تصويري كه از بچگيتون دارين چه شكليه؟؟؟؟

merlin-mina

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوبه تو موهاتو قيچي زدي
من مژه هامو قيچي كردم
الان مژه هاي يه چشم از اون يكي يه ذره كوتاه تره:D
انگيزمم اين بود كه مژه هام بلند تر شن فك ميكردم مثل موهام اگه كوتاهشون كنم بلند ميشن:redface:


:w15::w15::w15:
 

Maryam.Silent

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوبه تو موهاتو قيچي زدي
من مژه هامو قيچي كردم
الان مژه هاي يه چشم از اون يكي يه ذره كوتاه تره:D
انگيزمم اين بود كه مژه هام بلند تر شن فك ميكردم مثل موهام اگه كوتاهشون كنم بلند ميشن:redface:
خوب فکرت کاملا درس بوده
 

mohamad razavi

عضو جدید
کاربر ممتاز
من خیلی شیطون بودم خداییش خیلی کمه
خوراکم این بود دخترایی که تو کوچه خونه بازی میکردن
میرفتم وسایلشون رو خراب می کردم
تا دلتونم بخواد شیشه شکوندم با توپ
......................
 

malo0osak

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
من خیلی شیطون بودم خداییش خیلی کمه
خوراکم این بود دخترایی که تو کوچه خونه بازی میکردن
میرفتم وسایلشون رو خراب می کردم
تا دلتونم بخواد شیشه شکوندم با توپ
......................

باباشیطون بودیا ایول
 

malo0osak

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
بچه ها من برم دعوا نکنید مریم و محمد. بای
 

merlin-mina

عضو جدید
کاربر ممتاز
من خیلی شیطون بودم خداییش خیلی کمه
خوراکم این بود دخترایی که تو کوچه خونه بازی میکردن
میرفتم وسایلشون رو خراب می کردم
تا دلتونم بخواد شیشه شکوندم با توپ
......................

:w00:
يه بار از يواشكي از دست مامان فرار كردم رفتم تو كوچه بازي كنم
يه همچين پسري:mad: اومد عروسكمو گرفت خراب كرد
خواستم ازش بگيرم تا تونست منو زد:w04:
 

mohamad razavi

عضو جدید
کاربر ممتاز
تازه این اولیش بود که گفتم از همه بهتر بود یواش یواش بقیشونو میگم
 

Maryam.Silent

عضو جدید
کاربر ممتاز

mohamad razavi

عضو جدید
کاربر ممتاز
:w00:
يه بار از يواشكي از دست مامان فرار كردم رفتم تو كوچه بازي كنم
يه همچين پسري:mad: اومد عروسكمو گرفت خراب كرد
خواستم ازش بگيرم تا تونست منو زد:w04:

خداییش من که نمیزدم فقط حال میداد میرفتم وسایلشونو که چیده
بودن از هم میپاشوندم نه اینکه بشکونم
 

malo0osak

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
من بچه بودم از پوشت بام داییم پریدم رو پشت بام مادر بزرگم که فاصلش 1متتتتتتتتتتتتتتتتتر بود:eek: داییم که پایین واستاده بود غش کرد:biggrin: گفت دختره افتاد مرد:biggrin:
 

Maryam.Silent

عضو جدید
کاربر ممتاز
:w00:
يه بار از يواشكي از دست مامان فرار كردم رفتم تو كوچه بازي كنم
يه همچين پسري:mad: اومد عروسكمو گرفت خراب كرد
خواستم ازش بگيرم تا تونست منو زد:w04:
:biggrin::biggrin::biggrin::biggrin::biggrin:
من تو کوچه نمیرفتم ولی همه همبازیام پسر بودن(خوب به من چه همسنام پسرن تو فامیل)
کتکم هیچ وقت نخوردم ازشون بیشتر میزدم:D الانم بعضی وقتا دلم میخواد پسرخالمو بزنمش حیف زن داره آبروش میره
 

Maryam.Silent

عضو جدید
کاربر ممتاز
من بچه بودم از پوشت بام داییم پریدم رو پشت بام مادر بزرگم که فاصلش 1متتتتتتتتتتتتتتتتتر بود:eek: داییم که پایین واستاده بود غش کرد:biggrin: گفت دختره افتاد مرد:biggrin:
ایول من از این کارا که نکردم اما زیاد رفتم رو دیوارو از اینور پریدم اونور
 

akhoondzadeh

اخراجی موقت
بچه که بودم تو ماشین بابام میشستم الکی رانندگی میکردم نمیدونستم بوق چیه !! یهو فشارش دادم ! یه صدایی داد منم همون جا خودمو خیس کردم !!
 

Maryam.Silent

عضو جدید
کاربر ممتاز
بچه که بودم تو ماشین بابام میشستم الکی رانندگی میکردم نمیدونستم بوق چیه !! یهو فشارش دادم ! یه صدایی داد منم همون جا خودمو خیس کردم !!
آیــــــــــهانو
 

عیدی امین

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=32281&thumb=1&d=1283172289
یه پسر هنرمند که ازتوی گهواره آثارهنری میآفرید ولی نمیدونم چرا مادرم صبح ها آثارهنریمومینداخت روی بند تا خشک بشن ...;)
 
بالا