Z
پسندها
277

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلاااام آبجی کم پیدا
    امیدوارم خوب باشی ممنون و همین طور از شما:gol:
    قابلی نداشت عزیز...
    هر جا هستی همیشه خوب و خوش باشی

    به کوی میکده گریان و سرفکنده روم
    چرا که شرم آیدم همه ز حاصل خویش
    سلام عزيزم..ممنونم گلم...اميدوارم هيچوقت تو زندگيت غم نبيني...از ابراز همدرديت بي نهايت ممنونم و اميدوارم بتونم به شادي جبران محبتت رو بكنم.
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/292466-تورو-خدا-از-ته-دل-دعا-کنین?p=3885590#post3885590
    سلام
    فرارسیدن ماه مبارک رمضان روبهتون تبریک میگم وامیدوارم که بتونید از تک تک لحظه هاش بهترین استفاده رو داشته باشی
    یه ختم دسته جمعی برای ایام ماه مبارکه که می تونی از طریق این آدرس شرکت کنید
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/290460
    باتشکر
    سلام ابجی کبری ، مدتیه نیستی؟؟؟
    اولین باری که اومدم اینجا ترم اولی بودم تقریبا 3 سال پیش
    اون موقع برای کارای درسی می اومدم و اصلا در جریان قسمتای دیگه ی اینجا نبودم
    حدود یه سال پیش بود که دیدم یه قسمتی هست برای بازی البته الان نمی دونم کجاس دیگه
    و بعد کم کم با بخشای دیگه آشنا شدم یه مدت میومدم اینجا با یه اسم کاربری دیگه اما بی خیالش شدم
    الانم که فکر می کنم می بینم تا یه مدت دیگه باز باید بی خیال اومدن به اینجا بشم راستش انقدر معتاد کتاب و فیلم هستم که یه جورایی یه سرگرمی دیگه کارمو می سازه
    البته فک کنم کتاب و فیلمم باید کمش کنم
    احتمالا دیگه دیر به دیر بیام اینجا ، گفتم خدمت برسم یه خداحافظی از ابجی کبری هم کنم و یاعلی رو بگم
    دوس داشتم بیشتر در خدمتت باشم اما فرصت نشد
    مخلصیم، یا علی:gol::gol::gol:
    مردمان را دیدم ,شهرها را دیدم
    دشت ها را , کوه ها را دیدم
    آب را دیدم , خاک را دیدم , نور و ظلمت را دیدم
    و گیاهان را در نور و گیاهان را در ظلمت دیدم
    جانور را در نور , جانور را در ظلمت دیدم
    و بشر را در نور و بشر را در ظلمت دیدم
    سلام ابجی کبری ، اوضاع رو به راهه ؟ سرپایی؟
    چه خبرا؟ هنوز درگیر پروژتی؟
    بعضی وقتا یه استراحتی هم به خودت بده برای روحیت بد نیست
    من که این یه هفته و نیمی که امتحانام تموم شده بست نشستم پای کامپیوترو سریال می بینم یا کتاب می خونم یا با دوستام بیرون می گردیم
    باورم نمی شه هفته ی دیگه ماه رمضونه , ساعتاش خیلی زیاده, یادمه پارسال پوستم کنده شده بود(آخه ترم تابستونیم داشتم)
    ایشالا هر جا هستی موفق و شاد باشی و کارات به خوبی پیش بره و بیای به ما هم سر بزنی شادمون کنی
    مخلصیم , یا علی
    زندگی یعنی یک سار پرید، از چه دلتنگ شدی؟دلخوشی ها کم نیست
    مثلا این خورشید ، کودک پس فردا، کفتر آن هفته
    یک نفر دیشب مرد و هنوز نان گندم خوب است
    و هنوز آب می ریزد پایین اسب ها می نوشند
    زندگی در جریان
    برف بر دوش سکوت
    و زمان روی ستون فقرات گل یاس(سهراب)
    (اگه جاییش اشتباه بود ببخشید کتاب دم دستم نیست)
    شاد باشی
    یا علی
    بعد از امتحان همش می خندیدم ، دوستم همش می گفت اینو چی نوشتی؟اونو چی نوشتی؟منم یا ننوشته بودم یا ننوشته بودم!بهم گفت:فک کردم خوب دادی همش می خندی!گفتم بلاخره از شر امتحانا خلاص شدم خوشحالم اونارو بی خیال(البته یه عمومیم مونده که 4شنبه میدم، اونم که حله)
    تو چی کار می کنی با پروژه هات، پروژه ای داری باهاشونا؟
    سلام ابجی کبری ، کجایی تو؟چرا پیدات نیست؟؟؟خوبی؟همه چیز رو به راهه؟؟چه کارا می کنی؟
    من که دو تا امتحان دادم این هفته دیدنی ، برگه ی امتحانه شنبه ام که کلا یه شوخی با استاد بود فک کنم کلی بخنده!بعد از امتحان کلی با بچه ها به چرت وپرتای خودمون خندیدیم، دعا کن پاس شم، در کار سوال و من لطف استادی این بود / کین سواله بی پاسخ وان پشه پران باشد
    این از شرح حال اولیش ، دومیشم که خدا استاد بی سواد قسمتت نکنه اولش که سوال ناقص بود ،بعد از نیم ساعت تازه میاد درستش می کنه ، کلی محاسبه انجام دادم ،می گم: استاد درسته منفی دربیاد؟، می گه: نه منفی نمیشه!!!
