدخیم داشتن و دکترا ج کردن و همه لحظه به لحظه منتظر مرگش بودن اما براثر یک معجزه اون تومور از بین رفته.
کسی رو دیدم که عفونت به تمام خونش زده بودو هیچ چیز افاقه نکرد و همه منتظر مرگش بودن اما یک معجزه باعث شد خونش عاری از هرگونه عفونت بشه.
من مهندس جون معجزه رو بارها با چشای خودم دیدم.به معجزه اعتقاد دارم چون به خدا اعتقاد دارم.چون خدارو باور دارم.
اگر هم نمیدونستید این رو بدونید که انیشتن هم در اواخر عمرش مسلمان شد.
 

پریهان

عضو جدید
متن خبر درست نیست چون تا اونجایی که من اطلاع دارم پروفسور هاوکینگ هیچوقت نگفته به خدا اعتقاد داره که الان ازش برگشته باشه، خصوصیت اثبات علمی اینه که اگه یه گزاره ای درست باشه از هر روشی که برای اثباتش استفاده کنی به جواب یکسانی میرسی، این نشون میده که اگه الان همچین چیزی گفته مطمئنا قبلنم بهش رسیده. اون خدایی که اکثر دانشمندایی چون هاوکینگ، انیشتن و ... ازش صحبت کردن بیانگر اللهی که ما میشناسیم نیست بلکه به نظمی که توی طبیعت وجود داره اشاره کردن که البته بدون وجود خدا هم میتونه برقرار بشه چه پیدایشش و چه ادامش. زنده باد علم.

اینم بدونید که انیشتن در اواخر عمرش مسلمون شد.جهت اطلاع عرض کردم شیمیدان عزیز
 

Similar threads

بالا