onia$
دستیار مدیر تالار مدیریت
از دهه 1960 تا دهه 1980 کارخانه واقع در فریمونت تنها متعلق به جنرال موتورز بود. پس از آن تا سال 2010 تویوتا و جنرال موتورز در آنجا به صورت مشترک خودرو میساختند.
مترجم: مینا خرم
حالا در سومین دوره تناسخش، کارخانه عظیم خودروسازی در فریمونت دره سیلیکون به پایگاه تولید شرکت تسلا موتورز تبدیل شده است. این شرکت سازنده خودروهای الکتریکی، توسط الون ماسک، بنیانگذار پیپل1 و اسپیس ایکس (سازنده راکت) ایجاد شده است.
آقای ماسک مرد ایدههای بزرگ است. یکی از آرزوهای بلندمدت او کمک به مسکونی کردن مریخ و زندگی و مرگ در آرامش در آنجا است. ورود او به صنعت تولید خودرو - صنعتی که برخی آن را قبرستان آرزوهای بزرگ میدانند- بسیار جسورانه است. او کارخانه تسلا را راهاندازی کرد تا به این ایده را که نیروی محرکه خودرو باید الکتریکی شود سرعت بخشد. برنامه او این است که با تولید خودروهای گرانقیمت مسابقه کار خود را شروع کند، در سال بعد خودرویی در کلاس قیمتی بالا و بازار محدود تولید کند و در نهایت به تولید مدلهای با بازار وسیع پرداخته و به «جنرال الکتریک موتورز» تحقق بخشد.
خودروی فعلی کارخانه تسلا، مدل اس، که قیمت ابتدایی آن 52400 دلار بود، جنجالی به پا کرد. موتورهای الکتریکی بیشترین گشتاور را در نقطه استارت ایجاد میکنند و این امر موجب عملکرد فوقالعاده آنها میشود. تسلا طرفداران بیشماری به ویژه در میان کالیفرنیاییهای علاقهمند به فناوری دارد. آنها در مقابل کسانی که به این خودروها با تردید نگاه میکنند و اتفاقا کم تعداد هم نیستند، به دفاع از تسلا میپردازند.
تاکنون تسلا تنها از یک چهارم کارخانه وسیع فریمونت استفاده کرده است. امسال تسلا در نظر دارد تا تنها 20 هزار خودرو تولید کرده و بر سودآوری بیشتر متمرکز شود. آقای ماسک کارخانه را به قیمت حدود 42 میلیون دلار خریداری کرده که به مراتب از مبلغ مورد نیاز برای احداث کارخانه جدید و خرید تجهیزات دست دوم کمتر است.
تسلا کارهای زیادی را متفاوت با مسیر اصلی تولیدکنندگان خودرو انجام میدهد. به عنوان مثال، تسلا بسیاری از قطعات ماشین از باتری گرفته تا پانلهای کنترل صفحه نمایش لمسی را در کارخانه خود تولید کرده و برونسپاری نمیکند. یکی دیگر از این کارهای متفاوت، ایجاد یک شبکه از نقاط شارژ باتریها برای مشتریان خود در جادهها است. همچنین به مبارزه با لابی قدرتمند نمایندگیهای فروش خودرو در آمریکا رفته و توانسته است بازار خرده فروشی خود را ایجاد نماید. همچنین در پی این هدف است که از نظر سرعت تولید محصولات از مرحله طراحی تا خط مونتاژ با غولهای فناوری در دره سیلیکون رقابت کند و نه با کارخانههای عظیم خودروسازی در دیترویت! مدیر تولید تسلا، گیلبرت پاسین میگوید که مدل اس از مرحله طراحی اولیه تا ساخت تنها دو سال زمان برده است. در حالی که برای یک خودروساز سنتی این زمان 5 تا 6 سال است.
یکی از مزیتهای تسلا سبکبار بودن آن است. تسلا هیچ نوع فناوری احتراق داخلی ندارد که نیاز به دفاع داشته باشد و همچنین هیچ مشکلی با مقررات سختگیرانه در زمینه بهرهوری مصرف سوخت ندارد. همچنین مانند سایر رقبا مشکل حقوق بازنشستگی، بدهیهای ناشی از هزینه مراقبتهای بهداشتی و مشکل اتحادیههای کارگران خودروسازی را ندارد. پیش از این برندهای مطرح خودروسازی به طور معمول به یک دهه زمان برای استقرار احتیاج داشتند. اما نسل هزاره سوم که ظهور و افول برندهای تلفن همراه هوشمندرا دیدهاند، برای پذیرش برندهای جدید به ویژه در دره سیلیکون آمادهترند.
در عین حال مشکلات بسیاری میتواند پیش بیاید. هر نوع نقص فنی جدی برای کارخانهای که فاقد مدلهای درآمدی جاافتاده است، میتواند ویرانگر باشد. خودروسازان قدیمی ممکن است به مبارزه با تسلا بپردازند. به عنوان مثال خودروهای جدید الکتریکی و هیبریدی «بی ام و» در
دستهب «آی»، گروه مشتریان تسلا را هدف گرفتهاند. در بلندمدت ممکن است فناوریهای دیگر مانند زیستسوختها سریعتر از فناوری باطریهای الکتریکی پیشرفت کنند.
صرف نظر از اینکه تسلا در نهایت موفق عمل کند یا شکست بخورد، این تجربه درسهای زیادی در بر داشته است. همانطور که آقای پاسین میگوید، اگر یک خودروساز مانند تسلا بتواند خودروهای جدید را به این سرعت و با این میزان صرفهجویی تولید کند، نشان میدهد که خودروسازان غول پیکر هم میتوانند چابکتر شده و بهصرفهتر عمل کنند. درس دیگری که میتوان آموخت این است که میتوان کارخانههای مازاد تعطیل شده را بازگشایی کرد. (همچنین اگر کارگران مازاد تعدیل شوند، میتوان آنها را به چرخه تولید بازگرداند. به عنوان مثال کوروس2، خودروساز جدید چینی، طی دوره رکود بسیاری از کارگران ماهر تولیدکنندگان اروپایی را استخدام کرد).
درس دیگری که میتوان آموخت این است که صنعت خودرو همچنان جذاب است و افراد زیادی مانند آقای ماسک با استعداد و توان مالی بالا علاقهمند به ورود به این صنعت هستند. اگر او شکست بخورد، فرد دیگری وارد شده و ادامه میدهد. یک شرکت چینی که پیرامون شرکت آمریکایی فیسکر، تولید کننده ماشینهای الکتریکی و هیبریدی، اطلاعات جمعآوری میکرد، نشان داد که شرکتهای نوظهور در صنعت خودرو با فناوریهای جذاب میتواند سرمایهگذاران را به سمت خود جلب نماید.
پاورقي:
1. PayPal
2. Qoros
مترجم: مینا خرم
حالا در سومین دوره تناسخش، کارخانه عظیم خودروسازی در فریمونت دره سیلیکون به پایگاه تولید شرکت تسلا موتورز تبدیل شده است. این شرکت سازنده خودروهای الکتریکی، توسط الون ماسک، بنیانگذار پیپل1 و اسپیس ایکس (سازنده راکت) ایجاد شده است.
آقای ماسک مرد ایدههای بزرگ است. یکی از آرزوهای بلندمدت او کمک به مسکونی کردن مریخ و زندگی و مرگ در آرامش در آنجا است. ورود او به صنعت تولید خودرو - صنعتی که برخی آن را قبرستان آرزوهای بزرگ میدانند- بسیار جسورانه است. او کارخانه تسلا را راهاندازی کرد تا به این ایده را که نیروی محرکه خودرو باید الکتریکی شود سرعت بخشد. برنامه او این است که با تولید خودروهای گرانقیمت مسابقه کار خود را شروع کند، در سال بعد خودرویی در کلاس قیمتی بالا و بازار محدود تولید کند و در نهایت به تولید مدلهای با بازار وسیع پرداخته و به «جنرال الکتریک موتورز» تحقق بخشد.
خودروی فعلی کارخانه تسلا، مدل اس، که قیمت ابتدایی آن 52400 دلار بود، جنجالی به پا کرد. موتورهای الکتریکی بیشترین گشتاور را در نقطه استارت ایجاد میکنند و این امر موجب عملکرد فوقالعاده آنها میشود. تسلا طرفداران بیشماری به ویژه در میان کالیفرنیاییهای علاقهمند به فناوری دارد. آنها در مقابل کسانی که به این خودروها با تردید نگاه میکنند و اتفاقا کم تعداد هم نیستند، به دفاع از تسلا میپردازند.
تاکنون تسلا تنها از یک چهارم کارخانه وسیع فریمونت استفاده کرده است. امسال تسلا در نظر دارد تا تنها 20 هزار خودرو تولید کرده و بر سودآوری بیشتر متمرکز شود. آقای ماسک کارخانه را به قیمت حدود 42 میلیون دلار خریداری کرده که به مراتب از مبلغ مورد نیاز برای احداث کارخانه جدید و خرید تجهیزات دست دوم کمتر است.
