مشاعرۀ سنّتی

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
نصیحت گوی رندان را که با حکم قضا جنگ است
دلش بس تنگ می بینم
مگر ساغر نمی گیرد؟
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر می‌ترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
من به گوش تو سخن‌های نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو
قمری جان صفتی در ره دل پیدا شد
در ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو

 

gelayor14

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر می‌ترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
من به گوش تو سخن‌های نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو
قمری جان صفتی در ره دل پیدا شد
در ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو


وفایی نیست در گل ها منال ای بلبل مسکین
کزین گل ها پس از ما هم فراوان روید از گل ها
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
وفایی نیست در گل ها منال ای بلبل مسکین
کزین گل ها پس از ما هم فراوان روید از گل ها
الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت (تازه صب شد) آنچه در خواب نشد چشم منه مسکین(!) است....چرا خوابم نمیبرهههههههههههههه:cry:
 

narsis.m

عضو جدید
الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت (تازه صب شد) آنچه در خواب نشد چشم منه مسکین(!) است....چرا خوابم نمیبرهههههههههههههه:cry:

اگرم نمی پسندی مدهم به دست دشمن
که من از تو بر نگردم به جفای نا پسندان
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
تورا من چشم در راهم
شباهنگام که میگیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
وزان دل خستگانت راست اندوهی فراهم
تورا من چشم در راهم.

مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی
که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
میروم ز دیده ها نهان شوم
میروم که گریه در نهان کنم
یا مرا جدایی تو می کشد
یا تورا دوباره مهربان کنم.

مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن
سخن چه فایده گفتن چو پند می‌ننیوشم
 

gelayor14

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ای همه ی هستی ام از آنِ تو .................... جان و دلم بسته ی پیمان تو
وقت دیدار به فردا مفکن، چون که ز عمر.........تاکه دیدار دگر دست دهد می گذرد

در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند *** گر تو نمی پسندی تغییر کن قضا را
دو تا غلط املایی=18

 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
دانمت که بر سرم گذر کنی به رحمت اما
آن زمان که بر کشد گیاه غم سر از مزارم
همایون این آهنگ رو خیلی خوب خونده: آتشی در سینه دارم جاودانی /عمر من مرگیست نامش زندگانی...

اما مشاعر:
می و میخانه مست و می کشان مست
زمین مست و زمان مست، آسمان مست
نسیم از حلقه زلف تو بگذشت
چمن شد مست و باغ و باغبان مست
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
همایون این آهنگ رو خیلی خوب خونده: آتشی در سینه دارم جاودانی /عمر من مرگیست نامش زندگانی...

اما مشاعر:
می و میخانه مست و می کشان مست
زمین مست و زمان مست، آسمان مست
نسیم از حلقه زلف تو بگذشت
چمن شد مست و باغ و باغبان مست
تا کی ای جان اثر وصل تو نتوان دیدن ................... که ندارد دل من طاقت هجران دیدن
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
تا کی ای جان اثر وصل تو نتوان دیدن ................... که ندارد دل من طاقت هجران دیدن
نبوده بر می چشمت کسی چو من به خماری
خمار چشم تو بردست هوای رستن از اینجا
(فی البداهه)
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
یار اگر با ما گهی صلح و گهی پیکار داشت ................. ما حریف عشق او بودیم و با ما کار داشت

تقصیر دلم چیست ؟اگر روی تو زیباست
حاجت به بیان نیست که از روی تو پیداست
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا