مشاعرۀ سنّتی

shanli

مدیر بازنشسته
شكسته بازو گسسته نيرو، جدار شب را چگونه ريزم ؟
سپاه غم را چگونه رانم، به پاي بسته، به دست تنها ؟

خروش گفتي ؟ چه چاره سازد، صداي يك تن، درين بيابان ؟
خراش گفتي ؟ كه ره گشوده، به زور ناخن، ز سنگ خارا ؟
 

icttci

عضو جدید
شكسته بازو گسسته نيرو، جدار شب را چگونه ريزم ؟
سپاه غم را چگونه رانم، به پاي بسته، به دست تنها ؟

خروش گفتي ؟ چه چاره سازد، صداي يك تن، درين بيابان ؟
خراش گفتي ؟ كه ره گشوده، به زور ناخن، ز سنگ خارا ؟
اي نگار مبادا ناكسان رامت كنند
بابدان كمتر نشين ترسم كه بدنامت كنند
من نگويم با كس خو نگير
هركس كه بهرت تب كند بهرش بمير
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن
شکر ایزد که نه در پرده‌ی پندار بماند
 

VRWH

عضو جدید
کاربر ممتاز
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
كه هنوز من نبودم كه تو در دلم نشستی
 

VRWH

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوشینه پی گلاب می گردیدم ،در طرف چمن
افسرده گلی میان گلشن دیدم ،پژمرده چو من
 

mob

عضو جدید
میازار موری که دانه کش است

که جان دارد و جان شیرین خوش است
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تعظیم تو بر جان و خرد واجب و لازم
انعام تو بر کون و مکان فایض و شامل
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا