یادمه چند وقت پیش با یه بنده خدایی می خواستیم بریم تولد یکی از دوستام بعد اوومد گفت بریم سر راه واسه من لباس بخره، سره راه رفتیم یه لباس فروشی تو پاسداران بعد اول پیرهن و رفتم پروف کنم ، بعد از این که پیرهنو پوشیدم اوومد بیرون که نظر بده که دیگه در نیارم و شلوارم بگیرم و بریم تولد! حالا فرض کن...