" آزربایجان " دیگر چه صیغه ای است ؟!!!!

وضعیت
موضوع بسته شده است.

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
این مطلب رو در جواب سوال دوستانی که در املای کلمه آزربایجان سوال داشتند میزارم.

[FONT=&quot]اين روزها كلمه جديدي به دائره لغات فارسي افزوده شده است[/FONT][FONT=&quot]: "آزربايجان". منابع فارس، نام آزربايجان را به شكل "آذربايجان" و بسياري از منابع ترك در دوره اخير اين نام را در زبان فارسي به شكل "آزربايجان" و به زبان تركي مطابق با الفباي فونئتيك تركي-عربي به شكل "آزه‌ربايجان" مي نويسند. گروه نخست معتقد به ايراني-پارسي بودن ريشه اين نام و بسياري از منسوبين گروه دوم معتقد به تركي بودن آن اند. علاوه بر نگارش، تلفظ نام آزربايجان به دو زبان تركي و فارسي نيز متفاوت است. حرف اول اين نام به تركي كه در آن صداي "آ" ممدود و يا بلند وجود ندارد، با الف كوتاه و به فارسي كه داراي صداي الف كوتاه نيست، با "آ" ي بلند و يا ممدود ادا مي شود. در نحوه نگارش نام آزربايجان به انگليسي نيز بين قوميتگرايان فارس و نهادهاي دولتي جمهوري اسلامي از يك سو و تركان از طرف ديگر تفاوت وجود دارد. گروه اول نام آزربايجان را، بويژه هنگام اشاره به آزربايجان جنوبي به اشكال گوناگوني مانند Azarbaidjan و Azarbaijan و تركان و آزربايجانيان آن را به شكل استاندارد Azerbaijan بكار مي برند. عده اي كه از ظهور "آزربايجان" شگفت زده و ناخشنود اند، اعتراض مي كنند كه فرم "آذربايجان" در هر دو زبان فارسي و تركي صحيح است و نبايد نام اين سرزمين را به فارسي "آزربايجان" و در تركي "آزه‌ربايجان" نگاشت. زيرا در زبان فارسي كه تنها زبان رسمي كشور در حال حاضر است كلمه اي به شكل "آزربايجان" وجود ندارد. با اينهمه، كاربرد فرم "آزربايجان" در زبان فارسي و "آزه‌ربايجان" در زبان تركي در حال افزايش است. دليل اين امر چيست؟ بنظر مي رسد كه اين امر در ارتباط با عوامل متعددي از قبيل روند ملت شوندگي تركزبانان ساكن در ايران و آزربايجان جنوبي، تاكيد بر هويت تركي و تعلق به دنياي تورك، كوشش براي رهائي زبان و املا فارسي از تسلط و حاكميت زبان و املا فارسي، مدرنيزاسيون و فونئتيك سازي الفبا و املا تركي، سمبلهاي سياسي و استاندارديزاسيون نگارش نامهاي تركي، ضرورت ثبت صحيح آنها و انعكاس خصوصيات ضد استعماري، [/FONT][FONT=&quot]علمي و مدرنيست حاكم بر حركت ملي دمكراتيك ترك - آزربايجان باشد[/FONT][FONT=&quot].[/FONT]
 
آخرین ویرایش:

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
كاربرد فرم "آزربايجان" در متون فارسي

كاربرد فرم "آزربايجان" در متون فارسي

١-در زبان فارسي علي القاعده حروف صامت مختص كلمات عربي (ث، ح، ذ، ص، ض، ط، ظ، ع) در كلماتي كه ريشه فارسي ويا غيرعربي دارند به كار برده نمي شوند و اگر در گذشته مرسوم بوده اند نيز، متروك ميگردند. چنانچه هم ‌زمان با جنبش مشروطه که تغییراتي ريشه اي در ادبیات و نگارش زبان فارسی به وجود آورد، رفته ‌رفته املا تهران، تالش، تپش، اتاق، ... رواج یافت و پس از تاسیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و تاکید آن بر استقلال املا فارسي از زبانهاي عربي و تركي، فرمهاي طهران، طالش، طپش، اطاق، ... کاملا منسوخ شد. اين تغيير در املا روندي كاملا موازي و همسو با روند ملت شوندگي فارس زبانان ساكن در ايران بود. حرف "ذ" نيز كه در گذشته در بعضي نوشته هاي فارسي به كار برده شده و مانند حرف "ذ" در زبان عربي تلفظ مي گرديد، بعدها در حين همين روند متروك شده است. در حال حاضر در زبان فارسي تلفظ "ذ" و "ز" يكي است و صداي خاص " ذ" وجود ندارد. اينكه بعضي كلمات با ريشه فارسي هنوز با "ذ" نوشته مي شوند احتمالا به منظور جلوگيري از اشتباه و يكي شمردن بعضيكلمات شبيه به هم اما داراي معناي متفاوت است، مانند دو كلمه "گذار" و "گزار". ولي كلمه "آزربايجان" هيچ مشابه و معني اشتباه برانگيزي ندارد و بدين سبب ضرورتي نيز براي حفظ "ذ" در آن موجود نيست. از همين روي، همانطورکه قبلا در زبان فارسي "طهران" و اکنون "تهران" نوشته می شود، یا "اطاق" غلط بوده و باید "اتاق" نوشته شود، نگارش آذربايجان نيز نادرست و فرم" آزربایجان" صحیح است. به عبارت ديگر نوشتن "آزربايجان" به جاي "آذربايجان" در زبان فارسي، به همان دليل درست و به همان منطق ضروري است كه نوشتن "تهران" به جاي" طهران". اين تغيير در املا "آزربايجان" نيز روندي كاملا موازي و همسو با روند ملت شوندگي ترك زبانان ساكن در ايران است. اما از آنجائيكه در جمهوري اسلامي ايران هنوز هيچ زباني به جز زبان گروه ملي اقليت فارس رسمي و دولتي نيست، مساله نگارش و استاندارديزاسيون اين نام بر عكس روال معمول در جهان متمدن، نه در سطح رسمي و آزادانه و توسط نهادهاي آكادميك و مراكز دولتي مسئول مربوطه مانند فرهنگستان زبان، بلكه در سطح كاربردها و ترجيحهاي فردي روشنفكران و فرهنگيان ترك به پيش رانده مي شود.
٢-كاربرد شكل "آذربايجان" از طرف برخي از اشخاص و مراكز و از جمله نهادهاي رسمي دولتين پهلوي و جمهوري اسلامي، به منظور تاكيد بر پارسي بودن ريشه اين نام و مملكت و نفي هويت تركي آن است. چنانچه معلوم است در برخي از زبانهاي ايراني باستاني و معاصر و از جمله فارسي قديم حرف "ذ" وجود داشته و دارد، از جمله در كلمه "آذر" كه در ريشه شناسي ايراني نام آزربايجان نيز مطرح شده و به معناي "آتش" در پارسي باستان است. بر اين اساس، اشخاص و مراكز مذكور با اصرار بر بكار بردن فرم آذربايجان، بر ريشه ايراني اين نام تاكيد مي كنند و همزمان به طور ضمني ريشه و هويت تركي آنرا نفي مي نمايند. اما عده اي مانند مولف برهان قاطع، نظر كاملا متفاوتي در باره ريشه نام آزربايجان داشته و آنرا كلمه اي با منشا تركي دانسته اند (براي خواندن مقاله اي مفصل در باره تئوريهاي تركي منشا بودن نام آزربايجان، به مقاله "آذربايجان پارسي و آزربايجان توركي"- حميد دباغي مراجعه كنيد). تركي انگاران معاصر نيز نام آزربايجان را داراي منشا تركي دانسته و آنرا بنا بر تئوريهاي مختلف برگرفته از نام اقوام تورك باستان آز-آس و يا آزر، قاسر، يازر، خزر، .... مي دانند. با اين وصف كاربرد فرم "آذربايجان" از سوي كساني كه نام آزربايجان را منسوب به اقوام توركي باستان مي دانند غيرقابل توضيح است. شايسته مي بود كه اينان اقلا در زبان فارسي اين نام را به شكل "آزربايجان" (به جاي آذربايجان) بكار برند.
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
كاربرد فرم "آزه‌ربايجان" در متون تركي

كاربرد فرم "آزه‌ربايجان" در متون تركي

١-بنا بر اصلي كلي، لغات دخيل، از قواعد دستوري و آوائي و صرف و نحو زبان ميزبان پيروي مي كنند و اين متابعت در كتابت نيز خود را نشان ميدهد. چنانچه "ط" عربي در نوشتار فارسي به "ت" تبديل مي شود، همزه هاي آخر كلمات عربي (ء) كه در فارسي تلفظ نمي شوند در املا نيز حذف مي گردند، ..... پژوهشگران زبان فارسي، لزوم تصرف فارسها در املا زبان عربي و انجام اينگونه تغييرات را تصديق نموده و آن را نشانه استقلال زبان فارسي از زبان عربي و حفظ هويت زبان فارسي در مقابل عربيگرائي و عربي زدگي دانسته اند. در اين رابطه استاد بهمنيار مي گويد "لغات عربي وارده به زبان فارسي از ريشه خود جدا مي شوند و خواص عربي خود را از دست مي دهند زيرا اصل، استقلال خط و زبان فارسي است. لغات خارجي كه وارد آن مي شوند بايد تابع مقررات و قوانين آن باشند". در زبان تركي نيز روندي مشابه آنچه در زبان فارسي در مورد كلمات عربي و تركي انجام مي گيرد، در مورد كلمات غيرتركي و ايراني-فارسي اجرا مي شود. همه كلمات بيگانه به هنگام ورود به دائره لغات زبان تركي، بومي مي شوند. يکي از لوازم بومي شدن لغات بيگانه در زبان تركي اين است که آن دسته از صائتها و صامتهاي كلمات وارده كه در زبان تركي وجود ندارند به صائت‌ها و صامتهاي معادل و متعارف موجود در زبان تركي تبديل شوند. در الفباي تركي-عربي در كلمات با ريشه تركي و يا كلمات دخيل كه هويت تركي كسب كرده اند حروف زير بكار نمي روند: ط، ظ، ض، ص، ذ، ث، ... حرف "ذ" موجود در كلمات بيگانه وارداتي نيز مشمول اين قاعده شده و در راستاي بومي سازي و طبق فونئتيك زبان تركي، در زبان ادبي و معيار به شكل "ز" تلفظ و نوشته ميشوند، ابقاي حرف "ذ" در اين قبيل كلمات، علامت و نشانه ي تركي نبودن، بيگانگي و بومي نشدن آنهاست. همچنين در املا فونئتيك تركي اشارات زير موجود نبوده و بكار نمي روند: فتحه، كسره، ضمه، همزه، تنوين، تشديد، ... زبان ترکي داراي ٩ حرف صدادار است كه همه در الفباي فونئتيك تركي-عربي نشان داده مي شوند. از جمله فتحه در الفباي فوئنتيك و املا تركي-عربي، هميشه با حرف "ه" نشان داده مي شود (در اول كلمات به صورت "اه"، مگر آنكه پيش از يك حرف بي صدا باشد، كه در آن صورت به صورت "ا" نشان داده مي شود). بنا بر اين حتي اگر كلمه "آزربايجان" كلمه اي دخيل در زبان تركي و از ريشه اي ايراني-پارسي بوده باشد، اين كلمه مي بايد در زبان تركي - به سبب تبديل "ذ" آن به "ز " و با اضافه كردن حرف "ه" (صداي فتحه) به صورت "آزه‌ربايجان" نوشته شود. بازنگري به طرز نگارش كلمه آزربايجان و نگارش آندر زبان تركي به شكل آزه‌ربايجان محصول اين نگرش و در نتيجه بومي سازي اين كلمه است. از اينرو به هنگام نوشتن نام آزربايجان در زبان تركي كاربرد حرف "ذ" و نشان ندادن صداي فتحه نادرست است.
٢-اصلاح و موديفيكاسيون الفبا و املاي تركي-عربي و متناسب ساختن آن با خصوصيات و نيازهاي زبان تركي، به هيچ وجه رابطه اي با عرب ستيزي ندارد. اين روند، مربوط به شعور ملي، روند ملت شوندگي، استاندارد ساختن املا تركي و ... و در نتيجه در رابطه با آسان ساختن امر خواندن و نوشتن به زبان تركي است. همانگونه كه الفبا و املا عربي براي زبانهاي فارسي، كردي، اردو، اويغوري و ... اصلاح شده است، تركها نيز به اصلاح اين الفبا در تناسب با خصوصيات و احتياجات زبان خود تركي اقدام كرده اند.
٣-وحدت و يگانگي در شيوه و قواعد نگارش مربوط به يك زبان خاص است و نه دو يا چند زبان مختلف مانند تركي و فارسي. اصرار بر يگانگي و طرد دوگانگي در املاي دو زبان متفاوت فارسي و تركي و تابعيت املا تركي از املا فارسي معقول و منطقي نيست. از ديدگاه زبانشناسناسانه صرف، حركت به سوي املا و اورتوقرافي تركي تماما فونئتيك و بدون تناقض داخلي كه كاملا از قيد و بندهاي املا مغلوط و نارساي زبان فارسي و يا املاهاي محافظه كارانه التقاطي فارسي-تركي رها شده باشد، نياز و ضرورتي تاريخي براي انكشاف زبان تركي در ايران است. ايجاد املا و اورتوقرافي تماما فونئتيك و رها از قواعد املا زبان بيگانه، تحميلي و استعماري فارسي، در عين حال به لحاظ منافع سياسي و ملي ملت ترك نيز يك نياز و ضرورت تاريخي است. اين چنين املا تماما فونئتيك و رها از يوغ املا فارسي در عرصه اورتوقرافي در مقابل املاهاي محافظه كارانه فارس محور ويا املاهاي فارسي-تركي التقاطي، معادل انديشه ترك محوري و آزربايجان مركزي در مقابل انديشه هاي فارس محوري و فارسستان مركزي (مدافع و مبلغ مفاهيمنادرستي مانند "هويت قومي"، "ملت ايران"، "زبان ملي و مشترك فارسي"، "هويت ملي ايراني" ....) در عرصه سياسي است. تركي زبان زنده و مستقلي است و كلمات خارجي و نامهاي خاص در آن، مي بايست بر اساس املا، قواعد و فونئتيك زبان تركي نگاشته و تلفظ شوند. اگر در املا زبان تركي، به شيوه آوانگاري و نگارش كلمات در املاي فارسي رسميت داده شود، اين امر استقلال زبان تركي را خدشه دار ساخته و راه را براي استحاله اين زبان در عرصه املا باز خواهد ساخت. همانگونه كه فارسها مجازند نامها را در زبان خود، طبق قواعد زبان فارسي تلفظ و ثبت كنند، تركها نيز مجازند كه كلمه آزربايجان را در زبان تركي طبق قواعد زبان تركي تلفظ و ثبت نمايند. اين انتظار كه تركها نام وطنخود را نه با تلفظ تركي، بلكه با تلفظ فارسي آن ذكر كنند غير منطقي است. هيچ ملتي، نام سرزمين ملي خود را به زبان ملت ديگري- آنهم زبان ملتي كه نخبگان و سياسيونش يك صد سال تمام قصد محو و نابودي آن را داشته اند و عينا با املا و تلفظي كه آنها براي وصول به اين مقصد از آن استفاده مي كنند نمي نگارد.
٣- ترجيح و كاربرد شكل "آزه‌ربايجان " از طرف تركها براي ناميدن سرزمين ملي خود، نمونه اي از روندي است كه در ميان تركان ساكن در آزربايجان جنوبي و ديگر نقاط ايران در حال گسترش و همگاني شدن است. اين روند عبارت است از حركت به سوي املا كاملا فونئتيك تركي؛ تمايل فزاينده براي كاربرد حروف موجود در الفباي تركي به جاي حروف و علائم خاص عربي و فارسي (ذ، ظ، ط، ث، ص، ض، تنوين، تشديد، فتحه، ضمه، كسره، همزه، ....)؛ ثبت و نگارش صحيح و فونئتيك و استانداردسازي نگارش نامهاي خاص، بويژه اماكن جغرافيائي، شخصيتهاي تاريخي و اقوام و دول و ايلات و ...
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
مبارزه منفي

مبارزه منفي

اصرار تركها در ايران و آزربايجان جنوبي بر كاربرد فرم "آزربايجان" در زبان فارسي و "آزه‌ربايجان" در زبان تركي به جاي فرم "آذربايجان"، حاوي پيامها و داراي كاركردهاي سمبوليك مهمي است.
١-اين رفتار، عکس العملی در مقابل ديدگاههاي سياسي پان ايرانيستها، آریائیستها و در برابر کسانی است که با فرهنگ آزربايجان و هويت ملي ترکها خصومت دارند. سیاست حذف و انکار زبان و فرهنگ و هویت ترکی در ایران، سياست راهبردي دولت پهلوی بوده و اینک در جمهوری اسلامی نيز قاطعانه دنبال میشود. تركها با اجتناب از نگارش اين نام به فرم رايج آذربايجان در زبان فارسي و با حروف خاص فارسي، هويت پارسي مورد ادعائي آزربايجان و ديدگاه دولتي رسمي در باره آن را نفي مي كنند. آنها كلمه "آزربايجان " را به عنوان ابزار و سمبولي براي مقاومت منفي بر عليه سياستهاي انكار و امحا و ترک ستیزی حاکم بر دولت ايران و اعتراض و مقاومت مدنی در مقابل تحریف تاریخ، زبان و فرهنگ ترکی و هويت تراشيهاي استعماري بكار مي برند. تركها با اين كاربرد، به زبان بي زباني به همكشوريهاي فارس مي گويند: "در همه چیزمان دخالت می کنید، اختيارمان را از ما سلب كرده ايد، تاریخمان را تحریف می کنید، اسامی تركي را تغییر می دهید، همه چیز را فارسی می خواهید. لااقل اجازه دهید اسم سرزمين محبوبمان را به خط و زبان خودمان بنويسيم". مي توان گفت تركان و آزربايجانيان با سنت شكني و تصميم گرفتن مستقلانه از املا و جامعه فارسي و دولت ايران در باره نحوه نگارش نام سرزمين خود آزربايجان، براي نخستين باردر تاريخ، عملا و به طور سمبليك اولين گام را در راه استفاده از حق تعيين سرنوشت خود بر مي دارند. اين عمل، در راستاي رسميت زبان تركي در ايران و برابري زباني و فرهنگي براي تركها در آن است. تصميم گيري مستقل و اعمال اختيار در نگارش نام آزربايجان از سوي تركان، بويژه در زماني كه سياست استعماري تغيير اسامي جغرافيائي و تاريخي تركي به فارسي به يكي از سياستهاي اصلي دولت جمهوري اسلامي تبديل شده است، نيز بسيار معنيدار است.
٢-تركها با نگارش "آزربايجان" در فارسي و "آزه‌ربايجان" در تركي و ديگر نامهاي خاص خود بر اساس فونئتيك زبان تركي و با حروف تركي، از يك سو بر هويت تركي تركان ساكن در ايران و آزربايجان و لزوم ارزش دادن به زبان مادري و هويت ملي شان تاكيد كرده و از سوي ديگر، دولت ايران و ملت همسايه فارس را مجبور به خو گرفتن به و شناختن زبان، الفبا و رسم الخط، املا و هويت مستقل و متشخص تركي خود مي كنند، يعني چيزهائي كه ايشان تاكنون از قبول وجود آنها مصرانه سرباز زده اند. ترجيح و كاربرد شكل "آزربايجان" در زبان فارسي و "آزه‌ربايجان" در زبان تركي از طرف اين گروه براي ناميدن وطن خود، همچنين به منظور تاكيد بر تعلق ملت ترك ساكن در ايران به خانواده ملل تورك و يا دنياي تورك – از طريق نوشتن اين نام بر اساس فونئتيك زبان تركي- و نفي تعلق آن به دنياي ايرانيك (كه شامل فارسها، كردها، بلوچها، پشتونها، تاجيكها و … ميشود) – از طريق اجتناب از نگارش اين نام به فرم رايج "آذربايجان" در زبان فارسي است.
٣-كاربرد فرمهاي "آزربايجان" در زبان فارسي و "آزه‌ربايجان" در زبان تركي به رهائي خلق ترك از وابستگي به رسم الخط فارسي كه مانند تحميل زبان فارسي، نقشي محوري در متوقف كردن روند ملت شوندگي و آسيميلاسيون ملي وي دارد و در نتيجه به تبارز هويت ملي-ائتنيكي خلق ترك از خلق فارس ياري مي رساند. اين امر همچنين باعث ايجاد نوعي همبستگي داخلي و خودآگاهي ملي در ميان تركان ساكن در آزربايجان و ديگر نقاط ايران نيز مي گردد. بر عكس، كاربرد فرم فارسي "آذربايجان" به جاي فرم آزربايجان در زبان فارسي و فرم "آزه‌ربايجان" در زبان تركي از طرف تركها، مي تواند به شكل بي اعتنائي به فونئتيك زبان تركي، بي هويتي، ناخودآگاهي ملي و بي احترامي به خود تفسير شود. اين كه يك ملت نام ملي خود را با املا زبان ديگري- آنهم زبان ملتي كه نخبگان و سياسيونش قصد محو و نابودي آن را دارند و عينا با نگارشي كه آنها براي وصول به اين مقصد از آن استفاده مي كنند يعني آذربايجان- بنويسد، مي تواند حمل بر بي هويتي، ناخودآگاهي ملي و بي احترامي به خود شود.
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
مدرنتيه

مدرنتيه

فرم آزه‌ربايجان فرم صحيح ثبت اين نام در املا ملي و مدرن تركي است. روند مدرنتيه از بسياري از جهات با زبان در ارتباط است. منظور از مدرنتيه در زبان، نوعي آگاه و شعور و بازنگري زبان در عصر كاپيتاليسم و همگام با ملتشوندگي متكلمين آن زبان است كه از جمله منجر به ايجاد ترمينولوژي و ابزارهاي مدرن و از جمله الفباي ملي (نه لزوما تغيير الفبا)، اورتوقرافي ملي، دستور زبان فراگير ملي، ادبيات مدرن و ملي فراگير … شود. در مورد زبان تركي در ايران و آزربايجان جنوبي و در رابطه با بحث حاضر، حركت به سوي املا و الفباي فونئتيك با خط عربي-تركي همزمان با گسترش الفباي لاتين-تركي از مصاديق عمده روند مدرنيته است. با ورود تركان ايران وآزربايجان به عصر مدرنيته خود و به موازات روند شتابان ملت شوندگيشان و با همت جوانان و نخبگان و فرهنگيان تركي نويس و تركي انديش؛ خط، الفبا، املا و گرامر فراگير ملي و مدرن تركي نيز در حال قوام و تثبيت شدن است. بهعبارت ديگر پيدايش و تكامل خط- الفبا و املا فونئتيك زبان تركي (با خط عربي-تركي) يكي از مهمترين مظاهر دو روند در هم تنيده مدرنتيه و ملت شوندگي در جامعه تركزبان ساكن در ايران است. ثبت اسامي شخصي و جغرافيائيمعاصر و تاريخي در زبان تركي و از جمله كاربرد فرم "آزه‌ربايجان" در تركي و "آزربايجان" در فارسي، بر اساس الفباي فونئتيك و صرفا با كاربرد حروفي كه در الفباي عربي-تركي موجودند ("ذ" در ميان آنها نيست)، املا-اورتوقرافي منطقي بدون تناقض و قوانين داخلي زبان تركي، نتيجه طبيعي روند ملت شوندگي تركزبانان در ايران و ورود اين گروه به ذهنيت و عصر مدرنتيه است. كساني كه با نگارش "آزربايجان" به جاي "آذربايجان" در زبان فارسي و "آزه‌ربايجان" در زبان تركي مخالف اند مي بايست به اين سوال ساده پاسخ دهند: دليل آنكه ايشان فارسيزه كردن كلمات عربي و تركي در زبان فارسي مانند طهران به تهران را موجه، معقول، طبيعي و حتي بهتر مي شمارند اما با تركيزه كردن كلمات حتي در زبان تركي مخالفت مي كنند چيست؟ آيا اين استاندارد دوگانه و مخالفت با الفباي عربي-تركي فونئتيك تركي مي تواند مربوط به مركز و محور گرفتن زبان فارسي و يا نوعي ترك ستيزي و عرب ستيزي پنهان موروثي در ميان روشنفكران فارس و فارسگراي ايراني و نيز مخالفت با روند مدرنتيه در زبان و املا تركي و روند ملت شوندگي تركان ايران باشد؟
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
در گذشته نيز فرم آزربايجان بكار رفته است

در گذشته نيز فرم آزربايجان بكار رفته است

بر خلاف آنچه مشهور است، كاربرد فرم آزربايجان بدعتي جديد نبوده و در گذشته نيز بكار رفته است. چنانچه در زبان عربي در گذشته و امروز فرم "آزربيجان" هرچند به تواتر كمتر از "آذربيجان" بكار رفته و مي رود. شواهدي از كاربرد فرم "آزربايجان" در زبان تركي در نيمه اول قرن بيستم نيز –مانند نمونه داده شده در آغاز اين نوشته- موجود است.
بعضي از افراد استدلال مي كنند كه فرم "آزربايجان" در آثار نظامي و ديگران بكار نرفته و از اين رو غلط است. در پاسخ بايد گفت اولا بحث در اينجا بر سر اورتوقرافي مدرن و معاصر زبانهاي تركي و فارسي است و نه املا سنتي فارسي دري در يك هزار سال پيش كه آن بزرگان بدان نوشته اند. دوما اين مساله زائيده مدرنتيه تركي و آزربايجاني و ملت شوندگي ترك زبانان ساكن در ايران و آزربايجان است، در زمان نظامي نه از مدرنيته، نه از روند ملت شوندگي و طبيعتا نه از املا و زبان ملي تركي خبري نبود. سخت است كه بتوان مدرنيته را با گشتن در كتب قديمي فارسي پيدا نمود. مدرنيته، ملت شوندگي، تشكل زبان و الفبا و اورتوقرافي ملي و … همه ماهيت ديناميك-متغير، حركتي و روندي دارند و اموري خلق الساعه نيستند، بلكه مرحله به مرحله و در طول زمان به آرامي شكل گرفته پخته تر و كاملتر مي شوند. حركت به سوي اورتوقرافي ملي و فونئتيك زبان تركي با خط عرب-تركي هم در دهه اخير شتاب گرفته است كه منجر به دو سمينار و مصوبات اورتوقرافي در تهران و پس از آن فرم كاملتر و صددرصد فونئتيك "سؤزوموز يازيمي" شده است. بنابراين پيش از اين سه دست آورد، صحبت از اورتوقرافي ملي (و فونئتيك) زبان تركي در ايران چندان بجا نيست. نمونه هايي مانند "معاصیر ادبی آذری دیلی" (زهتابي) و "لغتنامه آذربايجاني-فارسي" (پيفون) هم در همين رابطه قابل توضيح اند. اساسا كاربرد نامهائي مانند آذري و آذربايجاني به جاي نام تركي (و يا تركي آزربايجاني) در نام دو كتاب مذكور نشان مي دهد كه آنها محصول دوره پيش از شكل گرفتن اورتوقرافي ملي و املا فونئتيك زبان تركي اند و بخصوص ترمينولوژي كاربرديشان در ناميدن زبان و خلق ترك، متاثر از ذهنيت استعماري فارسي (آذري ناميدن زبان تركي و ملت ترك از طرف دولت پهلوي) و استعمار روسي (آذربايجاني ناميدن زبان تركي و ملت ترك از طرف دولت شوروي) است. البته اين به معناي آن نيست كه نويسندگان آن كتب و بكار برندگان اورتوقرافي وترمينولوژي فارسي و عربي…. در گذشته و فرم آذربايجان لزوما خطاكار بودند. به هيچ وجه. بر عكس، آنها نماينده و آيينه مرحله اي از روند ملت شوندگي خلق ترك اند و تجارب آنها در تركي نويسي نقشي تاريخي در تشكل و اصلاح وتكامل الفبا-املا فونئتيك امروزي و گرامر ملي و مدرن زبان تركي و رسيدن ما به فرم "آزربايجان" در زبان فارسي و "آزه‌ربايجان" در زبان تركي داشته است.
به دلائل فوق هم در زبان فارسي و با الفباي فارسي-عربي و هم در زبان تركي و با الفباي تركي-عربي مي بايد از كاربرد "ذ" به هنگام نوشتن نام آزربايجان خودداري كرد. به عبارت ديگر به هنگام كاربرد الفباي عربي، چه در زبانفارسي و چه در زبان تركي نگارش "آذربايجان" نادرست است. من شخصا در مقطع زماني و تاريخي حاضر، فرم "آذربايجان" را در هر دو زبان تركي و فارسي نادرست مي دانم. اما به نظر كساني كه هنوز اين فرم فارسي را بكار مي برند احترام مي گذارم. اميدوارم كه اين دسته نيز در آينده اي نزديك اين فرم نادرست و فارسي را رها كرده و به جمع كاربران فرم درست و مناسب "آزربايجان" در زبان فارسي و "آزه‌ربايجان" در متون تركي بپيوندند
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظرتون واقعا دیکته یک کلمه این قدر میتونه اثرات داشته باشه؟
من بعید میدانم این چیزها بتونه باعث جدایی ترکها از ایران بشه.
اصلا چرا بعضی از ترکها دوست دارند از ایران جدا شوند.؟
بلحاظ تاریخی در واقع این جمهوری اذربایجان بوده که جز ایران بوده.
اگر قراره همه چیز مثل روز اول بشه این انها هستند که باید به ایران ملحق شوند.
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظرتون واقعا دیکته یک کلمه این قدر میتونه اثرات داشته باشه؟
من بعید میدانم این چیزها بتونه باعث جدایی ترکها از ایران بشه.
اصلا چرا بعضی از ترکها دوست دارند از ایران جدا شوند.؟
بلحاظ تاریخی در واقع این جمهوری اذربایجان بوده که جز ایران بوده.
اگر قراره همه چیز مثل روز اول بشه این انها هستند که باید به ایران ملحق شوند.

