مشاعرۀ سنّتی

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز
می دانم که تازه از زير چتر برگشته ای
می دانم که وقت نمی کنی دلت برايم تنگ شود
ولی من از دلتنگی تمام وقت ها برگشته ام


من از دریچه ی کوچک خوشبختی
خستگی کوچه همسایه را دیدم
دیدم...خستگی سایه را دیدم
و شب را که در آینه جا خوش کرده بود
و ستاره ها را که خشک شده بودند.
و خدا را که آرام بود
و اما سکوت را.............. که فریاد می کشید :....زنده باد خوشبختی!!



همه دوستان حد اقل چیزایی که مینویسین......
آهنگ داشته باشه
 

adventurous

عضو جدید
دوباره در سفرم
می خواهم نگاه کنم
به تمام دشت هايی که نديدم
به تمام کوههايی که از من گذشتند
تا پشت اين همه دور
برای اهل آبادی جايی
رو به ماه بدرخشند
و پشت به هراس شب و
راه کسی نيامدن
سکوت کنند

دیروزها کسی را دوست داشتی....
امروزها دلتنگی...تنهای تنها.....
تمام عمر به همین سادگی گذشت.........
 

z.19.P

عضو جدید
دوباره در سفرم
می خواهم نگاه کنم
به تمام دشت هايی که نديدم
به تمام کوههايی که از من گذشتند
تا پشت اين همه دور
برای اهل آبادی جايی
رو به ماه بدرخشند
و پشت به هراس شب و
راه کسی نيامدن
سکوت کنند

دوست نشسته در نظر، من به کجا نظر برم؟/ دوست گرفته شهر دل، من به کجا سفر برم؟
این غزلم جواب ان باده که داشت پیش من / گفت بخور نمی خوری پیش کسی دگر برم
 

lighthearted

عضو جدید
کاربر ممتاز
من در دو جهان غیر تودیار ندیدم

در صورت اغیار به جز یار ندیدم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
من ره نمی‌برم مگر آن جا که کوی دوست

من سر نمی‌نهم مگر آن جا که پای یار
 

tired_poet

عضو جدید
کاربر ممتاز
من ره نمی‌برم مگر آن جا که کوی دوست

من سر نمی‌نهم مگر آن جا که پای یار
رقص می کند تبر مقابل درخت
جز تبر کسی که نیست قاتل درخت
یک پنیر و چل کلاغ حیف می شود
لطف این همه کلاغ شامل درخت
طبق منطق شما: تبر بیاورید
حل نمیشود اگر که مشکل درخت
 

lighthearted

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزی گذشت پادشهی از گذرگهی

فریاد شوق ، بر سر هر کوی و بام برخاست
 

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز
رقص می کند تبر مقابل درخت
جز تبر کسی که نیست قاتل درخت
یک پنیر و چل کلاغ حیف می شود
لطف این همه کلاغ شامل درخت
طبق منطق شما: تبر بیاورید
حل نمیشود اگر که مشکل درخت


تو سر سری به این مقوله ی ....عجیب
چه فرق میکند اسب ... قاطری نجیب
آها ...بهانه میدهد به دست هات
واکنید...... وا نمیکند ......به زور......نانجیب !



همین الان در شد
 

lighthearted

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو سر سری به این مقوله ی ....عجیب
چه فرق میکند اسب ... قاطری نجیب
آها ...بهانه میدهد به دست هات
واکنید...... وا نمیکند ......به زور......نانجیب !



همین الان در شد


به کعبه رفتم و زآنجا ، هوای کوی تو کردم

جمال کعبه تماشا ، به یاد روی تو کردم
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
مشرق و مغرب مراست زیر درخت سخن



رسته ز شروان نهال رفته به عالم ثمار
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
در شبهه‌زار هستی تزویر می‌تراشیم



آبی‌که ما نداریم هرجاست زیر کاه است
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
ساقی‌ امشب ‌چه‌ جنون ریخت ‌به ‌پیمانه هوش



که شکستم به دل از قلقل مینا مینا
 

island1991

عضو جدید
کاربر ممتاز
ساقی‌ امشب ‌چه‌ جنون ریخت ‌به ‌پیمانه هوش



که شکستم به دل از قلقل مینا مینا


اگر مراد نصیحت کنندگان ما این است

که ترک دوست بگوییم تصوری است محال

:gol:دوست عزیز ببخشید...مثل اینکه امشب من شرمنده شما شدم...تشکرام تموم شد!:gol:
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
ممنون غفلتیم‌ که بی‌منت طلب



ما را به ما رساند به شبگیر خواب پا
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
می شدم پروانه خوابم می پرید
خواب هایم اتفاقی ساده بود

دلم در عشق تو جان برنتابد

که دل جز عشق جانان برنتابد




چو عشقت هست دل را جان نخواهد

که یک دل بیش یک جان برنتابد
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
تو هر وقتی که جانی برفشانی



هزاران جان نو بر تو نثار است
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا