دل من تنها بود,,
شاپرک نای پرواز نداشت
رود بالای دهات نغمه و شور نداشت
سبزی دشت،سرخی گل،بوی سوسن
در دل کوچک بلبل،هیچ, تاثیر نداشت
قطره اشکی شفاف سینه ی پر مهر گشود
سینه اى آینه وار ، پر ز درد دل من
دلی تنها روبروی دل من!
دل من تـنها بـود ،
دل من هرزه نـبـود,
دل من عادت داشـت ، که بمانـد یک جا
به کجا ؟!
معـلـوم است ، به در خانه تو !
دل من عادت داشـت ،
که بمانـد آن جا ، پـشـت یک پرده تـوری
که تو هر روز آن را به کناری بزنی
دل من ساکن دیوار و دری ،
که تو هر روز از آن می گـذری .
دل من ساکن دستان تو بود
دل من گوشه یک باغـچه بـود
که تو هر روز به آن می نگری
راستی ، دل من را دیـدی ...؟!!
یعنی همه ی اونا که ازشون نقل میکنید بی کار بودن !؟
بی کار نباشی عاشق نمیشی
شایدم عاشق بشی دیگه هیچی برات مهم نیست بی کار میشی
آخی !
دیگه آتیش نداری !
شاید از بس آه کشیدی
همه آتش هایت
به دلت رسیده !
دلت را سوزانده
و
حالا
چراغ دلت دوده میزند
رفتنت را با هزاران ذکر هرگز باور کردمندیدنت را با تنهایی هایم در هم آمیختم و به غربت رسیدم ...
طعم شیرین خنده هایت را در رویا می چشیدم ...
اما ...رفنتنت بهر چه بود که حالا باز گشته ای ؟
من چگونه میتوانم به چشمان رویا آلودم صداقت دیدنت را ابراز کنم؟
قلبم ،عمرم و چشمانم به دیدن تو در رویا عادت کرده اند ...
رویای من ....
از بس آه کشیدم همه آتیشهام زد دور و بریهامو سوزوند
حالا تنها شدم و چراغ اتاقم داره سو سو میزنه
دلم شور میزنه و عقلم شیرین
گیر کردم .....
از بس آه کشیدم همه آتیشهام زد دور و بریهامو سوزوند
حالا تنها شدم و چراغ اتاقم داره سو سو میزنه
......از عاشقی گریزی نیست
مرد آن است که دل نبندد و اگر دل بست دیگر دل نبرد
امثال منی که در این قانون تبصره بند ج هستیم حکممان تنهایی است.
عشق یعنی غصه و دلواپسی
عشق یعنی بی کسی در بی کسی
عشق یعنی از بدی عاری شدن
عشق یعنی اشک از چشم دلت جاری شدن
عشق یعنی سر فدای راه دوست
عشق یعنی هر چه داری مال اوست
می بینم که اینجایی
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
دغدغه ذهنی | گفتگوی آزاد | 33 | ||
افرادی با قدرت های ذهنی بالا ----> اعتقاد دارید بهشون؟ | گفتگوی آزاد | 10 | ||
ریسمان ذهنی | گفتگوی آزاد | 0 | ||
فوق العاده ؛ 10 بازی ذهنی خانمها با آقایون! | گفتگوی آزاد | 0 | ||
سوء استفاده یک نماینده از زن ناتوان ذهنی! | گفتگوی آزاد | 1 |