    سه بار محاسباتمو تکرار کردم دیدم همینه جواب ،دیگه بی خیال شدم
    بعد از یک ساعت و پنج دقیقه از امتحان گذشته ،حضرت جنابشان تشریف فرما شد که سواله بچه ها رو جواب بده، میگه منفی می شه انگار توی تایپ اشتباه شده،در اون حال توی دلم انقدر بد و بی راه بهش گفتم جات خالی تخلیه شدم حسابی ، تازه یه جای دیگه راهنمایی کرد ،کاش نمی کرد!!! بدتر منحرفمون کرد از اصل قضیه ، سوال 2 هم آخه ناقص بود(کلا امتحان دوتا سوال بود)!!!
    خلاصه گیر استاد نااهل نیفتی ابجی ایشاا...
    کجایی آبجی؟
    کم پیدایی؟ میگفتی برات تاپیکی گاوی گوسفندی زرافه ای چیزی میزدیم؟
    اصلا نیستی حالم گرفتس
    کسی نیست بگه مشاهده گفتگو داداش!
    سلااااااااااااااااام عزیزم عیدت مبااااااااااااااارک
    سلام عزیزم
    خوبم!مرسی از احوال پرسی ها آبجی
    دقیقا منم بواسطه خوندن شجریان علاقه ام بیشتر شده
    مرسی ....
    بله چرا که نه دوستان همیشه به یاد هستند
    آبجی این آهنگ شجریان که نسبتا قدیمی رو نمیدونم شنیدی یا اما میذارم برات
    چون خیلی دوسش دارم:
    http://torabi56.googlegroups.com/web/mara%20asheghi%20sheyda.wma?gda=N3yt4kgAAAAP0dtNBYjlXwwsr7G8iucHDf7grnYYSGm_AQPO6WCM12G1qiJ7UbTIup-
    M2XPURDT6LPE7-vXBzauKX5A4wS6XwVMFneuEFYWMcKRgBxcVlA&hl=fa
    خاموش شد و مدت درازی شهریار کوچولو را نگاه کرد . آن وقت گفت اگر دلت می خواهد مرا اهلی کن!
    شهریار کوچولو جواب داد : دلم که می خواهد ، اما وقت چندانی ندارم ، باید بروم دوستانی پیدا کنم و از کلی چیزها سر در بیاورم.
    روباه گفت : آدم فقط از چیزهایی که اهلی کند سر در آرد. انسان ها دیگر برای سر درآوردن از چیزها وقت ندارند . همه چیز را همین جور آماده از دکان می خرند.اما چون دکانی نیست که دوست معامله کند آدم ها مانده اند بی دوست...تو اگر دوست می خواهی خب مرا اهلی کن
    اینم از عیدی ما به ابجی کبری جون ، یه چند خطی از کتاب شازده کوچولو
    شاد و موفق باشی
    یاعلی
    راستی ازون شعره خوشت اومد ، کار حافظه اونم سلام می رسونه
    این شعر قیصر اگه اشتباه نکنم اولین شعری بود که ازش خوندم ، به دل آدم می شینه خدا بیامرزدش
    تو فکر اینم که عیدی بهت از نوشته های بقیه چی بدم.........
    این چند روز دوتا امتحان دادم با یه پروژه که حدود دو ماه پاش بودم ، شب امتحانمم تا ساعت 1:30شب گیرش بودم،امتحان دیروزم که آسون بود اما اون یکی فیلو از پا در می آورد(البته بماند که فیل پیش ما لنگ میندازه) از اول امتحان یه بند داشتم می نوشتم جلوییم فک کنم اعصابش خورد شد این قدر نفس عمیق می کشیدم ( وقت نبود روی مسئله فکر کنی فقط باید اینقدر مسلط بودی که تند تند می نوشتی ) ، خلاصه با هر جون کندنی بود دادیمش رفت اما خب ...!!!دلم برای این کلاسه خیلی تنگ می شه با اینکه استادش سرکلاس ازمون درس می پرسید و منم یه دختر توی کلاس بودم خیلی از کلاسش خوشم میومد ، حیف که تموم شد استاد خیلی جالب بود جو کلاسم خیلی خوب بود.............!!!ا
    شنبه و یکشنبه هم 2 تا امتحان دارم که اکبندم تازه دیروز جزوه ی امتحان شنبمو گرفتم !!!
    تو چی کار می کنی با پروژه هات ، خوب پیش می رن (چرخت می چرخه؟)
    سلام ابجی ، روبه راهی ؟
    بازم عیدت مبارک این بار نه یکی نه دوتا ، سه تاش جمیعا مبارک
    حالا من همش اصرار دارم بگم خوش سلیقه ای تو چرا انکار می کنی!!!
    (البته سليقه مون يه كوچولو فرق داره انگار. اخه من با بيت چهارمم خيلي صفا مي كنم
    شبي دل را به تاريكي ز زلفت باز مي جستم / رخت مي ديدم و جامي هلالي باز مي خوردم)
    این بیتو به دو تا دلیل ننوشتم یکی اینکه درس نفهمیدمش دیمم اینکه این کلمه ی هلالیش به دلم نمی شینه نمی دونم چرا (من سلیقه ی کلی منظورم بود وگرنه من تاحالا کتاب ابوسعید ابوالخیرو به چشمم ندیدم ؛ اسم کتابش چیه؟ )
    اونی که گفتی یعنی چیم ، مخلص ابجی مخفف اسم منه اکثر اطرافیانم به این اسم صدام می کنن ، حالا حدس بزن اصل اسمم چیه ؟؟
    ما که نه می دونین شما متولد چه سالی هستی یا اسمت چیه یا ورودیه چه سالی توی دانشگاهی (من 87ی هستم)، اما الان که دقیق تر فکر می کنم می بینم شاید توام 87ی باشی ، شایدم 86ی پس من چون اسمتو نمی دونم ابجی کبری (ابجی بزرگه ) صدات می کنم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا