بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
- شروع کننده موضوع فانوس تنهایی
- تاریخ شروع
سلام کافر نماز خون خوبی من که خوشحال میشمسلام اگه خوشحالتون میکنه من هستم!!
همش همون قصه بود 
اشکالی نداره من با تکرار مشکلی ندارم!فقط زود تایپ کن!!ببین من چی میکشم این روزا!!
مرسي محسني
پسره دختر خالمواون لینکه پیش قصه بود!!پیشیه!!!
نسیم خانوم جوجوی کیو از بیمارستان آوردی؟؟
اينقدر شيطونو بامزه بود 
میگن یه روز یه دختر خانومی نا امید از همه جا میره سر قبر حافظ خیلی نا امید و مایوس به حافظ میگه خافظ من یه فال میزنم اگه مراد دل منو دادی من دو تا بوسه از روی خاک بهت میدم وبعد هم فال خودش رو میگیره اتفاقا مرادش رو حافظ میده اونم که خیلی خوشحال بوده بدون اینکه به وعده اش عمل کنه میره بعد از چند روز با چند تا از دوستانش میاد دوباره سر خاک حافظ و به دوستانش میگه هر کی که مشکلی داره بگه تا من براش از دیوان حافظ فال بگیرم بعد هم یکی از اونا نیت می کنه و اون دختر خانوم فال می گیره و این شعر میاد
ای دل ریش مرا با لب تو حق نمک
حق نگه دار که من میروم الله معک
توئی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
حاصل ذکر خیر تو بود و تسبیح ملک
در خلوص منت ار هست شکی تجربه کن
کس عیار زر خالص نشناسد چو محک
گفته بودی که شوم مست و دو بوست بدهم
وعد از حد بشد و ما نه دو دیدیم و نه یک
بگشا پسته خندان و شکر ریزی کن
خلق را از دهن خویش مینداز به شک
ای دل ریش مرا با لب تو حق نمک
حق نگه دار که من میروم الله معک
توئی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
حاصل ذکر خیر تو بود و تسبیح ملک
در خلوص منت ار هست شکی تجربه کن
کس عیار زر خالص نشناسد چو محک
گفته بودی که شوم مست و دو بوست بدهم
وعد از حد بشد و ما نه دو دیدیم و نه یک
بگشا پسته خندان و شکر ریزی کن
خلق را از دهن خویش مینداز به شک
چرا خدا صبرش بده پسر پسر قند عسلآخی!!!!پسر بود؟!!!خدا صبرش بده!!!!
انشالا بعدی دختر باشه!!!
نامدار باشه
اسمش چیه؟
نه دیگه محسن جان!!نذار اینجا هم مثل جاهای دیگه الکی کل کل دختر پسر شه قبول کن!!اون جمله که گفتی به تاریخ پیوسته!!کسی قرنهاست ازش استفاده نکرده!!!!
خدار روشکر که تکراری نبودچقدر جالب بود.دستت درد نکنه!!
نه کل کل نمی کنم منم از قرن خودم حدیث اوردم
خب آخه حدیثت رو آوردی این قرن که کاربرد نداره!!!شرمنده ولی خب واقعیته!!
محسن جام من برم لالا.دیگه چشمام وا نمیشه!!!
شبت بخیر باشه.مرسی از حکایت.
شبت بخیر خوش بخوابیخب آخه حدیثت رو آوردی این قرن که کاربرد نداره!!!شرمنده ولی خب واقعیته!!
محسن جام من برم لالا.دیگه چشمام وا نمیشه!!!
شبت بخیر باشه.مرسی از حکایت.
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
سلام بچه ها شبتون بخیر
کسی نیومده هنوز
کسی نیومده هنوز
سلام به همگی
کجا کجا؟ سینگل بیا برو کنار ایجا جای منه.
من اینجا زنبیل گذاشتم عزیز
تو باز دوباره میخوای لجه منو دربیاری؟ بیا برو کنار میگم اینجا جای منه.
اِ اِ مامان گلاب کجایی؟ بیا این سینگلو از اینجا بلند کن دیگه، نیومده جامو گرفت.
کجا کجا؟ سینگل بیا برو کنار ایجا جای منه.
من اینجا زنبیل گذاشتم عزیز
تو باز دوباره میخوای لجه منو دربیاری؟ بیا برو کنار میگم اینجا جای منه.
اِ اِ مامان گلاب کجایی؟ بیا این سینگلو از اینجا بلند کن دیگه، نیومده جامو گرفت.
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
سلام به همگی
کجا کجا؟ سینگل بیا برو کنار ایجا جای منه.
من اینجا زنبیل گذاشتم عزیز
تو باز دوباره میخوای لجه منو دربیاری؟ بیا برو کنار میگم اینجا جای منه.
اِ اِ مامان گلاب کجایی؟ بیا این سینگلو از اینجا بلند کن دیگه، نیومده جامو گرفت.
سلام محمد صادق
دلم واست تنگ شده بود
خوبی
مامان گلاب کجاس
بیا امشب من پسر خوبی شدم
بفرما محمد صادق هر جا تو میخوای بشین
سلام محمد صادق
دلم واست تنگ شده بود
خوبی
مامان گلاب کجاس
بیا امشب من پسر خوبی شدم
بفرما محمد صادق هر جا تو میخوای بشین
دل منم واست تنگ شده بود
اِی میگذره دیگه ولی به خوبیه شما نیستیم
پسر خوب؟ اونم از امشب؟ اونم تو؟
خیلی خب بسه بسه، لازم نکرده جلوی بچه ها از این فیلما بازی کنی (دلم واست تنگ شده)، من که میدونم میخوای سر به تنم نباشه، چون من همیشه بچه خوبی بودم و همه ازم راضین و بهم آفرین میدن و مامان گلاب هم منو از تو بیشتر دوست داره و ...، دلت بسوزه تو که نداری.
آی آی چرا زیر کرسی بشکون میگیری؟ آخ آخ پام چرا لگد میزنی؟ مامان ...
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
دل منم واست تنگ شده بود
اِی میگذره دیگه ولی به خوبیه شما نیستیم
پسر خوب؟ اونم از امشب؟ اونم تو؟
خیلی خب بسه بسه، لازم نکرده جلوی بچه ها از این فیلما بازی کنی (دلم واست تنگ شده)، من که میدونم میخوای سر به تنم نباشه، چون من همیشه بچه خوبی بودم و همه ازم راضین و بهم آفرین میدن و مامان گلاب هم منو از تو بیشتر دوست داره و ...، دلت بسوزه تو که نداری.
آی آی چرا زیر کرسی بشکون میگیری؟ آخ آخ پام چرا لگد میزنی؟ مامان ...
هههههه
مامان گلاب کجاس بقیه بچه ها کجان
قرار بود امشب کی قصه بگه
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
ایییییییی
تا یادم نرفته سلام!!!!!این سلام ما مسئله بحرانی شده!!می ترسم جنگ جهانی سوم سرش راه بیفته!!!!خوبید؟؟خب قصه قصه قصه نون و پنیر و پسته!!!
به اون بچه لوسه بگید شروع کنه!!
سلام آرامش جان
خوبی
خوش اومدی
محمد صادق این کارا رو میکنه که من انقدر دوسش دارم
داداشی خودمه
ایییییییی
تا یادم نرفته سلام!!!!!این سلام ما مسئله بحرانی شده!!می ترسم جنگ جهانی سوم سرش راه بیفته!!!!خوبید؟؟خب قصه قصه قصه نون و پنیر و پسته!!!
به اون بچه لوسه بگید شروع کنه!!