کاش یه کمی تو ادبیاتمون دقت کنیم!!!
کی گفته میخواهیم جدا بشیم؟؟؟
تا این قضیه حل نشه هر گونه بحثی بی فایدست
 

Sarp

مدیر بازنشسته
به نظرتون واقعا دیکته یک کلمه این قدر میتونه اثرات داشته باشه؟
من بعید میدانم این چیزها بتونه باعث جدایی ترکها از ایران بشه.
اصلا چرا بعضی از ترکها دوست دارند از ایران جدا شوند.؟
بلحاظ تاریخی در واقع این جمهوری اذربایجان بوده که جز ایران بوده.
اگر قراره همه چیز مثل روز اول بشه این انها هستند که باید به ایران ملحق شوند.
بله

اگه به تاریخ باشه آذربایجان باید جدا شه !
فکر کنم از افعال معکوس استفاده کردین شما


دوما ، اگه حال خوندن تایپیک رو ندارید مجبور نیستید نظر بدین !
 

mehdix622

عضو جدید
کاربر ممتاز
سيد

كاش قيز اوليديم
قليديم سنون باجي اغلوا




دمت گرم واقعا مطلب گويا و مفيدي بود
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
بله

اگه به تاریخ باشه آذربایجان باید جدا شه !
فکر کنم از افعال معکوس استفاده کردین شما


دوما ، اگه حال خوندن تایپیک رو ندارید مجبور نیستید نظر بدین !

متاسفانه به خاطر جو بدی که خیلیا با سوقصد راه انداختن، هر وقت بحث و اسم آزربایجان و حقوق مدنی مردمش پیش میاد، ناخوداگاه یا خوداگاه بحث تجزیه شدن پیش میاد!!!!!!!
 
  • Like
واکنش ها: Sarp

آراز ائل سس

اخراجی موقت
یوخلاییب دؤزمــــــه دی بیر داهـــــا ائللر
ناله لــــر های اولدو ، قاریشدی سئلـــــــه
شاهلارین تـــــــاختینی سیندیرماق اوچون
اراده کمــــــــــــــرین باغــــــــلادی بئله

سعادت یولـــــوندا جـــــــــــانیندا کئچن
بو ائللر بالاسیــــن قـــــــــوربان دا وئردی
ووروشدو ـ ساواشــــــــدی گئجه لر بویو
آیدین سحرلری آخیر کـــــــــــی گؤردو

نــــه شاها باش اییب ، نه نؤکــــــرلــــــره
بـــــــــو خالقین تاریخده باشـــی اوجادیر
دونیا نه لر گؤرسه یادیندا ساخــــــــــــلار
تاریخـــی کؤهنه دیر، دونیا قوجا دیـــــــر

گوللری سولمـــــــــاز دیر یاشـــــار ابدی
لاله ســـی رنگ آلیب شهید قانینــــــــدان
نه تورپـــــــــاق یاشادیب نه آخـان سولار
آلیب دی گوجونـــو انسان جانینــــــــدان

" هــــر ائلین اوبانین آغ ساققالــــــــی وار
شادلیقــــــــــدا ـ کـــدرده هامییا یولداش
سعادت دنیزین آختارمـــــــــــــاق اوچون
اونونلا یولداش اول ، جوشوب ، یولا داش

آخیب دره لـــــــردن ســـــــوزول باغلارا
مین سوسوز آغاجا پاییندان پـــــــــای وئر
بیر یازیق اینســـــــــانین مظلوملـــــــوغونا
داغلار تک دایانیب هایینا هــــــــای وئر "

بونلاری دوشونوب بویــــــــوک خالقیمیز
دوروبدا ، جوشدودا ، کـــــاخلار داغیتدی
ظالیملر باشینـــــا نفرتلــــــــــه بیــــــردن
گؤیلــــــــردن آلوولار ، اودلار یاغیرتدی

نه قورخـــوب ، نه دوروب ، نه ده سویودو
مسلسل لــــــــــــــر سس سیز اوتاندیلاردا
ـ کاخلاری اوچورتمـاق بس دئییل! ـ دئییب
شیطانلیق ائوینی یانــــــــــــــــدیردیل ار دا

مین فیتنه ـ فسادین کؤکون قـــــــورودوب
قورویوب ســــــــــــاخلادی بو ائلی ، اللر
نه قــــــــدر چالیشیب دانیشـــــــــدیلاردا
هئچ نه ائدنمــــــــــــه دی کینه لی دیللر !

سونــــرادا گؤیلردن یاغیب بمبــــــــــالار
دشمـــــــــــن غضبی نی سپـــــدی بو ائله
آنجاق بو ائللرین قورخمـــــــــــاز بالاسی
اونون آرزولارین ســــــــــــــوووردو یئله

اوواختدان بیر چوخلـــــــو فصییلر کئچیب
ساعاتلار دورمــــــــــادان گلیب اؤتوشدو
ظلمتــــــــه دؤزمه یـــــــــــن آتا ـ آنادان
ایگیـــــــــــــد اوغوللارلا قیزلار یئتیشدی

داها نه بیر غـــــم وار نه ده بیر کـــــــــدر
بو ائل دایانمادان فصیللـــــــــــــــر سورر
آزادلیق یولوندا ووروشان ائللــــــــــــــــر
البتـــــــــــه آخیردا آزادلیــــــق گؤرر ...
 

