[ساختمانهاي اسكلت بتني و فلزي] ► نکات اجرایی

[ساختمانهاي اسكلت بتني و فلزي] ► نکات اجرایی


  • مجموع رای دهندگان
    229

sepehrkhosrowdad

مدیر بازنشسته
سلام، امیدوارم بحث جالبی بشه!
خوب در شهر من آمل، هم بتنی هست، هم فلزی، اما اکثراً بتنی!
عمده ی دلیل اون هم اینه که معادن شن و ماسه اینجا فراوونه و هزینه ی زیادی رو برای حمل و نقل پرداخت نمی کنن!
 

underwood

عضو جدید
تیرچه های پیش ساخته خرپایی

تیرچه های پیش ساخته خرپایی

:)
فن تیرچه و بلوک ، تلفیق دو روش پیش ساختگی و بتن ریزی در محل است که در آن ، قالب تحتانی به کلی حذف می شود. در این روش ، فولادهای کششی و برشی ( عرضی ) و پوشش بتنی فولادهای اصلی ، بصورت تیرچههای پیش ساخته در کارخانه تولید می شوند. در کارگاه ، پس از قرار دادن تیرچه ها به فاصله های معین و شمعبندی زیر تیرچه ها ، بلوکها را بین دو تیرچه مجاور قرار داده و سپس آرماتورهای حرارتی را نصب و بتن ریزی می نمایند ؛ به طوری که حداقل ضخامت بتن در روی بلوک ، پنج سانتیمتر باشد. پیش از حصول مقاومت بتن پوششی ، وزن بلوک ها و بتن توسط تکیه گاههای موقت تحمل می شود و پس از حصول مقاومت بتن پوششی ، تیرهای T شکل چسبیده و مجاور هم لنگر خمشی حاصل از بارهای قائم سقف را تحمل ، و به تیرهای اصلی منتقل می کنند.


اجزای اصلی تشکیل دهنده سقف تیرچه و بلوک
سقف اجرا شده با تیرچه و بلوک از انواع سقف های با پشت بند ( تیرک دار ) بتنی است که تحمل فشار به بتن بالایی با ضخامت حداقل پنج سانتیمتر واگذار می گردد و کشش توسط میلگردهای کششی تیرچه ( میلگردهای تحتانی تیرچه ) تحمل می شود. بتن بالایی همچنین ، همانند یک دال نازک با دهانه ای برابر فاصله دو تیرچه ، خمش موضعی را در محل بین دو تیرچه تحمل می کند. در این نوع سقف ، تیرچه ها به فاصله حداکثر ۷۰ سانتیمتر ( محور تا محور ) کنار هم و در امتداد دهانه کوتاهتر سقف قرار می گیرند و با بتن پوششی که در محل ریخته می شود و ضخامت آن حداقل پنج سانتیمتر است ، تیرهای T شکل چسبیده و مجاور هم را تشکیل می دهند. برای پرکردن فاصله تیرچه ها ، از عناصر گوناگون ، مانند آجرهای توخالی ، بلوکهای بتنی و حتی پلاستیک و چیزهای دیگر استفاده می شود. این عناصر پرکننده در سقف تحمل نیرو نمی کنند.
بنابراین ، سقف تیرچه و بلوک از اجزای اصلی ، به شرح زیر تشکیل می شود :
۱- تیرچه
۲- بلوک
۳- میلگرد حرارتی و افت و میلگرد منفی
۴- بتن پوششی ( درجا )
که نقش هریک از این اجزا در مراحل دو گانه باربری ، یعنی مرحله حمل و نقل تیرچه و اجرای سقف و مرحله بهره برداری را ، به ترتیب زیر می آوریم :
۱- تیرچه : عضو پیش ساخته ای است ، متشکل از بتن و فولاد به مقطع تقریبی T ، که در دو نوع تیرچه خرپایی و تیرچه پیش تنیده ، تولید می شود و مانند همه قطعه های پیش ساخته در دو مرحله تحت اثر نیرو قرار می گیرد. این دو مرحله به علت اهمیت آنها باید به دقت مورد ملاحظه قرار گیرند :
الف) مرحله اول باربری : در این مرحله باید تیرچه به تنهایی قادر به تحمل بار ناشی از وزن خود در هنگام حمل و نقل بوده و همچنین قادر به تحمل وزن مرده سقف ( وزن تیرچه ، بلوک و بتن پوششی ) بین تکیه گاههای موقت ( شمعبندیها ) در زمان اجرای سقف باشد.
ب) مرحله دوم باربری : این ملرحله در تیرچه پس از حصول مقاومت بتن پوششی فرا می رسد که تکیه گاههای موقت اجرایی برداشته شده و تیرچه به عنوان عضو کششی مقطع تیرT تحمل نیرو می نماید.
۱-۱ تیرچه پیش ساخته خرپایی : تیرچه پیش ساخته خرپایی فولادی و پاشنه بتنی تشکیل شده است و در صورتی که دارای قالب سفالی باشد ، تیرچه کفشک دار نامیده می شود.
تیرچه پیش ساخته خرپایی برای تحمل مراحل دوگانه باربری ، از اجزای زیر تشکیل می شود :
- عضو کششی - میلگردهای عرضی - میلگردهای بالایی
عضو کششی : در مرحله اول باربری تیرچه ، فولاد زیرین خرپا به عنوان عضو کششی خرپای تیرچه باید قادر به تحمل نیروی کششی ( حاصل از لنگر خمشی ) ناشی از وزن خود تیرچه در زمان حمل ونقل باشد و همچنین قادر به تحمل نیروی کششی ( حاصل از لنگر خمشی ) ناشی از وزن مرده سقف در فاصله محور تا محور تیرچه ها و بین دو تکیه گاه موقت ( شمعبندی ) باشد.
در مرحله دوم باربری تیرچه ، فولاد زیرین خرپا به عنوان عضو کششی تیر T عمل می کند.
حداقل تعداد میلگرد کششی دو عدد بوده و سطح مقطع میلگردهای کششی از طریق محاسبه تعیین می شود. توصیه می شود قطر میلگردهای کششی از ۸ میلیمتر کمتر و از ۱۶ میلیمتر بیشتر نباشد. برای صرفه جویی در مصرف فولاد و پیوستگی بهتر آن با بتن ، معمولا” از میلگرد آجدار ، به عنوان عضو کششی استفاده می شود.
میلگردهای عرضی : در مرحله اول باربری ، میلگردهای عرضی همانند عضو مورب خرپا عمل می کنند و به کمک اعضای کششی و بالایی ، ایستایی لازم را جهت تحمل وزن خود تیرچه ( در هنگام حمل و نقل ) و وزن مرده سقف بین تکیه گاههای موقت ( در هنگام اجرا ) تامین می نمایند. در مرحله دوم باربری تیرچه ، میلگردهای عرضی ، پیوستگی لازم بین میلگرد کششی خرپا و بتن پوششی ( بتن درجا ) را تامین می کنند. همچنین مقابله با نیروی برشی تیر T به وسیله میلگردهای عرضی انجام می گیرد. در بعضی از انواع تیرچه های پیش ساخته ، در خرپا به جای میلگرد از ورق خم کاری شده به جای عضو کششی - میلگردهای عرضی - میلگردهای بالایی استفاده می شود.
این میلگردها جهت منظورهای زیر در تیرچه مصرف می شوند : الف) تامین اینرسی لازم جهت مقاومت تیرچه در هنگام حمل و نقل ب) تامین مقاومت لازم جهت تحمل بار بلوک و بتن پوششی در بین تکیه گاههای موقت ، پیش از به مقاومت رسیدن بتن ج) تامین پیوستگی لازم بین تیرچه و بتن پوششی د) تامین مقاومت برشی مورد نیاز تیرچه
میلگرد بالایی :در مرحله اول باربری ، فولاد تعبیه شده در قسمت بالای تیرچه ، به عنوان میلگرد بالایی خرپا عمل می نماید و به کمک دیگر اعضای خرپا ، وزن تیرچه را هنگام حمل و نقل و همچنین وزن مرده سقف را در فاصله دو تکیه گاه موقت ( هنگام قالب بندی و بتن ریزی پیش از به مقاومت رسیدن بتن پوششی ) تحمل می کند.
در مرحله دوم باربری تیرچه اگر میلگرد بالایی در ضخامت بتن پوششی و بالاتر از سطح بلوکها قرار گیرد ، در نقش فولاد افت حرارتی مقطع مرکب سقف عمل میکند( در مقطع تیر T )، و در صورتی که پایین تر از سطح بلوکها قرار گیرد ، نقشی نخواهد داشت .
بتن پاشنه تیرچه پیش ساخته : برای تامین تکیه گاه بلوکها و نیز برای پرهیز از قالب بندی قسمت زیرین جان تیر T در موقع اجرا ، بتن پاشنه تیرچه در کارخانه ریخته می شود. حسن دیگر این عمل این است که بعلت فراهم بودن شرایط بهتر اجرا در کارخانه ، پوشش آرماتورهای کششی به صورت مطمئنتری تامین می گردد. این پوشش در مقاومت سقف در برابر آتش سوزی اثر بسزایی دارد.
حداقل عرض بتن پاشنه ۱۰ سانتیمتر است و نباید از ۳/۵/۱ برابر ضخامت سقف کمتر باشد. ارتفاع بتن پاشنه باید به میزانی باشد که قابل بتن ریزی بوده و پوشش بتنی روی میلگرد را جهت ایجاد مقاومت در برابر آتش سوزی تامین نماید و همچنین پس از قرار گرفتن بلوک روی تیرچه ها ، سطح زیرین بلوک با سطح زیری تیرچه همسطح گردد. معمولا” ضخامت بتن پاشنه ۴/۵ تا ۵/۵ سانتیمتر و عرض آن ۱۰ تا ۱۶ سانتیمتر است. حداقل تاب فشاری بتن پاشنه ، ۲۵۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است.
۱-۲ تیرچه پیش ساخته پیش تنیده : این نوع تیرچه که فقط در کارخانه های مجهز تولید می شود ، از مقطع بتنی T و سیمهای فولادی با مقاومت بالا ( ۱۷۵۰۰ تا ۱۹۰۰۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع ) تشکیل می شود . سیمها را پیش از بتن ریزی تیرچه توسط جکهایی تحت کشش قرار داده و پس از حصول مقاومت لازم بتن ، آنها را آزاد می کنند. در نتیجه ، بتن تیرچه تحت تنش فشاری قرار می گیرد.
۲- بلوک : برای پرکردن محلهای خالی بین تیرچه ها ، از بلوکهای توخالی استفاده می شود که جنس آنها از سفال یا بتن و حتی پلاستیک و یونولیت است. بلوکها علاوه بر خاصیت پرکنندگی فضای خالی ، در حکم قالب بتن پوششی نیز هستند. بلوکها در سقفهای اجرا شده با تیرچه و بلوک ، تحمل نیرو نمی کنند و فقط خاصیت پرکنندگی دارند.
از بلوک به عنوان قالب همیشگی یا قالبی که پس از اجرا باقی می ماند ، برای قالب بندی بغل گونه جان تیرهای T و همچنین بتن پوششی درجا استفاده می شود. قسمت زیرین بلوک ، جهت تامین سطحی مسطح برای انجام نازک کاری و قسمتهای تیغه داخلی بلوک به منظور تقویت مقطع تعبیه می گردند. بلوکها در محاسبات مقاومت سقف به حساب نمی آیند و اساسا” به منزله قالبهایی هستند که باید نیروهای اجرایی پیش از بتن ریزی سقف را تحمل نمایند. مثلا” در روی سقف ، پیش از بتن ریزی ، تحمل نیروی حاصل از رد شدن چرخ فرغون را داشته باشد و همچنین باید مقاومت کافی برای تحمل نیروهای حاصل از حمل و نقل و دپو نمودن را داشته باشد. شکل بلوک با توجه به موارد یاد شده طراحی می شود و بلوک توخالی معمولا” از مواد مختلف تولید می شود. مانند : ۱- بتن با مصالح سنگی معمولی ۲- بتن با مصالح سبک وزن ۳- سفال ۴- مصالح چوبی یا مقوایی ۵- یونولیت و مشابه یا نی
مواد تشکیل دهنده بلوک نباید روی بتن درجا اثر شیمیایی داشته باشند. ارتفاع و طول بلوک ، تابع ضخامت کل سقف و فاصله تیرچه ها از همدیگر می باشد.عرض بلوک ، معمولا” ۲۰ تا ۲۵ سانتیمتر است. وزن بلوک باید طوری باشد که به آسانی با دست در روی سقف جا به جا گردد. بلوکهای سفالی باید عاری از ترک و دانه های آهکی باشند ، و رنگ آنها کاملا” یکنواخت بوده و به طور یکسان پخته شده باشند.سطوح بلوک سفالی باید صاف و عاری از انحنا و خمیدگی و دارای لبه های تیز و مستقیم بوده و بافت ریز و متراکم داشته باشند. سطح خارجی بلوک ، به جهت ایجاد چسبندگی لازم به بتن بالایی و همچنین به نازک کاری زیر سقف شیاردار می باشد.
۳- میلگردهای افت حرارتی : جهت مقابله با تنشهای متفرقه در بتن پوششی و به منظور جذب تنشهای ناشی از افت و تغییر حرارت ، میلگردهایی در دو جهت عمود برهم و در قسمت بالایی تیر نواری T و روی بلوکها نصب می گردند ، که میلگرد افت و حرارتی نامیده می شوند.
در صورتی که ارتفاع تیرچه خرپایی به حدی باشد که میلگرد نصب ( بالایی ) در محل تعبیه میلگرد افت قرار گیرد ، می توان از میلگرد مزبور به عنوان میلگرد افت و حرارتی در جهت طولی تیرچه استفاده کرد.
قطر میلگرد افت حرارتی بر ای میلگرد ساده ، دست کم ۵ میلیمتر ، و برای میلگرد با مقاومت بالا ۴ میلیمتر و حداکثر فاصله بین دو میلگرد افت حرارتی ۲۵ سانتیمتر است.
۴- بتن پوششی ( بتن درجا ) : بتن پوششی ، قسمتی از تیر مرکب است که در محل کارگاه پس از جاگذاری تیرچه ها و بلوکها بتن ریزی می گردد و پس از حصول مقاومت لازم به کمک عضو کششی بار وارد بر سقف را تحمل می کند.
محدودیتها و ویژگیهای فنی سقف تیرچه و بلوک
سقفهای اجرا شده با تیرچه بلوک ، دارای محدودیتهای اجرایی به شرح زیر هستند :
۱- فاصله محور تا محور تیرچه ها نباید از ۷۰ سانتیمتر بیشتر باشد.
۲- بتن پوششی قسمت بالایی تیر ( بتن روی بلوک ) نباید از ۵ سانتیمتر ، یا ۱۲/۱ فاصله محور به محور تیرچه ها کمتر باشد.
۳- عرض تیرچه نباید از ۱۰ سانتیمتر کوچکتر باشد و همچنین نباید از ۳/۵/۱ برابر ضخامت کل سقف کمتر باشد.
۴- حداقل فاصله دو بلوک دو طرف یک تیرچه ، پس از نصب نباید کمتر از ۶/۵ سانتیمتر باشد.
۵- ضخامت سقف برای تیرهای با تکیه گاه ساده نباید از ۲۰/۱ دهانه کمتر باشد. در مورد تیرهای یکسره نسبت ضخامت به دهانه ، به ۲۶/۱ کاهش می یابد. در سقفهایی که مسئله خیز مطرح نباشد ، این مقدار تا ۳۵/۱ دهانه نیز کاهش می یابد.
۶- حداکثر دهانه مورد پوشش سقف ( در جهت طول تیرچه پیش ساخته خرپایی ) با تیرچه های منفرد ، نباید از ۸ متر بیشتر شود. توصیه می شود برای اطمینان بیشتر ، دهانه مورد پوشش ، بیشتر از ۷ متر نباشد و در صورت وجود سربارهای زیاد ، و یا دهانه بیش از هفت متر ، از تیرچه های مضاعف استفاده شود.
تکیه گاههای موقت اجرایی
به طور کلی به محض اینکه تیرچه ها و بلوکهای انتهایی بین دو تکیه گاه اصلی قرار گرفتند ، شمعبندی و قالب بندی به وسیله چهار تراشهای عمود بر جهت تیرچه که در مورد تیرچه های پیش ساخته خرپایی ، فاصله آنها از همدیگر ، ۱ تا ۱/۲۰ متر است ، انجام می شود. موقع شمعبندی ، خیز مناسبی برابر ۲۰۰/۱ دهانه به طرف بالا در نظر گرفته می شود تا پس از بارگذاری خیز منفی اولیه حذف شده و سقف مسطح گردد. به طور کلی ، چهار تراشها و شمعها باید طوری نصب شوند که بتوانند در مقابل نیروهای وارده مقاومت نمایند؛ آنها را باید طبق اصول و قواعد مربوط به آن ، به یکدیگر متصل کرد.
در اجرای تکیه گاههای موقت و جمع آوری آنها ، نکته های زیر باید رعایت گردند :
الف) در صورتی که شمعها روی زمین تکیه داشته باشند ، باید مطمئن بود که زمین زیر شمع ، به علت دستی بودن خاک یا جذب رطوبت بعدی ، نشست نکند. به طور کلی ، در صورت سست بودن زمین ، باید با افزایش سطح تکیه گاه شمعها و جلوگیری از نمناک شدن زمین ، از نشست جلوگیری کرد.
ب) چنانچه تکیه گاه شمعها ، سقف طبقه زیرین باشد ، باید وزن شمع بندی و سقف مورد احداث به منزله سربار سقف زیرین در نظر گرفته شده و با توجه به عمر بتن سقف زیرین ، تقویت لازم برای آن پیش بینی گردد. در غیر این صورت ، سقف زیرین تحمل سربار وارده را ننموده و این باعث آسیب دیدن آن خواهد شد.
ج) در جمع آوری تکیه گاههای موقت نیز باید از حصول مقاومت کافی سقف مورد نظر ، جهت تحمل وزن خود و سربارهای وارده از جمله شمعهای مربوط به سقف بالاتر ، اطمینان حاصل کرد.
برگرفته شده از سایت : http://www.bastam.blogsky.com/?PostID=117
 

just a dream

عضو جدید
خرپا چیست؟

خرپا چیست؟

:)خرپا و کاربردهای آن:
خرپاها اعضای 2 نیرویی هستند.یعنی هر عضو آنها را که در نظر بگیریم یک نیرو به سر عضو و یک نیرو به ته عضو وارد میشود که بزرگی این دو نیرو با هم برابر اما جهتشان مخالف است.
در اکثر موارد خرپاها به صورت اعضای مثلثی در کنار هم جوش داده می شوند.اتصالات گره(Joint) نامیده میشوند و به صورت لولایی عمل میکنند.
خرپاها به 3 گروه زیر تقسیم میشوند:
1-خرپای ساده یاSimple Trusses :شبکه بندی مثلثی در این نوع خرپا کاملا رعایت شده است.
2-خرپای مرکب یا Compounded Trusses:این نوع خرپا ترکیبی از چند خرپای ساده است.
3-خرپاهای پیچیده و مبهم:
خرپاها را میتوان به 2 دسته ی معین و نامعین استاتیکی تقسیم بندی کرد.
اگر تعداد اعضاء خرپا را با m و تعداد گره ها را با j نشان دهیم خواهیم داشت:
m+3=2j خرپا معین است.
m+32j خرپا نامعین است.
خرپاها 2 بعدی و 3 بعدی هستند.
بهترین نوع خرپا خرپای فضایی یا Space Truss است.
خرپاها کاربردهای زیادی در پلها و سقفها و... دارند.مزیت آنها سبک
وارزان بودنشان است و معمولا در مقابل بار وارده از وزنشان صرف نظر میشود.
بهترین شکل خرپا را میتوان در جرثقیل دید.
 

فرشید_civil

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
بچه ها بادبند هم یه نوع خرپا حساب میشه؟!
معیار تشکیل خرپا اتصال 3عضو بصورت مفصلیه. بادبند ها درون قابی قرار میگیرند که تمام اعضای آن(که بزرگتر از 3تاست) بصورت مفصلی بهم متصل شده اند بنابراین شما میتونین به یه قابی که دارای بادبنده بگین خرپا،نه صرفا به یه عضو دو سر مفصل.
مبتکر خرپا هم یه ارشیتکت ایتالیایی بنام آندره پلادیو هستش.
 

فرشید_civil

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تویه قسمت دوستمون اشتباه کردن...
اگه تعداد اعضاتون برابر m وتعداد عکس العملهاتون برابر r وتعداد گرهاتون برابر j باشه :
در یه سازه 2بعدی
m+r-2j>0 سازه نامعین
m+r-2j=0 سازه معین
m+r-2j<0 سازه ناپایدار استاتیکی
ودر یه سازه 3بعدی
m+r-3j>0 سازه نامعین
m+r-3j=0 سازه معین
m+r-3j<0 سازه ناپایدار استاتیکی
حتی در حالت معین ونامعین نیز ممکنه سازه دچار ناپایداریه هندسی بشه.
 

saeed.marshelo

عضو جدید
چرا سقف نیروگاه های اتمی گنبدی شکل است؟

چرا سقف نیروگاه های اتمی گنبدی شکل است؟

چرا سقف نیروگاه های اتمی گنبدی شکل است؟
تعریف گنبد
اگر شبکه ای در دو جهت دارای انحنا باشد گنبد نامیده می شود شاید رویه یک گنبد بخشی از یک کره یا یک مخروط یا اتصال چندین رویه باشد . گنبد ها سازه هایی با صلبیت بالا می باشند و برای دهانه های بسیار بزرگ تا حدود 250 متر مورد استفاده قرار می گیرند . ارتفاع گنبد باید بزرگتر از 15% قطر پایه گنبد باشد . گنبدها دارای مرکز هستند
نمونه گنبد :​
مثالهایی از این گنبد ها را در شکل زیر می بینید :
گنبد شکلa یک نوع گنبد از نوع دنده ای می باشد . در صورتیکه تعداد دنده ها زیاد باشد باید به مسئله شلوغی اعضا در در راس گنبد توجه شود که برای اجتناب از این مسئله بهتر است که برخی از دنده های نزدیک راس حذف شود (شکل b )
گنبد دیگری به نام اشفدلر (مهندس آلمانی ) در شکل c نشان داده شده است که تعداد زیادی از این نوع گنبدها بعد از قرن 19 توسط اشفدلر و دیگران ساخته شده است . از ایرادات این گنبد می توان به مسئله شلوغی اعضا در راس اشاره کرد ،که برای حل این مشکل همان راه حل بالا ارائه می شود (شکل d)
نمونه دیگری از گنبدها گنبد "لملا " است .این گنبد را می توان به نوع ترکیبی از یک یا چند حلقه که با یکدیگر متقاطع هستند ،دانست (شکل های e-f )
شکل های g و h نوع دیگری از خانواده ی گنبدها را به نام گنبدهای دیامتیک نشان می دهد .
در شکل های iوj نمونه دیگری از گنبد های حبابی ملاحظه می کنید .
در شکل های k و l نمونه دیگری از گنبد ها به نا م گنبدهای ژئودزدیک ملاحظه می شود
اتصالات در گنبد های دنده ای و اشفلدر حتما صلب هستند .از لحاظ پخش منظم نیرو ، گنبد هاس ژئودزدیک ، دیامتیک و حبابی بسیار مناسب هستند .

از امتیازات سقف های گنبدی ذخیره مقاومتی بیشتر، به دلیل داشتن درجات نامعینی بالا، در مقایسه با سایر سازه های متداول دارد و همچنین سختی و صلبیت زیاد قابلیت استثنایی برای حمل بارهای بزرگ متمرکز و غیر متقارن می باشد .
استفاده از سقف های گنبدی شکل در نیروگاه های هسته ای
سوخت یک نیروگاه هسته ای ، اورانیوم است. اورانیوم عنصری است که در اکثر مناطق جهان از زیرزمین استخراج می شود. اورانیوم بعداز مرحله کانه آرایی بصورت قرصهای بسیار کوچکی در داخل میله های بلند قرار گرفته و داخل رآکتور نیروگاه نصب می شوند. کلمه «Fission» به معنی شکافت است. در داخل رآکتور یک نیروگاه اتمی ، اتمهای اورانیوم تحت یک واکنش زنجیره ای کنترل شده ، شکافته می شوند. در یک واکنش زنجیره ای ، ذرات حاصل از شکافت اتم به سایر اتمهای اورانیوم برخورد کرده و باعث شکافت آنها می گردند. هریک از ذرات آزاد شده مجدداً باعث شکافت سایر اتمها در یک واکنش زنجیره ای می شود. درنیروگاههای هسته ای ، معمولاً از یک سری میله های کنترل جهت تنظیم سرعت واکنش زنجیره ای استفاده می گردد. عدم کنترل این واکنشهامی تواند منجربه تولید بمب اتم شود. اما در بمب اتم ، تقریباً ذرات خالص اورانیوم 235 یا پلوتونیوم (باشکل و جرم معینی) باید با نیروی زیادی در کنارهم قرار گیرند. چنین شرایطی در یک رآکتور هسته ای وجود ندارد.
واکنشهای زنجیره ای همچنین باعث تولید یک سری مواد رادیواکتیو می شوند. این مواد در صورت رهایی می توانند به مردم آسیب برسانند. بنابراین آنها را به شکل جامد نگهداری می کنند. این مواد در گنبدهای بتنی بسیار قوی نگهداری می شوند تا در صورت بروز حوادث مختلف ، خطری بوجود نیاید (به تصویر اول توجه کنید).
واکنشهای زنجیره ای باعث تولید انرژی گرمایی می شوند. این انرژی گرمایی برای جوشاندن آب در قلب رآکتور مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین ، به جای سوزاندن سوخت ، در نیروگاههای هسته ای ، اتمها از طریق واکنش زنجیره ای شکافته شده و انرژی گرمایی تولید می کنند. این آب از اطراف رآکتور به قسمت دیگری از نیروگاه فرستاده می شود.(تصویر دوم). در این قسمت که مبدل گرمایی نامیده می شود، لوله های پر از آب حرارت داده شده و بخار تولید می کنند. سپس بخار حاصله باعث گردش توربین و درنتیجه تولید برق میشود.

 

Alan

عضو جدید
من هم در موارد زیادی دیدم که ساختمانهایی رو بتنی میسازند که به هیچ عنوان بازده اقتصادی و زمانی مناسب نداره.برای مثال در بازدیدی که از پایانه مرزی پیرانشهر در استان آذربایجان غربی هم مرز با عراق داشتیم دیدم ساختمانی یک طبقه در محلی بسیار صعب و العبور و در شرایط آب و هوایی بسیار سرد که تا 10-15 درجه زیر صفر هم خواهد شد رو با اسکلتی بتنی میسازن که عمل آوری بتن در چنین شرایطی سخت و هزینه بر است.دلیل اینکه چرا از اسکلت فولادی استفاده نشده بود رو نمی دونم.مواردی دیگر مشابه هم زیاد هستند و تمایل مهندسان برای ساختن سازه های بتنی در چنین شرایطی رو نمی دونم.
 

salman hatami

کاربر فعال
شفته عبارت است از خاك و شن و آهك كه به نسبت 200 تا 250 كيلوگرم گرد آهك را در متر مكعب خاك مخلوط مي كنند


سلام

فکر کنم نسبت ساخت شفته آهک 150 کيلوگرم آهک در متر مکعب باشه (رديف 110901 فهرست بهاي ابنيه)

پی سازی:

پي كني در زمين هاي خاك دستي و سست :
پس از پياده كردن اصل نقشه روي زمين محل پي هاي اصلي و يا در تقاطع پي ها كه فشار پايه ها روي آن مي باشد چاه هائي حفر ميشود ، عمق اين چاهها به قدري مي باشد تا به زمين سفت و سخت برسد بعداً محل چاه ها را با شفته آهكي پر كرده و پس از پر كردن چاه ها و خودگيري شفته ، پي ها را به طريقه معمول روي شفته چاه ها شفته ريزي ميكنند ، شفته ها به صورت كلافي مي باشند كه زير آنها را تعدادي از ستون هاي شفته اي نگهداري ميكند و از فرو ريختن آن جلوگيري مي نمايند البته بايد سعي كرد كه فاصله ستون هاي شفته اي نبايد بيش از سه متر طول باشد .
خاصيت چاه ها بدين طريق مي باشد كه شفته پس از خودگيري مانند ستونهايي است كه زير زمين بنا شده است و شفته روي آن مانند كلافي پايه را به يكديگر متصل مي كنند براي مقاومت بيشتر در ساختمان پس از اينكه آجر كاري پايه ها را شروع نموديم ما بين پايه ها را مطابق شكل با قوسهايي به يكديگر متصل ميكنند تا پايه ها عمل فشار به اطراف خود را خنثي نموده و فشار خود را در محل اصلي خود يعني در محلي كه شفته ريزي آن به زمين بِكر رسيده متصل ميكند .
.

مقاومت فشاري شفته آهک چنده ؟ فکر ميکنم طبق آيين نامه اجازه احداث روي خاک دستي نيست . فکر نکنم ساخت شمع با شفته آهک بتونه بار ساختمان رو به زمين طبيعي منتقل کنه . براي اين کار فکر کنم اصوليش اينه خاکبرداري کامل تا زمين سخت انجام بشه بعدش با لاشه چيني به رقوم مورد نظر برسيم . در غير اينصورت با توجه به بحث ريالي قضيه ميشه از شمع هاي بتني استفاده کرد . براي شمع کوبي در خاک هاي ريزشي و دستي يه تمهيداتي داره که خيلي راحت نيست . آب و بنتونيت و بتن ريزي با ترمي و .....



ولي در مورد شفته آهک نوشتن خيلي خوبه . اين مصالح خيلي مهجوره ولي کاربردش خيلي سودمنده.



حاتمي
 

sarbaz121

عضو جدید
آشنایی عمومی با آسانسورها

آشنایی عمومی با آسانسورها

;):)دستگاهی است دائمی که برای جا به جایی اشخاص یا کالا ،بین طبقات ساختمان بوده و در طبقات مشخصی عمل می نماید . دارای کابینی است که ساختار ، ابعاد و تجهیزات آن به اشخاص به سهولت اجازه استفاده می دهد و میان ریلهای منصوبه عمودی با حداکثر انحراف 15 درجه حرکت می کند .
آسانسور وسیله نقلیه عمومی دائمی است که بین ترازهای از قبل تعریف شده حرکتمی کند آسانسور تنها وسیله رفت و آمد ترافیکی است که مورد استفاده تمامی گروه سنی قرار می گیرد و عمومی ترین وسیله جابجایی عمودی در جهان است .
آسانسور وسیله نقلیه ای است که کنترل آن به یک سیستم سپرده شده فرمان دادن به آن به اختیار مسافر است ، اما ایستادن آن در محل مقرر به توسط سیستم است .
آسانسور در داخل محیطی نصب می شود که از سه قسمت تشکیل شده است :
1- موتورخانه : برای برقراری موتور و گیربکس و تابلو کنترل آسانسور و تابلو برق
2- چاه آسانسور : برای نصب درها ، ریلها و همچنین محلی برای حرکت کابین و وزنه
3- چاهک : در پایین ترین قسمت چاه آسانسور ،برای ضربه گیرها و بافرها
موتور گیربکس بعنوان قلب آسانسور و تابلو کنترل بعنوان مغز آسانسور عمل می نماید .
آسانسور حمل بار و مسافر
آسانسورری است که برای حمل ونقل کالا طراحی شده است و معمولا عمل حمل ونقل بهمراه افراد صورت می گیرد .
آسانسور خدماتی
آسانسوری است دائمی که برای جابجایی کالا بین طبقات ساختمان می باشد و در طبقات مشخصی عمل می کند ، دارای کابینی است که ابعاد آن به اشخاص اجازه استفاده را نمی دهد و در میان ریلهای منصوبه عمودی و با حداکثر 15 درجه انحراف ، حرکت می کند . ابعادی که کابین را برای افراد غیر قابل استفاده می کند ، نباید از مقادیر زیر بیشتر شود :
الف – مساحت کف کابین 00/1 متر مربع
ب – عمق 00/1 متر
ج – ارتفاع
آسانسور خودرو بر ساختمان های خصوصی
آسانسوری که اتاقک آن ابعاد مناسبی برای جابجایی خودروهای سواری داشته و طراحی آن امکان این جابجایی را می دهد .
ریل راهنما
اجزایی صلب هستند که برای هدایت کابین و یا وزنه تعادل تعبیه می شود .
تعریف سیستم مکانیکی و قطعات مربوطه
و سرعت است. آسانسور طبق این پارامتر ساخته می شود . جرم یک Q ( kg ) پارامترهای اصلی آسانسورها
مسافر برای هر نوع محاسبه ای در آسانسور 75 کیلو در نظر گرفته می شود .

پارامتر های فنی دیگر عبارتند از :
الف ) ارتفاع مسیر ( بالا رفتن کابین ) تعداد و محل توقف ها
ب ) ابعاد چاه آسانسور ، کابین و موتورخانه
پ ) ولتاز برق اصلی ، تعداد استارت آسانسور در ساعت و فاکتوربار
ت ) سیستم کنترلآسانسور
ث ) سیستم درب های آسانسور و ورود و خروج و نوع کنترل
ج ) تعداد آسانسورهای و مکان آنها در ساختمان
چ )شرایط محیطکار کرد
قطعات اصلی آسانسورهای الکتریکی عبارتند از:
الف ) وسایل تعلیق کابین و وزنه تعادل که می تواند سیم بکسل فولادی و یا زنجیر باشد .
ب ) وسیله رانش که محرک آسانسور است و شامل:
- موتور الکتریکی
- گیربکس
- ترمز
- فلکه کششی و یا دنده زنجیر
- شاسی ماشین – کوپلینگها ، محورها ، یاتاقانها
پ ) کابین که مسافرین و یا بار را حمل می کند ، شامل یوک، که چهارچوبی فلزی است و کابین ازطریق آن به سیستم تعلیق متصل می شود ، کف کابین که بار را نگهداری می کند و بدنه کابین به کف متصل است .
قطعات دیگر عبارتند از :
- سیم تعلیق
- راهنماها که باعث هدایت کابین در مسیر حرکت خود می شود .
- درب کابین و محرک درب
ت )وزنه تعادل که برای جبران وزن کابین و قسمتی از ظرفیت بکار می رود .
(Hoist Way) ث ) چاه آسانسور
این فضا قسمتی یا تماما پوشیده است و از کف چاله تا سقف ( کف موتورخانه ) ادامه دارد در این فضا کابین و وزنه تعادل حرکت می کنند و شامل ریلهای راهنما برای کابین و وزنه تعادل و درهای طبقات و ضربه گیر در کف چاه می باشد .
ج ) سیستم ایمنی
یک وسیله مکانیکی است که در صورت بروز هر گونه خرابی ، یا شل شدن سیم بکسل( زنجیر تعلیق) وسیله توقف و نگاه داشتن کابین و یا وزنه تعادل در روی ریل راهنما می باشد و اگر سرعت کابین در جهت پائین رفتن از مقدار مشخص شده ای تجاوز کند این مکانیزم عمل می نماید ، عملکرد این مکانیزم توسط گاورنر که معمولا در موتور خانه است شروع می شود .
چ ) ضربه گیرها
کابین یا وزنه از حدود تعیین شده در چاهک گذشته و امکان برخورد با کف چاهک پیش آید این وسیله از برخورد خشن جلوگیری می نماید . ضربه گیر ممکن است از جنس پلی اورتان ، فنر یا نوع روغنی انتخاب شود که بستگی به سرعت اسمی داشته و طوری طراحی می شود تا انرزی جنبشی کابین یا وزنه تعادل را جذب کرده ( نوع فنری ) و یا مستهلک نماید .
ح ) تجهیزات الکتریکی
که شامل امکانات ایمنی و روشنایی نیز می گردد .
خ ) سیستم کنترلی
موتور و گیربکس بالا بر
موتور و کاهنده های بدون چرخ دنده معمولا برای سرعت های بیشتر از 2.5 متر بر ثانیه استفاده میشود در حالیکه برای سرعت های کمتر ، از گیربکس های دارای چرخ دنده استفاده می شود قبلا از گیربکس با چرخ دنده های ساده استفاده می شد ولی با پیشرفت روش های طراحی و تولید ، چرخ دنده های حلزونی یک استاندارد قابل قبول مورد استفاده در گیربکس آسانسورها شد .
و تغییر سرعت از طریق تغییر فرکانس صورت می گیرد .AC موتور گیربکس شامل موتور سه فاز
ترمزها
در صورت قطع برق یا قطع برق سیستم کنترل ، سیستم ترمزآسانسور باید به طور اتوماتیک عمل کند ، لذا ، از ترمز های اصطکاکی الکترو مغناطیسی استفاده می شود .اگر کابین با 125% بار نامی خود در سرعت معمول خود حرکت کند ، ترمز ها باید قادر به توقف کامل سیستم باشند و بلافاصله سیستم را در حالت ساکن نگهدارند .
ترمز باید توسط فنرهای فشاری و یا نیروی وزن عمل کند . ترمز توسط الکترومغناطیس و یا الکتروهیدرولیک باید باز شود . اگر جریان برق قطع شود باید حداقل دو وسیله مستقل الکتریکی کنترل کننده داشته باشد . در صورت قطع جریان برق ، ترمز باید بلافاصله عمل نماید . هنگامیکه موتور گیربکس با یک وسیله دستی اضطراری مجهز باشد ترمز
باید طوری طراحی شده باشد که توسط دست بتوان آن را باز کرد و با فشار دائمی توسط نفر این ترمز باز بماند .
مقررات ایمنی سیستم محرکه آسانسور
1-هر آسانسور باید حداقل یک سیستم محرک مخصوص به خود داشته باشد .
2- حرکت دادن آسانسور به دو روش مجاز است .
با استفاده از سیم بکسل و فلکه و وزنه تعادل ( By traction ) الف ) سیستم اصطکاکی
این سیستم چه از نوع وینچی بدون وزنه تعادل و چه از نوع ( Positiv drive( ب ) سیستم مستقیم فقط برای سرعتهای کمتر از 0.63 متر بر ثانیه مجاز است .
3- آسانسور باید مجهز به سیستم ترمزی باشد که در مواقع قطع منبع تغذیه موتور اصلی و یا مدارهای فرمان به صورت خود کار سیستم متحرکه را متوقف نماید .
4- سیستم ترمز باید یک ترمز الکترومکانیکی ( اصطکاکی ) داشته باشد .
5- سیستم ترمز باید بدون هیچگونه تاخیری پس از قطع مدار باز کننده ترمز، عمل نماید ( دیود با خازنی که به طور مستقیم به ترمینال سیم پیچی ترمز متصل است بعنوان یک وسیله تاخیر دهنده محسوب نمی شود) .
6- فشار کفشک های ترمز باید توسط نیروی فنر تامین شود .
7- ترمز باید دارای حداقل دو کفشک با لنتهای نسوز باشد که روی دیسک یا استوانه عمل می کنند .
8- استفاده از ترمز نواری ممنوع است .
9- وجود چرخ طیار یا وسیله دیگری برای رساندن کابین در حالت اضطراری تا سر طبقه ضروریست .
10- برای قسمتهای گردنده در دسترس با سطح ناصاف نظیر زنجیرها ، چرخ زنجیرها و چرخ دنده ها بایستی حفاظت موثری پیش بینی شود .
11- کلیه اجزاء گردنده با سطح صاف بایستی به رنگ زرد باشد .
سیستم تعلیق کابین و مکانیزم تعادل
کابین و وزنه های تعادل توسط سیم بگسل های فولادی معلق نگاه داشته می شوند . سیم بگسل های آسانسور به بالای یوک کابین متصل می شوند .یک وسیله اتوماتیک برای تنظیم کشش سیم بگسل تعلیق باید حداقل در یکی از دو انتها وجود داشته باشد. این وسیله با مکانیزم متعادل ساز فشردگی بطور جداگانه معرفی می شود، چنین وسیله ای
شامل یک سوکت گوه ای است که همراه یک فنر مارپیچ فولادی ، ضربه گیر لاستیکی و کابل شو است .
وزنه تعادل
وزنه تعادل در آسانسورهای کششی و زنجیری برای تعادل جرم کابین و درصدی از وزن بار یا مسافر بکار می رود .
این درصد 45 تا 50 می باشد
وزنه های تعادل داخل قاب مربوطه بایستی به طریقی مهار شده باشند که در اثر ضربات احتمالی شکسته نشده و از قاب خارج نشوند . به قاب وزنه باید حفاظ یا حفاظ هایی فلزی نصب شوند تا در صورت شکستن کفشک های وزنه ، قاب از ریل وزنه خارج نشوند .
هدایت کابین
استفاده از ریل راهنما بعلل زیر است :
1 ) برای هدایت کابین و وزنه تعادل در حرکت عمودی و حداقل کردن حرکات افقی .
2 ) جلوگیری از نوسانات کابین بعلت نیروهای خارج از مرکز
3 ) توقف و نگهداشتن کابین در هنگام عملکرد مکانیزم ایمنی
کابین و وزنه تعادل در حرکت خود باید توسط حداقل دو ریل راهنما فولادی صلب هدایت شوند . این دو از فولاد
ساختمانی دارای تنش کششی بیشتر از 370 نیوتن بر میلی متر مربع و کمتر از 520 نیوتن بر میلی متر مربع ساخته شده اند .
مقررات ایمنی ریل های راهنما
1- کابین و وزنه تعادل بایستی هر کدام به وسیله حداقل دو ریل راهنمای سخت ، هدایت شوند .
2- توان و استحکام ریل ها ، متعلقات و اتصالات آن ها باید جهت تحمل نیرو های ناشی از عملکرد ترمز ایمنی ( پاراشوت ) وهمچنین انحناء و پیچش های ناشی از بار نا متعادل داخل کابین ، کافی باشد .
3- ریل های راهنما باید به گونه ای به براکت ها و سازه ساختمان ها محکم شوند که اثرات نا مطلوب ناشی از نشست ساختمان یا انقباض بتن ، به صورت خود کار یا با تنظیم ساده ای قابل جبران باشد .
4- جوشکاری ریل ها به همدیگر یا به براکت ها و ساختمان ممنوع می باشد .
انواع کفشک راهنما
کابین و وزنه تعادل می باید بر روی پل راهنما توسط کفشک های بالایی و پائینی که به شاسی متصل هستند هدایت شوند .
دو نوع اصلی کفشک راهنما وجود دارد که عبارتند از :
1 ) کفشک های لغزشی
2 )کفشک های غلطکی
کفشک های لغزشی که اخیرا استفاده میشود برای سرعت های کم ومتوسط تا حدود 2 متر بر ثانیه می باشد .
اصطکاک لغزشی می تواند مقاومت قابل توجهی در حرکت کابین اعمال نماید . با بکار بردن کفشک های لغزشی ریلهای راهنما باید روغنکاری شوند تا مقاومت در مقابل اصطکاک و سایش کم شود و شرایط لغزش بهتر گردد . امروزه استفاده از روغنکاری کننده های خودکار با روغن سنگین یا گریس معمول است .
وجود کفشک های راهنمای غلطکی در آسانسور های سرعت زیاد ضروری هستند ، هر چند نرمی حرکت کابین و صرفه جویی در انرژی به علت کاهش در اصطکاک وجود این کفشک های غلطکی را در آسانسور های با سرعت متوسط را نیز اقتصادی می کند .
گاورنر سرعت غیر مجاز
گاور نر در موتورخانه قرار دارد و شامل سیم بگسل گاورنر ( 1 ) ( سیم بگسل ) که از فلکه گاورنر (2) گذشته و به فلکه کششی ( 3 ) در ته چاهک امتداد یافته و مجددا به فلکه گاورنر برگشته و حلقه ای تشکیل می دهد . سیستم به وسیله کابین که در نقطه ( 4 ) به سیم بگسل گاورنر وصل شده به حرکت در می آید . وقتی که سرعت به حد فعال شدن گاورنر برسد ، گاورنر سیم بگسل را نگه می دارد و از آنجائیکه کاین هنوز حرکت خود را در جهت پائین ادامه می دهد لذا سیم گاورنر کشیده شده و در نهایت سیستم ایمنی عمل می نماید .
سرعت فعال شدن گاورنر باید حداقل 115 درصد سرعت اسمی باشد . EN81 مطابق
سیستمایمنی ( پاراشوت )
کابین هر آسانسور که بوسیله سیم بگسل ها یا زنجیر ، معلق و ممکن است به وسیله اشخاص به منظور تردد و جابجایی بار یا کالا مورد استفاده واقع شود ، باید مجهز به سیستم ایمنی یا آنچه در ایران به اسم پاراشوت معروف شده است گردد . وزنه تعادل زمانی باید یا سیستم ایمنی ( پاراشوت ) مجهز شود که طبقه زیرین آن مسکونی باشد .
سیستم ایمنی یک وسیله مکانیکی برای متوقف کردن کابین ( یا وزنه تعادل ) به طریق در گیر شدن با ریل های راهنما است و در مواقعی که کابین از سرعت تعیین شده قبلی در جهت حرکت به سمت پائین تجاوز کند بدون توجه به دلیل افزایش سرعت ، عمل می کند .
سیستم ایمنی ترجیحا در زیر و در پائین ترین قطعه یوک کابین نصب می شود و بر روی جفت ریل های راهنما عمل می کند . درگیری با ریلهای راهنما باید همزمان باشد ، و کف کابین با بار توزیع شده بطور یکنواخت ، نباید انحراف بیش از 5 درصد از موقعیت خودش داشته باشد .
سرعت مشخص که کابین یا وزنه تعادل باید در آن متوقف ( پاراشوت ) شود برابر با سرعتی است که گاورنر برای آن تنظیم شده تا عکس العمل نشان دهد سیستم ایمنی وزنه تعادل ممکن است یا با خرابی سیستم تعلیق و یا بوسیله یک سیم بگسل ایمنی ، اگر سرعت اسمی از یک متر بر ثانیه متجاوز نباشد عمل نماید . یک سوئیچ سرعت بیش از حد مجاز باید روی دستگاه گاورنر نصب شود تا قبل از فعال شدن سیستم ایمنی مدارات کنترل را قطع نماید . سیستم ایمنی کابین بر اساس مشخصه های عملکرد طبقه بندی می شوند که به شرح زیر می باشند .
1) نوع آنی یا لحظه ای : که فشار به سرعت فزاینده ای را بر روی ریل های راهنما در مدت زمان توقف اعمال می نماید . زمان توقف و مسافت توقف بسیار کوتاه است و وسیله ای انعطاف پذیر برای محدود کردن نیروی کند
شوندگی و مسافت توقف معرفی نشده است . این نوع سیستم ایمنی در اروپا می تواند برای سرعت های تا بکار گرفته شود .
2) نوع پیشرونده : حین توقف فشار محدودی را روی ریل های راهنما اعمال می کند و بعد از فعال شدن کابل سیستم ایمنی ، نیروی کند شوندگی به طور قابل ملاحظه ای یکنواخت می ماند . زمان و مسافت توقف بستگی به جرم در حال حرکتی که باید متوقف شود و سرعتی که سیستم ایمنی در آن فعال می شود دارد .
ضربه گیر ها
مشخصات :
آسانسور ها باید با ضربه گیر ها که در کف چاهک و در مکان انتهایی حرکت کابین و وزنه تعادل قرار می گیرند ، تا وسیله اضظرارینهایی را تشکیل دهند . اگر ضربه گیرها به کابین یا وزنه تعادل وصل شوند باید یک پایه یا فونداسیونی به ارتفاع نیم متر در چاهک قرار بگیرد تا این ضربه گیر ها روی آن بنشینند .
دو نوع کلی از ضربه گیرها وجوددارد:
( Ac*****ulation type ) 1) نوع جمع کننده انرژی
( Dissipation type ) 2)نوع مستهلک کننده انرژی
1- ضربه گیر نوع جمع کننده انرژی با یا بدون حرکت برگشتی می تواند برای سرعت های تا 1 و یا 1.6 متر بر ثانیه به ترتیب بکار گرفته شود .
2- ضربه گیر نوع مستهلک کننده انرژی مستقل از سرعت اسمی آسانسور بکارگرفته می شود . یک دور انداز ، موتور را کنترل نموده و در رسیدن به طبقه توقف ، در صورتیکه ضروری باشد ،سرعت کابین را به حدی کم کند تا سرعتی که کابین در موقع نشستن به روی ضربه گیردارد از سرعتی که ضربه گیر برای آن طراحی شده زیادتر نباشد.
ضربه گیر پلی اورتان ( جمع کننده انرژی )
ضربه گیرهای پلی اورتان در برخی کشورها برای سرعت اسمی پائین بسیار معروفیت یافته است .
ضربه گیر فنی ( جمع کننده انرژی )
قطعه اصلی این نوع ضربه گیر ها معمولا یک فنر مارپیچ ساخته شده از مقطع گرد یا مربع است .
ضربه گیر روغنی (هیدرولیک )( مستهلک کننده انرژی )
در مقایسه با نیروی باز دارندگی فزاینده ضربه گیرهای فنری ،ضربه گیرهای روغنی می توانند طوری طراحی شوند که در حین عمل توقف نیروی ثابتی را اعمال نمایند که نتیجتا باز دارندگی ثابت خواهد بود .
ضربه گیر باید توانایی تبدیل انرژی جنبشی کابین ( یا وزنه تعادل ) در لحظه اصابت به حرارت ، و همینطور انرژی پتانسیل ناشی از کاهش سطح ، که مساوی با جابجایی ضربه گیر است را داشته باشد .
;):)
 

پیوست ها

  • mapbig1.jpg
    mapbig1.jpg
    55.6 کیلوبایت · بازدیدها: 0

sarbaz121

عضو جدید
تميز كردن نماي ساختمان ......

