صندلی داغ : فلق(مدیر تالار اسلام و قرآن)

[phalagh]

سلام
یه کم شاید طولانی:
1-قدرت تحمل عقیده ی مخالف داری؟
2-چرا با گذشت زمان اعتقادت به حجاب بیشتر و قوی تر شد.چون برای اکثر افراد(خاص)اعتقاد به حجاب به مرور زمان رنگ می بازه و کمتر میشه"چرا برای تو عکس این قضیه بود؟
3-چرا همون مقدلر کم آرایش و که قبلا داشتی دیگه انجام نمیدی-اکثر افراد تو این جور مسائل پیشرفت دارن "یعنی مثل تو با کم شروع می کنن و روز به روز بیشترش می کنن "ولی تو چرا به جای اینکه بیشترش کنی به کل حذفش کردی؟زیبایی؟
4-چرا تصورت انقدر در مورد دوستی دختر و پسر منفیه؟موضوعی که چند بار اینجا توضیح دادی""چرا مگه؟چه چیزی دیدی که تصورت انقدر نسبت به این موضوع منفی شده؟
5-می تونی تصوری مثبت نسبت به دوستی دختر و پسر داشته باشی؟اگه می تونی در چه صورت؟چه شرایطی از هر دو طرف و چه ویژگی هایی؟
6-چرا خیلی از زمسائلی که برای خیلی از جوونا لذت بخشه برای تو این طور نیست حتی ممکنه متنفر باشی؟
7-چرا یه بار عشق و به زندگی تعبیر می کنی و در اینجا به پرواز؟عشق و شناختی؟حس"ش کردی؟
8-آخرین باری که گریه کردی کی و به چه خاطر بوده؟
9-از لحظه لحظه ی زندگیت استفاده خوب و مثبت و بهینه می کنی؟طوری که از گذر لحظه های زندگیت راضی باشی
10-اگه بهت بگن رفتنی هستی """خیلی زود""""حقی از خدا به گردنت داری که بخوای ادا کنی ؟از بنده هاش چه طور؟

1. آره. اما سخت
2. خوب رواطي كه داشتم و اتفاقاتي كه برام افتادن كه هركدومش يه تجربه بود برام . اعتقادم رو دروني تر كرد و باعث شد بيشتر به حكمت حجاب پي ببرم.
3. خوب چون به اين معتقد شدم كه زيبايي من مخصوص همسرمه.و دليلي نداره كه زيباييم رو همه جا به نمايش و در حقيقت به حراج بزارم. دليلي نداره اوني كه تو خيابونه منو همونطوري ببينه كه همسرم بايد ببينه.
4. قبلا توضيح دادم.
5. نه
6. مثلا؟؟
8. شنبه شب.براي يكي از كاربرا يه سوءتفاهم بوجود اومد كه تو پيامي كه برام فرستاد بدجور بهم پريد طوري كه اشكمو در اورد.
9. نه. خيلي بهتر از اين ميشه استفاده كرد.
10. حق خدا كه اره گناهها و نافرمانيهاي كه كردم. و حق مردم يه وقتايي غيبت كردم.

 

[Setayesh]

سلام فلق جان،خوبی؟؟
مطمئنم منو نمی شناسی.چون تا حالا برخورد نداشتیم.
1-زندگی خوابگاهی سخته؟؟
2-دقت کردی تو غربت ارتباط ادما با خدا بیشتر می شه؟؟من که اینطوریم!
3-توی دانشگاه هم عضو انجمن خاصی هستی؟؟
4-چرا واسه اقایون اینقد اشپزی مهمه؟؟
5-تا حالا مناطق جنگی رفتی؟؟
6-مهم ترین رویداد زندگیت؟؟
7-چرا تو تالار زنگ تفریح نمیای؟؟
8-معیارهای ازداج؟؟
9-چطوری می تونم توی طرح شرکت کنم؟؟
10-کتابای امیرخانیو خوندی؟؟
برم دیگه.شبت بخیر.

 

[phalagh]

سلام فلق جان خوبی؟
خوش میگذره؟!!!میبینم که قشنگ داری میسوزی!!!
خوب با اجازه!!!
1) اول بگو چرا تو جواب حامد رنگ منو گفتی صورتی؟!!!! میدونستی من از صورتی متنفرم؟!!
2) گفتی چون خدا همیشه کمکت کرده و حضورشو همیشه حس کردی باورش داری و دوسش داری! اگه یه روزی شرایطی بشه که اینو حس نکنی و بلکه با تمام وجودت برعکسشو حس کنی چی؟ بازم همین نظرو نسبت بهش داری؟!
3) به نظرت خدا عادله؟ (اون تاپیکهایی که توش این بحث عدالت میشد رو هم در نظر بگیر!)
4) فکر میکنی هدف از زندگی چیه؟ هدف از خلقت؟! و در نهایت سرانجامش؟! اخرش که چی؟!
5) چه قدر درباره ی اسلام تحقیق کردی و ازش مطمئنی؟ واقعا تحقیق کردی یا چون تا حالا بهت ارامش داده قبولش داری و هر چی میگن اجرا میکنی؟!
(اخه همه جا میگی چون خدا گفته! میخوام بدونم چه قدر مطمئنی که یه حرفی رو خدا زده! شاید یکی دیگه گفته به خدا نسبت داده! )
6) به نظرت اون دنیا چه شکلیه؟ همین بهشت و جهنم؟ اگه نه چه شکلی؟ توضیح بده!
7) نظرت درباره ی علم روانشناسی چیه؟ اگه بگن نیاز داری بری پیش روانشناس میری؟ روانپزشک چه طور؟ (البته خدای نکرده!)
8) بهترین کتابی که خوندی چی بوده؟ (نگی قران ها!!!)
9) نظرت درباره ی من چیه؟
10) منو تو یه جمله تعریف کن!

ببخشید خیلی درهم بود! امیدوارم سوالام اذیتت نکنه!!! بازم میام!

سلام عزيزم. به خوشي شما مرسي.
آره ديگه كم كم دارم يه كم گرما رو حس ميكنم.
1. اووووووم صورتي!!! راستش همينطوري. يعني حسم اينو گفت. دليل نداره رنگي كه براي يه نفر ميگيم درست رد بياد. شايد هم تو بدت مياد اما واقعا صورتي هستي. يعني منظورت اينه
2. يعني منظورت اينه كه حس كنم خدا كمكم نميكنه؟؟؟ خدا كه هميشه كمك ميكنه. ولي خيلي اوقات ممكنه ما متوجه نشيم. ولي يه چيزو بهت بگم فكر نكن من اين حرف رو از سرخوشي زدم و همه چيز بر وفق مرادم داره ژيش ميره و چون وضعيت خوبه به فكر خدا هم هستم. مطمئن باش منم مشكلات خودم رو دارم. طوري كه گاهي وقتا عرصه بهم تنگ ميشه. اما اين باعث نميشه كه خدا رو فراموش كنم.
3. هدف از زندگي رشيدن به كمال نهاييه. يعني اون نقطه اي كه براي يه انسان بالاتر از اون قابل تصور نيست. هدف از زندگي رسيدن به مقام قرب الهيست.(انا لله و انا اليه راجعون)
4. آره قطعا خدا عادله. اون تاژيك ها رو نميدونم كدوم رو ميگي.
5. قلا هم گفتم. چون تو يه خانواده مذهبي بودم به طبعا منم به اين سمت رفتم . اما بعد ها كه بزرگتر شدم سوالاتي برام بوجود اومد كه دنبال هر كدومش رفتم قانعم كردم. اسلام از يه طرف به من آرامش داده از يه طرف دستوراتش هر كدوم حكمتها و دلايلي دارن كه دنبال هر كدوم رفتم قانعم كرده.
6. اون دنيا..
نميدونم.
7. خيلي خوبه. اره حتما ميرم. حتي ممكنه كسي اينو نگه اما خودم حس كنم كه به يه روانشناس يا روانژزشك نياز دارم. البته با روانپزشك شايد يه خورده مشكل داشته باشم چون اصولا با داروهاشون مشكل دارم. و فكر ميكنم خوب كه نميشي معتادم ميشي.
8. بهترين كتاب..
هبوط در كوير شريعتي..
و بهترين رمان چشمهايش بزرگ علوي
9. خوب، منطقي ، آروم ، مودب
10. همون بالايي
نه.. اذيت چيه. خوب بود.

 

[PMN]

سلام عزيزم. به خوشي شما مرسي.
آره ديگه كم كم دارم يه كم گرما رو حس ميكنم.
1. اووووووم صورتي!!! راستش همينطوري. يعني حسم اينو گفت. دليل نداره رنگي كه براي يه نفر ميگيم درست رد بياد. شايد هم تو بدت مياد اما واقعا صورتي هستي. يعني منظورت اينه
2. يعني منظورت اينه كه حس كنم خدا كمكم نميكنه؟؟؟ خدا كه هميشه كمك ميكنه. ولي خيلي اوقات ممكنه ما متوجه نشيم. ولي يه چيزو بهت بگم فكر نكن من اين حرف رو از سرخوشي زدم و همه چيز بر وفق مرادم داره ژيش ميره و چون وضعيت خوبه به فكر خدا هم هستم. مطمئن باش منم مشكلات خودم رو دارم. طوري كه گاهي وقتا عرصه بهم تنگ ميشه. اما اين باعث نميشه كه خدا رو فراموش كنم.
3. هدف از زندگي رشيدن به كمال نهاييه. يعني اون نقطه اي كه براي يه انسان بالاتر از اون قابل تصور نيست. هدف از زندگي رسيدن به مقام قرب الهيست.(انا لله و انا اليه راجعون)
4. آره قطعا خدا عادله. اون تاژيك ها رو نميدونم كدوم رو ميگي.
5. قلا هم گفتم. چون تو يه خانواده مذهبي بودم به طبعا منم به اين سمت رفتم . اما بعد ها كه بزرگتر شدم سوالاتي برام بوجود اومد كه دنبال هر كدومش رفتم قانعم كردم. اسلام از يه طرف به من آرامش داده از يه طرف دستوراتش هر كدوم حكمتها و دلايلي دارن كه دنبال هر كدوم رفتم قانعم كرده.
6. اون دنيا..
نميدونم.
7. خيلي خوبه. اره حتما ميرم. حتي ممكنه كسي اينو نگه اما خودم حس كنم كه به يه روانشناس يا روانژزشك نياز دارم. البته با روانپزشك شايد يه خورده مشكل داشته باشم چون اصولا با داروهاشون مشكل دارم. و فكر ميكنم خوب كه نميشي معتادم ميشي.
8. بهترين كتاب..
هبوط در كوير شريعتي..
و بهترين رمان چشمهايش بزرگ علوي
9. خوب، منطقي ، آروم ، مودب
10. همون بالايي
نه.. اذيت چيه. خوب بود.

سلام اومدم دوباره

1- مقام قرب الهی چیه؟
2- چطور می شه به مقام قرب الهی رید؟
3- عدالت با بخشش مغایرت داره، شما نمیتونید هم ببخشید هم قصاص کنید، بیشتر طرفدار کدوم هستی؟
4- از دستورات اسلام که هر كدوم حكمتها و دلايلي دارن كه دنبال هر كدوم رفیم قانعت كرده مثال بزن
5- یعنی هیچ تصوری از اون دنیا نداری؟
6- نظرت راجع به حوری هاب بیشتی چیه؟
7- به نظر تو چرا بهشت برای مردان امکانات بیشتری داره تا زنان (طبق نثر قرآن)؟

مرسی!

( من تا آخرین لحظه روبروی صندلیت نشستم، یه حوری جواب بده که سوال تکراری نپرسم! )

 

[winter]

سلام فلق جونم
ببخشید که دوباره مزاحم شدم.
یه سؤال دارم.
تو احساس نمیکنی اگه ادم ازدواج کنه ممکنه نسبت به خدا توجهش کم شه؟
میدونم که ازدواج کردن سنت پیامبره اما به نظر من ادم با ازدواج ممکنه خدا رو کمتر حس کنه.
ممکنه این قدر سرش به امور دنیا گرم شه که خدا رو یادش بره.
اخه خیلیا رو دیدم که تا قبل از ازدواج خدا رو خیلی دوست داشتن اما بعد از ازدواج، انگار نه انگار که خدایی هست و داره نگاشون میکنه.
مر30

 

[phalagh]

بازم سلام
1- چرا به مردا به طور کامل اعتماد نداری ؟گفتی نمیشه شناختشون و فقط خدا می دونه """مگه ضربه ای ازشون خوردی؟
2-یه بار دوستی پسر و دختر و بد معرفی می کنی و یه بار اشاره به ضعف خودت در این موضوع می کنی و میگی من دلبسته میشم """بالاخره مشکل از کجاست؟اینا دوتا نظر کاملا متفاوته؟
3-گفتی می دونی دانلود آهنگای مجاز داخلی دزدیه"""پس چرا یه بار گفتی یه آهنگ خواجه امیری و دانلود کردم.خب مگه به حق الناس اعتقاد نداری؟اگه متوجه اشتباهت شدی سعی برای رفعش کردی؟
4-چه اعتقادی به بلوتوس داری ؟در این زمینه هم اعتقادی شبیه به همون ماجرای دانلود داری ؟
5-جایگاه همسر و قلب خودت دونستی """مگه یه مسلمون به این موضوع واقف نیست که قلب انسان فقط منزلگاه خداست """به غیر از اون نباید کسی و به قلب خودش راه بده""
پس چرا قلب خودت و برای همسر دونستی ؟

سلام
1. خوب چون واقعا نمیشه شناختشون. به چه کسی میشه به طو رکامل اعتماد کرد؟؟ لزومی نداره حتما من ضربه ای بخورم. آدم عاقل اونیه که از تجربه دیگران درس عبرت بگیره.
2. دوستی دختر و پسر رو بد معرفی کردم و و گفتم در بهترین حالتش که هیچ اتفاقی هم نیفته و فقط هر دو نفر از نظر روحی دلبسته بشن و یا نه حتی دلبسته به هر حال محبتشون بهدل هم میشینه گفتم که این خیانت به همسر آیندست.در مورد خودم هم این صادقه. فکر نمیکنم دو قسمتی که گفتم با هم مغایرتی داشته باشن. هر دوش یکیه.ولی از دو منظر و با دو بیان.
3. خوب آره دزدیه. و این کار ور کردم. ولی اون موقع متوجه این مسئله نبودم و بهش دقت نکرده بودم. بعدم من که معصوم نیستم. چرا تو همه ی سوالاتتون یه جوری برخورد میکنین که انگار با یه آدم معصوم یا یه عالم روبرو هستین. خوب منم یه آدمم مثل بقیه که اشتباه میکنم. اما خوبیش به اینه که سعی میکنم اشتباهمو تکرار نکنم.
4. بلوتوث؟؟ چه نوع بلوتوثی؟؟ اگه منظورت بلوتوث خصوصی مردمه که نه تنها نمیگیرم که حتی نگاه هم نمیکنم.
5. خوب همون خدا انسان رو اینطوری آفریده. که قلب رو جایگاه عشق قرار داده. وقتی من میگم قلب من فقط جایگاه همسرمه یعنی در مقام همسر فقط اون وجود داره. اما در کنارش مادرم، پدرم و خانوادم هم هستن. یعنی هر کسی جایگاه خودش رو در قلب من داره. و خدا که جایگاهش از همه اینها رفیعتره جایگاه مخصوص بهخودش رو داره که بر همهاینها ارجهیت داره و در صورت لزوم اگه ادم مجبور بشه یکی رو انتخاب کنه قطعا خدا رو انتخاب میکنه.

 

[phalagh]

4- چرا خدا مي خواد انسان رو تحقير کنه؟ يا ما فکر ميکنيم که خداوند به ما قدرت نداده و ما ضعيف و بنده هستيم؟ چرا به اين فکر نمي کني که خداوند روحش رو در انسان دميد؟
6- اختيار علم و قدرت خدا رو به نظر شما زير سوال نمي بره؟
7- البته! شما پيش قدم شو من يه عالمه آية ديگه ميارم !
8- چرا بايد خداي مهربون و بخشنده انقدر سنگدل باشه؟ مضافاً بر اينکه جمله بنديش جوريه که من تصويري که توي ذهنم مياد اينه که خدا داره اين بيچاره ها که به دليل جهلشون (که خدا بشون داده بود) خطا کردن شکنجه مي کنه و بر تخت قدرتش پيروز مندانه نشسته و : king:
9- به نظر شما من کافرم؟
10- به نظر شما کافر خونش حلاله؟
11- اگه يه مومن کفر بگه چي؟
12- با مجازات اعدام موافقين؟
13- به نظر شما 13 نحسه؟

واي چقد سوال پرسيدم

چرا شماره بندی سوالاتتون اینجوریه!!!
4. خدا نمیخواد انسان رو تحقیر کنه. این ماییم که با اعمالمون خودمون رو تحقیر میکنیم. خداوند روحش رو در انسان دمید اما ایا ما حفظ امانت کردیم؟؟؟ چقدر روحمون رو به همون خوبی و تازگی نگه داشتیم؟؟ متاسفانه ما آدما طوری هستیم که به محض اینکه ذره ای احساس بی نیازی کنیم طغیان میکنیم. متاسفانه دست به کارایی میزنیم که باید بگم شرممون باد. این فقط در مقابل خدا نیستا تو همین کارای دنیاییمون نگاه کنید. رفتاری رو که بچه ها با پدر مادرشون در سن پیری انجام میدن در نظر بیارین. انگار همین پدر مادر نبودن که به این بچه ها زندگی دادن.و بزرگشون کردن. ماها هم تا یه کم فکر کنیم بنیازیم خدا رو فراموش میکنیم و دست به چه کارایی میزنیم.
6. نه به هیچ وجه. بحث جبر و اختیار بحث مفصلیه. باید بدونیم چجوری اختیار رو معنی میکنیم. چیزی رو که در یکی از تاپیکا نوشتم عینا تکرار میکنم.
اینکه میگن خدا سرنوشت انسان رو از اول تعیین کرده یعنی اینکه خدا از اول انسان رو مختار و آزاد آفریده.خواست خداوند این بوده که سرنوشت تو بدست خودت تعیین بشه و کارهات با انتخاب و تصمیم خودت انجام بشه.خداوند زندگی تو رو اینطوری تعیین کرده که تو با انتخاب خودت راهتو انتخاب کنی.سرنوشت تو این بوده که تو با اختیار خودت چیزی رو بپذیری یا نپذیری.و درسته که خدا از اول همه چیز رو میدونسته و همون رو تعیین کرده اما این یعنی خداوند از اول میدونسته که تو با اختیار خودت اون عمل رو انتخاب یا ترک میکنی و با اختیار خودت اون کار رو انجام میدی.
به عبارت دیگه همونطور که اصل وجود انسان و اصل کار و تلاش تو مورد اراده خدا و تابع خواست اوست، یعنی خدا تو را آفریده و به تو نیروی فعالیت داده، از طرفی هم مختار بودن انسان مورد اراده خداست یعنی خداوند از اول انسان رو جوری آفریده که کاراش رو با اراده خودش انجام بده
همونطور که میبینید در این جواب هم اختیار تعریف شده و از طرفی هم علم خداوند ثابت شده.
7. حتما. ولی اگه من وقت نکردم. شما خودتون انجام بدید منم حتما شرکت میکنم.
8. سنگدل؟؟؟ اونروزی که میگه این کار رو نکنید و این کار رو انجام بدید. ولی ما نافرمانی میکنیم چرا به همچین روزی فکرنمیکنی. اگه خدا راه رو روشن نکرده بود، اگه مسیر درست رو بهمون نشون نداده بود و بعد همچین کاری میکرد حرف شما درست. اما موضوع اینه که نه تنها همه راهها رو بهمون نشون داده که سرانجام هر راهی رو هم روشن کرده.پس یعنی حجت رو تموم کرده و حرفی نمیمونه.
9. چی بگم!! فکر نمیکنم. به خاطر این میگم فکر نمیکنم که توی همین تاپیک یکی ازط جملاتتون این رو نشون میداد. البته الان یادم نیست کدوم جمله. ولی یه چیزی دیدم.
10. تا زمانی که به مقابله برنخواسته و سعی در انحطاط مومنین نکرده نه.
11. به همون دلیل بالا نه
12. در برخی موارد اره.
13. بههمچین چیزی اعتقاد ندارم.

 

[phalagh]

چه جور آدم عاشق کسي مي شه که برخورد عادي و در محيط کار داره فقط؟ اين عشق به شناخت ربطي نداره! اين به نظر من فقط مي تونه هوس باشه. براي شناخت کسي و عاشق بودن بايد از هوس گذشت. (نمي گم الزاماً هموني که مورد هوس قرار گرفته بايد مورد عشق قرار بگيره)
بقيه ش رو توي پيغام خصوصي مي نويسم.

فقط ميي خوام بدونم چه جوري مي شه عشق رو از هوس تشخيص ئائ به نظر شما؟

دوباره صحبتاي منو بخونيد. من از يه برخورد كاري سطحي حرف نزدم. گفتم ارتباطي تنگاتنگ. و گفتم اين علاقه بايد به مرور زمان ايجاد بشه. مطمئن باشيد تو رواط دوستي هم باز نميشه به يك شناخت كلي رسيد. مثالي براتون ميزنم.
من 4 ساله كه تو خابگام. يه وقتايي آدم با كسي فوق العاده صميمي ميشه. و ميگه چه خوبه ما كه اينهمه با هم تفاهم داريم بيايم و با هم هم اتاق بشيم. بعد كه ميان با هم هم اتق ميشن مفهمن كه چقدر در نقطه مقابل هم قرار دارن.
اين مثال رو زدم كه بگم نه از راه دوستي و نه از راه اون رابطه ي كاري نميشه به اون شناخت اصلي رسيد. در آخر كه آدم تمام شناختشو سبك سنگين ميكنه. اخر سر باز بايد بگه توكل بر خدا.
هوس وقتیه که ادم یه دفعه و یا فقط از روی قیافه و یا بدون دلیل منطقی علاقمند بشه.
اما به فرض مثال من برا خودنم به معیارهایی دارم. و به مرور زمان میبینم کسی که باهاش در ارتباطم اون معیارهای اولیه من رو داره و این در من یه جور علاقمندی ایجاد میکنه.
نمیدونم تونستم منطظورم رو برسونم یا نه.

 

[phalagh]

سلام فلق جان،خوبی؟؟
مطمئنم منو نمی شناسی.چون تا حالا برخورد نداشتیم.
1-زندگی خوابگاهی سخته؟؟
2-دقت کردی تو غربت ارتباط ادما با خدا بیشتر می شه؟؟من که اینطوریم!
3-توی دانشگاه هم عضو انجمن خاصی هستی؟؟
4-چرا واسه اقایون اینقد اشپزی مهمه؟؟
5-تا حالا مناطق جنگی رفتی؟؟
6-مهم ترین رویداد زندگیت؟؟
7-چرا تو تالار زنگ تفریح نمیای؟؟
8-معیارهای ازداج؟؟
9-چطوری می تونم توی طرح شرکت کنم؟؟
10-کتابای امیرخانیو خوندی؟؟
برم دیگه.شبت بخیر.

سلام عزیزم. مرسی خوبم.
بله درسته. کم سعادتی از من بوده.
1. نه اونقدر. اگه دوستای خوبی داشته باشی خیلی راحتتر میگذره. اما وای به زمانی که همیشه با دوستات در تضاد باشی.
2. بله. درسته. چون آدم از هر جا دلش میگیره تنها پناهش خداست. چون از ادما روی زمین بریده.
3. بودم. اماترم پنج به دلایلی اومدم بیرون.
4. چون شکمو هستن.
5. نه
6. قبولی دانشگاه
7. متاسفانه وقت نمیکنم.لان چند روزه حتی به تالار خودم هم زیاد نرسیدم.
8. اخلاق خوب ، صداقت ، ایمان ، دودی نباشه ، استطاعت مالی در حد گذران یه زندگی آبرومند
9. بیا اونجا با هم باشیم. با هم در این زمینه حرف میزنیم. و مراحل طرح رو هم انجام میدیم.
10. نه اشنایی ندارم.
البته الان که دارم میخونمش روزه. ولی خوب وقتت بخیر.

 

[phalagh]

سلام اومدم دوباره

1- مقام قرب الهی چیه؟
2- چطور می شه به مقام قرب الهی رید؟
3- عدالت با بخشش مغایرت داره، شما نمیتونید هم ببخشید هم قصاص کنید، بیشتر طرفدار کدوم هستی؟
4- از دستورات اسلام که هر كدوم حكمتها و دلايلي دارن كه دنبال هر كدوم رفیم قانعت كرده مثال بزن
5- یعنی هیچ تصوری از اون دنیا نداری؟
6- نظرت راجع به حوری هاب بیشتی چیه؟
7- به نظر تو چرا بهشت برای مردان امکانات بیشتری داره تا زنان (طبق نثر قرآن)؟

مرسی!

( من تا آخرین لحظه روبروی صندلیت نشستم، یه حوری جواب بده که سوال تکراری نپرسم! )

خوش اومدی
1. مقام قرب الهی رسیدن به سعادتهاییه که در غیر این مقام حاصل نمیشه مثل مغرت ، اکرام و رحمت الهی.
2. فقط از راه عبودیت بدست میاد. باید بنده پیرو محض باشه. باید اراده و خواستش رو در جهت اراده و خواست خدا قرار بده. و هیچی نخواد و هیچ کاری نکنه مگر اینکه موافق خواست خدا باشه.
3. باید بیبنیم خدا در چه صورتی میبخشه و در چه صورتی قصاص میکنه. ما چند نوع خق داریم.حق انسان به خودش ، انسان به انسان و انسان به خدا.
در مورد حق انسان به خودش فعلا نمیتونم چیزی بگم.
در مورد حق انسان به خدا باید بگیم که معمولا خدا از حق خودش میگذره.
اما خدا از حق انسان نسبت به مردم نمیگذره.. وقتی من حق بنده ای رو ضایع میکنم و در جهت رفع اون بر نمیام چطور انتظار دارم که خدا منو ببخشه پس مستحق قصاصم.اما وقتی در جهت رفع اون بر میام خدا هم منو میبخشه. در حقیقت قصاص و بخشش هر دو به اعمال خود ما بستگی داره.
5. مثلا بحث قصاص. مثلا آیه " الرجال قوامون علی النساء" که من خیلی باهاش مشکل داشتم.
6. والا چی بگم. تا حالا سعادت نداشتم ببینمشون.
7. نمیدونم. باید در موردش مطالعه کنم.

( تشریف داشته باشید. فکر کنم باید صندلی داغ من از تالار زنگ تفریح به تالار اسلام و قران منتقل بشه)

 

[phalagh]

سلام فلق جونم
ببخشید که دوباره مزاحم شدم.
یه سؤال دارم.
تو احساس نمیکنی اگه ادم ازدواج کنه ممکنه نسبت به خدا توجهش کم شه؟
میدونم که ازدواج کردن سنت پیامبره اما به نظر من ادم با ازدواج ممکنه خدا رو کمتر حس کنه.
ممکنه این قدر سرش به امور دنیا گرم شه که خدا رو یادش بره.
اخه خیلیا رو دیدم که تا قبل از ازدواج خدا رو خیلی دوست داشتن اما بعد از ازدواج، انگار نه انگار که خدایی هست و داره نگاشون میکنه.
مر30

سلام عزیزم.
مراحمید.
نه اصلا.
اتفاقا من خودم همیشه فکر میکردم کسی که باهاش ازدواج میکنم باید از نظر ایمانی از خودم بالاتر باشه که دست منم بگیره بکشه بالا. و یا حداقل دو نفر با هم به اون سمت حرکت کنن. تو میدونی خیلی از کارایی کعه زن و شوهر برای هم انجام میدن ثواب داره.
و یه جمله هست که میگه:
عشق فقط یه کلمه سه حرفی نیست که به همین راحتی بر هر زبانی جاری میشه. عشق یه جاده است با یه انتها به نام خدا.

 

[winter]

سلام عزیزم.
مراحمید.
نه اصلا.
اتفاقا من خودم همیشه فکر میکردم کسی که باهاش ازدواج میکنم باید از نظر ایمانی از خودم بالاتر باشه که دست منم بگیره بکشه بالا. و یا حداقل دو نفر با هم به اون سمت حرکت کنن. تو میدونی خیلی از کارایی کعه زن و شوهر برای هم انجام میدن ثواب داره.
و یه جمله هست که میگه:
عشق فقط یه کلمه سه حرفی نیست که به همین راحتی بر هر زبانی جاری میشه. عشق یه جاده است با یه انتها به نام خدا.