Sarp

مدیر بازنشسته
متاسفانه به خاطر جو بدی که خیلیا با سوقصد راه انداختن، هر وقت بحث و اسم آزربایجان و حقوق مدنی مردمش پیش میاد، ناخوداگاه یا خوداگاه بحث تجزیه شدن پیش میاد!!!!!!!
مهم نیست

این نیز بگذرد
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
مهم نیست

این نیز بگذرد

در واقع در حال گذر است
خوشبختانه آگاهی و اطلاعات خود بچه های ترک هم بالا رفته و گرایش به اصل خویش در بین انها بیشتر شده است. دیگر فارسی را بدون لهجه حرف زدن کلاس نیست!!!!
تو فامیا ما اکثر اسم بچه ها امروزی اسمهای اصیل ترکی هستن. بسیار هم اسمهای قشنگ و دلنشینی هستن. آیسان ، آیپارا و...
 

آراز ائل سس

اخراجی موقت
آزربایجان یخلماس-بلی گولو بوكولمس-گل باجیلار گارداشلار-بیر اولاخ یومروخ هولاخ
ائل اوچون ووروشان اللر وار اولسون
 

#parisa#

عضو جدید
کاربر ممتاز
جالب بود مرسی
ولی خداییش نمیذارن روی بچه هاتون اسم ترکی بذارین؟
میذارن دیگه!
من کلی آیلار وآیسان میشناسم.
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
جالب بود مرسی
ولی خداییش نمیذارن روی بچه هاتون اسم ترکی بذارین؟
میذارن دیگه!
من کلی آیلار وآیسان میشناسم.

چرا میزارن ولی یه اسمهای خاص
مثلا تو نمیتونی اسم یه شخص خاص که فعالیت سیاسی یا قومی و حقوقی داشته بزاری
مثلا داداش من میخواست اسمشو به بابک عوض کنه که نزاشتن
بعدش فقط اسم نیست. رو این مورد خاص نباید زوم کرد

خواهش میکنم
 

zhilamo

عضو جدید
سلام..
حیفم اومد به دانسته های کپی پستی تون اضافه نکنم میر حسین جان...
آذری های عزیز رو من هم وطن و هم خون خودم می دونم و از زندگی کردن در کنار آنها لذت می برم...

ولی اگر بحث رو همچین حالتی تعمیم بدی چرا ادعاتون گوش فلک رو کر کرده ولی صدایی ازتون در نمی یاد؟
در ضمن آذربایجان غربی که فرمودی بدان و بدان که از لحاظ سیاسی حکومت وقت بوده که استان مذکور به این اسم شناخته شده زیرا تقریبا بیشتر شهر های این استان کرد نشین بوده... لذا جزو کردستان ایران محسوب می شود...

مهاباد : مکان: جنوب استان آ.غربی به عبارتی پایتخت حکومت جمهوری کردستان در سال 1942 ، 100% کرد گویش سورانی
سردشت: مکان: جنوب استان آ.غربی ، 100% کرد گویش سورانی
پیرانشهر: مکان: جنوب استان آ.غربی ، 100% کرد گویش سورانی
بوکان:مکان: جنوب استان آ.غربی ، 100% کرد گویش سورانی
اشنویه: مکان: جنوب استان آ.غربی ، 100% کرد گویش سورانی
نقده:مکان: جنوب استان آ.غربی ، 70% کرد گویش سورانی
شاهین دژ:مکان: جنوب استان آ.غربی ، 70% کرد گویش هورامی
تکاب: مکان: جنوب استان آ.غربی ، 70% کرد گویش هورامی
سلماس :مکان: شمال استان آ.غربی ، 45% کرد گویش بادینی
و حتی ارومیه :مکان: مرکز استان آ.غربی ، 40% کرد گویش بادینی


پس لطفا منابع معتبر تری رو برای کپی پست پیدا کنید..
 

