پیش چشمت داشتی شیشه کبود زان جهت عالم کبودت مینمود
primrose عضو جدید کاربر ممتاز Aug 5, 2010 #722 نیست جز داغ عزیزان حاصل پایندگی خضر حیرانم چه لذت می برد از زندگی
شبگرد23 عضو فعال شعر نو کاربر ممتاز Aug 5, 2010 #723 آنکه عمری آرزوی سوختن مرا میکرد کاش امروز می آمد از دور تماشا میکرد
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Aug 5, 2010 #724 سایه ی بخت منی از سر من پای مکش به تو شاد است دل خسته خدا را، تو مرو
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Aug 6, 2010 #726 اقبال لاهوری اقبال لاهوری درون سینهٔ ما سوز آرزو ز کجاست؟ سبو ز ماست ولی باده در سبو ز کجاست؟
primrose عضو جدید کاربر ممتاز Aug 6, 2010 #727 درون خانه خود هر گدا شهنشاهی است قدم منه از حد خویش و سلطان باش
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Aug 7, 2010 #728 هدایت طبرستانی هدایت طبرستانی یا به حالت ، یا به حیلت ، یا به زاری ، یا به زر عافبت اندر دلِ سختِ تو راهی می کنم
هدایت طبرستانی هدایت طبرستانی یا به حالت ، یا به حیلت ، یا به زاری ، یا به زر عافبت اندر دلِ سختِ تو راهی می کنم
شبگرد23 عضو فعال شعر نو کاربر ممتاز Aug 7, 2010 #729 دانی که چرا راز دل با تو نگویم طوطی صفتی طاقت اسرار نداری
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Aug 7, 2010 #730 علی رضا میثمی علی رضا میثمی کوتاه بود عمرِ من و عمرِ گل دریغ پروانه سان به خندۀ گلها گریستم
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Aug 8, 2010 #732 هلالی جغتائی هلالی جغتائی مگر جانی ؟ که هر گه آمدی ،ناگه برون رفتی؟ مگر عمری ؟ که هر گه می روی ، دیگر نمی آئی؟
هلالی جغتائی هلالی جغتائی مگر جانی ؟ که هر گه آمدی ،ناگه برون رفتی؟ مگر عمری ؟ که هر گه می روی ، دیگر نمی آئی؟
شبگرد23 عضو فعال شعر نو کاربر ممتاز Aug 9, 2010 #734 هـمـه جــا قـصـه دیـــوانـگی مجـنـون اسـت هیچکس را خبری نیست که لیلی چونست؟
شبگرد23 عضو فعال شعر نو کاربر ممتاز Aug 10, 2010 #735 من گنگ ِ خواب دیده و عالم تمام کر من قاصرم ز گفتن و خلق از شنیدنش
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Aug 10, 2010 #736 عطّار عطّار از می عشقت چنان مستم که نیست تا قیامت روی هشیاری مرا
شبگرد23 عضو فعال شعر نو کاربر ممتاز Aug 12, 2010 #738 تيشه را بايست اول بر سر خسرو زدن جوهر مردانگي در بازوي فرهاد نيست
شبگرد23 عضو فعال شعر نو کاربر ممتاز Aug 14, 2010 #739 کاش میشد که به انگشت نخی میبستیم تا فراموش نگردد که هنوز انسانیم
maryam_22 عضو جدید کاربر ممتاز Aug 17, 2010 #740 به چشمك اين همه مژگان به هم مزن يارا! كه اين دو فتنه به هم ميزنند دنيا را شهريار
eksir عضو جدید کاربر ممتاز Aug 17, 2010 #741 دیگران چون بروند از نظر از دل بروند تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی
چاووش عضو جدید Aug 17, 2010 #742 عشق یعنی اشنایی با خدا غرق در دریا کنار ناخدا عشق مانند قناری بودن است در دل سرما بهاری بودن است
ranalean کاربر بیش فعال کاربر ممتاز Aug 17, 2010 #743 پرتو عمر چراغی است که در بزم وجود به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است
eskan عضو جدید Aug 17, 2010 #744 گفت هرگز با خیال ما مکن عیشت تباه گفتمش ما با خیالت زندگانی کرده ایم
eksir عضو جدید کاربر ممتاز Aug 17, 2010 #745 آدمی مخفی است در زیر زبان این زبان پردهاست بر درگاه جان
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Aug 18, 2010 #746 **صفائی نراقی** **صفائی نراقی** از راهِ وفا گاه ز ما یاد توان کرد گاهی به نگاهی دلِ ما شاد توان کرئ
K koobagher عضو جدید Aug 18, 2010 #747 ای دو دستت سوی بالا در دعا ..................... تا به کی پنهان بود رویت ز ما (ک.م) 27/05/1389 13:25
ای دو دستت سوی بالا در دعا ..................... تا به کی پنهان بود رویت ز ما (ک.م) 27/05/1389 13:25
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Aug 18, 2010 #748 **همایون کرمانی** **همایون کرمانی** خون شد ز دوریِ رخِ یاران خدا ، دلم شیدا دلم ، اسیر دلم ، مبتلا دلم
**همایون کرمانی** **همایون کرمانی** خون شد ز دوریِ رخِ یاران خدا ، دلم شیدا دلم ، اسیر دلم ، مبتلا دلم
K koobagher عضو جدید Aug 18, 2010 #749 خانه دل باز کبوتر گرفت(مولانا) خانه دل باز کبوتر گرفت ..................... زمزمهء یار چو از سر گرفت (ک.م) 27/05/1389 14:14
خانه دل باز کبوتر گرفت(مولانا) خانه دل باز کبوتر گرفت ..................... زمزمهء یار چو از سر گرفت (ک.م) 27/05/1389 14:14
rezaonline عضو جدید Aug 18, 2010 #750 گفتم از دوست چه دیدی که چنین خرسندی گفت از دوست همین بس که ز ما یاد کند...