سلام
آراماش عزیز
چه عجب از این طرفا؟
من لوسم؟
خب تا یادم نرفته بیاید بیاید این بستنیا رو با هم بخوریم، زیر کرسی خیلی میچسبه، اولیش این بزرگه واسه آرامشه عزیزه تا دیگه از دست من ناراحت نباشه و نگه (به اون بچه لوسه بگید شروع کنه!!)
سینگل جون بفرما تعارف نکن، بچه ها شما هم وردارید. در ضمن امشب که نوبت من نیست برای قصه.
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
داداشی دستت درد نکنه
امشب مامان گلاب سری به ما نمیزنه
پاشم خودم چایی رو آماده کنم
داداشی نمیخوای قصه رو شروع کنی
راستی داداشی بیاین از امشب سعی کنیم قصه های ایرانی رو بگیم
چون فکر کنم اینجوری بهتر باشه
البته یه نظرها
امشب مامان گلاب سری به ما نمیزنه
پاشم خودم چایی رو آماده کنم
داداشی نمیخوای قصه رو شروع کنی
راستی داداشی بیاین از امشب سعی کنیم قصه های ایرانی رو بگیم
چون فکر کنم اینجوری بهتر باشه
البته یه نظرها
سلام مامان گلاب
نوش جان، قابلتون رو نداره.
من که گفتم نوبته من نیست، من دیشب گفتم، فعلا هم قصم نمیاد(یعنی ندارم).
امشب نوبتی هم باشه نوبت آرامش و مامان گلابه.
دیگه فرقی نداره، هر دو عزیزید برامون، بین خودتون تصمیم بگیرید کی قصه بگه.
راستی سینگل جون اون (f_a_m_1981 ) که میگفت خیلی دوست داره برامون قصه بگه چی شد پس؟ چرا نمیاد؟ مگه نگفت من پایم؟
نوش جان، قابلتون رو نداره.
من که گفتم نوبته من نیست، من دیشب گفتم، فعلا هم قصم نمیاد(یعنی ندارم).
امشب نوبتی هم باشه نوبت آرامش و مامان گلابه.
دیگه فرقی نداره، هر دو عزیزید برامون، بین خودتون تصمیم بگیرید کی قصه بگه.
راستی سینگل جون اون (f_a_m_1981 ) که میگفت خیلی دوست داره برامون قصه بگه چی شد پس؟ چرا نمیاد؟ مگه نگفت من پایم؟
فانوس تنهایی
مدیر بازنشسته
سلام سلام چه به موقع رسیدم...من اون نونی رو میخوام... مرسی محمد صادق جان.
ببخشید دیر اومدم... سینگل جان مشکل دیشبم کماکان ادامه داره...هرچی سعی میکنم به روی خودم نیارم فایده نداره.
الهی فدای مامان خوبمون بشم من
آراماش تویی دیگهآراماش دیگه کیه؟
کدوم بزرگتره؟؟
سینگل تا من ور نداشتم تو بر ندار!!!بذار انتخاب کنم!!
زود باشید دیگه!!یه قصه بگو باید زودی برم!
وقتی یه شکلات دست بگیری میشی ارماش
سلام مامان گلاب
نوش جان، قابلتون رو نداره.
من که گفتم نوبته من نیست، من دیشب گفتم، فعلا هم قصم نمیاد(یعنی ندارم).
امشب نوبتی هم باشه نوبت آرامش و مامان گلابه.
دیگه فرقی نداره، هر دو عزیزید برامون، بین خودتون تصمیم بگیرید کی قصه بگه.
راستی سینگل جون اون (f_a_m_1981 ) که میگفت خیلی دوست داره برامون قصه بگه چی شد پس؟ چرا نمیاد؟ مگه نگفت من پایم؟
خب حق با داداشیه دیگه
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان )) | ادبیات | 16 | |
|
دلت برای قصه های بچگیت تنگ شده؟بیا تو کودک گذشته... | ادبیات | 2 | |
| P | آخرين قصه | ادبیات | 1 |
Similar threads
-
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان ))
- شروع شده توسط فانوس تنهایی
- پاسخ ها: 16
-