آراز ائل سس

اخراجی موقت
ترانه ای از آراز ائل سس(خودم)
اهی گارداش سنینلیم سوزوم سنه دیر گارداشیم دیلداشیم قان داشیم گارداش آیوردداشیم سنین لیم
اهی ایران سنگرینین گورخماز ایگیت قهرمانی پاسداری ارتشیسی تورک عسگری سنین لیم
نه دیر بویله چالیشدیغین گجه گوندوز اوراشدیغین ساواشدیغین ووروشدیغین آل قانینا بولاشدیغین
ایتیریپ آخداردیغین نه
وردین نه آلدیغین نه
کولونگ وروپ تر توکدین کیم اوچون دیر
نه دیر بویله ایلن بیرآز
آقارداشیم ترینی سیل دینجل بیر آز
پاپاغینی گوی قاباغا ماغیل ماغیل دوشون بیر آز
آز اولمادی ایران اوچون شهیدیمیز الیلیمیز
آز اولمادی یارالیمیز ایتگینیمیز اسیریمیز
اورجویدوسا اویردیک بیز واریمیزلا یوخوموزلا
آرتیکلاماسیله بله جانیمیزلا قانیمیزلا
اوغرونا باش گویدوغوموز یاخشیجا اویناتدی بیزی
بیز یولوندا جان دان گجدیک اویسا چالدی چاپدی بیزی
گانیمیزی شوشلدی اتیمیزی شیشلدی سوردی
ایلیک لریمیزی کوتانینا چاتدی بیزی
برکه دوشنده اویدولر ایرانا باش سیز ددیلر
اشک ی کورپودن گچسک آل چالدیک بیزی سویدولر
تانریدان ارمغان اولان
تانرینین بیر ایزی اولان
آنا دوغما دیلیمیزده دانیشماغا گویمادیلار
اینسانلیق حقی دیر ددیک یازیپ اوخوماخ دیله دیک بو طبیعی حقی بله بیزه روا قیلمادیلار
محمد مصطفانین وصف ادیپ تعریف ادیگی
الاهین گوشونی دیب اویدوغی تمجید ادیگی
دیلینین اویرولمسینین توصیه تاکید ادیگی
تورکون معنویاتینا سایگیسیزجه سالدیر دیلار
کچمیشیمیز تاریخیمیز اونودوروپ یالاناندی
کیملیمیز آل چالدیلدی وارلیغیمیز تاپدالاندی
بیزه بیر گوندارما کیملیک یاد بیر آد وردیلر
بیزه ایرانلی آرایی نسب دامغاسین وردیلار بیزه
ایرانچیلیخ شعاریله ارییب یوخ اولمادایوخ
فارسین شوونیسمیله سیخیلیب اوغولمادایوخ
ایران آدلانان بو یرده نچه میلت یاشار
آنجاخ یالنیز بیر میلتین آدی یوکسنمک سویلن مک ده دیر
برادرلیک برابرلیک یالنیز آغیز لاردا بوش سوز
بو اولکده یالنیز فارسین بایراقی یلن مک ده دیر
پس بیز کیمیک بو اولکده شیطان فهله سیک نییک
دیر سیز مالیک یوکسا کورییکمی قولوک نییک
اونجا گایداسینی چکدیک بیر آزجا سایقیمیز یوک مو
باشینین اوستوندا اسدیک الیمیزین دوزی یوک مو
بیز سایمادوخ اوزوموزی کیم سایاجاخ اینده بیزی
دیر ورمدوخ بیز بیزه ایندی کیم دیر ورجک بیزه
سایلان میلت لر هامی اوز بایراغی آتدا یاشار
باشکاسینا یوکلت اولماز یالنیز اوز یوکون داشیار
اهی ایران سنگرینین جاندان گچن قهرمانی پاسداری ارتشیسی تورک عسگری سنین لیم
اهی گارداش سنینلیم سوزوم سنه دیر گارداشیم دیلداشیم قان داشیم گارداش آیوردداشیم سنین لیم
یتر فارسین درمانینا سو اولوپ آخدیغین یتر
ایران آدلی بو اولکده داش اوسته داش گویدوغون یتر
گارداش گل توک اتگین نن داغیلمیش ایرانین داشین
گارداش اوزون اوز آنان اول
اوز الین اولسون اوز باشین
اوزونه دون اوزونه گل نه وارسا اوزلویونددی
ایتیریپ آخداردیغین اوزونددی
بیر وراق اونجه تاریخده بیزیک دولت لر یارادان
امپراطورلوک لار گوران یر اوزونده آت اوینادان
گل گچمیشه آرخالان گلجیه اینان اینان
گور باغیمسیز دولتینی اوز گوجونه اینان اینان
گوون دامارلارینداکی آب آری گودسال قانینا
ساریل بوتون وارلیغینا دوغما آزربایجانینا
آزربایجان آزربایجان آل کونگی تیلیت آل قان
یالقیز کیمسه سیز قان آغلار
اورگی قان کوکسو شان شان
اونون اوغرونا باش گویوب قولوغوندا اولمالیوخ
اونون قارشیندا دیل سوکوب قولوغوندا دورمالیوخ
قایریسینا قالمالیوخ
آغریسیسنی آلمالیوخ
گجه گوندوز گوز گیربمادان گوروخچوسی اولمالیوخ
گل یخیلمیش الیمیزی ینی دن گوراخ قالدیراخ سونموش اوجاخلاریمیزدا گنه تونقاللار قالیاخ
پاسدار بسیج ارتش اولاخ گوریاخ اوز خلقیمیزی
یوردوموز آزربایجانا یریلمز بیر اوردو اولاخ
اهی گارداش سنینلیم سوزوم سنه دیر گارداشیم دیلداشیم قان داشیم گارداش آیوردداشیم سنین لیم
پاپاغینی گوی قاباغا یاخشی یاخشی دوشون بیراز
اوزلویونه اوزونه دون
دوغری یولون بودور گارداش گورتولوشون بودور گارداش بودور گارداش
 

Sarp

مدیر بازنشسته
سلام..
حیفم اومد به دانسته های کپی پستی تون اضافه نکنم میر حسین جان...
آذری های عزیز رو من هم وطن و هم خون خودم می دونم و از زندگی کردن در کنار آنها لذت می برم...

ولی اگر بحث رو همچین حالتی تعمیم بدی چرا ادعاتون گوش فلک رو کر کرده ولی صدایی ازتون در نمی یاد؟
در ضمن آذربایجان غربی که فرمودی بدان و بدان که از لحاظ سیاسی حکومت وقت بوده که استان مذکور به این اسم شناخته شده زیرا تقریبا بیشتر شهر های این استان کرد نشین بوده... لذا جزو کردستان ایران محسوب می شود...

مهاباد : مکان: جنوب استان آ.غربی به عبارتی پایتخت حکومت جمهوری کردستان در سال 1942 ، 100% کرد گویش سورانی
سردشت: مکان: جنوب استان آ.غربی ، 100% کرد گویش سورانی
پیرانشهر: مکان: جنوب استان آ.غربی ، 100% کرد گویش سورانی
بوکان:مکان: جنوب استان آ.غربی ، 100% کرد گویش سورانی
اشنویه: مکان: جنوب استان آ.غربی ، 100% کرد گویش سورانی
نقده:مکان: جنوب استان آ.غربی ، 70% کرد گویش سورانی
شاهین دژ:مکان: جنوب استان آ.غربی ، 70% کرد گویش هورامی
تکاب: مکان: جنوب استان آ.غربی ، 70% کرد گویش هورامی
سلماس :مکان: شمال استان آ.غربی ، 45% کرد گویش بادینی
و حتی ارومیه :مکان: مرکز استان آ.غربی ، 40% کرد گویش بادینی


پس لطفا منابع معتبر تری رو برای کپی پست پیدا کنید..

اتفاقا کردهای عزیز حالا هم رو آوردند به آذربایجان شرقی

ولی تبریز ارومیه نمیشه
 

Sarp

مدیر بازنشسته
نمیدونم چرا این شهرهای کردی اسماشون ترکی انتخاب شده


شاید از محبت زیاد و احساس برادری بوده
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا