من آن خاک وفادارم که از من بوی مهر آید
وگر بادم برد چون شعر هر جرئی به اقصایی
شرمنده تشکر ندارم.
شراب خورده ساقی ز جام صافی وصل
ضرورتست که درد سر خمار کشم
ما را غم روی آشنایی کشتست
این حال نباید که غریبان دانند
ز هر چه هست گزیرست و ناگزیر از دوست
به قول هر که جهان مهر برمگیر از دوست
تو برخیزی از پیش یک شعله خام
من استاده ام تا بسوزم تمام
شرمنده تشکر ندارم.
شراب خورده ساقی ز جام صافی وصل
ضرورتست که درد سر خمار کشم
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
مشاعره با اشعار شاهنامه | مشاعره | 17 | ||
S | مشاعره با اشعار بداهه ... | مشاعره | 151 | |
مشاعره با نام کاربر قبلی | مشاعره | 2075 | ||
P | مشاعره کودک ۷ ساله ایرانی - رها حسین پور معتمد | مشاعره | 0 | |
مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد | مشاعره | 441 |