مشاعرۀ سنّتی

S A M M A N

عضو جدید
من تشنۀ آن دو چشمِ مخمورِ توام
عالم همه زین سبب به خونم تشنه


هوایت نکهت‌گل راکند داغ دل‌گلشن
تمنایت نگه در دیده خون سازد تماشا را
سفید از حسرت این انتظار است استخوان من
که یارب ناوکت درکوچهٔ دل‌کی نهد پا را
 

arc eng

عضو جدید
هوایت نکهت‌گل راکند داغ دل‌گلشن
تمنایت نگه در دیده خون سازد تماشا را
سفید از حسرت این انتظار است استخوان من
که یارب ناوکت درکوچهٔ دل‌کی نهد پا را

از پیش و پس قافله ی عمر میندیش
گه پیشروی پی شد و گه باز پسی رفت

ما همچو خسی بر سر دریای وجودیم
دریاست چه سنجد که بر این موج خسی رفت
 

*FARZAN*

دستیار مدیر کتابخانه الکترونیکی
کاربر ممتاز
از پیش و پس قافله ی عمر میندیش
گه پیشروی پی شد و گه باز پسی رفت

ما همچو خسی بر سر دریای وجودیم
دریاست چه سنجد که بر این موج خسی رفت


تا شدم حلقه بگوش در میخانه ی عشق
هر دم آید غمی از نو ب مبارکبادم
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در سنبلش آویختم از روی نیاز
گفتم من سودازده را کار بساز
گفتا که لبم بگیر و زلفم بگذار
در عیش خوش‌آویز نه در عمر دراز
زندگي با همه ي وسعت خويش

محفل ساكت غم خوردن نيست

حاصلش تن به قضا دادن و افسردن نيست

اضطراب هوس ديدن و ناديدن نيست

زندگي خوردن و خوابيدن نيست

زندگي جنبش جاري شدن است

از تماشاگه آغاز حيات

تا به جائي كه خدا ميداند..
 

S A M M A N

عضو جدید
زندگي با همه ي وسعت خويش
محفل ساكت غم خوردن نيست
حاصلش تن به قضا دادن و افسردن نيست
اضطراب هوس ديدن و ناديدن نيست
زندگي خوردن و خوابيدن نيست
زندگي جنبش جاري شدن است
از تماشاگه آغاز حيات
تا به جائي كه خدا ميداند..


دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا


آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
 

*FARZAN*

دستیار مدیر کتابخانه الکترونیکی
کاربر ممتاز
درد نهان عشق که صعب العلاج بود
آسان ز لعل یار به دامان گزاردیم

دیدیم بی وفایی یاران به عهد گل
بر تن نشان ز چاک گریبان گزاردیم

می نوش ک عمر جاودانی اینست
خود حاصلت از دور جوانی اینست
هنگام گل و باده و یاران سرمست
خوش باش دمی ک زندگانی اینست
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
می نوش ک عمر جاودانی اینست
خود حاصلت از دور جوانی اینست
هنگام گل و باده و یاران سرمست
خوش باش دمی ک زندگانی اینست
تا سر زلف تو در دست نسيم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
تا چند کنیم از تو قناعت به نگاهی
یک عمر قناعت نتوان کرد الهی!
یکی دردو یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا