مشاعرۀ سنّتی

[IRANIAN VOCAL]

تو خود سر وصل ما نداری .......... من عادت بخت خویش دانم

مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد ................ قضای آسمان این است و دیگرگون نخواهد شد

 

[نگار پاستور]

مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد ................ قضای آسمان این است و دیگرگون نخواهد شد

دسترنج تو همان به که شود صرف به کام .............. وانی آخر که به ناکام چه خواهد بودن

 

[IRANIAN VOCAL]

دسترنج تو همان به که شود صرف به کام .............. وانی آخر که به ناکام چه خواهد بودن

نه مجنونم که دل بردارم از دوست ................... مده گر عاقلی بیهوده پندم

 

[نگار پاستور]

نه مجنونم که دل بردارم از دوست ................... مده گر عاقلی بیهوده پندم

منم و دل خرابی، به تو می سپارم او را

به چه کار خواهد آمد، که نگاه دارم او را

 

[IRANIAN VOCAL]

منم و دل خرابی، به تو می سپارم او را

به چه کار خواهد آمد، که نگاه دارم او را

ای دوست "تشکر"م به پایان آمد .................... از شدت غم به هر دو لب جان آمد

تشکرهام تموم شدن. ببخشید که نمی تونم ادامه بدم. خسته نباشید
شعر فی البداهه از خودم بود تقدیم به شما

 

[نگار پاستور]

ای دوست "تشکر"م به پایان آمد .................... از شدت غم به هر دو لب جان آمد

تشکرهام تموم شدن. ببخشید که نمی تونم ادامه بدم. خسته نباشید
شعر فی البداهه از خودم بود تقدیم به شما

wow مرسیییییییییییی

 

[has ti]

ای دوست "تشکر"م به پایان آمد .................... از شدت غم به هر دو لب جان آمد

تشکرهام تموم شدن. ببخشید که نمی تونم ادامه بدم. خسته نباشید
شعر فی البداهه از خودم بود تقدیم به شما

درونها تیره شد باشد که از غیب
چراغی برکند خلوت نشینی

 

[IRANIAN VOCAL]

درونها تیره شد باشد که از غیب
چراغی برکند خلوت نشینی

یکی درد و یکی درمان پسندد ............................. یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران ....................... پسندم آنچه را جانان پسندد

 

[M@HY@R93]

دردایره قسمت ما نقطه تسلیمیم

******

لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی

​

 

[Tybe Engineer]

دردایره قسمت ما نقطه تسلیمیم

******

لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی

​

یا رب این نودولتان را با خر خودشان نشان
کاین همه ناز از غلام ترک و استر می‌کنند

 

[farzadghazanfari]

یا رب این نودولتان را با خر خودشان نشان
کاین همه ناز از غلام ترک و استر می‌کنند

دگر به گوش فراموش عهد سنگین دل
پیام ما که رساند مگر نسیم شمال
استاد سخن

 

[IRANIAN VOCAL]

دگر به گوش فراموش عهد سنگین دل
پیام ما که رساند مگر نسیم شمال
استاد سخن

لبت را بر لبم بگذار بمیرم .................... که بوس از آن لب لعلت بگیرم

 

[has ti]

لبت را بر لبم بگذار بمیرم .................... که بوس از آن لب لعلت بگیرم

ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون
او به مقصد ها رسید و ما هنوز آواره ایم

 

[IRANIAN VOCAL]

ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون
او به مقصد ها رسید و ما هنوز آواره ایم

من اگر چه پیرم و ناتوان تو مرا ز درگه خود مران ................ که گذشته در غمت ای جوان همه روزگار جوانی ام

 

[has ti]

من اگر چه پیرم و ناتوان تو مرا ز درگه خود مران ................ که گذشته در غمت ای جوان همه روزگار جوانی ام

مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپرده اند به مستی و شرب مدام ما

 

[فانوس خیس]

مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپرده اند به مستی و شرب مدام ما

از تو وفا نخیزد، دانی که نیک دانم
وز من جفا نیاید دانم که نیک دانی

 

[farzadghazanfari]

از تو وفا نخیزد، دانی که نیک دانم
وز من جفا نیاید دانم که نیک دانی

یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود

 

[has ti]

یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود

دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فداي او شد و جان نيز هم

 

[sepide mofidi]

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

 

[m.asn]

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا


کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا

 

[IRANIAN VOCAL]

معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا


کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا

آدمی زاده اگر بی ادب است آدم نیست .................. فرق مابین بنی آدم و حیوان ادب است

 

[self.f_t_m990]

آدمی زاده اگر بی ادب است آدم نیست .................. فرق مابین بنی آدم و حیوان ادب است

تو را من چشم در راهم شبا هنگام
که میگیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم

 

[IRANIAN VOCAL]

تو را من چشم در راهم شبا هنگام
که میگیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم

من بیمایه که باشم که خریدار تو باشم ................. حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم

 

[gelayor14]

من بیمایه که باشم که خریدار تو باشم ................. حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم

مرا چشمی است خون افشان ز دست آن کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

 

[farzadghazanfari]

مرا چشمی است خون افشان ز دست آن کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن

 

[naghmeirani]

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن

نیست در لوح دلم جز الفِ قامتِ یار
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم

 

[farzadghazanfari]

نیست در لوح دلم جز الفِ قامتِ یار
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم

من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطف ها میکنی ای خاک درت تاج سرم

 

[najme74]

من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطف ها میکنی ای خاک درت تاج سرم

من از کجاو تمنای وصال تو زکجا>>><<<اگرچه آب حیاتی،هلاک خود جستم

 

[farzadghazanfari]

من از کجاو تمنای وصال تو زکجا>>><<<اگرچه آب حیاتی،هلاک خود جستم

ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم

 

[IRANIAN VOCAL]

ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم

من آن نیم که حلال از حرام نشناسم ................... شراب با تو حلال است و آب بی تو حرام