میدونم
اما من میگم اگه ادم ازدواج کنه ممکنه از علاقش نسبت به خدا کم شه.
نمیشه؟

 

[phalagh]

میدونم
اما من میگم اگه ادم ازدواج کنه ممکنه از علاقش نسبت به خدا کم شه.
نمیشه؟

نه
به هیچ وجه
خدا جایگاه خاص خودش رو داره. و همسرهم جایگاه خودشو.

 

[Qomri]

سلام
همیشه با خودم می گفتم چطور ممکنه یه نفر اینقدر خودش رو نگه داره...........
یا اصلاً میشه سمتش نرفت ؟ میشه صمیمی بود؟ میشه خندید و غمگین نبود ؟ میشه نگاه کرد و دید همونی که باید ببینی؟ میشه فهمید؟ میشه .....
بگذریم ......... امیدوارم تا اینجا از سوالات هم باشگاهیها و جوابهای خودتون راضی بوده باشید.
1. فیلم راز و دید؟ همون ده سیکرت (به دلیل قانون (لطفا فقط فارسی تایپ كنید) اینطوری نوشتم چون تازگیها رعایت نمیشه) که در مورد راز قانون جاذبه یا لاو او اترکشن توضیح می داد ، نظرتون چیه؟ توضیح بدید .
2. تئوری زندگیتون چیه ؟ سعی می کنید چطور زندگی کنید؟
3. اون 3 خواستگارتون چه مشکلاتی داشتند که مردود شدند؟(به این دلیل پرسیدم چون شما تقربیاًتمام جوانب رو در گفتگوی آزاد توضیح داده بودید لطفاً بگید ، در مورد 3 تاشون (این سوال زرد نیست بررسی یک دیدگاه می باشد!))
4. یک ژست یا احساسی تو بعضی ها وجو داره به نام روشنفکری ، اولاً روشنفکری ژسته یا احساسه یا هیچکدوم ؟ و نظرتون راجع به اون چیه ؟ آیا این حق وجود داره با وجود قانون های اثبات شده ما باز هم نظرات غیر منطقی بدیم؟ (و صرفاً با الفاظ قلمبه .... پیش خودمون فکر کنیم آدم روشنفکری هستیم) _تمام سعیم اینه که اینطور نباشم_
5. چقدر دکتر حسابی رو می شناسید ؟ نظرتون راجع بهشون چیه ؟ و این حرف رو قبول دارید که اگه دکتر حسابی آموزش عالی یا به عبارت ساده تر دانشگاه رو در ایران تاسیس نمی کرد ایران هفتاد سال بعد هم دانشگاه بخودش نمی دید؟ (چون اون زمان نظرات عجیبی در دولت وقت وجود داشت اگه خواستید کتاب استاد عشق رو مطالعه کنید متوجه خواهید شد.)_شاید هم خونده باشید، نمی دونم_
6. فکر می کنید چه زمان یک شخص می تونه ادعا کنه به اصطلاح عامیانه عقلش می رسه؟ یا عقل به طور نسبی کی به بلوغ می رسه؟
7. چطور آمادۀ مردن میشد ؟ آیا آماده اید ؟ چقدر درباره مرگ در طول روز فکر می کنید؟


با تشکر سعی می کنم بازم بیام اگه عمری باقی بود

 

[Niima]

خسته نباشی فلق خانم
1) تا الان چطور بوده صندلیت ؟
2) در چه حد انتظار داشتی ؟
3) از اینکه سوالای اعتقادی پرسیده میشه ازت ناراحت نمیشی ؟ کلا دوست داری سوالایی که پرسیده میشه ازت در چه زمینه ای باشه ؟
4) اهل سیاست هستی ؟ دوست داشتی یه جایگاه سیاسی داشته باشی ؟
5) توی انتخابات این سری ریاست جمهوری رای میدی ؟ به کی ؟
6) دوست داری وقتت تا کی تمدید شه ؟ یه زمانی بگو . نندازی گردن من !

 

[tebyan]

سلام
1. خوب چون واقعا نمیشه شناختشون. به چه کسی میشه به طو رکامل اعتماد کرد؟؟ لزومی نداره حتما من ضربه ای بخورم. آدم عاقل اونیه که از تجربه دیگران درس عبرت بگیره.
2. دوستی دختر و پسر رو بد معرفی کردم و و گفتم در بهترین حالتش که هیچ اتفاقی هم نیفته و فقط هر دو نفر از نظر روحی دلبسته بشن و یا نه حتی دلبسته به هر حال محبتشون بهدل هم میشینه گفتم که این خیانت به همسر آیندست.در مورد خودم هم این صادقه. فکر نمیکنم دو قسمتی که گفتم با هم مغایرتی داشته باشن. هر دوش یکیه.ولی از دو منظر و با دو بیان.
3. خوب آره دزدیه. و این کار ور کردم. ولی اون موقع متوجه این مسئله نبودم و بهش دقت نکرده بودم. بعدم من که معصوم نیستم. چرا تو همه ی سوالاتتون یه جوری برخورد میکنین که انگار با یه آدم معصوم یا یه عالم روبرو هستین. خوب منم یه آدمم مثل بقیه که اشتباه میکنم. اما خوبیش به اینه که سعی میکنم اشتباهمو تکرار نکنم.
4. بلوتوث؟؟ چه نوع بلوتوثی؟؟ اگه منظورت بلوتوث خصوصی مردمه که نه تنها نمیگیرم که حتی نگاه هم نمیکنم.
5. خوب همون خدا انسان رو اینطوری آفریده. که قلب رو جایگاه عشق قرار داده. وقتی من میگم قلب من فقط جایگاه همسرمه یعنی در مقام همسر فقط اون وجود داره. اما در کنارش مادرم، پدرم و خانوادم هم هستن. یعنی هر کسی جایگاه خودش رو در قلب من داره. و خدا که جایگاهش از همه اینها رفیعتره جایگاه مخصوص بهخودش رو داره که بر همهاینها ارجهیت داره و در صورت لزوم اگه ادم مجبور بشه یکی رو انتخاب کنه قطعا خدا رو انتخاب میکنه.

ناراحت نشو
اینجا صندلی داغه دیگه
من خودم به شخصه سوالایی و که ازشما پرسیدم "میشه گفت از قبل می دونستم جوابتون چیه
ولی چون خیلی قشنگ و کامل در مورد موضوعات مختلف صحبت می کنین خواستم که از شما بپرسم.
و گر نه جوابای شما رو حدس می زدم و دلیل پرسیدن فقط همون قشنگی جوابای شماست.
موفق باشی

 

[PMN]

خوش اومدی
1. مقام قرب الهی رسیدن به سعادتهاییه که در غیر این مقام حاصل نمیشه مثل مغرت ، اکرام و رحمت الهی.
2. فقط از راه عبودیت بدست میاد. باید بنده پیرو محض باشه. باید اراده و خواستش رو در جهت اراده و خواست خدا قرار بده. و هیچی نخواد و هیچ کاری نکنه مگر اینکه موافق خواست خدا باشه.
3. باید بیبنیم خدا در چه صورتی میبخشه و در چه صورتی قصاص میکنه. ما چند نوع خق داریم.حق انسان به خودش ، انسان به انسان و انسان به خدا.
در مورد حق انسان به خودش فعلا نمیتونم چیزی بگم.
در مورد حق انسان به خدا باید بگیم که معمولا خدا از حق خودش میگذره.
اما خدا از حق انسان نسبت به مردم نمیگذره.. وقتی من حق بنده ای رو ضایع میکنم و در جهت رفع اون بر نمیام چطور انتظار دارم که خدا منو ببخشه پس مستحق قصاصم.اما وقتی در جهت رفع اون بر میام خدا هم منو میبخشه. در حقیقت قصاص و بخشش هر دو به اعمال خود ما بستگی داره.
5. مثلا بحث قصاص. مثلا آیه " الرجال قوامون علی النساء" که من خیلی باهاش مشکل داشتم.
6. والا چی بگم. تا حالا سعادت نداشتم ببینمشون.
7. نمیدونم. باید در موردش مطالعه کنم.

