amir ut
عضو جدید
قفسی های زمین سر
به سرم نگذارید
دست از این جام ترک
خورده ی من بردارید
آنچنان از غزل عشق
سخن می گویید
به خدا سنگ تر از
عاطفه ی دیوارید
کاخ جمشیدیتان صاحب
دیگر دارد
و شمایان همه بر دوش
زمین سربارید
تازه عاشق شدن اغاز
غزل خوانی هاست
و شما اخر این غائله می
پندارید
وسعت آبی دیوانگیم
ناپیداست
آسمانی شده ام سر به
سرم نگذارید
به سرم نگذارید
دست از این جام ترک
خورده ی من بردارید
آنچنان از غزل عشق
سخن می گویید
به خدا سنگ تر از
عاطفه ی دیوارید
کاخ جمشیدیتان صاحب
دیگر دارد
و شمایان همه بر دوش
زمین سربارید
تازه عاشق شدن اغاز
غزل خوانی هاست
و شما اخر این غائله می
پندارید
وسعت آبی دیوانگیم
ناپیداست
آسمانی شده ام سر به
سرم نگذارید