تميز كردن نماي ساختمان ......

در تميز كردن نماي ساختمان نكاتي را بايد رعايت كرد كه به شرح زير مي باشد :
:);)

1- به طور مسلم ، در مواقع بنايي روي سطوح ديوارهاي آجري ، سنگهاي نما ، اندودهاي سيماني و اندودهاي شيميايي ملات پاشيده مي شود كه قبل از سكني گزيدن در ساختمان بايد اين ملاتها از سطح نما گرفته شود.


2- شوره سفيد رنگ در آجرهايي ديده مي شود كه در اثر مكش آب و يا جذب رطوبت ، نمكهاي موجود در گل پخته را به شكل كپك بر سطح آجركاري ساختمان نمايان مي سازند. ابتدا به علت ناچيز بودن آن را جارو مي زنيم . چنانچه شوره زياد باشد ، آن را چند بار با آب و جارو مي شوييم . اگر با شستن برطرف نشد ، با اسيد رقيق و برس سيمي ، شوره هاي حاصله را از نما پاك مي كنيم.


3- در شهرهاي بزرگ صنعتي ، سطوح تمامي بناهايي كه در كنار كارخانه ها قرار دارند ، ممكن است دوده بگيرد . چنانچه دوده چرب نباشد ، با جارو و گردگيري مي توان آن را تميز كرد. اما اگر دوده چرب باشد ، به نسبت غلظت چربي آن از اسيدهاي رقيق تا غليظ استفاده مي كنيم كه پس از مصرف ، فورا بايد سطح نما را با آب بشوييم . قابل توجه اينكه استفاده از اسيد غليظ بايد به اندازه اي باشد كه سطح آجركاري و يا سنگهاي آهكي دچار فرسودگي و خوردگي نشود.


4- زنگ فلزات مانند آهن و مس بر سطح نما اثرات ناهنجاري مي گذارد.


5- رشد خزه ها نيز بر ديوار نما اشكالاتي ايجاد مي كند و بايد زدوده شوند ؛ زيرا ريشه هاي فرعي در بند آجركاري كه ملات خاكي دارد ، اثر مي كند و باعث لقي و جا به جايي آجرها مي شود . همچنين حشرات و باكتريها لابه لاي شاخه ها و برگهاي خزه ها لانه مي كنند و زندگي انسان را دچار مخاطره مي سازند.


6- شوره بر اثر رطوبت موضعي مانند تركيدگي لوله در خاك و ديوار پيش مي آيد و نما را نا زيبا مي سازد كه رفع نقايص آن را در بالا شرح دادم.


7- پاشيدگي قير يا آسفالت در سطح ديوار و نما به هنگام كار كه نحوه برطرف كردن آن ذكر خواهد شد.


8- رنگهاي روغني مانند نقاشيها و شعار نويسي ديواري .


9- دوده قهويه اي و سياه كه از دودكش بخاريها بوجود مي آيد.


10 – نماهاي رنگ آميزي شده كه بر اثر مرور زمان ، لكه لكه و يا بي رنگ مي شوند و در اين حالت ، بايد دوباره رنگ آميزي شوند.


در ادامه به طور كامل موارد ذكر شده را توضيح خواهم داد .....


روش تمز كردن نماي ساختمان :


1- زماني كه جرمه روي نما ناچيز و سطحي است ، مي توانيم روي آن آب بپاشيم و هنگام حركت آب از بالا به طرف پايين ، با سنباده غير سيمي يا مويي و در مواردي سنگساب دستي سطح را سايش دهيم . سپس با آب گرفتن جرمها ، نما را تميز كنيم.


2- اگر جرم روي نما زياد باشد ، يا نما به رنگ روغني آغشته باشد و يا مورد ديوارنويسي واقع شده باشد ، براي تميز كردن آن ، از روش تميز كردن مكانيكي و وزش ماسه اي با فشار دستگاه استفاده مي كنيم . در اين روش ، بايد فشار ماسه اي بحدي باشد كه نما دچار خلل و فرجهاي ريز نكند. معمولا اين روش براي نماهايي مفيد است كه مصالح سخت دارند ؛ مانند سنگ كاريهاي تزئيني . در اين دستگاه ، چهار نوع شلنگ با قطرهاي مختلف وجود دارد كه از آنها براي زدودن جرم استفاده مي شود. لازم به ذكر است كه نوع ماسه هاي به كاررفته در اين عمل بايد غير سيليسي باشد تا براي كارگران زيان آور نباشد و همين طور غبارهايي را كه از ماسه به وجود مي آيد ، پس از پايان كار با آب مي شوييم و تميز مي كنيم . بديهي است كه پاشيدن آب ممكن است از درزها به قسمتهاي داخلي ساختمان اثر كند . در آخر نيز توجه گردد كه برسهاي مكانيكي كه با چرخش و حركت دوراني سطح را تميز مي كنند بايد با دقت انجام شوند تا اولا امواجي در سطح نما بوجود نيايد و ثانيا گرد حاصله براي كارگران زيان آور نباشد.


تميز كردن نما با مواد شيميايي :


برخي از مواد شيميايي و نمكها مي توانند در نما هاي سنگي ، آجري و نما با مصالح ديگر ، خسارت كلي وارد آورند و باعث تخريب آنها و يا به وجود آمدن لكه و حفره هايي در سطوح شوند كه بين آنها به موارد زير اشاره مي كنم :


1- اسيد رقيق فلوئوريدريك : اين اسيد را به مقدار 10% با آب مخلوط مي كنيم و با قلم ، چكته و يا فرچه بر سطحي كه قبلا با آب خيس شده است ، مي ماليم . سپس با برس چرمي سايش مي دهيم و بلافاصله با آب مي شوييم.


2- اسيد فسفريك : براي پاك كردن زنگ آهن ، محلول اسيد فوق را با سمپاش و يا برس به سطحي كه قبلا خيس كرده ايم ، ميزنيم و با برس نرم ديگري بر كحل آن مي كشيم و بلافاصله آن را با آب شستشو مي ئهيم . اين اسيدها سطح شيشه را مي خورند و دچار يخزدگي مي كنند . به اين ترتيب ، جلاي سنگهاي نما در كنار پنجره و يا نماسازي رو كار از بين مي رود . در ضمن ، تخته هاي زير پايي را فاسد و در بعضي موارد سوراخ مي كنند . پاشيدن شدن اسيد مذكور بر دست و بدن سبب سوختگي شديد مي شود.


3- تمز كردن بوسيله بخار آب : با دستگاه ، آب گرم و بخار را بر سطح كار مي پاشيم . برخي از موارد سطح نما در بخار آب حل و شسته مي شود ؛ اما استفاده از اين روش از لحاظ اقتصادي مقرون به صرفه نيست . در آخر نيز نكته اي را بنده يادآوري مي كنم كه قبل از استفاده از مواد شيميايي جهت تميز كردن كل نما ، سطح كوچكي را به طور آزمايشي تميز مي كنيم و پس از اطمينان از اينكه اشكالي پيش نخواهد آمد ، نما را پاك خواهيم كرد. در مواردي ، استفاده از آب تنها ، سبب انتقال نمكها از دل كار بر سطح كار مي شود كه در اين صورت ، سطح كار دائم شوره مي زند.


تمز كردن دوده از نما با شستشو :


1- لكه هايي را كه از دوده بخاري حاصل مي شود ، مي توان با آب گرم و مواد كف كننده ، بويژه صابون شست.


2- چنانچه دوده چرب باشد ، دو تا سه بار شستشو با آب و صابون ، تميز مي شود.


3- چنانچه دوده بسيار چرب باشد ، مي توان از گل " مهل" يا " تالك" و يا " تري كلروراتيلن"


خميري تهيه كرد و بر سطح لكه گذاشت و پس از خشك شدن ، سطح مذكور را با برس تراشيد و چربي غليظ را از آن گرفت. و بايد دقت شود كه اين عمل در هواي آزاد انجام شود تا خطر تنفسي براي كارگران پيش نيايد. لازم به ذكر است كه گرفتگي در دودكشهاي داخلي مانند آبگرمكن و بخاري به علت سطوح غير صيقلي آنهاست . دود در خلل و فرجهاي آنها و بويژه در لوله هاي سيماني نشست و پس از مدتي دودكش را مسدود مي كند . معمولا از پشت بام ، سنگ كيلو را با طنابي محكم به درون سوراخ دودكش مي بنديم و بعد بالا و پايين مي كشيم . با اين عمل ، دوده ها از سوراخ آن بيرون مي ريزد . اگر پارچه زبري نيز اطراف وزنه ببنديم ، جداره دودكش بمراتب بهتر پاك مي شود. در بازار ايران نيز وسيله موجود مي باشد كه مجموعه اي از فنرها و وزنه است كه براي تميز كردن دودكش ها مورد استفاده قرار مي گيرد.


پاك كردن اثرات قير و قطران از روي نماي ساختمان :


1- لكه هاي قير و قطران را مي توان تراشيد و اثرات باقي مانده آن را با خميري كه از تركيب " تالك" و يا " گل مهل" حلالي همچون " تولوئن " و يا " تري كلروراتيلن " و يا " جوهرهاي معدني" به دست مي آيد ، پاك نمود. پس از خشك شدن خمير ، آن را با برس از سطح نما مي تراشيم . به طور مسلم ، چون اين مواد شيميايي است ، كاركردن با آنها با احتياط و دقت لازم انجام شود .


2- هنگام صبح كه هوا خنك است ، با احتياط كامل مي توان با ضربه نوك كاردك ، قير را از سطح كار تراشيد.


3- مي توانيم پارافين را روي محلي كه قير به صورت مذاب و لكه بر سطح آجركاري نشسته است ، بكشيم و لكه ها را پاك كنيم.


4- لوله هاي بخاريهايي كه گالوانيزه نيستند ، در اثر آب باران و برف ، زنگ آبه قهوه اي رنگي در سطح نما ايجاد مي كنند كه با آغشته سازي محل به محلول پارافين ، لكه ها از بين خواهند رفت .


5- اثرات موجود از لكه هاي قهوه اي منگنز را نيز با يك واحد " پراكسيد هيدروژن " و يك واحد " اسيد استيك " كه در چهار واحد آب حل مي كنيم ، مي توانيم از بين ببريم.


6- در تماس چربيهاي مرطوب با نما ، رنگهاي خاكستري و قهوه اي كه از صمغ چوب و يا مازوت خارج مي شود ، بر سطح نما اثر مي كند. براي پاك كردن آنها ، محلول اسيد " اكزوليك " را در چهار واحد آبگرم و داغ حل مي كنيم. سطح رنگي را با محلول به دست آمده آغشته مي كنيم و با مالش برس سيمي ، نگها را از بين مي بريم .


باز هم و باز هم يادآوري مي كنم كه چون مواد مصرفي ، شيميايي هستند بايد اين كارها را با وسايل كامل ايمني و توجه خاص به اصول صحيح انجام داد.:);)
 

frozandeh

عضو جدید
خوب من فکر میکنم افراد که کار ساختمان میکنن آموزش لازم برای کار فولادی یا طراحی فولادی رو ندارن و چون کار بتنی ساده تر و ارزانتره این کار رو میکنن در صورتی که سازه فولادی انعطاف بیشتری نسبت به سازه بتنی داره و برای شهری های زلزله خیز این نوع سازه مفیدتره
 

sarbaz121

عضو جدید
اگر كسي اطلاعاتي جديد در مورد آسانسور دارد مي تواند به من كمك كند.

اگر كسي اطلاعاتي جديد در مورد آسانسور دارد مي تواند به من كمك كند.

اگر كسي اطلاعاتي جديد در مورد آسانسور دارد مي تواند به من كمك كند.
amir_amoli2001@yahoo.com
با تشكر.
:gol: اين را بدان بدترين شرايط زندگيت آرزوي كسي ديگست.:gol:
 

saeed99

عضو جدید
کاربر ممتاز
درز انقطاع :
براي جلوگيري از خسارت و كاهش خرابي ناشي از ضزبه ساختمانهاي مجاور به يكديگر، بويژه در زمان وقوع زلزله ، ساختمانهايي كه داراي ارتفاع بيش از 12 متر ياداراي بيش از 4 طبقه هستند ، بايد به وسيله درز انقطاع از ساختمانهاي مجاور جداشوند ؛ همچنين حداقل درز انقطاع در تراز هر طبقه برابر 100/1 ارتفاع آن تراز ازروي شالوده است . اين فاصله را مي توان در محلهاي لازم با مصالح كم مقاومت كه درهنگام زلزله در اثر برخورد دو ساختمان به آساني مصالح مزبور خرد مي شوند ، پركرد.

با درود
مطالبی که در مورد درز انقطاع در تاپیک بالا ارایه شده از وبلاگ آقای معین بهرامپور است که اطلاعات آن قدیمی است و بروز نشده است:
http://moein-omran.blogfa.com/post-143.aspx
همچنین با توجه به مفاد مندرج در ویرایش سوم استاندارد 2800 ،اطلاعات بالا منسوخ شده و قابل استناد نمی باشد.
مطابق بند 9-3 ویرایش سوم استاندارد ملی ایران 2800 ، حداقل درز انقطاع برای هر ساختمانی با هر ارتفاع یا تعداد طبقه ضروری است.​
 
آخرین ویرایش:

salman hatami

کاربر فعال
;):) amir_amoli2001@yahoo.com
درز انبساط :
براي جلوگيري از خرابيهاي ناشي از انبساط و انقباض ساختمان بر اثر تغيير درجهحرارت محيط خارج يا جلوگيري از انتقال بار ساختمان قديمي مجاور به ساختماني كه جديداحداث مي شود ، همچنين در مواردي كه ساختمان بزرگ است و از چند بلوك متصل به همتشكيل مي شود ، بايد به كار بردن درز انبساط در محل مناسب پيش بيني شود ....
;):) amir_amoli2001@yahoo.com
....
حداقلفاصله اي از ساختمان با اجزاي ساختماني كه بايد در آن درز انبساط پيش بيني شود ، بهنوع ساختمان ، تعداد طبقات ، مصالح مصرفي و آب و هواي محل احداث بستگي دارد ؛بنابراين بايد با مطالعه كافي محل اندازه آن را مهندس طراح تعيين كند. در كليهساختمانهاي فلزي كه طول آنها بيشتر از 50 متر باشد ، بايد در طول ساختمان درزانبساط پيش بيني كرد .
اين طول مربوط به ساختمانهاي فلزي و بدون پوشش محافظ است كهنبايد از 50 متر و يا در ساختمانهايي با پوشش محافظ و در حالات خاص نبايد ازيكصد متر تجاوز كند. ....


سلام
شرایط ذکر شده در بالا صرفاً در مورد ساختمانها و سازه های معمولی صادقه ، در صورتیکه اگر سازه ها شرایط خاص داشته باشند ، ضوابط مترتب بر اونها تغییر می کنه . مثلاً نحوه و محل تعبیه و ضوابط طراحی درز ها در مخازن بتنی که از نشریه 122 و 123 برداشت میشه . در ضمن گذشته از اثر متقابل سازه ها نسبت به همدیگه و همچنین درجه حرارت و بلوک های متصل ، اثر درونی هر سازه به دلیل طول زیاد و شرایط خاص دیگه (مثلاً اثر ضربه ناشی از تلاطم آب در همون مثال مخزن) رو هم نباید نادیده گرفت .

;):) amir_amoli2001@yahoo.com
...
براي پوشاندن و پر كردن فواصل درز انبساط از مواردي استفاده مي
كنند كه قابليت ارتجاعي داشته باشد . بايد دقت شود كه فاصله درز انبساط به هيچ وجهبا مصالح بنايي يا ملات پر نگردد. اگر در هنگام استقرار اسكلت فلزي ، ستونهايي كهدر مجاورت يك درز انبساط قرار دارند ، به طور موقت به وسيله قطعات فلزي متصل شدهاند ، پس از استقرار ، بايد اين اتصالات بريده شوند تا ساختمان در محل درز انبساطبه كلي از قسمت مجاور خود جدا باشد....


عمده مصالح مصرفی در پر کردن درزهای انبساط با حفظ کیفیت مناسب "ماستیک" است . ماستیک کلاً در 2 نوع در ایران رایجه (البته انواع دیگه ای هم هست که به دلیل پایین بودن کیفیت رایج نیست) :
1- ماستیک ذوبی : که بر پایه مواد قیری است
این ماستیک سیاه رنگ بوده و مثل درزگیری با قیر اجرا میشه.
2- ماستیک پلی یورتان : که بر اساس مواد پلیمری است
این ماستیک دارای رنگ روشنه که با پمپ مخصوص اجرا میشه.
چند تا عکس از ماستیک ذوبی


حاتمی
 

پیوست ها

  • DSC01298.JPG
    DSC01298.JPG
    86.7 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • DSC01296.JPG
    DSC01296.JPG
    81.2 کیلوبایت · بازدیدها: 0

valkano سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
من نتونستم این مقاله رو دانلود کنم شما همینجا به طور مختصر میشه یه کلیاتی از صفحه زیر ستون بگید و فرقش با اینکه اگه ستونه ما تیر ستون بود چی بازم صفحه میخواد؟؟
اصلا کجا قرار میگیره روی پی/؟؟
 

valkano سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
من تهرانم خیلی دوس درم جواب بدم ولی نمیدونم چی بگم:d
میتونم اینطوری بگم خونه ی ما بتنیه
یه جور دیگه هم میشه گفت اگه من یه فرد عادی باشم بخوام یه خونه بخرم منو میبرن توی خونه هی میگن به اینطوری چه اونطوری حالا از نمای داخل چطور میشه فهمیدد بتنیه یا فولادی؟؟؟؟
 

The Lunatic

عضو جدید
من تهرانم خیلی دوس درم جواب بدم ولی نمیدونم چی بگم:d
میتونم اینطوری بگم خونه ی ما بتنیه
یه جور دیگه هم میشه گفت اگه من یه فرد عادی باشم بخوام یه خونه بخرم منو میبرن توی خونه هی میگن به اینطوری چه اونطوری حالا از نمای داخل چطور میشه فهمیدد بتنیه یا فولادی؟؟؟؟
عمران خوندیم تا بتونیم فرق بتون و فلزی رو متوجه بشیم دیگه:biggrin:
من کرج زندگی میکنم.
این طرفا به نظرم بیشتر بتونی میسازن.
 

sasanbaghaei

عضو جدید
کمک واسه زمانبندی از مهندسین عزیز

کمک واسه زمانبندی از مهندسین عزیز

اگه بزرگواری زمانبندی پروژه ساختمان-ابنیه رو با ام.اس.پی 2003 داره خواهشا برام بده که شدیدا نیاز دارم.به خاطر مراحل و نحوه اجرای ساختمان از مرحله صفر میخوام.اگه ام.اس.پی ندارین حداقل یک متن و مقاله ای که مراحل توش باشه رو محبت کنین:cry::(
 

masmas_m2008

عضو جدید
با سلام،
چنانچه برای ساخت سازه با چاه آب مواجه شویم، میتواند سه حالت مختلف وجود داشته باشد.
1- زیر ستون باشد.
2- زیر محدوده فونداسیون نواری باشد.
3- داخل سازه و خارج از محدوده های اشاره شده باشد.
نحوه پرنمودن این چاهها چگونه است؟
البته من با مورد دوم مواجه شده ام.
 

sarbaz121

عضو جدید

masoodazizi

عضو جدید
سلام
در شهر ما(اراک) قبلا" ساختمانهای فلزی زیاد بود اما در حال حال حاضر بتنی بیشتر اجرا میشه . دوستان به نظر من بتنی یا فولادی در باربری ساختمان و محکمی اون اصلا" تفاوتی نداره . اینکه مثلا" به لفظ عامیانه میگن بتنی از فولادی محکمتره اشتباه عوامه . همه ما میدونیم که طراح همه اینها رو محاسبه میکنه اما چیزی که مهمه همون طور که بعضی از دوستان اشاره کردن بحث اقتصاد منطقه ( در دسترس بودن مواد اولیه و نیروی ماهر و ابزار کار و... ) و شرایط منطقه ( مرطوب . خشک . سرد و...) و همینطور نوع معماری سازه که تعین کننده است ( مثلا"در سازه هایی که داری مقاطع غیر مستقیم و دارای انحنا در پلان و نما هستن بتنی بهتره) به هر حال نکته مهم اینکه در کنار یک طراحی خوب معماری و سازهای که مباحث : زیبایی , استحکام , دوام و اقتصاد در اون دیده شده باشن یک اجرای خوب و فنی داشته باشیم . که البته این کار به همکاری و تلاش همه ماها و افراد مرتبط بستگه داره . ان شاء ا...
 

frozandeh

عضو جدید
مچکرم از شرکتتون توی این بحث

مچکرم از شرکتتون توی این بحث

خیلی ممنونم از دوستانی که در این بحث شرکت کردند.آمار نشون میده که توی ایران سازه فلزی کم کار میشه و توی بعضی شهر ها هم سازه بتنی و هم سازه فولادی هست.باز هم ممنونم از همکاریتون.
 

shahi eng

عضو جدید
مزايا و معايب ساختمان هاي فلزي

مزايا و معايب ساختمان هاي فلزي

احداث ساختمان بمنظور رفع احتیاج انسانها صورت گرفته و مهندسین، معماران مسئولیت تهیه اشکال و اجراء مناسب بنا را برعهده دارند؛ محور اصلی مسئولیت عبارت است از:
الف ) ایمنی ب ) زیبائی ج) اقتصاد

با توجه به اینکه ساختمان های احداثی در کشور ما اکثرا" بصورت فلزی یا بتنی بوده و ساختمانهای بنایی غیر مسلح با محدودیت خاص طبق آئین نامه 2800 زلزله ایران ساخته میشود، آشنایی با مزایا و معایب ساختمانها می تواند درتصمیم گیری مالکین ، مهندسین نقش اساسی داشته باشد.
مزایایساختمان فلزی:
مقاومتزیاد: مقاومت قطعات فلزی زیاد بوده و نسبت مقاومت به وزن از مصالح بتنبزرگتر است ، به این علت در دهانه های بزرگ سوله ها و ساختمان های مرتفع ،ساختمانهائی که برزمینهای سست قرارمیگیرند ، حائز اهمیت فراوان میباشد .
خواص یکنواخت : فلز در کارخانجات بزرگ تحت نظارت دقیقتهیه میشود ، یکنواخت بودن خواص آن میتوان اطمینان کرد و خواصآن بر خلاف بتن باعوامل خارجی تحت تاثیر قرار نمی گیرد ، اطمینان در یکنواختی خواص مصالح در انتخابضریب اطمینان کوچک مؤثر است که خود صرفه جو یی در مصرف مصالح را باعث میشود .

دوام : دوام فولاد بسیار خوب است ، ساختمانهای فلزی که درنگهداری آنها دقت گردد . برای مدت طولانی قابل بهره برداری خواهند بود- خواصارتجاعی : خواص مفروض ارتجاعیفولاد با تقریبی بسیار خوبی مصداق عملی دارد . فولاد تا تنشهای بزرگی از قانون هوکبخوبی پیروی مینماید . مثلآ ممان اینرسی یک مقطع فولادی را میتوان با اطمینان درمحاسبه وارد نمود . حال اینکه در مورد مقطع بتنی ارقام مربوطه چندان معین و قابلاطمینان نمی باشد .

شکل پذیری : از خاصیت مثبت مصالح فلزیشکل پذیری ان است که قادرند تمرکز تنش را که در واقع علت شروع خرابی است ونیرویدینامیکی و ضربه ای را تحمل نماید ،در حالیکه مصالح بتن ترد و شکننده در مقابل ایننیروها فوق العاده ضعیف اند. یکی از عواملی که در هنگام خرابی ،عضو خود خبر داده وازخرابی ناگهانی وخطرات ان جلوگیری میکند.

پیوستگی مصالح : قطعات فلزی با توجه به مواد متشکه آن پیوسته و همگن می باشد و ولی در قطعات بتنیصدمات وارده در هر زلزله به پوشش بتنی روی سلاح میلگرد وارد میگردد ، ترکهائی که درپوشش بتن پدید می آید ، قابل کنترل نبوده و احتمالا" ساختمان در پس لرزه یا زلزلهبعدی ضعف بیشتر داشته و تخریب شود .

مقاومت متعادلمصالح،مقاومت : مصالح فلزی در کششو فشار یکسان ودر برش نیز خوب و نزدیک به کشش وفشار است .در تغییر وضع بارها، نیرویوارده فشاری ، کششی قابل تعویض بوده و همچنین مقاطعی که در بار گذاری عادی تنش برشیدر انها کوچک است ، در بارهای پیش بینی شده ،تحت اثر پیچش و در نتیجه برش ناشی ازان قرار میگیرند. در ساختمانهای بتنی مسلحمقاومت بتندرفشار خوب ، ولی درکشش و یا برش کم است. پس در صورتی کهمناطقی احتمالآتحت نیروی کششی قرار گرفته و مسلح نشده باشد تولید ترک و خرابیمینماید.

انفجار : در ساختمانهای بارهای وارده توسط اسکلتساختمان تحمل شده ، از قطعات پرکننده مانند تیغه ها و دیواره ها استفاده نمی شود . نیروی تخریبی انفجار سطوح حائل را از اسکلت جدا می کند و انرژی مخرب آشکار میشود ،ولی ساختمان کلا" ویران نخواهد گردید . در ساختمانهایی بتن مسلح خرابی دیوارها باعثویرانی ساختمان خواهد شد .


تقویت پذیری و امکان مقاومسازی : اعضاء ضعیف ساختمان فلزی را در اثر محاسبات اشتباه ، تغییر مقرراتو ضوابط ، اجراء و .... میتوان با جوش یا پرچ یا پیچ کردن قطعات جدید ، تقویت نمودو یا قسمت یا دهانه هائی اضافه کرد .

شرایط آسان ساخت ونصب : تهیه قطعات فلزی درکارخانجات و نصب آن در موقعیت ، شرایط جوی متفاوت با تهمیدات لازم قابل اجراء است .

سرعت نصب : سرعت نصب قطعات فلزی نسبت به اجراء قطعات بتنیمدت زمان کمتری می طلبد .

پرت مصالح : با توجه به تهیهقطعات از کارخانجات ، پرت مصالح نسبت به تهیه و بکارگیری بتن کمتر است .

وزن کم : ‌میانگین وزن ساختمان فولادی را می توان بین 245تا 390 کیلوگرم بر مترمربع و یا بین 80 تا 128 کیلوگرم بر مترمکعب تخکین زد ،درحالی که در ساختمانهای بتن مسلح این ارقام به ترتیب بین 480 تا 780 کیلوگرمبرمترمربع یا 160 تا 250 کیلوگرم برمترمکعب می باشد .


اشغالفضا :‌ در دو ساختمان مساوی از نظر ارتفاع و ابعاد ، ستون و تیرهایساختمانهای فلزی از نظر ابعاد کوچکتر از ساختمانهای بتنی میباشد ، سطح اشغال یا فضامرده در ساختمانهای بتنی بیشتر ایجاد میشود .

ضریب نیروی لرزهای : حرکت زمین در اثر زلزله موجب اعمال نیروهای درونی در اجزاء ساختمانمیشود ، بعبارت دیگر ساختمان برروی زمینی که بصورت تصادفی و غیر همگن در حال ارتعاشاست ، بایستی ایستایی داشته و ارتعاش زمین را تحمل کند . در قابهای بتن مسلح که وزنبیشتر دارد ، ضریب نیروی لرزه ای بیشتر از قابهای فلزی است . تجربه نشان میدهد کهخسارتواردهبرساختمانهای کوتاهوصلب که در زمینهای محکم ساخته شده اند، زیاد است . درحالیکه در ساختمانهای بلند و انعطاف پذیر ، آنهائی که در زمینهائی نرم ساخته شدهاند ، صدمات بیشتری از زلزله دیده اند . بعبارت دیگر در زمینهای نرم که پریودارتعاش زمین نسبتا" بزرگ است ، ساختمان های کوتاه نتایج بهتری داده اند و برعکس درزمینهای سفت با پریود کوچک ، ساختمان بلند احتمال خرابی کمتر دارند.


منابع:

1- بتن و بتن فولادی ، دکتر شمس الدین مجابی

2- رفتار و طرح لرزه ای ساختمانهای بتن مسلح و فلزی ، عباس تسنیمی

3- طرح و محاسبات ایستائی – آرگ مگردیچیان

4- آئین نامه 2800 و بتن ایران

5- سازه های فلزی ، شاپور طاحونی
 

amarjani200

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام دوست عزيز
پس معايبش كو؟

هر كدام از ساختمانهاي فلزي و بتني مزايا و معايبي دارند . با تجربه هرچند اندك من :
ساختمانهاي فلزي سرعت نصب بالاتري دارند و فضاي كمتري اشغال ميكنند ولي مهمترين ضعف آنها در ايران اجراي بد اتصالات فلزي است . مهمترين قسمت در سازه هاي فلزي اتصالات است كه با يد با دقت و حوصله انجام شود. ساختمانهاي بتني مقاومت بسيار خوبي دارند و به دليل ضعف آنها در كشش و برش از آرماتورهاي كششي و برشي استفاده ميشود كه به كلي اين عيب را برطرف ميسازد ولي خوب حجم و وزن بيشتري دارند . در كل نميتوان گفت كدام ساختمان در برابر زلزله مقاومتر است چون جدا از سليقه طراح در برابر نيروهاي جانبي هر دو سازه براي بارگذاريهاي موجود و محتمل طراحي ميشوند و اصولا" هر دو ميبايست مقاوم باشند.
ساخت سازه هاي بتني در حال حاضر بسيا رايج است.
 

Similar threads

بالا