بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
سلام به همه.
من فکر نکنم تا حالا کرسی دیده باشم.سینگل جان میشه یه عکس بذاری اقلا من ببینم چه جوریه!
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام سینگل جان تا تو بیای منم این لحاف کرسی رو مرتب کنم....امان از دست این محمد صادق... مگر اینکه دستم بهش نرسه.... همه جا پوست تخمه ریخته...وای وای وای...:w06:

گلاب خانوم باور کن به جون خودم، کار من نبوده، ولی من میدونم کار کی بود بگم؟ بگم اول اسمش چیه؟ سی... :D
 

nasim khanom

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام سينگل خان ...تاپيك جالبي درست كردي اما خيلي بي معرفتي من بايد از خبرنگار گروه بشنوم كه اينجا قصه ميگن :crying2: خب منم كوچكولو ام ديده ..دلم قصه ميخواد :cry:
ميشه قصه شنگو و منگولو تعريف كنيد :w16: آخه من خيلي دوست دارم :w42:
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
نه ندیده بودم.چه بامزه ن!!بعد اونوقت ذغاله کجاشه؟؟پای آدم نمی سوزه؟؟
دستت درد نکنه عکساشو گذاشتی!امتیاز ندارم .:redface:
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
همونی که دیشب داشت قصه رو تعریف میکرد و حواسش هم نبود داره پوست تخمه ها رو کجا میریزه. باور کن من خبرچین نیستم خودت خواستی. :D
راستی دوستان عزیز ممکنه من امشب نتونم درست بیام زیر کرسی، آخه زنگ تفریح از طرف ویراستارمون دعوت شدم، ببخشید دیگه.
 

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته
سلام سينگل خان ...تاپيك جالبي درست كردي اما خيلي بي معرفتي من بايد از خبرنگار گروه بشنوم كه اينجا قصه ميگن :crying2: خب منم كوچكولو ام ديده ..دلم قصه ميخواد :cry:
ميشه قصه شنگو و منگولو تعريف كنيد :w16: آخه من خيلي دوست دارم :w42:

نسیم خانوم فکر کردم واست دعوت نامه فرستادم شرمنده بخدا
بخدا شرمنده نمیدونم چی بگم

نه ندیده بودم.چه بامزه ن!!بعد اونوقت ذغاله کجاشه؟؟پای آدم نمی سوزه؟؟
دستت درد نکنه عکساشو گذاشتی!امتیاز ندارم .:redface:

خواهش میکنم
زغال یا کرسی برقی که جدید زیر اون چهار پایه وسط قرار میگیره و پتو رو رو چهار پایه میذارن

همونی که دیشب داشت قصه رو تعریف میکرد و حواسش هم نبود داره پوست تخمه ها رو کجا میریزه. باور کن من خبرچین نیستم خودت خواستی. :D
راستی دوستان عزیز ممکنه من امشب نتونم درست بیام زیر کرسی، آخه زنگ تفریح از طرف ویراستارمون دعوت شدم، ببخشید دیگه.

ها خوبه من دیشب قصه تعریف میکردم
چطوری تخمه خوردم
جوابمو بده برو
نامرد فرار کردی
 

nasim khanom

عضو جدید
کاربر ممتاز
نسیم خانوم فکر کردم واست دعوت نامه فرستادم شرمنده بخدا
بخدا شرمنده نمیدونم چی بگم



خواهش میکنم
زغال یا کرسی برقی که جدید زیر اون چهار پایه وسط قرار میگیره و پتو رو رو چهار پایه میذارن



ها خوبه من دیشب قصه تعریف میکردم
چطوری تخمه خوردم
جوابمو بده برو
نامرد فرار کردی
دشمنت شرمنده عزيز...شوخي كردم :D
 

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته
محمد صادق من فردا شب بهت میگم
مراقب خودت باش

خب قصه امشبو کی تعریف میکنه
شهرزاد قصه گوی ما که امتحان داره
دیشبم من تعریف کردم
امشب کی تعریف میکنه داوطلب کیه
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
قصه اون بچه موشه که مامانش میگفته از خدا بخواه برات غذا بفرسته برای من خیلی تاثیر گذاره.اگه کسی بلده بگه:D
 

mohammad sadegh

عضو جدید
کاربر ممتاز
مثل اینکه من نبودم محمد صادق اومده و رفته.... آره... مگر اینکه دستم بهش نرسه...:mad:

من که کاری نکردم، سینگل بببببووووووووووووددددددددد. :cry::cry:
همش فقط منو دعوا میکنن :cry:
اصلا لیوانای اون آبمیوه های دیشبمو بیارین پس بدین من برم خونمون.
 

nasim khanom

عضو جدید
کاربر ممتاز
من که کاری نکردم، سینگل بببببووووووووووووددددددددد. :cry::cry:
همش فقط منو دعوا میکنن :cry:
اصلا لیوانای اون آبمیوه های دیشبمو بیارین پس بدین من برم خونمون.
آخي نازي ...گگه نكن.... خب چرا دعواش ميكنيد بچرو :crying2: من ديدم كه محمد پوست تخمرو نريخت اينجا... سينگلم نريخت ... ديشب لاي در باز بود اون پيشيه كه اومد بود توي اتاق پاش خورد به بشقاب پوست تخمه ها همش ريخت زمين :cry:
 

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته
آخي نازي ...گگه نكن.... خب چرا دعواش ميكنيد بچرو :crying2: من ديدم كه محمد پوست تخمرو نريخت اينجا... سينگلم نريخت ... ديشب لاي در باز بود اون پيشيه كه اومد بود توي اتاق پاش خورد به بشقاب پوست تخمه ها همش ريخت زمين :cry:

یعنی در باز بود گربه اومد تو
پس نسیم بی زحمت من تازه دارم گرم میشم
برو ببین در بازه یا نه
از این محمد صادق هست به خاطر اینکه لجه منو در بیاره درو باز بزاره
 

ARAMESH

مدیر راهنمای سایت
مدیر تالار
والا من زیاد یاد منمیاد.
یه موشه بوده که به بچه ش می گفته هر وقت گشنه تشد از خدا بخواه بهت غذا میده.اونم این کارو میکرده!اونوقت مامان موشه میرفته بالاپشت بامو و براش غذا میریخته.یه روز مامان موشه از راه میاد میبینه بچه ش داره غذا می خوره میگه اینارو از کجا آوردی موشه میگه خب از خدا خواستم دیگه!!:D
ببخشید همینقدرش یادم بود!ولی خب نتیجه مهمه که فهمیده میشه:w25::lol:
 

nasim khanom

عضو جدید
کاربر ممتاز
یعنی در باز بود گربه اومد تو
پس نسیم بی زحمت من تازه دارم گرم میشم
برو ببین در بازه یا نه
از این محمد صادق هست به خاطر اینکه لجه منو در بیاره درو باز بزاره
چرا بايد لج تورو در بياره؟ :w20: خب حتما اذيتش كردي ديگه :crying2:
 

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته
والا من زیاد یاد منمیاد.
یه موشه بوده که به بچه ش می گفته هر وقت گشنه تشد از خدا بخواه بهت غذا میده.اونم این کارو میکرده!اونوقت مامان موشه میرفته بالاپشت بامو و براش غذا میریخته.یه روز مامان موشه از راه میاد میبینه بچه ش داره غذا می خوره میگه اینارو از کجا آوردی موشه میگه خب از خدا خواستم دیگه!!:D
ببخشید همینقدرش یادم بود!ولی خب نتیجه مهمه که فهمیده میشه:w25::lol:

خیلی قصه ات قشنگ بود
واقعا جدی میگم:gol::gol:
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
سلام ببخشید من دیر به دیر جواب میدم...

محمد صادق جان بیا عزیزم ... بیا بشین... بخشیدمت...اشکال نداره... اما دیگه مواظب باش گلم...باشه؟

آرامش جان خیلی قصه ات قشنگ بود... کاملش رو بلد نیستی؟

سلام سکرت جونم خوبی؟

نسیم جون خوبی گلم..؟
 

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته
سلام ببخشید من دیر به دیر جواب میدم...

محمد صادق جان بیا عزیزم ... بیا بشین... بخشیدمت...اشکال نداره... اما دیگه مواظب باش گلم...باشه؟

آرامش جان خیلی قصه ات قشنگ بود... کاملش رو بلد نیستی؟

سلام سکرت جونم خوبی؟

نسیم جون خوبی گلم..؟

مامان گلاب کجایی معلوم هست
یه چایی ریختن این همه وقت
 

Similar threads

بالا