( تشریف داشته باشید. فکر کنم باید صندلی داغ من از تالار زنگ تفریح به تالار اسلام و قران منتقل بشه)

سلام، مرسي از جوابات!

0- " مقام قرب الهی رسیدن به سعادتهاییه که در غیر این مقام حاصل نمیشه" خواهش مي کنم اينطوري جواب نده (اينجا، رو صندلي، رو فقط نميگم)، من که نپرسيدم چي نيست! پرسيدم چي هست!
1- جواب 5 رو ندادي
2- مغرت يعني چي؟ (البته اين سوال مربوط به صندلي نمي شه!)
3- به نظر شما اين سعادت ها که گفتي تو قرب الهي است چه فايده اي براي آدم داره؟
4- آيا به نظر شما پيروي محض و بدون تفکر و استدلال ( فکر مي کنم کاملاً روشن باشه که تبعيت 100%، مخالف تفکر و استنتاجه) با ارزش تره يا تفکر و استنتاج با اين فرض که ممکنه نتيجة حاصل از اونها مثل حالت پيروي نشه؟
4.5- اراده و خواست خدا رو چه جوري مي شه تشخيص داد؟
5- ممنون از توضيحي که در مورد حق الناس دادي، اما من اگه خدا بودم با توجه به قدرت نامحدودم کاري مي کردم که کسي که حقش ضايع شده ، ضايع کننده رو با خرسندي ببخشه، که لذتي در بخشش هست که در انتقام نيست، نظر شما چيه؟
6- " الرجال قوامون علی النساء" ممکنه بگي چه جوري قبول کردي اين آيه رو؟! برام خيلي جالبه! يا ادامة آيه که من قبلاً در مورد برتري مرد و اجازه کتک زدن زن گذاشته بودم! (سوره النساء آيه34)
7- جواب 5 رو ندادي!
8- فکر مي کني من کي از رو مي رم؟
9- با من ازدواج مي کني؟ (2 هفته است که سيگار رو ترک کردم، قبلشم هفته اي يکي دو نخ مي کشيدم، قبلش هم 3 سال نکشيده بودم قبلش هم بازم هفته اي 1-2 نخ مي کشيدم)

10 - راستي جواب 5 رو ندادي!

11- هرچي سعي مي کنم خودمو کنترل کنم ديگه سوال بيشتر از اين نپرسم، نميشه! بذار اينم بپرسم: آيا درمورد قصاص اين استدلال رو پذيرفتي که در زمان صدر اسلام اگر قصاص نمي کردن سنگ رو سنگ بند نمي شد؟

12 - کوه مي ري؟ يا جنگل؟ کلاً طبيعت؟ يا بازديد از آثار باستاني؟

13- اينم مي پرسم که نحسيش بگيردم! دوست داري چه سوالي ازت پرسيده بشه؟

مردم انقدر سوال پرسيدم! بيچاره تو که بايد اينهمه جواب بدي!

 

[PMN]

خسته نباشی فلق خانم
5) توی انتخابات این سری ریاست جمهوری رای میدی ؟ به کی ؟

اين سوال تفتيش عقايده سياسي و کاملاً حق دارن که جواب ندن! به نظر من از اين سوالات نپرسين بهتره!

 

[PMN]

چرا شماره بندی سوالاتتون اینجوریه!!!
4اینکه میگن خدا سرنوشت انسان رو از اول تعیین کرده یعنی اینکه خدا از اول انسان رو مختار و آزاد آفریده.خواست خداوند این بوده که سرنوشت تو بدست خودت تعیین بشه و کارهات با انتخاب و تصمیم خودت انجام بشه.خداوند زندگی تو رو اینطوری تعیین کرده که تو با انتخاب خودت راهتو انتخاب کنی.سرنوشت تو این بوده که تو با اختیار خودت چیزی رو بپذیری یا نپذیری.و درسته که خدا از اول همه چیز رو میدونسته و همون رو تعیین کرده اما این یعنی خداوند از اول میدونسته که تو با اختیار خودت اون عمل رو انتخاب یا ترک میکنی و با اختیار خودت اون کار رو انجام میدی.
به عبارت دیگه همونطور که اصل وجود انسان و اصل کار و تلاش تو مورد اراده خدا و تابع خواست اوست، یعنی خدا تو را آفریده و به تو نیروی فعالیت داده، از طرفی هم مختار بودن انسان مورد اراده خداست یعنی خداوند از اول انسان رو جوری آفریده که کاراش رو با اراده خودش انجام بده
همونطور که میبینید در این جواب هم اختیار تعریف شده و از طرفی هم علم خداوند ثابت شده.

8. سنگدل؟؟؟ اونروزی که میگه این کار رو نکنید و این کار رو انجام بدید. ولی ما نافرمانی میکنیم چرا به همچین روزی فکرنمیکنی. اگه خدا راه رو روشن نکرده بود، اگه مسیر درست رو بهمون نشون نداده بود و بعد همچین کاری میکرد حرف شما درست. اما موضوع اینه که نه تنها همه راهها رو بهمون نشون داده که سرانجام هر راهی رو هم روشن کرده.پس یعنی حجت رو تموم کرده و حرفی نمیمونه.
9. چی بگم!! فکر نمیکنم. به خاطر این میگم فکر نمیکنم که توی همین تاپیک یکی ازط جملاتتون این رو نشون میداد. البته الان یادم نیست کدوم جمله. ولی یه چیزی دیدم.

اين شماره بندي متناظر با جواب هاي قبلي شما بود

در مورد اختيار، ببينيد، اختيار و قوة انتخاب ابزاريه در دست انسان. انتخاب و تصميم گيري بر مبناي عقل گرفته ميشه. گفته مي شه که عقل نسان نقص نسبي و مطلق داره. خوب حالا مثال: اگه به يک کودک يک بازوکاي گنده بدهيم و به او بگوييم که ماشه رو نکشه (به عبارتي راه راست را به او نشان دهيم)، اما کودک بازي بازي کنه و ماشه رو بکشه و اون نقطه از زمين از روي نقشه محو بشه، بچه رو بايد محاکمه کرد يا کسي که بازوکا رو دست بچه داده؟ اگر استدلال شما در مورد اختيار درست باشه، بايد خدا رو بخاطر اينکه مي دونسته ضايعه اي بوجود ميآد ولي جلوش رو نگرفته، تخطئه کرد، نه انسان ناقص عقل رو.

خداوند من رو بخاطر بعضي از جملاتي که توي اين تاپيک نوشتم بکشه! آمين!

ببخشيد که همش دور صندلي شما مي گردم!