تسلا کارهای زیادی را متفاوت با مسیر اصلی تولیدکنندگان خودرو انجام میدهد. به عنوان مثال، تسلا بسیاری از قطعات ماشین از باتری گرفته تا پانلهای کنترل صفحه نمایش لمسی را در کارخانه خود تولید کرده و برونسپاری نمیکند. یکی دیگر از این کارهای متفاوت، ایجاد یک شبکه از نقاط شارژ باتریها برای مشتریان خود در جادهها است. همچنین به مبارزه با لابی قدرتمند نمایندگیهای فروش خودرو در آمریکا رفته و توانسته است بازار خرده فروشی خود را ایجاد نماید. همچنین در پی این هدف است که از نظر سرعت تولید محصولات از مرحله طراحی تا خط مونتاژ با غولهای فناوری در دره سیلیکون رقابت کند و نه با کارخانههای عظیم خودروسازی در دیترویت! مدیر تولید تسلا، گیلبرت پاسین میگوید که مدل اس از مرحله طراحی اولیه تا ساخت تنها دو سال زمان برده است. در حالی که برای یک خودروساز سنتی این زمان 5 تا 6 سال است.
یکی از مزیتهای تسلا سبکبار بودن آن است. تسلا هیچ نوع فناوری احتراق داخلی ندارد که نیاز به دفاع داشته باشد و همچنین هیچ مشکلی با مقررات سختگیرانه در زمینه بهرهوری مصرف سوخت ندارد. همچنین مانند سایر رقبا مشکل حقوق بازنشستگی، بدهیهای ناشی از هزینه مراقبتهای بهداشتی و مشکل اتحادیههای کارگران خودروسازی را ندارد. پیش از این برندهای مطرح خودروسازی به طور معمول به یک دهه زمان برای استقرار احتیاج داشتند. اما نسل هزاره سوم که ظهور و افول برندهای تلفن همراه هوشمندرا دیدهاند، برای پذیرش برندهای جدید به ویژه در دره سیلیکون آمادهترند.
در عین حال مشکلات بسیاری میتواند پیش بیاید. هر نوع نقص فنی جدی برای کارخانهای که فاقد مدلهای درآمدی جاافتاده است، میتواند ویرانگر باشد. خودروسازان قدیمی ممکن است به مبارزه با تسلا بپردازند. به عنوان مثال خودروهای جدید الکتریکی و هیبریدی «بی ام و» در
دستهب «آی»، گروه مشتریان تسلا را هدف گرفتهاند. در بلندمدت ممکن است فناوریهای دیگر مانند زیستسوختها سریعتر از فناوری باطریهای الکتریکی پیشرفت کنند.
صرف نظر از اینکه تسلا در نهایت موفق عمل کند یا شکست بخورد، این تجربه درسهای زیادی در بر داشته است. همانطور که آقای پاسین میگوید، اگر یک خودروساز مانند تسلا بتواند خودروهای جدید را به این سرعت و با این میزان صرفهجویی تولید کند، نشان میدهد که خودروسازان غول پیکر هم میتوانند چابکتر شده و بهصرفهتر عمل کنند. درس دیگری که میتوان آموخت این است که میتوان کارخانههای مازاد تعطیل شده را بازگشایی کرد. (همچنین اگر کارگران مازاد تعدیل شوند، میتوان آنها را به چرخه تولید بازگرداند. به عنوان مثال کوروس2، خودروساز جدید چینی، طی دوره رکود بسیاری از کارگران ماهر تولیدکنندگان اروپایی را استخدام کرد).
درس دیگری که میتوان آموخت این است که صنعت خودرو همچنان جذاب است و افراد زیادی مانند آقای ماسک با استعداد و توان مالی بالا علاقهمند به ورود به این صنعت هستند. اگر او شکست بخورد، فرد دیگری وارد شده و ادامه میدهد. یک شرکت چینی که پیرامون شرکت آمریکایی فیسکر، تولید کننده ماشینهای الکتریکی و هیبریدی، اطلاعات جمعآوری میکرد، نشان داد که شرکتهای نوظهور در صنعت خودرو با فناوریهای جذاب میتواند سرمایهگذاران را به سمت خود جلب نماید.
پاورقي:
1. PayPal
2. Qoros