راستي اين سوالم رو هم يادت رفته جواب بدي: "فقط مي خوام بدونم چه جوري مي شه عشق رو از هوس تشخيص داد به نظر شما؟"

با اجازه من برم سوالات جديد طرح کنم. ممنون که مثل يک داوطلب خوب روي صندلي با درجه حرارت بالاي نقطة کوري نشستي و به سوالات جواب ميدي!

 

[کافر خداپرست]

من دير رسيدم!

من دير رسيدم!

ببخشاييد! ظاهرا که نه،‌ واقعا دير رسيده‌ام! نيز به واقع هرچه سوال بوده است، مطرح شده است. فقط بايد وقت بگذارم و بخوانم.
به مدير تالار اسلام و قرآن که اگر شايسته باشم، خود را در اصل عضو کوچکي از آن مي‌دانم عرض ادب و احترام دارم. از تمام تلاشي که متحمل مي‌شود و بار امانتي که به دوش مي‌کشد، سپاسش مي‌گويم! (شايد دوباره برگردم، اگر پرسشي باقي مانده باشد!)

 

[winter]

نه
به هیچ وجه
خدا جایگاه خاص خودش رو داره. و همسرهم جایگاه خودشو.

این هم میدونم که نباید جایگاه خدا رو با ادمها مقایسه کرد
اما من میگم اگه یکی دیگه رو دوست داشته باشی خود به خود نور خدا تو قلبمون کم رنگ میشه.

 

[phalagh]

سلام
همیشه با خودم می گفتم چطور ممکنه یه نفر اینقدر خودش رو نگه داره...........
یا اصلاً میشه سمتش نرفت ؟ میشه صمیمی بود؟ میشه خندید و غمگین نبود ؟ میشه نگاه کرد و دید همونی که باید ببینی؟ میشه فهمید؟ میشه .....
بگذریم ......... امیدوارم تا اینجا از سوالات هم باشگاهیها و جوابهای خودتون راضی بوده باشید.
1. فیلم راز و دید؟ همون ده سیکرت (به دلیل قانون (لطفا فقط فارسی تایپ كنید) اینطوری نوشتم چون تازگیها رعایت نمیشه) که در مورد راز قانون جاذبه یا لاو او اترکشن توضیح می داد ، نظرتون چیه؟ توضیح بدید .
2. تئوری زندگیتون چیه ؟ سعی می کنید چطور زندگی کنید؟
3. اون 3 خواستگارتون چه مشکلاتی داشتند که مردود شدند؟(به این دلیل پرسیدم چون شما تقربیاًتمام جوانب رو در گفتگوی آزاد توضیح داده بودید لطفاً بگید ، در مورد 3 تاشون (این سوال زرد نیست بررسی یک دیدگاه می باشد!))
4. یک ژست یا احساسی تو بعضی ها وجو داره به نام روشنفکری ، اولاً روشنفکری ژسته یا احساسه یا هیچکدوم ؟ و نظرتون راجع به اون چیه ؟ آیا این حق وجود داره با وجود قانون های اثبات شده ما باز هم نظرات غیر منطقی بدیم؟ (و صرفاً با الفاظ قلمبه .... پیش خودمون فکر کنیم آدم روشنفکری هستیم) _تمام سعیم اینه که اینطور نباشم_
5. چقدر دکتر حسابی رو می شناسید ؟ نظرتون راجع بهشون چیه ؟ و این حرف رو قبول دارید که اگه دکتر حسابی آموزش عالی یا به عبارت ساده تر دانشگاه رو در ایران تاسیس نمی کرد ایران هفتاد سال بعد هم دانشگاه بخودش نمی دید؟ (چون اون زمان نظرات عجیبی در دولت وقت وجود داشت اگه خواستید کتاب استاد عشق رو مطالعه کنید متوجه خواهید شد.)_شاید هم خونده باشید، نمی دونم_
6. فکر می کنید چه زمان یک شخص می تونه ادعا کنه به اصطلاح عامیانه عقلش می رسه؟ یا عقل به طور نسبی کی به بلوغ می رسه؟
7. چطور آمادۀ مردن میشد ؟ آیا آماده اید ؟ چقدر درباره مرگ در طول روز فکر می کنید؟


با تشکر سعی می کنم بازم بیام اگه عمری باقی بود

سلام
ببخشيد ميشه در مورد بخش اول صحبتتون يه توضيحي بدين. چون من متوجه نشدم.
1. بله. ديدم. كاملا بهش اعتقاد دارم. حتي معتقدم اينكه خدا ميگه " ادعوني استجب لگم" اينم از همين قانون جاذبه نشات ميگيره.يعني وقتي ما چيزي رو ميخوايم و روش تمركز ميكنيم قطعا بهش ميرسيم. ولي نبايد كوچكترين شكي داشته باشيم چون اين انر‍ژي منفي ميده.
2. تئري زندگيم!!
خوب زندگي كنم طوري كه وجدانم راحت باشه. دوست باشم. محبت كنم. آرامش بدم.
3. يكيشون از نظر اخلاقي زياد جالب نيود. يه كم بد اخلاق و عصبي.
يكيش زماني بود كه خدم امادگي ازدواج نداشتم. تازه دانشگاه قبول شده بودم. و هنوز خودم بچه بودم.
يكي ديگش هم كاملا همسنم بود. هنوز درس ميخوند. سربازي نرفته بود. و در مورد آينده كاريش مطمئن نبودم.
4. به نظرم روشنفكري هم ژسته هم احساس. يه نفر حس ميكنه خيلي ميدونه و تئوريهاش جالبه اينه كه ‍ژست روشنفكري ميگره. به نظرم نبايد خود شخص درباره روشنفكر بودن يا نبودنش چيزي بگه يا احساسي اشته باشه. اين ديگران هستن كه ميتونن قضاوت كنن. ما حرفاي اون شخص رو ميشنويم. اعمالش رو ميبينم. بعد با توجه به زمان حاضر و افق آينده ميگيم كه اون شخص روشنفكره. هميشه همه قانونها اثبات شده نيستند. هميشه نظرياتي هستن كه هنوز ارائه نشدن و ميشه ارائه داد. و البته گاهي اوقات با وجود يك قانون اثبات شده اون قانون با اقبال جامعه روبرو نشده و وقتي فردي اون قانون رو قبول كرده و نظرياتي ارائه ميده روشنفكر محسوب ميشه.
5. در مورد دكتر حسابي به صورت پراكنده مطالعه داشتم. بله خوب يادمه يكي از مطالبي كه خوندم اين بود كه زماني كه دكتر حسابي براي تاسيس دانشگاه به نزد وزير رفت وزير مربوطه بهش گفت 70 زود اومدي. حالا فكر كنيد اگه دكتر حسابي ادم سمجي نبود الان كجا بوديم.
6. هيچ وقت. چون اين دنياي به اين بينهايتي كه ما داريم هميشه چيزهايي براي كشف وجود داره.اگر كسي بتونه به تمام علومي كه در دنيا وجود داره احاطه داشته باشه ميتونه بگه خودم عقلم ميرسه(ميدونيد كه طبق فرموده يكي از معصومين. اگه علم 28 حرف باشه تا زمان ظهور حضرت مهدي فقط 2 حرف اون كشف مميشه).البته اگه بخوام تخفيف بدم ميتونم بگم اگه كسي تونست به تمام تجربياتي كه ديگران داشتن واقف بشه ميتونه بگه عقلم ميرسه.
7. اماده مردن!!
نه آماده نيستم. خيلي عقبم. خيلي كاراي عقب مونده دارم. خيلي گناه كردم كه بايد جبران كنم. در طول روز نميشه گفت. ولي در طول هفته يه وقتايي فكر ميكنم.

خوشحال ميشم تشريف بياريد.

 

[phalagh]

خسته نباشی فلق خانم
1) تا الان چطور بوده صندلیت ؟
2) در چه حد انتظار داشتی ؟
3) از اینکه سوالای اعتقادی پرسیده میشه ازت ناراحت نمیشی ؟ کلا دوست داری سوالایی که پرسیده میشه ازت در چه زمینه ای باشه ؟
4) اهل سیاست هستی ؟ دوست داشتی یه جایگاه سیاسی داشته باشی ؟
5) توی انتخابات این سری ریاست جمهوری رای میدی ؟ به کی ؟
6) دوست داری وقتت تا کی تمدید شه ؟ یه زمانی بگو . نندازی گردن من !

سلام
1. با همه صندلي داغ ها متفاوت بود. فكر كنم بايد به ماتريكس پيشنهاد بدم به تالار اسلام وقران منتقلش كنه. اصلا به زنگ تفريجح شبيه نبود.
2. فكر نميكردم بيشتر به سمت بحثاي عقيدتي بره.
3. نه ناراحت نميشم. اما خوب يه جورايي همه انظارشون از من بيش از حد بود . خوب برخوردشون يه جوري بود كه فكر ميكنن من يه عالمم كه حالا به همه جوانب دينم واقفم و بايد در مقابلشون ژاسخگو باشم. در صورتي كه اصلا اينطور نيست. من يه ادم فوق العاده معموليم با اعتقادات مذهبي.ولي به هر حال مشكلي نيست. همونطوري كه ديديد خيلي جاهها گفتم نميدونم.
4. يه زماني دوست داشتم حقوق بين الملل بخونم. البته تا دو يا سه سال ژيش خيلي تو سياست بودم. اما از سال دوم دانشگاه كه ديگه كتر تلويزيون و اخبار نگاه كردم باعث شد يكم دور بيفتم. يادمه راهنمايي كه بودم اسم تك تك وزيرا رو ميدونستم. زياد به جايگاه سياسي فكر نكردم. راستش زياد هم تمايلي ندارم.
5. توي انتخابات كه قطعا شركت ميكنم. اما اينكه به كي راي ميدم اصلا معلوم نيست. چون نميدونم كي كانديدا ميشه. اگه هيچ كدوم باب ميلم نبود كاغذ سفيد ميندازم.
6. تمديد. شايد يه روز. ولي خوب انگار نميشه چون فردا نوبت pesian_pulse هستش.

 

[arghavan.z]

سلام دوباره به فلق گل...
1 فلق رو بیشتر دوست داری یا شفق؟؟
2 ارغوانو بیشتر دوست داری یا اقاقی؟؟؟
3 دوست داشتی یه بچه گربه ناز و کوچولو داشته باشی
4 دلت میخواد الان لب دریا باشی یا جنگل سر سبز
5 اشعار کدوم شاعرو بیشتر دوست داری
6 خودت اهل شعر گفتن هستی
7 دلت میخواست با کدوم دانشمند(نه لزوما معاصر...ونه لزوما ایرانی)میتونستی ملاقات داشته باشی
8 بیشترین خدمتو به مهندسی شیمی کی تو دنیا کرده
9 اگه موقعیتی پیش بیاد که بری خارج از کشور میری.....؟؟؟...
10 نظرت درباره امضای من چیه؟؟؟؟
ببخشید سرتو درد اوردم....

 

[Qomri]

فلق "ببخشيد ميشه در مورد بخش اول صحبتتون يه توضيحي بدين. چون من متوجه نشدم."
فقط یک مقدمه بود

 

[afshin_ss]

سلام فلق خانم

شرمنده يه چند وقتي رفته بودم استراحت بعد از امتحانات

چندتا سوال من:

1.چرا بچه ها براي داغ تر شدن صندلي دست ميذارن رو سوالاي مربوط به دوستي با جنس مخالف؟؟؟

2.بزرگترين هديه اي كه از خدا گرفتي چي بوده؟؟؟

3.از بين ائمه به كدومشون توسل مي كني يعني موقع گرفتاري بيشتر ياد كدومشون ميوفتي؟؟؟

4.بهترين بازيگر سينما ايراني زن و مرد؟؟؟

5.بهترين بازيگر سينما خارجي زن و مرد؟؟؟

6.بهترين فيلمي كه ديدي ايراني و خارجي؟؟؟

7.آبي يا قرمز؟؟؟

8.جايي كه بزرگي خدا واقعا بهت ثابت شد و فهميدي كه واقعا حواسش با توئه كجا بود؟؟؟


ببخشيد اگه سوالام قبلا پرسشيده شد چون از صبح فقط تونستم چند صفحه رو بخونم

 

[سرمد حیدری]

خوب.که برازجونی هستی من زیاد میام اونجا چون خالم برازجونه.
انگار همه سوالا رو پرسیدن من فقط میخونمشون
راستی گوشیت چه مدلیه؟

 

[Niima]

1) چرا بجای حرف "پ" همیش "ژ" تایپ میکنی . کیبردت خراب شده ؟ بخاطر این تاپیک که نبوده ؟
2) اگه دوست داشته باشی واسه تمدید اصلا مشکلی نیست . برخورد واسه تمدید اشکالی نداره . اگه دوست داشته باشی تا جمعه شب تمدید میشه
3)سوالی بوده که ناراحتت کرده باشه ؟
4)بنظرت من چجور آدمیم !؟
5) اگه جناب احمدی نژاد دوباره کاندید بشن شما بهشون رای میدید ؟ سری قبلی دادین ؟ ( میتونین به این سوال جواب ندید )
کلا پاسخ به سوالای سیاسی دلبخواهیه
6)اگه بهت بگن یه روز بدون چادر برو بیرون و با آرایش بیشتر از قدیما ( منظورم همون موقع است که ملایم آرایش میکردی ) میری ؟ با روسری یا شال و مانتو رنگی !
7)واسه استخدامی کار هم قصد داری اونورا بمونی یا میای جنوب ؟

 

[nimfadora]

سلام از دست من ناراحتی؟!!

 

[*neda*]

سلام فلق جان خسته نباشی
1.صندلیت چقدر داغه؟
2.الان که تجربه ش رو داری به کسی پیشنهاد می کنی روی صندلی بشینه اگه آره کیه اگه نه چرا؟
3.امروز روزه بودی؟
4. امشب بزرگترین آرزوت چیه؟اگه می تونی بگو!
5.اگه یه روز عاشق بشی واسه رسیدن به عشقت چی کار میکنی؟
6.دوست داری چه گلی هدیه بگیری؟
7.صندلی داغ بقیه رو دنبال میکردی؟اگه آره کی؟اگر نه چرا؟
8.اگه دیگه نخواستی مدیر باشی و اختیار با خودت باشه کیو جانشینت میکنی؟
9.نظرت در مورد امضای من چیه؟
10.سرت رو درد آوردم؟
ممنون عزیزم شاد شاد باشی